خسرو انوشیروان
1.11K subscribers
6.83K photos
3.93K videos
118 files
10.7K links
به نام خردمند یزدان پاک
امروز، چهاردهم دی ماهِ نودوهشت خواستم تا همه‌ی آنچه از ابتدا تا کنون در مجازی نوشته ام و هرآنچه را شاید از این پس بفهمم؛ بنویسم و برای بایگانی در این درگاه درج کنم.
من؛ فقط به سود مملکتم می‌نویسم.
#خسرو

از همراهی شما سپاسگزارم .
Download Telegram
این کلیپ به ظاهر جنبه طنز دارد و ببیننده به درستی ابتدا بعنوان یک مضحکه و تمسخر به آن نگاه میکند
اما منشاء این خود بزرگ پنداری از کجاست؟

این همان فرضی هست که اساس توسعه بر آن بنا شده: فرض اینکه غایت همه جهان رسیدن به نقطه ای هست که غرب بر آن ایستاده.
این فرض چنان در ذهن و فرهنگ جهان سوم حک شده که حتی غرب ستیزانی مثل داعش و طالبان هم در آرزوی رسیدن به اون نقطه هستند.
منتهی ذهن ضعیف شان همه چیز را با تجربیات تلخ و فقیرانه خودشان میسنجد و همچنان که امروز افاغنه آواره کشورهای دیگرند و کار سیاه می کنند، میگویند:
جای ما و آمریکا عوض میشود
در پس این حرفها ساختار دوگانه دنیا/عقبی رو می بیند. اگر فردی در دنیا ظالم است، در عقبی مجازات میشود و فرد مظلوم در دنیا، در عقبی پاداش می گیرد
اساسا لوی استراوس میگوید:
"ذهن همه انسانها بر اساس ساختار یکسانی کار میکند و فرهنگ عینیت یافتگی ذهن است شما در پس هر پدیده ای می توانید این ساختارهای ثابت و یکسان را کشف کنید
استراوس از این منظر میگوید: جامعه شناسی شناخت ساختارهای ذهنی در سطح جامعه و روان شناسی شناخت ساختارهای ذهنی در سطح فردی است
متفکران پساتوسعه معتقدند ؛ آنچه که ما میگوییم نداشته ها، دیدن خودمان از پشت پنجره غرب است.
در واقع، چنانکه هگل گفته و فردید می گفت، در رویکرد غرب محور، صدر تاریخ ما، ذیل تاریخ غرب قرار می گیرد. چون هگل در حرکت عقل می گفت: عقل از ایران باستان به یونان و روم و بعد به اروپا و آلمان رفته است
نمونه همین کلیپ در بین مسولین ج اسلامی بسیار زیاد است که به یقین موارد زیادی را شاهد هستید
نوعی اعتراف به برتری اداره و مدیریت و پتانسیل یک جامعه ای که در مدیریت سیاسی آن جامعه را بعنوان دشمن و غیر هنجار به مردم معرفی میکنند

