#ایرانشهر، از دو واژهی ایران و شهر ساخته شده است. شهر، در این آمیغ، به معنی کشور است و خواست از آن، کشور ایران. این نامی است که در روزگار #ساسانیان، کشور ما را بدان مینامیدهاند.
گمان میرود که پیشینهی این نام به روزگار #اشکانی و #هخامنشی بازمیگردد که در این دو روزگار، ایران به سرزمینهایی چند بخش میشده است؛ بر هر کدام از آنها شاهی فرمان میرانده است؛ فرمانروایی نیز بر این شاهان که او را شاهانشاه مینامیدهاند.
بر این پایه، #ایرانشهر، نامی است که کشور ایران را به یکبارگی در بر میگرفته است. ایرانشهر، از این روی، سرزمین همهی تیرهها و تبارهایی بوده است که در آن میزیستهاند: همهی ایرانیان.
#کمپین_بازگشت_به_مشروطه
@khosrovanooshiravan
گمان میرود که پیشینهی این نام به روزگار #اشکانی و #هخامنشی بازمیگردد که در این دو روزگار، ایران به سرزمینهایی چند بخش میشده است؛ بر هر کدام از آنها شاهی فرمان میرانده است؛ فرمانروایی نیز بر این شاهان که او را شاهانشاه مینامیدهاند.
بر این پایه، #ایرانشهر، نامی است که کشور ایران را به یکبارگی در بر میگرفته است. ایرانشهر، از این روی، سرزمین همهی تیرهها و تبارهایی بوده است که در آن میزیستهاند: همهی ایرانیان.
#کمپین_بازگشت_به_مشروطه
@khosrovanooshiravan
ایرانشهر، از دو واژه ایران و شهر ساخته شده است. شهر، در این آمیغ، به معنی کشور است و خواست از آن، کشور #ایران. این نامی است که در روزگار #ساسانیان، کشور ما را بدان نامیده اند.
@khosrovanooshiravan
گمان میرود که پیشینهی این نام به روزگار #اشکانی و #هخامنشی بازمیگردد که در این دو روزگار، ایران به سرزمینهایی چند بخش میشده است؛ بر هر کدام از آنها شاهی فرمان میرانده است؛ فرمانروایی نیز بر این شاهان که او را شاهانشاه مینامیدهاند.
بر این پایه، #ایرانشهر، نامی است که کشور ایران را به یکبارگی در بر میگرفته است. ایرانشهر، از این روی، سرزمین همهی تیرهها و تبارهایی بوده است که در آن میزیستهاند: همهی ایرانیان.
استاد #میرجلال_الدین_کزازی
@khosrovanooshiravan
@khosrovanooshiravan
گمان میرود که پیشینهی این نام به روزگار #اشکانی و #هخامنشی بازمیگردد که در این دو روزگار، ایران به سرزمینهایی چند بخش میشده است؛ بر هر کدام از آنها شاهی فرمان میرانده است؛ فرمانروایی نیز بر این شاهان که او را شاهانشاه مینامیدهاند.
بر این پایه، #ایرانشهر، نامی است که کشور ایران را به یکبارگی در بر میگرفته است. ایرانشهر، از این روی، سرزمین همهی تیرهها و تبارهایی بوده است که در آن میزیستهاند: همهی ایرانیان.
استاد #میرجلال_الدین_کزازی
@khosrovanooshiravan
🛑 یکی از گرانسنگترین گنجینههای فرهنگ که کشورهای برخوردار از پیشینهی کهن تاریخی از آن بهرهمندند، زبانها و گویشهای بومی است. این گویشها و زبانها آبشخورها و سرچشمههایی هستند پایانناپذیر و همواره شکوفان و زایا که از آنها به گستردگی در پژوهشهای زبانشناختی و جامعهشناختی میتوان بهره جست.
✍🏻 #میرجلال_الدین_کزازی
https://t.me/khosrovanooshiravan/1228
✍🏻 #میرجلال_الدین_کزازی
https://t.me/khosrovanooshiravan/1228
Telegram
خسرو انوشیروان
ایرانشهر، از دو واژه ایران و شهر ساخته شده است. شهر، در این آمیغ، به معنی کشور است و خواست از آن، کشور #ایران. این نامی است که در روزگار #ساسانیان، کشور ما را بدان نامیده اند.
@khosrovanooshiravan
گمان میرود که پیشینهی این نام به روزگار #اشکانی و #هخامنشی…
@khosrovanooshiravan
گمان میرود که پیشینهی این نام به روزگار #اشکانی و #هخامنشی…
🔻تئوکراسی یا حاکمیت دینی🔻
https://t.me/khosrovanooshiravan
آنچه در مورد پیدایش حکومت دین در ایران شگفت انگیز می نماید این است که چنین پدیده هراس انگیزی که بوی ناخوشایند کهنگی آن قرون وسطی در اروپا را به یاد میآورد در آخرین دهه های قرن بیستم چون کابوسی سرسام آور بر ملت ایران چیره شده است.
