2 ۲۰ تیر ۱۴۰۰
امروز چنین گذشت با فرزندانم در گشت و گذار در خیابان‌های تهران با موسیقی و لبخند و ..
اما بی شک همه‌ی شصت سالی که بر من گذشته چنین نبوده است. برای هیچ‌کس همیشه در بر یک پاشنه نمی‌چرخد.من اما دوست دارم به این بهانه کمی مرور کنم زندگیم را تا به یادگار بماند در این فضای مجازی.برای خودم و برای هرکس دوست داشت که بخواند.
اعتراف می‌کنم من در زندگی زیاد اشتباه کرده‌ام. از همان سال‌هایی که مثل خیلی‌ها جوگیر شدم و نخواستم باور کنم که برای حضور فعال در حرکتی اجتماعی نیازمند آگاهی،تجربه و مطالعه‌ام.آن روزها شریعتی برای خیلی جوان‌ها تصمیم گرفت و من در شلوغی روزهایی سرنوشت‌ساز یادم رفت که بهتر است چه رشته‌ای بخوانم،کجا بخوانم و...
آن روزها توی کله‌ی ما جوان‌ها فرو می‌کردند که بیش از پدر و مادرها می‌فهمیم و چه خطای بزرگی.
اعتراف می‌کنم که خیلی دیر به طرف داستان آمدم.آن سال‌های جوانی شعر می‌گفتم،بعد مقاله و...چرا اینقدر دیر شروع کردم؟بخاطر همان کله‌شقی‌ام بود یا نداشتن اعتماد به نفس یا هر چی....اشتباه کردم.
انتخاب رشته نامناسب باعث شد به دنبال کارهایی بروم که فقط از تجاربش می‌توان استفاده کرد.
اعتراف می‌کنم انقدر اعتماد به نفس نداشتم که ادم‌های منفی را از خودم دور کنم بعدها از بچه‌هایم آموختم.
اما در مقابل همه اشتباهاتم دوستانی دارم بهتر از آب روان.خانواده‌ای دارم که باعث افتخار منند. آنقدر با خواندن کتاب و دیدن فیلم و شنیدن موسیقی لذت برده‌ام که به گفتن نمی‌آید.
من شصت سال عاشق بوده‌ام. تمام روزهایم با داستان‌هایی که در ذهنم دارم گذشته است. دختر و پسری دارم نه فقط فرزند که رفاقت را از حد برایم گذرانده‌اند.در بدترین روزهای زندگی،در درد و غم و جراحی و بیماری و....همیشه برایم همه کس بوده‌اند.
و آرتایی دارم که وجودش جان دوباره است.نفسی است که با او زنده‌ام و قلمی دارم که می‌نویسد.
من روزهای سخت زیادی را گذرانده‌ام اما زندگی را عاشقم.با داشتن شما که خواننده آثار منید من تا همیشه زنده خواهم بود.کلمه راز ماندگاری آدمی است و داستان راز عاشق ماندن.داستان زندگی من ،عشق به انسان است. من همیشه برای انسانی زیستن جنگیده‌ام و این در برابر همه اشتباهاتم برگ برنده من است.
هزار هزار هزار اتفاق باید روی دهد تا نطفه‌ای به انسان تبدیل شود و بشود کوچکترین ذره کائنات. آن اتفاق‌ها افتاده . من شصت سال است که هستم باید شیره زندگی را کشید و با عشق زندگی کرد حتی زمانی که ادم‌های بد و روزهای بد رهایمان نمی‌کنند.
باید زندگی کنیم با عشق به یکدیگر.
دوست‌تان دارم
#تولد_نامه
#اعترافات
#شهره_احدیت

.
پس از آنکه عقربه‌ها نوید آمدنت
را به گوش زمان آویختند
شهاب باران چشمانت
در شهریوری ترین روز زمین
یک درجه به گرمای زمین افزود....
دلیل ِ زیبایی ِ امروز !
برات آرزو میکنم که وقتی
شمع های تولدت رو فوت میکنی ؛
بی آرزو نباشی .
برات آرزو میکنم :
هر سال شوق ِ و امید امروزتو داشته باشی ، برات آرزو میکنم :
برق ِ چشمای مثل ماهت
هیچوقت خاموش نشه . .🦢🌜
‌‌‎‌‌🎉🎂🎁🎂🎉🎂🎉🎁
🎂@khaterehbaziya0 🎂
#تولد_۲۶_شهریور
#سیدعلی_ضیا
#خاطره_باضیا
#khaterhbaziya0
#ادیت_شماره ۲
#ادیت_تولد
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌edit:gh
پست تولد1401 کانال خاطره با ضیا

فایل png
.
پس از آنکه عقربه‌ها نوید آمدنت
را به گوش زمان آویختند
شهاب باران چشمانت
در شهریوری ترین روز زمین
یک درجه به گرمای زمین افزود....
دلیل ِ زیبایی ِ امروز !
برات آرزو میکنم که وقتی
شمع های تولدت رو فوت میکنی ؛
بی آرزو نباشی .
برات آرزو میکنم :
هر سال شوق ِ و امید امروزتو داشته باشی ، برات آرزو میکنم :
برق ِ چشمای مثل ماهت
هیچوقت خاموش نشه . .🦢🌜
‌‌‎‌‌🎉🎂🎁🎂🎉🎂🎉🎁
🎂@khaterehbaziya0 🎂
#تولد_۲۶_شهریور
#سیدعلی_ضیا
#خاطره_باضیا
#khaterhbaziya0
#ادیت_شماره ۲
#ادیت_تولد
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌edit:gh