🚀 شتابدهندهها و برنامههای شتابدهی، ساختارهایی حمایتی هستند که در دورههای کوتاه مدت چند ماهه به استارتآپها کمک میکنند سریعتر محصولات نوآورانه خود را کامل نموده و وارد بازار کنند. این حمایتها در قالب شراکت و در ازای بخشی از سهام، شامل سرمایه نقدی، فضای کاری، راهنمایی و مشاوره و ایجاد دسترسی به بازارهای اولیه میباشد.
🎯 اگر شما یک تیم استارتاپی هستید و پیادهسازی و اجرای ایدهای را شروع کردهاید و نمونه اولیه از آن را ساختهاید میتوانید از خدمات یک شتابدهنده بیشترین بهره را ببرید. برای اینکه یک برنامه شتابدهی برای استارت آپ شما مفید واقع شود باید ۵ ویژگی مهم زیر را داشته باشید. ادامه در لینک زیر:
https://www.khoshfekri.com/all/accelerator-program/
🚀 @khoshfekri
🎯 اگر شما یک تیم استارتاپی هستید و پیادهسازی و اجرای ایدهای را شروع کردهاید و نمونه اولیه از آن را ساختهاید میتوانید از خدمات یک شتابدهنده بیشترین بهره را ببرید. برای اینکه یک برنامه شتابدهی برای استارت آپ شما مفید واقع شود باید ۵ ویژگی مهم زیر را داشته باشید. ادامه در لینک زیر:
https://www.khoshfekri.com/all/accelerator-program/
🚀 @khoshfekri
خوشفكری
۵ پیش شرط برای استفاده موفق استارت آپ ها از یک برنامه شتابدهی - خوشفكری
اگر شما یک تیم استارتاپی هستید و پیاده سازی و اجرای ایده ای را شروع کرده اید و نمونه اولیه از آن را ساخته اید می توانید از خدمات یک شتابدهنده بیشترین بهره را ببرید. برای اینکه یک برنامه شتابدهی برای استارت آپ شما مفید واقع شود باید ۵ ویژگی مهم را داشته باشید
برای آزمایش ایده ها و نمونه های اولیه محصول، به مخاطبان اولیه احتمالی نیاز است. این نوع از مخاطبان، افراد خاصی هستند و دستیابی به آن ها به رشد و بهتر شدن ایده و محصول کمک زیادی می کند.
اما پرسش مهم این است که این افراد را از کجا و چگونه پیدا کنید؟
🔻پاسخ به این پرسش مهم را در لینک زیر بخوانید:
https://www.khoshfekri.com/all/how-to-make-mva/
🚀 @khoshfekri
اما پرسش مهم این است که این افراد را از کجا و چگونه پیدا کنید؟
🔻پاسخ به این پرسش مهم را در لینک زیر بخوانید:
https://www.khoshfekri.com/all/how-to-make-mva/
🚀 @khoshfekri
خوشفكری
چگونه ۱۰۰۰ مخاطب اولیه ماندنی برای ایده و کسب و کار خود پیدا کنید؟ - خوشفكری - ارزشآفرینی برای ایدهها و کمک رشد به استارتآپها
اجرای یک ایده و ساختن یک محصول که نتواند توجه مخاطبان هدفش را جلب کند یعنی هیچ. بنابراین باید تلاش کنید تا از همان ابتدای کار یک بازار حداقلی برای نمونه های اولیه محصول پیدا یا ایجاد کنید. به این بازار حداقلی MVA با minimum viable audience گفته می شود.
⭐️ امروزه بسیاری از اندیشمندان، کارآفرینی را یک سبک زندگی می نامند یا بهتر است بگوییم یک راه و روش برای زندگی کردن.
🔸برای برخی از آدم ها افتادن در این راه یک انتخاب شخصی است و برای برخی ناخواسته است. در هر صورت، آغاز راه برای یک کارآفرین واقعی، عدم پذیرش شرایط موجود (وضعیت نامطلوب) و تلاش برای بهتر کردن شرایط (خلق وضعیت مطلوب) می باشد.
🔹تلخی و بدی شرایط موجود یک کارآفرین می تواند از تجربه زیسته او و یا مشاهده اطرافیانش (خانواده، همسایگان، همشهریان، هموطنان و هم نوعانش) سرچشمه گرفته باشد.
🔸آقای جوزف کمبل سالیان زیادی را صرف مطالعه افسانه ها و اسطوره های فرهنگ های مختلف دنیا کرد و بر اساس نظرات کارل یونگ با طرح کهن الگوی سفر قهرمان، عرصه ای جدید در بررسی کهن الگوها، پدید آورد. او متوجه شد که میان داستان های اساطیری همه فرهنگ ها یک ساختار مشابه وجود دارد و نام آن را سفر قهرمان گذاشت که در کتاب مشهور و اثرگذار خود با عنوان «قهرمان هزار چهره» این موضوع را به طور مفصل مطرح کرده است.
🔺ادامه در: https://www.khoshfekri.com/all/heros-journey/
🚀 @khoshfekri
🔸برای برخی از آدم ها افتادن در این راه یک انتخاب شخصی است و برای برخی ناخواسته است. در هر صورت، آغاز راه برای یک کارآفرین واقعی، عدم پذیرش شرایط موجود (وضعیت نامطلوب) و تلاش برای بهتر کردن شرایط (خلق وضعیت مطلوب) می باشد.
🔹تلخی و بدی شرایط موجود یک کارآفرین می تواند از تجربه زیسته او و یا مشاهده اطرافیانش (خانواده، همسایگان، همشهریان، هموطنان و هم نوعانش) سرچشمه گرفته باشد.
🔸آقای جوزف کمبل سالیان زیادی را صرف مطالعه افسانه ها و اسطوره های فرهنگ های مختلف دنیا کرد و بر اساس نظرات کارل یونگ با طرح کهن الگوی سفر قهرمان، عرصه ای جدید در بررسی کهن الگوها، پدید آورد. او متوجه شد که میان داستان های اساطیری همه فرهنگ ها یک ساختار مشابه وجود دارد و نام آن را سفر قهرمان گذاشت که در کتاب مشهور و اثرگذار خود با عنوان «قهرمان هزار چهره» این موضوع را به طور مفصل مطرح کرده است.
🔺ادامه در: https://www.khoshfekri.com/all/heros-journey/
🚀 @khoshfekri
خوشفكری
زندگی یک کارآفرین چه شباهتی با هفت خان رستم دارد؟ - خوشفكری
مشابهت ساختاری و مفهومی زیادی میان زندگی یک کارآفرین با سفر قهرمانی جوزف کمبل وجود دارد. در این نوشته به بررسی ابعاد آن می پردازیم.
🟢 شرکتهای مهم و با اصالت بر اساس چشم اندازهای (Vision) برجسته و پایدار شکل میگیرند. بیایید نگاهی به برخی از آن ها بیاندازیم:
🔹 چشم انداز گوگل: سازماندهی اطلاعات جهان و در دسترس و سودمند کردن آنها به صورت جهانی.
🔹 چشم انداز توییتر: نبض کره زمین بودن.
🔹چشم انداز آمازون: مشتری محورترین شرکت روی زمین شدن؛ ایجاد جایی که در آن مردم میتوانند هر آنچه را قصد خرید آنلاین دارند، پیدا کنند.
🔸این بیانیه های چشم انداز ممکن است پر آب و تاب و شعاری باشند، اما همین که شروع به فکر کردن درباره آن میکنید، متوجه میشوید که چرا ایده هایی مانند «بهترین اپ عکاسی مخصوص برای به اشتراک گذاری تصاویر با دوستان» یا «بیایید چیزی را بسازیم و ببینیم نتیجه اش جه می شود، درسته؟»، عباراتی سطحی هستند.