#فرهاد
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/170232
خسرو انوشیروان
حکومت دینکاران و جمهوریت https://t.me/khosrovanooshiravan/19256 از آنجا که حکومت دینکاران، از یکسو با نام #ولایت_فقیه و از سوی دیگر با عنوان #جمهوری_اسلامی ، همچون یک شتر مرغ سیاسی خود را دارای مشروعیت اسلامی و نیز قانونیت ناشی از وجود انتخابات و مشارکت…
توجه کنید که در جامعه شناسی سیاسی معنای حکومت "قانونی" و "غیر قانونی" ربطی به رعایت مفاد قانون اساسی یک کشور از جانب طرفین ماجرا ندارد و این دو مفهوم با هم یکی نیستند اتفاقا در مجموعه مفاهیم جامعه شناسی سیاسی ، شرط اول قانونیت واقعی یک حکومت مطابق بودن قانون اساسی متبوع آن با موازین حکومت مدرن دموکراتیک و سپس پایبندی مجریانش به آن موازین است.
بر این اساس است که میگویم حکومت اسلامی ایران حتی اگر همه پیش بینی های قانون اساسی اش اجرا شود نمی تواند دارای وجاهت قانونی باشد ، چرا که این قانون اساسی دقیقا برای فلج کردن نیمه ظاهرا #جمهوری_مدار حکومت تدوین شده و حقوق طبیعی مردمان را از آنان سلب کرده است.
و بر این پایه ، جای تعجب نیست که میبینیم همگام با آگاه شدن هرچه بیشتر مردم و آشکار شدن ضدیت بنیادین این حکومت با جمهوریت مداری ظاهری آن رفته رفته تاکید رهبران اش بر مشروعیت آن در برابر قانونیت اش نیز بیشتر می شود و مشروع بودن حاکمیت و رژیم بسیار بیشتر و مهمتر از قانونمداری آن است
نمونه بارز آن اینکه
خمینی #مجلس_موسسان را تبدیل به #مجلس_خبرگان نمود و پایه های گریز از جمهوریت و قانونیت و گرایش به سلطنت و مشروعیت را استوار ساخت.
و اکنون، خامنه ای نیز در سخنان خود به هنگام شرفیابی اعضاء مجلس خبرگان بر وجوب این اشرافیت خبرگان بر مردم عادی اشاره کرده و بر اهمیت نقش آنچه او آن را #خواص نامیده در ساختار حکومت اسلامی تاکید نموده است آشکار هم هست که برای بریدن از جمهوریت و قانونیت و رسیدن به سلطنت و مشروعیت باید از #عوام (معادل لفظ «دمو» در مفهوم «دموکراسی» ) برید و پای #خواص را پیش کشید.
دومین و مهمترین پرده ای که جمهوری اسلامی و امامش در برابر ما ایرانیان گشودند
به موضوع #تشخیص_مصلحت بر میگردد که یکسره از دل تفقه علماء فرقه ناجيه امامیه بیرون آمده است تا پیش از این واقعه تصور میکردیم که چیزی بالاتر از اصول دین، یعنی ایمان به توحید و نبوت و معاد نیست
اما خمینی، پس از چشیدن مزه قدرت ، که از آن با عنوان #نظام نام میبرد در تفقهات خویش به این نتیجه رسید که اگر مصلحت نظام اقتضا کند می توان توحید اللهی را هم تعطیل کرد.
این طرز فکر در ادبیات جامعه شناسی سیاسی "اپورتونیسم" خوانده می شود که به درستی به #فرصت_طلبی ترجمه شده است و امری است هم عرض عملگرائی یا پراگماتیسم و ماکیاولیسم که اگرچه میشود آن را آئین واقعی اهل سیاست دانست اما هیچکس از معلمین دین و ایمان و اخلاق انتظار اعمال آن را ندارد
جمهوری اسلامی و خمینی با مطرح کردن تشخیص مصلحت بعنوان یک پیشگزاره فقهی، نشان دادند که اساسا فقه جعفری که همان فقه جبل عاملی باشد تا چه حد به فرصت طلبی قدرت گرائی و سیاست بازی آلوده است
اما این تاکید بر فکر و کردار دینکاران امامی نباید ما را از این امر غافل کند که اساسا دینکاری با تشخیص و فرصت طلبی آمیزشی تنگاتنگ دارد و هر آن دینکاری که چنین نخواهد ناگزیر است یک سره جامه بی تقوائی را بر تن خود دریده و از مسجد کفر بیرون آید.
https://t.me/khosrovanooshiravan/19442
https://t.me/khosrovanooshiravan/19339
https://t.me/khosrovanooshiravan/19331
#فرهاد
جلایی پور مثلا جامعه شناسه و هنوز هم مدافع اصلاح طلبی که از همین ناحیه و مطابق معمول همه شون سرمایه ملی رو با رانت خواری هاشون چپاول کردند و همچنان زیر نقاب شایسته سالاری و جامعه مدنی در پی کسب منفعت

اما راجع به این پست ، هم تحلیل جلایی پور و هم حرفهای توی کپشن خنده داره و نشون میده هیچ فهمی از جامعه و سیاست ندارند. اینها فکر می کنند تحولات اجتماعی تابع اراده افراده. در حالی که، اگر چه در تحولات تاریخی هیچ مرجعی فراتر از اراده انسان وجود نداره، اما تحولات اجتماعی همیشه چیزی متفاوت از اراده افراده، زیرا آنگاه که اراده ها در یک حرکت جمعی به هم می پیوندد، حاصل ناشی از برآیند نیروهاست، فلذا ما در جامعه شناسی به جای تمرکز بر افراد، بر نیروهای اجتماعی تکیه می کنیم. نیروهای اجتماعی هم در چارچوب ساختارهای اجتماعی عمل می کنند. بنابراین، ساختارها نه تنها اهداف، بلکه راه ها و روشهای تحقق این اهداف را نیز تعیین می کنند.
@khosrovanooshiravan

