Forwarded from مشق نو
📝📝📝چه پی فکندن در سیلبارِ این بندر؟
🔻🔻🔻یادداشتی از سعید حجاریان منتشر شده در وبسایت #مشق_نو
📌بریدهای از متن:
🖊قدرت همواره میل به اطلاق دارد. این گزاره از کوچکترین نهاد جامعه یعنی خانواده و با مفهوم «پدرسالاری» آغاز و به «تمامیتخواهیِ دولت» ختم میشود. طبیعتاً نمیتوان قدرت را بنا به ماهیتاش بدون چنین خصلتی تصور کرد اما پرسش این است آیا میتوان ضمن تمامیتخواهی از وضعیت نرمال سخن گفت یا خیر؟ پاسخ مثبت است و میتوان کشورهایی را نام برد که حتی در لفظ و تصویر برساختهشان به مردمسالاری بیتوجه بوده/هستند اما وضعیتی نرمال را تدارک کرده/میکنند.
🖊بهعنوان مثال شورویِ عصر برژنف کشوری تمامیتخواه محسوب میشد؛ یکسوی میدان سیاستْ چپگرایانی بودند که پروژه استالینیزهکردن دولت را دنبال میکردند و سوی دیگر، تجدیدنظرخواهانی که آراء خروشچف را مبنای عمل قرار داده بودند. در آن دوره، تصویر میدان سیاست تمامیتخواهانه بود اما کشور در وضعیتی نرمال بهسر میبرد.
🖊این مثال را میتوان درباره چین امروز بهکار برد. دولت اقتدارگرای این کشور مشارکت سیاسی و شاید بهطور دقیقتر «سیاست» را نزد عموم دسترسیناپذیر کرده است اما همزمان با طراحیهای اقتصادی وضعیتی نرمال را برای شهروندان ایجاد کرده و با بهوجود آوردن مراکز حل منازعه –ولو صوری- از وضعیت آشوبناک پیشگیری کرده است.
🖊درباره مطالبه امروز جامعه خودمان چه میتوان گفت؟ نیم نگاهی به مواضع، کنشها و واکنشهای صحنه اعتراضی نشان میدهد مطالبات معوق که سابقاً صبغهی سیاسی و بعضاً سیاستی داشتند، اینک پوست انداختهاند و در شعارهای غیرجدلی و همهشمول مانند «زن، زندگی، آزادی» بازآرایی شدهاند.
🖊این روند نشان میدهد گرانیگاه مطالبات آنی جامعه از «سیاست» به «حق شهروندی» تغییر یافته است. اگر تا پیش از این دموکراسی، صندوق رأی و کنش سیاسی موجد «بازشناسی» و «احقاق حقوق» بود اینک مطالبه شهروندی چنین نقشی ایفا میکند. مطالبهای که برخلاف دموکراسی –که عموماً به طبقه متوسط شهری تکیه داشت- فراطبقاتی محسوب میشود و هر شهروند بنا به تجربه زیستهاش ترجمهای از آن بهدست میدهد.
🖊حاملان این شعار از سویی، وضعیت قطبیبودن سیاست را که در منحنی دوکوهانه تبلور پیدا میکرد، نادیده انگاشته و با عبور از تحمیلها از هر نوع آلترناتیو برساخته یا نمادهای اقتدارگرایی اعراض کردهاند. از سوی دیگر، با عبور از سیاست و سیاستورزیِ کلاسیک سبکی جدید از مطالبهگری را به نمایش درآوردهاند.
🖊در یک تمثیل میتوان گفت، فرکانس مطالبه جامعه از «سیاست» آلوده به پارازیتِ استصواب و مردسالاری و عدم شفافیت به «حقوق شهروندی» عاری از دستاندازی قدرت تغییر یافته است. طبیعتاً میتوان با این تغییر مسیر همدلی عاطفی-انسانی-حقجویانه داشت اما نباید از یاد برد که همواره باید به زمین سیاست وفادار ماند زیرا عرصه سیاست بهویژه سیاست نرمال است که در بلندمدت سایر عرصهها را از خود متأثر و فرآیندهای اجتماعی را بازگشتناپذیر میکند.
🔸متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید
mashghenow.com/?p=5758
#سعید_حجاریان #سیاست #جامعه #اعتراض
🔸نشانی تلگرام «مشق نو»:
t.me/mashghenowofficial
🔸نشانیهای سعید حجاریان در شبکههای مجازی:
تلگرام | اینستاگرام | توییتر
.
🔻🔻🔻یادداشتی از سعید حجاریان منتشر شده در وبسایت #مشق_نو
📌بریدهای از متن:
🖊قدرت همواره میل به اطلاق دارد. این گزاره از کوچکترین نهاد جامعه یعنی خانواده و با مفهوم «پدرسالاری» آغاز و به «تمامیتخواهیِ دولت» ختم میشود. طبیعتاً نمیتوان قدرت را بنا به ماهیتاش بدون چنین خصلتی تصور کرد اما پرسش این است آیا میتوان ضمن تمامیتخواهی از وضعیت نرمال سخن گفت یا خیر؟ پاسخ مثبت است و میتوان کشورهایی را نام برد که حتی در لفظ و تصویر برساختهشان به مردمسالاری بیتوجه بوده/هستند اما وضعیتی نرمال را تدارک کرده/میکنند.
🖊بهعنوان مثال شورویِ عصر برژنف کشوری تمامیتخواه محسوب میشد؛ یکسوی میدان سیاستْ چپگرایانی بودند که پروژه استالینیزهکردن دولت را دنبال میکردند و سوی دیگر، تجدیدنظرخواهانی که آراء خروشچف را مبنای عمل قرار داده بودند. در آن دوره، تصویر میدان سیاست تمامیتخواهانه بود اما کشور در وضعیتی نرمال بهسر میبرد.
