گذر زمان به چیزی که عقربه‌های ساعت نشان میدهند، هیچ ربطی ندارد. این زمان‌سنج‌ها فقط روی چرخ دنده‌هایی استوارند که فکر نمی‌کنند، احساسی ندارند و بر پیچ و مهره‌هایی بی‌روح تکیه کرده‌اند. آن‌ها نمیدانند که پنج ثانیه یعنی چه و فقط شمارش می‌کنند: یک، دو، سه، چهار و پنج. این مساله هم یک شکنجهٔ دردآلود و هم لذتی بی‌انتها است.

📕 بینایی
✍🏽 #ژوزه_ساراماگو

زندگی همین است دیگر… انسان انتظار کسی را می‌کشد که هرگز نخواهد آمد.

📕توقف_در_مرگ
✍🏼#ژوزه_ساراماگو
📚@khasmokhatb

آرامش خود را به هیچ چیز و هیچ کس وابسته نکن، تا همیشه آن را داشته باشی...!

📕 مرد تکثیر شده
✍ #ژوزه_ساراماگو
📚 @khasmokhatb

«وجدان» که خیلی از آدم‌های بی‌فکر آن را زیر پا می‌گذارند و خیلی‌های دیگر انکارش می‌کنند، چیزی است که وجود دارد و همیشه وجود داشته. اختراع «فلاسفه عهد دقیانوس» نیست، یعنی اختراع زمانی که «روح» چیزی جز یک قضیه مبهم نبود. 

با گذشت زمان، همراه با رشد اجتماعی و تبادل ژنتیکی کار ما به آنجا کشیده که وجدان را در رنگ خون و شوری اشک پیچیده‌ایم و انگار که این هم بس نبوده، چشم‌ها را به نوعی «آیینه» رو به درون بدل کرده‌ایم، نتیجه این است که «چشم‌ها» غالبا آنچه را سعی داریم با زبان انکار کنیم بی پروا «لو» میدهند.

📕 کوری
✍🏽 #ژوزه_ساراماگو

آن قدر از مرگ می‌ترسیم که همیشه سعی می‌کنیم از تقصیرات اموات بگذریم، انگار پیشاپیش می‌خواهیم وقتی نوبت خودمان شد از تقصیرات ما هم بگذرند.

📕 کوری
✍🏻 #ژوزه_ساراماگو
📚 @khasmokhatb

فقط برای سی ثانیه چشمان خود را ببندیم،
شاید كمی احساس كنیم كوری چه دردی است،
و بیاندیشیم آیا ما آن طور كه تصور می‌كنیم بینا هستیم؟!

✍#ژوزه_ساراماگو
📚 @khasmokhatb

باید افراد را به سه دسته قسمت کرد :

. احمق
. باهوش
. و بسیار باهوش

با احمق ،
هر چه بخواهیم می‌توانیم انجام دهیم !
باهوش را می‌توانیم به خدمت درآوریم .
اما بسیار باهوش ،
حتی اگر در کنار ما هم باشد خطرناک است !
نمی تواند دست از کنکاش خود بکشد ،
و همواره باید مراقب او باشیم ...!

#ژوزه_ساراماگو

آن قدر از مرگ می‌ترسیم که همیشه سعی می‌کنیم از تقصیرات اموات بگذریم، انگار پیشاپیش می‌خواهیم وقتی نوبت خودمان شد از تقصیرات ما هم بگذرند.
📕کوری
✍🏼 #ژوزه_ساراماگو
📚@khasmokhatb

«وجدان» که خیلی از آدم‌های بی‌فکر آن را زیر پا می‌گذارند و خیلی‌های دیگر انکارش می‌کنند، چیزی است که وجود دارد و همیشه وجود داشته. اختراع «فلاسفه عهد دقیانوس» نیست، یعنی اختراع زمانی که «روح» چیزی جز یک قضیه مبهم نبود. 

