#یادداشت
#اجتماعی
👈 در اَرّه گی و روزمرّگی ما
#بخش_نخست
#آرزوسادات_بطحایی
یادداشتی بر وقایع حین و پس از نمایش خیابانی ارّه (یک اتفاق روزمره)
همانطور که در دیالکتیک هگل مفاهیم تز، آنتی تز و سنتز برای توصیف ایده به کار میرود، استفاده از روش دیالکتیکی در برخورد با جامعه امروز نیز میتواند کاربرد داشته باشد. به دیگر سخن، اگر در جامعه ای وجود مسئولین با رویکردهای مشخص را تز در نظر بگیریم و منتقدان و مخالفان این رویکرد و عملکردها را آنتیتز بدانیم، در مییابیم که این دو لازم و ملزوم یکدیگرند و تضعیف و تقویت هر کدام، به تناسب به تضعیف و تقویت دیگری می انجامد.
با این نگاه، هر نظریه، روش یا عملکردی در جامعه اگر مخالفت یا نقدی در پی نداشته باشد، عبث و بیهوده مینماید و باعث از بین رفتن انگیزه و اشتیاق فاعل نیز میشود.
شاید به همین علت باشد که مسئولین جامعه ما در هر نهاد و ارگان و در هر مقام و مرتبهای، به تدریج انگیزه و خلاقیت خود را برای بهبود آنچه قبلا در سمت شغلی آنها انجام گرفته، از دست میدهند و به دنبالهروی از همان روشهای پیشین اکتفا میکنند. این عامل، اهمیت وجود منتقدان را - به ویژه منتقدانی که با روش های نوین سعی در ارائه نظر خود، به چالش کشیدن افکار عمومی و به فکر واداشتن آنها نسبت به وقایع روزمره جامعه را دارند - به خوبی تبیین میکند.
وجود صدایی که با اکثریت جامعه - که غالبا تماشاگر منفعلی بیش نیستند - همساز نیست، می تواند در وجود یکایک افراد جامعه و نمایندگان مردم نیرویی ایجاد کند که زمینه ساز تکاپو و اعتلای جامعه و زداینده خمودگی آن باشد. هم چنین در تقویت کارکرد نهادهای مختلف مجری و پیوند آنها با مردم، تاثیر بسیاری داشته باشد.
به جاست در مواردی که انتقاد با روشی خلاقانه، هنرمندانه و به دور از غرضورزی شخصی و تنها با هدف تحلیل عملکرد - و نه زیر سوال بردن شخصیتهای موثر در جامعه - انجام میشود، ما نیز با سعه صدر به آن نگریسته، پیام مثبت آن را برای خود به عنوان شهروند یا در جایگاه نماینده منتخب یا مسئول منتصب دریابیم و از آن در جهت یافتن راهکارهای نو که به نتایج مطلوبی منجر شود، بهره ببریم.
در جهان امروز اگر بنا بر آن باشد که پا را از آموخته ها و عادات خود در فعالیتهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و ... فراتر نگذاریم، لاجرم همچون دانشآموزان شیوه های نخ نمای قدیم، آموزگار محور خواهیم بود؛ که در متن آن نه آموزگار انگیزهای برای حضور در کلاس درس داشت و نه دانشآموز رغبتی برای فراگیری.
اگر در این پله باقی بمانیم، محکوم به بودن در جامعهای فاقد مشارکت مردمی هستیم. پس بهتر است همچون ساختار آموزش که رفته رفته به سمت مشارکت دوجانبه در حرکت است - هرچند با گامهایی کوتاه و کند - ما نیز درهای ذهن خود را به سوی نظرات مخالف - نه معاند بلکه دوستدار حفظ نشاط و پویایی جامعه - بگشاییم.
امید که با پذیرش تز و آنتی تز که دو سوی هر پدیدهای است، به سنتز که وجه جمع مشخصی برای دو ایده متضاد پیشین است و ایده جدیدی را شکل می دهد، دست یابیم که از منظر شخصی و اجتماعی به سود جامعه است و مردم را بیش از پیش به وجود مسئولان خود دلگرم میکند. باشد که نگذاریم حرکتهای نوآورانه به دلیل واکنشهای سریع و تند ناشی از نقدهراسی، عقیم بماند.
