#هم_آش_معاویه_را_میخورد_هم_نماز_علی_را_میخواند
عبدالرحمن بن صخرازدی یا الدوسی معروف به ابوهریره فقیر ترین صحابی پیامبر بود، او مردی امی، شوخ طبع و بسیار پرخور بود. ابوهریره همیشه مصالح شخصی خودش را در نظر داشت و برایش فرق نمی کرد چه کسی در مسند خلافت باشد.
آورده اند که ابوهریره در جنگ" صفین" حاضر بود ولی در جنگ شرکت نکرد، کار او در جنگ صفین این بود که موقع صرف غذا بر سفره معاویه حاضر می شد و در زمان نماز پشت حضرت علی نماز می گذارد و در هنگام نبرد پیری و ضعف را بهانه کرده و در گوشه ی شاهد جنگ بود. وقتی علت این کار را از او پرسیدند، گفت :"نماز در پشت سر علی(ع) کاملترین نمازهاست، غذای معاویه چرب ترین غذاها و احتراز از جنگ و کشتار سالم ترین کارهاست! "
این رفتار ابوهریره به صورت مثل در آمد و هرگاه شخصی بر اساس مقتضیات و شرایط خودش کاری را انجام دهد و برایش فرقی نکند که چه کسی بر مسند قدرت نشسته است، می گویند :" هم آش معاویه را می خورد، هم نماز علی را می خواند! "
🌹🪷🪷🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🪷🪷🌹
پسری هیجده ساله جوانی مؤمن و پاک است ولی دچار شبهه شده است. او اعتقاد دارد که دختر و پسر باید با هم در مدرسه و زندگی مختلط باشند تا رشد کنند. او معتقد است به جای کنترل محیط، باید قلب های مردم با علم بخشی سرشار گردد.
می گویم: تصور کن گرسنه ای و به مغازه کبابی رفته ای. قطعاً بوییدن بوی کباب مشام تو را لذت خواهد داد ولی آیا هدف کباب پز از پخت کباب فقط بوییدن و لذت بردن آن است؟ بی تردید آن را برای صرف و خوردن در سیخ کرده است. آیا بوییدن کباب گرسنگی تو را رفع می کند یا بر گرسنگی و اذیت نفس می پردازد؟ بی تردید اگر بگویی: من از نفس خوردن بی نیازم و گرسنه نمی شوم دروغ گفته ای. اگر بگویی: بوی کباب جز مشام من، شکم ام هم سیر می کند باز دروغ گفته ای... پس اگر بگویی میل به جنس مخالف نداری و زمانی که جنس مخالف را می بینی میل نزدیکی نمی کنی باز دروغ گفته ای... پس انسان عاقل گرسنه باید خیلی احمق باشد که در مغازه کبابی رود و دود کباب در مشام کند که این بوی خوب در ظاهر لذت، ولی در باطن عذاب و سختی است.
🌹🪷🪷🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🪷🪷🌹
#داستان_آموزنده
روزی در نماز جماعت موبایل یه نفر زنگ میخورد زنگ موبایل آن مرد ترانه ای بود
بعد نماز همه او را سرزنش کردند و او دیگر به نماز نرفت، همان مرد به کافه ای رفت و ناگهان قلیان از دستش افتاد و شکست .مرد کافه چی با خوش رویی گفت اشکالی ندارد فدای سرت، او از ان روز مشتری دائمی ان کافه شد .......
چقدر خوب بود که اگر کسی اشتباهی کرد با خوش رویی باهاش برخورد کنیم نه با خشم تحقیرش کنیم و باعث ترک اعمال خوب بشویم.
🏴https://t.me/khatamajabshir
عبدالرحمن بن صخرازدی یا الدوسی معروف به ابوهریره فقیر ترین صحابی پیامبر بود، او مردی امی، شوخ طبع و بسیار پرخور بود. ابوهریره همیشه مصالح شخصی خودش را در نظر داشت و برایش فرق نمی کرد چه کسی در مسند خلافت باشد.
آورده اند که ابوهریره در جنگ" صفین" حاضر بود ولی در جنگ شرکت نکرد، کار او در جنگ صفین این بود که موقع صرف غذا بر سفره معاویه حاضر می شد و در زمان نماز پشت حضرت علی نماز می گذارد و در هنگام نبرد پیری و ضعف را بهانه کرده و در گوشه ی شاهد جنگ بود. وقتی علت این کار را از او پرسیدند، گفت :"نماز در پشت سر علی(ع) کاملترین نمازهاست، غذای معاویه چرب ترین غذاها و احتراز از جنگ و کشتار سالم ترین کارهاست! "
این رفتار ابوهریره به صورت مثل در آمد و هرگاه شخصی بر اساس مقتضیات و شرایط خودش کاری را انجام دهد و برایش فرقی نکند که چه کسی بر مسند قدرت نشسته است، می گویند :" هم آش معاویه را می خورد، هم نماز علی را می خواند! "
🌹🪷🪷🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🪷🪷🌹
پسری هیجده ساله جوانی مؤمن و پاک است ولی دچار شبهه شده است. او اعتقاد دارد که دختر و پسر باید با هم در مدرسه و زندگی مختلط باشند تا رشد کنند. او معتقد است به جای کنترل محیط، باید قلب های مردم با علم بخشی سرشار گردد.
می گویم: تصور کن گرسنه ای و به مغازه کبابی رفته ای. قطعاً بوییدن بوی کباب مشام تو را لذت خواهد داد ولی آیا هدف کباب پز از پخت کباب فقط بوییدن و لذت بردن آن است؟ بی تردید آن را برای صرف و خوردن در سیخ کرده است. آیا بوییدن کباب گرسنگی تو را رفع می کند یا بر گرسنگی و اذیت نفس می پردازد؟ بی تردید اگر بگویی: من از نفس خوردن بی نیازم و گرسنه نمی شوم دروغ گفته ای. اگر بگویی: بوی کباب جز مشام من، شکم ام هم سیر می کند باز دروغ گفته ای... پس اگر بگویی میل به جنس مخالف نداری و زمانی که جنس مخالف را می بینی میل نزدیکی نمی کنی باز دروغ گفته ای... پس انسان عاقل گرسنه باید خیلی احمق باشد که در مغازه کبابی رود و دود کباب در مشام کند که این بوی خوب در ظاهر لذت، ولی در باطن عذاب و سختی است.
🌹🪷🪷🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🪷🪷🌹
#داستان_آموزنده
روزی در نماز جماعت موبایل یه نفر زنگ میخورد زنگ موبایل آن مرد ترانه ای بود
بعد نماز همه او را سرزنش کردند و او دیگر به نماز نرفت، همان مرد به کافه ای رفت و ناگهان قلیان از دستش افتاد و شکست .مرد کافه چی با خوش رویی گفت اشکالی ندارد فدای سرت، او از ان روز مشتری دائمی ان کافه شد .......
چقدر خوب بود که اگر کسی اشتباهی کرد با خوش رویی باهاش برخورد کنیم نه با خشم تحقیرش کنیم و باعث ترک اعمال خوب بشویم.
🏴https://t.me/khatamajabshir
Telegram
🌸مسجد خاتم عجب شیر🌸
پل ارتباطی https://t.me/javanmard_mj