#فرهاد
خسرو انوشیروان
⚫️ درود پگاه نیک. شب، آرام. @khosrovanooshiravan
⚫️ رتبه ۱۸۰ کنکور سراسری سال ۹۱ #فرهاد_پیرزاد

▪️جانباخته حادثه معدن #طبس از شهرستان قوچان
@khosrovanooshiravan
خسرو انوشیروان
🔻تقابل علم و دین🔻 @khosrovanooshiravan یکی از نمایان ترین ویژگیهای روحانیانی که دین یا مذهب خود را آسمانی می دانند شیوه اظهار نظرها یا طرز بیان اعتقادهای دینی است. آنها نظریه های خود را با قاطعیت تمام بیان می کنند و هرگز ذره ای شک یا تردید را در آنچه گفته…
قرن هجدهم میلادی در اروپا قرن انقلاب بزرگ فرانسه و قرن روشنگری ، بیداری و آغاز فروریختن دستگاهها و اندیشه های کهن است.
در طول مدت این قرن درگیریها و برخوردهای سختی بین و فیلسوفان از یک سو و روحانیان یهودی و مسیحی از سوی دیگر پیش می آیند ضربه های کوبنده ای بر پیکر اندیشه ها و نظریه های آن جهانی فرو میایند و رهبران روحانی قدرت بی چون و چرا و اعتبار عظیم پیشین خود را به میزان زیاد از دست می دهند.

نامدارترین و آتشین ترین مخالف سرسخت دستگاه روحانیان فیلسوف و اندیشمند فرانسوی است که نام خود ساخته #ولتر را برگزیده است.

