خسرو انوشیروان
وقتی یک #کمونیست داخل شخصی بهتون پیشنهاد مناظره میده و در پایان گفتگوی نه چندان دوستانش میگه : #خدا_نگهدار_شما دلت میخواد سرتو محکم بکوبی به دیوار .... 👈 اصلا نمیدونه #کمونیسم چی هست میگه : از طرف حزبم نیومدم مستقلاً میخوام مناظره کنم و نتیجه رو ببرم برای…
🛑 تنها در طول ۱۰۰ سال بیش از ۱۵۰ میلیون نفر جدای آمار کشته شدگان در جنگ ها توسط #مارکسیست ها کشتار شده اند و هنوز این جماعت تروریست مدعی آزادی خواهی در پشت ژست های روشنفکری هستند...
@khosrovanooshiravan
@khosrovanooshiravan
خسرو انوشیروان
🛑 ماتم سُرا ... پیوسته مینالد : بر گِردِ گور تازه جمع سوگواران است بر سنگ گوری تازه نامی هست ... در بطن گوری کهنه اما او گوری چهل ساله #هوشنگ_پیر_سرخ ژولیده ی شاعر یک کُشته سرخ از خون در قعر پنهان کرد خُرَّم ز وَهم شرق آلوده تا بازو دست پلیدش را در خون…
❌ وطن فروشان #مارکسیست :
@khosrovanooshiravan
درست است که #چپ در جلدی از تئوری ها و ایده های روشنفکری و گفتمان های سیاسی جلوه می کند اما هرگز نباید فریب این ظاهر را خورد، با کوچکترین اهمالی در نشان دادن غیرت و شرافت وطن پرستی رفقا به خود اجازه خواهند داد که روزی در قلب تهران همانند رفقای آمریکایی خود پرچم ایران را تحت عناوین روشنفکری و مبارزات اجتماعی خیلی شیک و مجلسی به #آتش بکشند...
فراموش نکنیم که #رفقای_چپ همان کنفدراسیونی هایی هستند که در پیش از انقلاب روی جلد نشریه ی خود #شاخاب_پارس را خلیج عر... خوانده بودند و تسلط ایران بر جزایر سه گانه را محکوم کرده بودند و مرادِ احمق آنها #رفیق_شاملو به #فردوسی_بزرگ و #شاهنشاه_کوروش و #شاهنشاه_داریوش_بزرگ و دیگر نمادهای ایرانی لیچار میگفت!
https://t.me/khosrovanooshiravan/1741
@khosrovanooshiravan
درست است که #چپ در جلدی از تئوری ها و ایده های روشنفکری و گفتمان های سیاسی جلوه می کند اما هرگز نباید فریب این ظاهر را خورد، با کوچکترین اهمالی در نشان دادن غیرت و شرافت وطن پرستی رفقا به خود اجازه خواهند داد که روزی در قلب تهران همانند رفقای آمریکایی خود پرچم ایران را تحت عناوین روشنفکری و مبارزات اجتماعی خیلی شیک و مجلسی به #آتش بکشند...
فراموش نکنیم که #رفقای_چپ همان کنفدراسیونی هایی هستند که در پیش از انقلاب روی جلد نشریه ی خود #شاخاب_پارس را خلیج عر... خوانده بودند و تسلط ایران بر جزایر سه گانه را محکوم کرده بودند و مرادِ احمق آنها #رفیق_شاملو به #فردوسی_بزرگ و #شاهنشاه_کوروش و #شاهنشاه_داریوش_بزرگ و دیگر نمادهای ایرانی لیچار میگفت!
https://t.me/khosrovanooshiravan/1741
Telegram
خسرو انوشیروان
❌ #انقلاب_گرسنگان
@khosrovanooshiravan
👈 #چپ هرگز نفهمید .
این مهم که چپهای ایرانی ؛ #ایران را نمیفهمند و هرگز نخواهند فهمید (زیرا #فهم_ایران در ظرف #ایدئولوژی سخیفشان نمیگنجد) بر کسی پوشیده نیست.
ولی مسلما این مطلب که آنها انقلابیونی عقب افتاده هستند که…
@khosrovanooshiravan
👈 #چپ هرگز نفهمید .
این مهم که چپهای ایرانی ؛ #ایران را نمیفهمند و هرگز نخواهند فهمید (زیرا #فهم_ایران در ظرف #ایدئولوژی سخیفشان نمیگنجد) بر کسی پوشیده نیست.
