... زندگانی شعله میخواهد
شعلهها را هیمه باید روشنیافروز
کودکانم، داستان ما ز آرش بود
او به جان خدمتگزار باغ آتش بود
@khosrovanooshiravan
مرز را پرواز تیری میدهد سامان
گر به نزدیکی فرود آید
خانههامان تنگ
آرزومان کور
ور بپرد دور
تا کجا؟ تا چند؟
آه! کو بازوی پولادین و کو سرپنجهی ایمان؟
منم آرش!
چنین آغاز کرد آن مرد با دشمن
منم آرش؛ سپاهیمَرد آزاده
به تنها تیر ترکش، آزمون تلختان را اینک آماده!
کمان کهکشان در دست
کمانداری کمانگیرم
شهاب تیزرو تیرم
ستیغ سربلند کوه ماوایم
به چشم آفتاب تازهرس جایم
مرا تیر است آتشپر
مرا باد است فرمانبر
آری، آری زندگی زیباست
زندگی آتشگهی دیرنده پابرجاست
گر بیفروزیش رقص شعلهاش از هر کران پیداست
ورنه خاموش است و خاموشی گناه ماست ...
@khosrovanooshiravan
از سرودهی بلند، باشکوه، جاودان و افسونگرِ #آرش_کمانگیر
#سیاوش_کسرایی
شعلهها را هیمه باید روشنیافروز
کودکانم، داستان ما ز آرش بود
او به جان خدمتگزار باغ آتش بود
@khosrovanooshiravan
مرز را پرواز تیری میدهد سامان
گر به نزدیکی فرود آید
خانههامان تنگ
آرزومان کور
ور بپرد دور
تا کجا؟ تا چند؟
آه! کو بازوی پولادین و کو سرپنجهی ایمان؟
منم آرش!
چنین آغاز کرد آن مرد با دشمن
منم آرش؛ سپاهیمَرد آزاده
به تنها تیر ترکش، آزمون تلختان را اینک آماده!
کمان کهکشان در دست
کمانداری کمانگیرم
شهاب تیزرو تیرم
ستیغ سربلند کوه ماوایم
به چشم آفتاب تازهرس جایم
مرا تیر است آتشپر
مرا باد است فرمانبر
آری، آری زندگی زیباست
زندگی آتشگهی دیرنده پابرجاست
گر بیفروزیش رقص شعلهاش از هر کران پیداست
ورنه خاموش است و خاموشی گناه ماست ...
@khosrovanooshiravan
از سرودهی بلند، باشکوه، جاودان و افسونگرِ #آرش_کمانگیر
#سیاوش_کسرایی
خسرو انوشیروان
🛑 ماتم سُرا ... پیوسته مینالد : بر گِردِ گور تازه جمع سوگواران است بر سنگ گوری تازه نامی هست ... در بطن گوری کهنه اما او گوری چهل ساله #هوشنگ_پیر_سرخ ژولیده ی شاعر یک کُشته سرخ از خون در قعر پنهان کرد خُرَّم ز وَهم شرق آلوده تا بازو دست پلیدش را در خون…
🛑 این فلان فلان شده ها [روس ها یا تودهای ها] به هَمِه ی ما دروغ گفتند
#چپ_شعر
شجریان در مورد احوالات #سیاوش_کسرایی در اواخر عمر که دربدر مسکو بود میگه :
«... دیدم که سیاوشِ همیشگی نیست. اون سیاوشی که پُر جُنب و جوش بوده و پُرانگیزه و صحبت می کرد و حرفهای قشنگ می زد ، خیلی در خود فرورفته بود.یکدفعه دیدم سیاوش برگشت به من گفت که:
"شجریان، خوب گوشهایَت رو وا کن ببین چی بهت میگم. هر چی که بهت میگم، عِین اش رو میری به سایه ( #هوشنگ_ابتهاج ) ، و بچه ها میگی"
گفتم: خُب چی رو باید بگم؟
حِس کردم که می خواد گریه کنه اینقدر ناراحته، که ریزه ریزه همینجوری که شروع کرد صحبت کردن، دیدم که چشم هایش پُرِ اشک شد و همون طور.
