🌸مسجد خاتم عجب شیر🌸
178 subscribers
1.6K photos
328 videos
7 files
1.93K links
پل ارتباطی https://t.me/javanmard_mj
Download Telegram
#خسارت

بازرگانی را هزار دینار خسارت افتاد.

پسر را گفت نباید که این سخن با کسی در میان نهی، گفت: ای پدر فرمان تو راست، نگویم و لکن خواهم مرا بر فایده این کار مطلع گردانی که مصلحت در نهان داشتن چیست.

گفت تا مصیبت دو نشود: یکی نقصان مایه و دیگر شماتت همسایه.

مگوی انُده خویش با مردمان
که لاحَول گویند شادی کنان


🎄🎄🍀🍀🍀🪴🪴🪴🪴🍀🍀🍀🎄🎄

فردی دچار بیماری گِل خواری بود و چون چشمش به گِل می افتاد، اراده اش سست می شد و شروع به خوردن آن می نمود. وی روزی برای خریدن قند به دکان عطاری رفت. عطار در دکان سنگِ ترازو نداشت و از گِل سرشوی برای وزن کشی استفاده می کرد.

عطار به مرد گفت: من از گِل به عنوان سنگِ ترازو استفاده می کنم. برای تو مشکلی نیست؟
مرد گفت: من قند می خواهم و برایم فرق نمی کند از چه چیزی برای وزن کشی استفاده کنی. در همین هنگام مرد در دل خود می گفت: چه بهتر از این! سنگ به چه دردی می خورد برای من گِل از طلا با ارزش تر است. اگر سنگ نداری و گِل به جای آن می گذاری باعث خوشحالی من است.

عطار به جای سنگ در یک کفه ی ترازو، گِل گذاشت و برای شکستن قند به انتهای مغازه رفت. در همین اثنا، مرد گِل خوار دزدکی شروع به خوردن از گِلی که در کفه ی ترازو بود کرد. او تند تند می خورد و می ترسید مبادا عطار متوجه ماجرا شود
عطار زیرچشمی متوجه ی گل خوردن مشتری شد ولی به روی خودش نیاورد. بلکه به بهانه پیدا کردن تیشه قند شکن، خود را معطل می کرد.
عطار در دل خود می گفت: تا می توانی از آن گل بخور. چون هر چقدر از آن می دزدی در واقع از خودت می دزدی! تو بخاطر حماقتت می ترسی که من متوجه دزدیت بشوم. در حالیکه من از این می ترسم که تو کمتر گل بخوری! تا می توانی گل بخور. تو فکر می کنی من احمق هستم؟ نه! این طور نیست. بلکه هنگامی که در پایان کار، مقدار قندت را دیدی، خواهی فهمید که چه کسی احمق و چه کسی عاقل است!
این داستان یکی از حکایت های زیبای مولوی در مثنوی معنوی است. مولانا با ظرافتی ستودنی گل را به مال دنیا و قند را به بهای واقعی زندگی آدمی تشبیه می کند. در نظر او آنان که به گمان زرنگ بودن تنها در پی رنگ و لعاب دنیا هستند همانند آن شخص گِل خواری هستند که پی در پی از کفه ترازوی خود می دزدند که در عوض از وزن آنچه در مقابل دریافت می کنند، کاسته می شود. 

🌹🌹🦚🦚🌸🌸🌸🌸🌸🌸🦚🦚🌹🌹

#صدای_شکستن_گردوها

فردی چند گردو به بهلول داد و گفت :


بشکن و بخور و برای من دعا کن.
بهلول گردوها را شکست و خورد اما دعا نکرد .
آن مرد گفت :
گردوها را می خوری نوش جان ،
ولی من صدای دعای تو را نشنيدم..

بهلول گفت :
مطمئن باش اگر در راه خدا داده ای ، خدا خودش صدای شکستن گردوها را شنيده است .

تو بندگی چو گدايان به شرط مزد مکن..
که خواجه خود روش بنده پروری داند.


🌹🌹🦚🦚🌸🌸🌸🌸🌸🌸🦚🦚🌹🌹
#نیایش_شبانه

منور کن خداوندا , دل ما را ز نورهایت
تو تبدیل کن غم ما را ,ز شادیهای جاودانت
مطهر کن تن ما را , با آن ذات خداییت
تو تقدیس کن سخن ها را , با آن حکم طلاییت
مهیا کن ره ما را , قدم بردار خداوندا !
تو هموار کن بلندی را , مرمت کن خرابی را
مجهز کن یکایک را , با آن صلح جهانیت
با روح پاک و قدوست , برکت ده عطاهایت

👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
👆https://t.me/khatamajabshir