وقتی جهانِ هستی میخواد یه شروع دوباره بهت بده، معمولاً با یک پایان شروع میشه. پس درهای بسته زندگیت یک نشونن. نشونه این که یه جای دیگه یه در بهتر برات باز میشه. امیدت رو از دست نده.
عاشقی بداقبالم نه میتوانم به سویت بیایم و نه میتوانم به خودم برگردم.
دلم بر من شوریده است…
-محمود درویش
دلم بر من شوریده است…
-محمود درویش
Ham Ghafas
Alireza Ghorbani
(*غمِغلیظ)
قربانی جان رحم میکردی،
آهنگ جدید اونم پاییز؟!
دل غریبِ مرا اگر تو دل ندهی،
زمانه میشکند ...
@khiyaletohi
قربانی جان رحم میکردی،
آهنگ جدید اونم پاییز؟!
دل غریبِ مرا اگر تو دل ندهی،
زمانه میشکند ...
@khiyaletohi
ولی قشنگترین متن ادبی تاریخ که شنیدم میگه: غمگینت خواهند کرد؛ بسیار غمگین. آن وقت حتما مرا به یاد خواهی آورد.
خیلی باید قوی باشی
هم کار کنی هم ورزش کنی
هم تلاش کنی روانت رو سالم نگه داری
هم خوب بپوشی خوشتیپ باشی
هم ضربه خورده باشی و عوض نشده باشی و شخصیتت رو حفظ کنی
اگه اینارو در خودت داری قدر خودت رو بدون چون تو به هرچی که میخوای میرسی🌱
هم کار کنی هم ورزش کنی
هم تلاش کنی روانت رو سالم نگه داری
هم خوب بپوشی خوشتیپ باشی
هم ضربه خورده باشی و عوض نشده باشی و شخصیتت رو حفظ کنی
اگه اینارو در خودت داری قدر خودت رو بدون چون تو به هرچی که میخوای میرسی🌱
امشب داشتم نزار قبانی میخواندم. به اینجا رسیدم. "چرا تو؟ تنها تو؟ چرا تنها تو از میان آدمیان هندسهی حیات مرا در هم میریزی؟ پا برهنه به جهان کوچکم وارد میشوی، در را میبندی و من اعتراضی نمیکنم؟ چرا تنها تو را دوست دارم و میخواهم؟". انگار دارد از خودش سوالی میپرسد که بیمهابا با دلش سرجنگ را باز کند. از آن دست کلمهها که انسان را در بینهایت میغلطاند. میتواند تو را ببرد به جایی از زندگی که هیچ جوابی برایش نداری. انگار لبه دنیا ایستاده ای و به چیزی فکر میکنی که ندانستنش هم برایت شیرین است... 🕊️
• مهدی پور عبادی
• مهدی پور عبادی
برمیگرده عزیزم؛ مطمئن باش ،برمیگرده درست همونجایی که تو انقدر درگیر خودتی که اونو یادت رفته.
گفتم: تو پاریس را نمیشناسی،
زیباترین شهر دنیاست.
گفت: زیباترین شهرِ دنیا،
شهریست که در آن خوشبخت باشی!
زیباترین شهر دنیاست.
گفت: زیباترین شهرِ دنیا،
شهریست که در آن خوشبخت باشی!
نفس کشیدن،
از جایی سخت میشه که،
نخوای با سرنوشتت کنار بیای، اونجاست که میفهمی جنگیدن با تقدیر، آدم رو افسرده میکنه،
یه روزی که خیلی هم دور نیست میشینی زندگیت رو جمع و تفریق میکنی و میبینی، که یه عالمه آرزو رو دستت مونده، با یه عالمه حرف توی این سال ها،
دونه دونه توی خودت ریختی،
از جایی سخت میشه که،
نخوای با سرنوشتت کنار بیای، اونجاست که میفهمی جنگیدن با تقدیر، آدم رو افسرده میکنه،
یه روزی که خیلی هم دور نیست میشینی زندگیت رو جمع و تفریق میکنی و میبینی، که یه عالمه آرزو رو دستت مونده، با یه عالمه حرف توی این سال ها،
دونه دونه توی خودت ریختی،
به نظرم هممون باید یاد بگیریم به "اندازهی آدما" دست نزنیم؛ همه قرار نیست با کیفیت باشن. باید اجازه بدیم هرکسی کیفیته خودشو داشته باشه. توقعمون رو ازشون در حد خودشون نگهداریم و بدونیم که بیشتر توقع داشتنه ازشون و بیشتر زوم کردنه روشون فقط باعث بیشتر بیرون زدنه بی کیفیتیشون میشه! امیدوارم یاد بگیریم.
-یک دیوانه | یادداشتهاییکدیوانه
-یک دیوانه | یادداشتهاییکدیوانه