🔹چشم انداز یک شرکت باید بتواند برای سالها برجسته بماند. فناوریها، شبکه های اجتماعی، روندها، همه و همه میآیند و می روند، اما یک شرکت باید با وجود اینها، استوار باشد. توجه کنید که چگونه گوگل اشاره ای به جستجو نمیکند، آمازون اشارهای به کتاب ندارد، و توییتر نیز هیچ حرفی در مورد توییت نمیزند...
🔻ادامه در لینک زیر:
https://www.khoshfekri.com/all/startup-vision/
🚀 @khoshfekri
🔹 چشم انداز گوگل: سازماندهی اطلاعات جهان و در دسترس و سودمند کردن آنها به صورت جهانی.
🔹 چشم انداز توییتر: نبض کره زمین بودن.
🔹چشم انداز آمازون: مشتری محورترین شرکت روی زمین شدن؛ ایجاد جایی که در آن مردم میتوانند هر آنچه را قصد خرید آنلاین دارند، پیدا کنند.
🔸این بیانیه های چشم انداز ممکن است پر آب و تاب و شعاری باشند، اما همین که شروع به فکر کردن درباره آن میکنید، متوجه میشوید که چرا ایده هایی مانند «بهترین اپ عکاسی مخصوص برای به اشتراک گذاری تصاویر با دوستان» یا «بیایید چیزی را بسازیم و ببینیم نتیجه اش جه می شود، درسته؟»، عباراتی سطحی هستند.
🔹چشم انداز یک شرکت باید بتواند برای سالها برجسته بماند. فناوریها، شبکه های اجتماعی، روندها، همه و همه میآیند و می روند، اما یک شرکت باید با وجود اینها، استوار باشد. توجه کنید که چگونه گوگل اشاره ای به جستجو نمیکند، آمازون اشارهای به کتاب ندارد، و توییتر نیز هیچ حرفی در مورد توییت نمیزند...
🔻ادامه در لینک زیر:
https://www.khoshfekri.com/all/startup-vision/
🚀 @khoshfekri
خوشفكری
چرا راه اندازی استارتاپ نیازمند داشتن یک چشم انداز قوی و برجسته است؟ - خوشفكری
چشم انداز یک شرکت باید بتواند برای سالها برجسته بماند. فناوریها، شبکه های اجتماعی، روندها، همه و همه میآیند و می روند، اما یک شرکت باید با وجود اینها، استوار باشد.
در یلداسامیت ۲۰۲۴، من به موضوع مهم «حسابداری نوآوری» پرداختم و چگونگی اندازهگیری و ارزیابی نوآوری، و ریسکزدایی از سرمایهگذاری در استارتاپها را به کمک آن شرح دادم. اگر به دنبال راهکار مناسبی برای سنجش میزان موفقیت سرمایه گذاری در استارتآپها و پروژههای نوآوری هستید، این ویدیو را تماشا کنید تا با این مفهوم بیشتر آشنا شوید.
#حسابداری_نوآوری #استارتاپ #نوآوری #کارآفرینی
▶️ https://youtu.be/DoTnrEmNnT0?si=MxNWl7sbxZBDhgW9
🚀 @khoshfekri
#حسابداری_نوآوری #استارتاپ #نوآوری #کارآفرینی
▶️ https://youtu.be/DoTnrEmNnT0?si=MxNWl7sbxZBDhgW9
🚀 @khoshfekri
YouTube
حسابداری نوآوری: چگونه موفقیت در نوآوری را اندازه بگیریم؟
در یلداسامیت ۲۰۲۴، من به موضوع مهم «حسابداری نوآوری» پرداختم و چگونگی اندازهگیری و ارزیابی نوآوری را به کمک آن شرح دادم. اگر به دنبال راهکار مناسبی برای سنجش میزان موفقیت سرمایه گذاری در استارتاپها و پروژههای نوآوری هستید، این ویدیو را تماشا کنید تا با…
🔹فرهیخته گرامی، سلام
❓آیا سازمان شما برای موج بعدی نوآوری آماده است؟
✅ در دنیای پویای امروز، حفظ مزیت رقابتی سازمان شما مستلزم نوآوری مستمر است.
🔸ما یک ارزیابی آنلاین برای تعیین سطح آمادگی نوآوری آماده کردهایم که به شما کمک میکند نقاط قوت و ضعف سازمان خود را در زمینه نوآوری شناسایی کرده و یک استراتژی نوآوری موثر برای سازمان خود تدوین کنید.
🔸این ارزیابی به شما این امکان را میدهد تا گامهای اولیه برای دسترسی به منابع و ابزارهای لازم برای تبدیل شدن به یک رهبر نوآور در صنعت خود را بردارید.
🔻برای شروع ارزیابی رایگان، به این لینک مراجعه کنید:
➡️ https://www.khoshfekri.com/irl/
🆔 @khoshfekri
❓آیا سازمان شما برای موج بعدی نوآوری آماده است؟
✅ در دنیای پویای امروز، حفظ مزیت رقابتی سازمان شما مستلزم نوآوری مستمر است.
🔸ما یک ارزیابی آنلاین برای تعیین سطح آمادگی نوآوری آماده کردهایم که به شما کمک میکند نقاط قوت و ضعف سازمان خود را در زمینه نوآوری شناسایی کرده و یک استراتژی نوآوری موثر برای سازمان خود تدوین کنید.
🔸این ارزیابی به شما این امکان را میدهد تا گامهای اولیه برای دسترسی به منابع و ابزارهای لازم برای تبدیل شدن به یک رهبر نوآور در صنعت خود را بردارید.
🔻برای شروع ارزیابی رایگان، به این لینک مراجعه کنید:
➡️ https://www.khoshfekri.com/irl/
🆔 @khoshfekri
✅ چگونه به کمک نوآوری از باتلاق «تا بوده همین بوده» خارج شوید؟
⏰ مدت زمان مطالعه: ۵ دقیقه ✍️ سهیل عباسی
🔹 بازار رقابتی امروز، ماهیتی بیرحمانه دارد. به ویژه در شرایطی که اقتصاد کلان هم دستخوش نوسانات شدید است. دیگر خبری از آن دوران نیست که با طی کردن همان رویههای قدیمی، بتوان در قله موفقیت باقی ماند. در ایران، با توجه به تورم بالا، کاهش ارزش پول ملی و ابهامات و پیچیدگیهای اقتصادی، طبیعی است که بسیاری از سازمانها تمام تمرکز خود را صرف بقا و سرپا ماندن در این توفان کنند.
🔸اما همین شرایط بحرانی، لزوم نوآوری را بیش از پیش پررنگ میکند.
🔹بسیاری از این شرکتها و سازمانها در باتلاق «تا بوده همین بوده» گرفتار شدهاند. جرقهای برای جهش به سمت نوآوری در آنها دیده نمیشود و ایدههای نوآورانه کارکنان، زیر انبوهی از بروکراسی و ترس از شکست، دفن میشوند. اما باید بدانید که نوآوری، کلید نجات در شرایط سخت اقتصادی است.
🔻 ادامه در:
➡️ https://www.khoshfekri.com/corporate-innovation/innovation-readiness-level-calculator/
🆔 @khoshfekri
⏰ مدت زمان مطالعه: ۵ دقیقه ✍️ سهیل عباسی
🔹 بازار رقابتی امروز، ماهیتی بیرحمانه دارد. به ویژه در شرایطی که اقتصاد کلان هم دستخوش نوسانات شدید است. دیگر خبری از آن دوران نیست که با طی کردن همان رویههای قدیمی، بتوان در قله موفقیت باقی ماند. در ایران، با توجه به تورم بالا، کاهش ارزش پول ملی و ابهامات و پیچیدگیهای اقتصادی، طبیعی است که بسیاری از سازمانها تمام تمرکز خود را صرف بقا و سرپا ماندن در این توفان کنند.
🔸اما همین شرایط بحرانی، لزوم نوآوری را بیش از پیش پررنگ میکند.