بعد گفت: "... شجریان برو به {سایه} و به بچه ها بگو :
این فلان فلان شده ها به همۀ ما دروغ گفتند، همۀ ما رو فریب دادند. هیچ چی در بساطِ شون نیست، آه در بساط ندارند. و ما فریب خوردیم. من نه راهِ پَس دارم، نه راهِ پیش، اینجا گیر افتادیم. شما دنبالِ ما نیایین. اینها اینطورند ...
https://t.me/khosrovanooshiravan/2358
#چپ_نمیفهمد
#چپ_شعر
شجریان در مورد احوالات #سیاوش_کسرایی در اواخر عمر که دربدر مسکو بود میگه :
«... دیدم که سیاوشِ همیشگی نیست. اون سیاوشی که پُر جُنب و جوش بوده و پُرانگیزه و صحبت می کرد و حرفهای قشنگ می زد ، خیلی در خود فرورفته بود.یکدفعه دیدم سیاوش برگشت به من گفت که:
"شجریان، خوب گوشهایَت رو وا کن ببین چی بهت میگم. هر چی که بهت میگم، عِین اش رو میری به سایه ( #هوشنگ_ابتهاج ) ، و بچه ها میگی"
گفتم: خُب چی رو باید بگم؟
حِس کردم که می خواد گریه کنه اینقدر ناراحته، که ریزه ریزه همینجوری که شروع کرد صحبت کردن، دیدم که چشم هایش پُرِ اشک شد و همون طور.
بعد گفت: "... شجریان برو به {سایه} و به بچه ها بگو :
این فلان فلان شده ها به همۀ ما دروغ گفتند، همۀ ما رو فریب دادند. هیچ چی در بساطِ شون نیست، آه در بساط ندارند. و ما فریب خوردیم. من نه راهِ پَس دارم، نه راهِ پیش، اینجا گیر افتادیم. شما دنبالِ ما نیایین. اینها اینطورند ...
https://t.me/khosrovanooshiravan/2358
#چپ_نمیفهمد
Telegram
خسرو انوشیروان
🛑 ماتم سُرا ...
پیوسته مینالد :
بر گِردِ گور تازه جمع سوگواران است
بر سنگ گوری تازه نامی هست ...
در بطن گوری کهنه اما او
گوری چهل ساله
#هوشنگ_پیر_سرخ
ژولیده ی شاعر
یک کُشته سرخ از خون
در قعر پنهان کرد
خُرَّم ز وَهم شرق
آلوده تا بازو
دست پلیدش را
در خون…
پیوسته مینالد :
بر گِردِ گور تازه جمع سوگواران است
بر سنگ گوری تازه نامی هست ...
در بطن گوری کهنه اما او
گوری چهل ساله
#هوشنگ_پیر_سرخ
ژولیده ی شاعر
یک کُشته سرخ از خون
در قعر پنهان کرد
خُرَّم ز وَهم شرق
آلوده تا بازو
دست پلیدش را
در خون…
⚫️ ....زندگانی شعله میخواهد
شعلهها را هیمه باید روشنیافروز
کودکانم، داستان ما ز آرش بود
او به جان خدمتگزار باغ آتش بود
مرز را پرواز تیری میدهد سامان
گر به نزدیکی فرود آید
خانههامان تنگ
آرزومان کور
ور بپرد دور
تا کجا؟ تا چند؟
آه! کو بازوی پولادین و کو سرپنجهی ایمان؟
منم آرش!
چنین آغاز کرد آن مرد با دشمن
منم آرش؛ سپاهیمَرد آزاده
به تنها تیر ترکش، آزمون تلختان را اینک آماده!
کمان کهکشان در دست
کمانداری کمانگیرم
شهاب تیزرو تیرم
ستیغ سربلند کوه ماوایم
به چشم آفتاب تازهرس جایم
مرا تیر است آتشپر
مرا باد است فرمانبر
آری، آری زندگی زیباست
زندگی آتشگهی دیرنده پابرجاست
گر بیفروزیش رقص شعلهاش از هر کران پیداست
ورنه خاموش است و خاموشی گناه ماست ...
https://t.me/khosrovanooshiravan
#سیاوش_کسرایی
شعلهها را هیمه باید روشنیافروز
کودکانم، داستان ما ز آرش بود
او به جان خدمتگزار باغ آتش بود
مرز را پرواز تیری میدهد سامان
گر به نزدیکی فرود آید
خانههامان تنگ
آرزومان کور
ور بپرد دور
تا کجا؟ تا چند؟
آه! کو بازوی پولادین و کو سرپنجهی ایمان؟
منم آرش!
چنین آغاز کرد آن مرد با دشمن
منم آرش؛ سپاهیمَرد آزاده
به تنها تیر ترکش، آزمون تلختان را اینک آماده!
کمان کهکشان در دست
کمانداری کمانگیرم
شهاب تیزرو تیرم
ستیغ سربلند کوه ماوایم
به چشم آفتاب تازهرس جایم
مرا تیر است آتشپر
مرا باد است فرمانبر
آری، آری زندگی زیباست
زندگی آتشگهی دیرنده پابرجاست
گر بیفروزیش رقص شعلهاش از هر کران پیداست
ورنه خاموش است و خاموشی گناه ماست ...
https://t.me/khosrovanooshiravan
#سیاوش_کسرایی