از این متفکر و مبارز با عنوان یکی از پرنویس ترین و خستگی ناپذیرترین نویسندگان جهان یاد میشود به ولتر لقب هایی چون "گوهر درخشان فرانسه"، "سخنگوی قرن هجدهم "و "امپراتور ادبیات" داده شده و برخی نیز قرن #هجدهم را قرن #ولتر می نامند.
او را سرسخت ترین بی باک ترین و آتشین خوترین دشمن روحانیان نامیده اند.
ولتر با خشمی پایان ناپذیر نظریه های مربوط به آسمانی بودن کتاب های مقدس، رسالت ادعایی پیام آوران دین های تک خدایی، اعتقاد به وجود جهان دیگر و بازگشت روح مردگان را به بدن آنان می کوبد و با فریادهای گوش خراش به چنین باورهایی می خندد.
وی نوشته های کتاب مقدس را کوهی از خرافات مینامد و بسیاری از داستانهایی را که در آن بیان شده اند خلاف عقل و منطق و ضد اخلاق و انسان می شناسد. سراسر دین و مذهب را هذیان پندار، ساختگی و نادرست اعلام می کند و بزرگترین رسالت زندگی خود را نابودی یا ریشه کنی مسیحیت میداند
روحانیان را دین فروش، انگل جامعه و بزرگترین دروغگویان تاریخ میشناسد
ولتر می گوید: " آنچه روحانیان شارلاتان به خدای بزرگ نسبت میدهند ساختگی، جعلی و دروغ محض است. "
خدا را علاقه مند به رویدادهای جهان و به ویژه به زندگی و سرنوشت نوع انسان نمیداند و آنچه را که الهام آسمانی یا وحی شناخته شده منکر میشود و به باورهایی چون معجزه دینی ولطف آسمانی پوزخند می زند.
وی روحانیان را جویندگان قدرت و ثروت معرفی می کند و علم و دانش آنان را مشتی ،خرافات هذیان پندار بی اساس و در پایان بی ارزش میشناساند
وی بارها این نکته را تکرار می کند که:
" تا زمانی که شیادان و ابلهان هستند دینها هم خواهند بود"
و براین نكته علمی پا می فشارد که دیر باوری اساس خردمندی است.
در نامه ای به #فردریک_کبیر امپراتور پروس مینویسد:
"... دین ما بی چون و چرا چرند ترین مسخره ترین و خونین ترین همه دین هایی است که سبب آلودگی دنیا شده است."
گرچه ولتر خود را خدا شناس مینامید اما هیچ دین یا مذهبی را خدایی نمی دانست و آثار یا نشانه هایی از خدا در روحانیان سود پرست، دیوانه قدرت و متحدان شاهان ستمکار و دشمن مردم نمی دید.
انتشار اندیشه های ولتر و فیلسوفان و اندیشمندان هم دوران او پیشرفت علم و کشف های تازه در علوم طبیعی ضربه های کشنده ای بر پیکر روحانیان در اروپا وارد آورد و در نتیجه کمر روحانیان در اروپا شکست و دنیای دین و مذهب در این قاره بیدار شده و دیگر هرگز نتوانست کمر راست کند.
از این دوران به بعد است که دیگر هرگز نگهبانان علوم الهی نمی توانند دانشمندان را زنده بسوزانند یا مجبور به توبه خفت آور کنند.
قدر مسلم آنچه که موجب شکوفایی علم گردید کوشش و زحمات بی وقفه اندیشمندان و مبارزانی بود که علوم طبیعی را جایگزین خرافات کردند . و در عصر حاضر نیز برای تغییر هر آنچه عقل نخواهد پذیرفت تلاش و کوشش و هزینه هایی حتی با آتش دادگاه تفتیش عقاید، اما این بار اسلامی ، امری ست اجتناب ناپذیر....!!
https://t.me/khosrovanooshiravan/19511
#فرهاد
خسرو انوشیروان
🔻سکولاریزاسیون جوامع اسلامی🔻 https://t.me/khosrovanooshiravan/19511 گروه ها و حکومت های اسلامی در جامعه معاصر ذاتا و ماهیتا ضد فرهنگ جهان شمول و سکولار و چپ و معتقد به تمدن اسلامی هستند . چنین تفکر نادرستی برآمده از تاریخ اسلام است. به این معنا که تاریخ اسلام…
هم چنین بازگشت تحصیل کردگان عضو طبقه متوسط جوامع مسلمان در کشورهای غربی به آن جوامع و کسب مناصب مهم آموزشی اداری و قضایی توسط آنان باعث تضعیف نقش علما شد. تنها در چنین بستری است که میتوانیم طرح ایده بازگشت به اسلام و ظهور جنبشهای معتقد به احیای مذهبی در قرون هجدهم و نوزدهم میلادی را درک نمائیم.
نخستین تلاش در جهت مدرنیزاسیون از بالا از دوره سلطنت سلسله های پادشاهی در ترکیه، مصر و ایران به منظور یافتن مسیری در جهت توسعه قدرت نظامیشان با الگو برداری از مدل غربی و با هدف غلبه بر قدرت های استعماری و دفاع از قلمروهای اسلامی آغاز شد برای مثال #محمدعلی پادشاه آلبانی تبار #مصر، در نیمه نخست قرن نوزدهم میلادی در جهت صنعتی نمودن و توسعه نظامی مصر گام برداشت.
همان گونه که دو تاریخدان برجسته #جی_آرگلد_اشمیت و #لارنس_دیویدسون اظهار نموده اند محمد علی نخستین رهبر غیر غربی بود که لزوم انقلاب صنعتی را درک کرد وی این نکته را دریافت که برای داشتن ارتشی قوی و مدرن نیاز ضروری به وجود کارخانههای نساجی برای دوخت یونیفرم نظامی و کارخانه های کشتی سازی و اسلحه سازی برای ساخت کشتیهای نظامی و سلاح وجود دارد.
بنابراین، چنین ایده ای بود که سبب بازسازی و مدرنیزاسیون جامعه شد.
#عثمانی ها در ترکیه نیز مجموعه اصلاحاتی را اجرا نمودند که از جمله آنها میتوان به ساخت مدارس جدید، جاده ها و برقراری نظامی به منظور اخذ مالیات و برقراری نظام مالی مدرنی اشاره نمود.
#ایران نیز تحت زمامداری سلسله قاجاریه در قرون هجدهم و نوزدهم میلادی در جهت اصلاحات گام برداشت اما نسبت به مصریها و عثمانی ها در ترکیه توفیق کمتری در اجرای آن داشت در هر سه مورد، حرکت در جهت ایجاد دولتی مدرن صورت گرفت.
یکی از نتایج اصلاحات مدرن اولیه ، ایجاد طبقه جدیدی از مردم بود . طبقه متوسط سکولار تاسیس مدارس به سبک اروپایی باعث ظهور نخبگان روشنفکر جدیدی شد که دارای تمایلات مدرن و غرب گرا بودند.
طبقه متوسط با افکار سکولار مناصب مهمی را در بخشهای اجرایی و قضایی کسب نمود این مناصب تا پیش از آن در اختیار علما بودند طبقه متوسط سکولار در کشورهای مختلف آغازگر جنگهای آزادی بخش ملی بوده اند.
این نبردهای آزادی بخش ، با وجود استقبال عمومی مردم از آنها به جز کشور ترکیه در سایر جوامع مسلمان با موفقیت کمی مواجه شد در این مورد شاید ترکیه یک استثنا باشد.
در سال ۱۹۲۳، ترکیه بنیان گذار نخستین نظام جمهوری به رهبری مصطفی کمال معروف به #آتاتورک در خاورمیانه بود. آتاتورک پس از تاسیس جمهوری مجموعه اصلاحاتی را عملی نمود که جدایی حوزههای مذهبی و سیاسی از یکدیگر را شامل می شد جدال اصلی آتاتورک با نظم کهن، مبتنی بر مخالفت وی با قوانین و مناسک شرعی بود. او برای یک پارچه ساختن حکومت اقتدارگرایانه خود پیوستگی طبقه کهن و ارتباط آن با اسلام و امکان به قدرت رسیدن آنها را در هم شکست در سال ۱۹۲۴ وی نظام خلیفه گری را ملغی اعلام نمود و دستور تعطیلی مكاتب و مدارس دینی را صادر کرد هم چنین قانون مدنی منطبق با معیارهای قانون اساسی سوئیس را جایگزین قانون شریعت اسلامی ساخت در نهایت به طور کلی ارجاع به اسلام و جایگاه مذهبی را از قانون اساسی ترکیه حذف نمود. بدین ترتیب آتاتورک گرایش سکولاریستی را در جامعه ترکیه نهادینه کرد
و در ایران، #رضاشاه، راه آتاتورک را در سکولاریزه کردن جامعه طی کرد و دستگاه روحانیت را تضعیف نمود و جامعه را بیش از پیش به سوی سکولاریسم سوق داد.
به جرات میتوان گفت که رضاشاه اولین پادشاه ایرانی بود که یک تنه درمقابل موج ناآرام و یاغی مذهبیون قد علم کرد و جامعه را در راستای مدرنیزاسیون ، در مسیر تجدد قرار داد
اما عمر پادشاهی او برای ثبیت و فرهنگ سازی و برنامه هایی جهت زیرساخت های دین ستیزی بسیار اندک بود
بطور قطع ، یکی از دلایل مهم و اساسی حمله متفقین و تهدید به بمباران پایتخت که در نتیجه آن منجر به استعفای رضاشاه بود ، همین روند مدرنیزاسیون بود که انگلیس و شوروی را وحشت زده میکرد
چنین روندی تا پس از جنگ جهانی دوم در سایر کشورهای مسلمان روی نداد پس از آن، در برخی دوره های کوتاه مدت تاریخی احزاب ملی گرا در کشورهای مسلمان به قدرت رسیدند اما نه تنها در اجرای اصلاحات اساسی و بهبود شرایط زندگی مردم که در رهاسازی کشورهایشان از یوغ استعمار خارجی نیز ناکام ماندند و اکثرا با امضای توافق نامه هایی در قدرت با استعمارگران شریک شدند.
https://t.me/khosrovanooshiravan/19527
#فرهاد
خسرو انوشیروان
🔻 ایدئولوژی توتالیتر 🔻 @khosrovanooshiravan اگر جهان در سده‌ بیستم با ایدئولوژی‌های توتالیتر مانند فاشیسم، نازیسم و کمونیسم روبرو بود، قرن بیست و یکم را باید قرن برآمد ایدئولوژی توتالیتر تازه‌ای به نام اسلامگرایی دانست. اساسا داشتن ایدئولوژی یکی از وجوه…
ایدئولوژی‌های توتالیتر نقد و پرسش را برنمی‌تابند و از هوادارانشان فقط ایمان و ایقان می‌طلبند.
https://t.me/khosrovanooshiravan/19556
این یکی از راه‌هایی است که ایدئولوژی را در انسان‌ها درون‌ماندگار و نهادینه می‌کند و باعث خوگرفتن به یک چارچوب فکری و رفتاری معین می‌شود و از این گذرگاه پیروان ایدئولوژی را در برابر انتقاد از بیرون مصون و رویین‌تن می‌سازد.