🖊این مثال را میتوان درباره چین امروز بهکار برد. دولت اقتدارگرای این کشور مشارکت سیاسی و شاید بهطور دقیقتر «سیاست» را نزد عموم دسترسیناپذیر کرده است اما همزمان با طراحیهای اقتصادی وضعیتی نرمال را برای شهروندان ایجاد کرده و با بهوجود آوردن مراکز حل منازعه –ولو صوری- از وضعیت آشوبناک پیشگیری کرده است.
🖊درباره مطالبه امروز جامعه خودمان چه میتوان گفت؟ نیم نگاهی به مواضع، کنشها و واکنشهای صحنه اعتراضی نشان میدهد مطالبات معوق که سابقاً صبغهی سیاسی و بعضاً سیاستی داشتند، اینک پوست انداختهاند و در شعارهای غیرجدلی و همهشمول مانند «زن، زندگی، آزادی» بازآرایی شدهاند.
🖊این روند نشان میدهد گرانیگاه مطالبات آنی جامعه از «سیاست» به «حق شهروندی» تغییر یافته است. اگر تا پیش از این دموکراسی، صندوق رأی و کنش سیاسی موجد «بازشناسی» و «احقاق حقوق» بود اینک مطالبه شهروندی چنین نقشی ایفا میکند. مطالبهای که برخلاف دموکراسی –که عموماً به طبقه متوسط شهری تکیه داشت- فراطبقاتی محسوب میشود و هر شهروند بنا به تجربه زیستهاش ترجمهای از آن بهدست میدهد.
🖊حاملان این شعار از سویی، وضعیت قطبیبودن سیاست را که در منحنی دوکوهانه تبلور پیدا میکرد، نادیده انگاشته و با عبور از تحمیلها از هر نوع آلترناتیو برساخته یا نمادهای اقتدارگرایی اعراض کردهاند. از سوی دیگر، با عبور از سیاست و سیاستورزیِ کلاسیک سبکی جدید از مطالبهگری را به نمایش درآوردهاند.
🖊در یک تمثیل میتوان گفت، فرکانس مطالبه جامعه از «سیاست» آلوده به پارازیتِ استصواب و مردسالاری و عدم شفافیت به «حقوق شهروندی» عاری از دستاندازی قدرت تغییر یافته است. طبیعتاً میتوان با این تغییر مسیر همدلی عاطفی-انسانی-حقجویانه داشت اما نباید از یاد برد که همواره باید به زمین سیاست وفادار ماند زیرا عرصه سیاست بهویژه سیاست نرمال است که در بلندمدت سایر عرصهها را از خود متأثر و فرآیندهای اجتماعی را بازگشتناپذیر میکند.
🔸متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید
mashghenow.com/?p=5758
#سعید_حجاریان #سیاست #جامعه #اعتراض
🔸نشانی تلگرام «مشق نو»:
t.me/mashghenowofficial
🔸نشانیهای سعید حجاریان در شبکههای مجازی:
تلگرام | اینستاگرام | توییتر
.
مشق نو
چه پی فکندن در سیلبارِ این بندر؟ - مشق نو
وبسایت «مشق نو» با گرایش اصلاحطلبانه و رویکردی تحلیلی تلاش دارد در یادداشتها، مقالات و گفتوگوهای خود، نگاهی نظری با جنبههای آموزشی را مدنظر قرار دهند.
Forwarded from مشق نو
📝📝📝نظام چیست؟
🔻🔻🔻یادداشتی از سعید حجاریان منتشر شده در وبسایت #مشق_نو
📌بریدهای از متن:
🖊واژگانی مانند دولت، حکومت و رژیم معمولاً در گفتارها و مکتوبات فارسی بهجای یکدیگر بهکار میروند. ادبیات سیاسی سالیان اخیر نیز مواردی دیگر را به واژگان پیشین اضافه کرده و بعضی اغتشاشهای مفهومی را پدید آورده است.
🖊دولت، در معنای (state) معمولاً در ادبیات دانشگاهی بهکار گرفته میشود. دولت مفهومی دو سطحی است: الف) قوهی مجریهی حکومت یک کشور که گاهی وقتها به دولت-ملت شناخته میشود. ب) کل ساختار اقتدار سیاسی در یک کشور. دولت در معنای دوم، به ظرف سیاست اشاره دارد که در ایران امروز رهبری، قوای سهگانه و نیروهای نظامی را شامل میشود.
🖊حکومت، در معنای (government) سطحی پایینتر از دولت را توصیف میکند و عموماً به قوه مجریه اطلاق میشود. البته، بعضی اصحاب فکر در ایران معتقدند بهدلیل آنچه در گفتار و افواه رسوب کرده، نیک آن است که دولت را در برابر قوهی مجریه و حکومت را وسیعتر تعریف کنیم.
🖊علاوه بر این دو باید به مفهوم حاکمیت (sovereignty) نیز اشاره داشت. حاکمیت بالاترین قدرت است که بالادست او دستی نیست و به تعبیر بُدن مطلق و دائم است. این مطلقیت در انواع نظامهای سیاسی به اشکال متفاوت ساری و جاری است.
🖊اما کلمه «رژیم»؛ این واژه عموماً در چارچوبی حقوقی-سیاسی تعریف میشود. مثلاً زمانیکه میگوییم رژیم حقوقی دریای خزر از کدهای حقوقی مرتبط با حقوق دریاها در چارچوب حقوق بینالملل سخن میگوییم...
🖊و یا زمانیکه میگوییم رژیم شاهنشاهی یا رژیم صهیونیستی بیشتر مقصودمان تخفیف و بیاعتبار کردن نظام حاکم بر این کشورهاست و عموماً هم به شخص حاکم اشاره داریم مانند رژیم صدام، رژیم مبارک و جز اینها.
🖊به بیان دیگر، رژیم معادل کلمه (regimentation) است که میتوان آن را «هنگآسا شدن» نیز خواند؛ وضعیت خودکامگی یا بعضاً سلطه نظامیان.
🔸متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید
mashghenow.com/?p=5928
#سعید_حجاریان #سیاست #دولت
🔸نشانی تلگرام «مشق نو»:
t.me/mashghenowofficial
🔸نشانیهای سعید حجاریان در شبکههای مجازی:
تلگرام | اینستاگرام | توییتر
.
