🌸مسجد خاتم عجب شیر🌸
189 subscribers
1.6K photos
328 videos
7 files
1.93K links
پل ارتباطی https://t.me/javanmard_mj
Download Telegram
🌹دعوتنامه عید غدیر مسجد خاتم الانبیاء


هان، ای کاروانیان خسته بایستید! گرمای بیابان سخت است و آفتاب سوزان؛ اما به برکه های خم رسیده ایم؛ به زلال ترین آبگیر؛ به غدیر. و این، پیک خداست که فرمانی از آسمان بر پیامبر آورده است: “ای پیامبر، آنچه بر تو فرود آمد، برسان. چه، پیامبریت ناتمام است. و بیم نداشته باش که ما از گزند مردمان نگاهت خواهیم داشت.”
و فرستاده خدا به جهاز اشتران در برابر انبوه جمعیت، دست توانای علی را بر فراز می برد و او را در رساترین ابلاغ در برابر انبوه حاجیان به فرماندهی یقین می کند: “هر که تا کنون از من فرمان برده است، از این پس باید فرمانبردار او باشد. او علی است. فرزند ابوطالب، برادرم و جانشینم….” …. و اکنون باری دیگر از ورای چهارده قرن، این هنگامه سترگ را به جشن می نشینیم.
🕊👇👇👇👇👇👇👇🕊

🌹 مکان: مسجدخاتم الانبیاء(ص)

🌹 زمان: روز عید غدیر(جمعه) از ساعت ۱۳ بصرف احسان سفره امیرالمومنین علی علیه السلام


#نشرخوبیها
🪻https://t.me/khatamajabshir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آیت الله العظمی گلپایگانی می گفت:اگر میخواهید جمهوری اسلامی محکم شود دوتا قاضی که خلاف کرده است را هم شلاق بزنید تا مردم شمارا باور کنند!

بر عکسش هم خیانت به نظام و باعث تضعیف جمهوری اسلامی است.


#نشرخوبیها

🌹🌹🪷🪷🕊🕊🕊🪷🪷🌹🌹
‌‌‎‌‎‌‌🪻https://t.me/khatamajabshir
#حمال_تبریزی

📝رفته بودم تبریز ، دهه اول ماه صفر ، قبر یک حمالی است معروف است حمال تبریزی مال پانصد ششصد سال پیش است ، آقا شمع روشن می کنند حاجت می طلبند ، کی بوده این ؟ یک مسلمان بوده به برکت اطاعت به آزادی رسیده ، کدام آزادی؟ نمونه اش :

♦️زنی یک دستش بچه کول کرده یک وقت دستش لباس خیس دارد رفته رو پشت بام یک دست یک دست دارد لباس ها را پهن می کند ، بچه یک تکان می خورد با سر می افتد تو بازار ، زن ترکه می گوید وای بچه ام ! همه می بینند بچه دارد می آید پایین حمال بازار تبریز آستین پارگی را می گویم ها، شلوار وصله دار را می گویم گیوه پا دارد ، که به هرکه سلام می کرد چون آستینش پاره بود جواب نمی شنید .

یک وقت دیدند گفت یا الله ! یک یا الله گفت و بچه بین زمین و آسمان ایستاد رفت زیر بچه ، آرام رفت تو دست حمال، زن ترک می گوید گفتم بروم جنازه ی بچه ام را جمع کنم دیدم بچه ام سالم است ، خانوم بچه ات . گفت آقای حمال جادوگری؟ نه! رمالی؟ نه ! مرتاضی؟ نه! نه نه کی هستی تو؟ گفت اولا از خدا می خواهم امشب شب آخر عمرم باشد ، خدا مرگم را برساند چون نمی خواستم کسی بفهمد من کی ام ، اما خب حالا همه فهمیدید امشب شب آخر عمرم است ، اما برای اینکه همه تان بدانید چه کنید یک جمله جوابتان را می دهم حواس ها جمع:

🔷چی شد یک یا الله گفتم بچه بین زمین و آسمان ایستاد رمزش تو یک کلمه هست : هفتاد سال هرجه خدا گفت گفتم چشم ؛ ربا نخور چشم ، نزول نخور چشم ، نگاه به نامحرم نکن چشم ، لقمه حرام‌نخور چشم ، دروغ نگو چشم ، زبان را کنترل کن چشم ، سر سفره ی بی غیرت ها ننشین چشم ، خانه ی عرق خور نرو چشم ، با بی نماز دست نده چشم ، چشم داد سر بابایت نکش چشم ، دل مادر نسوزان چشم ، هفتاد سال هرجه خدا گفت گفتم چشم ، حالا یک بار هم ما گفتیم یا الله ! خدا گفت چشم بنده ی من چشم .هر چقدر پول بدهی آش می خوری .

