Forwarded from اتچ بات
🔵هم میهنان عزیز سروران بزرگوار من درود
سال گذشته اواخر اسپند ماه متوجه شدم که حاج سعید طوسی قاری محبوب رهبری به مشهد الرضا عزیمت کرده تا ……
#بماند
🔴البته علاقه ی مقام عظمی به اشخاص #لواط کار دور از ذهن نیست به هر حال خود #جنابشان نیز… …
باز هم #بماند
🛑شاید خواندن مجدد این ابیات در روزهای تبرعه ی #ابولواط حاج #سعید_طوسی خالی از لطف نباشد
⚫️با کمال #تاسف
❌این خبر بشنیده اید آن «اوستاد اهل فن»
طوسی با معرفت آن طوطی شکر شکن
در همین روزی که نو شد؛سوی مشهد رهسپار
گشته تا اندر کلاس نخبگان گیرد قرار
یادم آمد قصه ی کردار استاد دلیر
آن که شیطان را نمودستی به شصتی دستگیر
نوجوانی چند روزی پیش فریادش بلند
گفت ای ایرانیان این قصه را دانید پند:
⛔️طفل بودم ؛مادرم دست مرا بگرفت و برد
مهد قرآن آن زمان در دست استادم سپرد
گفتمش: مادر چرا اینجا مرا بسپرده ای
گفت: خامش باش کودک شیر من گر خورده ای
گفتمش: مادر مرا نگذار اینجا مهربان
گفت: در آغوش استادت بمان آرام جان
بود استادم کچل؛ یک اندکی هم ریش داشت
مهربان و جای مهری روی پیشانیش داشت
گفت: از قرآن چه داری یاد از بهرم بگو
خواندمی الحمد وتوحید از برایش مو به مو
گفت: دیگر پس چه داری یاد ای آرام جان
گفتمش:نی؛می ندانم ناز دار ای مهربان
گفت: بنشین در برم تا سوره ای از بر کنی
گفتمش:من می ندانم آنچه اندر سر کنی؟
آن زمان بگذشت و من آموختم آن سوره را
طوسی از آن سوره روشن کرده آتش کوره را
حال بعد از سالها در نزد قاضی میروم
نزد قاضی رو سیه از فعل ماضی میروم
گویمش: قاضی قضات ای مهربان نامدار
ای عدالت پیشه شیخ پولدار با وقار
من ندیدم اوستادم حد زنی والا تبار
ظلم بی حد کرده بر من او؛ندارم پس قرار
گویدم:جانت بخواهی گر که سالم در بری
بایدی از این شکایت نزد من پس بگذری
«این عدالت کو دل ما مردمان بر او خوش است»
«بهتر آن کو تا بمیرد؛ قاضی اش چون نا هش است»
لاجرم این دم شکایت نزد باری میبرم
او نگاهم میکند از بهر یاری میبرم
آن کسی کو گفته:«بر قرآن من هستم پاسبان»
آن زمان کو نزد عدلش سر گزارم آن جهان
گیردی پس انتقامم را اگر حتی به زور
از رییس طوسی و قاضی قضات آن شیخ بور
🚫مردم مشهد بگفتم قصه ی خود را عیان
گوش بر پندم نمایید و بگویید این زمان:
ما امام جمعه ای داریم بس گرد و دلیر
جمله فرزندان وی نخبه؛ مودب؛ سربه زیر
طوسی اندر بیت وی میباش و نی اندر حرم
دور باش از آستان آن امام محترم
چند رسوایی مگر؟شرمت نباشد روی چهر؟
جمله نفرین میکنندت از زمین تا ماه و مهر
گمشو از مشهد برون این خانه ی ایمان بود
میدریمت عاقبت«اینجا اگر ایران بود»
فدایی ایران
#انوشیروان
@c_b_shahzadeh
سال گذشته اواخر اسپند ماه متوجه شدم که حاج سعید طوسی قاری محبوب رهبری به مشهد الرضا عزیمت کرده تا ……
#بماند
🔴البته علاقه ی مقام عظمی به اشخاص #لواط کار دور از ذهن نیست به هر حال خود #جنابشان نیز… …
باز هم #بماند
🛑شاید خواندن مجدد این ابیات در روزهای تبرعه ی #ابولواط حاج #سعید_طوسی خالی از لطف نباشد
⚫️با کمال #تاسف
❌این خبر بشنیده اید آن «اوستاد اهل فن»
طوسی با معرفت آن طوطی شکر شکن
در همین روزی که نو شد؛سوی مشهد رهسپار
گشته تا اندر کلاس نخبگان گیرد قرار
یادم آمد قصه ی کردار استاد دلیر
آن که شیطان را نمودستی به شصتی دستگیر
نوجوانی چند روزی پیش فریادش بلند
گفت ای ایرانیان این قصه را دانید پند:
⛔️طفل بودم ؛مادرم دست مرا بگرفت و برد
مهد قرآن آن زمان در دست استادم سپرد
گفتمش: مادر چرا اینجا مرا بسپرده ای
گفت: خامش باش کودک شیر من گر خورده ای
گفتمش: مادر مرا نگذار اینجا مهربان
گفت: در آغوش استادت بمان آرام جان
بود استادم کچل؛ یک اندکی هم ریش داشت
مهربان و جای مهری روی پیشانیش داشت
گفت: از قرآن چه داری یاد از بهرم بگو
خواندمی الحمد وتوحید از برایش مو به مو
گفت: دیگر پس چه داری یاد ای آرام جان
گفتمش:نی؛می ندانم ناز دار ای مهربان
گفت: بنشین در برم تا سوره ای از بر کنی
گفتمش:من می ندانم آنچه اندر سر کنی؟
آن زمان بگذشت و من آموختم آن سوره را
طوسی از آن سوره روشن کرده آتش کوره را
حال بعد از سالها در نزد قاضی میروم
نزد قاضی رو سیه از فعل ماضی میروم
گویمش: قاضی قضات ای مهربان نامدار
ای عدالت پیشه شیخ پولدار با وقار
من ندیدم اوستادم حد زنی والا تبار
ظلم بی حد کرده بر من او؛ندارم پس قرار
گویدم:جانت بخواهی گر که سالم در بری
بایدی از این شکایت نزد من پس بگذری
«این عدالت کو دل ما مردمان بر او خوش است»
«بهتر آن کو تا بمیرد؛ قاضی اش چون نا هش است»
لاجرم این دم شکایت نزد باری میبرم
او نگاهم میکند از بهر یاری میبرم
آن کسی کو گفته:«بر قرآن من هستم پاسبان»
آن زمان کو نزد عدلش سر گزارم آن جهان
گیردی پس انتقامم را اگر حتی به زور
از رییس طوسی و قاضی قضات آن شیخ بور
🚫مردم مشهد بگفتم قصه ی خود را عیان
گوش بر پندم نمایید و بگویید این زمان:
ما امام جمعه ای داریم بس گرد و دلیر
جمله فرزندان وی نخبه؛ مودب؛ سربه زیر
طوسی اندر بیت وی میباش و نی اندر حرم
دور باش از آستان آن امام محترم
چند رسوایی مگر؟شرمت نباشد روی چهر؟
جمله نفرین میکنندت از زمین تا ماه و مهر
گمشو از مشهد برون این خانه ی ایمان بود
میدریمت عاقبت«اینجا اگر ایران بود»
فدایی ایران
#انوشیروان
@c_b_shahzadeh
Telegram
attach 📎