🔻🔻🔻یادداشتی از سعید حجاریان منتشر شده در وبسایت #مشق_نو
📌بریدهای از متن:
🖊واژگانی مانند دولت، حکومت و رژیم معمولاً در گفتارها و مکتوبات فارسی بهجای یکدیگر بهکار میروند. ادبیات سیاسی سالیان اخیر نیز مواردی دیگر را به واژگان پیشین اضافه کرده و بعضی اغتشاشهای مفهومی را پدید آورده است.
🖊دولت، در معنای (state) معمولاً در ادبیات دانشگاهی بهکار گرفته میشود. دولت مفهومی دو سطحی است: الف) قوهی مجریهی حکومت یک کشور که گاهی وقتها به دولت-ملت شناخته میشود. ب) کل ساختار اقتدار سیاسی در یک کشور. دولت در معنای دوم، به ظرف سیاست اشاره دارد که در ایران امروز رهبری، قوای سهگانه و نیروهای نظامی را شامل میشود.
🖊حکومت، در معنای (government) سطحی پایینتر از دولت را توصیف میکند و عموماً به قوه مجریه اطلاق میشود. البته، بعضی اصحاب فکر در ایران معتقدند بهدلیل آنچه در گفتار و افواه رسوب کرده، نیک آن است که دولت را در برابر قوهی مجریه و حکومت را وسیعتر تعریف کنیم.
🖊علاوه بر این دو باید به مفهوم حاکمیت (sovereignty) نیز اشاره داشت. حاکمیت بالاترین قدرت است که بالادست او دستی نیست و به تعبیر بُدن مطلق و دائم است. این مطلقیت در انواع نظامهای سیاسی به اشکال متفاوت ساری و جاری است.
🖊اما کلمه «رژیم»؛ این واژه عموماً در چارچوبی حقوقی-سیاسی تعریف میشود. مثلاً زمانیکه میگوییم رژیم حقوقی دریای خزر از کدهای حقوقی مرتبط با حقوق دریاها در چارچوب حقوق بینالملل سخن میگوییم...
🖊و یا زمانیکه میگوییم رژیم شاهنشاهی یا رژیم صهیونیستی بیشتر مقصودمان تخفیف و بیاعتبار کردن نظام حاکم بر این کشورهاست و عموماً هم به شخص حاکم اشاره داریم مانند رژیم صدام، رژیم مبارک و جز اینها.
🖊به بیان دیگر، رژیم معادل کلمه (regimentation) است که میتوان آن را «هنگآسا شدن» نیز خواند؛ وضعیت خودکامگی یا بعضاً سلطه نظامیان.
🔸متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید
mashghenow.com/?p=5928
#سعید_حجاریان #سیاست #دولت
🔸نشانی تلگرام «مشق نو»:
t.me/mashghenowofficial
🔸نشانیهای سعید حجاریان در شبکههای مجازی:
تلگرام | اینستاگرام | توییتر
.
مشق نو
نظام چیست؟ - مشق نو
وبسایت «مشق نو» با گرایش اصلاحطلبانه و رویکردی تحلیلی تلاش دارد در یادداشتها، مقالات و گفتوگوهای خود، نگاهی نظری با جنبههای آموزشی را مدنظر قرار دهند.
Forwarded from مشق نو
📝📝📝آخرین دوا
🔻🔻🔻یادداشتی از سعید حجاریان منتشر شده در وبسایت #مشق_نو
📌بریدهای از متن:
🖊گمان میکنم خوانندگان این نوشته حتماً تاکنون از خود پرسیدهاند که چرا بعضی تصمیمهای حاکمیتی- ولو تصمیمهای درست- دیرهنگام اتخاذ میشوند و جامهی عمل میپوشند. عربها مثلی معروف دارند و میگویند: آخر الدّواء الکیّ! یعنی، بعد از آنکه معالجه از قبیل پماد و ضماد مثمر ثمر نبود، باید به داغزدن متوسل شد.
🖊این رویه در پزشکی امروز مرسوم است و پزشکان، با دستگاه کوتر سرِ رگهایی را که خونشان بند نمیآید، داغ میزنند تا از خونریزی جلوگیری بهعمل آید. بهنظر میرسد این شیوه عمل به سیاست ما ورود کرده است. در واقع، ما مشکلات را در همان ابتدا حل نمیکنیم، و بهقدری تعلل میکنیم تا به مرحله داغزدن برسیم.مرحلهای که ممکن است آثاری بهمراتب بدتر از وضع قبلی بهجا بگذارد.
🖊در ایران پس از انقلاب، چند رویداد یا چند لحظه داغزدن را تجربه کردهایم. مواردی که میتوانستیم بخشی از آنها را پیش از وقوع کنترل کنیم و یا پس از مدتی مانع انجامشان شویم. اما به نظر میرسد در بعضی موارد از مرحله داغزدن هم فراتر رفته و به مرگ، بهعنوان تنها راهحل تمسک میجوییم. چنانکه در نمونههای پزشکی شاهد هستیم از مقطعی پزشکان از بیمار قطع امید و طی فرآیندی از او سلب حیات میکنند.
🖊شاید، مهمترین رویداد سیاسی مرتبط با این وضعیت پدیدهای است که «خالصسازی» نام گرفته است. «خالصسازی» نه ابتدای یک فرآیند است و نه انتهای آن. این فرآیند نخست از طریق نظارت استصوابی و دیگر ابزارهای حذفی و تبلیغی بهمنظور «مخلصسازی» و «غیریتستیزی» انجام گرفت که طی آن بخش عمدهای از نیروهای سیاسی از صحنه رقابت حذف شدند.