ولی مسلما این مطلب که آنها انقلابیونی عقب افتاده هستند که…
خسرو انوشیروان
#سید_جواد_ذبیحی را مثله کردند و زبان بریدند . @khosrovanooshiravan
⚫️ #مارکسیست_تروریست
#رفیق_شجریان و ربنای تروریستی
https://t.me/khosrovanooshiravan/7127
سیدجواد ذبیحی که تا پیش از انقلاب دیالکتیکی رفقای مارکسیست ربنای او هر سال در ایام ماه رمضان از رادیو و تلویزیون پخش میشد به دلیل همدلی اش با حکومت وقت با وقوع انقلاب به طرز فجیعی کشته شد، زبانش را بريدند و بدنش را تكه تكه كردند و در يك كيسه زير پل تجريش گذاشتند.
اما نابودی جسمانی او کافی نبود چرا که او سهم بزرگی در خاطرات شنیداری مردم داشت، یاد و خاطره ای که می بایست از ذهن ها پاک می شد، بنابراین بلافاصله ماموریت فوری به رفیق شجریان داده شد که ربنای تازه ای بخواند و به نحوی آن را اجرا کند که توان مقابله و حتا برتری به اجرای ذبیحی داشته باشد و رفیق شجریان نیز که نه تنها اعتراضی به قتل فجیع کسی از صنف و جنس و همکار خود به عنوان یک هنرمند نداشت از این موقعیت به نحو احسن برای جایگزینی خود استفاده کرده و ماموریت اجرایی این ترور فرهنگی را به عهده گرفت تا دیگر یاد و نامی از ذبیحی باقی نماند.
و بدین ترتیب رفیق شجریان با زبان بریده ی ذبیحی ربنای مارکسیستی خود را چون افیونی برای توده ها در وافور مناره ها شعله ور ساخت که تبعات آن را قالب جماعتی که این روزها در بین این همه کشتار و زندان و شکنجه و غارت و اختلاس و دزدی و فقر و فحشا تنها دغدغه شان پخش این ربنای خون آلود از رادیو و تلویزیون است می توانیم مشاهده کنیم و عکس های پروفایلی که به لوگوی ربنا تغییر یافته اند و....
https://t.me/khosrovanooshiravan
#رفیق_شجریان و ربنای تروریستی
https://t.me/khosrovanooshiravan/7127
سیدجواد ذبیحی که تا پیش از انقلاب دیالکتیکی رفقای مارکسیست ربنای او هر سال در ایام ماه رمضان از رادیو و تلویزیون پخش میشد به دلیل همدلی اش با حکومت وقت با وقوع انقلاب به طرز فجیعی کشته شد، زبانش را بريدند و بدنش را تكه تكه كردند و در يك كيسه زير پل تجريش گذاشتند.
اما نابودی جسمانی او کافی نبود چرا که او سهم بزرگی در خاطرات شنیداری مردم داشت، یاد و خاطره ای که می بایست از ذهن ها پاک می شد، بنابراین بلافاصله ماموریت فوری به رفیق شجریان داده شد که ربنای تازه ای بخواند و به نحوی آن را اجرا کند که توان مقابله و حتا برتری به اجرای ذبیحی داشته باشد و رفیق شجریان نیز که نه تنها اعتراضی به قتل فجیع کسی از صنف و جنس و همکار خود به عنوان یک هنرمند نداشت از این موقعیت به نحو احسن برای جایگزینی خود استفاده کرده و ماموریت اجرایی این ترور فرهنگی را به عهده گرفت تا دیگر یاد و نامی از ذبیحی باقی نماند.
و بدین ترتیب رفیق شجریان با زبان بریده ی ذبیحی ربنای مارکسیستی خود را چون افیونی برای توده ها در وافور مناره ها شعله ور ساخت که تبعات آن را قالب جماعتی که این روزها در بین این همه کشتار و زندان و شکنجه و غارت و اختلاس و دزدی و فقر و فحشا تنها دغدغه شان پخش این ربنای خون آلود از رادیو و تلویزیون است می توانیم مشاهده کنیم و عکس های پروفایلی که به لوگوی ربنا تغییر یافته اند و....
https://t.me/khosrovanooshiravan
Telegram
خسرو انوشیروان
#سید_جواد_ذبیحی را مثله کردند و زبان بریدند .