🔹بسیاری از این شرکتها و سازمانها در باتلاق «تا بوده همین بوده» گرفتار شدهاند. جرقهای برای جهش به سمت نوآوری در آنها دیده نمیشود و ایدههای نوآورانه کارکنان، زیر انبوهی از بروکراسی و ترس از شکست، دفن میشوند. اما باید بدانید که نوآوری، کلید نجات در شرایط سخت اقتصادی است.
🔻 ادامه در:
➡️ https://www.khoshfekri.com/corporate-innovation/innovation-readiness-level-calculator/
🆔 @khoshfekri
خوشفكری
چگونه به کمک نوآوری از باتلاق «تا بوده همین بوده» خارج شوید؟ - خوشفكری
ما یک ابزار آنلاین ساختهایم به اسم ارزیابی سطح آمادگی نوآوری که با استفاده از آن میتوانید سطح آمادگی نوآوری سازمان خود را ارزیابی کنید. نتایجی که این ارزیابی به شما میدهد میتواند به شما کمک کند تا موانع موجود بر سر راه نوآوری در سازمانتان را برطرف کنید…
🌟 انقلاب در تفکر طراحی: یکدلی روانشناسی آدلری را به قلب فرآیند طراحی خود بیاورید.
✨ آیا میدانستید که میتوانید با یکدلی عمیقتر، محصولات و خدماتی بسازید که زندگی کاربران را بهبود بخشند؟
در پست جدید خوشفکری به بررسی نقش یکدلی در تفکر طراحی میپردازیم و با معرفی رویکردی چندرشتهای، بر اهمیت ادغام روانشناسی آدلری در این فرآیند تاکید میکنیم که چگونه اصول روانشناسی آدلری میتواند فرآیند تفکر طراحی شما را متحول کند و به نتایج انسانیمحور منجر شود.
🚀 با استفاده از این رویکرد، طراحان میتوانند به درکی عمیقتر از احساسات، نیازها و انگیزههای کاربران دست پیدا کنند و محصولاتی را خلق کنند که به طور واقعی نیاز مخاطبان را رفع و در زندگی آنان ارزش خلق کند.
🔻 برای خواندن کامل مقاله، به لینک زیر مراجعه کنید:
https://www.khoshfekri.com/all/adlerian-empathy-design-thinking/
🆔 @khoshfekri
✨ آیا میدانستید که میتوانید با یکدلی عمیقتر، محصولات و خدماتی بسازید که زندگی کاربران را بهبود بخشند؟
در پست جدید خوشفکری به بررسی نقش یکدلی در تفکر طراحی میپردازیم و با معرفی رویکردی چندرشتهای، بر اهمیت ادغام روانشناسی آدلری در این فرآیند تاکید میکنیم که چگونه اصول روانشناسی آدلری میتواند فرآیند تفکر طراحی شما را متحول کند و به نتایج انسانیمحور منجر شود.
🚀 با استفاده از این رویکرد، طراحان میتوانند به درکی عمیقتر از احساسات، نیازها و انگیزههای کاربران دست پیدا کنند و محصولاتی را خلق کنند که به طور واقعی نیاز مخاطبان را رفع و در زندگی آنان ارزش خلق کند.
🔻 برای خواندن کامل مقاله، به لینک زیر مراجعه کنید:
https://www.khoshfekri.com/all/adlerian-empathy-design-thinking/
🆔 @khoshfekri
خوشفكری
انقلاب در تفکر طراحی: یکدلی روانشناسی آدلری را به قلب فرآیند طراحی خود بیاورید - خوشفكری - ارزشآفرینی برای ایدهها و کمک رشد به…
در این مقاله، به بررسی نقش یکدلی در تفکر طراحی میپردازیم و با معرفی رویکردی چندرشتهای، بر اهمیت ادغام روانشناسی آدلری در این فرآیند تاکید میکنیم. با استفاده از این رویکرد، طراحان میتوانند به درکی عمیقتر از احساسات، نیازها و انگیزههای کاربران دست پیدا…
⭕️ دستاورد یا تأثیرگذاری: محرک و مشوق کارآفرینان بزرگ کدام است؟
🔹چه چیزی واقعا موتور محرک کارآفرینان بزرگ بوده است؟
🔹آیا دفتر کار شیک، حساب بانکی پر از پول، یا به به و چه چههای بیپایان اطرافیان؟ بله شاید در ابتدای راه، اینها محرکها و مشوقهای بسیاری از کارآفرینان و نوآوران موفق بوده است اما برای بسیاری از آنان، آتشی که مسیرشان رو روشن میکند با گذشت زمان دچار تغییر میشود.
✍️ سهیل عباسی
⏰ مدت زمان مطالعه: ۹ دقیقه
🔹متن کامل این مقاله را در وب سایت خوشفکری بخوانید.
🔻https://www.khoshfekri.com/all/impact-vs-achievement-drives-entrepreneurs/
🆔 @khoshfekri
🔹چه چیزی واقعا موتور محرک کارآفرینان بزرگ بوده است؟
🔹آیا دفتر کار شیک، حساب بانکی پر از پول، یا به به و چه چههای بیپایان اطرافیان؟ بله شاید در ابتدای راه، اینها محرکها و مشوقهای بسیاری از کارآفرینان و نوآوران موفق بوده است اما برای بسیاری از آنان، آتشی که مسیرشان رو روشن میکند با گذشت زمان دچار تغییر میشود.
✍️ سهیل عباسی
⏰ مدت زمان مطالعه: ۹ دقیقه
🔹متن کامل این مقاله را در وب سایت خوشفکری بخوانید.
🔻https://www.khoshfekri.com/all/impact-vs-achievement-drives-entrepreneurs/
🆔 @khoshfekri
خوشفكری
دستاورد یا تأثیرگذاری: محرک و مشوق کارآفرینان بزرگ کدام است؟ - خوشفكری - ارزشآفرینی برای ایدهها و کمک رشد به استارتآپها
چه چیزی واقعا موتور محرک کارآفرینان بزرگ بوده است؟ آیا دفتر کار شیک، حساب بانکی پر از پول، یا به به و چه چههای بیپایان اطرافیان؟ بله شاید در ابتدای راه، اینها محرکها و مشوقهای بسیاری از کارآفرینان و نوآوران موفق بوده است اما برای بسیاری از آنان، آتشی…
Forwarded from خوشفکری
آیا در کارتان احساس خوشبختی میکنید؟
درست است که یک کسبوکار نیاز به کسب درآمد دارد اما بسیاری از کارآفرینان بیش از اندازه به این پرسش فکر می کنند که آیا یک ایده کسبوکاری میتواند درآمد مناسب ایجاد کند یا نه. آنها چنان به یافتن پاسخ این پرسش برای ایده خود مشغول میشوند که فراموش میکنند یک سوال مهمتر را از خود بپرسند: این که اصلا آیا این راه، همان راهی است که آنها میخواهند ازش پول بدست بیاورند؟
پیدا کردن روشی که بتواند درآمد ایجاد کند، ساده است و خیلی کارها را می توان برای بدست آوردن پول انجام داد که لزوما خلاف هم نیستند اما کسب درآمد همه ماجرا نیست.
شما شاید این تجربه را داشته باشید که کاری را برای کسب درآمد انجام داده اید اما پس از مدتی این احساس به شما دست داده که کار و زندگی باید چیزی بیشتر از این داشته باشد. و احتمالا با خودتان خیلی کلنجار رفتهاید که آیا این کار را باید ادامه بدهم یا نه. از یک طرف ممکن است به درآمد آن نیاز داشته باشید و از طرف دیگر از انجام آن خیلی
لذتی نبرید.
اگر کارتان باعث ناراحتی و افسردگی شما بشود، نمیتوانید به بهترین شکل، کار کنید. احتمالا در این وضعیت، حقوق یا درآمدی که کسب می کنید را به عنوان نوعی غرامت برای ناراحتیهایتان تعبیر کنید اما عمیقا میدانید که این صرفا پول نیست که انگیزه بکارگیری همه پتانسیلها و توانمندیهایتان است و پول به تنهایی نمی تواند باعث خوشحالی شما شود.