در قرنی که کوبنده ترین ضربه ها بربنای اندیشه حکومت الهى فرود آمده در میهن ما حاکمیت خدا» اعلام میشود.
در قرنی که اندیشه "جدایی حکومت و دین" در بسیاری از کشورهای جهان نخستین صفحات قانون اساسی را آرایش میدهد در سرزمین ما حکومت و دولت جزیی از دین به شمار می آید.
در قرنی که براساس نظریه دموکراسی و بر پایه اصل آزادی های فردی "آزادی دینی و مذهبی" از افتخارات بزرگ یک جامعه شمرده می شود در ایران نه تنها آزادی دینی و مذهبی لگدمال میشود بلکه آزادی های فردی و شخصیت انسان به وحشیانه ترین شیوه ای سرکوب می شود.
در قرنی که در بسیاری از کشورهای جهان نه تنها حکومت به طور کامل از دین جدا میشود بلکه در برخی دیگر طبقه روحانی حتی اجازه دخالت در امور سیاسی کشور را نیز ندارد در میهن ما طبقه روحانی به خود اجازه می دهد برای مردم از لحظه تولد تا لحظه فرورفتن در گور تعیین تکلیف کند .
در قرنی که با پیشرفتهای خیره کننده علم و دانش بسیاری از خرافات دینها و مذهبها چون آفتاب ، روشن شده اند روحانیان ایران بر آتش خرافات دین و مذهب دامن می زنند و مقام انسان را تاحد گله گوسفند پایین می آورند.
رهبر خود پرست این روحانیان که مردم را #صغیر یا دیوانه میپندارد خود را #ولی یا سرپرست ملت می داند و چون از پشتوانه علم و دانش منطق و دانایی تهی است این رسالت را به عالم غیب نسبت می دهد.
در قرنی که اندیشمندان بزرگ جهان دینها و مذهب های خرافات زده را آنچنان که هستند به مردم می شناسانند، در دورانی که فیلسوفانی چون ولتر، مارکس، سارتر و راسل با کتاب ها و نوشتارهایشان نور معرفت و آگاهی در جهان پراکنده اند کتاب "توضیح المسایل" را برای ملت ایران به ارمغان می آورند.
لزوم جدایی حکومت و دین در ایران
دلایل لزوم جدایی حکومت و دین از یکدیگر در ایران بسیار زیاد است. ارزشیابی رویدادها و جنبشهای بزرگ تاریخی چه در جهان و چه در ایران با روشنی تمام نشان میدهد دستگاه #حکومت و #دین دو نهاد جداگانه هستند و پیوند این دو نهاد با یکدیگر همیشه با برخوردهای خونین در درون یک جامعه یا در بین ملتها همراه بوده است.
هم بستگی این دونهاد اجتماعی همیشه با منافع توده های مردم به سختی برخورد داشته و آثار بسیار زیان باری برای اکثریت مردم به بار آورده است.
در دوران هایی از تاریخ کشور ما که طبقه روحانی در جامعه بسیار نیرومند بوده یا به طور کامل حکومت و دولت را در اختیار داشته است مردم میهن ما با بدترین و دردناک ترین بی عدالتی ها روبرو شده اند.
تاریخ ایران از حکومت دین و مذهب و آثار هراسناک آن نمونه های بسیار دارد. برای نمونه میتوان به پیامدهای رسمی شدن دین زردشت در دوران #ساسانیان و قدرت یافتن بزرگان این دین اشاره کرد در دوران #صفویان نیز با رسمی شدن مذهب شیعه طبقه روحانی بر حکومت و دولت چیره شد و این دوران را به یکی از خفت بارترین و سیاه ترین دورانهای تاریخ کشور ما تبدیل
کرد.
مردم ایران نزدیک به نیم قرن است که شاهد پیامدهای گزیر ناپذیر حکومت دین و مذهب هستند این نمونه زنده در دوران زندگی ما به شیوه ای درخشان و کوبنده ثابت کرده است که حکومت و دین در جامعه باید از یکدیگر جدا باشند.
https://t.me/khosrovanooshiravan
ادامه⬇️⬇️⬇️
https://t.me/khosrovanooshiravan
آنچه در مورد پیدایش حکومت دین در ایران شگفت انگیز می نماید این است که چنین پدیده هراس انگیزی که بوی ناخوشایند کهنگی آن قرون وسطی در اروپا را به یاد میآورد در آخرین دهه های قرن بیستم چون کابوسی سرسام آور بر ملت ایران چیره شده است.
در قرنی که کوبنده ترین ضربه ها بربنای اندیشه حکومت الهى فرود آمده در میهن ما حاکمیت خدا» اعلام میشود.
