خسرو انوشیروان
⚫️ #سکولاریسم به منزلهِ ضدیت با دین نیست و نمیتواند در #ایران یا هیچ کجای دیگر ابزاری برای ستیز با #مذهب باشد . https://t.me/khosrovanooshiravan/9238 #قانون_اساسی_مشروطه_شاهنشاهی یک قانون کارآمد و جامع سکولار است که با عنایت به #دولت تاریخی و سنتی ایران…
⚫️ آیا ساسانیان حکومتی دینی داشتند؟
https://t.me/khosrovanooshiravan/9241
معروف است که ساسانیان حکومتی دینی داشتند، یعنی رکن اساسی حکومتداریشان، نه مصلحت دولت، که منفعت دین بوده است.
در مُهمَل بودن اتّهام چپی/اسلامیِ تعصّب دینی به ساسانیان، قصد داریم که به یک سری اسناد جدیداً ترجمهشده ارجاع بدهیم. به سرگذشت نومسیحیان روزگار شاپور دوم در متون سُریانیِ معروف به «اَعمال مسیحی». شاهی که به سختکیشی و تعقیب مسیحیان مشهور است.
داستان از این قرار است که مرزبان اَربیل از دین زرتشت به مسیحیّت میگرود. موبدان اربیل به موبدانموبد که در کاخ شاه ساکن است نامه مینویسند تا به شاه شکایت کند که مرزبان اربیل نهتنها مسیحی شده، بلکه بدرسمی کرده و آتشکدهٔ شهر را به کلیسا تبدیل کرده است.
موبدانموبد خبر را به شاپور میرساند. شاپور تکذیب کرده و از مرزبان دفاع کرده و بر اعتماد به او پای میفشرد. موبدان که دستشان بهجایی نمیرسد با حمایت اشراف نشست دیگری با شاه ترتیب داده و اتّهامات را با اسناد بیشتری تکرار میکنند و اینبار شاه را تهدید میکنند که اگر قرار است مرزبان ما مسیحی شود، خوب، شاه چرا امر نمیکند که همهٔ ما به مسیحیّت بگرویم؟ میگویند این مرزبان با مملکت ایران طوری رفتار میکند انگار که بیوهٔ بیشوهر است!
شاپور اصرار اینان را که میبیند به مرزبان، نامهای نوشته و او را دعوت میکند که به کاخ او بیاید. و در نامه تٲکید میکند که موبدان هر پرسشی پرسیدند تو انکار کن، وانگهی که به اربیل بازگشتی هرکار که دوست داشتی بکن! (این مطلب در متنی سریانی آمده در دفاع از اعمال شهدای مسیحی نوشته شده است).
مرزبان به کاخ میرسد و در نشستی با حضور شاه و موبدان شرکت میکند. شاه از او میپرسد نظرت دربارهٔ این اتّهامات چیست؟ و ضمن پرسش خود، به مرزبان چشمک میزند که یعنی انکار کن. فکرش را بکنید ذوالاکتاف که خاطرهاش تا مدّتها بر تن اعراب لرزه میافکنده، به مرزبان دون خود چشمک میزند که تغییر دین خود را انکار کند. (بنا بر مضمون این دسته از متون سریانی که در ستایش فضیلت شهادتطلبی در مسیحیّت نگاشته شدهاند).
مرزبان امّا انکار نکرده بلکه تٲیید میکند که مسیحی شده است. دقّت کنید، طرف روی شاپور را زمین میاندازد و حرف خود را تکرار میکند. باز شاپور سعهٔ صدر به خرج داده و او را محکوم میکند که از مسیحیّت بازگردد و آتشکدهای را که ویران کرده از نو بازسازد. در غیر این صورت بابت سرپیچی از دستور شاه اعدام خواهد شد. (چه فرمان یزدان چه فرمان شاه)
دقّت کنید، نه بابت خروج از مذهب بلکه بابت سرپیچی از فرمان شاه. موبدانموبد از شاه میخواهد که مرزبان را به او بسپارند. شاه امتناع کرده و او را به اربیل گسیل میکند. مرزبان باز امتناع میکند. میخواهند که اعدامش کنند، باز شاپور نامه مینویسد که به او هفت ماه بیشتر فرجه بدهید. امّا مرزبان باز امتناع کرده و آتشکده را بازسازی نمیکند.
سرانجام، مرزبان به زندان میافتد و بعد میگریزد. تمام. به همین سادگی. کل نظام انکیزاسیون ساسانی در همین حد بود. با مطالعهٔ متون سریانی، درمییابیم که شاه ایران، ولیفقیه نیست، برخلاف شاه بریتانیا Head of Church هم نیست و البته حوزهٔ مذهب نیز برخلاف واتیکان قلمرو جدایی از پادشاه ندارد. موبدان به موضوع یادشده با دیدی دینی مینگرند و شاه سیاسی و این دو موضع با یکدیگر تلفیق نمیشود، ضمن آنکه حرف آخر را شاه میزند. و مسیحیان محترم بیشباهت به بسیجیهای شیعهٔ خودمان نبودهاند.
بابت همین است که تا قبل از مرتضی مطهری هیچ شاعر و نویسندهای در ایران جز در ستایش ساسانیان زبان نگشوده است:
جهان ز آتشپرستی شد چنان گرم
که بادا ز این مسلمانی تو را شرم
https://t.me/khosrovanooshiravan
یعنی اغراض پشت پرده، در زدن اتّهام تعصّب دینی به ساسانیان چیزهای دیگری جز حقیقت تاریخ است.
برگرفته از #ایران_بزرگ_فرهنگی
Https://t.me/IrBozorg
https://t.me/khosrovanooshiravan/9241
معروف است که ساسانیان حکومتی دینی داشتند، یعنی رکن اساسی حکومتداریشان، نه مصلحت دولت، که منفعت دین بوده است.
در مُهمَل بودن اتّهام چپی/اسلامیِ تعصّب دینی به ساسانیان، قصد داریم که به یک سری اسناد جدیداً ترجمهشده ارجاع بدهیم. به سرگذشت نومسیحیان روزگار شاپور دوم در متون سُریانیِ معروف به «اَعمال مسیحی». شاهی که به سختکیشی و تعقیب مسیحیان مشهور است.
داستان از این قرار است که مرزبان اَربیل از دین زرتشت به مسیحیّت میگرود. موبدان اربیل به موبدانموبد که در کاخ شاه ساکن است نامه مینویسند تا به شاه شکایت کند که مرزبان اربیل نهتنها مسیحی شده، بلکه بدرسمی کرده و آتشکدهٔ شهر را به کلیسا تبدیل کرده است.
موبدانموبد خبر را به شاپور میرساند. شاپور تکذیب کرده و از مرزبان دفاع کرده و بر اعتماد به او پای میفشرد. موبدان که دستشان بهجایی نمیرسد با حمایت اشراف نشست دیگری با شاه ترتیب داده و اتّهامات را با اسناد بیشتری تکرار میکنند و اینبار شاه را تهدید میکنند که اگر قرار است مرزبان ما مسیحی شود، خوب، شاه چرا امر نمیکند که همهٔ ما به مسیحیّت بگرویم؟ میگویند این مرزبان با مملکت ایران طوری رفتار میکند انگار که بیوهٔ بیشوهر است!
شاپور اصرار اینان را که میبیند به مرزبان، نامهای نوشته و او را دعوت میکند که به کاخ او بیاید. و در نامه تٲکید میکند که موبدان هر پرسشی پرسیدند تو انکار کن، وانگهی که به اربیل بازگشتی هرکار که دوست داشتی بکن! (این مطلب در متنی سریانی آمده در دفاع از اعمال شهدای مسیحی نوشته شده است).
مرزبان به کاخ میرسد و در نشستی با حضور شاه و موبدان شرکت میکند. شاه از او میپرسد نظرت دربارهٔ این اتّهامات چیست؟ و ضمن پرسش خود، به مرزبان چشمک میزند که یعنی انکار کن. فکرش را بکنید ذوالاکتاف که خاطرهاش تا مدّتها بر تن اعراب لرزه میافکنده، به مرزبان دون خود چشمک میزند که تغییر دین خود را انکار کند. (بنا بر مضمون این دسته از متون سریانی که در ستایش فضیلت شهادتطلبی در مسیحیّت نگاشته شدهاند).
مرزبان امّا انکار نکرده بلکه تٲیید میکند که مسیحی شده است. دقّت کنید، طرف روی شاپور را زمین میاندازد و حرف خود را تکرار میکند. باز شاپور سعهٔ صدر به خرج داده و او را محکوم میکند که از مسیحیّت بازگردد و آتشکدهای را که ویران کرده از نو بازسازد. در غیر این صورت بابت سرپیچی از دستور شاه اعدام خواهد شد. (چه فرمان یزدان چه فرمان شاه)
دقّت کنید، نه بابت خروج از مذهب بلکه بابت سرپیچی از فرمان شاه. موبدانموبد از شاه میخواهد که مرزبان را به او بسپارند. شاه امتناع کرده و او را به اربیل گسیل میکند. مرزبان باز امتناع میکند. میخواهند که اعدامش کنند، باز شاپور نامه مینویسد که به او هفت ماه بیشتر فرجه بدهید. امّا مرزبان باز امتناع کرده و آتشکده را بازسازی نمیکند.