در نظام‌های توتالیتر هیچ عرصه‌ای از دست‌درازی حکومت در امان نیست، حتی محدوده‌های بسیار شخصی شهروندان و نوع رفتار و گفتار و پوشش آنان.
یک نظام توتالیتر فقط نمی‌خواهد حکومت کند، بلکه می‌خواهد به "شیوه‌ خاصی" حکومت کند. در واقع چنین رژیمی به فرمانروایی صرف بسنده نمی‌کند، بلکه می‌خواهد اختیار شهروندان را در دست داشته باشد و زیردستان را ناچار کند به این شیوه‌ فرمانروایی تمکین کنند.
نظام توتالیتر هنجارهای رفتاری مردم را تعیین می‌کند و از آنجا که نمی‌تواند در هر خانه‌ای یک دوربین کنترل کار بگذارد، تلاش می‌کند از همان کودکی با روش‌های ویژه‌ آموزشی و پرورشی انسان‌های خاصی بسازد که مثل خودش فکر و رفتار می‌کنند، درست مثل یک کارخانه‌ روبات‌سازی که روبات‌های مشابه با کارکردی یکسان می‌سازد.
کنترل بر مردم و رفتار آنان "از گهواره تا گور" جریان دارد. #بسیجی‌_ها در این زمینه در میهن ما نمونه‌ی روشنی هستند