@khosrovanooshiravan
@khosrovanooshiravan
خسرو انوشیروان
⚫️ ضدیت با چپ ایرانی ضدیت با چند سازمان نیست، ضدیت با هژمونی پنهانی است که چهار دهه است از طریق نفوذ بر جمهوری اسلامی و حتی بخش عمدهٔ اپوزیسیون آن مشغول نابود کردن ایران است. https://t.me/khosrovanooshiravan/7652 #بابک_مینا
⚫️ وطن فروشان #مارکسیست :
درست است که #چپ در جلدی از تئوری ها و ایده های روشنفکری و گفتمان های سیاسی جلوه می کند اما هرگز نباید فریب این ظاهر را خورد، با کوچکترین اهمالی در نشان دادن غیرت و شرافت وطن پرستی ، رفقا به خود اجازه خواهند داد که روزی در قلب تهران همانند رفقای آمریکایی خود پرچم ایران را تحت عناوین روشنفکری و مبارزات اجتماعی خیلی شیک و مجلسی به #آتش بکشند...
فراموش نکنیم که #رفقای_چپ همان کنفدراسیونی هایی هستند که در پیش از انقلاب روی جلد نشریه ی خود ، #شاخاب_پارس را خلیج عر... خوانده بودند و تسلط ایران بر جزایر سه گانه را محکوم کرده بودند و مرادِ احمق آنها #رفیق_شاملو به #فردوسی_بزرگ و #شاهنشاه_کوروش و #شاهنشاه_داریوش_بزرگ و دیگر نمادهای ایرانی لیچار میگفت!
https://t.me/khosrovanooshiravan/7653
درست است که #چپ در جلدی از تئوری ها و ایده های روشنفکری و گفتمان های سیاسی جلوه می کند اما هرگز نباید فریب این ظاهر را خورد، با کوچکترین اهمالی در نشان دادن غیرت و شرافت وطن پرستی ، رفقا به خود اجازه خواهند داد که روزی در قلب تهران همانند رفقای آمریکایی خود پرچم ایران را تحت عناوین روشنفکری و مبارزات اجتماعی خیلی شیک و مجلسی به #آتش بکشند...
فراموش نکنیم که #رفقای_چپ همان کنفدراسیونی هایی هستند که در پیش از انقلاب روی جلد نشریه ی خود ، #شاخاب_پارس را خلیج عر... خوانده بودند و تسلط ایران بر جزایر سه گانه را محکوم کرده بودند و مرادِ احمق آنها #رفیق_شاملو به #فردوسی_بزرگ و #شاهنشاه_کوروش و #شاهنشاه_داریوش_بزرگ و دیگر نمادهای ایرانی لیچار میگفت!
https://t.me/khosrovanooshiravan/7653
Telegram
خسرو انوشیروان
⚫️ ضدیت با چپ ایرانی ضدیت با چند سازمان نیست، ضدیت با هژمونی پنهانی است که چهار دهه است از طریق نفوذ بر جمهوری اسلامی و حتی بخش عمدهٔ اپوزیسیون آن مشغول نابود کردن ایران است.
https://t.me/khosrovanooshiravan/7652
#بابک_مینا
https://t.me/khosrovanooshiravan/7652
#بابک_مینا
Forwarded from ربات بینام 2020
⚫️ مختصات و مشخصات تجمع کنندگان در گردهمآیی بهار آزادی با مدیریت و سخنرانی #حامد_اسماعیلیون ...
نرگس اسکندری ؛ عضو پیشین سازمان #مجاهدین_جنایتکار_خلق
مهدی اصلانی ؛ #مارکسیست_تروریست_تجزیه_طلب
تعداد حضار : کمتر از ششصد تن از گماشتگان سازمان مجاهدین
نرگس اسکندری ؛ عضو پیشین سازمان #مجاهدین_جنایتکار_خلق
مهدی اصلانی ؛ #مارکسیست_تروریست_تجزیه_طلب
تعداد حضار : کمتر از ششصد تن از گماشتگان سازمان مجاهدین
Forwarded from ربات بینام 2020
پس از اینکه سران اصلی سازمان اعدام شدند برخی از اعضای سازمان اقدام به تشکیل سه شاخه دادند که رهبری:
شاخه اول به عهده #مجید_شریف_واقفی قرار گرفت
شاخه دوم به #رضا_رضایی سپرده شد
شاخه سوم را #بهرام_آرام به عهده گرفت.