با گذشت زمان، همراه با رشد اجتماعی و تبادل ژنتیکی کار ما به آنجا کشیده که وجدان را در رنگ خون و شوری اشک پیچیده‌ایم و انگار که این هم بس نبوده، چشم‌ها را به نوعی «آیینه» رو به درون بدل کرده‌ایم، نتیجه این است که «چشم‌ها» غالبا آنچه را سعی داریم با زبان انکار کنیم بی پروا «لو» میدهند.

📕 کوری
✍🏽 #ژوزه_ساراماگو

‏عکس‌های قدیمی خیلی گول زننده‌اند، آدم فکر می‌کند در آن عکس‌ها زندگی می‌کند در صورتی که این‌طور نیست، شخصی که ما در این عکس‌ها نگاهش می‌کنیم دیگر وجود ندارد و او هم اگر می‌توانست ما را ببیند خودش را در ما نمی‌شناخت، می‌گفت:
«این کیست که این جور غمگین مرا می‌نگرد...؟!»

📕 همهٔ نام‌ها
✍🏽 #ژوزه_ساراماگو

باید افراد را به سه دسته قسمت کرد :

. احمق
. باهوش
. و بسیار باهوش

با احمق ،
هر چه بخواهیم می‌توانیم انجام دهیم !
باهوش را می‌توانیم به خدمت درآوریم .
اما بسیار باهوش ،
حتی اگر در کنار ما هم باشد خطرناک است !
نمی تواند دست از کنکاش خود بکشد ،
و همواره باید مراقب او باشیم ...!

✍🏼 #ژوزه_ساراماگو
📕بینایی

فقط برای سی ثانیه چشمان خود را ببندیم،
شاید كمی احساس كنیم كوری چه دردی است،
و بیاندیشیم آیا ما آن طور كه تصور می‌كنیم بینا هستیم؟!

📕 کوری
✍🏼#ژوزه_ساراماگو
📚 @khasmokhatb

اگر از من بخواهند نیکوکاری، مهربانی و عدالت را به ترتیب تقدم ردیف کنم، اول مهربانی، دوم عدالت و سوم نیکوکاری را نام می‌برم ...
زیرا مهربانی به خودی خود عدالت و نیکوکاری را به کار می‌گیرد، و یک سیستم عدالت بی عیب در بطن خود به اندازه کافی نیکوکاری دارد ...
نیکوکاری چیزی است که وقتی نه مهربانی هست و نه عدالت، باقی می‌ماند ...


✍🏾 #ژوزه_ساراماگو
📕 نوت بوک

بدترین کور،
کوری بود
که نمی خواست ببیند ...


📕 کوری
✍🏾 #ژوزه_ساراماگو

آرامش خود را به هیچ چیز و هیچ کس وابسته نکن، تا همیشه آن را داشته باشی...!

📙 مرد تکثیر شده
✍🏻 #ژوزه_ساراماگو
📚 @khasmokhatb

آن قدر از مرگ می‌ترسیم که همیشه سعی می‌کنیم از تقصیرات اموات بگذریم، انگار پیشاپیش می‌خواهیم وقتی نوبت خودمان شد از تقصیرات ما هم بگذرند.

📕کوری
✍🏼 #ژوزه_ساراماگو
📚 @khasmokhatb

«وجدان» که خیلی از آدم‌های بی‌فکر آن را زیر پا می‌گذارند و خیلی‌های دیگر انکارش می‌کنند، چیزی است که وجود دارد و همیشه وجود داشته. اختراع «فلاسفه عهد دقیانوس» نیست، یعنی اختراع زمانی که «روح» چیزی جز یک قضیه مبهم نبود. 

با گذشت زمان، همراه با رشد اجتماعی و تبادل ژنتیکی کار ما به آنجا کشیده که وجدان را در رنگ خون و شوری اشک پیچیده‌ایم و انگار که این هم بس نبوده، چشم‌ها را به نوعی «آیینه» رو به درون بدل کرده‌ایم، نتیجه این است که «چشم‌ها» غالبا آنچه را سعی داریم با زبان انکار کنیم بی پروا «لو» میدهند.

📕 کوری
✍🏽 #ژوزه_ساراماگو