🖋 استراتژی مشروطه خواهی برای سرنگونی: دفاع مشروع، مبارزه مسلحانه یا مبارزه بدون خشونت؟
پرهیز از خشونت، عدم خشونت، مبارزه بیخشونت یا مبارزه خشونتپرهیز را میتوان ترمز قیام برای سرنگونی دانست.
عمل بیضرر بودن برای خود و دیگر افراد تحت هر شرایطی است؛
خطای مبارزه بدون خشونت، پذیرفتن ظلمی است که مدافعان این استراتژی، پاسخی برای « چگونگی تحقق انقلاب ملی بدون کاربرد خشونت» ندارند.
آنها در شعار عدم خشونت را گزینهای متفاوت از تسلیم شدن در مقابل ظلم یا مقابله مسلحانه با ظلم میدانند، اما در عمل پذیرفتن ظلم را با انفعال اجتماعی تجویز میکنند.
فعالان عدم خشونت مدعی استفاده از روشهای مختلفی برای ایجاد تغییرات اجتماعی هستند که شامل آموزش و ترغیب کردن، نافرمانی مدنی (انجام ندادن قوانین خاصی که توسط حکومت وضع شدهاند)، مبارزه منفی، فعالیت سیاسی غیرخشن، و ارتباط با عموم مردم از طریق رسانهها میباشد.
اما آنها هیچگاه به این پرسش پاسخ ندادهاند که راه مبارزه با سرکوب نظامی توسط رژیمهای دیکتاتور و مسلح چیست؟ و یک رژیم مسلح که ترسی از سرکوب و کشتار مردم ندارد چیست؟
در مقابل، گروههای تجزیه طلب و مسلحانه، با استراتژی سرنگونی به هر قیمت و وسیله، بیشترین کمک را به استفاده بدون حد و مرز رژیمهای پلیسی از خشونت و سرکوب مسلحانه میکنند.
مرز مشروطه خواهی، مرز بین این دوگانه است و راهبرد مبارزه آنها برای سرنگونی جمهوری اسلامی.
ما با نفی #مبارزه_مسلحانه مجاهدین و تجزیه طلبان و نقد مبارزه بدون خشونت منفعلان، راهبرد خشونت متحد مدنی و استراتژی #دفاع_مشروع را تنها کلید سرنگونی با حفظ حداکثر حقوق مردم، میدانیم.
#خودنویس
#یادداشتهای_یک_مشروطهخواه
پرهیز از خشونت، عدم خشونت، مبارزه بیخشونت یا مبارزه خشونتپرهیز را میتوان ترمز قیام برای سرنگونی دانست.
عمل بیضرر بودن برای خود و دیگر افراد تحت هر شرایطی است؛
خطای مبارزه بدون خشونت، پذیرفتن ظلمی است که مدافعان این استراتژی، پاسخی برای « چگونگی تحقق انقلاب ملی بدون کاربرد خشونت» ندارند.
آنها در شعار عدم خشونت را گزینهای متفاوت از تسلیم شدن در مقابل ظلم یا مقابله مسلحانه با ظلم میدانند، اما در عمل پذیرفتن ظلم را با انفعال اجتماعی تجویز میکنند.
فعالان عدم خشونت مدعی استفاده از روشهای مختلفی برای ایجاد تغییرات اجتماعی هستند که شامل آموزش و ترغیب کردن، نافرمانی مدنی (انجام ندادن قوانین خاصی که توسط حکومت وضع شدهاند)، مبارزه منفی، فعالیت سیاسی غیرخشن، و ارتباط با عموم مردم از طریق رسانهها میباشد.
اما آنها هیچگاه به این پرسش پاسخ ندادهاند که راه مبارزه با سرکوب نظامی توسط رژیمهای دیکتاتور و مسلح چیست؟ و یک رژیم مسلح که ترسی از سرکوب و کشتار مردم ندارد چیست؟
در مقابل، گروههای تجزیه طلب و مسلحانه، با استراتژی سرنگونی به هر قیمت و وسیله، بیشترین کمک را به استفاده بدون حد و مرز رژیمهای پلیسی از خشونت و سرکوب مسلحانه میکنند.
مرز مشروطه خواهی، مرز بین این دوگانه است و راهبرد مبارزه آنها برای سرنگونی جمهوری اسلامی.
ما با نفی #مبارزه_مسلحانه مجاهدین و تجزیه طلبان و نقد مبارزه بدون خشونت منفعلان، راهبرد خشونت متحد مدنی و استراتژی #دفاع_مشروع را تنها کلید سرنگونی با حفظ حداکثر حقوق مردم، میدانیم.
#خودنویس
#یادداشتهای_یک_مشروطهخواه
🖋 هفده شهریور میدان ژاله؛ سرکوب یا دفاع از امنیت ملی؟
جعل روایت رخدادهای پیش از فتنه ۵۷ توسط چهار ضلع « اسلامگراها به رهبری خمینی، کمونیستهای اسلام نمای مسلح مجاهدین خلق به رهبری رجوی، چپهای کمونیست فدایی خلق و پیکار و... و ملیگراهای جبههی ملی و نهضتآزادی به رهبری بختیار و بازرگان» موضوعی است که مورد تغافل مبارزان مشروطهخواه داخل و خارج بوده است.
