🍈🍊خاطره باضیا🍂🍁
725 subscribers
23.3K photos
13.6K videos
830 files
11.6K links
🍃به توکـل نام اعظمت🍃
ارتباط باما☎️
https://t.me/HarfBeManBOT?start=Ch_At_bDlzUE1DREpQTDN5dG5hK0lxOXBDUT09
📱اینستاگرام
@mina_khaterehbaziya0
تاسیس کانال99/6/9
https://t.me/twiterrziyae
#ضیاران_۳۱۱۸🎫
Download Telegram
فواید داشتن من :🤭😁
-من برات یار میشم
-یار وفادار میشم
-دل و دلدار میشم
-غم داری، غم خوار میشم
-با تو تب دار میشم
-با تو بیمار میشم
-با تو چشمامو میبندم
-با تو بیدار میشم
ولی حالا تو هی قدرمو ندون (:

#توئیت🌱💛
#متن_خاص
#متن_گرافی
#khaterhbaziya0
#خاطره_باضیا
@khaterehbaziya0
آدم‌ها ردپای مخصوص به خودشان را دارند. چیزی منحصر بفرد مثل اثر انگشتان‌شان، که وقتی می‌روند با رد پای هیچکس دیگری پُر نمیشود.
حالا هرچه میخواهند بگویند که کسی می‌آید و میتواند جای دیگری را پُر کند. اصلا محال است جای کسی با دیگری پُر شود.

😔💔☝️
#متن_گرافی
#متن_خاص
#khaterhbaziya0
@khaterehbaziya0
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پدرم میگفت:
محبتت را به برگ ها سنجاق مزن
که باد با خود می بَرد ...
محبتت را به آب جویی بریز
که با ریشه ها عجین شود ...
ریشه ها هرگز اسیر باد نیست ...

مادرم میگفت:
پروانه ی محبتت را
به تار عنکبوتی بینداز که سیر نباشد ...
محبتت را به خانه ی دلی بنشان
که خیال بیرون شدن ندارد ...

و یاد معلمم بخیر...
هر وقت به آخر خط میرسیدم میگفت:
نقطه سر خط ...
مهربان تر از خودت
با دیگران باش ...

پیشاپیش روز پدر مبارک🥺😔
#خاطره_باضیا
#khaterehbaziya0
#متن_خاص
#پدر
@khaterehbaziya0
🌺 بـــه نـــام پــــدر

🌸پدر که باشی سردت می شود ولی کت بر شانه فرزند می اندازی.چهره ات خشن می شود و دلت دریایی، آرام نمی گیری تا تکه نانی بیاوری.

🌺پدر که باشی، می خواهی ولی نمی شود، نمی شود که نمی شود.در بلندایی از این شهرت مشت نشدن ها بر زمین می کوبی

🌸پدر که باشی عصا میخواهی ولی نمی‌گویی .هر روز خم تر از دیروز، مقابل آینه تمرین محکم ایستادن می کنی.

🌺پدر که باشی حساس می شوی به هرنگاه پرحسرت فرزند به دنیا،تمام وجود خودت را محکوم آرزوهایش می کنی!

🌸پدر که باشی در کتابی جایی نداری و هیچ جایی زیر پایت نیست .بی منت از این غریبه گی هایت می گذری تا پدر باشی .پشت خنده هایت فقط سکوت میکنی.

🌺پدر که باشی به جرم پدر بودنت حکم همیشه دویدن را برایت بریده اند ،بی هیچ اعتراضی به حکم ، فقط می دوی و درتنهایی ات نفسی تازه میکنی.

🌸پدر که باشی پیر نمی شوی ولی یک روز بی خبر تمام می شوی و پشت ها را خالی می کنی ،
با تمام شدنت ،حس آرامش را بعد از عمری تجربه کنی..

🌺پدر که باشی در بهشتی که زیر پای تو نبود هم دلهره هایت را مرور می کنی...

      💖تقدیم به همه پـدران دنیـا💖

       🌸 پیشاپیش روز پدر مبارک🌸
#متن_گرافی
#متن_خاص
#روز_پدر
#خاطره_باضیا #khaterehbaziya0
@khaterehbaziya0
"دوست" کلمه‌ای والا و مقدس است.
هم عدد "عشق" است.
لقب الهی ابراهیم "خلیل" است.
دوست، "دو" "است"، اما به وحدت رسیده و واحد شده است.
دوست، "دواست"، نیروی لطیف درمان و آرامش است.
دوست، "ولی" است و دوستان اولیاءاند. دوست، "رفیق" است و اعلی یش، همان خالق دوستی‌هاست که خود در اوج است.

ای دوست، قدر دوستت را بدان که دوستِ تو، خودِ تویی در تجلّی دیگر. پس حرمتش را چه در حضور و چه در غیابش پاس بدار که بی‌حرمتی به دوست، بی‌حرمتی به خود است.
#khaterehbaziya0
#خاطره_باضیا
@khaterehbaziya0
#متن_گرافی
#متن_خاص
#دوست
داستان #ضرب_المثل کوه به کوه
نمي رسد، اما آدم به آدم مي رسد.

