🍈🍊خاطره باضیا🍂🍁
728 subscribers
23.2K photos
13.6K videos
830 files
11.6K links
🍃به توکـل نام اعظمت🍃
ارتباط باما☎️
https://t.me/HarfBeManBOT?start=Ch_At_bDlzUE1DREpQTDN5dG5hK0lxOXBDUT09
📱اینستاگرام
@mina_khaterehbaziya0
تاسیس کانال99/6/9
https://t.me/twiterrziyae
#ضیاران_۳۱۱۸🎫
Download Telegram
@romane_ghachaghi.pdf
8.1 MB
جدید

⛔️ رمان : #بوی_نارنگی

جلد دوم (جلد اول رمان سد سکوت)

⛔️ نویسنده: #س_رهی

⛔️ ژانر: #عاشقانه #اجتماعی

خلاصه:
سامان پایدار برادر سارا که معرف حضورتون هست آقای جذاب، ورزشکار و به شدت غیرتی!
البته گاهی هم بی اعصاب و در زمان خودش مهربون و شوخ که هر بار حضورش شوکی در رمان سد سکوت ایجاد کرد و جذابیتش امیررضا رو مجبور به چنین اعترافی کرد کـه :
" سامان زیادی خوش قیافه و خوش استایل و البته خوش پوش نیست؟ شاید حضور کسی مثل او در زندگی سارا دلیل دیده نشدن من است! "
سامان خان اینجا بیشتر از سکوت کولاک میکنه و کم کم با .
@khaterehbaziya0
#خاطره_باضیا
#khaterehbaziya0
آخرین کیفر.pdf
2.3 MB
⛔️ رمان : #آخرین_کیفر

⛔️ نویسنده:‌ #مژگان_رضایی

⛔️ ژانر : #عاشقانه #اجتماعی

⛔️ خلاصه:
عشقی که عقل را از تصمیم‌ها خط می‌زند و عاشقی که زندگی‌اش دست خوش اشتباهات بزرگ و کوچک می‌شود و لجوجانه چشم می‌بندد بر اشتباهاتش.
آنقدر در خواسته هایش غرق می شود که اشتباه از پس اشتباه زاده می شود.
زمانی چشم‌ می‌گشاید که نه راه پیش دارد و نه پس.
و تقاص پس می‌دهد، آخرین کیفر...


@khaterehbaziya0
#خاطره_باضیا
#khaterehbaziya0
نام رمان : #عمر_هیچ_درختی_ابدی_نیست

نویسنده : #مهسا_نجف_زاده

ژانر : #عاشقانه #اجتماعی

خلاصه :
ترا به ترانه ها بخشیدم به صدای موسیقی ، به سکوت شکوفه ها که به میوه بدل می شوند و از دستم می چینند . ترا به ترانه ها بخشیدم ، با من تمام عمر هیچ درختی ابدی نیست باید به جدایی از زندگی عادت کرد ...
پایان خوش!

𖨂☆#عمر_هیچ_درختی_ابدی_نیست
╰  @khaterehbaziya0
╰❥•━━━━━━━━━━━━━
#خاطره_باضیا
#khaterehbaziya0
#کتاب
#رمان
م:gh
نام رمان :#مادمازل

نویسنده : #باروونی

ژانر : #عاشقانه #واقعی #اجتماعی

تعداد صفحات : 410

خلاصه  :
داستان من داستان زندگی مریمه…دختری که فقیر زاده شده و فقیر هم بزرگ شده.تنها زاده شده و تنها زندگی میکنه.دست سرنوشت اونو میبره به دنیایی جدید…خیلی جدید…عاشق میشه و عشقش با همه عشقا فرق داره…کهنه میشه و مثل شراب کهنه
ارضا کننده تر و مثل اشیا عتیقه قیمتی تر…بامن و مریم همراه باشید…مریم از
جنس من و شما دور نیست…از احساساتش دور نباشید…
موضوع داستان و حتی برخی دیالوگ ها کاملا واقعی اند.چهره ها هم همینطور.اما
اسامی گاه غیر واقعی و گاها حقیقی اند...
پایان خوش.

𖨂☆#مادمازل
╰  @khaterehbaziya0
◣◢
╰❥•━━━━━━━━━━━━━
#khaterehbaziya0
#خاطره_باضیا
#رمان
معرف:gh
💚 رمان: #کابوس_پر_از_خواب 👇

🍀 نویسنده: #مریم_سلطانی

🍀 ژانر: #عاشقانه #اجتماعی

💚 خلاصه: 
صدای بگو و بخند بچه‌ها و آمد و رفت کارگران، همراه با آهنگ شادی که در حال پخش بود، ناخودآگاه باعث جنب‌و‌جوش بیشتری داخل محوطه شده بود.
لبخندی زدم و ماگ پرم را از روی میز برداشتم. 
جرعه‌ای از چای داغم را نوشیدم و نگاهی به بالای سرم انداختم.
آسمانِ آبی، با آن ابرهای دودی‌رنگ که جا‌به‌جای آن را لک انداخته بود، انگار آبستنِ خبرهای خوبی نبود. آن هم برای من که نیمی از دغدغه‌ام این داخل و نیمِ دیگر آن بیرون و هنوز بار ماشین بود.
-خانم مهندس؟
نگاهم بلافاصله چرخید.
مرتضی کنار بخاری بزرگی که وسط محوطه عَلم شده بود ایستاد و خندان گفت:
-بیا که می‌دونم خوراکته الان.

