خوانسارنیوز (مهمترین اخبار خوانسار و ایران)
5.49K subscribers
61.8K photos
14.6K videos
955 files
56.6K links
کانال اطلاع رسانی خوانسارنیوز
@khansarnews1
🔻شرایط و هزینه نشر انواع آگهی:
https://t.me/khansarnews_ads/31
مدیر مسؤول: خسرو دهاقین
🔺تماس با ادمین، ارسال خبر یا سفارش آگهی:
@khosrodahaghin
@mahan3831
نشانی اینستاگرام:
https://instagram.com/khansarnews.
Download Telegram
🚗 #پنجاه نکته در مورد سفر

#قسمت_دوم

۲۱_ اگر پلیس در جاده های محلی به شما توصیه کرد که به دلیل ناآشنایی با جاده بهتر است از یک مسیر نروید گوش کنید. یک بار گوش نکردم و در جاده #بستک به #لار با ترکیدن لاستیک ماشین چیزی نمانده بود ارتحال کنم!

۲۲_ پاور بانک با خودتان همراه داشته باشید شارژ موبایل ها زود خالی می شود.

۲۳_ غذاهای محلی را تست کنید. حتی اگر باب طبع تان نیست کمی بچشید. غذاهای محلی بخشی از فرهنگ بومی مناطق است.

۲۴_ در چند سال اخیر اقامتگاه های بوم گردی در شهرهای مختلف راه اندازی شده که به مراتب از هتل ها ارزان تر و تمیزتر هستند.

۲۵_ برای خرید سوغاتی با محلی ها حرف بزنید‌. طرح دوستی بریزید و جلب اعتماد کنید. آنها بهترین راهنما هستند که جنس خوب با قیمت مناسب بخرید.

۲۶_ اگر قصد خرید خرده ریزه و لباس با قیمت مناسب دارید #گناوه در بوشهر، بانه در #کردستان و بازار رسولی #زاهدان را توصیه می کنم. بازار پارچه #بوکان هم فوق العاده است.

۲۷_ بچه ها را در دشت و جنگل رها نکنید. خیلی از آنها تفاوت #مار و #عقرب عروسکی و واقعی را نمی دانند.

۲۸_ قوطی کنسرو را در طبیعت رها نکنید. بعد از رفتن شما حیوانات سراغ آنها می آیند و دست و پوزه شان زخمی می شود. در طبیعت جز عکس یادگاری هیچ ردپایی از خود به جا نگذاریم.

۲۹_ کفش پاشنه بلند برای خانم ها و دمپایی برای آقایان مناسب سفر تفریحی نیست. بخصوص اگر قصد قدم زدن طولانی در بازار، موزه یا گردشگاه های طبیعی را دارید. پیچ خوردگی پا، زخم شدن و تاول زدن انگشتان و ... عوارض پوشیدن این پای پوش هاست.

۳۰_ اگر در مدرسه یا هتل اقامت دارید از در و دیوار انتقام نگیرید. چندسال پیش در یک مدرسه در #سبزوار که اقامتگاه نوروزی شده بود دیدم یک خانواده با کفش گِلی به سقف کوبیده بودند! جای کفش دستکم هفت نفر از کودک تا بزرگسال! احتمالا" برای یادگاری!

بزرگواری برایم تعریف می کرد که چون پول هتل در #اهواز گران شده، تا صبح شیر آب حمام و دستشویی را باز گذاشته!!

۳۱_ در سفر آب و مایعات زیاد بنوشید. گلاب به رویتان تغییر آب و هوا معمولا" باعث می شود عمل دفع به خوبی صورت نگیرد.

۳۳_ هر شب در هر جای کشور گرفتار شدید می توانید به روستایی ها اعتماد کنید آنها بهترین جا و کامل ترین سفره را برای شما مهیا می کنند. بی نظیرند.

۳۴_ اگر قفل فرمان و قفل ترمز دارید استفاده کنید. احتیاط شرط عقل است.

۳۵_ زاویه تابش آفتاب در بیشتر نقاط ایران به شکلی است که در فصل گرم استفاده از #عینک_آفتابی لازم است. اما بعضی عینک های آفتابی کم کیفیت ممکن است به چشم تان آسیب بزند.کرم ضدآفتاب استفاده کنید.