🖊سپس، مرحله «خالصسازی» کلید خورد که در آن عبور از «مخلصها» در دستور کار قرار گرفت. نکته اینجاست که نوک پیکان نقد سیاسی اصلاحطلبان و هر نیروی منتقدی نباید متوجه مرحله «خالصسازی» بلکه باید متوجه نقطه صفر این فرآیند که همان «مخلصسازی» است، باشد. چه آنکه محذوفان مرحله «خالصسازی» همان برکشیدگان دوره «مخلصسازی» بودهاند.
🖊باری، انتهای فرآیندی که با «مخلصسازی» آغاز شد و اخیراً به «خالصسازی» رسیده است، به «خلاصسازی» رهنمون میشود؛ «خلاصسازی» بوروکراسی و عرصه عمومی از هر آن چیز و هر آن کس که «دیگری» محسوب میشود. تأسفآور آنکه برکشیدگان دوره «خلاصسازی» امتحانپسندادهترینِ نیروها هستند.
🖊به تعبیر حضرت امیر، «في تَقلُّبِ الأحْوالِ عُلِمَ جواهِرُ الرِّجالِ، و الأيّامُ تُوضِحُ لكَ السَّرائرَ الكامِنَة»! و آینده نشان خواهد داد برکشیدگان این مرحله چگونه افرادی خواهند بود و این دردی است بیدرمان که به قول مولوی، آن را دوا نباشد!
🔸متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید
mashghenow.com/?p=5965
#سعید_حجاریان #سیاست #ایران
🔸نشانی تلگرام «مشق نو»:
t.me/mashghenowofficial
🔸نشانیهای سعید حجاریان در شبکههای مجازی:
تلگرام | اینستاگرام | توییتر
.
🔻🔻🔻یادداشتی از سعید حجاریان منتشر شده در وبسایت #مشق_نو
📌بریدهای از متن:
🖊گمان میکنم خوانندگان این نوشته حتماً تاکنون از خود پرسیدهاند که چرا بعضی تصمیمهای حاکمیتی- ولو تصمیمهای درست- دیرهنگام اتخاذ میشوند و جامهی عمل میپوشند. عربها مثلی معروف دارند و میگویند: آخر الدّواء الکیّ! یعنی، بعد از آنکه معالجه از قبیل پماد و ضماد مثمر ثمر نبود، باید به داغزدن متوسل شد.
🖊این رویه در پزشکی امروز مرسوم است و پزشکان، با دستگاه کوتر سرِ رگهایی را که خونشان بند نمیآید، داغ میزنند تا از خونریزی جلوگیری بهعمل آید. بهنظر میرسد این شیوه عمل به سیاست ما ورود کرده است. در واقع، ما مشکلات را در همان ابتدا حل نمیکنیم، و بهقدری تعلل میکنیم تا به مرحله داغزدن برسیم.مرحلهای که ممکن است آثاری بهمراتب بدتر از وضع قبلی بهجا بگذارد.
🖊در ایران پس از انقلاب، چند رویداد یا چند لحظه داغزدن را تجربه کردهایم. مواردی که میتوانستیم بخشی از آنها را پیش از وقوع کنترل کنیم و یا پس از مدتی مانع انجامشان شویم. اما به نظر میرسد در بعضی موارد از مرحله داغزدن هم فراتر رفته و به مرگ، بهعنوان تنها راهحل تمسک میجوییم. چنانکه در نمونههای پزشکی شاهد هستیم از مقطعی پزشکان از بیمار قطع امید و طی فرآیندی از او سلب حیات میکنند.
🖊شاید، مهمترین رویداد سیاسی مرتبط با این وضعیت پدیدهای است که «خالصسازی» نام گرفته است. «خالصسازی» نه ابتدای یک فرآیند است و نه انتهای آن. این فرآیند نخست از طریق نظارت استصوابی و دیگر ابزارهای حذفی و تبلیغی بهمنظور «مخلصسازی» و «غیریتستیزی» انجام گرفت که طی آن بخش عمدهای از نیروهای سیاسی از صحنه رقابت حذف شدند.
🖊سپس، مرحله «خالصسازی» کلید خورد که در آن عبور از «مخلصها» در دستور کار قرار گرفت. نکته اینجاست که نوک پیکان نقد سیاسی اصلاحطلبان و هر نیروی منتقدی نباید متوجه مرحله «خالصسازی» بلکه باید متوجه نقطه صفر این فرآیند که همان «مخلصسازی» است، باشد. چه آنکه محذوفان مرحله «خالصسازی» همان برکشیدگان دوره «مخلصسازی» بودهاند.
🖊باری، انتهای فرآیندی که با «مخلصسازی» آغاز شد و اخیراً به «خالصسازی» رسیده است، به «خلاصسازی» رهنمون میشود؛ «خلاصسازی» بوروکراسی و عرصه عمومی از هر آن چیز و هر آن کس که «دیگری» محسوب میشود. تأسفآور آنکه برکشیدگان دوره «خلاصسازی» امتحانپسندادهترینِ نیروها هستند.
🖊به تعبیر حضرت امیر، «في تَقلُّبِ الأحْوالِ عُلِمَ جواهِرُ الرِّجالِ، و الأيّامُ تُوضِحُ لكَ السَّرائرَ الكامِنَة»! و آینده نشان خواهد داد برکشیدگان این مرحله چگونه افرادی خواهند بود و این دردی است بیدرمان که به قول مولوی، آن را دوا نباشد!
🔸متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید
mashghenow.com/?p=5965
#سعید_حجاریان #سیاست #ایران
🔸نشانی تلگرام «مشق نو»:
t.me/mashghenowofficial
🔸نشانیهای سعید حجاریان در شبکههای مجازی:
تلگرام | اینستاگرام | توییتر
.
مشق نو
آخرین دوا
وبسایت «مشق نو» با گرایش اصلاحطلبانه و رویکردی تحلیلی تلاش دارد در یادداشتها، مقالات و گفتوگوهای خود، نگاهی نظری با جنبههای آموزشی را مدنظر قرار دهند.
Forwarded from مشق نو
📝📝📝اصلاحطلبان؟ خیر، متشکرم!
