خسرو انوشیروان
1.15K subscribers
6.76K photos
3.78K videos
118 files
10.6K links
به نام خردمند یزدان پاک
امروز، چهاردهم دی ماهِ نودوهشت خواستم تا همه‌ی آنچه از ابتدا تا کنون در مجازی نوشته ام و هرآنچه را شاید از این پس بفهمم؛ بنویسم و برای بایگانی در این درگاه درج کنم.
من؛ فقط به سود مملکتم می‌نویسم.
#خسرو

از همراهی شما سپاسگزارم .
Download Telegram
⚫️ #سووشون
#سیاوشان
#سوگ_سیاوش
https://t.me/khosrovanooshiravan/8308

یکی از گزارش‌های دقیق از آیین سوگ سیاوش را ثعالبی ارائه می‌دهد: «چون گزارش کشته شدن سیاوش به ایران رسید، زمین از گریه مردم به لرزه درآمد و سوگ همگانی شد و این داغ را سخت بزرگ انگاشته، سوگواری‌ها کردند و در این هنگام حال کیکاووس چونان حال فریدون به هنگام شنیدن گزارش مرگ ایرج بود. رستم را دردی جانکاه گرفت که او را از پای افکند به گونه‌ای که نتوانست سواره به نزد کیکاووس بیاید. ناگزیر پیاده و سر و پای برهنه و گریان بر شاه درآمد و گفت: شاها، آن روز خطا کردی که فرزند بی‌مانندت را آواره ساختی و او را ناگزیر کردی که به دشمن پناه ببرد تا زمین را از خونش سیراب کردند. اینک از مرگ او پشت ما شکست و کارها نابسامان شد. همه این گرفتاری‌ها پیامد همدلی تو با سودابه و چشم‌پوشی تو از تبهکاری آن جادوی پتیاره است. پس بی‌درنگ به کاخ زنان درآمد و گیسوی سودابه را گرفت و او را کشان کشان تا جایگاه آورد و همانجا در پیش شوهر او را کشت. کیکاووس هیچ دم نزد و خوار و زبون بر جای نشست. رستم و دیگر سران به سوگ نشستند و هفت شبانه روز سر و پای برهنه آیین سوگواری به پا داشتند.» ابن بلخی نیز می‌گوید: «کیکاووس چون خبر حادثه سیاوش شنید، جزع بسیار کرد و گفت سیاوش روحانی را من کشتم نه افراسیاب.»

https://t.me/khosrovanooshiravan
اشعار شاهنامه فردوسی - داستان سیاوش
WikiShahnameh.Com
⚫️ شرحی از عزاداری ایرانیان برای مرگ سیاوش به روایت شاهنامه :

برفتند با مویه ایرانیان
بدان سوگ بسته به زاری میان

همه دیده پرخون و رخساره زرد
زبان از سیاوش پر از یادکرد

چو طوس و چو گودرز و گیو دلیر
چو شاپور و فرهاد و رهام شیر

همه جامه کرده کبود و سیاه
همه خاک بر سر بجای کلاه

پس آگاهی آمد سوی نیمروز(سیستان)
به نزدیک سالار گیتی فروز

که از شهر ایران برآمد خروش
همی خاک تیره برآمد به جوش

پراگند کاووس بر یال خاک
همه جامهٔ خسروی کرد چاک

تهمتن(رستم) چو بشنید زو رفت هوش
ز زابل به زاری برآمد خروش

به چنگال رخساره بشخود زال
همی ریخت خاک از بر شاخ و یال
https://t.me/khosrovanooshiravan/12657

چو یک هفته با سوگ بود و دژم
به هشتم برآمد ز شیپور دم ...
خسرو انوشیروان
⚫️ #سووشون #سیاوشان #سوگ_سیاوش https://t.me/khosrovanooshiravan/8308 یکی از گزارش‌های دقیق از آیین سوگ سیاوش را ثعالبی ارائه می‌دهد: «چون گزارش کشته شدن سیاوش به ایران رسید، زمین از گریه مردم به لرزه درآمد و سوگ همگانی شد و این داغ را سخت بزرگ انگاشته، سوگواری‌ها…
⚫️ سیاوش یکی از بارزترین کسانی است که شخصیت مقدس گونه‌اش، سبک متفاوتی از سوگواری را در مرگش بوجود آورد که تا به امروز از آن تاثیر بسیاری گرفته‌اند. چنانچه شاهد وجود عناصر یکسانی میان سوگ سیاوش و سوگواری «چمر» در مناطق غربی ایران هستیم. در این میان ممکن است شخصیت‌ها تغییر شکل یابند اما اجزای تشکیل‌دهنده غالبا مفهوم یکسانی را منتقل می‌کنند. چمر، مراسمی است که امروزه در نقاط معدودی از کشور ایران، به‌ویژه در روستاها و شهرهای کوچک، به هنگام درگذشت برخی از افراد شاخص، بزرگان و جوانان یک طایفه، به منظور نکوداشت آنان برگزار می‌شود. در این مراسم به قصد تاثیرگذاری بیشتر، از عناصر نمایش و اشعار و موسیقی و نیز فضاسازی خاص، استفاده می‌شود که شباهت‌های بسیای به عناصر و اجزای داستان سوگ سیاوش دارند. عناصری چون کتل بستن، خاک بر سر ریختن، گیس بریدن، روی خراشیدن که می‌توان آن‌ها را متاثر از سوگواری‌های شاهنامه و به‌ویژه اسطوره سیاوش دانست.