سرانجام، مرزبان به زندان میافتد و بعد میگریزد. تمام. به همین سادگی. کل نظام انکیزاسیون ساسانی در همین حد بود. با مطالعهٔ متون سریانی، درمییابیم که شاه ایران، ولیفقیه نیست، برخلاف شاه بریتانیا Head of Church هم نیست و البته حوزهٔ مذهب نیز برخلاف واتیکان قلمرو جدایی از پادشاه ندارد. موبدان به موضوع یادشده با دیدی دینی مینگرند و شاه سیاسی و این دو موضع با یکدیگر تلفیق نمیشود، ضمن آنکه حرف آخر را شاه میزند. و مسیحیان محترم بیشباهت به بسیجیهای شیعهٔ خودمان نبودهاند.
بابت همین است که تا قبل از مرتضی مطهری هیچ شاعر و نویسندهای در ایران جز در ستایش ساسانیان زبان نگشوده است:
جهان ز آتشپرستی شد چنان گرم
که بادا ز این مسلمانی تو را شرم
https://t.me/khosrovanooshiravan
یعنی اغراض پشت پرده، در زدن اتّهام تعصّب دینی به ساسانیان چیزهای دیگری جز حقیقت تاریخ است.
برگرفته از #ایران_بزرگ_فرهنگی
Https://t.me/IrBozorg
Telegram
خسرو انوشیروان
⚫️ #سکولاریسم به منزلهِ ضدیت با دین نیست و نمیتواند در #ایران یا هیچ کجای دیگر ابزاری برای ستیز با #مذهب باشد .
https://t.me/khosrovanooshiravan/9238
#قانون_اساسی_مشروطه_شاهنشاهی یک قانون کارآمد و جامع سکولار است که با عنایت به #دولت تاریخی و سنتی ایران…
https://t.me/khosrovanooshiravan/9238
#قانون_اساسی_مشروطه_شاهنشاهی یک قانون کارآمد و جامع سکولار است که با عنایت به #دولت تاریخی و سنتی ایران…
Forwarded from اتحاد ملی ایران
⚜ شاه مُرد، زندهباد شاه !
یک عده جاهل از آنها که همه میشناسند، به پس گرفتن وکالتی افتاده که هرگز ندادهاند! کاهلا مردا! وکالت به شاهزاده از طریق نهاد پادشاهی پیش از زاده شدنش داده شده بود. معنای نهادهای مدرن همین است که فوقِ آگاهیهای فردی تک تک شهروندان، عقلانیت مدرن را به کالبد کشور تزریق میکند. اینکه شما موافق بیمارستان یا دانشگاه یا دادگستری یا پادشاهی باشی، برای این نهادها فرقی ندارد. شما از آن لحظه که در این کشور زاده میشوی از ثمرهی عقلانیت اینها بهرهمند هستی. چون شاه دو پیکر دارد، یکی میرا که جاهلان در پی مبارزه با آن اند و دیگر جاوید که همان نقش نهادی پادشاه است.
#ایران_بزرگ_فرهنگی
#اتحاد_ملی_ایران 🤝
https://t.me/OmidIranAzad
#پاینده_ایران
#جاوید_شاه
#جاوید_جایگاه_شاهنشاه_ایران
یک عده جاهل از آنها که همه میشناسند، به پس گرفتن وکالتی افتاده که هرگز ندادهاند! کاهلا مردا! وکالت به شاهزاده از طریق نهاد پادشاهی پیش از زاده شدنش داده شده بود. معنای نهادهای مدرن همین است که فوقِ آگاهیهای فردی تک تک شهروندان، عقلانیت مدرن را به کالبد کشور تزریق میکند. اینکه شما موافق بیمارستان یا دانشگاه یا دادگستری یا پادشاهی باشی، برای این نهادها فرقی ندارد. شما از آن لحظه که در این کشور زاده میشوی از ثمرهی عقلانیت اینها بهرهمند هستی. چون شاه دو پیکر دارد، یکی میرا که جاهلان در پی مبارزه با آن اند و دیگر جاوید که همان نقش نهادی پادشاه است.
#ایران_بزرگ_فرهنگی
#اتحاد_ملی_ایران 🤝
https://t.me/OmidIranAzad
#پاینده_ایران
#جاوید_شاه
#جاوید_جایگاه_شاهنشاه_ایران
⚫️ چریکهای جهان متّحد شوید !
پس از انقلاب فرهنگی در نظام علمی کشور، عجیب نیست که جهلآموختگانِ آن حرکت ارتجاعی، بدون مطالعهی بیانیهی سیاسی خانم حسینزاده، صرفا بابت به خطر افتادن «رفیق» و حیثیت «رفاقتی» جایگاه خود، به دفاع از او برخاستهاند. چون اگر آن مطلب را حتی یک بار مطالعه کرده بودند، بعید مینمود که حیثیت علمی خود را در گروی دفاع از چنان کار سطحی بگذارند. مگر اینکه سطح کار خودشان از حد این بیانیهها فراتر نمیرود. دستگاه حکومت جمهوری اسلامی هم که از نوع جنجال مبتذل دفاع میکند. هرچه باشد سر ملّت ایران با موهومات یک مشت متوهم دانشگاه رفته گرم باشد خیلی بهتر است تا با مشاهدهی از دست رفتن منافع ملّی ایران در قفقاز دچار خشم شود.
✍ #ایران_بزرگ_فرهنگی
https://t.me/khosrovanooshiravan
پس از انقلاب فرهنگی در نظام علمی کشور، عجیب نیست که جهلآموختگانِ آن حرکت ارتجاعی، بدون مطالعهی بیانیهی سیاسی خانم حسینزاده، صرفا بابت به خطر افتادن «رفیق» و حیثیت «رفاقتی» جایگاه خود، به دفاع از او برخاستهاند. چون اگر آن مطلب را حتی یک بار مطالعه کرده بودند، بعید مینمود که حیثیت علمی خود را در گروی دفاع از چنان کار سطحی بگذارند. مگر اینکه سطح کار خودشان از حد این بیانیهها فراتر نمیرود. دستگاه حکومت جمهوری اسلامی هم که از نوع جنجال مبتذل دفاع میکند. هرچه باشد سر ملّت ایران با موهومات یک مشت متوهم دانشگاه رفته گرم باشد خیلی بهتر است تا با مشاهدهی از دست رفتن منافع ملّی ایران در قفقاز دچار خشم شود.
✍ #ایران_بزرگ_فرهنگی
https://t.me/khosrovanooshiravan
Forwarded from اتحاد ملی ایران
جشنهای ۲۵۰۰ سالِ شاهنشاهی ایران با نام رسمی «دوهزاروپانصدمین سال بنیانگذاری شاهنشاهی ایران» بهدست کوروش بزرگ، نام مجموعه جشنهایی است که به مناسبت دوهزاروپانصدمین سال آغاز تاریخ شاهنشاهی ایران، در زمان پادشاهی محمّدرضاشاه پهلوی از تاریخ سه شنبه ۲۰ تا شنبه ۲۴ مهرماه سال ۱۳۵۰ خورشیدی برابر با ۱۲ تا ۱۶ اکتبر ۱۹۷۱ میلادی در تخت جمشید برگزار شد.
"در اهمیت بینالمللی این جشنها، همین بس که گفته شود که ایران و تختجمشید، مرکز بزرگترین گردهمایی سران و پادشاهان کشورهای مختلف در تاریخ معاصر جهان شده بود."
خاطرات امیراصلان افشار (آخرین رئیسکل تشریفات محمدرضاشاه پهلوی) به کوشش (در گفتگو با) علی میرفطروس، مونترال کانادا، نشر فرهنگ، ۲۰۱۲، ص ۳۲۹
#ایران_بزرگ_فرهنگی
#پاینده_ایران
#جاوید_شاه
https://t.me/OmidIranAzad
"در اهمیت بینالمللی این جشنها، همین بس که گفته شود که ایران و تختجمشید، مرکز بزرگترین گردهمایی سران و پادشاهان کشورهای مختلف در تاریخ معاصر جهان شده بود."
خاطرات امیراصلان افشار (آخرین رئیسکل تشریفات محمدرضاشاه پهلوی) به کوشش (در گفتگو با) علی میرفطروس، مونترال کانادا، نشر فرهنگ، ۲۰۱۲، ص ۳۲۹
#ایران_بزرگ_فرهنگی
#پاینده_ایران
#جاوید_شاه
https://t.me/OmidIranAzad
Forwarded from اتحاد ملی ایران
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
⚜ رتوریکِ ۵۷ی در حمله به مراکز هستهای ایران!
بارها و به دفعات مختلف شرح دادهایم که در ایران مهم نیست که "چهچیزی" میگویند، بلکه مهم آن است که "چهکسی" میگوید.
معنای این حرف چیست؟
یعنی اگر سر نخ افکار، گفتار و اعمال افراد مختلف از جریانهای متفاوت را پی بگیرید، ممکن است به آدرس مشترکی برسید. مثلا بین چپهای اول انقلاب با امّتگرایانی که مدیران صنعت هستهای ایران را اعدام میکردند، با مجاهدین و امثال این نو-مریم-رجوی (علینژاد) و هواداران حمله به مراکز هستهای ایران، وجه اشتراک مشخصی در گفتمان ۵۷ی وجود دارد و آن #بیوطنی است.