ادامه دارد...
@setaak_ds
♨️کانال اطلاع رسانی #خوانسارنیوز
https://t.me/joinchat/AAAAADwZkBSO2AS61-0sVg
#اجتماعی
👈 در اَرّه گی و روزمرّگی ما
#بخش_نخست
#آرزوسادات_بطحایی
یادداشتی بر وقایع حین و پس از نمایش خیابانی ارّه (یک اتفاق روزمره)
همانطور که در دیالکتیک هگل مفاهیم تز، آنتی تز و سنتز برای توصیف ایده به کار میرود، استفاده از روش دیالکتیکی در برخورد با جامعه امروز نیز میتواند کاربرد داشته باشد. به دیگر سخن، اگر در جامعه ای وجود مسئولین با رویکردهای مشخص را تز در نظر بگیریم و منتقدان و مخالفان این رویکرد و عملکردها را آنتیتز بدانیم، در مییابیم که این دو لازم و ملزوم یکدیگرند و تضعیف و تقویت هر کدام، به تناسب به تضعیف و تقویت دیگری می انجامد.
با این نگاه، هر نظریه، روش یا عملکردی در جامعه اگر مخالفت یا نقدی در پی نداشته باشد، عبث و بیهوده مینماید و باعث از بین رفتن انگیزه و اشتیاق فاعل نیز میشود.
شاید به همین علت باشد که مسئولین جامعه ما در هر نهاد و ارگان و در هر مقام و مرتبهای، به تدریج انگیزه و خلاقیت خود را برای بهبود آنچه قبلا در سمت شغلی آنها انجام گرفته، از دست میدهند و به دنبالهروی از همان روشهای پیشین اکتفا میکنند. این عامل، اهمیت وجود منتقدان را - به ویژه منتقدانی که با روش های نوین سعی در ارائه نظر خود، به چالش کشیدن افکار عمومی و به فکر واداشتن آنها نسبت به وقایع روزمره جامعه را دارند - به خوبی تبیین میکند.
وجود صدایی که با اکثریت جامعه - که غالبا تماشاگر منفعلی بیش نیستند - همساز نیست، می تواند در وجود یکایک افراد جامعه و نمایندگان مردم نیرویی ایجاد کند که زمینه ساز تکاپو و اعتلای جامعه و زداینده خمودگی آن باشد. هم چنین در تقویت کارکرد نهادهای مختلف مجری و پیوند آنها با مردم، تاثیر بسیاری داشته باشد.
به جاست در مواردی که انتقاد با روشی خلاقانه، هنرمندانه و به دور از غرضورزی شخصی و تنها با هدف تحلیل عملکرد - و نه زیر سوال بردن شخصیتهای موثر در جامعه - انجام میشود، ما نیز با سعه صدر به آن نگریسته، پیام مثبت آن را برای خود به عنوان شهروند یا در جایگاه نماینده منتخب یا مسئول منتصب دریابیم و از آن در جهت یافتن راهکارهای نو که به نتایج مطلوبی منجر شود، بهره ببریم.
در جهان امروز اگر بنا بر آن باشد که پا را از آموخته ها و عادات خود در فعالیتهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و ... فراتر نگذاریم، لاجرم همچون دانشآموزان شیوه های نخ نمای قدیم، آموزگار محور خواهیم بود؛ که در متن آن نه آموزگار انگیزهای برای حضور در کلاس درس داشت و نه دانشآموز رغبتی برای فراگیری.
اگر در این پله باقی بمانیم، محکوم به بودن در جامعهای فاقد مشارکت مردمی هستیم. پس بهتر است همچون ساختار آموزش که رفته رفته به سمت مشارکت دوجانبه در حرکت است - هرچند با گامهایی کوتاه و کند - ما نیز درهای ذهن خود را به سوی نظرات مخالف - نه معاند بلکه دوستدار حفظ نشاط و پویایی جامعه - بگشاییم.