#نشرخوبیها

🌹🌹🪷🪷👇👇👇🪷🪷🌹🌹
🪻https://t.me/khatamajabshir
پیرمردی نارنجی پوش در حالی که
کودک را در آغوش داشت، با سرعت وارد بیمارستان شد و به پرستار گفت: خواهش می کنم به داد این بچه برسید. بچه ماشین بهش زد و فرار کرد.

پرستار: این بچه نیاز به عمل داره باید پولشو پرداخت کنید.

پیرمرد: اما من پولی ندارم. پدر و مادر این بچه رو هم نمی شناسم. خواهش می کنم عملش کنید، من پول رو تا شب براتون میارم.

پرستار: با دکتری که قراره بچه رو عمل کنه صحبت کنید.

اما دکتر بدون اینکه به کودک نگاهی بیاندازد گفت: این قانون بیمارستانه. باید پول قبل از عمل پرداخت بشه.

صبح روز بعد، همان دکتر، سر مزار دختر کوچکش ماتش برده بود و به دیروزش می اندیشید.

#خدا
#انسانیت
#پول
#مقام
#نشرخوبیها

🪻https://t.me/khatamajabshir
قانونى داريم كه هميشه ثابت است:

"ما به محيطمان عادت ميكنيم"
اگر با آدم های بدبخت نشست و برخاست کنید، کم کم به بدبختی عادت می کنید و فکر می کنید که این طبیعی است.

اگر با آدم های غرغرو همنشین باشید عیب جو و غرغرو می شوید و آن را طبیعی می دانید.

اگر دوست شما دروغ بگوید، در ابتدا از دستش ناراحت می شوید ولی در نهایت شما هم عادت می کنید به دیگران دروغ بگوییدو اگر مدت طولانی با چنین دوستانی باشید، به خودتان هم دروغ خواهید گفت.

اگر با آدم های خوشحال و پر انگیزه دمخور شوید شما هم خوشحال و پرانگیزه می شوید و این امر برایتان کاملا طبیعی است.

"تصمیم بگیرید به مجموعه افراد مثبت ملحق شوید وگرنه افراد منفی شما را پایین می کشند و اصلا متوجه چنین اتفاقی هم نمی شوی"

📕 راز شاد زیستن
✍🏻اندرومتیوس
#نشرخوبیها
🕊https://t.me/khatamajabshir
🤲#الهی...
مهربانی و صلح و صفا را
به قلوبِ زنگ زده‌ٔ ما بازگردان
و نورِ وحدت و همدلی را
بر لوحِ دل‌مان بتابان
تا در پناهِ ايمان و محبت،
دنيايی زيبا و زندگی متعالی را بسازيم
و در كنار هم و برای هم،
با مهر و وفا زندگی را معنا بخشيم...



🌹🌹🪻🪷🪷🕊🕊🕊🕊🪷🪷🪻🌹🌹

خداوند تبارک و تعالی می‌فرماید:
ای بنی‌آدم! این‌ پندها که می‌گویم به دقت گوش کن و خود را بهشتی کن!

1) وقتی برای نماز شب نتوانستی خوابت را از خود دور کنی با خود بگو: ای نفس بیچاره‌ی من! تا قیامت زیر خاک خواهی خفت، بس است برخیز برای عبادت خدا.
2) وقتی دیدی مردم به مال دنیای خود فخر می‌کنند بر نفس خود بگو: من دنبال اعمال صالح خواهم رفت تا در روز قیامت بر سر میزان و ترازو کفه اعمال صالح‌ام مدد الهی سنگین‌تر از این مردم سازم و فخر من در آن روز بر این مردم خواهد بود.
3) وقتی در دنیا هوس خوردنی تو را آزار داد بگو صبر کن که در بهشت بهتر از این‌ها برای تو خدایِ من حاضر نموده است.
4) اگر زنی دیدی و هوس او کردی بگو: ای نفس من! صبر کن در بهشت حوریانی برای توست.

ای بنده! برای من باش تا من برای تو باشم.

پندهای خدا (محمد مهدی تاج)

#نشرخوبیها

🪻https://t.me/khatamajabshir
آورده اند که پدری از رفتار بد پسرش رنجور شد ، و او را بسیار ملامت کرد، و بگفت : بی سبب عمرم را به پای تربیت تو هدر کردم ،... فرزند افسوس که ادم شدنت را امیدی نیست.....

  پسر رنجید و ترک پدر کرد، و در پی مال و منال و سلطنت چند سالی کوشید وتحمل رنج کرد....