هرکسی که نتواند در جایگاه شهروندی که حافظ منافع ملّی ایران است اعلان موضع بکند، هیچ فرقی با جمهوری اسلامی و دشمنان خارجی ایران ندارد.
✍ #ایران_بزرگ_فرهنگی
https://t.me/OmidIranAzad
⚜ رتوریکِ ۵۷ی در حمله به مراکز هستهای ایران!
بارها و به دفعات مختلف شرح دادهایم که در ایران مهم نیست که "چهچیزی" میگویند، بلکه مهم آن است که "چهکسی" میگوید.
معنای این حرف چیست؟
یعنی اگر سر نخ افکار، گفتار و اعمال افراد مختلف از جریانهای متفاوت را پی بگیرید، ممکن است به آدرس مشترکی برسید. مثلا بین چپهای اول انقلاب با امّتگرایانی که مدیران صنعت هستهای ایران را اعدام میکردند، با مجاهدین و امثال این نو-مریم-رجوی (علینژاد) و هواداران حمله به مراکز هستهای ایران، وجه اشتراک مشخصی در گفتمان ۵۷ی وجود دارد و آن #بیوطنی است.
هرکسی که نتواند در جایگاه شهروندی که حافظ منافع ملّی ایران است اعلان موضع بکند، هیچ فرقی با جمهوری اسلامی و دشمنان خارجی ایران ندارد.
✍ #ایران_بزرگ_فرهنگی
https://t.me/OmidIranAzad
Forwarded from اتحاد ملی ایران
خسرو انوشیروان
⭕️ #معصومه_علینژاد_قمیکلایی وطنفروشی هرزه و یک #روسپی_سیاسی تمام عیار . 👈 کثافتی برای تمام فصول https://t.me/OmidIranAzad/126795
⚜ آگاهی از این واقعیّت عمیقا متاثرکننده که سودِ بخشی از دفاع ما از ایران، به جیبِ فرقهی تبهکار خواهد رفت، نباید ما را به سوی آن توهّم ویرانگر سوق دهد که سربازان بیمزد و مواجب منفعت ملّی دیگران شویم و در نتیجه به حملهی کشوری دیگر به ایران رضایت دهیم که طبیعتا بیش از آنکه بهقصدِ وارد آوردن زیانی صرفا به جمهوری اسلامی طرحریزی شده باشد، بابت تعارضهای جدیتر ژئوپلیتیکی با کشور ایران طراحی شده است. کشورهای دیگر، منافع واقعی ملّی دارند و وجه کشور بودگی خود وارد تعامل یا جنگ با کشور دیگر میشوند. دونکیشوت نیستند که از مبدای ایدئولوژیک با مقصدی ایدئولوژیک بجنگند. اینها توهمّات حقوق بشری است که وارد جاروبرقی ذهن اپوزیسیون شده. ممکن است بگویند که منفعت ملّی اسرائیل در این قضیه با منفعت ملّی ایران یکی شده؛ البته اگر کسی بتواند اثبات کند که حملات اسرائیل به مراکز هستهای ایران، چه تاثیری بر جنبش ملّی ایران برای احیای حکومت قانون داشته و یا خواهد گذاشت؟
اینها رتوریک مجاهدین خلق است که وارد مخیله و ادبیات مخالفان آنها هم شده. تداوم انقلابیگری ۵۷یها در اپوزیسیونش. بابت همین است که میگوییم شاهزاده بخشی از اپوزیسیون نیست. هواداران ایشان نیز نخست میبایست از رتوریک ۵۷ی پالوده شوند.
اینکه دیگران با سپاه پاسداران بجنگند، به ما مربوط نیست. خط قرمز ما تهاجم به ایران است.
برگرفته از #ایران_بزرگ_فرهنگی
https://t.me/OmidIranAzad/126796
👈 از ایران باید دفاع کرد ؛ به نام یا به ننگ
#پاینده_ایران
#جاوید_شاه
#جاوید_جایگاه_شاهنشاه_ایران
مجموعه #اتحاد_ملی_ایران 🤝
@OmidIranAzad
اینها رتوریک مجاهدین خلق است که وارد مخیله و ادبیات مخالفان آنها هم شده. تداوم انقلابیگری ۵۷یها در اپوزیسیونش. بابت همین است که میگوییم شاهزاده بخشی از اپوزیسیون نیست. هواداران ایشان نیز نخست میبایست از رتوریک ۵۷ی پالوده شوند.
اینکه دیگران با سپاه پاسداران بجنگند، به ما مربوط نیست. خط قرمز ما تهاجم به ایران است.
برگرفته از #ایران_بزرگ_فرهنگی
https://t.me/OmidIranAzad/126796
👈 از ایران باید دفاع کرد ؛ به نام یا به ننگ
#پاینده_ایران
#جاوید_شاه
#جاوید_جایگاه_شاهنشاه_ایران
مجموعه #اتحاد_ملی_ایران 🤝
@OmidIranAzad
Telegram
اتحاد ملی ایران
⭕️ #معصومه_علینژاد_قمیکلایی
وطنفروش هرزه و یک #روسپی_سیاسی تمام عیار .
👈 کثافتی برای تمام فصول
https://t.me/OmidIranAzad/126795
وطنفروش هرزه و یک #روسپی_سیاسی تمام عیار .
👈 کثافتی برای تمام فصول
https://t.me/OmidIranAzad/126795
خسرو انوشیروان
خجسته باد مقدمت بر ما 🌹🌹🌹🌹 اهورایی یادگار شوکت باستان ؛ #نوروز @khosrovanooshiravan
⚫️ تداوم سنتهای ایران کهن تا امروز امری است چشمگیر.
فیالمثل جشن بزرگ ایرانیان امروزه یک روز خاص اسلامی نیست بلکه همانا نوروز است که در اعتدال ربیعی برابر با ۲۱ مارس قرار دارد.
ریچارد فرای، عصر زرین فرهنگ ایران، ترجمه مسعود رجب نیا، سروش، تهران، ۱۳۶۳، ص ۱٨
https://t.me/khosrovanooshiravan/3033
#ایران_بزرگ_فرهنگی
فیالمثل جشن بزرگ ایرانیان امروزه یک روز خاص اسلامی نیست بلکه همانا نوروز است که در اعتدال ربیعی برابر با ۲۱ مارس قرار دارد.
ریچارد فرای، عصر زرین فرهنگ ایران، ترجمه مسعود رجب نیا، سروش، تهران، ۱۳۶۳، ص ۱٨
https://t.me/khosrovanooshiravan/3033
#ایران_بزرگ_فرهنگی
Telegram
خسرو انوشیروان
خجسته باد مقدمت بر ما 🌹🌹🌹🌹
اهورایی یادگار شوکت باستان ؛ #نوروز
@khosrovanooshiravan
اهورایی یادگار شوکت باستان ؛ #نوروز
@khosrovanooshiravan
خسرو انوشیروان
⚫️ #سنت ستونهای قدرت و پایداری ایران بر #سنت استوار است. #ملیت_ایرانی _ #مذهب_ایرانی _ #مذاهب_ایرانی 👈 #رواداری #فرهنگ_ایرانی #تمدن_ایران تجربه همزیستی مشترک و برتری گفتمان ملی ؛ اینکه ما در گام نخست بتوانیم درک کنیم : #شهروند_ایران هستیم و تابع قانون. 👈…
⚫️ مشروطه، روزگاری انتخابی عقلانی بود، اما اکنون سنّت ماست.
https://t.me/khosrovanooshiravan/16767
مشروطه، کالایِ بازار روشنفکری نیست. بخشی از فرآیند پیشرفت تاریخی ایران ماست که طی آن ملّت با پی بردن به عقبماندگی خود به حکم عقل متوجّه شد که قدرت محدود، بهتر از نامحدود است. قانون، بهتر از بیقانونی است.
در بریتانیا فرآیند مشروطیّت چنان راه طبیعی درازی را طی کرده که حتّی در لغت نیز فرقی میان اصطلاح مشروطه با قانون اساسی غیرمدوّن این کشور وجود ندارد. انگلیسیها لغت لاتین Constitutio را که از طریق فرانسوی اخذ کردند، برای هر دو بهکار میبرند.
صرفا برای تقریب بهذهن، اگر علما ایراد نگیرند، باید گفت همانطور که کمبریج به مرور از حوزهی علمیّه به دانشگاه تبدیل شد، لغتِ مشروطیّت نیز از حوزهی مذهب وارد حوزهی سیاست بریتانیا شد، و ستون فقرات این کشور طی فرآیند مشروطیّت صاحب دولت با اساس شد.
به این میماند که در ایران به جای مشروطه، بگوییم قانون. اما در ایران چون تفوّق مشروطیّت بهیکباره و از طریق جدالهای سیاسی و نظامی دفعتا صورت گرفته، فضای روشنفکری، به این مشروطه مشکوک است! آلاحمد آن را نشانهی استیلای غربزدگی بر بام این مملکت میپنداشت. جالب اینکه برخی سلطنتطلبان نادان، در ضدیّت با فرآیند قانونی شدن همهچیز در این مملکت، از آلاحمد خریّت بیشتری بروز میدهند. باز او از غرض خود آگاه بود!