🔻 ادامه در: https://www.khoshfekri.com/all/meaning-life-startup/
🆔 @khoshfekri
درست است که یک کسبوکار نیاز به کسب درآمد دارد اما بسیاری از کارآفرینان بیش از اندازه به این پرسش فکر می کنند که آیا یک ایده کسبوکاری میتواند درآمد مناسب ایجاد کند یا نه. آنها چنان به یافتن پاسخ این پرسش برای ایده خود مشغول میشوند که فراموش میکنند یک سوال مهمتر را از خود بپرسند: این که اصلا آیا این راه، همان راهی است که آنها میخواهند ازش پول بدست بیاورند؟
پیدا کردن روشی که بتواند درآمد ایجاد کند، ساده است و خیلی کارها را می توان برای بدست آوردن پول انجام داد که لزوما خلاف هم نیستند اما کسب درآمد همه ماجرا نیست.
شما شاید این تجربه را داشته باشید که کاری را برای کسب درآمد انجام داده اید اما پس از مدتی این احساس به شما دست داده که کار و زندگی باید چیزی بیشتر از این داشته باشد. و احتمالا با خودتان خیلی کلنجار رفتهاید که آیا این کار را باید ادامه بدهم یا نه. از یک طرف ممکن است به درآمد آن نیاز داشته باشید و از طرف دیگر از انجام آن خیلی
لذتی نبرید.
اگر کارتان باعث ناراحتی و افسردگی شما بشود، نمیتوانید به بهترین شکل، کار کنید. احتمالا در این وضعیت، حقوق یا درآمدی که کسب می کنید را به عنوان نوعی غرامت برای ناراحتیهایتان تعبیر کنید اما عمیقا میدانید که این صرفا پول نیست که انگیزه بکارگیری همه پتانسیلها و توانمندیهایتان است و پول به تنهایی نمی تواند باعث خوشحالی شما شود.
🔻 ادامه در: https://www.khoshfekri.com/all/meaning-life-startup/
🆔 @khoshfekri
خوشفكری
آیا در کارتان احساس خوشبختی میکنید؟ - خوشفكری
درست است که یک کسبوکار نیاز به کسب درآمد دارد اما بسیاری از کارآفرینان بیش از اندازه به این پرسش فکر می کنند که آیا یک ایده کسبوکاری میتواند درآمد مناسب ایجاد کند یا نه. آنها چنان به یافتن پاسخ این پرسش برای ایده خود مشغول میشوند که فراموش میکنند یک…
🌀 نسبت طلایی نوآوری: راهنمای فیبوناچی برای تبدیل ایدهها به تغییرات بزرگ و تحولآفرین
دنباله فیبوناچی با زیبایی عمیق و هماهنگ خود، همچون پلی بین هنر، طبیعت و علم عمل میکند. این دنباله ریاضی که هر عدد آن جمع دو عدد قبلی است، به شکلی شگفتانگیز در پدیدههای طبیعی از چیدمان گلبرگها در گلها گرفته تا الگوی پوستههای صدف و کهکشانها دیده میشود. زیبایی فیبوناچی نه تنها در هماهنگی و نظم آن نهفته است، بلکه در توانایی آن برای انعکاس پیچیدگیهای جهان طبیعی به سادهترین و ظریفترین شکل ممکن است.
در این مقاله به بررسی دنباله فیبوناچی و الهامبخشی آن بر روی نوآوری پرداختهام و تلاش کردهام به بر اساس حکمت آن، نسبت طلایی نوآوری را توضیح دهم تا تلاشهایمان را در ایجاد نوآوری معنیدار و پایدار هدایت کنیم.
✍️ سهیل عباسی
⏰ مدت زمان مطالعه: ۵ دقیقه
🔻 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://www.khoshfekri.com/all/golden-rule-innovation/
🆔 @khoshfekri
دنباله فیبوناچی با زیبایی عمیق و هماهنگ خود، همچون پلی بین هنر، طبیعت و علم عمل میکند. این دنباله ریاضی که هر عدد آن جمع دو عدد قبلی است، به شکلی شگفتانگیز در پدیدههای طبیعی از چیدمان گلبرگها در گلها گرفته تا الگوی پوستههای صدف و کهکشانها دیده میشود. زیبایی فیبوناچی نه تنها در هماهنگی و نظم آن نهفته است، بلکه در توانایی آن برای انعکاس پیچیدگیهای جهان طبیعی به سادهترین و ظریفترین شکل ممکن است.
در این مقاله به بررسی دنباله فیبوناچی و الهامبخشی آن بر روی نوآوری پرداختهام و تلاش کردهام به بر اساس حکمت آن، نسبت طلایی نوآوری را توضیح دهم تا تلاشهایمان را در ایجاد نوآوری معنیدار و پایدار هدایت کنیم.
✍️ سهیل عباسی
⏰ مدت زمان مطالعه: ۵ دقیقه
🔻 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://www.khoshfekri.com/all/golden-rule-innovation/
🆔 @khoshfekri
خوشفكری
نسبت طلایی نوآوری: راهنمای فیبوناچی برای تبدیل ایدهها به تغییرات بزرگ و تحولآفرین - خوشفكری - ارزشآفرینی برای ایدهها و کمک…
در این مقاله به بررسی دنباله فیبوناچ و الهامبخشی آن بر روی نوآوری میپردازم و تلاش میکنم به بر اساس حکمت آن، نسبت طلایی نوآوری را بدست آورم تا تلاشهایمان را در ایجاد نوآوری معنیدار و پایدار هدایت کنیم.
🌱 شتابدهندهها با وجود مهاجرت هنوز به استارتآپها امیدوارند.
چالشها و فرصتهای شنابدهندهها در اکوسیستم استارتآپی ایران در گفتگوی مجله پیوست با سهیل عباسی، موسس خوشفکری، شتابدهنده تک، و عضو هیئت مدیره معاون نوآوری شتابدهنده همآوا بررسی شد.
🔻از اینجا بخوانید:
https://www.khoshfekri.com/all/iran-accelerators-challenges/
🆔 @khoshfekri
چالشها و فرصتهای شنابدهندهها در اکوسیستم استارتآپی ایران در گفتگوی مجله پیوست با سهیل عباسی، موسس خوشفکری، شتابدهنده تک، و عضو هیئت مدیره معاون نوآوری شتابدهنده همآوا بررسی شد.
🔻از اینجا بخوانید:
https://www.khoshfekri.com/all/iran-accelerators-challenges/
🆔 @khoshfekri
خوشفكری
چالشها و فرصتهای شتابدهندهها در اکوسیستم استارتآپی ایران - خوشفكری - ارزشآفرینی برای ایدهها و کمک رشد به استارتآپها
در مصاحبهای که با مجله پیوست داشتم به بررسی وضعیت اکوسیستم استارتآپی ایران و چالشهای موجود پرداختم. درباره فرآیند جذب سرمایه توسط شتابدهنده همآوا توضیح دادم و به نکاتی پیرامون مهاجرت تیمها و اهمیت هوش مصنوعی اشاره کردم.
🚀 نوآوری یا تقلید؟ 🚀
🎭 آیا استارتاپهای ما به جای ساختن آینده، در حال بازتکرار گذشته هستند؟
🌱 در مقاله جدیدم، به بررسی دلیل رکود نوآوری و سندرم کپیبرداری در استارتاپهای ایرانی میپردازم و توضیح میدهم چرا استارتاپها باید تمرکز خود را از گذشته به آینده تغییر دهند و کسبوکارهای آیندهنگرانه آینده ایجاد کنند. وقت آن رسیده که به جای تقلید، به دنبال ساختن آیندهای باشیم که ارزش جنگیدن دارد.
