خردِ درون
14.5K subscribers
1.34K photos
1.08K videos
293 files
396 links
با ارتقا فرکانس وجودی ،جنبه های متعالی رویدادها را رویت می

کنیم.
Download Telegram
‍اگر #حقانيت #كسي را #كشف كردي
و به #قلبت حقيقتي را #دريافتي
منتظر #دليل و ضد دليل نمان.
از #حرف هاي ديگران تأثير نگير چه در #تأييد آن #حقيقت و چه در #ردّ آن.
ايمان‏ ات را براساس پايه ‏هاي #سست و فرو ريختني بنا نكن
آن را براساس #روح و قلبت استوار كن،
بگذار متكي به #كشف و دريافت باطني‏ ات باشد
نه حرفها و باورها و هيجانات ديگران.
اگر به حقيقتي ايمان داشتي ايمان‏ ات را تا پايان حفظ كن
زيرا همين #ايمان، تو را به آن #حقيقت ملحق مي‏ كند
و آن #حقيقت را در تو #آشكار می‏ سازد.

@kheradedaroun
از ِهی عبور کردم
که در آنجا #راهبه‌ای بود.
به او گفتم:
آیا مکانی #پاک یافت می‌شود
که نماز #بگذارم؟
پاسخ داد:
#قلبت را پاک کن
و در هرکجا که خواستی #نماز بگذار.

#بایزید_بسطامی

@kheradedaroun
Forwarded from اتچ بات
امروزه باید گفت که مرادتراشی و مریدبازی و تسلیم این شخص و آن شخص بودن، #دوره اش به پایان رسیده است. تو باید روی #پای خودت باِیستی. مستقل و آزاد. امروزه انواع تعالیم رهایی‌بخشِ بزرگان، براحتی در #دسترس همگان است. لازم نیست خود را اسیر و برده‌ی معنوی دیگران کنی. تنها کافیست هر جا که هستی آن تعلیمی را که #قلبت پذیرا و بدان گواه است، #عامل باشی. پس در هر تعلیم، آزادی #روح‌ات را بجوی و از این #خراب‌آباد تاریک و عَفِن، #عروج کن. کلید نجات، تنها در تغییر #شعور تو نهفته است. این #کلید را در جای دیگری نخواهی یافت. بی شک آنچه که در دورهٔ پیش‌رو، برای سالکانِ حق کارساز و کارآمد است، دوستی و همیاری و توسعه‌ی #آگاهی است و نه سروَری. زیرا در این دوران، تنها نجات بخش واقعی، ارتقاء شعور خِرَد جمعی است. و این مهم امروزه هیچ نیازی به مرادتراشی و مریدبازی #ندارد. زیرا همهٔ آگاهی های مورد نیاز در دسترس است و راهنمای حقیقی، فطرت الهیِ خود توست. پس آن را دریاب تا از اسارت های معنوی رها گردی. مراقبه‌ی اصیل را بیاموز و چشمان #مشاهده گرت را بگشای و روی پای خودت باِیست و بدان که نجات بخش واقعی را درون خودت #نهان کرده‌اند؛ "وَ فِی اَنفُسِکُم اَفَلا تُبصِرُونَ"!؟
و هرگز از یاد مبَر که اسارت‌های #معنوی به مراتب بدتر و مُهلِک‌تر از اسارت‌های #مادی است.

@kheradedaroun
اگر از #ناامیدی فرار کنی، از #خود زندگی فرار کرده ای.
ناامیدی ذهن را #نرم و قلب را #گشاده می کند، اگر تو #بگذاری...
خیلی #دردناک است وقتی امید و رویاها و انتظارات ما در هم #میشکند.
اما به سمت آن درد روی برگردان.
به جای #بی حس کردن درد و یا دویدن به سمت یک #رویای دیگر، آن درد را #احساس کن .

اعتیاد به #تجربه_بعدی را کنار بگذار.
به احساس #آشفتگی در ناحیه #شکمت توجه کن و نسبت به آن #کنجکاو باش.
به احساس #انقباض در قلبت،
به #بغض در گلویت،
به #سنگینی در سرت،
به آنچه که #زندگی است،
به آنچه که برای جلب توجه تو #فریاد می زند #توجه کن.

به سمت این لحظه سوزاننده #برگرد!
در میان این #ناآرامی نفس بکش!
برای یک #آینده_درخشان خودت را #ترک نکن.

بگذار ذهن در هم شکند ولی فکر نکن که این در هم شکستن #واقعیت دارد.
ناامیدی تو را به خودت #نزدیک تر می کند.
تو را به تنفست، به وزن بدنت بر روی زمین، به صداهای یک بعداز ظهر و به آواز یک شب نزدیک می کند.

دوست من، تو در افکارت #گم شده ای.
حالا به #قلبت بازگرد.
در میان این لحظه #نرم شو.
به خانه #بازگرد.
بگذار انتظاراتت #ذوب شوند، در سکوت، در یک #شروع_تازه.