در ایران، دانشگاه، دفعتا از هیچ تاسیس شد، برای دیگر نهادها نیز نمیتوان ریشهای جز در آگاهی ملّی از انحطاط ایران یافت. مشروطیّت نیز به همین قیاس، به حکم ضرورت، نظر به بهتِ ملّی ایرانیان در برابر پیشرفت تمدّن، به حکم عقل و به سرعت تاسیس شد.
مشروطیّت یعنی، ملّتی به حکم عقل بفهمد که قانون بهتر از هرجومرج است. اما این فرآیند در بریتانیا بهصورت تاریخی شکل گرفته، یعنی ماهیّت آن متفاوت است. یعنی مشروطیّت در بریتانیا، تداوم سنّت قانونمداری بود، در ایران اما یک تاسیس بود. درست مثل زبان فارسی که در ایران بهطور تاریخی قوام یافته اما در ترکیه به حکم عقل، ترکی را زبان ملّی اعلام کردند. پس این وسط، هر پادشاهیخواهی که خرده عقلی دارد، میفهمد که باید به انتخابِ عقلانیِ نیاکان خود احترام بگذارد. و اتفاقا سنّت از همینجا شروع میشود. استمرارِ انتخابی عقلانی در گذشته.
منظورم چیست؟ مشروطه، اگرچه برای نیاکان ما انتخابی عقلانی بود، دیگر برای ما یک انتخاب ولو عقلانی نیست. بلکه تداوم سنّت است. همانطور که در بریتانیا بود. بریتانیا قانونِ اساسی مدوّن ندارد، چون طی هشت سده، همهچیز بهطور طبیعی شکل گرفته، درست مثل زبان فارسی که اطلاق زبان رسمی بر آن، تخطئهای برای طبیعی بودن تکوین آن نیست.
گفتم که مشروطه اکنون سنّت ماست. چون فرآیند قانونی شدن امور کشور، طی آن انجام شده است. حتّی قانونزدایی از امورات کشور طی این پنج دههی عسرت در مخالفت با مشروطیّت، خود تاییدی معکوس بر آن است. ما مشروطه را انتخاب نمیکنیم، مشروطه سنّت ماست. مگر پاسداشت نوروز را انتخاب میکنیم؟
https://t.me/khosrovanooshiravan/11740
https://t.me/khosrovanooshiravan/8618
✍ #ایران_بزرگ_فرهنگی
https://t.me/irbozorg
https://t.me/khosrovanooshiravan/16767
مشروطه، کالایِ بازار روشنفکری نیست. بخشی از فرآیند پیشرفت تاریخی ایران ماست که طی آن ملّت با پی بردن به عقبماندگی خود به حکم عقل متوجّه شد که قدرت محدود، بهتر از نامحدود است. قانون، بهتر از بیقانونی است.
در بریتانیا فرآیند مشروطیّت چنان راه طبیعی درازی را طی کرده که حتّی در لغت نیز فرقی میان اصطلاح مشروطه با قانون اساسی غیرمدوّن این کشور وجود ندارد. انگلیسیها لغت لاتین Constitutio را که از طریق فرانسوی اخذ کردند، برای هر دو بهکار میبرند.
صرفا برای تقریب بهذهن، اگر علما ایراد نگیرند، باید گفت همانطور که کمبریج به مرور از حوزهی علمیّه به دانشگاه تبدیل شد، لغتِ مشروطیّت نیز از حوزهی مذهب وارد حوزهی سیاست بریتانیا شد، و ستون فقرات این کشور طی فرآیند مشروطیّت صاحب دولت با اساس شد.
به این میماند که در ایران به جای مشروطه، بگوییم قانون. اما در ایران چون تفوّق مشروطیّت بهیکباره و از طریق جدالهای سیاسی و نظامی دفعتا صورت گرفته، فضای روشنفکری، به این مشروطه مشکوک است! آلاحمد آن را نشانهی استیلای غربزدگی بر بام این مملکت میپنداشت. جالب اینکه برخی سلطنتطلبان نادان، در ضدیّت با فرآیند قانونی شدن همهچیز در این مملکت، از آلاحمد خریّت بیشتری بروز میدهند. باز او از غرض خود آگاه بود!
در ایران، دانشگاه، دفعتا از هیچ تاسیس شد، برای دیگر نهادها نیز نمیتوان ریشهای جز در آگاهی ملّی از انحطاط ایران یافت. مشروطیّت نیز به همین قیاس، به حکم ضرورت، نظر به بهتِ ملّی ایرانیان در برابر پیشرفت تمدّن، به حکم عقل و به سرعت تاسیس شد.
مشروطیّت یعنی، ملّتی به حکم عقل بفهمد که قانون بهتر از هرجومرج است. اما این فرآیند در بریتانیا بهصورت تاریخی شکل گرفته، یعنی ماهیّت آن متفاوت است. یعنی مشروطیّت در بریتانیا، تداوم سنّت قانونمداری بود، در ایران اما یک تاسیس بود. درست مثل زبان فارسی که در ایران بهطور تاریخی قوام یافته اما در ترکیه به حکم عقل، ترکی را زبان ملّی اعلام کردند. پس این وسط، هر پادشاهیخواهی که خرده عقلی دارد، میفهمد که باید به انتخابِ عقلانیِ نیاکان خود احترام بگذارد. و اتفاقا سنّت از همینجا شروع میشود. استمرارِ انتخابی عقلانی در گذشته.
منظورم چیست؟ مشروطه، اگرچه برای نیاکان ما انتخابی عقلانی بود، دیگر برای ما یک انتخاب ولو عقلانی نیست. بلکه تداوم سنّت است. همانطور که در بریتانیا بود. بریتانیا قانونِ اساسی مدوّن ندارد، چون طی هشت سده، همهچیز بهطور طبیعی شکل گرفته، درست مثل زبان فارسی که اطلاق زبان رسمی بر آن، تخطئهای برای طبیعی بودن تکوین آن نیست.
گفتم که مشروطه اکنون سنّت ماست. چون فرآیند قانونی شدن امور کشور، طی آن انجام شده است. حتّی قانونزدایی از امورات کشور طی این پنج دههی عسرت در مخالفت با مشروطیّت، خود تاییدی معکوس بر آن است. ما مشروطه را انتخاب نمیکنیم، مشروطه سنّت ماست. مگر پاسداشت نوروز را انتخاب میکنیم؟
https://t.me/khosrovanooshiravan/11740
https://t.me/khosrovanooshiravan/8618
✍ #ایران_بزرگ_فرهنگی
https://t.me/irbozorg
Telegram
خسرو انوشیروان
⚫️ در تمام دنیا دولتهای پادشاهی و تفکر پادشاهیخواهی و اساسا ایدهی راستگرایی بر #سنت استوار است.
https://t.me/khosrovanooshiravan/15580
اگر مردم لایق مشروطه نیستند ؛ باید كوشید لایقشان گردانید ، نه آنكه از مشروطه یا سررشتهداری توده كه بهترین راهِ فرمانرواییست…
https://t.me/khosrovanooshiravan/15580
اگر مردم لایق مشروطه نیستند ؛ باید كوشید لایقشان گردانید ، نه آنكه از مشروطه یا سررشتهداری توده كه بهترین راهِ فرمانرواییست…
خسرو انوشیروان
🛑 #مشروطیت یعنی #حکومت_با_اصول که در تقابل با #استبداد قرار دارد. @khosrovanooshiravan #قانون_اساسی ما #حاکمیت_ملت را اعلام کرد که عالیترین مرجع #فلسفه_سیاسی است. مکانیزم #تفکیک_قوا را به دست داد که ضامن #حکومت_قانون باشد. قدرت استبدادی فردی را طرد نمود و…
⚫️ قانون اساسی مشروطه (۱)
بحث دربارهی قانون اساسی ایران آینده، میتواند مثل هر بحث دیگری - کما اینکه شده - دستخوش تفنّن روشنفکرانه باشد. چرا؟ چون ذهن ایرانی از روزی که با شیعه سر لج افتاده، فضای خالی پدید آمده در مغز خود را - که البته هرگز چندان پر نبوده- با مخدّرهای سمّیترِ مطابق مُد روز اشباع میکند.
کسانی که به خود جسارت میدهند و دربارهی موضوع کمتر اندیشیدهشدهای چون قانون اساسی مشروطهی ایران فتوی صادر میکنند، یا در قدّوقوارهی سیدحسن امامی و منصورالسّلطنه عدل هستند، یا محرّکشان جز جهالت و وسوسه نیست. یکی ازین وسوسهها، هوسِ نوشتن قانون اساسیِ جدید است که از شجریان تا عامی، خیل روشنفکر را هرگز رها نکرده است. این وسوسه موجب شد تا آدمهای دانشمندی چون ناصر کاتوزیان هم بابت وسوسهی انقلابیگری در نهادشان بوده، خلافِ موضوع علم حقوق، که مبتنی بر تداومِ رویههای قانونی است، هوسِ نوشتن قانون از صفر به سرشان بزند، و بابت همین خشت کج، تا ثریّا دیوار جمهوری اسلامی کج خواهد رفت!