✍️ سهیل عباسی
⏰ زمان مطالعه ۸ دقیقه
🔻از اینجا بخوانید:
https://www.khoshfekri.com/all/copycat-startups-future-looking/
🆔 @khoshfekri
🎭 آیا استارتاپهای ما به جای ساختن آینده، در حال بازتکرار گذشته هستند؟
🌱 در مقاله جدیدم، به بررسی دلیل رکود نوآوری و سندرم کپیبرداری در استارتاپهای ایرانی میپردازم و توضیح میدهم چرا استارتاپها باید تمرکز خود را از گذشته به آینده تغییر دهند و کسبوکارهای آیندهنگرانه آینده ایجاد کنند. وقت آن رسیده که به جای تقلید، به دنبال ساختن آیندهای باشیم که ارزش جنگیدن دارد.
✍️ سهیل عباسی
⏰ زمان مطالعه ۸ دقیقه
🔻از اینجا بخوانید:
https://www.khoshfekri.com/all/copycat-startups-future-looking/
🆔 @khoshfekri
خوشفكری
چرا بیشتر استارتآپهای ایران کپی هستند و گذشته را بازتکرار میکنند؟ - خوشفكری
دلیل رکود نوآوری و سندروم کپیبرداری در استارتاپهای ایرانی چیست؟ چرا استارتاپهای ایران باید تمرکز خود را از گذشته به آینده تغییر دهند و نوآوریهایی متمرکز بر نیازهای آینده ایجاد کنند.
🔵 پیوند جنسیت، جامعه و کسبوکار در ایران: تحلیل جامعهشناختی از استعفای توییتری یک زن کارآفرین
🔸 استعفای علنی اخیر یک زن کارآفرین برجسته به نام «گلرخ داوران» در شهریور ۱۴۰۳ پس از اینکه چند سال سمت مدیرعاملی «اسنپ دکتر» – نسخه بازطراحیشده و بازسازیشده استارتاپ اولیهاش «هاسپیتل» – را برعهده داشت، منجر به موجی از واکنشهای عمومی قابل توجه در فضای کسبوکار ایران به ویژه در شبکههای اجتماعی درباره جایگاه زنان در نقشهای مدیریتی کسبوکار شد.
🔹 در حالی که دلایل دقیق استعفای او نامشخص است – خواه به دلیل احساس عدم قدردانی، اختلاف در چشمانداز یا نتیجه طبیعی ادغام استارتآپش با یک شرکت بزرگتر بوده باشد – واکنش جامعه به تصمیم او، مسائل ریشهداری را از فضای فرهنگی کسبوکاری ایران آشکار کرده که فراتر از عکس العمل به یک تصمیم فردی است.
🔸 استعفای عمومی او در شبکه ایکس (توییتر سابق) تصویری گویا از شرایط اجتماعی زنان کارمند و کارآفرین در ایران به دست ما داد. این رویداد فراتر از شخص، بازتاب جریانهای عمیقتر مردسالارانه، انتظارات اجتماعی و رابطه پرتنش میان تجدد و سنت در جامعه ماست. در این نوشته تلاش خواهم کرد تا از دیدگاه جامعهشناسی، فلسفه و مطالعات جنسیتی این اتفاق را بررسی کنم.
✍️ سهیل عباسی
⏰ زمان مطالعه ۸ دقیقه
🔻از اینجا بخوانید:
https://www.khoshfekri.com/all/intersection-gender-business-iran/
🆔 @khoshfekri
🔸 استعفای علنی اخیر یک زن کارآفرین برجسته به نام «گلرخ داوران» در شهریور ۱۴۰۳ پس از اینکه چند سال سمت مدیرعاملی «اسنپ دکتر» – نسخه بازطراحیشده و بازسازیشده استارتاپ اولیهاش «هاسپیتل» – را برعهده داشت، منجر به موجی از واکنشهای عمومی قابل توجه در فضای کسبوکار ایران به ویژه در شبکههای اجتماعی درباره جایگاه زنان در نقشهای مدیریتی کسبوکار شد.
🔹 در حالی که دلایل دقیق استعفای او نامشخص است – خواه به دلیل احساس عدم قدردانی، اختلاف در چشمانداز یا نتیجه طبیعی ادغام استارتآپش با یک شرکت بزرگتر بوده باشد – واکنش جامعه به تصمیم او، مسائل ریشهداری را از فضای فرهنگی کسبوکاری ایران آشکار کرده که فراتر از عکس العمل به یک تصمیم فردی است.
🔸 استعفای عمومی او در شبکه ایکس (توییتر سابق) تصویری گویا از شرایط اجتماعی زنان کارمند و کارآفرین در ایران به دست ما داد. این رویداد فراتر از شخص، بازتاب جریانهای عمیقتر مردسالارانه، انتظارات اجتماعی و رابطه پرتنش میان تجدد و سنت در جامعه ماست. در این نوشته تلاش خواهم کرد تا از دیدگاه جامعهشناسی، فلسفه و مطالعات جنسیتی این اتفاق را بررسی کنم.
✍️ سهیل عباسی
⏰ زمان مطالعه ۸ دقیقه
🔻از اینجا بخوانید:
https://www.khoshfekri.com/all/intersection-gender-business-iran/
🆔 @khoshfekri
خوشفكری
پیوند جنسیت، جامعه و کسبوکار در ایران: تحلیل جامعهشناختی از استعفای توییتری یک زن کارآفرین - خوشفكری
استعفای علنی اخیر یک زن کارآفرین برجسته به نام «گلرخ داوران» پس از اینکه چند سال سمت مدیرعاملی اسنپ دکتر را بر عهده داشت منجر به یک گفتمان عمومی قابل توجه در فضای کسبوکار ایران به ویژه در شبکههای اجتماعی درباره جایگاه زنان در نقشهای مدیریتی کسبوکار شد.
⁉️ نوکیا چرا ورشکست شد؟
🤳 این شرکت در اوایل دهه ۲۰۰۰ یکی از بزرگترین تولیدکنندگان گوشیهای همراه در جهان بود، اما از پذیرش سیستمعاملهای هوشمند مانند اندروید و iOS خودداری کرد و به سیستمعامل داخلی خود اعتماد کرد. در نهایت، این تصمیم منجر به شکست نوکیا در برابر رقبا و از دست دادن بازارهای بزرگ شد.
📸 کداک، شرکتی که دوربین دیجیتال را اختراع کرد، اما به دلیل تمرکز بیش از حد بر فیلمهای سنتی و عدم تمایل به تغییر، نتوانست از این نوآوری به درستی استفاده کند. مدیران این شرکت با اعتقاد به اینکه فیلمهای عکاسی سنتی همچنان ستون اصلی کسبوکار خواهند بود، از دیجیتالی شدن فاصله گرفتند و به مرور زمان، کداک جایگاه خود را در بازار از دست داد.
علت این شکستها، ابتلا به بیماری
«ما که نساختیمش» یا Not Invented Here Syndrome است.
🔹سندرم «ما که نساختیمش» چیست؟
یکی از بزرگترین موانع بر سر راه نوآوری در سازمانها، سندرم «ما که نساختیمش» است. این پدیده زمانی رخ میدهد که شرکتها تمایل دارند فقط به آنچه که خود ساختهاند اعتماد کنند و از ایدهها و منابع خارجی استفاده نکنند. این نگرش، مانع پذیرش نوآوریهای خارج از سازمان و استفاده از دانش بیرونی میشود، و در نهایت به رکود در سازمان منجر میشود.
🔸 ریشههای فرهنگی و احساسی سندرم «ما که نساختیمش»
سندرم «ما که نساختیمش» نه تنها در مسائل سازمانی، بلکه در ابعاد فرهنگی و روانشناختی ریشه دارد. بسیاری از سازمانها به دلیل تاریخچه موفقیتهایشان، دچار نوعی غرور سازمانی میشوند. مدیران این سازمانها احساس میکنند که تنها روشهای داخلی آنها موثر است چرا که جوابش را پس داده است. این نوع نگاه، اغلب به دلیل ترس از شکست و عدم اعتماد به ایدههای بیرونی به وجود میآید. ترس از ناشناختهها و عدم تمایل به پذیرش تغییرات، معمولاً منجر به ایجاد یک فرهنگ بسته و غیرمنعطف میشود. مدیرانی که دارای تجربههای طولانی در سازمانهای بزرگ هستند معمولا تمایل دارند از ریسکهای ناشی از عوامل ناشناخته و جدید دوری کنند و به جای پذیرش ایدههای نوآورانه، به همان روشهای قدیمی که در طی زمان جواب خود را پس دادهاند وفادار و پایبند باشند.