امید که با پذیرش تز و آنتی تز که دو سوی هر پدیدهای است، به سنتز که وجه جمع مشخصی برای دو ایده متضاد پیشین است و ایده جدیدی را شکل می دهد، دست یابیم که از منظر شخصی و اجتماعی به سود جامعه است و مردم را بیش از پیش به وجود مسئولان خود دلگرم میکند. باشد که نگذاریم حرکتهای نوآورانه به دلیل واکنشهای سریع و تند ناشی از نقدهراسی، عقیم بماند.
ادامه دارد...
@setaak_ds
♨️کانال اطلاع رسانی #خوانسارنیوز
https://t.me/joinchat/AAAAADwZkBSO2AS61-0sVg
Telegram
attach 📎
#یادداشت
#اجتماعی
👈 در اَرّه گی و روزمرّگی ما
#بخش_دوم
#آرزوسادات_بطحایی
▫️در اولین روز اجرای نمایش اره در زیر رگبار شدید باران، گروه تئاتر اکت، شاهد نگاه پر مهر مردم شهر خوانسار و گلایههای آنها از بریده شدن درختان و به تعبیر خودشان جایگزینی آنها با آهن بود.
▫️هر کدام از شهروندان نه فقط خاموش ماندند و دیدند و شنیدند، که گویی پس از مدتها گوشی برای شنیدن حرفهای در دل ماندهشان یافته باشند، از درختان بریده محله هاشان می گفتند و از معجزه گازوئیل در صنعت ساخت و ساز و از توجیهات رنگ به رنگ مسئولان و بعضا گوشهای سنگین شان.
▫️این نشانهها و حرفها - که با دیدن یک نمایش کوتاه از دل مردم شهر بر میآمد - نشان از این داشت که شاید مردم به علت ناامیدی از اینکه صدایشان به جایی برسد، در مقابل وقایعی که پیش چشمشان رخ میدهد و مطلوبشان نیست سکوت میکنند و این ناامیدی همچون زنجیری دست و پایشان را برای هر گونه دفاع از نظراتشان به عنوان عضوی از جامعه بسته است. اما این سکوت، این آتش پنهان زیر خاکستر، قطعا داغی بر دل یک یک آنهاست که چرا نباید حرف دلشان را بزنند و چرا نمیتوانند مخالفت خودشان را در فضایی دوستانه به گوش متولیان شهر برسانند و آنچه که خود واقفند که وظیفه و مسئولیت شهروندیشان است به انجام برسانند، بی آن که اتهام تخریب و تمسخر و عداوت و منفعت طلبی و باندبازی به آنان وارد شود.
▫️همین نمایش کوتاه و تلاش کوچک زیر باران، آنها را گرد هم آورده و نجوای درونشان را در گوششان زمزمه کرد که این رویش، از شوقی که در چشمان تک تک آنان دیده می شد، به سادگی قابل مشاهده بود.
▫️همین امر شاید بهترین دلیل بر لزوم تداوم این راه باشد، زیرا که مردم درصدد یافتن راهی برای برقراری ارتباط بهتر و بیشتر با یکدیگر و رساندن صدای خود به مسئولان هستند و مشتاقند نقد خود را به گوش سایرین برسانند.
▫️علاوه بر این، همچون شخصیت اصلی نمایش که در دفاع از درختان شهرش، هر بار به امید یافتن پاسخی نو، غیر کلیشه ای و منطقی، مسئولان را یکی یکی برای پاسخگویی فرا میخواند، در پی آنند که فارغ از دریافت پاسخهای باسمه ای که بارها و بارها تکرار شده و بی نتیجه بوده، دست یاری مسئولان نه در سخنرانی ها و شعارها، که در عمل به سویشان دراز شود و از نظرات و راهکارهای خودشان برای اداره امور استفاده شود و قوانین محدودکننده و فرمایشی جای خود را به سیستمی انعطاف پذیر بدهند؛ در نتیجه ارتباطی دوجانبه بین مردم و متولیان برقرار شود که خود نمونه بارز تقابل تز و آنتی تز است.