https://t.me/khosrovanooshiravan/12657
خسرو انوشیروان
⚫️ در حقیقت ایرانیان از دوران کهن تا به امروز نه به عزای یک فرد به نام سیاوش یا حسین که به سوگ نماد شجاعت٬ معصومیت و کشته بهتان می‌نشینند. حال گاه او را حسین می‌خوانند گاه سیاوش. https://t.me/khosrovanooshiravan/12660 https://t.me/khosrovanooshiravan/12661…
⚫️ تاکید بر اسب در مراسم عزاداری حسین یا مراسم شبیه خوانی٬ ارجاعی‌ست مستقیم به اسب #سیاوش. شبرنگ ، اسب سیاه رنگ سیاوش هم در اساطیر نقشی پررنگ دارد هم در #شاهنامه_فردوسی.
https://t.me/khosrovanooshiravan/12730

بخشی وسیع از داستان‌هایی که در مورد سیاوش نقل می‌شود٬ بخصوص در سووشون مربوط به عزاداری شبرنگ بر پیکر سیاوش است؛ همچون ذوالجناح حسین.




گرز رستم نیز در اساطیر نقشی پررنگ دارد٬ اسلحه او در مصاف با تورانیان. ایرانیان پس از گرویدند به اسلام و انتخاب مذهب تشیع گرز رستم را در قالب علم به دست ابوالفضل دادند.

اگرچه که علم‌های ابتدایی بسیار ساده‌تر و به شکل همان گرز سنتی ایرانی بود. به مرور اما تیغه‌هایی به علم اضافه شد؛ تعداد تیغه‌ها متناسب با ۵ تن آل عبا، و ۱۲ امام شیعه و ۱۴ معصوم به همین تعدادها ساخته می‌شود. تیغه وسط نیز الله است٬ هیچگاه عَلَمی با پیش از ۱۵ تیغه ساخته نمی‌شود.

اما در دوران صفویه٬ شیعیان متاثر از نحوی عزاداری اسپانیولی‌زبان‌ها برای عیسی ناصری٬ تغییرات بیشتری در نحوه‌ی برگزاری مراسم عزاداری عاشورا دادند.

تا پیش از آن همچون سووشون٬ عزاداران امام سوم شیعیان در میدانی جمع می‌شدند اما حرکت نمی‌کردند؛ پس از صفویه بود که عزاداران شروع به حرکت در معابر عمومی کردند. همچنین تا پیش از آن صدمه زدن به جسم بخشی از عزاداری محرم نبود٬ کما اینکه تا کنون نیز برای دیگر ائمه یا شخصیت‌های مقدس مذهب تشیع مراسم سینه و زنجیر زنی٬ به غیر از مواردی استثنائی٬ برگزار نمی‌شود.
https://t.me/khosrovanooshiravan/12660
https://t.me/khosrovanooshiravan/12661

زنجیر نماد‌های عزاداری محرم آنچنان به مراسم #سووشون وصل است که کتمان آن ممکن نیست؛ در حقیقت ایرانیان از دوران کهن تا به امروز نه به عزای یک فرد به نام سیاوش یا حسین که به سوگ نماد شجاعت٬ معصومیت و کشته بهتان می‌نشینند. حال گاه او را حسین می‌خوانند گاه سیاوش.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⚫️ شرحی از عزاداری ایرانیان برای مرگ سیاوش به روایت شاهنامه :

برفتند با مویه ایرانیان
بدان سوگ بسته به زاری میان

همه دیده پرخون و رخساره زرد
زبان از سیاوش پر از یادکرد

چو طوس و چو گودرز و گیو دلیر
چو شاپور و فرهاد و رهام شیر

همه جامه کرده کبود و سیاه
همه خاک بر سر بجای کلاه

پس آگاهی آمد سوی نیمروز(سیستان)
به نزدیک سالار گیتی فروز

که از شهر ایران برآمد خروش
همی خاک تیره برآمد به جوش

پراگند کاووس بر یال خاک
همه جامهٔ خسروی کرد چاک

تهمتن(رستم) چو بشنید زو رفت هوش
ز زابل به زاری برآمد خروش

به چنگال رخساره بشخود زال
همی ریخت خاک از بر شاخ و یال
https://t.me/khosrovanooshiravan/12657

چو یک هفته با سوگ بود و دژم
به هشتم برآمد ز شیپور دم ...
خسرو انوشیروان
⚫️ شرحی از عزاداری ایرانیان برای مرگ سیاوش به روایت شاهنامه : برفتند با مویه ایرانیان بدان سوگ بسته به زاری میان همه دیده پرخون و رخساره زرد زبان از سیاوش پر از یادکرد چو طوس و چو گودرز و گیو دلیر چو شاپور و فرهاد و رهام شیر همه جامه کرده کبود و سیاه…
⚫️ شاید این علم‌های سبز و سیاه ، بارها نظر شما را در کوچه و خیابان به خصوص محله‌های قدیمی شهرتان جلب کرده .
https://t.me/khosrovanooshiravan/18472

👈 اینها تمام درفش سیاوشند .
شاهپور سیاوش ، در نگر ایرانیها به سرو می‌مانست .
این نشان‌های بلند سیاه و سبز نشان سروقامتی سیاوش هستند .
#سرو در #سنت_ایران ، نماد #سیاوش است .

#سیاوشان
#سووشون