مقایسه‌ای میان نظام‌های #اتوریتر و نظام‌های #توتالیتر نیز خالی از فایده نیست.
در حالی که رژیم‌های اتوریتر فقط فضای سیاسی را محدود و مختنق می‌کنند، رژیم‌های توتالیتر هیچ فضایی را باز نمی‌گذارند و همه‌ عرصه‌های اصلی اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، هنری، ادبی و حتی ورزشی تحت نظارت و کنترل آنهاست.
به دیگر سخن، اگر در حکومت‌های اتوریتر فقط فضای سیاسی بسته است، در حکومت‌های توتالیتر همه‌ فضاها بسته است.
برای رژیم توتالیتر، هر چالشی در هر عرصه‌‌ای فورا به یک زنگ خطر و به موضوع "مرگ و زندگی" تبدیل می‌شود و رژیم توتالیتر هر چالشی، حتی یک چالش هنری، فرهنگی، اقتصادی یا ورزشی را فورا به یک مسأله‌ی سیاسی تبدیل می‌کند تا سپس با شدت آن را سرکوب کند.

بطور فشرده باید گفت:
اگر رژیم اتوریتر نمی‌خواهد مردم مطابق وجدان خود رفتار کنند، رژیم توتالیتر اساسا نمی‌خواهد که مردم وجدان داشته باشند.
اگر رژیم اتوریتر آزادی را محدود می‌کند، رژیم توتالیتر آن را یکسره از میان برمی‌دارد.
اگر رژیم اتوریتر ساختاری‌های اجتماعی را کج و معوج و بی‌قواره می‌کند، رژیم توتالیتر این ساختارها را نابود می‌سازد.
اگر رژیم اتوریتر در پی حفظ تصویری کهنه از انسان است، رژیم توتالیتر می‌خواهد انسانی با سرشت ویژه بسازد!
@khosrovanooshiravan
. #فرهاد
خسرو انوشیروان
‼️نتانیاهو: ایران زودتر از آنچه که مردم فکر می‌کنند آزاد خواهد شد بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل در یک پیام ویدویی به زبان انگلیسی خطاب به مردم ایران گفت: «من زیاد درباره رهبران ایران صحبت می‌کنم. اما در این لحظه حساس، می‌خواهم مستقیماً با شما - مردم…
آنچه که برای نظام جمهوری اسلامی خیلی اهمیت دارد سقوط نکردن نظام به وسیله اسرائیل هست
۴۵ سال به مردم گفتند اسرائیل باید محو شود و توسط ج اسلامی و جهان اسلام از بین خواهد رفت
اما روند سیاستهای خارجی و نارضایتی های داخلی مردم گویا نتایج معکوس را نشان میدهد و این جمهوری اسلامی و یا بهتر بگوئیم حاکمان فعلی و تهدیدگر هستند  که در مرحله حذف توسط اسرائیل قرار گرفتند
این یعنی فاجعه آمیز ترین نوع شکست و سقوط

