⚫️ #والاحضرت_شاهزاده_رضا_پهلوی ؛
این #مستلزم این هست که ...
https://t.me/khosrovanooshiravan/7735
شما نمیتوانید به زبان پارسی ، به درستی در لحظه و بدون پیش‌نویس یا متن مناسب برای سخنرانی ‌...
با مخاطب گفتگو کنید .
ترس از گذشته این مشکل بزرگ را برای شما به وجود آورده.
بنابراین پیشنهاد میشود :
در مورد حضور در جلساتی اینچنین بیشتر احتیاط کنید .

آنگاه که برای گفتگویی ظاهراً دوستانه در کنار دشمنان پدر تاجدارتان قرار می‌گیرید بلافاصله مواضع صرفاً تدافعی اتخاذ کرده و برای گریز از تکرار حملات بی‌رحمانه‌ (به خصوص از سوی جریان چپ) بلادرنگ به #سامانه_پادشاهیخواه_درون_مرز می‌تازید تا خوش‌آیند آنها باشید.
شما #مقهور_چپ شده‌اید‌ اما ...
#چپ ، اینجا به کلی فاقد وزن سیاسی و اجتماعی است.
شما اعتماد به نفس و #کاریزما ندارید.
ما اینگونه نمی‌پسندیم .
https://t.me/khosrovanooshiravan
👈 ما عملاً حضور داریم و هرگز با #تهدید_چپ به حاشیه نمی‌رویم.
سامانه در پدافند از #ایران و #نهاد_ورجاوند_پادشاهی_ایران در برخورد اساسی با #چپ ثابت قدم هست اما هرگز توسط آنها #Marginalize نخواهد شد ؛ چپ قابلیت چنین تهوری در ماهیت وجودی خود ندارد.

‍ ⚫️ #ارسال برای بازنشر از سوی گران‌مایه دوستی خردمند :

https://t.me/khosrovanooshiravan/7742
سخنی با فرزند خلف #رضاشاه

رضاجان درود .

روزگاری مردی از سوادکوه حرکت کرد و کوهی بر دوشش و دریایی در خروشش، جوشیدند و کوشیدند و زیستند و شدند تاریخی از تاریخ

آن مرد بزرگ یکی پس از دیگری پله های ترقی و نامگذاری را طی کرد، از سوادکوهی و قزاقی به سیمینوف و سردار سپه ایی رسید تا بیایند و بگویند که تو قیمت نداری، ارزشی داری به وسعت ایران و شد آنچه که باید میشد.
رضای سوادکوهی پادشاه شد و نگویم که تو خود بهتر از من میدانی، آخر تو فرزند فرزند فقیدش محمدرضا هستی ...

رضاجان!
زمان تنگ است و میدانم دور و برت شلوغ ، به شلوغی سنا و مجلسی که گمکرده ای دارند و تو نیک میدانی آن مجلس رئیس میخواهد و کسی جز تو اگر بر کرسی اش بنشیند نمیتواند که نگذارد دوباره پژمان و نیکتای دیگری تیرباران نشوند و ناپدید نمیرند.

رضاجان
جمله ای در سخنانت بود که تکه کلام همیشگی بحث هایم است ؛ ما اگر با هم مخالفیم دشمن نیستیم ، بله دشمن آنست که نگذارد منوتو برسراختلافاتمان بحث کنیم و بر سر اشتراکاتمان کار ،
آری درست است قدر مسلم حتی جریانها این الفبای سیاست را میدانند و همین کلید واژه ، جزیی از این الفبا است .

این را گفتم تا بگویم رضاجان حرکت کن چند قدم به پیش بگذار و یکطرف میز بنشین و دولت در تبعید را به نمایندگی به متحدان دیروز و امروز فرقه تبهکار معرفی کن ، بله راه بیانداز منه معطل مانده در مشروطه را تا راه بیفتد رقیب گرفتار مانده در جمهوریت که اگر ننشیند جایی برای جامانده ها نخواهد بود .