🔻🔻🔻یادداشتی از سعید حجاریان منتشر شده در وبسایت #مشق_نو
📌نوشتار پیش رو چه میگوید؟
🖊سعید حجاریان، از آغاز جنبش موسوم به اصلاحات در خرداد ۱۳۷۶ تا به امروز همواره تلاش کرده است ضمن نگاه هنجاری و راهبردی به «اصلاحات»، نیمنگاهی به انتقاد از این جریان نیز داشته باشد که شاید بخش انتقادی مقاله «اصلاحات مُرد، زنده باد اصلاحات!» معروفترین آنها محسوب شود.
🖊حجاریان در نوشتار «اصلاحطلبان؟ خیر، متشکرم!» نخست، نگاهی به کارویژههای تفکر اصلاحی انداخته و حول دو مؤلفه «درک منطق موقعیت» و «نقشآفرینی بهعنوان بخشی از راهحل» به بحث پرداخته و با ذکر مثالهایی عینی توضیح داده است این دو مؤلفه چگونه به پیش رفتهاند.
🖊او سپس استدلال میکند که اینک نظام ادراکی اصلاحطلبان با مشکلاتی مواجه شده تا جایی که کارویژه اصلیشان، یعنی نقشآفرینی بهعنوان بخشی از راهحل را تا حد زیادی از دست دادهاند.
🖊نهایتاً، حجاریان به پیامدهایی ارجاع میدهد که در پی این وضعیت گریبان اصلاحطلبان را گرفته است که، از میان رفتن نقش واسط اصلاحطلبی بهعنوان نیروی میانه و ضربهگیر جامعه از یکسو، و «تصویرسازی دفرمه» و «برساختن خصم» از سوی دیگر، بخشی از آنهاست.
🔸متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید
mashghenow.com/?p=6064
#سعید_حجاریان #اصلاحات #اصلاح_طلبی
🔸نشانی تلگرام «مشق نو»:
t.me/mashghenowofficial
🔸نشانیهای سعید حجاریان در شبکههای مجازی:
تلگرام | اینستاگرام | توییتر
.
🔻🔻🔻یادداشتی از سعید حجاریان منتشر شده در وبسایت #مشق_نو
📌نوشتار پیش رو چه میگوید؟
🖊سعید حجاریان، از آغاز جنبش موسوم به اصلاحات در خرداد ۱۳۷۶ تا به امروز همواره تلاش کرده است ضمن نگاه هنجاری و راهبردی به «اصلاحات»، نیمنگاهی به انتقاد از این جریان نیز داشته باشد که شاید بخش انتقادی مقاله «اصلاحات مُرد، زنده باد اصلاحات!» معروفترین آنها محسوب شود.
🖊حجاریان در نوشتار «اصلاحطلبان؟ خیر، متشکرم!» نخست، نگاهی به کارویژههای تفکر اصلاحی انداخته و حول دو مؤلفه «درک منطق موقعیت» و «نقشآفرینی بهعنوان بخشی از راهحل» به بحث پرداخته و با ذکر مثالهایی عینی توضیح داده است این دو مؤلفه چگونه به پیش رفتهاند.
🖊او سپس استدلال میکند که اینک نظام ادراکی اصلاحطلبان با مشکلاتی مواجه شده تا جایی که کارویژه اصلیشان، یعنی نقشآفرینی بهعنوان بخشی از راهحل را تا حد زیادی از دست دادهاند.
🖊نهایتاً، حجاریان به پیامدهایی ارجاع میدهد که در پی این وضعیت گریبان اصلاحطلبان را گرفته است که، از میان رفتن نقش واسط اصلاحطلبی بهعنوان نیروی میانه و ضربهگیر جامعه از یکسو، و «تصویرسازی دفرمه» و «برساختن خصم» از سوی دیگر، بخشی از آنهاست.
🔸متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید
mashghenow.com/?p=6064
#سعید_حجاریان #اصلاحات #اصلاح_طلبی
🔸نشانی تلگرام «مشق نو»:
t.me/mashghenowofficial
🔸نشانیهای سعید حجاریان در شبکههای مجازی:
تلگرام | اینستاگرام | توییتر
.
مشق نو
اصلاحطلبان؟ خیر، متشکرم!
وبسایت «مشق نو» با گرایش اصلاحطلبانه و رویکردی تحلیلی تلاش دارد در یادداشتها، مقالات و گفتوگوهای خود، نگاهی نظری با جنبههای آموزشی را مدنظر قرار دهند.
Forwarded from مشق نو
📝📝📝جمهوریخواهی یا خودکامگی؟ مسئله این است!
🔻🔻🔻یادداشتی از حسین هوشمند منتشر شده در وبسایت #مشق_نو
📌گزیدهای از نوشتار پیش رو
🖊در سالهای اخیر، یک چالش فکری جدی میان جریانهای سیاسی تحولخواه و اصلاحطلب در جامعه ما پدید آمده است. آنها دو رویکرد متفاوت نسبت به نوع حکمرانی مطلوبشان مطرح کردهاند: رویکرد اول بر این باور است که با اجرای کامل و بدون تنازل قانون اساسی موجود، دستیابی به حقوق و مطالبات اساسی مردم امکانپذیر است.
🖊اما مطابق با رویکرد دوم، نیل به این حقوق و مطالبات در گرو یک نظام دموکراتیک است و این امر بدون تغییرات و اصلاحات ساختاری و بازنویسی کامل قانون اساسی میسر نیست. با عطف نظر به تحلیلی که از برداشت رالز در باب نظریه سیاسی ارائه شد میتوانیم دو رویکرد مذکور را- بهرغم تفاوت اساسی که با یکدیگر دارند- رویکردهایی معقولی بدانیم با این توضیح که رویکرد نخست، ناظر بر نظریه غیرایدهآل است و رویکرد دوم معطوف به نظریه ایدهآل.