از وسوسهی نوشتنِ قانونِ بدیلِ مدینههای فاضله از صفر، موحشتر، سودایِ به رای عمومی گذاشتن مبانی حقوق است، و البته اگرچه به اسمِ دموکراسی چنین درخواستی مطرح میشود، چنین انگیزهی مجرمانهای، به زیانِ دموکراسی تمام میشود. چون دموکراسی به این نیست که مردم هرچه را که میخواهند بتوانند تغییر بدهند، بلکه بر این مبنا استوار ست که هیجانهای عمومی را چهطور بتوان محدود کرد.
✍ #ایران_بزرگ_فرهنگی
https://t.me/khosrovanooshiravan/2710
https://t.me/khosrovanooshiravan/2453
https://t.me/khosrovanooshiravan/9241
https://t.me/khosrovanooshiravan/8811
https://t.me/khosrovanooshiravan/8019
https://t.me/khosrovanooshiravan/1607
#پاینده_ایران
#جاوید_شاه
#جاوید_شاهنشاهی_ایران
#جاوید_جایگاه_شاهنشاه_ایران
بحث دربارهی قانون اساسی ایران آینده، میتواند مثل هر بحث دیگری - کما اینکه شده - دستخوش تفنّن روشنفکرانه باشد. چرا؟ چون ذهن ایرانی از روزی که با شیعه سر لج افتاده، فضای خالی پدید آمده در مغز خود را - که البته هرگز چندان پر نبوده- با مخدّرهای سمّیترِ مطابق مُد روز اشباع میکند.
کسانی که به خود جسارت میدهند و دربارهی موضوع کمتر اندیشیدهشدهای چون قانون اساسی مشروطهی ایران فتوی صادر میکنند، یا در قدّوقوارهی سیدحسن امامی و منصورالسّلطنه عدل هستند، یا محرّکشان جز جهالت و وسوسه نیست. یکی ازین وسوسهها، هوسِ نوشتن قانون اساسیِ جدید است که از شجریان تا عامی، خیل روشنفکر را هرگز رها نکرده است. این وسوسه موجب شد تا آدمهای دانشمندی چون ناصر کاتوزیان هم بابت وسوسهی انقلابیگری در نهادشان بوده، خلافِ موضوع علم حقوق، که مبتنی بر تداومِ رویههای قانونی است، هوسِ نوشتن قانون از صفر به سرشان بزند، و بابت همین خشت کج، تا ثریّا دیوار جمهوری اسلامی کج خواهد رفت!
از وسوسهی نوشتنِ قانونِ بدیلِ مدینههای فاضله از صفر، موحشتر، سودایِ به رای عمومی گذاشتن مبانی حقوق است، و البته اگرچه به اسمِ دموکراسی چنین درخواستی مطرح میشود، چنین انگیزهی مجرمانهای، به زیانِ دموکراسی تمام میشود. چون دموکراسی به این نیست که مردم هرچه را که میخواهند بتوانند تغییر بدهند، بلکه بر این مبنا استوار ست که هیجانهای عمومی را چهطور بتوان محدود کرد.
✍ #ایران_بزرگ_فرهنگی
https://t.me/khosrovanooshiravan/2710
https://t.me/khosrovanooshiravan/2453
https://t.me/khosrovanooshiravan/9241
https://t.me/khosrovanooshiravan/8811
https://t.me/khosrovanooshiravan/8019
https://t.me/khosrovanooshiravan/1607
#پاینده_ایران
#جاوید_شاه
#جاوید_شاهنشاهی_ایران
#جاوید_جایگاه_شاهنشاه_ایران
Telegram
خسرو انوشیروان
🛑 #مشروطیت یعنی #حکومت_با_اصول که در تقابل با #استبداد قرار دارد.
@khosrovanooshiravan
#قانون_اساسی ما #حاکمیت_ملت را اعلام کرد که عالیترین مرجع #فلسفه_سیاسی است.
مکانیزم #تفکیک_قوا را به دست داد که ضامن #حکومت_قانون باشد.
قدرت استبدادی فردی را طرد نمود و…
@khosrovanooshiravan
#قانون_اساسی ما #حاکمیت_ملت را اعلام کرد که عالیترین مرجع #فلسفه_سیاسی است.
مکانیزم #تفکیک_قوا را به دست داد که ضامن #حکومت_قانون باشد.
قدرت استبدادی فردی را طرد نمود و…
خسرو انوشیروان
⚫️ قانون اساسی مشروطه (۱) بحث دربارهی قانون اساسی ایران آینده، میتواند مثل هر بحث دیگری - کما اینکه شده - دستخوش تفنّن روشنفکرانه باشد. چرا؟ چون ذهن ایرانی از روزی که با شیعه سر لج افتاده، فضای خالی پدید آمده در مغز خود را - که البته هرگز چندان پر نبوده…
⚫️ قانون اساسی مشروطه (۲)
وسوسهی نوشتن قانون اساسی جدید، یا حذف بندهایی از قانون مشروطه، از جنس قانوننویسی در نظام جمهوری اسلامی، هر دو مبنایی سیویللا دارد.
از سوی دیگر، حمله به متن قانون اساسی مشروطه عمل بیمعنایی است. چون کلّیت اصول آن به شرح چگونگی برپایی مجلس میپردازد. علّت آن است که برای محدود کردن اقدامات شاه به حدود قانون، نخستین اقدام تاسیس مجلس بود. بعدا مبتنی بر قانون اساسی بلژیک که از قانون مدوّن Codified فرانسه تاثیر پذیرفته بود، متمّم قانون اساسی مشروطه را نوشتند. پس حمله به قانون اساسی مشروطه، نشان میدهد که مدّعی نمیداند که دربارهی چه دارد که صحبت میکند. از طرفی، ناحیههایی در حقوق اساسی مشروطه وجود دارد که بنیادی کامنلا دارد. مهمترین آن، تعریفنشده بودن مقام نخستوزیر در قانون اساسی مشروطه است. آنچه که نوشته شده آن است که وزرا زیر نظر مستقیم شاه قرار دارند. بعدا مطابق آنچه که وبر در سال ۱۹۱۳ اخطار داده بود که "برچیده شدن مقام صدراعظمی موجب میشود که شاه مسئول ریز و درشت امور دانسته شود و این به مشروعیّت او آسیب میزند"، عرفا مقامی با عنوان نخستوزیر تعریف شد.
مصدّقیها که بسیار علاقه دارند که با تاکید بر نصّ مدوّن متمّم قانون اساسی مشروطه، اقدامات شاه را غیرقانونی قلمداد کنند، چون فهمی از کامنلا بودن بخشی از قانون مشروطه ندارند، یکهو یادشان میرود که مقام نخستوزیر در قانون اصلا وجود ندارد که شاه بخواهد به اقداماتش تمکین کند یا نکند، و اگر شاه اخلاقا به عرف وفادار ماند، از فضیلت خودش بوده، است.
ناگفته نماند: درحالیکه قانونهای اساسی دو کشور بریتانیا و آمریکا بر مبنای کامنلا است، قانون اساسی ایران بر مبنای سیویللا نوشته شده است. امّا ناحیههایی در آن وجود دارد که اساسی کامنلا دارد. نظام حقوقی جا نیز سیویللا است. یعنی اگر قرار بود که نظام حقوقی ما به مسیر بریتانیا یا امریکا میرفت، میبایست فتاوی فقهی قدیمی را بهعنوان عرف، در نظام حقوقی جدید خود دخیل میکردیم. امّا حقوقدانان دوران مشروطه که اغلب فقیه امّا متاثّر از نظام حقوقی فرانسه بودند، نظام حقوق جدید ایران (مثلا حقوق مدنی) را در گسست از مبانی فقهی بر مبنای سیویللای فرانسه (حقوق مدرن) تدوین کردند.
معنای این حرفها آن است که برخلاف مباحث مبتذلی که روشنفکران در لباس پادشاهی در ضدّیت با فقه بیان میکنند، فقهای صدر مشروطه، موثّرترین کسانی بودند که در گسست از نظام حقوقی فقهی و تدوین حقوق مدرن دستاندرکار بودند. اگر تاثیر فرانسه نبود، و سیستم کامنلا در قانون مشروطهی ما بیشتر تاثیرگذار میبود، آنوقت امکانات بیشتری در اختیار بود تا همچون بریتانیا به آراء فقهی قدیم و جدید استناد شود. اما از سوی دیگر با تدوین قانون مدنی بر مبنای فقه، ضمن سوزاندن مشروح مذاکرات آن، خود به معنای ایجاد عرف جدیدی در قانونگذاری ایران بود که اگر انقلاب ۵۷ رخ نمیداد، با شروح حقوقی فضلایی چون سید حسن امامی، نظام حقوقی ایران میتوانست با فاصله گرفتن از سیویللای فرانسوی از مزیّتهای کامنلا نیز بهرهمند باشد.
نکتهی دیگر اینکه اصل نظارت علما بر اصول قوانین مصوّبهی مجلس هرگز اجرا نشد. اگرچه آن پنج نفری که قرار بود بر مفاد نظارت بکنند، از اعضای مجلس بودند و نه خارج از آن و همانطور که آخوند خراسانی تذکّر داده بود، تنها میبایست در مورد مسائل فقهی نظر میدادند و نه در اموری که تخصّصی ندارند.
