#جامعه
#از_زمینداری_به_سرایداری
#فردین_علیخواه
◽️ساعت هفت و نیم صبح است. زنی میانسال در جاده خاکی روستا پشت سر دو گاو راه میرود و آنها را برای چریدن به سمت مراتع میبرد. چهرهاش خسته است. در بین راه، زنانی را میبیند که لباسهای ورزشی مارکدار پوشیدهاند، صورتشان را آرایشکردهاند، میخندند و با آهنگی ریتمیک در حال ورزش صبحگاهی هستند. آن زنان به این زن روستایی و گاوهایش نگاه میکنند و از اینکه در یک منطقه بکر روستایی در گیلان ویلایی دارند خوشحال میشوند. آنان توانستهاند در دل یک زندگی روستایی یک زندگی شهری بنا کنند. ولی احساس زن روستایی چیز دیگری است. او با خودش میگوید که" چرا تقدیر من ...و تقدیر آنها..."
◽️عصر پنجشنبه است. برداشت برنج پایانیافته است. جوانی حدوداً سیساله در حاشیه یکی از جادههای فرعی روستایی در حال بار زدن کاه شالی برنج بر پشت نیسان است. او در هوای شرجی شهریور خیسِ عرق شده است. سه اتومبیل گرانقیمت از کنارش رد میشوند. شیشههای هر سه اتومبیل بالاست، صدای موسیقی بلند است، هوای خنک در داخل اتومبیل جریان دارد، برخی از سرنشینان آنها قوطیهای رنگی آبمیوه در دست دارند و با تکان دادن انگشت اشارهشان به چپ و راست با خواننده آهنگ همخوانی میکنند. آنان با دیدن این جوان روستایی و کاهِ شالی برنج خوشحالاند که در دل یک زندگی روستایی؛ سرخوشی و تفنن زندگی شهریشان را دارند.ولی آن جوان روستایی احساس دیگری دارد. گاهی اوقات از کار دست میکشد، به پشت نیسان تکیه میدهد، سیگاری روشن میکند و به اتومبیلهایی که در حال دور شدن از او هستند خیره میشود." چرا تقدیر من ... و تقدیر آنها..."
◽️ویلاسازی در اطراف و در دل روستاهای استانهای شمالی رو به گسترش است. بسیاری از روستاها مقصد سکونت دائم و یا موقت شهرنشینان ناامید از شهر شدهاند، کسانی که نه به زندگی در شهر میچسبند و نه آدمِ ماندن در روستا هستند. این امر پیامدهای اجتماعی مختلفی در پی دارد که به برخی از آنها اشاره میشود.
🔸رشد احساس محرومیت نسبی: یکی از منابع احساس محرومیت نسبی مقایسه است.مسئله آن است که به ناگهان دو سطح درآمدی با دو سبک زندگی متفاوت همسایۀ دیواربهدیوار یکدیگر میشوند. روستائیان ممکن است در فیلمهای سینمایی فاصله طبقاتی در بین شهرنشینان را تماشا کنند ولی مشاهده چنین فاصلهای در آنطرف دیوار خانهشان تأثیر متفاوتی بر آنها دارد. آنطرف دیوار مدام کیف میکنند و اینطرف دیوار َکف! پس از این مقایسهها،روستائیان احساس محرومیت نسبی خود را چگونه توجیه میکنند؟
🔸تضادهای اجتماعی: هنجارهای اجتماعی حاکم بر روستا عموماً توسط روستائیان رعایت میشود. ولی در آنطرف، شهرنشینان عمدتاً برای « خوشی» به ویلا پناه میآورند. آیا در اجتماعات روستایی زمینه پذیرش سبکهای زندگی متفاوت وجود دارد؟ روشن است که پذیرش « دیگریِ متفاوت» نیازمند نوعی یادگیری اجتماعی است و بهآسانی حاصل نمیشود. هنوز در شهرها هم در این خصوص مشکلاتی وجود دارد. فقدان این ویژگی معمولاً زمینه نزاع اجتماعی بین اجتماع روستایی و تازهواردانِ متفاوت را فراهم میکند.