🖊پیشبرد نظریه ایدهآل (دموکراسیخواهی) بدون در نظر گرفتن نظریه غیرایدهآل- یعنی محدودیتهای جهان اجتماعی، بستر تاریخی و نهادهای موجود- غالباً مستلزم مداخله نظامی بیگانگان بوده است که به بمباران زیرساختها و قتل و عام مردم بیگناه منجر شده است. اما، ملاحظات اخلاقی و تجربههای تاریخی نشان میدهد که مداخلات نظامی به ساختار دموکراتیک عادلانه پایدار منجر نمیشود و نشده است بلکه به رژیمهای فاسد و دولتهای مستعجل ختم شده است.
🖊زیرا، بیگانگان نه شناختی از فرهنگ و سنت این جوامع دارند و نه علاقهای به منافع و علائق آنها. از این رو، استقرار جامعه عادلانه ایدهآل (اگر چنین امری اصولاً امکانپذیر باشد) تنها با تحقق نظریه غیرایدهآل یا کمتر ایدهآل، یعنی مبارزهای درازمدت، تدریجی و درونی، بدون مداخله بیگانگان میتواند دستیافتنی باشد.
🖊این مبارزه صرفاً با ترجمه و اقتباس سطحی از آثار مدرن غربی بهجایی نمیرسد. به فلسفه سیاسی تازهای نیاز است که از یکسو اعتنایی جدی به سنت و حساسیت به متن جامعه داشته باشد و از سوی دیگر با عناصر و ارزشهای جهانشمول (یعنی عقلانیت و اصول عدالت) ناسازگار نباشد. این امر مستلزم موازنهای متأملانه بین سنت و اخلاقیات مدرن است. اقتباس خلاقانه از میراث (سنت)- اگر با رویکرد انتقادی همراه باشد- میتواند در مواجهه با چالشهای معاصر راهگشا و کارآمد باشد.
🖊چنین رویکردی، غالباً مستلزم بازخوانی (یا ابداع دوباره) سنت است به این امید که منابع و دلایل ضروری برای اینکه سنت جزیی از یک اجماع همپوشان در باب عدالت دموکراتیک باشد، فراهم بیاید. با تصدیق اصول عدالت دموکراتیک از طریق جستوجوی زمینههای مشترک، میتوان تعارضات بنیادی یا جنگ فرهنگی (سکولار/دینی) و سیاسی (آزادی/برابری) در جامعه را تقلیل داد یا بر آنها فائق آمد تا امکان همکاری اجتماعی بر پایه احترام متقابل، مدارا و همزیستی مسالمتآمیز بین شهروندانی که به آموزههای متفاوت دینی یا سکولار باور دارند، فراهم بیاید.
🔸متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید
mashghenow.com/?p=6071
#حسین_هوشمند #جان_رالز #سیاست #انتخابات
🔸نشانی تلگرام «مشق نو»:
t.me/mashghenowofficial
🔻🔻🔻یادداشتی از حسین هوشمند منتشر شده در وبسایت #مشق_نو
📌گزیدهای از نوشتار پیش رو
🖊در سالهای اخیر، یک چالش فکری جدی میان جریانهای سیاسی تحولخواه و اصلاحطلب در جامعه ما پدید آمده است. آنها دو رویکرد متفاوت نسبت به نوع حکمرانی مطلوبشان مطرح کردهاند: رویکرد اول بر این باور است که با اجرای کامل و بدون تنازل قانون اساسی موجود، دستیابی به حقوق و مطالبات اساسی مردم امکانپذیر است.
🖊اما مطابق با رویکرد دوم، نیل به این حقوق و مطالبات در گرو یک نظام دموکراتیک است و این امر بدون تغییرات و اصلاحات ساختاری و بازنویسی کامل قانون اساسی میسر نیست. با عطف نظر به تحلیلی که از برداشت رالز در باب نظریه سیاسی ارائه شد میتوانیم دو رویکرد مذکور را- بهرغم تفاوت اساسی که با یکدیگر دارند- رویکردهایی معقولی بدانیم با این توضیح که رویکرد نخست، ناظر بر نظریه غیرایدهآل است و رویکرد دوم معطوف به نظریه ایدهآل.
🖊پیشبرد نظریه ایدهآل (دموکراسیخواهی) بدون در نظر گرفتن نظریه غیرایدهآل- یعنی محدودیتهای جهان اجتماعی، بستر تاریخی و نهادهای موجود- غالباً مستلزم مداخله نظامی بیگانگان بوده است که به بمباران زیرساختها و قتل و عام مردم بیگناه منجر شده است. اما، ملاحظات اخلاقی و تجربههای تاریخی نشان میدهد که مداخلات نظامی به ساختار دموکراتیک عادلانه پایدار منجر نمیشود و نشده است بلکه به رژیمهای فاسد و دولتهای مستعجل ختم شده است.
🖊زیرا، بیگانگان نه شناختی از فرهنگ و سنت این جوامع دارند و نه علاقهای به منافع و علائق آنها. از این رو، استقرار جامعه عادلانه ایدهآل (اگر چنین امری اصولاً امکانپذیر باشد) تنها با تحقق نظریه غیرایدهآل یا کمتر ایدهآل، یعنی مبارزهای درازمدت، تدریجی و درونی، بدون مداخله بیگانگان میتواند دستیافتنی باشد.
🖊این مبارزه صرفاً با ترجمه و اقتباس سطحی از آثار مدرن غربی بهجایی نمیرسد. به فلسفه سیاسی تازهای نیاز است که از یکسو اعتنایی جدی به سنت و حساسیت به متن جامعه داشته باشد و از سوی دیگر با عناصر و ارزشهای جهانشمول (یعنی عقلانیت و اصول عدالت) ناسازگار نباشد. این امر مستلزم موازنهای متأملانه بین سنت و اخلاقیات مدرن است. اقتباس خلاقانه از میراث (سنت)- اگر با رویکرد انتقادی همراه باشد- میتواند در مواجهه با چالشهای معاصر راهگشا و کارآمد باشد.