با ظهور جا به جای فقهای صدر مشروطه که جهتِ گسست از عرف فقهی، قانون مدرن ایران را تدوین کردند، امثال کاتوزیان شروحی بر قانون اساسی نوشتند که حین خواندنشان گویی در حال مطالعهی شرح لمعه شهید ثانی هستید!
https://t.me/khosrovanooshiravan/17700
برگرفته از #ایران_بزرگ_فرهنگی
وسوسهی نوشتن قانون اساسی جدید، یا حذف بندهایی از قانون مشروطه، از جنس قانوننویسی در نظام جمهوری اسلامی، هر دو مبنایی سیویللا دارد.
از سوی دیگر، حمله به متن قانون اساسی مشروطه عمل بیمعنایی است. چون کلّیت اصول آن به شرح چگونگی برپایی مجلس میپردازد. علّت آن است که برای محدود کردن اقدامات شاه به حدود قانون، نخستین اقدام تاسیس مجلس بود. بعدا مبتنی بر قانون اساسی بلژیک که از قانون مدوّن Codified فرانسه تاثیر پذیرفته بود، متمّم قانون اساسی مشروطه را نوشتند. پس حمله به قانون اساسی مشروطه، نشان میدهد که مدّعی نمیداند که دربارهی چه دارد که صحبت میکند. از طرفی، ناحیههایی در حقوق اساسی مشروطه وجود دارد که بنیادی کامنلا دارد. مهمترین آن، تعریفنشده بودن مقام نخستوزیر در قانون اساسی مشروطه است. آنچه که نوشته شده آن است که وزرا زیر نظر مستقیم شاه قرار دارند. بعدا مطابق آنچه که وبر در سال ۱۹۱۳ اخطار داده بود که "برچیده شدن مقام صدراعظمی موجب میشود که شاه مسئول ریز و درشت امور دانسته شود و این به مشروعیّت او آسیب میزند"، عرفا مقامی با عنوان نخستوزیر تعریف شد.
مصدّقیها که بسیار علاقه دارند که با تاکید بر نصّ مدوّن متمّم قانون اساسی مشروطه، اقدامات شاه را غیرقانونی قلمداد کنند، چون فهمی از کامنلا بودن بخشی از قانون مشروطه ندارند، یکهو یادشان میرود که مقام نخستوزیر در قانون اصلا وجود ندارد که شاه بخواهد به اقداماتش تمکین کند یا نکند، و اگر شاه اخلاقا به عرف وفادار ماند، از فضیلت خودش بوده، است.
ناگفته نماند: درحالیکه قانونهای اساسی دو کشور بریتانیا و آمریکا بر مبنای کامنلا است، قانون اساسی ایران بر مبنای سیویللا نوشته شده است. امّا ناحیههایی در آن وجود دارد که اساسی کامنلا دارد. نظام حقوقی جا نیز سیویللا است. یعنی اگر قرار بود که نظام حقوقی ما به مسیر بریتانیا یا امریکا میرفت، میبایست فتاوی فقهی قدیمی را بهعنوان عرف، در نظام حقوقی جدید خود دخیل میکردیم. امّا حقوقدانان دوران مشروطه که اغلب فقیه امّا متاثّر از نظام حقوقی فرانسه بودند، نظام حقوق جدید ایران (مثلا حقوق مدنی) را در گسست از مبانی فقهی بر مبنای سیویللای فرانسه (حقوق مدرن) تدوین کردند.
معنای این حرفها آن است که برخلاف مباحث مبتذلی که روشنفکران در لباس پادشاهی در ضدّیت با فقه بیان میکنند، فقهای صدر مشروطه، موثّرترین کسانی بودند که در گسست از نظام حقوقی فقهی و تدوین حقوق مدرن دستاندرکار بودند. اگر تاثیر فرانسه نبود، و سیستم کامنلا در قانون مشروطهی ما بیشتر تاثیرگذار میبود، آنوقت امکانات بیشتری در اختیار بود تا همچون بریتانیا به آراء فقهی قدیم و جدید استناد شود. اما از سوی دیگر با تدوین قانون مدنی بر مبنای فقه، ضمن سوزاندن مشروح مذاکرات آن، خود به معنای ایجاد عرف جدیدی در قانونگذاری ایران بود که اگر انقلاب ۵۷ رخ نمیداد، با شروح حقوقی فضلایی چون سید حسن امامی، نظام حقوقی ایران میتوانست با فاصله گرفتن از سیویللای فرانسوی از مزیّتهای کامنلا نیز بهرهمند باشد.
نکتهی دیگر اینکه اصل نظارت علما بر اصول قوانین مصوّبهی مجلس هرگز اجرا نشد. اگرچه آن پنج نفری که قرار بود بر مفاد نظارت بکنند، از اعضای مجلس بودند و نه خارج از آن و همانطور که آخوند خراسانی تذکّر داده بود، تنها میبایست در مورد مسائل فقهی نظر میدادند و نه در اموری که تخصّصی ندارند.
با ظهور جا به جای فقهای صدر مشروطه که جهتِ گسست از عرف فقهی، قانون مدرن ایران را تدوین کردند، امثال کاتوزیان شروحی بر قانون اساسی نوشتند که حین خواندنشان گویی در حال مطالعهی شرح لمعه شهید ثانی هستید!
https://t.me/khosrovanooshiravan/17700
برگرفته از #ایران_بزرگ_فرهنگی
Telegram
خسرو انوشیروان
⚫️ قانون اساسی مشروطه (۱)
بحث دربارهی قانون اساسی ایران آینده، میتواند مثل هر بحث دیگری - کما اینکه شده - دستخوش تفنّن روشنفکرانه باشد. چرا؟ چون ذهن ایرانی از روزی که با شیعه سر لج افتاده، فضای خالی پدید آمده در مغز خود را - که البته هرگز چندان پر نبوده…
بحث دربارهی قانون اساسی ایران آینده، میتواند مثل هر بحث دیگری - کما اینکه شده - دستخوش تفنّن روشنفکرانه باشد. چرا؟ چون ذهن ایرانی از روزی که با شیعه سر لج افتاده، فضای خالی پدید آمده در مغز خود را - که البته هرگز چندان پر نبوده…
خسرو انوشیروان
⚫️قانون اساسی مشروطه (۴) روزگاری الیوت گفته بود فلسفهٔ دولت مشروطه بیش از آنکه صرف توصیف واقعیّت باشد، بیشتر فلسفهای تجویزی در مورد دولت است. امّا بهراستی چرا مفهوم مشروطیّت تا این اندازه مهم بوده و هست؟ مشروطه از آن دست مفاهیمی است که در نظامهای سیاسی…
⚫️ قانون اساسی مشروطه (۵)
در بریتانیا از آنجا که فرآیند مشروطیّت سدهها به طول انجامیده، حتیّ لفظ قانون اساسی با لغت مشروطیّت یکی است. در ایران امّا بابت عدم فهمِ حقوقی مشروطیّت و توجّه بیش از اندازه به وقایعنگاری اتّفاقات سریعی که منجر به چربیدن هژمونی مشروطهخواهان بر مستبدان شد، تصوّری انقلابی از فرآیند مشروطیّت به ذهن متبادر میشود. از آنجا که مشروطهخواهان بابت تندروی هر دو جناح، به ضدّیت حداکثری با محمدعلیشاه افتادند، چنین تلقّی از مشروطه، نوعی دوگانگی میان نهاد سلطنت با مشروطه القاء میکند. این تصوّر که مشروطه آمده تا قدرت شاه را کم کند، و فیالمثل اگر رضاشاه قدرت زیادی یافت، خلاف فرآیند مشروطه بوده و اگر ولیعهد کنونی، جهت اصلاحات قدرت قانونی متمرکز بطلبد، به ضدّیت با مشروطه خواهد افتاد. اینها همه اوهام است. مشروطه از جایی بیرون ایران نیامد. از جایی ملّت ایران به حکم عقل متوجّه شدند که قدرت شاه باید مقیّد به قانون باشد و از قضا چنین تغییری که به زور اعمال شد، موجب افزایش قدرت شاه شد. قدرت شاه قجری که از محدودهی تهران فراتر نمیرفت، بر کل ایران هژمونی یافت. در ادامهی اصلاحات، بر قدرت دولت افزوده شد تا جایی که امروزه جا اگرچه بساط خود را علیه مشروطیّت عَلَم کرده، اما پس از نزدیک به نیم قرن وضعیّتی نمیتواند داشته باشد مگر آنکه مجبور باشد که در برابر میراث مشروطه اتّخاذ موضع کند.
مشروطیّت را نمیتوان به قانون اساسی مشروطه فروکاست. امّا ازین قاعده همچنان نمیتوان نتیجه گرفت که بر آن نمیبایست استوار ماند. امروزه برای تداوم مشروطه، میبایست از وسوسههای انقلابیگرانهی مجاهدین خلقی و اصلاحاتطلبانه دست کشید و به احیاء اجزاء تنوارهی مشروطیّت مطابق با روح آن پرداخت.
در راستای تداوم تجربهی تاریخی مشروطیّت که یکصد و اندی است حتّی علیرغم وجود جا در آن روان هستیم، میبایست قانون اساسی مشروطه را حفظ کرد. این قانون، برای ما همان نقش مگناکارتا را برای بریتانیا دارد. منشورهای جدیدی اگر لازم باشد که افزوده شوند، بشوند؛ مفهوم کامنلا همین است. ما میتوانیم هر دو رویهی سیویللا و کامنلا را درون نظام حقوقی خود امتداد بدهیم.
https://t.me/khosrovanooshiravan/17856
اینها حرفهای گندهای است که میباید از قوارهی دهان حقوقدانان برجستهی حال و آینده بیرون بیاید. البته ما هم اگر زیانی نداشته باشد، بد نیست ادایش را دربیاوریم.