🔸اعتماد اجتماعی: او فرزند کیست
دودمان در زندگی روستایی مهم است.با گسترش ویلاسازی، ناگهان روستائیان همسایهای دارند که در روستا هیچ پیشینهای از او موجود نیست و فقط میدانند که "تهرانی" است! آشنایی کامل که یکی از مهمترین ویژگیهای اجتماع روستایی است بهتدریج جای خود را به غریبگی میدهد.غریبگی یکی از پدیدههایی است که اعتماد اجتماعی حاکم بر روستا را متزلزل میکند. معمولاً ورود چهرههای ناآشنا به محیط یکدست سنتی زمینه بیاعتمادی را تقویت خواهد کرد.
🔸میدانی برای رویارویی سنت و مدرنیته: ویلاسازی و ورود سبکهای زندگی مختلف به روستا موجب شکاف در فرهنگ یکدست روستایی میشود. گسترش ویلاسازی و ورود امر مدرن، روستا را به عرصهای برای رویاروی سنت و مدرنیسم بدل میکند.
🔸نوع جدیدی از نظام ارباب-رعیتی: برخی از روستائیان به دلیل نیازهای مالی زمینهای خود را به شهرنشینان میفروشند و پسازآن بازهم به دلیل نیاز مالی سرایدار خریدارانِ زمین خود میشوند. درواقع آنان از زمیندار به سرایدار تغییر موقعیت میدهند. خریدوفروش زمین در شمال و شکلگیری تدریجی انحصار در آن موضوع مهمی است که نیازمند بررسی مستقلی است.
🔸تغییرات اجتماعی سریع: ازنظر جامعه شناسان تغییر اجتماعی امری تدریجی است. ویلاسازی در روستاها سرعت تغییر اجتماعی در روستا را افزایش میدهد. جامعه شناسان نسبت به تغییرات اجتماعیِ سریع بدبیناند چراکه افراد نمیتوانند خود را با سرعت تغییر انطباق دهند و به همین دلیل دچار نوعی تردید نسبت به ارزشها و هنجارهای موجود میشوند.در زمان تغییراجتماعی سریع،احتمال بروز آسیبهای اجتماعی نیز بالا میرود.
t.me/sociology_economic_development
#از_زمینداری_به_سرایداری
#فردین_علیخواه
◽️ساعت هفت و نیم صبح است. زنی میانسال در جاده خاکی روستا پشت سر دو گاو راه میرود و آنها را برای چریدن به سمت مراتع میبرد. چهرهاش خسته است. در بین راه، زنانی را میبیند که لباسهای ورزشی مارکدار پوشیدهاند، صورتشان را آرایشکردهاند، میخندند و با آهنگی ریتمیک در حال ورزش صبحگاهی هستند. آن زنان به این زن روستایی و گاوهایش نگاه میکنند و از اینکه در یک منطقه بکر روستایی در گیلان ویلایی دارند خوشحال میشوند. آنان توانستهاند در دل یک زندگی روستایی یک زندگی شهری بنا کنند. ولی احساس زن روستایی چیز دیگری است. او با خودش میگوید که" چرا تقدیر من ...و تقدیر آنها..."
◽️عصر پنجشنبه است. برداشت برنج پایانیافته است. جوانی حدوداً سیساله در حاشیه یکی از جادههای فرعی روستایی در حال بار زدن کاه شالی برنج بر پشت نیسان است. او در هوای شرجی شهریور خیسِ عرق شده است. سه اتومبیل گرانقیمت از کنارش رد میشوند. شیشههای هر سه اتومبیل بالاست، صدای موسیقی بلند است، هوای خنک در داخل اتومبیل جریان دارد، برخی از سرنشینان آنها قوطیهای رنگی آبمیوه در دست دارند و با تکان دادن انگشت اشارهشان به چپ و راست با خواننده آهنگ همخوانی میکنند. آنان با دیدن این جوان روستایی و کاهِ شالی برنج خوشحالاند که در دل یک زندگی روستایی؛ سرخوشی و تفنن زندگی شهریشان را دارند.ولی آن جوان روستایی احساس دیگری دارد. گاهی اوقات از کار دست میکشد، به پشت نیسان تکیه میدهد، سیگاری روشن میکند و به اتومبیلهایی که در حال دور شدن از او هستند خیره میشود." چرا تقدیر من ... و تقدیر آنها..."