در قرنی که اندیشه "جدایی حکومت و دین" در بسیاری از کشورهای جهان نخستین صفحات قانون اساسی را آرایش میدهد در سرزمین ما حکومت و دولت جزیی از دین به شمار می آید.
در قرنی که براساس نظریه دموکراسی و بر پایه اصل آزادی های فردی "آزادی دینی و مذهبی" از افتخارات بزرگ یک جامعه شمرده می شود در ایران نه تنها آزادی دینی و مذهبی لگدمال میشود بلکه آزادی های فردی و شخصیت انسان به وحشیانه ترین شیوه ای سرکوب می شود.
در قرنی که در بسیاری از کشورهای جهان نه تنها حکومت به طور کامل از دین جدا میشود بلکه در برخی دیگر طبقه روحانی حتی اجازه دخالت در امور سیاسی کشور را نیز ندارد در میهن ما طبقه روحانی به خود اجازه می دهد برای مردم از لحظه تولد تا لحظه فرورفتن در گور تعیین تکلیف کند .
در قرنی که با پیشرفتهای خیره کننده علم و دانش بسیاری از خرافات دینها و مذهبها چون آفتاب ، روشن شده اند روحانیان ایران بر آتش خرافات دین و مذهب دامن می زنند و مقام انسان را تاحد گله گوسفند پایین می آورند.
رهبر خود پرست این روحانیان که مردم را #صغیر یا دیوانه میپندارد خود را #ولی یا سرپرست ملت می داند و چون از پشتوانه علم و دانش منطق و دانایی تهی است این رسالت را به عالم غیب نسبت می دهد.
در قرنی که اندیشمندان بزرگ جهان دینها و مذهب های خرافات زده را آنچنان که هستند به مردم می شناسانند، در دورانی که فیلسوفانی چون ولتر، مارکس، سارتر و راسل با کتاب ها و نوشتارهایشان نور معرفت و آگاهی در جهان پراکنده اند کتاب "توضیح المسایل" را برای ملت ایران به ارمغان می آورند.
لزوم جدایی حکومت و دین در ایران
دلایل لزوم جدایی حکومت و دین از یکدیگر در ایران بسیار زیاد است. ارزشیابی رویدادها و جنبشهای بزرگ تاریخی چه در جهان و چه در ایران با روشنی تمام نشان میدهد دستگاه #حکومت و #دین دو نهاد جداگانه هستند و پیوند این دو نهاد با یکدیگر همیشه با برخوردهای خونین در درون یک جامعه یا در بین ملتها همراه بوده است.
هم بستگی این دونهاد اجتماعی همیشه با منافع توده های مردم به سختی برخورد داشته و آثار بسیار زیان باری برای اکثریت مردم به بار آورده است.
در دوران هایی از تاریخ کشور ما که طبقه روحانی در جامعه بسیار نیرومند بوده یا به طور کامل حکومت و دولت را در اختیار داشته است مردم میهن ما با بدترین و دردناک ترین بی عدالتی ها روبرو شده اند.
تاریخ ایران از حکومت دین و مذهب و آثار هراسناک آن نمونه های بسیار دارد. برای نمونه میتوان به پیامدهای رسمی شدن دین زردشت در دوران #ساسانیان و قدرت یافتن بزرگان این دین اشاره کرد در دوران #صفویان نیز با رسمی شدن مذهب شیعه طبقه روحانی بر حکومت و دولت چیره شد و این دوران را به یکی از خفت بارترین و سیاه ترین دورانهای تاریخ کشور ما تبدیل
کرد.
مردم ایران نزدیک به نیم قرن است که شاهد پیامدهای گزیر ناپذیر حکومت دین و مذهب هستند این نمونه زنده در دوران زندگی ما به شیوه ای درخشان و کوبنده ثابت کرده است که حکومت و دین در جامعه باید از یکدیگر جدا باشند.
https://t.me/khosrovanooshiravan
ادامه⬇️⬇️⬇️
Telegram
خسرو انوشیروان
به نام خردمند یزدان پاک
امروز، چهاردهم دی ماهِ نودوهشت خواستم تا همهی آنچه از ابتدا تا کنون در مجازی نوشته ام و هرآنچه را شاید از این پس بفهمم؛ بنویسم و برای بایگانی در این درگاه درج کنم.
من؛ فقط به سود مملکتم مینویسم.
#خسرو
از همراهی شما سپاسگزارم .
امروز، چهاردهم دی ماهِ نودوهشت خواستم تا همهی آنچه از ابتدا تا کنون در مجازی نوشته ام و هرآنچه را شاید از این پس بفهمم؛ بنویسم و برای بایگانی در این درگاه درج کنم.
من؛ فقط به سود مملکتم مینویسم.
#خسرو
از همراهی شما سپاسگزارم .