Forwarded from اتچ بات
در مقدمه کتاب #تی_تری یا #تی_سه نقل از #جامع_الاسرار آوردیم.
روزی امام فخر رازی را دیدند که #می گریست از سبب آن #پرسیدند، گفت:مساله ای بود که #سی سال آن را باور داشتم وامروز بر من روشن شد که #خطایی کردم!! حال بر آن می گریم که نکند همه #باورهای من چنین باشد.
باور اولین، تاثیرگذارترین وقویترین #اطلاعات است که در ناخودآگاه ما ثبت شده است.
روند پیشرفت ما در حوزه های مختلف به باور ما بستگی دارد پس👇
به کشف باورهای خود همت گماریم وباورهایی که برای ما ایجاد محدودیت وتنگنا کرده را خنثی کنیم.
با باورهایی که #کشف کردیم پیشنهاد میشود به این صورت #اقدام کنید👇
🌹لیست باورهایتان را در هر حوزه ای که فعلا شما را به #چالش کشیده وتوان انرژیتان را گرفته بنویسید.
🌹باورهای #مرکزی را جدا کنید.
🌹به باورهای مرکزی از صفر تا ده نمره دهید. ۱۰ یعنی شدیدترین حالت و صفر یعنی در شما وجود ندارد.
🌹ده #باوری که خیلی قوی است را جدا کنید. هر کدام را روی یک کاغذ بنویسید.
🌹برای هر #باور سه روز وقت (بگذارید و در این سه روز احساسات وخاطرات مربوط به باور را ثبت شود که بعدا کار کنید
🌹 بعد سهروز شدت را بسنجید اگر صفر نشده بود #مجددا کار کنید.
🌹 سپس به سراغ باور بعدی بروید. در #یک ماه شما 10باور اساسی را در خودتان حذف کرده اید. حذف این باورها موجب #کاهش شدت باورهای دیگر میشود.
حذف باورها به روش #تی_تری و #ای_اف_تی امکان پذیر است.
توضیحی بر #ای_اف_تی از زبان متخصص ای اف تی #نیک اورتر👇
@kheradedaroun
روزی امام فخر رازی را دیدند که #می گریست از سبب آن #پرسیدند، گفت:مساله ای بود که #سی سال آن را باور داشتم وامروز بر من روشن شد که #خطایی کردم!! حال بر آن می گریم که نکند همه #باورهای من چنین باشد.
باور اولین، تاثیرگذارترین وقویترین #اطلاعات است که در ناخودآگاه ما ثبت شده است.
روند پیشرفت ما در حوزه های مختلف به باور ما بستگی دارد پس👇
به کشف باورهای خود همت گماریم وباورهایی که برای ما ایجاد محدودیت وتنگنا کرده را خنثی کنیم.
با باورهایی که #کشف کردیم پیشنهاد میشود به این صورت #اقدام کنید👇
🌹لیست باورهایتان را در هر حوزه ای که فعلا شما را به #چالش کشیده وتوان انرژیتان را گرفته بنویسید.
🌹باورهای #مرکزی را جدا کنید.
🌹به باورهای مرکزی از صفر تا ده نمره دهید. ۱۰ یعنی شدیدترین حالت و صفر یعنی در شما وجود ندارد.
🌹ده #باوری که خیلی قوی است را جدا کنید. هر کدام را روی یک کاغذ بنویسید.
🌹برای هر #باور سه روز وقت (بگذارید و در این سه روز احساسات وخاطرات مربوط به باور را ثبت شود که بعدا کار کنید
🌹 بعد سهروز شدت را بسنجید اگر صفر نشده بود #مجددا کار کنید.
🌹 سپس به سراغ باور بعدی بروید. در #یک ماه شما 10باور اساسی را در خودتان حذف کرده اید. حذف این باورها موجب #کاهش شدت باورهای دیگر میشود.
حذف باورها به روش #تی_تری و #ای_اف_تی امکان پذیر است.
توضیحی بر #ای_اف_تی از زبان متخصص ای اف تی #نیک اورتر👇
@kheradedaroun
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#جرالد ادلمن گفته است تعداد مدارهای عصبی ممکن در مغز ده و #یک میلیون صفربه دنبال آن است، در نظر داشته باشید که تعداد ذرات کائنات شناخته شده درحدود ده و #هفتاد ونه صفر به دنبال آن برآورد شده است؟؟!!!
پس چرا نوع بشر در پیچاپیچ #مساله و #مانع گیر افتاده وسطح #هوشیاری خود را از دست داده؟؟!
آیا #سبک زندگی هر کس بر روی جسم، ذهن، روان وآگاهی اثرگذار است وبالعکس؟
#باورها و چگونگی #تربیت مغز من کل زندگی من را تحت تاثیر قرار داده؟
خروج از #حصار تنگ شرطی شد گیهای ذهن و قابلیت های تعریف شده برای مغز ما، امکان پذیر است؟
آیا من از پیشینیان #قابلیت های ذهنِ گرفتار را به ارث برده وعُلوّ درجه مغز را از یاد بردم؟!