#تقی_شهرام یکی از اعضای سازمان که در سال ۱۳۵۰ توسط ساواک دستگیر شده بود و به دلیل بی انضباطی های مکرر به زندان ساری تبعیدو منتقل شده بود در اردیبهشت ماه سال ۱۳۵۲ توانست با مقدار قابل توجهی سلاح همراه با یک زندانی دیگر و افسر نگهبان زندان با نام احمدیان فرار کند
در ماه خرداد همین سال رضا رضایی که تا آن زمان رهبری یکی از شاخه های سازمان را در دست داشت طی یک درگیری مسلحانه با مامورین امنیتی کشته شد این فرصت بخت مساعدی برای تقی شهرام بود تا شاخه به رهبری دوم رسوخ کند شهرام در زندان از طریق یکی از وابسته های گروهی مارکسیستی بنام #ستاره_سرخ با آموزههای مارکسیستی بیشتر آشنا شده بود.
او با تکیه بر فضای مارکسیستی حاکم بر ذهن و خصلت های جاه طلبانه شخصی اش، دست به کار تحلیل ضربه ۵۰ و رکود مبارزاتی ناشی از آن در داخل سازمان زد.
تقی شهرام با بازنگری در روش رهبران سازمان در مقاطع ۵۰ - ۴۴ و ۵۲ - ۵۰ به این جمع بندی رسید که مرکزیت، نخستین وجه تئوریک مبارزه را بیش از حد برجسته کرده و همین کار باعث بی عملی سازمان در آن مقطع شده بود.
البته این انتقادی بود که در بدنه محدود سازمان هم در مقطع ۵۴ - ۵۰ وجود داشت وابسته ها اعضا و فعالان سازمان در دهه ۵۰ جملگی بر ضعف سازمان در سال های پیش از ۵۰ پای می فشردند و ضربه سال ۵۰ را نتیجه بی تجربگی و دست و پابستگی مفرط سازمان در زمینه فعالیت نظامی می دانستند برای مرکزیت ، نخسین سازمان برگزاری جلسات تفسیر و تحلیل قرآن و نهج البلاغه و در کنار آنها مطالعه آثار مارکس و مانو به همان اندازه برجسته و مهم بود که مبارزه نظامی مرکزیت نخستین درست یا نادرست آرزوی پرورش چریک تمام وقت حرفه ای و آگاه را در سر می پروراند از نظر آنها قابلیت نظامی به تنهایی به درد سازمان نمی خورد.
برعکس اعضای سازمان پس از سال ۵۰ خواه ناخواه وقت کمتری برای مطالعه تئوریک صرف میکردند با توجه به هوشیاری همه جانبه ساواک، آنها تقریبا تمام تمرکز و توجه و وقتشان را صرف فعالیتهای عملی مربوط به حفاظت تشکیلات و رعایت مخفی کاری میکردند کپسول سیانور پس از این تاریخ در سازمان باب شد.
با این شیوه ها همه تقصیرات رابه گردن مرکزیت قبلی می انداختند و خودشان را از هر اشتباهی مبری اعلام می کردند به این ترتیب شهرام راه خروج از بن بست موجود را تغییر ایدئولوژی کل سازمان تشخیص داد به ویژه که سازمان عملا مدتها بود که دیگر اساسا کاری با اسلام نداشت
در واقع تقی شهرام علت ضربه سال ۵۰ و قفل شدن سازمان را به ایدئولوژی گروه نسبت داد ومى گفت که این ایدئولوژی از کارآیی ساختن چریک بی بهره است.
شهرام گذار از اسلام به مارکسیسم را راه حل بحران حاکم بر سازمان تشخیص داد و در همین راستا در سال ۵۴ بیانیه تغییر ایدئولوژی را صادر و منتشر کرد.
پیش از این تاریخ برداشتها و تفسیرهای انقلابی از اسلام سازمان تفاوت چندانی با مارکسیسم نداشت و ازین حیث سازمان مجاهدین را یک جریان #مارکسیست_اسلامی می نامیدند
سازمان آنچنان در مقوله امپریالیسم غرق شده بود که برای جلوگیری از زدن انگ ارتجاعی بخودش هیچگونه جای شبهه ای در رابطه با همانندی دیدگاههایش با مارکسیت ها نگذاشت
ادامه⬇️⬇️⬇️
شاخه اول به عهده #مجید_شریف_واقفی قرار گرفت
شاخه دوم به #رضا_رضایی سپرده شد
شاخه سوم را #بهرام_آرام به عهده گرفت.