@kheradedaroun
Forwarded from اتچ بات
با من #عارفانه نباش،
بجایش، با من #صادق باش،
با من #خشمگین شو،
به من بگو واقعا چه #احساسی داری،
بگو چقدر #عصبانی هستی،
فریاد بزن،
گریه کن،
#آسیب پذیریت را به من نشان بده،
هر چه در #قلبت میگذرد را نشان بده
اشتباه #حرف بزن،
خراب کاری کن،
برایم مهم نیست،
بعدا میتوانیم درستش کنیم،
من الان فقط میخواهم،
«تو»
را ملاقات کنم. همین الان،

صبر نکن تا #بهترین کلمات را پیدا کنی،
صبر نکن تا این آتش با ارزش، فرو نِشیند،
یا اشکهایت #خشک شود.

پریشان بودن، خجالت #ندارد.
خشمگین بودن، حالتی غیر عرفانی #نیست.
خشمگین بودن زیباست
#قدرت است…

میخواهم تو را از پس نقاب‌هایت #ببینم.
میخواهم تو را ورای آن پسر خوب و آن دختر خوب ببینم.
میخواهم تو را از پس آن دانش‌آموزِ خوبِ معنوی،
آن متخصص،
آن موجود آرام،
میخواهم تو را از پس آن کسی که اجازه بلند کردن صدایش را نداشت #ببینم

من میخواهم آن شعله‌ی #لعنتیِ درونت را احساس کنم،
میخواهم خودِ حقیقی‌ات را #احساس کنم.
تمایلاتت را،
نیازت را
آرزویت را

نگران آزردن من #نباش.
فقط بگذار همین الان #زندگی از طریق تو سخن بگوید....

@kheradedaroun
با من عارفانه #نباش،
بجایش، با من #صادق باش،
با من خشمگین شو،
به من بگو واقعا چه احساسی داری.
بگو چقدر #عصبانی هستی،
فریاد بزن.
گریه کن.
آسیب پذیریت را به من #نشان بده
هر چه در #قلبت میگذرد را نشان بده،
اشتباه حرف بزن،
خراب کاری کن،
برایم #مهم نیست.
بعدا میتوانیم #درستش کنیم.
من الان فقط میخواهم «تو» را #ملاقات کنم. همین الان.

صبر نکن تا #بهترین کلمات را پیدا کنی،
صبر نکن تا این آتش با ارزش، #فرو نِشیند،
یا اشکهایت خشک شود.

پریشان بودن، #خجالت ندارد،
خشمگین بودن، حالتی غیر عرفانی #نیست.
خشمگین بودن #زیباست.
قدرت است…

میخواهم تو را از پس نقاب‌هایت ببینم.
میخواهم تو را #ورای آن پسر خوب و آن دختر خوب ببینم.
میخواهم تو را از پس آن دانش‌آموزِ خوبِ معنوی،
آن متخصص،
آن موجود آرام،
میخواهم تو را از پس آن کسی که اجازه بلند کردن صدایش را نداشت ببینم…

من میخواهم آن شعله‌ی لعنتیِ #درونت را احساس کنم.
میخواهم خودِ #حقیقی‌ات را احساس کنم.
تمایلاتت را،
نیازت را
آرزویت را

نگران #آزردن من نباش،
فقط #بگذار همین الان زندگی از #طریق تو سخن بگوید.

@kheradedaroun
Forwarded from عکس نگار
من بزرگترین ادیان آسمانی را #مطالعه کرده‌ام
تمام آنچه را که خدایان و آموزگاران عرفانی گفته اند #انجام داده ام

من پسر خوبی بودم ولی به #آرامش نرسیدم، خانه را نیافتم...
فقط افکار دست دوم از آدم های دست دوم

به نام #عرفان و معنویت، به دام انکار افتادم.
#خشم را انکار کردم و نامش را آرامش گذاشتم.
شرم را #انکار کردم و قدرت نامیدمش.
تمایل جنسی را انکار کردم و خلوص نامیدمش.

من انسانیتم را انکار کردم و نامش را گذاشتم بیداری معنوی؛
#تمایلاتم را انکار کردم و خود را روشن ضمیر نامیدم.

اکنون، خانه ام را در "سادگی" یافته ام.
من فروتن شده ام. هیچ چیز #نمیدانم.
من یک ابر میبینم و اشکها روی گونه ام سرازیر #میشود
و دیدن چهره یک دوست قدیمی، با بی نقص بودنش مرا #شوکه می کند.
یا یک تیر چراغ برق در یک پیاده روی بعد از ظهر، با آن #درخشش بی نظیرش به من سر خم می کند.
همه چیز مرا به سمت #خدا میکشد. نمیتوانم جلویش را بگیرم.

من به زبان انسان ها حرف #میزنم ولی کاملا انسان نیستم.
من یک گنجشکم در سپیده دم. صدایم، خانه من است.
بدن من، #معبد من است
محراب من، عزیز از دست رفته من و سوگ من است.
من آرامش را در #بطن ناآرامی یافتم.
و آسایش را در #بی قراریِ تمنایم برای زندگی یافتم.

دوست من، اجازه میدهی لحظه ای #کنارت بنشینم؟
آنچه را که در #قلبت میگذرد با من در میان میگذاری؟ ( من به اندازه تو گم شده ام)
آیا اشکها و #لرزش هایت را به من میدهی؟
میشود تا وقتی بند میایند در آغوش #بگیرمت؟
تو هم مرا در آغوش #میگیری؟
میشود تا آخر، مراقب هم #باشیم؟

خدایا
من دین #حقیقی را یافته ام
سادگی، انسانیت، مهربانی.

@kheradedaroun