آیا من هیجان واحساسات پیشینیان را حمل می کنم و #یکپارچگی و #تعادل خود را از یاد بردم؟واین چرخه همچنان ادامه دارد؟
چرا #شدت موانع برای عده ای بالاست؟
باورهای #معیوب از چه حاصل شده؟ چگونه می توانیم #باورهای اعتقادی نادرست را شناسایی کنیم؟
چگونه این #باورها قابل رفع است؟
آیا تکرار هیجان واحساس باعث #تثبیت واکنش ناخوشایند در مغز میشود؟
در حد #بضاعت وبا تأییدات حضرت حق #قصد داریم با کمک یکدیگر از قابلیت های مغز برتر این #موهبت الهی بهره ببریم.
دوره جامع #نغمه_جان(باز آموزی ایموشن کد وبادی کد بر اساس آخرین به روز رسانی+درمان سه بعدی (تی تری) + ارتقا بینش واساس کار این تکنیک ها در حوزه خودشناسی)
از هفته اول #اردی بهشت تا آخر #شهریور ماه
یک هفته در میان
#مرده بُدم، #زنده شدم👇👇
پس چرا نوع بشر در پیچاپیچ #مساله و #مانع گیر افتاده وسطح #هوشیاری خود را از دست داده؟؟!
آیا #سبک زندگی هر کس بر روی جسم، ذهن، روان وآگاهی اثرگذار است وبالعکس؟
#باورها و چگونگی #تربیت مغز من کل زندگی من را تحت تاثیر قرار داده؟
خروج از #حصار تنگ شرطی شد گیهای ذهن و قابلیت های تعریف شده برای مغز ما، امکان پذیر است؟
آیا من از پیشینیان #قابلیت های ذهنِ گرفتار را به ارث برده وعُلوّ درجه مغز را از یاد بردم؟!
آیا من هیجان واحساسات پیشینیان را حمل می کنم و #یکپارچگی و #تعادل خود را از یاد بردم؟واین چرخه همچنان ادامه دارد؟
چرا #شدت موانع برای عده ای بالاست؟
باورهای #معیوب از چه حاصل شده؟ چگونه می توانیم #باورهای اعتقادی نادرست را شناسایی کنیم؟
چگونه این #باورها قابل رفع است؟
آیا تکرار هیجان واحساس باعث #تثبیت واکنش ناخوشایند در مغز میشود؟
در حد #بضاعت وبا تأییدات حضرت حق #قصد داریم با کمک یکدیگر از قابلیت های مغز برتر این #موهبت الهی بهره ببریم.
دوره جامع #نغمه_جان(باز آموزی ایموشن کد وبادی کد بر اساس آخرین به روز رسانی+درمان سه بعدی (تی تری) + ارتقا بینش واساس کار این تکنیک ها در حوزه خودشناسی)
از هفته اول #اردی بهشت تا آخر #شهریور ماه
یک هفته در میان
#مرده بُدم، #زنده شدم👇👇
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#همدیگر_را_عزیز_بداریم.
#همدیگر_را_دوست_داشته_باشیم.
این به سیستم ایمنی بدن کمک می کند ومهم تر از آن #عشق ورزی را می آموزیم.
اگر شما #یک نفر را دوست بدارید به طور طبیعی عشقتان غنای زیادی نخواهد داشت. اگر به #دو نفر عشق بورزید، عشق غنای #مضاعف خواهد یافت. اگر به تعداد #زیادتری از افراد عشق بورزید، یا اگر به کل بشر عشق بورزید، یا به تمام #حیوانات عشق بورزید، یا #دوستدار درختان و گیاهان باشید، بدین طریق رشد عشق شما #صد چندان خواهد شد.
@kheradedaroun
#همدیگر_را_دوست_داشته_باشیم.
این به سیستم ایمنی بدن کمک می کند ومهم تر از آن #عشق ورزی را می آموزیم.
اگر شما #یک نفر را دوست بدارید به طور طبیعی عشقتان غنای زیادی نخواهد داشت. اگر به #دو نفر عشق بورزید، عشق غنای #مضاعف خواهد یافت. اگر به تعداد #زیادتری از افراد عشق بورزید، یا اگر به کل بشر عشق بورزید، یا به تمام #حیوانات عشق بورزید، یا #دوستدار درختان و گیاهان باشید، بدین طریق رشد عشق شما #صد چندان خواهد شد.