اگرچه اسرائیل خواهان نابودی این حاکمیت نیست چون در خاورمیانه به آن نیاز دارد
اسرائیل بیشترخواهان ازبین رفتن حاکمان فعلی هست تا حاکمیت دینی یعنی جابجاشدن مهره
چرا که بلحاظ ژئوپلتیک (سیاسی _ جغرافیایی) در منطقه ای قرار گرفته که دورتادور آن را کشورهای اهل سنت احاطه کرده و قطعا برای تعدیل و کاهش قدرتشان در خاورمیانه نیازمند یک دولت قدرتمند شیعی ست تا فشار سیاسی را کمتر و تقلیل کند.
در این بین اگر ما جنبش هوشیاری داشتیم میشد ازین قضیه استفاده برد و بسمت دلخواه ملی گرایان آزادیخواه سوق داد
امیدوارم اپوزیسیون های تمامت خواه کمی از حس خودخواهی بکاهند و با هدف ملی گرایانه خودشان را به سوی گذار از نظام رها کنند.
https://t.me/khosrovanooshiravan/19558

#فرهاد
خسرو انوشیروان
🔻تاریخ مختصر تجددگرایی ایران 🔻 مسئله تجدد بی گمان مهمترین محور مباحث فرهنگی، سیاسی، ادبی و اقتصادی روزگار ماست گرچه بازار این بحث در چند سال اخیر نزد ایرانیان داخل و خارج کشور رونقی بی سابقه یافته است تجربه تجدد در ایران سابقه ای بس دیرینه تر دارد از زمانی…
در وصف عظمت این شهر در زمان شاه عباس #پیترو_دلاواله نوشت:
"در مشرق زمین به استثناء قسطنطنیه و حومه آن هیچ یک از نقاط دیگر را نمیتوان با اصفهان مقایسه کرد و نسبت به قسطنطنیه نیز نه تنها از بسیاری جهات مساوی است بلکه به جرات میتوان گفت که از آن برتر است.
با مرگ شاه عباس به تدریج شیرازه امور ایران از هم گسیخت و درست در زمانی که غرب جهش تجدد را می آغازید و خردگرایی و انقلاب علمی به وجوه مختلف حیات اجتماعی آن حاکم میشد یعنی همان روزهایی که کسانی چون ، شکسپیر ، کپرنیک و ماکیاول آغاز عصر نوزایش را نوید میدادند ایران به سیری قهقرایی افتاد و اصفهان و تجدد خود جوش ایران لگدکوب سم ستوران افاغنه شد.
سده نوزدهم را می توان آغاز مجدد تلاشهای جدی و گسترده در جهت تجدد در ایران دانست. اما این بار دگرگونی مهمی در چند و چون این تحول پدیدار شده بود سده نوزدهم عصر رواج نفوذ همه جانبه استعمار در ایران بود.
نبرد تجدد دیگر صرفا از دو سو و دو صف تشکیل نمی شد. دیگر تنها سنت پرستان و تجددخواهان در برابر یکدیگر قرار نداشتند. از آن پس نفوذ شوم استعمار همواره بر این نبرد سایه می انداخت.
در اوج این تحولات بود که #ناصرالدین_شاه به فرنگ رفت ارمغان سفرش روایتی محدود و مسخ شده از تجدد بود. تنها آن جنبه های تجدد مطلوبش بود که گردش اسباب استبدادش را سریعتر میکرد.
ناصرالدین شاه در فرنگ ، تلاشی است برای درک اجزای همین روایت. نقد کتاب قبله عالم هم به جنبه های دیگری از تاریخ این دوران اشاراتی اجمالی دارد بارزترین تجلی تمثیلی این نوع تجدد استبدادی را در تحولات شهر تهران مشاهده میتوان کرد.
در واقع همان طور که #اصفهان تمثیلی از تجدد خودجوش ایران بود ، #تهران هم به نمادی از تجدد استبدادی و تقلیدی بدل شد تهران و تجدد کوششی است در حلاجی جنبه های جزئی از تاریخ این شهر و نیز معرفی آثار نویسنده ای که قدرتش دست کم در آن روزها شناخته نشده بود.