کوه به کوه نمي رسد، اما آدم به آدم مي رسد
در دامنه دو کوه بلند، دو آبادي بود که يکي «بالاکوه» و ديگري «پايين کوه» نام داشت؛ چشمه اي پر آب و خنک از دل کوه مي جوشيد و از آبادي بالاکوه مي گذشت و به آبادي پايين کوه مي رسيد. اين چشمه زمين هاي هر دو آبادي را سيراب مي کرد. روزي ارباب بالا کوه به فکر افتاد که زمين هاي پايين کوه را صاحب شود.

 
پس به اهالي بالاکوه رو کرد و گفت: «چشمه آب در آبادي ماست، چرا بايد آب را مجاني به پايين کوهي ها بدهيم؟ از امروز آب چشمه را بر ده پايين کوه مي بنديم.» يکي دو روز گذشت و مردم پايين کوه از فکر شوم ارباب مطّلع شدند و همراه کدخدايشان به طرف بالا کوه به راه افتادند و التماس کردند که آب را برايشان باز کند. اما ارباب پيشنهاد کرد که يا رعيت او شوند يا تا ابد بي آب خواهند ماند و گفت: «بالاکوه مثل ارباب است و پايين کوه مثل رعيت. اين دو کوه هرگز به هم نمي رسند. من ارباب هستم و شما رعيت!»

 
اين پيشنهاد براي مردم پايين کوه سخت بود و قبول نکردند. چند روز گذشت تا اينکه کدخداي پايين ده فکري به ذهنش رسيد و به مردم گفت: بيل و کلنگ تان را برداريد تا چندين چاه حفر کنيم و قنات درست کنيم. بعد از چند مدت قنات ها آماده شد و مردم پايين کوه دوباره آب را به مزارع و کشتزارهايشان روانه ساختند. زدن قنات ها باعث شد که چشمه بالاکوه خشک شود.

 
اين خبر به گوش ارباب بالاکوه رسيد و ناراحت شد اما چاره اي جز تسليم شدن نداشت؛ به همين خاطر به سوي پايين کوه رفت و با التماس به آنها گفت: «شما با اين کارتان چشمه ما را خشکانديد، اگر ممکن است سر يکي از قنات ها را به طرف ده ما برگردانيد.» کدخدا با لبخند گفت: «اولاً؛ آب از پايين به بالا نمي رود، بعد هم يادت هست که گفتي: کوه به کوه نمي رسد. تو درست گفتي: کوه به کوه نمي رسد، اما آدم به آدم مي رسد.»

@khaterehbaziya0 🌺
#khaterehbaziya0
#خاطره_باضیا
#متن_خاص
اگر فردا آخرین روز دنیا باشد، چه ‌می‌شود؟!

تمام خطوط تلفن دنیا پر می شود از جمله هایی مانند:
عاشقتم.
همیشه دوست داشتم.
هیچ وقت جرات نکردم بگویم "دوستت دارم".
مرا ببخش.
دلتنگتم.
و …
هزاران نفر برای دیدن کسی که دوست دارند، حاضرند کل داراییشان را بدهند تا وقت دیدن طرفشان را لحظه ای داشته باشند.
خیلی ها پشیمان میشوند که چرا خیانت کردند.
خیلی ها دنبال گرفتن یک بخشش ساده میروند، که سالها از هم دریغ کردند.
کاشکی که هر روز،
روز آخر بود..
تا ما انسان ها قدر لحظات زندگی را میفهمیدیم…
کاشکی به جای لج بازی و غرور،
لحظه ای را با عشق سپری میکردیم...

@khaterehbaziya0
#متن_خاص
#khaterhbaziya0
#خاطره_باضیا
🍈🍊خاطره باضیا🍂🍁
#️⃣ #aliziyaoriginal 📆 1402/04/26 22:29:25 📃 : همه توی زندگیشون به یه «تُ » نیاز دارن. وسط این همه هیاهو و سروصدا باید یه تویی باشه که کنارش چاییت یخ کنه و یادت بره هی ساعتت رو چک کنی. یه تویی باشه که اصلا دلت بخواد تمام ساعتهای دنیا بخوابن و زمان توی همین…
همه توی زندگیشون به یه «تُ » نیاز دارن.
وسط این همه هیاهو و سروصدا باید یه تویی باشه که کنارش چاییت یخ کنه و یادت بره هی ساعتت رو چک کنی. یه تویی باشه که اصلا دلت بخواد تمام ساعتهای دنیا بخوابن و زمان توی همین لحظه یخ بزنه.

«تو»زندگیت کیه؟ خوشحال میشم بدودن سانسور باشی و بگی

ویدیو وادیت: @mohammmadhs
ممنونم از محسن مجیدی خواه و بچه های سام کافه

#دلتنگی #متن_خاص #مخاطب_خاص
#پست
کپشن جدید
#خاطره_باضیا
1402/4/26
#khaterehbaziya0
https://t.me/khaterehbaziya0
@aliziyaoriginal