فرهنگ سازمانی هم در ایجاد این سندرم نقش کلیدی دارد. سازمانهایی که بر ارزشهای سنتی و ساختارهای سلسلهمراتبی متمرکز هستند، تمایل دارند از نوآوریهای بیرونی دوری کنند. این نوع فرهنگ باعث میشود که کارکنان و مدیران به ایدههای نوآورانه بیرونی اعتماد نکنند و تنها به محصولات و فرآیندهای داخلی بسنده کنند.
🔻ادامه متن در لینک زیر:
https://www.khoshfekri.com/all/not-invented-here-syndrome/
🆔 @khoshfekri
🤳 این شرکت در اوایل دهه ۲۰۰۰ یکی از بزرگترین تولیدکنندگان گوشیهای همراه در جهان بود، اما از پذیرش سیستمعاملهای هوشمند مانند اندروید و iOS خودداری کرد و به سیستمعامل داخلی خود اعتماد کرد. در نهایت، این تصمیم منجر به شکست نوکیا در برابر رقبا و از دست دادن بازارهای بزرگ شد.
📸 کداک، شرکتی که دوربین دیجیتال را اختراع کرد، اما به دلیل تمرکز بیش از حد بر فیلمهای سنتی و عدم تمایل به تغییر، نتوانست از این نوآوری به درستی استفاده کند. مدیران این شرکت با اعتقاد به اینکه فیلمهای عکاسی سنتی همچنان ستون اصلی کسبوکار خواهند بود، از دیجیتالی شدن فاصله گرفتند و به مرور زمان، کداک جایگاه خود را در بازار از دست داد.
علت این شکستها، ابتلا به بیماری
«ما که نساختیمش» یا Not Invented Here Syndrome است.
🔹سندرم «ما که نساختیمش» چیست؟
یکی از بزرگترین موانع بر سر راه نوآوری در سازمانها، سندرم «ما که نساختیمش» است. این پدیده زمانی رخ میدهد که شرکتها تمایل دارند فقط به آنچه که خود ساختهاند اعتماد کنند و از ایدهها و منابع خارجی استفاده نکنند. این نگرش، مانع پذیرش نوآوریهای خارج از سازمان و استفاده از دانش بیرونی میشود، و در نهایت به رکود در سازمان منجر میشود.
🔸 ریشههای فرهنگی و احساسی سندرم «ما که نساختیمش»
سندرم «ما که نساختیمش» نه تنها در مسائل سازمانی، بلکه در ابعاد فرهنگی و روانشناختی ریشه دارد. بسیاری از سازمانها به دلیل تاریخچه موفقیتهایشان، دچار نوعی غرور سازمانی میشوند. مدیران این سازمانها احساس میکنند که تنها روشهای داخلی آنها موثر است چرا که جوابش را پس داده است. این نوع نگاه، اغلب به دلیل ترس از شکست و عدم اعتماد به ایدههای بیرونی به وجود میآید. ترس از ناشناختهها و عدم تمایل به پذیرش تغییرات، معمولاً منجر به ایجاد یک فرهنگ بسته و غیرمنعطف میشود. مدیرانی که دارای تجربههای طولانی در سازمانهای بزرگ هستند معمولا تمایل دارند از ریسکهای ناشی از عوامل ناشناخته و جدید دوری کنند و به جای پذیرش ایدههای نوآورانه، به همان روشهای قدیمی که در طی زمان جواب خود را پس دادهاند وفادار و پایبند باشند.
فرهنگ سازمانی هم در ایجاد این سندرم نقش کلیدی دارد. سازمانهایی که بر ارزشهای سنتی و ساختارهای سلسلهمراتبی متمرکز هستند، تمایل دارند از نوآوریهای بیرونی دوری کنند. این نوع فرهنگ باعث میشود که کارکنان و مدیران به ایدههای نوآورانه بیرونی اعتماد نکنند و تنها به محصولات و فرآیندهای داخلی بسنده کنند.
🔻ادامه متن در لینک زیر:
https://www.khoshfekri.com/all/not-invented-here-syndrome/
🆔 @khoshfekri
خوشفكری
سندرم «ما که نساختیمش» چیست و چگونه موجب رکود سازمانها میشود؟ - خوشفكری - ارزشآفرینی برای ایدهها و کمک رشد به استارتآپها
در این مقاله قصد دارم خلاصهای از موضوعات مطرح شده در یکی از قسمتهای پادکست Innovation Meets Leadership که در آن به عنوان مهمان حضور داشتهام را به فارسی ارائه کنم. من به عنوان مهمان در این اپیزود ۲۸ از فصل سوم این پادکست حضور داشتم و درباره چالشهای نوآوری…
⚠️ نقدی بر سرمایهگذاران خطرپذیر ایرانی
✍️ سهیل عباسی
⏰ زمان مطالعه ۷ دقیقه
🔸 در گفتگوهای اخیرم با استارتاپهایی که موفق به برگزاری جلسهی با سرمایهگذاران بالقوه شدهاند (که این روزها در ایران موفقیتی بزرگ محسوب میشود)، شاهد تکرار یک پرسش عجیب و ناامیدکننده از سوی سرمایهگذاران بودهام: «چگونه مبلغی که به عنوان سرمایهگذاری درخواست میکنید را بازپرداخت خواهید کرد؟« یا « ثابت کنید مدل کسبوکارتان کار خواهد کرد و حتما به اهداف بلندپروازانهتان خواهید رسید.»
🔹بیایید چند لحظه مکث کنیم و این پرسشها را کالبدشکافی کنیم. اگر این بنیانگذاران با اطمینان قاطع پاسخها را میدانستند، آیا نمیرفتند سراغ بانکها را برای گرفتن وام؟ یا همه دار و ندار خود را نمیفروختند که خودشان سرمایهگذاری کنند و به کسی سهم ندهند؟
🔸سرمایهگذاری خطرپذیر یعنی پذیرش ریسک، حمایت از ایدههای جسورانه و اعتماد به نوآوری است. سرمایهگذاری خطرپذیر یعنی سرمایهگذاری روی پتانسیل، نه درخواست تضمین.
🔻 ادامه:
https://www.khoshfekri.com/all/iranian-vcs-are-you-killing-the-golden-goose-of-innovation/
🆔 @khoshfekri
✍️ سهیل عباسی
⏰ زمان مطالعه ۷ دقیقه
🔸 در گفتگوهای اخیرم با استارتاپهایی که موفق به برگزاری جلسهی با سرمایهگذاران بالقوه شدهاند (که این روزها در ایران موفقیتی بزرگ محسوب میشود)، شاهد تکرار یک پرسش عجیب و ناامیدکننده از سوی سرمایهگذاران بودهام: «چگونه مبلغی که به عنوان سرمایهگذاری درخواست میکنید را بازپرداخت خواهید کرد؟« یا « ثابت کنید مدل کسبوکارتان کار خواهد کرد و حتما به اهداف بلندپروازانهتان خواهید رسید.»
🔹بیایید چند لحظه مکث کنیم و این پرسشها را کالبدشکافی کنیم. اگر این بنیانگذاران با اطمینان قاطع پاسخها را میدانستند، آیا نمیرفتند سراغ بانکها را برای گرفتن وام؟ یا همه دار و ندار خود را نمیفروختند که خودشان سرمایهگذاری کنند و به کسی سهم ندهند؟
🔸سرمایهگذاری خطرپذیر یعنی پذیرش ریسک، حمایت از ایدههای جسورانه و اعتماد به نوآوری است. سرمایهگذاری خطرپذیر یعنی سرمایهگذاری روی پتانسیل، نه درخواست تضمین.