◽️ویلاسازی در اطراف و در دل روستاهای استانهای شمالی رو به گسترش است. بسیاری از روستاها مقصد سکونت دائم و یا موقت شهرنشینان ناامید از شهر شدهاند، کسانی که نه به زندگی در شهر میچسبند و نه آدمِ ماندن در روستا هستند. این امر پیامدهای اجتماعی مختلفی در پی دارد که به برخی از آنها اشاره میشود.
🔸رشد احساس محرومیت نسبی: یکی از منابع احساس محرومیت نسبی مقایسه است.مسئله آن است که به ناگهان دو سطح درآمدی با دو سبک زندگی متفاوت همسایۀ دیواربهدیوار یکدیگر میشوند. روستائیان ممکن است در فیلمهای سینمایی فاصله طبقاتی در بین شهرنشینان را تماشا کنند ولی مشاهده چنین فاصلهای در آنطرف دیوار خانهشان تأثیر متفاوتی بر آنها دارد. آنطرف دیوار مدام کیف میکنند و اینطرف دیوار َکف! پس از این مقایسهها،روستائیان احساس محرومیت نسبی خود را چگونه توجیه میکنند؟
🔸تضادهای اجتماعی: هنجارهای اجتماعی حاکم بر روستا عموماً توسط روستائیان رعایت میشود. ولی در آنطرف، شهرنشینان عمدتاً برای « خوشی» به ویلا پناه میآورند. آیا در اجتماعات روستایی زمینه پذیرش سبکهای زندگی متفاوت وجود دارد؟ روشن است که پذیرش « دیگریِ متفاوت» نیازمند نوعی یادگیری اجتماعی است و بهآسانی حاصل نمیشود. هنوز در شهرها هم در این خصوص مشکلاتی وجود دارد. فقدان این ویژگی معمولاً زمینه نزاع اجتماعی بین اجتماع روستایی و تازهواردانِ متفاوت را فراهم میکند.
🔸اعتماد اجتماعی: او فرزند کیست
دودمان در زندگی روستایی مهم است.با گسترش ویلاسازی، ناگهان روستائیان همسایهای دارند که در روستا هیچ پیشینهای از او موجود نیست و فقط میدانند که "تهرانی" است! آشنایی کامل که یکی از مهمترین ویژگیهای اجتماع روستایی است بهتدریج جای خود را به غریبگی میدهد.غریبگی یکی از پدیدههایی است که اعتماد اجتماعی حاکم بر روستا را متزلزل میکند. معمولاً ورود چهرههای ناآشنا به محیط یکدست سنتی زمینه بیاعتمادی را تقویت خواهد کرد.
🔸میدانی برای رویارویی سنت و مدرنیته: ویلاسازی و ورود سبکهای زندگی مختلف به روستا موجب شکاف در فرهنگ یکدست روستایی میشود. گسترش ویلاسازی و ورود امر مدرن، روستا را به عرصهای برای رویاروی سنت و مدرنیسم بدل میکند.
🔸نوع جدیدی از نظام ارباب-رعیتی: برخی از روستائیان به دلیل نیازهای مالی زمینهای خود را به شهرنشینان میفروشند و پسازآن بازهم به دلیل نیاز مالی سرایدار خریدارانِ زمین خود میشوند. درواقع آنان از زمیندار به سرایدار تغییر موقعیت میدهند. خریدوفروش زمین در شمال و شکلگیری تدریجی انحصار در آن موضوع مهمی است که نیازمند بررسی مستقلی است.
🔸تغییرات اجتماعی سریع: ازنظر جامعه شناسان تغییر اجتماعی امری تدریجی است. ویلاسازی در روستاها سرعت تغییر اجتماعی در روستا را افزایش میدهد. جامعه شناسان نسبت به تغییرات اجتماعیِ سریع بدبیناند چراکه افراد نمیتوانند خود را با سرعت تغییر انطباق دهند و به همین دلیل دچار نوعی تردید نسبت به ارزشها و هنجارهای موجود میشوند.در زمان تغییراجتماعی سریع،احتمال بروز آسیبهای اجتماعی نیز بالا میرود.
t.me/sociology_economic_development
Telegram
جستارهایی در جامعه شناسی اقتصادی و توسعه
امیر رزاقی دکتری جامعه شناسی اقتصادی و توسعه
ارتباط با ادمین AmirRazzaghi@
ارتباط با ادمین AmirRazzaghi@