🖊چنین رویکردی، غالباً مستلزم بازخوانی (یا ابداع دوباره) سنت است به این امید که منابع و دلایل ضروری برای اینکه سنت جزیی از یک اجماع همپوشان در باب عدالت دموکراتیک باشد، فراهم بیاید. با تصدیق اصول عدالت دموکراتیک از طریق جستوجوی زمینههای مشترک، میتوان تعارضات بنیادی یا جنگ فرهنگی (سکولار/دینی) و سیاسی (آزادی/برابری) در جامعه را تقلیل داد یا بر آنها فائق آمد تا امکان همکاری اجتماعی بر پایه احترام متقابل، مدارا و همزیستی مسالمتآمیز بین شهروندانی که به آموزههای متفاوت دینی یا سکولار باور دارند، فراهم بیاید.
🔸متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید
mashghenow.com/?p=6071
#حسین_هوشمند #جان_رالز #سیاست #انتخابات
🔸نشانی تلگرام «مشق نو»:
t.me/mashghenowofficial
مشق نو
جمهوریخواهی یا خودکامگی؟ مسئله این است!
وبسایت «مشق نو» با گرایش اصلاحطلبانه و رویکردی تحلیلی تلاش دارد در یادداشتها، مقالات و گفتوگوهای خود، نگاهی نظری با جنبههای آموزشی را مدنظر قرار دهند.
Forwarded from مشق نو
📝📝📝تغییر یا تداوم؟
🔻🔻🔻یادداشتی از علیرضا علویتبار منتشر شده در وبسایت #مشق_نو
🖊آقای پزشکیان برای دعوا و کشمکش نیامده است اما به دلایل مختلفی نماد و تجسم تغییر است. پزشکیان دیندار و دینباور است، اما در فهم آموزههای دینی به مقتضیات زمان توجه دارد و ادامه راه اجتهاد با توجه به «زمان» و «مکان» است. همین عنصر است که او را در مقابل بنیادگراییِ تجددستیز قرار میدهد. مسئلهآفرین ایران را «تبعیض» میداند و در نتیجه از برابری حقوقی و حقیقی در عرصههای دینی و مذهبی، جنسی، قومی و نسلی دفاع میکند.
🖊روشن است که این جهتگیری او را در مقابل «تبعیض ساختیافته» حقوقی و حقیقی مطلوب جریان راست افراطی قرار میدهد. همراهان و مشاوران پزشکیان از «رفاه نهادینه» که متکی بر توسعه پایدار است، دفاع میکنند. اطرافیان پزشکیان حتی اگر انگیزههای دستیابی به «فرصت»های شخصی را هم داشته باشند به مخاطره چنین تلاشی در درون ساختار انحصارگرای قدرت آگاهاند.
🖊در ساختار قدرت متکی بر حاکمیت یک اقلیت، ورود به قدرت لزوماً شما را از خطر مصون نمیدارد. میتوان مسئول بود اما دائم در معرض پروندهسازی قرار داشت. در چنین ساختاری تنها قاعده ماندگاری در قدرت «ارادتسالاری» است.
🖊ورود پزشکیان به قوه مجریه در نخستین گام یعنی تلاش برای بازسازی نظام اداری. رعایت موازین مندرج در قوانین موجود (مانند قانون مدیریت خدمات کشوری) که معمولاً نشاندهنده حداقلهای مطلوب هستند، بهطور قطع به کارآیی و اثربخشی این نظام یاری میرساند. همین تحول میتواند در سیاستهای پولی کشور و نظارتهای بانک مرکزی بر بانکهای تجاری نیز اتفاق افتد.
🖊چهره تازهای از ایران در سطح بینالمللی نشان داده خواهد شد، چهرهای که با اعتماد به نفس گفتوگو میکند و بهرهگیری از ابزارهای دیپلماتیک برای تأمین منافع ملی را بلد است. تغییرات از حوزه قوه مجریه آغاز میشود و با بازتولید آن در بخشهای دیگر، امکان بازتولید وضع موجود با اختلال مواجه میگردد. با زمینه مساعدی که در جامعه هست این روند به پیدایش میانجیهایی برای تغییر در بخشهای مختلف میانجامد. پزشکیان بهدلیل نگرشهای بنیادی که دارد و ترکیب تیمی که به همراهاش میآیند، نماد و تجسم تغییر خواهد بود. پذیرش حضور او در رقابت بهمعنای آمادگی حداقلی برای تغییر است.
🔸متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید
mashghenow.com/?p=6080
#علیرضا_علوی_تبار #سیاست #انتخابات
🔸نشانی تلگرام «مشق نو»:
t.me/mashghenowofficial
🔻🔻🔻یادداشتی از علیرضا علویتبار منتشر شده در وبسایت #مشق_نو
🖊آقای پزشکیان برای دعوا و کشمکش نیامده است اما به دلایل مختلفی نماد و تجسم تغییر است. پزشکیان دیندار و دینباور است، اما در فهم آموزههای دینی به مقتضیات زمان توجه دارد و ادامه راه اجتهاد با توجه به «زمان» و «مکان» است. همین عنصر است که او را در مقابل بنیادگراییِ تجددستیز قرار میدهد. مسئلهآفرین ایران را «تبعیض» میداند و در نتیجه از برابری حقوقی و حقیقی در عرصههای دینی و مذهبی، جنسی، قومی و نسلی دفاع میکند.
🖊روشن است که این جهتگیری او را در مقابل «تبعیض ساختیافته» حقوقی و حقیقی مطلوب جریان راست افراطی قرار میدهد. همراهان و مشاوران پزشکیان از «رفاه نهادینه» که متکی بر توسعه پایدار است، دفاع میکنند. اطرافیان پزشکیان حتی اگر انگیزههای دستیابی به «فرصت»های شخصی را هم داشته باشند به مخاطره چنین تلاشی در درون ساختار انحصارگرای قدرت آگاهاند.
🖊در ساختار قدرت متکی بر حاکمیت یک اقلیت، ورود به قدرت لزوماً شما را از خطر مصون نمیدارد. میتوان مسئول بود اما دائم در معرض پروندهسازی قرار داشت. در چنین ساختاری تنها قاعده ماندگاری در قدرت «ارادتسالاری» است.