🔻 ادامه:
https://www.khoshfekri.com/all/iranian-vcs-are-you-killing-the-golden-goose-of-innovation/
🆔 @khoshfekri
در فضای کسبوکارهای نوین ایران، مدتی است با شعارهایی مثل «رسیدن به افتصاد سه تریلیون دلاری» یا «اگر سخت کار کنیم ایران به شدت موفقتر از اروپا میشود» مواجهایم. اما واقعیت این است که این روایتها که فاقد هرگونه چارچوب نظری هستند اغلب به ابزاری برای بهرهکشی و بیتوجهی به کرامت و فردیت انسانها تبدیل شدهاند.
واقعاً چه کسی پشت بلندگوست؟ آیا نجات کشور به هر قیمتی، وظیفه اخلاقی ماست؟ یا فقط بازیچهای برای فراموشی خواستههای واقعی و دادن آدرسهای غلط، بیعملی و سکوت در برابر مسائل و مشکلات عمیق؟
https://www.khoshfekri.com/all/startup-messiah-false-hope/
🆔 @khoshfekri
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
خوشفكری
امید کاذب: افیون جامعه کسبوکاری ایران - خوشفكری - ارزشآفرینی برای ایدهها و کمک رشد به استارتآپها
در این مقاله از خوشفکری، به نقد ریشهای امید واهی و شعارهای انگیزشی در اکوسیستم استارتاپی ایران میپردازیم؛ از کمپینهای ۵ صبحیها تا وعدههای غیرواقعی افزایش GDP. با نگاهی فلسفی و انتقادی، مرز باریک میان انگیزهبخشی و بهرهکشی را واکاوی کرده و میپرسیم:…
یا از آنها خواستهاید در یک ارائه آسانسوری ۳۰ ثانیه شرکت را معرفی کنند؟
اگر از ۵ نفر بپرسید، احتمالاً ۵ جواب متفاوت خواهید گرفت! و این یعنی: عدم همراستایی.
در یادداشت جدیدی در «خوشفکری»، سهیل عباسی پیشنهاد میکند که زمان آن رسیده که یک نقش جدید، جدی و راهبردی وارد تیمهای ارشد شود:
مدیر ارشد همراستایی یا به اختصار ماهر (Chief Alignment Officer - CAO)
ماهر کسی است که مطمئن میشود:
- اهداف تیمها با چشمانداز کل همراستا باشد
- «ارزشها» فقط شعار نباشند
- همه بدانند چرا اینجا هستند و چه نقشی در موفقیت شرکت دارند
- تیمها به جای حرکت در جزایر جداگانه، در مسیر مشترک حرکت کنند
این نقش تجملاتی نیست بلکه یک جایگاه استراتژیک در ساختار رهبری مدرن است. نقشی که در دنیای پیچیده و پرشتاب امروز، نبودش میتواند هزینههای سنگینی داشته باشد.
اگر شما هم تجربهای در این زمینه دارید، یا فکر میکنید تیمتان به یک «ماهر» نیاز دارد، حتماً نظرتان را با ما در میان بگذارید.
🆔 @khoshfekri
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
خوشفكری
چرا هر شرکتی به یک مدیر ارشد همراستایی یا (ماهر) نیاز دارد؟ - خوشفكری - ارزشآفرینی برای ایدهها و کمک رشد به استارتآپها
وقتی کسی مسئول همراستایی در سازمان نیست، چشمانداز محو میشود و مسیر از دست میرود. در این یادداشت، سهیل عباسی از تجربهی مستقیمش مینویسد و پیشنهاد میدهد نقش جدیدی در هیئتمدیرهها تعریف شود: «مدیر ارشد همراستایی».
تراژدی سرمایهگذاری خطرپذیر در ایران: آنچه بر سر کارآفرینی فناورانه آمده است.
(بخش اول)
✍️ سهیل عباسی
ویسیهای ایرانی در سالهای اخیر بیشتر در حال اجرای تئاتر سرمایهگذاری بوده اند تا انجام عملی سرمایهگذاری. یعنی تمام ساختار دارد «نمایش» نوآوری و سرمایهگذاری میدهد، اما سرمایهگذاری واقعی بسیار محدود است و استارتاپهای تازه کار، اولین قربانیان این درام تراژیک هستند.
یکی از تبعات منفی و آسیبزای بیعملی و ناکارآمدی شرکتهای تخصصی سرمایهگذاری خطرپذیر، اجبار کارآفرینان به رفتن به سمت منابع و روشهای دیگر تامین مالیست، البته از سر ناچاری.
اشتباه استارتاپها: انتخاب «سرمایهدار»، نه «سرمایهگذار»
کارآفرین در ایران در شرایط عادی تصمیم نمیگیرد؛ بلکه همواره در شرایط بقا باید تصمیم بگیرد. وقتی حقوق تیم عقب میافتد، سرمایه موجود تمام میشود و بازار بیثبات است، تورم سر به فلک کشیده و بنیان اقتصادی جامعه متزلزل شده، فضای تصمیمگیری تغییر میکند. پس یک انتخاب ظاهراً منطقی پیشرویش قرار میگیرد: «برو پول را از هر که پول دارد بگیر. بعداً سر فرصت همه چیز را درست میکنی» که این همان توهم خطرناک و خطایی است که بسیاری از بنیانگذاران اوایل مسیر مرتکب میشوند. آنها فکر میکنند پول با دانش و خرد یکی است. نه، نیست. پولی که همراه تجربه زیسته ساختن نباشد، معمولاً دو چیز را وارد شرکت میکند:
تصمیمهای اشتباه آن هم با اعتمادبهنفس بالا
انتظارات نامربوط
وقتی کسی هرگز تا ساعت سه صبح با اضطراب جریان نقدی خوابش نبرده باشد و هفت صبح دوباره پشت میز کارش نرفته باشد چطور میتواند درباره مسیرهای مبهم و چندوجهی نوآوری قضاوت کند؟
متاسفانه بارها دیدهام استارتاپها در لحظهی نیاز مالی، حساسترین انتخاب خود را با کمترین وسواس انجام میدهند. سرمایهگذار را بر اساس «این پول را همین حالا میدهد یا نه» انتخاب میکنند، نه بر اساس اینکه:
این افراد توان تصمیمسازی در شرایط مبهم را دارد؟
سرعت یادگیریشان بالاست؟
قواعد و اصول کار را می دانند؟
درک میکند بازار هنوز شکل نگرفته و نیاز به آزمایش دارد؟
از بنیانگذار توقع معجزه بدون داده ندارد؟
و مهمتر از همه: آیا چنین افرادی، حق دارد به یک کارآفرین خط بدهد؟ واقعا خیلیها این حق را ندارند اما چون پول دارند دچار توهم دانستن شدهاند و به همین دلیل است که ۹۰٪ سرمایهگذاران ارزشی اضافه نمیکنند و حتی بعضی ها هم ارزش منفی تزریق میکنند.
سرمایهگذاری که فقط در محیطهای امنِ سازمانهای بزرگ کار کرده، ماهیت «ابهام» را درک نمیکند و نمیپذیرد. همه چیز را از ابتدا شفاف و مشخص میخواهد. و نمیداند که: استارتاپ، پرواز در تاریکی شب است؛ نه راه رفتن زیر نور خورشید.
