حالا دیگر چند سال است برنامه “ماه عسل” به یک عضو جدا نشدنی تلویزیون در ماه رمضان تبدیل شده است. برنامهای که موضوع اولیه آن؛ دعوت از انسانهای معمولی اما خاص، نه تنها گرفت بلکه اکنون چه بسیار برنامههای دیگری که بر همین اساس ساخته میشوند. با این حال این برنامه یک پاشنه آشیل دارد و آن صندلی اجرای “ماه عسل” است. صندلی که هر چند سال یک بار به کسی میرسد و روند استقبال یا نفی مجری تازه وارد همچنان تکرار میشود.
امسال سید علی ضیاء را روی این صندلی میبینیم. مجری جوانی که پس از تجربه حضور در رادیو، به تلویزیون آمد و سابقه اجرای برنامههایی چون “نیمروز”، “گزینه جوان”، “شب نشینی” و “خوشا شیراز” را در کارنامه خود به ثبت رسانده است. با وجود انتقادات فراوانی که از سر منطق یا علاقه به مجری قبلی برنامه؛ احسان علیخانی، به اجرای او میشود، به نظر میرسد لااقل بخش بزرگی از مخاطبان برنامه با حضور او را پذیرفتهاند.
با این مجری آتیه دار پس از شب قدر در برنامهای با موضوع اهدای عضو، درباره اعتقادات، میزان بازی در اجرا، توبه، میزان رضایت از برنامه، مهمانهای سفارشی و نقدپذیری گپ زدهایم.
خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و هنر: شما خیلی صریح در برنامه درباره اعتقاداتتان حرف میزنید و خودتان را هیاتی و بچه شیعه معرفی میکنید. واهمهای ندارید بخشی از مخاطبان به ویژه جامعه روشنفکری را از دست بدهید؟
سید علی ضیاء مجری “ماه عسل”: کسی را به من نشان بدهید که از امام حسین (ع) خوشش نمیآید. کسی را به من نشان بدهید که تا به حال به هیات دخیل نبسته، کسی که تا به حال نذری امام حسین را نخورده… هیچ کس نیست. همهمان اسم امام حسین (ع) که میآید ته دلمان میلرزد. چه آن اپوزیسیون و روشنفکر و حتی لائیک.
روزی پیش بزرگی بودیم و او گفت آنهایی که خدا را کتمان میکنند چه میگویند؟ میگویند خدایا تو نیستی! اول حرفشان میگویند خدایا، یعنی اشاره دارند که خدایی هست و ما دوست نداریم باشد…
من نگاهم نسبت به مردم سرزمینم این است که همهشان امام حسینی هستند. همهشان طرفدار حق و حقیقت هستند. همهشان اسم امام حسین (ع) که میآید دلشان میلرزد و هیچکس با اهل بیت با اسلام با دین به معنای واقعی کلمهاش مشکلی ندارد. با هر نگاه سیاسی. راستش من کسی که با امام حسین (ع) مشکل داشته باشد نمیشناسم.
* ملزومات اجرای شما، در برنامهای که در دامن حضور مثالی ۱۲ امام معصوم در چنین دکوری قرار گرفتهاید، چیست؟
- بیشتر سعی میکنم حرفم با عملم نزدیک باشد و آن چیزی که میگویم رفتار خودم باشد. اگر شبی به دلم میافتد که امشب باید برنامه به یکی از حضرات آل الله تقدیم شود، حتما این کار را میکنم و ابایی از آن ندارم…
*یعنی از پیش مشخص نشده که برنامه به چه کسی تقدیم شود؟
- نه اصلا. خیلی دلانه است. یک شب با بنیامین بهادری صحبت میکردیم پرسید امشب میخواهی برنامه را به چه کسی تقدیم کنی؟ گفتم امام باقر (ع). مشهد بودیم. گفت من و تو جوانیم… یک لحظه گفتم امشب شب حضرت علی اکبر (ع) است اصلا! همین. به همین سادگی، فردا شب شد شب امام باقر (ع) و آن شب شد شب حضرت علی اکبر (ع). بدون هیچ بهانهای یک شب اتفاقی میافتد و دلم نزدیک میشود که بگویم حضرت حر. مثلا وقتی بازگشت به خودمان داشته باشیم شاید برنامه را تقدیم کنیم به حضرت حر. قانونی ندارم…
*اما به آن فکر میکنید.