۳۶_ با بومی ها حرف بزنید. خرده فرهنگ های آنها را تحسین کنید و هرگز تجربه تلخ تان در برخورد با یک نفر از یک قوم را به حساب همه آنها نگذارید.

۳۷_ هنگام ورود به موزه یا گردشگاه برای بچه ها هم بلیط بگیرید. برای بچه ها ارزش و شخصیت قائل شویم. بلیط را دست شان بدهیم که خودشان به مسئول تحویل دهند.

۳۸_ موقع سلفی گرفتن به پشت سرتان نگاه کنید. هر سال چند نفر به دلیل عدم رعایت همین نکته ساده به رودخانه سقوط می کنند، از آبشار یا کوه می افتند و جان شان را از دست می دهند.

۳۹_ صنایع دستی بخرید. حتی در حد یک مچ بند مهره ای ساده از یک روستایی. یک زن روستایی چندماه سوزن می زند و یک اثر می آفریند وح روزگار خانواده اش به آن بسته است. ارزشش بی شک از چند پیتزا بیشتر است!

۴۰_ وقتی به روستاهای #زابل و #زاهدان و #ایرانشهر و ... رفتم دلم از این همه تصویر تلخ ناامنی که رسانه ها از این استان ساخته اند به درد آمد. در حق این مردم مظلوم بد کرده ایم و فقط خبرهای تلخ شان را بازتاب داده‌ایم. در ایام عید که آنجا سفر کردم از خیابان های تهران به مراتب امن تر بودند!

...ادامه دارد

کانال اطلاع رسانی خوانسار #خوانسارنیوز
👈دوستانتان را به کانال ما دعوت کنید

لینک عضویت:
https://t.me/joinchat/AAAAADwZkBSO2AS61-0sVg
خوانسارنیوز (مهمترین اخبار خوانسار و ایران)
قسمت #هفدهم از خاطرات دهه هفتاد به قلم #سیدداودطباطبایی ، مدیر کانال #کوهساران 🅾 رفتن به #سربازی ادامه از قسمت قبل اردوگاه تِلو تهران روز اول که به اردوگاه تِلو تهران رسیدیم تا اومدیم چادر بزنیم و دور چادرها رو برای احتمال بارندگی چاله بِکنیم ،غروب شد…
قسمت #هجدهم از خاطرات دهه هفتاد
به قلم:
#سیدداودطباطبایی مدیر کانال #کوهساران
💢خوابیدن سرِ پستِ نگهبانی

اوائل آذر ماه سال ۱۳۷۴ بود که بعد از اینکه دوره آموزشی 02 تهران تموم شد تقسیم شدیم و از دوست خُم پیچیم آقا مسلم جدا شدم
من افتادم مرکز آموزش پشتیبانی ارتش تهران (مراپش تهران) که در منطقه #لویزان شمال تهران قرار داره ، و آقا مسلم افتاد مرکز آموزش بهداری ارتش تو میدون فاطمی تهران

روز اول که رفتم پادگان تعجب کردم از این وسعت پادگان و امکانات عجیب این پادگان😳
این پادگان در دوران شاهنشاهی برای گذراندن دوران #دافوس ارتش (تیمساری)ساخته شده بود
هر امکاناتی که فکر کنی داشت
سینما، زمین چمن فوتبال ، استخر، سالنهای ورزشی متعدد ، حمام 500 دوشی، ساختمانهای مسکونی برای پرسنل کادر ، سوپر مارکت، ساندویچی ، خیاطی ...

🔹سینما هفته ای دوبار برای سربازان فیلم پخش میکرد
از بس پادگان بزرگ بود 3 تا #پاسدارخونه داشت که نگهبانها رو با کامیون ریف ارتشی تو بٌرجکهای نگهبانی اطراف پادگان جابه جا میکرد.
روز اول که رسیدم نزدیک 20 سانتیمتر برف رو زمین بود تعجب کردم آخه ترمینال جنوب هوا فقط یه کم بارونی بود
بعد از تحویل امریّه رفتیم خوابگاه
بچه‌ها هم اومده بودن بعضی قبلیها و بعضی سربازای جدید
من برای گذروندن دوره 717 آجودانی باید دو ماه و میگذروندم و بعد درجه گروهبانی میگرفتم