بنابراین او کسی را میخواهد که به او بگوید راه سریع رسیدن به موفقیت کدام است، در حالیکه هیچ کسی پاسخ این سوال را نمیداند به جز بازار. که اگر کسی این را بداند خودش انجام میدهد. و همین یک مشکل دیگر ایجاد میکند: «مشاوران مسئولیتگریز»
سرمایهگذاری که توهم موفقیت یک شبه دارد در جستجوی آب حیات کسبوکاری که در آن سرمایهگذاری کرده است به هر آشنا و غرببهای روی میاندازد. و خیلی زود افرادی را هم پیدا میکند دارای مدارک MBA و DBA و خارجرفته و … که مدعی دانستن همه چیز هستند. اما متاسفانه آن افراد به دلیل اینکه خودشان مسئولیتی در کار ندارند و به اصطلاح پوستی در بازی ندارند، هر حرف مربوط و نامربوطی را به عنوان نسخه نهایی و قطعی رسیدن به موفقیت بیان میکنند، چون در بطن کار نبوده و نیستند و کانتکست آن را درک نکرده اند، از دورِ گود، انواع توصیه برای لنگکردن مطرح میکنند. البته در جامعه ما، یک جنبه دردناک دیگر هم دارد و آن این است که معمولا این مشاوران که بوی کباب به مشامشان خورده برای اینکه چیزی گیر خودشان بیاید، اقدامات و تلاشهای انجام شده توسط بنیانگذاران را مدام بیارزش و ناچیز جلوه میدهند.
خطر پنهان سرمایهگذاران غیرخطرپذیر
خطر این افراد این نیست که کمک نمیکنند. خطرشان این است که کمک اشتباه میکنند. آنها مدام میگویند: کیفیت را بهتر کن، سریعتر محصول بده، کمتر هزینه کن. اما این سه جمله اگرچه معقول بهنظر میرسند اما در دنیای واقعی استارتاپها سه پیکان متضاد هستند. کسی که طعم ساختن برند و محصول از صفر را نچشیده باشد، هرگز درک نمیکند این سه گزاره همیشه همزمان محققشدنی نیستند.
واقعیت تلخ این است: پولِ سرمایهگذارِ ناآگاه همیشه ارزان وارد میشود ولی گران خارج میشود.
🔹 ادامه این نوشته را بخوانید.
🆔 @khoshfekri
(بخش اول)
✍️ سهیل عباسی
ویسیهای ایرانی در سالهای اخیر بیشتر در حال اجرای تئاتر سرمایهگذاری بوده اند تا انجام عملی سرمایهگذاری. یعنی تمام ساختار دارد «نمایش» نوآوری و سرمایهگذاری میدهد، اما سرمایهگذاری واقعی بسیار محدود است و استارتاپهای تازه کار، اولین قربانیان این درام تراژیک هستند.
یکی از تبعات منفی و آسیبزای بیعملی و ناکارآمدی شرکتهای تخصصی سرمایهگذاری خطرپذیر، اجبار کارآفرینان به رفتن به سمت منابع و روشهای دیگر تامین مالیست، البته از سر ناچاری.
اشتباه استارتاپها: انتخاب «سرمایهدار»، نه «سرمایهگذار»
کارآفرین در ایران در شرایط عادی تصمیم نمیگیرد؛ بلکه همواره در شرایط بقا باید تصمیم بگیرد. وقتی حقوق تیم عقب میافتد، سرمایه موجود تمام میشود و بازار بیثبات است، تورم سر به فلک کشیده و بنیان اقتصادی جامعه متزلزل شده، فضای تصمیمگیری تغییر میکند. پس یک انتخاب ظاهراً منطقی پیشرویش قرار میگیرد: «برو پول را از هر که پول دارد بگیر. بعداً سر فرصت همه چیز را درست میکنی» که این همان توهم خطرناک و خطایی است که بسیاری از بنیانگذاران اوایل مسیر مرتکب میشوند. آنها فکر میکنند پول با دانش و خرد یکی است. نه، نیست. پولی که همراه تجربه زیسته ساختن نباشد، معمولاً دو چیز را وارد شرکت میکند:
تصمیمهای اشتباه آن هم با اعتمادبهنفس بالا
انتظارات نامربوط
وقتی کسی هرگز تا ساعت سه صبح با اضطراب جریان نقدی خوابش نبرده باشد و هفت صبح دوباره پشت میز کارش نرفته باشد چطور میتواند درباره مسیرهای مبهم و چندوجهی نوآوری قضاوت کند؟
متاسفانه بارها دیدهام استارتاپها در لحظهی نیاز مالی، حساسترین انتخاب خود را با کمترین وسواس انجام میدهند. سرمایهگذار را بر اساس «این پول را همین حالا میدهد یا نه» انتخاب میکنند، نه بر اساس اینکه:
این افراد توان تصمیمسازی در شرایط مبهم را دارد؟
سرعت یادگیریشان بالاست؟
قواعد و اصول کار را می دانند؟
درک میکند بازار هنوز شکل نگرفته و نیاز به آزمایش دارد؟
از بنیانگذار توقع معجزه بدون داده ندارد؟
و مهمتر از همه: آیا چنین افرادی، حق دارد به یک کارآفرین خط بدهد؟ واقعا خیلیها این حق را ندارند اما چون پول دارند دچار توهم دانستن شدهاند و به همین دلیل است که ۹۰٪ سرمایهگذاران ارزشی اضافه نمیکنند و حتی بعضی ها هم ارزش منفی تزریق میکنند.
سرمایهگذاری که فقط در محیطهای امنِ سازمانهای بزرگ کار کرده، ماهیت «ابهام» را درک نمیکند و نمیپذیرد. همه چیز را از ابتدا شفاف و مشخص میخواهد. و نمیداند که: استارتاپ، پرواز در تاریکی شب است؛ نه راه رفتن زیر نور خورشید.
بنابراین او کسی را میخواهد که به او بگوید راه سریع رسیدن به موفقیت کدام است، در حالیکه هیچ کسی پاسخ این سوال را نمیداند به جز بازار. که اگر کسی این را بداند خودش انجام میدهد. و همین یک مشکل دیگر ایجاد میکند: «مشاوران مسئولیتگریز»
سرمایهگذاری که توهم موفقیت یک شبه دارد در جستجوی آب حیات کسبوکاری که در آن سرمایهگذاری کرده است به هر آشنا و غرببهای روی میاندازد. و خیلی زود افرادی را هم پیدا میکند دارای مدارک MBA و DBA و خارجرفته و … که مدعی دانستن همه چیز هستند. اما متاسفانه آن افراد به دلیل اینکه خودشان مسئولیتی در کار ندارند و به اصطلاح پوستی در بازی ندارند، هر حرف مربوط و نامربوطی را به عنوان نسخه نهایی و قطعی رسیدن به موفقیت بیان میکنند، چون در بطن کار نبوده و نیستند و کانتکست آن را درک نکرده اند، از دورِ گود، انواع توصیه برای لنگکردن مطرح میکنند. البته در جامعه ما، یک جنبه دردناک دیگر هم دارد و آن این است که معمولا این مشاوران که بوی کباب به مشامشان خورده برای اینکه چیزی گیر خودشان بیاید، اقدامات و تلاشهای انجام شده توسط بنیانگذاران را مدام بیارزش و ناچیز جلوه میدهند.
خطر پنهان سرمایهگذاران غیرخطرپذیر
خطر این افراد این نیست که کمک نمیکنند. خطرشان این است که کمک اشتباه میکنند. آنها مدام میگویند: کیفیت را بهتر کن، سریعتر محصول بده، کمتر هزینه کن. اما این سه جمله اگرچه معقول بهنظر میرسند اما در دنیای واقعی استارتاپها سه پیکان متضاد هستند. کسی که طعم ساختن برند و محصول از صفر را نچشیده باشد، هرگز درک نمیکند این سه گزاره همیشه همزمان محققشدنی نیستند.
واقعیت تلخ این است: پولِ سرمایهگذارِ ناآگاه همیشه ارزان وارد میشود ولی گران خارج میشود.
🔹 ادامه این نوشته را بخوانید.
🆔 @khoshfekri
خوشفكری
تراژدی سرمایهگذاری خطرپذیر در ایران: آنچه بر سر کارآفرینی فناورانه آمده است. - خوشفكری
بهجای سرمایهگذاری خطرپذیر در ایران، نمایش ریسک داریم. سرمایه به طلا و ملک میرود، استارتاپ به حاشیه. این یادداشت از تجربه میگوید و چند هشدار و توصیه به کارآفرینان.