🌸مسجد خاتم عجب شیر🌸
178 subscribers
1.6K photos
328 videos
7 files
1.93K links
پل ارتباطی https://t.me/javanmard_mj
Download Telegram
#خانمها_بدانند

#مهربان باشید
چیزی که #زن دارد و #مرد را تسخیر می کند ،مهربانی اوست نه سیمای زیبایش .
زن مهربان می‌تواند خشگمین ترین مردان را آرام کند
#معذرت خواهى كنيد اگر اشتباهی كرديد معذرت خواهى كنيد، و نگران غرورتان نباشيد ،مهم نیست اگر انسانی برای کسی که دوستش دارد، غرورش را از دست بدهد؛ اما فاجعه است اگر به خاطر حفظ #غرور، کسی را که دوست دارد از دست بدهد!
با درايت باشيد اگر همسر شما از شما ناراحت است ، تنها توسط خود شما به آرامش ميرسد ، تمام تلاشتان را
بكنيد تا اين شما باشيد تا #همسرتان را به آرامش مي رسانيد.
مسئول باشيد ، میزان حماقت انسانها رو میشه از میزان
استفادشون از دو کلمه ی #همیشه و #هرگز فهمید، بيشتر به فكر راه حلی باشيد تا سرزنش كردن.

#عاشق باشيد
هیچکس تصادفی برای کسی فرستاده نمی‌شود،
مثل يك معجزه به #همسر خود نگاه كنيد.

🌹https://t.me/khatamajabshir
#هرگز_مرداب_نباش

اﮔﺮ ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﯽ...
ﺍﻗﯿﺎﻧﻮﺱ ﺑﺎﺵ،
ﺍﮔﺮ ﻧﻪ ﺩﺭﯾﺎ ﺑﺎﺵ!
ﺍﮔﺮ ﻧﻪ ﺣﺪﺍﻗﻞ ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ ﺑﺎﺵ!!
ﺍﮔﺮ ﻧﻤﯿﺘﻮﺍﻧﯽ ﯾﮏ ﺭﻭﺩ ﮐﻮﭼﮏ ﺑﺎﺵ؛
ﺍﻣﺎ ﻫﺮﮔﺰ ﻣﺮﺩﺍﺏ ﻧﺸﻮ...
ﻧﻬﺮﯼ ﺑﺎﺵ ﺟﺎﺭﯼ، ﺯﻻﻝ ﻭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﻭ ﺑﺎ ﺟﻮﺷﺶ ﺯﯾﺒﺎﯾﺖ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﻫﺪﯾﻪ ﮐﻦ...

ﻭﻗﺘﯽ ﺟﺎﺭﯼ ﺑﺎﺷﯽ، ﻫﻢ ﺯﻧﺪﻩﺍﯼ ﻭ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯿﺪﻫﯽ...
ﺳﺒﺰﻩﻫﺎﯼ ﮐﻨﺎﺭ ﺭﻭﺩ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻩﺍﯼ؟
ﭼﻪ ﺯﯾﺒﺎ ﭼﺸﻢ ﺭﺍ ﻧﻮﺍﺯﺵ ﻣﯿﺪهد ﻭ ﻣﺎﻭﺭﺍﯼ ﺁﻥ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪﻫﺎﯼ ﻟﻄﯿﻒ ﻭ ﺯﯾﺒﺎ...

ﺍﯾﻨﻬﺎ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﻭ ﺳﺨﺎﻭﺕ ﻧﻬﺮ ﮐﻮﭼﮏ، ﺍﻣﺎ ﺟﺎﺭﯼ ﺍﺳﺖ...

ﭘﺲ ﮐﻮﭼﮏ ﺑﺎﺵ، ﺍﻣﺎ ﺟﺎﺭﯼ ﺷﻮ...

🌹🪷🪷🪷🪻🕊🕊🕊🪻🪷🪷🪷🌹

روزی یک کشتی پراز عسل در ساحل لنگر انداخت وعسلها درون بشکه بود وپیرزنی آمد که ظرف کوچکی همراهش بود
و به بازرگان گفت :
از تو میخواهم که این ظرف را پر از عسل کنی که تاجر نپذیرفت وپیرزن  رفت  ..
سپس تاجر به معاونش سپردکه آدرس آن خانم را پیدا کند وبرایش یک بشکه عسل ببرد  ...
آن مرد تعجب کرد وگفت
ازتو مقدار کمی درخواست کرد نپذیرفتی والان یک بشکه کامل به او میدهی .
تاجر جواب داد :
ای جوان او به اندازه خودش در خواست میکند ومن در حد و اندازه خودم به او میدهم  ..                  
اگر کسی که صدقه میداد به خوبی میدانست ومجسم میکرد که صدقه ی او پیش از دست نیازمند در دست خدا قرار می گیرد  ...
هراینه لذت دهنده بیش از لذت گیرنده بود

این یک معامله با خداست.

🌹🪷🪷🪷🪻🕊🕊🕊🪻🪷🪷🪷🌹

#تلنگر

سگی نزد شیر آمد و گفت با من کشتی بگیر
شیر سر باز زد .

سگ گفت : نزد تمام سگان خواهم گفت ؛
شیر از مقابله با من می هراسد

شیر گفت :
 
سرزنش سگان را خوشتر دارم

از اینکه شیران مرا شماتت کنند
 که با سگی کشتی گرفته ام !!!

🌹https://t.me/khatamajabshir