▫️در ادامه، گروه با دیدن این حجم از شوق و رغبت در میان بینندگان محدودش، بر آن شد تا اجرای دیگری برای شهروندانی که قرار بود در یک برنامه جمعی شرکت کنند، داشته باشد که البته به دلایل جالب و قابل تاملی - که پرداختن به آنها در این مقال نمی گنجد - توسط برگزار کنندگان آن همایش با اجرای اره مخالفت شد؛ اما از آنجا که قصد این بود که این شمع کوچک امید در دل مردم این شهر خموده، خاموش نشود، با هماهنگی با اداره محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی شهر، مجوزی برای اجرای نمایش در پارک سرچشمه - جایی که اتفاقا تنها جاذبه سیاحتی و توریستی آن طبیعت و درختانش هستند - صادر شد و برای بار دوم صدای کوچک و بزرگ شهروندان شنیده شد و حتی کودکان هم که به تماشا آمده بودند گفتند که «در محله ما هم درختان را قطع کردند» و «چه جالب صحبت های تمام مسئولان عینا مثل هم است» و ...
▫️و باز همین نمایش کوتاه نشان داد که یکی از وظایف همه ما به عنوان شهروند این است که به نسل بعد از خودمان بگوییم میتواند راههای مختلفی برای بیان خواستهها و دغدغههایش پیدا کند و اهمیت مشارکت اجتماعی - که مدتهاست به دست فراموشی سپرده شده - را یادآور شود و مانند نسل فعلی، دچار آسیب سر در لاک خود فرو بردن و اکتفا به غرولند و لطیفه سازی نشود.
▫️بدیهی است در این مسیر، گروه نمایش اکت موفق نخواهد بود مگر با یاری تک تک شهروندان و تک تک متولیان و مسئولان و شهر. و چنانچه از این کار و راه تازه آغاز شده و مشابه آن (و یا هر راهکار ابداعی موثر در تعالی جامعه، که اهداف بزرگ فرهنگی و اجتماعی دارد)، صورت نگیرد، دیگر نمی-توان مدعی آن بود که خواستار جامعهای پویا در همه ابعاد آن هستیم (به ویژه در شهرهای کوچک که شهروندانش در مقایسه با شهرهای بزرگتر و توسعه یافته تر، بیشتر دچار بحران دیده نشدن هستند.)
@setaak_ds
✨✨✨✨✨✨✨✨
لینک #بخش_نخست:
https://t.me/khansarnews/25196
✨✨✨✨✨✨✨✨
♨️کانال اطلاع رسانی #خوانسارنیوز
https://t.me/joinchat/AAAAADwZkBSO2AS61-0sVg
#اجتماعی
👈 در اَرّه گی و روزمرّگی ما
#بخش_دوم
#آرزوسادات_بطحایی
▫️در اولین روز اجرای نمایش اره در زیر رگبار شدید باران، گروه تئاتر اکت، شاهد نگاه پر مهر مردم شهر خوانسار و گلایههای آنها از بریده شدن درختان و به تعبیر خودشان جایگزینی آنها با آهن بود.
▫️هر کدام از شهروندان نه فقط خاموش ماندند و دیدند و شنیدند، که گویی پس از مدتها گوشی برای شنیدن حرفهای در دل ماندهشان یافته باشند، از درختان بریده محله هاشان می گفتند و از معجزه گازوئیل در صنعت ساخت و ساز و از توجیهات رنگ به رنگ مسئولان و بعضا گوشهای سنگین شان.
▫️این نشانهها و حرفها - که با دیدن یک نمایش کوتاه از دل مردم شهر بر میآمد - نشان از این داشت که شاید مردم به علت ناامیدی از اینکه صدایشان به جایی برسد، در مقابل وقایعی که پیش چشمشان رخ میدهد و مطلوبشان نیست سکوت میکنند و این ناامیدی همچون زنجیری دست و پایشان را برای هر گونه دفاع از نظراتشان به عنوان عضوی از جامعه بسته است. اما این سکوت، این آتش پنهان زیر خاکستر، قطعا داغی بر دل یک یک آنهاست که چرا نباید حرف دلشان را بزنند و چرا نمیتوانند مخالفت خودشان را در فضایی دوستانه به گوش متولیان شهر برسانند و آنچه که خود واقفند که وظیفه و مسئولیت شهروندیشان است به انجام برسانند، بی آن که اتهام تخریب و تمسخر و عداوت و منفعت طلبی و باندبازی به آنان وارد شود.
