#داستان
یکی از دوستام و خانمش میخواستن از هم جدا بشن ،
یه روز تو یه مهمونی بودیم ازش پرسیدم خانومت چه مشکلی داره که میخوای طلاقش بدی؟
گفت: یه مرد هیچ وقت #عیب زنشو به کسی نمیگه ...
وقتی از هم جدا شدن پرسیدم چرا طلاقش دادی؟
گفت آدم: پشت سر دختر مردم حرف نمیزنه ...
بعد از چند ماه از هم جدا شدن و سالِ بعدش خانومش با یکی دیگه ازدواج کرد ؛
یه روز ازش پرسیدم خب حالا بگو چرا طلاقش دادی؟
گفت: یه مرد هیچوقت پشت سر #زنِ مردم حرف نمیزنه ...
یادمان نرود کثیف ترین انسان کسی است که راز دوران دوستی را به وقت دشمنی فاش سازد ...
🪴🪴🍀🍀🌹🌸🌸🌸🌸🌹🍀🍀🪴🪴
سیاه پوشیده بود، به #جنگل آمد... من هم استوار بودم و تنومند! من را انتخاب کرد... دستی به تنه و شاخه هایم کشید تبرش را درآورد و زد و زد..... محکم و محکمتر.... من هم به خودم میبالیدم دیگر نمیخواستم درخت باشم، آینده ی خوبی در انتظارم بود میتوانستم یک قایق باشم شاید هم چیز بهتری.....
درد ضربه هایش بیشتر میشد و من هم به امید آینده ی بهتر تحمل میکردم، اما....
ناگهان چشمش به #درخت دیگری افتاد، شاید او تنومندتر بود... شاید هم نه!!
اما هر چه بود به نظر مرد تبر به دست، آن درخت بهتر بود، چوب بهتری داشت و من جلوه ای برایش نداشتم!
مرا رها کرد با زخم هایم و او را برد....
من دیگر نه درخت بودم، نه تخته سیاه مدرسه، نه عصایی برای پیرمرد و نه قایق و ... خشک شدم....
این عادت انسانهاست، قبل از اینکه مطمئن شوند انتخاب میکنند... خواسته یا ناخواسته ضربه هایشان را میزنند، اما شرایط بهتری که سر راهشان آمد او را به حال خودش رها میکنند... بی توجه به راه نیمه رفته!
تا مطمئن نشدی #تبر نزن....
تا مطمئن نشدی #احساس نریز...
دیگری #زخمی میشود... #خشک میشود!
🌸https://t.me/khatamajabshir
یکی از دوستام و خانمش میخواستن از هم جدا بشن ،
یه روز تو یه مهمونی بودیم ازش پرسیدم خانومت چه مشکلی داره که میخوای طلاقش بدی؟
گفت: یه مرد هیچ وقت #عیب زنشو به کسی نمیگه ...
وقتی از هم جدا شدن پرسیدم چرا طلاقش دادی؟
گفت آدم: پشت سر دختر مردم حرف نمیزنه ...
بعد از چند ماه از هم جدا شدن و سالِ بعدش خانومش با یکی دیگه ازدواج کرد ؛
یه روز ازش پرسیدم خب حالا بگو چرا طلاقش دادی؟
گفت: یه مرد هیچوقت پشت سر #زنِ مردم حرف نمیزنه ...
یادمان نرود کثیف ترین انسان کسی است که راز دوران دوستی را به وقت دشمنی فاش سازد ...
🪴🪴🍀🍀🌹🌸🌸🌸🌸🌹🍀🍀🪴🪴
سیاه پوشیده بود، به #جنگل آمد... من هم استوار بودم و تنومند! من را انتخاب کرد... دستی به تنه و شاخه هایم کشید تبرش را درآورد و زد و زد..... محکم و محکمتر.... من هم به خودم میبالیدم دیگر نمیخواستم درخت باشم، آینده ی خوبی در انتظارم بود میتوانستم یک قایق باشم شاید هم چیز بهتری.....
درد ضربه هایش بیشتر میشد و من هم به امید آینده ی بهتر تحمل میکردم، اما....
ناگهان چشمش به #درخت دیگری افتاد، شاید او تنومندتر بود... شاید هم نه!!
اما هر چه بود به نظر مرد تبر به دست، آن درخت بهتر بود، چوب بهتری داشت و من جلوه ای برایش نداشتم!
مرا رها کرد با زخم هایم و او را برد....
من دیگر نه درخت بودم، نه تخته سیاه مدرسه، نه عصایی برای پیرمرد و نه قایق و ... خشک شدم....
این عادت انسانهاست، قبل از اینکه مطمئن شوند انتخاب میکنند... خواسته یا ناخواسته ضربه هایشان را میزنند، اما شرایط بهتری که سر راهشان آمد او را به حال خودش رها میکنند... بی توجه به راه نیمه رفته!
تا مطمئن نشدی #تبر نزن....
تا مطمئن نشدی #احساس نریز...
دیگری #زخمی میشود... #خشک میشود!
🌸https://t.me/khatamajabshir
Telegram
🌸مسجد خاتم عجب شیر🌸
پل ارتباطی https://t.me/javanmard_mj
👈سه چيز در زندگی يکبار به انسان داده میشود
#والدين ، #جوانی ، #شانس🌸
👈سه چيز را هرگز نخور
#غصه ، #حرام ، #حق_دیگری🌸
👈سه چيز باعث سقوط انسان است
#غرور ، #دشمنی ، #جهل🌸
👈سه چيز را بايد افزايش داد
#دانش ، #دارائی ، #درخت🌸
👈سه چيز انسان را تباه ميکند
#حرص ، #حسد ، #حماقت🌸
👈سه چيز رنج آور است
#بیماری ، #بی_پولی ، #بی_مرامی🌸
🌸https://t.me/khatamajabshir
#والدين ، #جوانی ، #شانس🌸
👈سه چيز را هرگز نخور
#غصه ، #حرام ، #حق_دیگری🌸
👈سه چيز باعث سقوط انسان است
#غرور ، #دشمنی ، #جهل🌸
👈سه چيز را بايد افزايش داد
#دانش ، #دارائی ، #درخت🌸
👈سه چيز انسان را تباه ميکند
#حرص ، #حسد ، #حماقت🌸
👈سه چيز رنج آور است
#بیماری ، #بی_پولی ، #بی_مرامی🌸
🌸https://t.me/khatamajabshir