امسال برای اولین بار بود که بازروایی مقابله با فتنه مصدق در ۲۸ مرداد و خدشه به دروغی به نام کودتا، ضربهای بر ماشین جعل اهالی فتنه ۵۷ وارد کرد.
ایونت #هفدهم_شهریور و جعل روایی کشتار عظیم شورشیان ۵۷ توسط ارتش پهلوی، یکی از این موضوعات است که با خطای انکار کشتار، ادعای مجعول شورشیان را اثبات کرده است.
مقابله هفدهم شهریور در میدان ژاله، امر طبیعی سرکوب شورش توسط حکومت مستقر بوده است. اصل سرکوب شورش و اقدام برای براندازی، موضوعی پذیرفته شده در عرف بینالمللی است. زمانی سرکوب خشن و با سلاح گرم انجام میشود که شورشیان با هدف سرنگونی و ابزار گرم، به میدان میآیند. پس سرکوب متناسب با شورش، نه تنها #دفاع_مشروع بلکه وظیفه حکومت میباشد.
منطقا سرکوب عوامل ترور و انفجار و کشتار مانند مجاهدین خلق و فدائیان اسلام که سلاح به دست گرفته بودند، مشروع و الزامی میباشد. در غیر این صورت باید حکومت منتظر ترورهای متعدد مردم بیگناه و سران خود باشد؛ تنها قید و تفاوت بین حکومت پهلوی و جمهوری اسلامی، نوع میزان حمایت مردم از حکومت و نظام سیاسی مستقر است.
حتی از این منظر، سرکوب اقدامات تروریستی مجاهدین خلق در سالهای ۵۹ تا ۶۸، توسط جمهوری اسلامی، با توجه به ماهیت اقدامات مجاهدین خلق در قبل و بعد فتنه ۵۷، مشروع و قابل دفاع است.
همچنین با توجه به خواستگاه حداکثری مردم برای مطالبه تغییر نظام سیاسی، #دفاع_مشروع مبارزان امروز علیه رژیم جمهوری اسلامی نیز مشروع است.
#خودنویس
#یادداشتهای_یک_مشروطهخواه
جعل روایت رخدادهای پیش از فتنه ۵۷ توسط چهار ضلع « اسلامگراها به رهبری خمینی، کمونیستهای اسلام نمای مسلح مجاهدین خلق به رهبری رجوی، چپهای کمونیست فدایی خلق و پیکار و... و ملیگراهای جبههی ملی و نهضتآزادی به رهبری بختیار و بازرگان» موضوعی است که مورد تغافل مبارزان مشروطهخواه داخل و خارج بوده است.
امسال برای اولین بار بود که بازروایی مقابله با فتنه مصدق در ۲۸ مرداد و خدشه به دروغی به نام کودتا، ضربهای بر ماشین جعل اهالی فتنه ۵۷ وارد کرد.
ایونت #هفدهم_شهریور و جعل روایی کشتار عظیم شورشیان ۵۷ توسط ارتش پهلوی، یکی از این موضوعات است که با خطای انکار کشتار، ادعای مجعول شورشیان را اثبات کرده است.
مقابله هفدهم شهریور در میدان ژاله، امر طبیعی سرکوب شورش توسط حکومت مستقر بوده است. اصل سرکوب شورش و اقدام برای براندازی، موضوعی پذیرفته شده در عرف بینالمللی است. زمانی سرکوب خشن و با سلاح گرم انجام میشود که شورشیان با هدف سرنگونی و ابزار گرم، به میدان میآیند. پس سرکوب متناسب با شورش، نه تنها #دفاع_مشروع بلکه وظیفه حکومت میباشد.
منطقا سرکوب عوامل ترور و انفجار و کشتار مانند مجاهدین خلق و فدائیان اسلام که سلاح به دست گرفته بودند، مشروع و الزامی میباشد. در غیر این صورت باید حکومت منتظر ترورهای متعدد مردم بیگناه و سران خود باشد؛ تنها قید و تفاوت بین حکومت پهلوی و جمهوری اسلامی، نوع میزان حمایت مردم از حکومت و نظام سیاسی مستقر است.
حتی از این منظر، سرکوب اقدامات تروریستی مجاهدین خلق در سالهای ۵۹ تا ۶۸، توسط جمهوری اسلامی، با توجه به ماهیت اقدامات مجاهدین خلق در قبل و بعد فتنه ۵۷، مشروع و قابل دفاع است.
همچنین با توجه به خواستگاه حداکثری مردم برای مطالبه تغییر نظام سیاسی، #دفاع_مشروع مبارزان امروز علیه رژیم جمهوری اسلامی نیز مشروع است.
#خودنویس
#یادداشتهای_یک_مشروطهخواه