برگرفته از #ایران_بزرگ_فرهنگی
https://t.me/irbozorg
در بریتانیا از آنجا که فرآیند مشروطیّت سدهها به طول انجامیده، حتیّ لفظ قانون اساسی با لغت مشروطیّت یکی است. در ایران امّا بابت عدم فهمِ حقوقی مشروطیّت و توجّه بیش از اندازه به وقایعنگاری اتّفاقات سریعی که منجر به چربیدن هژمونی مشروطهخواهان بر مستبدان شد، تصوّری انقلابی از فرآیند مشروطیّت به ذهن متبادر میشود. از آنجا که مشروطهخواهان بابت تندروی هر دو جناح، به ضدّیت حداکثری با محمدعلیشاه افتادند، چنین تلقّی از مشروطه، نوعی دوگانگی میان نهاد سلطنت با مشروطه القاء میکند. این تصوّر که مشروطه آمده تا قدرت شاه را کم کند، و فیالمثل اگر رضاشاه قدرت زیادی یافت، خلاف فرآیند مشروطه بوده و اگر ولیعهد کنونی، جهت اصلاحات قدرت قانونی متمرکز بطلبد، به ضدّیت با مشروطه خواهد افتاد. اینها همه اوهام است. مشروطه از جایی بیرون ایران نیامد. از جایی ملّت ایران به حکم عقل متوجّه شدند که قدرت شاه باید مقیّد به قانون باشد و از قضا چنین تغییری که به زور اعمال شد، موجب افزایش قدرت شاه شد. قدرت شاه قجری که از محدودهی تهران فراتر نمیرفت، بر کل ایران هژمونی یافت. در ادامهی اصلاحات، بر قدرت دولت افزوده شد تا جایی که امروزه جا اگرچه بساط خود را علیه مشروطیّت عَلَم کرده، اما پس از نزدیک به نیم قرن وضعیّتی نمیتواند داشته باشد مگر آنکه مجبور باشد که در برابر میراث مشروطه اتّخاذ موضع کند.
مشروطیّت را نمیتوان به قانون اساسی مشروطه فروکاست. امّا ازین قاعده همچنان نمیتوان نتیجه گرفت که بر آن نمیبایست استوار ماند. امروزه برای تداوم مشروطه، میبایست از وسوسههای انقلابیگرانهی مجاهدین خلقی و اصلاحاتطلبانه دست کشید و به احیاء اجزاء تنوارهی مشروطیّت مطابق با روح آن پرداخت.
در راستای تداوم تجربهی تاریخی مشروطیّت که یکصد و اندی است حتّی علیرغم وجود جا در آن روان هستیم، میبایست قانون اساسی مشروطه را حفظ کرد. این قانون، برای ما همان نقش مگناکارتا را برای بریتانیا دارد. منشورهای جدیدی اگر لازم باشد که افزوده شوند، بشوند؛ مفهوم کامنلا همین است. ما میتوانیم هر دو رویهی سیویللا و کامنلا را درون نظام حقوقی خود امتداد بدهیم.
https://t.me/khosrovanooshiravan/17856
اینها حرفهای گندهای است که میباید از قوارهی دهان حقوقدانان برجستهی حال و آینده بیرون بیاید. البته ما هم اگر زیانی نداشته باشد، بد نیست ادایش را دربیاوریم.
برگرفته از #ایران_بزرگ_فرهنگی
https://t.me/irbozorg
Telegram
خسرو انوشیروان
⚫️قانون اساسی مشروطه (۴)
روزگاری الیوت گفته بود فلسفهٔ دولت مشروطه بیش از آنکه صرف توصیف واقعیّت باشد، بیشتر فلسفهای تجویزی در مورد دولت است. امّا بهراستی چرا مفهوم مشروطیّت تا این اندازه مهم بوده و هست؟ مشروطه از آن دست مفاهیمی است که در نظامهای سیاسی…
روزگاری الیوت گفته بود فلسفهٔ دولت مشروطه بیش از آنکه صرف توصیف واقعیّت باشد، بیشتر فلسفهای تجویزی در مورد دولت است. امّا بهراستی چرا مفهوم مشروطیّت تا این اندازه مهم بوده و هست؟ مشروطه از آن دست مفاهیمی است که در نظامهای سیاسی…
خسرو انوشیروان
⚜ به هوش باش که #ایران تو را پیام دهد تورا پیام به صد عز و احترام دهد نسیم صبح که بر سرزمین ما گذرد ز خاک پاک نیاکان تو را سلام دهد ما اینجا ، ایستاده بر اساس میهنپرستی ، نقطهی آغازین هستیم بر تاسیس دوباره دیوانسالاری و دولتمندی ایران و ایرانی با پشتوانه…
⚫️ حدّفاصل نظر به عمل سیاسی، قوای ملّی را میبایست خط رتوریک نیرومندی پشتیبانی کند.
دو سال است که تاکید میکنیم که منطق ما #احیاء است، نه انقلابیگری. اینکه امروز در وضعی قرار داریم که مجبور شدهایم که بهوجه سلبی عدّهای را از رای دادن منع کنیم، نتیجهی آن است که جایگاه ولیعهد را بهعنوان تنها پوزیسیون قانونی در احیاء ایران، به مقام رهبر انقلاب (!) نظیر رهبران اپوزیسیون تقلیل مکان دادهایم.
احراز مشروعیّت شاهزاده را منوط به آرای عمومی دانستیم، که حالا ج.ا تمام کوشش خود را به کار بگیرد تا با انتخابات جعلی دیگری اثبات کند که مشروعیّت واقعی از آن اوست و نه ولیعهد. اینکه پادشاهیخواهان نیز زور میزنند که تعداد آرای انتخابات را ولو واقعا هم کم باشد، کم جلوه بدهند، مشروعیّتی اضافهتر از مقامی که بهواسطهی حقّ وراثت قانونی خود به موجب قانون اساسی مشروطه دارند به شاهزاده نمیدهد.
نیروی سیاسی پادشاهیخواه، اگر از سال ۹۶ تا ۱۴۰۳ کار خود را به درستی انجام داده بود، بسیاری از رایدهندگان همیشه مردّد که در جریان خیزشها به تحریمیها پیوسته بودند، امروز باز به رای دادن مطمئن نمیشدند.
نه تنها آرای سبد اصلاحاتطلبان که رای همان هواداران ج.ا امروز از طریق تحریم متعلّق به شاهزاده میبود، اگر زمین بازی را بلد بودیم. خامنهای با بساط انتخابات اکنون نیروی سه جبهه را دارد خرج مشروعیّت خود میکند:
اصلاحاتطلبان، اصولگرایان و براندازان!
کار خود را وقتی درست انجام داده بودیم، که رای دادن در انتخابات امروز محلّ مناقشه نمیشد. بلکه بیاهمیّتتر از آن جلوه میکرد که دربارهی آن بحث شود.
https://t.me/khosrovanooshiravan/18285
✍ #ایران_بزرگ_فرهنگی
دو سال است که تاکید میکنیم که منطق ما #احیاء است، نه انقلابیگری. اینکه امروز در وضعی قرار داریم که مجبور شدهایم که بهوجه سلبی عدّهای را از رای دادن منع کنیم، نتیجهی آن است که جایگاه ولیعهد را بهعنوان تنها پوزیسیون قانونی در احیاء ایران، به مقام رهبر انقلاب (!) نظیر رهبران اپوزیسیون تقلیل مکان دادهایم.
احراز مشروعیّت شاهزاده را منوط به آرای عمومی دانستیم، که حالا ج.ا تمام کوشش خود را به کار بگیرد تا با انتخابات جعلی دیگری اثبات کند که مشروعیّت واقعی از آن اوست و نه ولیعهد. اینکه پادشاهیخواهان نیز زور میزنند که تعداد آرای انتخابات را ولو واقعا هم کم باشد، کم جلوه بدهند، مشروعیّتی اضافهتر از مقامی که بهواسطهی حقّ وراثت قانونی خود به موجب قانون اساسی مشروطه دارند به شاهزاده نمیدهد.
نیروی سیاسی پادشاهیخواه، اگر از سال ۹۶ تا ۱۴۰۳ کار خود را به درستی انجام داده بود، بسیاری از رایدهندگان همیشه مردّد که در جریان خیزشها به تحریمیها پیوسته بودند، امروز باز به رای دادن مطمئن نمیشدند.
نه تنها آرای سبد اصلاحاتطلبان که رای همان هواداران ج.ا امروز از طریق تحریم متعلّق به شاهزاده میبود، اگر زمین بازی را بلد بودیم. خامنهای با بساط انتخابات اکنون نیروی سه جبهه را دارد خرج مشروعیّت خود میکند:
اصلاحاتطلبان، اصولگرایان و براندازان!