بعد که ناهار خوردیم منشی اومد اسامی رو برای نگهبانی اعلام کرد
کیفیت غذای اینجا نسبت به پادگان 02 خیلی بهتر بود

من افتاده بودم قسمت جنوب پادگان وسط جنگل سرخه حصار که قسمتیش تو پادگان لویزان بود
ساعت 12 رفتیم پاسدارخونه
من پست آخر بودم
دو تا بُرجک نگهبانی بود که ما باید بین برجکها نگهبانی میدادیم
روز مشکلی نداشت ولی شب وسط جنگل سرخه حصار ترسناک بود و تاریک و سرد 😬🥶🥶

پست آخر ساعت 4 تا 6 صبح که با کامیون ما رو بردن هوا خیلی سرد بود.
سرباز قبلی که رفیق آموزشیم بود گفت سیّد بالاتر یه چاله هست دید نداره توش آتیش درست کردم برو اونجا سردت نشه ولی حواست به بازدید افسر نگهبان باشه لو نری
پست آخر بودم بدترین و سخت ترین پست بود.
هم خوابم میومد، هم سردم بود
رفتم پیش آتیش دیدم عجب آتیش و زغالی👌 از بس گرم و خوب بود کنارش خوابیدم
قصد خوابیدن نداشتم ولی از بس خسته راه و نگهبانی بودم خوابم برد
کامیون که اومده بود پست آخری رو سوار کنه هر چی بوق زده بود من حالیم نشده بود
تو فکر خودشون گفته بودن فرار کردم
آخه خیلی از بچه‌ها بخاطر سختی سربازی فرار میکردن
تو عالم خواب خودم بودم که یهو سردم شد آتیش خاموش شده بود
پاشدم ساعت و نگاه کردم دیدم 6 و نیم شده 😱
اومدم لب جاده که ماشین میومد دیدم هیشکی نیست همه نگهبانها با ماشین رفته بودن😂

برف رو زمین بود تا پاسدارخونه دویدم افسر نگهبان جلو در بود منو که دیدگفت؛ از همونجا رو برف و یخ سینه خیز بیا 😢
یه ده متری سینه خیز رفتم گفت برو اسلحه رو تحویل بده و مستقیم برو بازداشتگاه
دیدم تو گزارش شبش نوشته که من با اسلحه از پادگان فرار کردم
گفتم جناب سروان بخدا خواب موندم
دیدم گزارش و عوض کرد و نوشت بعلت خوابیدن سرپست 3 روز بازداشت
هر چی التماس کردم دیدم فایده نداره
با یه دژبان منو فرستاد تا اسلحمو تحویل بدم و برو بازداشتگاه😢
داشتم میومدم یهو رسیدم به #شهید سیدرضا ساجد (ایشون از همشهریان خُم پیچی کادر ارتش بود که برای گذروندن دوره درجه داری ارتش اومده بود پادگان لویزان خدابیامرز در سال 1379 در درگیری با قاچاقچیان مواد مخدر در #زاهدان بشهادت رسید از این شهید بزرگوار 2 فرزند به یادگار مانده است روحش شاد انشاالله🌷)

یهو همو دیدیم گفت داوُد تو کجا اینجا کجا؟؟
(شهید ساجد #فوتبالیست بود و ما قبل از سربازی با هم تو تیم پرسپولیس خُم پیچ بازی میکردیم)
قضیه رو براش گفتم.
چون کادر ارتش بود گفت بزا ببینم میتونم کاری برات کنم
رفت پاسدارخونه پیش افسر نگهبان و بعد یه ده دقیقه اومد بیرون
گفت داوُد گزارش و داده دیگه ولی قرار شد بجا بازداشتگاه یه شب نگهبانی بدی
کلی خوشحال شدم و ازش تشکر کردم چند بار دیگه هم تو پادگان دیدمش روحش شاد همیشه یه لبخند رو لبش داشت

ادامه دارد.......
#کوهساران
💯 پایگاه اطلاع رسانی #خوانسارنیوز
👇👇👇👇
@Khansarnews1
https://t.me/joinchat/AAAAADwZkBSMGHwtPXRDVw