▫️همین نمایش کوتاه و تلاش کوچک زیر باران، آنها را گرد هم آورده و نجوای درونشان را در گوششان زمزمه کرد که این رویش، از شوقی که در چشمان تک تک آنان دیده می شد، به سادگی قابل مشاهده بود.
▫️همین امر شاید بهترین دلیل بر لزوم تداوم این راه باشد، زیرا که مردم درصدد یافتن راهی برای برقراری ارتباط بهتر و بیشتر با یکدیگر و رساندن صدای خود به مسئولان هستند و مشتاقند نقد خود را به گوش سایرین برسانند.
▫️علاوه بر این، همچون شخصیت اصلی نمایش که در دفاع از درختان شهرش، هر بار به امید یافتن پاسخی نو، غیر کلیشه ای و منطقی، مسئولان را یکی یکی برای پاسخگویی فرا میخواند، در پی آنند که فارغ از دریافت پاسخهای باسمه ای که بارها و بارها تکرار شده و بی نتیجه بوده، دست یاری مسئولان نه در سخنرانی ها و شعارها، که در عمل به سویشان دراز شود و از نظرات و راهکارهای خودشان برای اداره امور استفاده شود و قوانین محدودکننده و فرمایشی جای خود را به سیستمی انعطاف پذیر بدهند؛ در نتیجه ارتباطی دوجانبه بین مردم و متولیان برقرار شود که خود نمونه بارز تقابل تز و آنتی تز است.
▫️در ادامه، گروه با دیدن این حجم از شوق و رغبت در میان بینندگان محدودش، بر آن شد تا اجرای دیگری برای شهروندانی که قرار بود در یک برنامه جمعی شرکت کنند، داشته باشد که البته به دلایل جالب و قابل تاملی - که پرداختن به آنها در این مقال نمی گنجد - توسط برگزار کنندگان آن همایش با اجرای اره مخالفت شد؛ اما از آنجا که قصد این بود که این شمع کوچک امید در دل مردم این شهر خموده، خاموش نشود، با هماهنگی با اداره محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی شهر، مجوزی برای اجرای نمایش در پارک سرچشمه - جایی که اتفاقا تنها جاذبه سیاحتی و توریستی آن طبیعت و درختانش هستند - صادر شد و برای بار دوم صدای کوچک و بزرگ شهروندان شنیده شد و حتی کودکان هم که به تماشا آمده بودند گفتند که «در محله ما هم درختان را قطع کردند» و «چه جالب صحبت های تمام مسئولان عینا مثل هم است» و ...
▫️و باز همین نمایش کوتاه نشان داد که یکی از وظایف همه ما به عنوان شهروند این است که به نسل بعد از خودمان بگوییم میتواند راههای مختلفی برای بیان خواستهها و دغدغههایش پیدا کند و اهمیت مشارکت اجتماعی - که مدتهاست به دست فراموشی سپرده شده - را یادآور شود و مانند نسل فعلی، دچار آسیب سر در لاک خود فرو بردن و اکتفا به غرولند و لطیفه سازی نشود.
▫️بدیهی است در این مسیر، گروه نمایش اکت موفق نخواهد بود مگر با یاری تک تک شهروندان و تک تک متولیان و مسئولان و شهر. و چنانچه از این کار و راه تازه آغاز شده و مشابه آن (و یا هر راهکار ابداعی موثر در تعالی جامعه، که اهداف بزرگ فرهنگی و اجتماعی دارد)، صورت نگیرد، دیگر نمی-توان مدعی آن بود که خواستار جامعهای پویا در همه ابعاد آن هستیم (به ویژه در شهرهای کوچک که شهروندانش در مقایسه با شهرهای بزرگتر و توسعه یافته تر، بیشتر دچار بحران دیده نشدن هستند.)
@setaak_ds
✨✨✨✨✨✨✨✨
لینک #بخش_نخست:
https://t.me/khansarnews/25196
✨✨✨✨✨✨✨✨
♨️کانال اطلاع رسانی #خوانسارنیوز
https://t.me/joinchat/AAAAADwZkBSO2AS61-0sVg
Telegram
attach 📎