@kheradedaroun
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#یک_گفتگوی_شفابخش
غم: "ببخشید، می دانم که نباید #اینجا باشم. من به زودی می روم می دانم که لکه ای بر کمال تو هستم…”
آگاهی: «نه. #صبر کن. مشکلی نیست. شما اجازه دارید اینجا باشید! آروم باش! کمی بمان! دوستانت را #دعوت کن!"
غم: "یعنی من لکه ای بر #کمال تو نیستم؟"
آگاهی: «لکه؟ کمال؟ کی اون حرفای احمقانه رو بهت زد؟ چگونه میتوانستم توسط تو یا هر کسی لکهدار شوم؟»
غم: "اما آنها به من #گفتند که نباید اینجا باشم!"
آگاهی: "آه، آنها فقط از شما #می ترسند، زیرا آنها نمی بینند که شما از من جدا #نیستید! آنها سعی می کنند در چیزی به نام #آینده به چیزی به نام روشنگری برسند. خیلی دوست داشتنی است!»
غم: "اما من نمی فهمم. فکر کردم شادی را به من #ترجیح می دهی؟»
آگاهی: «ترجیح؟ #معنی آن چیست؟"
غم: «اوه…. خوب من می دانم که چقدر منفی هستم و…”
آگاهی: «منفی؟ آن چیست؟"
غم: "میدونی، مثبت و منفی، نور و تاریکی، بهشت و جهنم، من و تو؟"
آگاهی: «نه. هرگز در مورد آن تقسیمات نشنیده ام. من حتی نمی دانم در حال حاضر با چه کسی #صحبت می کنم!»
غم: "اوه متاسفم. بگذارید خودم را #معرفی کنم. من غم هستم…”
آگاهی: «غم، غمگین بودن.. #جالب هست. میدانی، فقط به این دلیل است که تو آنقدر نزدیک هستی که نمیتوانم مرزهایت را ببینم، بنابراین برایم #سخت است که تو را با هر چیزی صدا بزنم.»
غم: "اوه، تمام این مدت فکر می کردم اشتباه هستم. فکر کردم نباید اینجا باشم. من هرگز حتی برای چک کردن این موضوع با شما #متوقف نشدم…”
آگاهی: «بله، می دانم، #عجیب است! همه آنها به دلایلی همین کار را می کنند. ترس، عصبانیت، حتی درد، من نمی فهمم چرا همه آنها از من #می ترسند. من هرگز از آنها نخواستم که #بروند. و شادی، شادی، سعادت نیز - هرگز از آنها نخواستم که بمانند. همه یا سعی می کنند بمانند، یا سعی می کنند از من فرار کنند! خیلی #عجیب است.»
غم: «پس همه اجازه دارند در تو بیایند و بروند؟ منظورم این است که شما همه چیز را اجازه می دهید؟»
آگاهی: «خب... بیشتر از این! #می بینید، من در واقع نمی توانم به چیزی اجازه دهم یا از شر چیزی خلاص شوم. همش فقط #خودم هستم میبینی؟ حتی شما…."
غم: «یعنی…. من نیستم... من آن چیزی که فکر می کنم #نیستم...؟
آگاهی: «البته که نه فرزند عزیزم! تو از خودم ساخته شده ای من مثل تو و در شکل تو #می رقصم…”
غم: «من تو هستم؟ اوه پس…. پس چگونه می توانم شما را صدا کنم… آگاهی…”
"دقیقا! بودن تو بدون حس جدایی مشکلی نیست.»
"و این جدایی #هرگز وجود نداشت".
غم: "متاسفم که مدام #فرار کردم."
«متأسفم که احساس کردی نمیتوانی بمانی».
"این می تواند شروع یک #دوستی زیبا باشد..."
@kheradedaroun
غم: "ببخشید، می دانم که نباید #اینجا باشم. من به زودی می روم می دانم که لکه ای بر کمال تو هستم…”
آگاهی: «نه. #صبر کن. مشکلی نیست. شما اجازه دارید اینجا باشید! آروم باش! کمی بمان! دوستانت را #دعوت کن!"
غم: "یعنی من لکه ای بر #کمال تو نیستم؟"
آگاهی: «لکه؟ کمال؟ کی اون حرفای احمقانه رو بهت زد؟ چگونه میتوانستم توسط تو یا هر کسی لکهدار شوم؟»
غم: "اما آنها به من #گفتند که نباید اینجا باشم!"
آگاهی: "آه، آنها فقط از شما #می ترسند، زیرا آنها نمی بینند که شما از من جدا #نیستید! آنها سعی می کنند در چیزی به نام #آینده به چیزی به نام روشنگری برسند. خیلی دوست داشتنی است!»