کار خود را وقتی درست انجام داده بودیم، که رای دادن در انتخابات امروز محلّ مناقشه نمیشد. بلکه بیاهمیّتتر از آن جلوه میکرد که دربارهی آن بحث شود.
https://t.me/khosrovanooshiravan/18285
✍ #ایران_بزرگ_فرهنگی
Telegram
خسرو انوشیروان
⚜ به هوش باش که #ایران تو را پیام دهد
تورا پیام به صد عز و احترام دهد
نسیم صبح که بر سرزمین ما گذرد
ز خاک پاک نیاکان تو را سلام دهد
ما اینجا ، ایستاده بر اساس میهنپرستی ، نقطهی آغازین هستیم بر تاسیس دوباره دیوانسالاری و دولتمندی ایران و ایرانی با پشتوانه…
تورا پیام به صد عز و احترام دهد
نسیم صبح که بر سرزمین ما گذرد
ز خاک پاک نیاکان تو را سلام دهد
ما اینجا ، ایستاده بر اساس میهنپرستی ، نقطهی آغازین هستیم بر تاسیس دوباره دیوانسالاری و دولتمندی ایران و ایرانی با پشتوانه…
⚫️ وقتی فحاشیِ کسانی که خود را پهلویدوست و ایرانگرا مینامند، بولد میشود، یک نکته را نباید از نظر دور داشت و آن این که جریانِ پهلویگرا یک جریانِ اجتماعی به معنای واقعیِ کلمه است. وقتی یک گرایشِ سیاسی از حالتِ نخبگانی، حزبی یا چریکیِ محض خارج شده و پایههای اجتماعیِ قوی در تمامیِ اقشار داشته باشد، خواه ناخواه واکنشهایی از آن جنس که از اقشارِ فرودستِ فرهنگی و کمتربیت بیشتر سر میزند، از آن جریان رصد خواهد شد. نبودن یا نادر بودنِ چنین مشاهداتی از گرایشهای رقیب با توجه به شواهدِ موجود به این معنی است که آنها هنوز به جریانِ واقعی تبدیل نشدهاند. جمهوریخواهیِ قومگرا یا چپگرایانِ نو در ایران و خارج از ایران هنوز یک جریان به معنای واقعیِ کلمه نیستند. پهلویخواهی(شاملِ کسانی که در نظر در مجموع تغییرِ رژیمِ پهلوی را گامی ارتجاعی میدانند و در عمل به نحوی خواهانِ ایفای نقشِ ویژهی شاهزاده در گذار از رژیم هستند) یک مجمعِ سالیانهی سی چهل نفره یا یک کمپِ چریکی نیست. بدنهی خودش را دارد که از پیرزنی در پشتِ کوههای دورافتادهی زاگرس تا یک پیک موتوری که با لاتاری به آمریکا رفته تا یک استادِ دانشگاه در اروپا یا فعالِ سیاسی و حقوق بشر در ترکیه در آن به چشم میخورند. خشونتِ کلامی و هتاکی را که به حق محکوم میکنیم حواسمان به این مساله هم باشد که اصل و فرع و متن و حاشیه در تحلیل جای خود را با هم عوض نکنند.
الان هم خودِ شاهزاده رضا پهلوی مثلِ گذشته رفتارهای زننده و هتاکانه را محکوم کرده است(لینک در نظرات). ولی آنها که به عللِ مشخصی نمیخواهند ایشان یک چهرهی کلیدی در گذار از رژیم باشد، خودشان را به ندیدن میزنند.
https://t.me/khosrovanooshiravan
از صفحهی فاضلی
#ایران_بزرگ_فرهنگی
الان هم خودِ شاهزاده رضا پهلوی مثلِ گذشته رفتارهای زننده و هتاکانه را محکوم کرده است(لینک در نظرات). ولی آنها که به عللِ مشخصی نمیخواهند ایشان یک چهرهی کلیدی در گذار از رژیم باشد، خودشان را به ندیدن میزنند.
https://t.me/khosrovanooshiravan
از صفحهی فاضلی
#ایران_بزرگ_فرهنگی
Telegram
خسرو انوشیروان
به نام خردمند یزدان پاک
امروز، چهاردهم دی ماهِ نودوهشت خواستم تا همهی آنچه از ابتدا تا کنون در مجازی نوشته ام و هرآنچه را شاید از این پس بفهمم؛ بنویسم و برای بایگانی در این درگاه درج کنم.
من؛ فقط به سود مملکتم مینویسم.
#خسرو
از همراهی شما سپاسگزارم .
امروز، چهاردهم دی ماهِ نودوهشت خواستم تا همهی آنچه از ابتدا تا کنون در مجازی نوشته ام و هرآنچه را شاید از این پس بفهمم؛ بنویسم و برای بایگانی در این درگاه درج کنم.
من؛ فقط به سود مملکتم مینویسم.
#خسرو
از همراهی شما سپاسگزارم .
Forwarded from ایرانِ بزرگِ فرهنگی
گفتاری از اسپینوزا در بابِ قانونمداری پادشاهی ایرانیان
اکنون لازم است تا بهشکلی منظّم توضیحی دقیق از بنیانهای پادشاهی ارائه نمایم. برای این عمل بهطور خاص باید نشان داد که این ادّعایی متناقض نیست که بگوییم: عمل به قوانین باید آنچنان استوار و پابرجا بوده و سفتوسخت برقرار شده باشد که حتّی پادشاه هم توانایی فسخ آنها را نداشته باشد. در میان پارسیان مرسوم بود که پادشاهان خود را بهسان خدایان پرستش کنند. با این حال حتّی پادشاهان آنها نیز از این قدرت برخوردار نبودند که قوانین برقرارشده را فسخ نمایند و تا آنجا که من میدانم هیچ نمونهای وجود نداشته است که پادشاهی بهصورت مطلق و بدون هیچ شرط مشخّصی انتخاب شده باشد. مدّعای یادشده را نباید در تضاد با عقل یا اطاعت مطلق از پادشاه دانست. از آنجا که قوانین پایهای و اساسی دولت را باید احکام ابدی پادشاه دانست، پس اگر وزرای پادشاه از اجرای یکی از فرامین او که در تقابل با قوانین اساسی دولت است استنکاف ورزند و سرپیچی کنند، کاملاً از حکم وی اطاعت کردهاند.
بخشی از مقالهٔ
«پادشاهی و تنظیم و تنسیق آن»
اثری از اسپینوزا
شمارهٔ هشتم مجلّهٔ #ایران_بزرگ_فرهنگی
اکنون لازم است تا بهشکلی منظّم توضیحی دقیق از بنیانهای پادشاهی ارائه نمایم. برای این عمل بهطور خاص باید نشان داد که این ادّعایی متناقض نیست که بگوییم: عمل به قوانین باید آنچنان استوار و پابرجا بوده و سفتوسخت برقرار شده باشد که حتّی پادشاه هم توانایی فسخ آنها را نداشته باشد. در میان پارسیان مرسوم بود که پادشاهان خود را بهسان خدایان پرستش کنند. با این حال حتّی پادشاهان آنها نیز از این قدرت برخوردار نبودند که قوانین برقرارشده را فسخ نمایند و تا آنجا که من میدانم هیچ نمونهای وجود نداشته است که پادشاهی بهصورت مطلق و بدون هیچ شرط مشخّصی انتخاب شده باشد. مدّعای یادشده را نباید در تضاد با عقل یا اطاعت مطلق از پادشاه دانست. از آنجا که قوانین پایهای و اساسی دولت را باید احکام ابدی پادشاه دانست، پس اگر وزرای پادشاه از اجرای یکی از فرامین او که در تقابل با قوانین اساسی دولت است استنکاف ورزند و سرپیچی کنند، کاملاً از حکم وی اطاعت کردهاند.
بخشی از مقالهٔ
«پادشاهی و تنظیم و تنسیق آن»
اثری از اسپینوزا
شمارهٔ هشتم مجلّهٔ #ایران_بزرگ_فرهنگی
خسرو انوشیروان
شاه، «شاه» است! طبیعتا هر شاهی، مدیریت میکند، فرماندهی بلد است. حمام میکند، از رژه سان میبیند. همسر و پدر خوبی است. کشور را رهبری میکند. امّا آخر همه، شاه، «شاه» است. اینکه برخی کسان، جایگاه شاهیِ ولیعهد را باب طبع عدّهای جمهوریطلب، به چیزی در ستیز…
⚫️ تولید محتوای وزین مجموعه #ایران_بزرگ_فرهنگی را که کار تخصصی میکند، میپسندم و از آن میآموزم .
در اینجا :
https://t.me/irbozorg
توضیح اینکه با هیچکدام از گردانندگان آن ارتباط ندارم و ایشان را نمیشناسم.
https://t.me/khosrovanooshiravan/18984
https://t.me/khosrovanooshiravan/18733
https://t.me/khosrovanooshiravan/18339
در اینجا :
https://t.me/irbozorg
توضیح اینکه با هیچکدام از گردانندگان آن ارتباط ندارم و ایشان را نمیشناسم.
https://t.me/khosrovanooshiravan/18984
https://t.me/khosrovanooshiravan/18733
https://t.me/khosrovanooshiravan/18339
Telegram
ایرانِ بزرگِ فرهنگی
چونکه ایران دلِ زمین باشد
دل ز تن بِه بُوَد یقین باشد
در اینستاگرام همراه ما باشید:
http://instagram.com/irbozorg
دل ز تن بِه بُوَد یقین باشد
در اینستاگرام همراه ما باشید:
http://instagram.com/irbozorg