- بله. به آن فکر میکنم تا دلیل ذهنی برای این اتفاق دلانه داشته باشم.
* چقدر بازی در اجرای شما است؟
خیلی کم. حسش را نداشته باشم بیخود حس نمیگیرم و اگر که حالم خوش نباشد مطمئن باشید هیچ احساسی از سمت من به بیننده نمیرود. چند شب قبل شعری ساده خواندم. به این خاطر که احساسی ایجاد نشده بود که بتوانم دربارهاش صحبت کنم. به خودم قول دادهام با صداقت هرچه تمامتر با مردم کشورم روبرو شوم. اگر در لحظهای احساسی دارم به آنها بگویم. مثلا همین امشب به دلیل کم اطلاعی عدهای از روند برنامههای اجتماعی، اتفاقی افتاد و مردم حالا میدانند من کی صلوات میفرستم. چون شاید ۵، ۶ بار اتفاق افتاده که گفتم عصبانی بودهام یک صلوات بفرستم؛ الهم صل علی محمد و آل محمد. برای همین مردم میدانند من کی صلوات میفرستم. به همین راحتی. حتی عصبانیتم را هم مخفی نمیکنم.
*منظورم از بازی صرفا اتفاقی منفی نیست. مهمانان برنامه شما عدهای انسان معمولی نیستند…
- اتفاقا ما مهمانان عادی تا دلتان بخواهد در برنامه داشتهایم. دکتر و مهندس عادی…
#پارت1
👇👇👇👇👇
#قدیمی_طور
#مصاحبه
#خاطره_باضیا
#khaterehbaziya0
https://t.me/khaterehbaziya0
@aliziyaoriginal
امسال سید علی ضیاء را روی این صندلی میبینیم. مجری جوانی که پس از تجربه حضور در رادیو، به تلویزیون آمد و سابقه اجرای برنامههایی چون “نیمروز”، “گزینه جوان”، “شب نشینی” و “خوشا شیراز” را در کارنامه خود به ثبت رسانده است. با وجود انتقادات فراوانی که از سر منطق یا علاقه به مجری قبلی برنامه؛ احسان علیخانی، به اجرای او میشود، به نظر میرسد لااقل بخش بزرگی از مخاطبان برنامه با حضور او را پذیرفتهاند.
با این مجری آتیه دار پس از شب قدر در برنامهای با موضوع اهدای عضو، درباره اعتقادات، میزان بازی در اجرا، توبه، میزان رضایت از برنامه، مهمانهای سفارشی و نقدپذیری گپ زدهایم.
خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و هنر: شما خیلی صریح در برنامه درباره اعتقاداتتان حرف میزنید و خودتان را هیاتی و بچه شیعه معرفی میکنید. واهمهای ندارید بخشی از مخاطبان به ویژه جامعه روشنفکری را از دست بدهید؟
سید علی ضیاء مجری “ماه عسل”: کسی را به من نشان بدهید که از امام حسین (ع) خوشش نمیآید. کسی را به من نشان بدهید که تا به حال به هیات دخیل نبسته، کسی که تا به حال نذری امام حسین را نخورده… هیچ کس نیست. همهمان اسم امام حسین (ع) که میآید ته دلمان میلرزد. چه آن اپوزیسیون و روشنفکر و حتی لائیک.
روزی پیش بزرگی بودیم و او گفت آنهایی که خدا را کتمان میکنند چه میگویند؟ میگویند خدایا تو نیستی! اول حرفشان میگویند خدایا، یعنی اشاره دارند که خدایی هست و ما دوست نداریم باشد…
من نگاهم نسبت به مردم سرزمینم این است که همهشان امام حسینی هستند. همهشان طرفدار حق و حقیقت هستند. همهشان اسم امام حسین (ع) که میآید دلشان میلرزد و هیچکس با اهل بیت با اسلام با دین به معنای واقعی کلمهاش مشکلی ندارد. با هر نگاه سیاسی. راستش من کسی که با امام حسین (ع) مشکل داشته باشد نمیشناسم.