عاقبت پسر به سلطنت رسید و روزی ، پدر را طلبید ، تا جاه وجلال و بزرگی خود،را به رخ او بکشد،

...چون پدر به دستگاه پسر وارد شد ، پسر از سر غرور روی بدو کرد و

  بگفت : اینک جایگاه مرا ببین ، یاد ار که روزی بگفتی ،هر گز ادم نشوم ، اینک من حاکم شهر شدم....
پدر بی تفاوت روی برگرداند و بگفت :

من نگفتم که تو حاکم نشوی
من بگفتم که تو ادم نشوی

#نشرخوبیها

https://t.me/khatamajabshir
📙حکایت

از پیرمرد حکیمی پرسیدند:از عمری که سپری نمودی چه چیز یاد گرفتی؟

پاسخ داد:
یاد گرفتم
که دنیا قرض است،باید دیر یا زود پس بدهیم.

یاد گرفتم
که مظلوم  دیر یا زود حقش را خواهد گرفت.

یاد گرفتم
که دنیای ما هر لحظه ممکن
است تمام شود،اما ماغافل هستیم.

یاد گرفتم
که ثروتمند ترین مردم در دنیا کسی است،که از سلامتی،امنیت و آرامش بهره مند باشد.

یاد گرفتم
کسی که جو را می کارد،گندم را
برداشت نخواهد کرد.

  یاد گرفتم
  که عمر تمام می شود،اما کار تمام نمی شود.

یاد گرفتم
که مسافرت کردن وهم سفره شدن با
مردم بهترین معیار ودقیق ترین راه
برای محک زدن شخصیت  و درون آنان است.

یاد گرفتم
کسی که مرتب می گوید:من این کار را می کنم و آن کار را می کنم،تو خالی است و نمی تواند،کاری انجام دهد.

یاد گرفتم
تمام کسانی که در گورستان هستند،همه کارهایی داشتند وآرمان هایی داشتند که نتوانستند محقَق گردانند.

  یاد گرفتم
  بساط عمر و زندگیمان را در دنیا طوری پهن کنیم که در موقع جمع کردن دست و پایمان را گم نکنیم.

#نشرخوبیها

🏴https://t.me/khatamajabshir
تُرک ها میگن:
هانسی گروهون بئله مولاسی وار؟
شیعه لرین حضرت عباسی وار

کدام گروه چنین مولایی دارد؟
شیعیان، مولایی چون حضرت عباس دارند.

#نشرخوبیها

🏴😭😭😭🏴🏴😭😭😭🏴
🏴https://t.me/khatamajabshir
#حکایت
 
در سال ۱۹۳۷ در انگلستان یک مسابقه فوتبال بین تیم‌های چلسی و چارلتون بعلت مِه غلیظ در دقیقه 60 متوقف شد.  اما «سام‌ بارترام» دروازبان چارلتون 15 دقیقه پس از توقف بازی همچنان درون دروازه بود!

زیرا بعلت شلوغی پشت دروازه اش سوت داور را نشنیده بود. او با دست هایی گشاده و با حواس جمع در دروازه می ماند و با دقت به جلو  نگاه می کند تا به گمان‌خودش در برابر شوت های حریف غافلگیر نشود.  وقتی پانزده دقیقه بعد پلیس ورزشگاه به او نزدیک شد و خبر لغو مسابقه را به او داد سام بارترام با اندوهی عمیق گفت: چه غم انگیز است که دوستانم مرا فراموش کردند در حالی که من داشتم از دروازه آنها حراست می کردم.

در طول این مدت فکر می کردم که تیم ما در حال حمله است و به تیم رقیب مجال نزدیک شدن به دروازه ی ما را نداده است. در میدان زندگی چه بسیار بازیکنانی هستند که از دروازه آنها با غیرت و حمیت حراست کردیم اما با مه آلود شدن شرایط در همان لحظه اول میدان را خالی کرده و ما را تنها گذاشته اند.

#دروازه_بان
#نشرخوبیها

🕊https://t.me/khatamajabshir
⚫️🏴⚫️🏴

میدونيد ضرب المثل«سرش بره قولش نمیره» از کجا اومده؟؟؟
.
🖤روی دستش " پسرش " رفت ولی " قولش نَه "

🖤نیزه ها تا " جگرش "رفت ولی " قولش نَه "

🖤این چه خورشید غریبی است که با حال نزار

🖤پای " نعش قمرش " رفت ولی " قولش نَه "

🖤شیر مردی که در آن واقعه " هفتاد و دو " بار

🖤دست غم بر " کمرش " رفت ولی " قولش نَه "

🖤هر کجا مینگری  " نام حسین است و حسین "

🖤ای دمش گرم " سرش " رفت ولی " قولش نَه "

🖤 السَّلامُ عَلَيْك یا اَباعَبْدِاللهِ الحُسَین

#نشرخوبیها


🕊https://t.me/khatamajabshir