#تقی_شهرام یکی از اعضای سازمان که در سال ۱۳۵۰ توسط ساواک دستگیر شده بود و به دلیل بی انضباطی های مکرر به زندان ساری تبعیدو منتقل شده بود در اردیبهشت ماه سال ۱۳۵۲ توانست با مقدار قابل توجهی سلاح همراه با یک زندانی دیگر و افسر نگهبان زندان با نام احمدیان فرار کند
در ماه خرداد همین سال رضا رضایی که تا آن زمان رهبری یکی از شاخه های سازمان را در دست داشت طی یک درگیری مسلحانه با مامورین امنیتی کشته شد این فرصت بخت مساعدی برای تقی شهرام بود تا شاخه به رهبری دوم رسوخ کند شهرام در زندان از طریق یکی از وابسته های گروهی مارکسیستی بنام #ستاره_سرخ با آموزههای مارکسیستی بیشتر آشنا شده بود.
او با تکیه بر فضای مارکسیستی حاکم بر ذهن و خصلت های جاه طلبانه شخصی اش، دست به کار تحلیل ضربه ۵۰ و رکود مبارزاتی ناشی از آن در داخل سازمان زد.
تقی شهرام با بازنگری در روش رهبران سازمان در مقاطع ۵۰ - ۴۴ و ۵۲ - ۵۰ به این جمع بندی رسید که مرکزیت، نخستین وجه تئوریک مبارزه را بیش از حد برجسته کرده و همین کار باعث بی عملی سازمان در آن مقطع شده بود.
البته این انتقادی بود که در بدنه محدود سازمان هم در مقطع ۵۴ - ۵۰ وجود داشت وابسته ها اعضا و فعالان سازمان در دهه ۵۰ جملگی بر ضعف سازمان در سال های پیش از ۵۰ پای می فشردند و ضربه سال ۵۰ را نتیجه بی تجربگی و دست و پابستگی مفرط سازمان در زمینه فعالیت نظامی می دانستند برای مرکزیت ، نخسین سازمان برگزاری جلسات تفسیر و تحلیل قرآن و نهج البلاغه و در کنار آنها مطالعه آثار مارکس و مانو به همان اندازه برجسته و مهم بود که مبارزه نظامی مرکزیت نخستین درست یا نادرست آرزوی پرورش چریک تمام وقت حرفه ای و آگاه را در سر می پروراند از نظر آنها قابلیت نظامی به تنهایی به درد سازمان نمی خورد.
برعکس اعضای سازمان پس از سال ۵۰ خواه ناخواه وقت کمتری برای مطالعه تئوریک صرف میکردند با توجه به هوشیاری همه جانبه ساواک، آنها تقریبا تمام تمرکز و توجه و وقتشان را صرف فعالیتهای عملی مربوط به حفاظت تشکیلات و رعایت مخفی کاری میکردند کپسول سیانور پس از این تاریخ در سازمان باب شد.
با این شیوه ها همه تقصیرات رابه گردن مرکزیت قبلی می انداختند و خودشان را از هر اشتباهی مبری اعلام می کردند به این ترتیب شهرام راه خروج از بن بست موجود را تغییر ایدئولوژی کل سازمان تشخیص داد به ویژه که سازمان عملا مدتها بود که دیگر اساسا کاری با اسلام نداشت
در واقع تقی شهرام علت ضربه سال ۵۰ و قفل شدن سازمان را به ایدئولوژی گروه نسبت داد ومى گفت که این ایدئولوژی از کارآیی ساختن چریک بی بهره است.
شهرام گذار از اسلام به مارکسیسم را راه حل بحران حاکم بر سازمان تشخیص داد و در همین راستا در سال ۵۴ بیانیه تغییر ایدئولوژی را صادر و منتشر کرد.
پیش از این تاریخ برداشتها و تفسیرهای انقلابی از اسلام سازمان تفاوت چندانی با مارکسیسم نداشت و ازین حیث سازمان مجاهدین را یک جریان #مارکسیست_اسلامی می نامیدند
سازمان آنچنان در مقوله امپریالیسم غرق شده بود که برای جلوگیری از زدن انگ ارتجاعی بخودش هیچگونه جای شبهه ای در رابطه با همانندی دیدگاههایش با مارکسیت ها نگذاشت
ادامه⬇️⬇️⬇️