* ملزومات اجرای شما، در برنامهای که در دامن حضور مثالی ۱۲ امام معصوم در چنین دکوری قرار گرفتهاید، چیست؟
- بیشتر سعی میکنم حرفم با عملم نزدیک باشد و آن چیزی که میگویم رفتار خودم باشد. اگر شبی به دلم میافتد که امشب باید برنامه به یکی از حضرات آل الله تقدیم شود، حتما این کار را میکنم و ابایی از آن ندارم…
*یعنی از پیش مشخص نشده که برنامه به چه کسی تقدیم شود؟
- نه اصلا. خیلی دلانه است. یک شب با بنیامین بهادری صحبت میکردیم پرسید امشب میخواهی برنامه را به چه کسی تقدیم کنی؟ گفتم امام باقر (ع). مشهد بودیم. گفت من و تو جوانیم… یک لحظه گفتم امشب شب حضرت علی اکبر (ع) است اصلا! همین. به همین سادگی، فردا شب شد شب امام باقر (ع) و آن شب شد شب حضرت علی اکبر (ع). بدون هیچ بهانهای یک شب اتفاقی میافتد و دلم نزدیک میشود که بگویم حضرت حر. مثلا وقتی بازگشت به خودمان داشته باشیم شاید برنامه را تقدیم کنیم به حضرت حر. قانونی ندارم…
*اما به آن فکر میکنید.
- بله. به آن فکر میکنم تا دلیل ذهنی برای این اتفاق دلانه داشته باشم.
* چقدر بازی در اجرای شما است؟
خیلی کم. حسش را نداشته باشم بیخود حس نمیگیرم و اگر که حالم خوش نباشد مطمئن باشید هیچ احساسی از سمت من به بیننده نمیرود. چند شب قبل شعری ساده خواندم. به این خاطر که احساسی ایجاد نشده بود که بتوانم دربارهاش صحبت کنم. به خودم قول دادهام با صداقت هرچه تمامتر با مردم کشورم روبرو شوم. اگر در لحظهای احساسی دارم به آنها بگویم. مثلا همین امشب به دلیل کم اطلاعی عدهای از روند برنامههای اجتماعی، اتفاقی افتاد و مردم حالا میدانند من کی صلوات میفرستم. چون شاید ۵، ۶ بار اتفاق افتاده که گفتم عصبانی بودهام یک صلوات بفرستم؛ الهم صل علی محمد و آل محمد. برای همین مردم میدانند من کی صلوات میفرستم. به همین راحتی. حتی عصبانیتم را هم مخفی نمیکنم.
*منظورم از بازی صرفا اتفاقی منفی نیست. مهمانان برنامه شما عدهای انسان معمولی نیستند…
- اتفاقا ما مهمانان عادی تا دلتان بخواهد در برنامه داشتهایم. دکتر و مهندس عادی…
#پارت1
👇👇👇👇👇
#قدیمی_طور
#مصاحبه
#خاطره_باضیا
#khaterehbaziya0
https://t.me/khaterehbaziya0
@aliziyaoriginal
Telegram
🍇خاطره باضیا🍉
🍃به توکـل نام اعظمت🍃
ارتباط باما☎️
https://t.me/HarfBeManBOT?start=Ch_At_bDlzUE1DREpQTDN5dG5hK0lxOXBDUT09
📱اینستاگرام
@mina_khaterehbaziya0
تاسیس کانال99/6/9
https://t.me/twiterrziyae
#ضیاران_۳۱۱۸🎫
ارتباط باما☎️
https://t.me/HarfBeManBOT?start=Ch_At_bDlzUE1DREpQTDN5dG5hK0lxOXBDUT09
📱اینستاگرام
@mina_khaterehbaziya0
تاسیس کانال99/6/9
https://t.me/twiterrziyae
#ضیاران_۳۱۱۸🎫