رضا جان تو تنها فرزند پهلوی های دوستداشتنی و پر از نقد نیستی، تو فرزند ایرانی، ایران دیبا به دیبایی فرح مادرت ، مادرم ، مادرمان ‌، بنابراین نگو برای خودم جایگاهی متصور نیستم و دغدغه قدرت نداری ، چون فرزند ایران دیبا موظف و محکوم است که تمام اینها را بخواهد و داشته باشد.

رضا جان در شرایط کنونی وضعیت مادرمان ایران مه آلود است ،
هم هوایش هم جانش،
بجنب سرت سلامت مگر خودت چندساله دیگر انرژی داری که اموزشگاه اتحاد و دموکراسی راه انداختی؟

بنشین فرمان بده و گزارش بخواه ، هر که مانع تراشی کرد بگذارش کنار
ایران به اندازه اروپا کارشناس و سرمایه دار دارد نگران چه هستی مرد!!

دست بجنبان پسر دیبای ایران توصیه و پیشنهاد کافیست ، بنشین بگو بنویس بشنویم برویم بسازیم و بگوییم بله ایران.

این مردم فرمانده میخواهند تا درمانده ها و وامانده ها و پسمانده هارا پس بزنند، شما معلم ادبیات یا علوم سیاسی نیستی شما مسئولیتت روشن است مسئولیت پذیری ناتمام های پدرانت ‌.

رضاجان انچه که میگویی اصل دموکراسی است و انچه که هستیم و باید باشیم‌ برای وصل دموکراسی است ، خب تو خودت همه ی اینها را داری هم در ذاتت هم در میزت،فقط نگهشان داشته ای چون رضا سوادکوهی ات را در سرت نداری و در ایران جاگذاشتی اش.

عزیز دل اینجا مهد تمدن است اما مهد دموکراسی و ازادی ایی که تو در ان زندگی میکنی نیست باید بریزی تا بسازی.
اینجا مهد تمدن بود اگر میخواهی باز احیا بشود باید به دوربین نگاه کنی و حرف نزنی فرمان بدهی!
برای اینجا از روی کاغذ خواندن فعلا زمانش نرسیده.

خلاصه که رضاجان نمیخواهی پادشاه بشوی ، نمیخواهی رییس جمهور بشوی !
باشد اما نمیتوانی مسئولیت نپذیری چون چشم و گوش ها به 57سال درخشان( البته پر نقد ) پدرانت و چهلسال خون دل خوردن خودت دوخته شده.
پس میگویم که نگویی نگفتند و نشنیدم اگر دولت در تبعید را نسازی ، مجلس موسسانی را هم نخواهی دید .
بله چنانچه ریاست فراکسیون هارا ریاست نکنی انانکه میگویند نه سلطنت نه ملا ، یا شش ماه ریاست گذار را در شورایشان اجباری کردند با اجباری هایشان می آیند و سکانس هولناکی را به نمایش میگذارند و تو میشوی مقصر مقصران و ما میشویم قطره ای از قربانیان...

خود دانی مرد که هرانچه که میخواهی و میخواهیم ،
میدانی که سپهسالار میخواهد رجال میخواهد.
رضاجان اگر برای ساختن دانشگاهی چون دانشگاه تهران یا ساختن ورزشگاهی چون ورزشگاه اریامهر یا ساختن اموزش و پرورشی مستقل رضای سوادکوهی بسترش را و پدرت اراده و سرمایه اش را تامین کرد ! امروز ان رجال و بستر در تهران و دفترت معطل مانده اند. دست بجنبان فرزند ایران ، ما فقط جنازه خاک نمیکنیم ما آرزوهایمان و یادگاران پهلوی ها را بغض میکنیم و دسته جمعی یا منزوی میشویم یا مهاجر یا طلبکار همیشه بدهکار ، پس چند قدم به پیش تا برگ تاریک تاریخ را ورق بزنیم و تاریخ تاریخی را رقم بزنیم . تاریخی که پدرتان ودیعه گرانبهای ایران (نخستین قانون اساسی )که با خون مشروطه خواهان مهر شد ، خواندتش و امیدوار بود با پندزمانه شما برای پاسداری از ان کوشا شوید.
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/118713
✍ #مهدی_مسکین_نواز
زندان رجایی شهر
۱۵ خرداد ۱۴۰۱