(رمان)A collection of dark novels
دیدی زندستتتتتتتتتت اخییییییش ولی خیلی عجب اومد عجیب تر اینکه چطوری صدا و ... رو کاتی متوجه نشده
خب اولا اگه منظورت بوی بدنشه
کاملیا الان تو دورهی فلح یا همون پریوده که من بارها تو رمان گفتم تو این دوره اینقدر این بو برای گرگینه های مرد مجذوب کنندست که متوجه هیچی نمیشن
حتی اینقدر کاتی گیج شده بود که متوجه حضور شیاطین نشد و اینجوری شیاطین خیلی راحت رافتالیا رو قربانی کردند.
دربارهی صدا
الان یکسال گذشته😐
صدای کاملیا و ملینا(تو تصورات من) خیلی شبیه به همدیگه هستن
اون زمان کاملیا فقط ۱۸ سالش بود و الان ۲۰سالشه!
تازه کاتی تو مود خوبی نبود کلا تمام حواسش فقط به بوی خون بود🤷♀ و اینکه کاملیا تو این یکسال خیلی عوض شده و از نظر بدنی تغییر کرده.
#تارا #پرسفون
کاملیا الان تو دورهی فلح یا همون پریوده که من بارها تو رمان گفتم تو این دوره اینقدر این بو برای گرگینه های مرد مجذوب کنندست که متوجه هیچی نمیشن
حتی اینقدر کاتی گیج شده بود که متوجه حضور شیاطین نشد و اینجوری شیاطین خیلی راحت رافتالیا رو قربانی کردند.
دربارهی صدا
الان یکسال گذشته😐
صدای کاملیا و ملینا(تو تصورات من) خیلی شبیه به همدیگه هستن
اون زمان کاملیا فقط ۱۸ سالش بود و الان ۲۰سالشه!
تازه کاتی تو مود خوبی نبود کلا تمام حواسش فقط به بوی خون بود🤷♀ و اینکه کاملیا تو این یکسال خیلی عوض شده و از نظر بدنی تغییر کرده.
#تارا #پرسفون
(رمان)A collection of dark novels
کاتی میگه عاشق میکاست اما با لیوای هم یه کارایی کرده چطور میشه اصا عاشقه؟
(رمان)A collection of dark novels
Her Hazelnut – My jolly sailor bold
(رمان)A collection of dark novels
فرشته جهنمی #پارت_249 کاملیا ترسیده سمت بچه هایش میخواست برود که بازویش توسط کنت کشیده شد. اگرچه کاملیا هم یک دلتنگی بزرگ را درون سینهی خود داشت اما از این خوی وحشی کنتاستیون میترسید! آنقدری ترسیده بود که باز هم خونریزی کرد؛ اگرچه حالا از لوازم بهداشتی…
(رمان)A collection of dark novels
Video
(رمان)A collection of dark novels
Voice message
(رمان)A collection of dark novels
شما کلاس طراحی رفتین؟ خیلی قشنگ شده این کیه؟