غم: "اما من نمی فهمم. فکر کردم شادی را به من #ترجیح می دهی؟»
آگاهی: «ترجیح؟ #معنی آن چیست؟"
غم: «اوه…. خوب من می دانم که چقدر منفی هستم و…”
آگاهی: «منفی؟ آن چیست؟"
غم: "میدونی، مثبت و منفی، نور و تاریکی، بهشت و جهنم، من و تو؟"
آگاهی: «نه. هرگز در مورد آن تقسیمات نشنیده ام. من حتی نمی دانم در حال حاضر با چه کسی #صحبت می کنم!»
غم: "اوه متاسفم. بگذارید خودم را #معرفی کنم. من غم هستم…”
آگاهی: «غم، غمگین بودن.. #جالب هست. میدانی، فقط به این دلیل است که تو آنقدر نزدیک هستی که نمیتوانم مرزهایت را ببینم، بنابراین برایم #سخت است که تو را با هر چیزی صدا بزنم.»
غم: "اوه، تمام این مدت فکر می کردم اشتباه هستم. فکر کردم نباید اینجا باشم. من هرگز حتی برای چک کردن این موضوع با شما #متوقف نشدم…”
آگاهی: «بله، می دانم، #عجیب است! همه آنها به دلایلی همین کار را می کنند. ترس، عصبانیت، حتی درد، من نمی فهمم چرا همه آنها از من #می ترسند. من هرگز از آنها نخواستم که #بروند. و شادی، شادی، سعادت نیز - هرگز از آنها نخواستم که بمانند. همه یا سعی می کنند بمانند، یا سعی می کنند از من فرار کنند! خیلی #عجیب است.»
غم: «پس همه اجازه دارند در تو بیایند و بروند؟ منظورم این است که شما همه چیز را اجازه می دهید؟»
آگاهی: «خب... بیشتر از این! #می بینید، من در واقع نمی توانم به چیزی اجازه دهم یا از شر چیزی خلاص شوم. همش فقط #خودم هستم میبینی؟ حتی شما…."
غم: «یعنی…. من نیستم... من آن چیزی که فکر می کنم #نیستم...؟
آگاهی: «البته که نه فرزند عزیزم! تو از خودم ساخته شده ای من مثل تو و در شکل تو #می رقصم…”
غم: «من تو هستم؟ اوه پس…. پس چگونه می توانم شما را صدا کنم… آگاهی…”
"دقیقا! بودن تو بدون حس جدایی مشکلی نیست.»
"و این جدایی #هرگز وجود نداشت".
غم: "متاسفم که مدام #فرار کردم."
«متأسفم که احساس کردی نمیتوانی بمانی».
"این می تواند شروع یک #دوستی زیبا باشد..."
@kheradedaroun
Telegram
attach 📎
تو همونی هستی که هر روز صبح باهاش بیدار میشم
کسی که با او #نفس می کشم،
کسی که هر ضربان قلبش را مال خودم می دانم.
تو کسی هستی که با او راه می روم،
کسی که با او صحبت می کنم و می خوانم،
کسی که در هر لحظه بیداری هر روز #مقدس با من می ماند.
تو همونی هستی که باهاش مریض میشم، اونی که باهاش گریه میکنم،
اونی که خشم و شادی و شک اش مثل آتش در من #موج میزند.
تو همان کسی هستی که با او خواهم #مرد و به آغوشش باز #خواهم گشت.
تو #همانی هستی که در هر #صورت میبینم،
از میان هر جفت چشم #میدرخشی، در سکوتها، دنبالههای غبار و فضاهای سایهبان میدرخشی.
تو همراه همیشگی من، خانه ی من، دلیل من، شادی من، زندگی من هستی.
ما نمی توانیم #تقسیم شویم، نمی توانیم دو نفر باشیم و حتی #یک برای ما خیلی دور است.
من این آهنگ را برای خودم می خوانم،
در آهنگ #ناپدید می شوم و هرگز #تنها نیستم...
کسی که با او #نفس می کشم،
کسی که هر ضربان قلبش را مال خودم می دانم.
تو کسی هستی که با او راه می روم،
کسی که با او صحبت می کنم و می خوانم،
کسی که در هر لحظه بیداری هر روز #مقدس با من می ماند.
تو همونی هستی که باهاش مریض میشم، اونی که باهاش گریه میکنم،
اونی که خشم و شادی و شک اش مثل آتش در من #موج میزند.
تو همان کسی هستی که با او خواهم #مرد و به آغوشش باز #خواهم گشت.
تو #همانی هستی که در هر #صورت میبینم،
از میان هر جفت چشم #میدرخشی، در سکوتها، دنبالههای غبار و فضاهای سایهبان میدرخشی.
تو همراه همیشگی من، خانه ی من، دلیل من، شادی من، زندگی من هستی.
ما نمی توانیم #تقسیم شویم، نمی توانیم دو نفر باشیم و حتی #یک برای ما خیلی دور است.
من این آهنگ را برای خودم می خوانم،
در آهنگ #ناپدید می شوم و هرگز #تنها نیستم...