سده بیستم شاهد رواج همه جانبه تماس ایرانیان با غرب بود. هم استعمار در ایران بیداد میکرد و هم خواستهای دمکراتیک و تجددخواهی به اوجی نو رسیده بود. در همین سالها بود که روایتی یکسر تازه از تجدد به ایران راه یافت.
اما هر آنچه محصول تجدد بود در ایران و بطور پراکنده در ذهن اشخاص و افرادی روشنفکر و متجدد بود و هیچگاه تا پایان قاجاریه بصورت فرهنگ اجتماعی و برنامه دولت و حاکمیت در بطن دستورات شاهان قرار نگرفت .
با سقوط قاجاریه و ظهور پهلوی ، رضاشاه بزرگ اندیشه های متجددانه را در اهداف و انگیزه های خود ، برای ساختن ایران آباد در قبال ایرانی ویرانه قاجار قرار داد .
کسانی چون تقی زاده ، شادمان ، هدایت، گلشیری، سعیدی سیرجانی، و غلامحسین صدیقی نیز هر یک روایاتی ویژه از تجدد فکری و سیاسی و ادبی عرضه کردند و آرا و آثار هر کدام در نگرش مردم و اجتماع بعنوان شروع و پایه های تجدد ایرانی قرار گرفت.
همه این نویسندگان عمدتا در دوران حکومت پهلوی می زیستند. شاید به جرات بتوان گفت گلوبالیستهای غرب از شدت ظهور جامعه روشنفکری ایران در عصر پهلوی ، و آینده ای که فهم مردم را در تحلیل سیاستهای خارجی بالا میبرد ، موجبات هراس و بهانه ای برای استفاده از ابزار ارتجاع سرخ و سفید گردید و موج ناآرامی را به سمت و سوی پایه های نو ساخته تجدد روانه کردند و تحجر و واپسگرایی را جایگزین آن نمودند.
https://t.me/khosrovanooshiravan/19594

#فرهاد
خسرو انوشیروان
چپ ایرانی و مرگ در اعماق https://t.me/khosrovanooshiravan/19597
🔻چپ ایرانی و مرگ در اعماق🔻

چند روز پیش چندین نفر از هموطنان کارگر ما در معدن جان باختند .
مرگ این کارگران چیز تازه ای نیست . سالیانه صدها کارگر بر اثر فقدان شرایط ایمنی جان خود را از دست میدهند یکی از دلایل ناتوانی کارگران در پیگیری حقوق اولیه خود از جمله ایمنی شرایط کار و عدم انعکاس مناسب این اخبار، عدم وجود اتحادیه های کارگری در بخشهای مختلف
کارگری ایران ، به ویژه در بخش معدن است کارگران، بخش اعظم جمعیت ایران را تشکیل میدهند فقدان تشکلهای لازم کارگری ، نشان دهنده عدم نفوذ فعالان چپ در بین کارگران است در حالی که چپ ها در کافه ها و فضای مجازی مشغول بحثهای فلسفی هستند و از ضرورت انقلاب سوسیال دموکراسی سخن میرانند، کارگران در اعماق معادن در حال جان باختنند
چپ ایرانی هنوز در رویای انقلاب پرولتاریا ، به شکل کودکانه ای مانند بچه های مدرسه ای ، دست هایش را مشت میکند و شعار عدالت اجتماعی را کلیشه میسازد.
چپ ایرانی فقط در یک چیز منسجم است اینکه با ژست روشنفکری فقط در حالت روشنفکر بنظر برسد.
در چنین شرایطی به تعبیر #لیساگاره در کتاب "تاریخ کمون پاریس" ۱۸۷۱ کسی که برای مردم افسانه های انقلابی نقل میکند کسی که آنها را با داستانهای احساساتی سرگرم می سازد به اندازه آن جغرافیدانی مجرم است که برای دریانوردان نقشه های دروغین ترسیم میکند...!!
https://t.me/khosrovanooshiravan/19596
#فرهاد