#جدید🔥

❉┄┅┄┅┄ ✿★✿ ┄┅┄┅┄❉
             🍃@khaterehbaziya0 🍃    
‌‌‌‌#khaterehbaziya0
#خاطره_باضیا
 

💚 رمان: #لبخند_نیمه_شب👇

🍀 نویسنده : #مژگان_زارع

🍀 ژانر : #عاشقانه #اجتماعی

💚 خلاصه:
این کتاب که با سبک و سیاقی دلنشین نگارش شده و از موقعیت ها و شرایطی خاص برای آزمودن شخصیت هایی که در آن نقش ایفا می کنند بهره برده است. راوی داستان دختری بیست و شش ساله است، پگاه صائبی، دختری با بدنی نحیف و پوستی نه چندان شاداب که با پگاه سه سال پیش زمین تا آسمان فرق دارد، با دختری که قرار بوده با بهنام زیر یک سقف برود، دختری که هرگز دست رد به سینه اش نخورده بود و از زیبایی های خدادادی چنان بهره مند بود که هیچ گاه حسرت مردی به دلش نمانده بود. بهنام اما حالا قرار است عروس دیگری را به خانه ببرد، کسی که جایگزین پگاه شده، درست بعد از آن بیماری شومی که آمد و همه زیبایی پگاه را با خود برد. حالا دختر باید برود تا بهنام را ببیند، ببیند و داغ دلش سبک شود، ببیند و باور کند که بهنام مرده است برای او، حتی اگر همه دنیا بخواهند سد راهش شوند…
❉┄┅┄┅┄ ✿★✿ ┄┅┄┅┄❉
             🍃@khaterehbaziya0 🍃    
‌‌‌‌#رمان
#خاطره_باضیا
#khaterehbaziya0
نام رمان: #کوچه_دلگشا

نویسنده : #آزیتا_خیری

ژانر: #عاشقانه  #اجتماعی

خلاصه :
مهتاب بخاطر خطایی در نوجوانی از خانواده طرد شده و ده سال با مادبزرگش در شهر دوری؛ درس خوانده و زندگی کرده حالا با فوت مادربزرگ ؛دوباره به خانه بازمی گردد و برای جبران و کسب بخشش پدر ؛ حاضر شده است که تن به ازدواجی ناخوشایند بدهد که ..

𖨂☆#کوچه_دلگشا
╰  @khaterehbaziya0
#khaterehbaziya0 #خاطره_باضیا
╰❥•━━━━━━━━━━━━━
💚 رمان : #حکم_اجباری👇

🍀 نویسنده: #افسانه_روح_پرور

🍀 ژانر : #عاشقانه #اجتماعی

💚 خلاصه:
عادی میشه! عادت میکنی! به همه چیز؛ به نبودنا، عوض شدنا، جایِ خالیا، نخندیدنا، نخوابیدنا… ولی مهم اینه چه جور عادت میکنی… عادت میکنی بعد از هزار باری که صداش زدی و بعد یادت افتاده که دیگه نیست تا جوابتو بده… عادت میکنی بعد از دوستت دارمی که گفتی و بغض کردی از اینکه از لباش دوستت دارم در نیومده مثلِ قبل… عادت میکنی به صندلی خالی رو به روت، به شب بخیر نشنیدن، به فاصله بین انگشتات که خالیه… عادت میکنی به درد کردنِ خنده هات، به یادِ حرفاش افتادن وسطِ گریه و کشیده شدنِ لبات و بیشتر شدنِ اشکات… عادت میکنی به تا صبح زل زدن به سقف و مرور کردنِ همه چیز از اول و نفهمیدن اینکه چیشد که تهش اینجور شد… عادت میکنیم! ولی به چه قیمتی؟؟
#khaterhbaziya0

┏━━━━ 🍃 ━━━━┓
       
@khaterehbaziya0
┗━━━━ 🍃 ━━━━┛

#خاطره_باضیا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#️⃣ #ba_ziya
📅 1403/07/04, 18:37:22

رفیق، با اینکه خیلی سخته ولی به خاطر شجاعت و بی نقاب بودنت بهت افتخار می کنم.🤍

#مردم#قضاوت#پادکست#تاوان#تکست_گرافی#رفاقت#اجتماعی#نقاب#صداقت#راستگویی







#پست
#با_ضیا
#سیدعلی_ضیا
#خاطره_باضیا
1403/07/04🍂

#khaterehbaziya0 🍁
@khaterehbaziya0 🍁
@aliziyaoriginal🍁