🖊ورود پزشکیان به قوه مجریه در نخستین گام یعنی تلاش برای بازسازی نظام اداری. رعایت موازین مندرج در قوانین موجود (مانند قانون مدیریت خدمات کشوری) که معمولاً نشاندهنده حداقلهای مطلوب هستند، بهطور قطع به کارآیی و اثربخشی این نظام یاری میرساند. همین تحول میتواند در سیاستهای پولی کشور و نظارتهای بانک مرکزی بر بانکهای تجاری نیز اتفاق افتد.
🖊چهره تازهای از ایران در سطح بینالمللی نشان داده خواهد شد، چهرهای که با اعتماد به نفس گفتوگو میکند و بهرهگیری از ابزارهای دیپلماتیک برای تأمین منافع ملی را بلد است. تغییرات از حوزه قوه مجریه آغاز میشود و با بازتولید آن در بخشهای دیگر، امکان بازتولید وضع موجود با اختلال مواجه میگردد. با زمینه مساعدی که در جامعه هست این روند به پیدایش میانجیهایی برای تغییر در بخشهای مختلف میانجامد. پزشکیان بهدلیل نگرشهای بنیادی که دارد و ترکیب تیمی که به همراهاش میآیند، نماد و تجسم تغییر خواهد بود. پذیرش حضور او در رقابت بهمعنای آمادگی حداقلی برای تغییر است.
🔸متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید
mashghenow.com/?p=6080
#علیرضا_علوی_تبار #سیاست #انتخابات
🔸نشانی تلگرام «مشق نو»:
t.me/mashghenowofficial
مشق نو
تغییر یا تداوم؟ - مشق نو
وبسایت «مشق نو» با گرایش اصلاحطلبانه و رویکردی تحلیلی تلاش دارد در یادداشتها، مقالات و گفتوگوهای خود، نگاهی نظری با جنبههای آموزشی را مدنظر قرار دهند.
Forwarded from مشق نو
📝📝📝آقای رئیسجمهور و گفتمان «عدالت دموکراتیک»
🔻🔻🔻یادداشتی از حسین هوشمند منتشر شده در وبسایت #مشق_نو
📌گزیدهای از نوشتار پیش رو
🖊اکثریت شرکتکنندگان در انتخابات ریاست جمهوری، فردی را بهعنوان رئیسجمهور برگزیدند که یک جهتگیری عادلانه را در رقابت و مناظرات انتخاباتی بهطور جدی دنبال میکرد. صداقت و فروتنی مهمترین منش اخلاقی او و عدالتطلبی مهمترین ایده اوست.
🖊این ایده ملهم از خلق و خوی دینی مسعود پزشکیان و انس و الفت او با قرآن کریم و نهج البلاغه است.۱ طرح ایده عدالتطلبی، او را از دولت اصلاحات و دولت میانهروی روحانی متمایز میکند. این دو تجربه سیاسی درسهای خوبی در اختیار قرار دادهاند. اگر او از ایدهها و تجربههای موفق آنها بهره ببرد و از خطاها و نقصانهای آنها اجتناب ورزد و اگر در تحقق نسبی عدالت اجتماعی موفق باشد میتواند میراث تاثیرگذار و ماندگاری در تاریخ سیاسی ایران برای آیندگان بجا گذارد.
🖊بهرغم تأکید فراوان رئیسجمهور منتخب بر عدالت، در مناظرات تلویزیونی شاهد بودیم که او همواره از برنامه حرف میزد و رقیب را به جهتگیری متهم میکرد. ترسیم دیوار بلند بین برنامه و جهتگیری از یک دیدگاه پوزیتیویستی مندرس نشأت میگیرد که قائل به تمایز میان ارزش/هنجار و واقعیت است.
🖊بدون شک، نفوذ تکنوکراتها و اصحاب پوزیتیویست در حلقه مشاوران رئیسجمهور در این امر تأثیر بسزایی داشته است. اما، مگر نه این است که برنامههای ما تابع ایدهها، ارزشها و اهداف ما هستند. تفاوت برنامههای سیاسی- اجتماعی یک دولت در جهتگیری آنست: جهتگیری عادلانه در جهت خیر و منافع عمومی و ملی یا جهتگیری در جهت منافع فردی و گروهی.
🖊جهتگیری عادلانه اقتضا میکند که سیاستگذاریها و برنامههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، محیطزیستی و بینالمللی دولت بر پایه اصول عدالت تدوین و تنظیم شوند.
🖊در این مقطع پیش رو که انتخاب اعضای کابینه در برنامه آقای رئیسجمهور قرار دارد، عدالت و جهتگیری عدالتطلبانه اقتضا میکند که افرادی برگزیده شوند که با این جهتگیری همدلی و همراهی دارند. پارهای از مشاهدات و تجارب (چنانکه افتد و دانی) حاکی از آن است که سهمخواهیهایِ ناروا و طمعجویانه از سوی برخی حامیان با نفوذ رئیسجمهور مطرح شده است.
🖊قطعاً کارنامه افراد مد نظر قرار خواهد گرفت، اما صرفاً نمیتوان موفقیت آنها در کارهای بزرگ (در هنگام مسئولیتهای پیشینشان) را مبنای انتخاب افراد قرار داد، مشکل این است که اولاً مفهوم «کارهای بزرگ» خیلی مبهم است ثانیاً، کمتر کسی هست که چنین ادعایی نداشته باشد!
🖊در مقابل این معیار ابطالناپذیر، جهتگیری عدالتطلبانه رییسجمهور قرار دارد که روشنترین معیار برای انتخاب اعضای دولت را در اختیار قرار میدهد. با تعهد به این جهتگیری و با همزبانی و همدلی اعضای کابینه با رئیسجمهور، تحقق لااقل پارهای از برنامهها و سیاستگذاریهای عدالتطلبانه او دور از انتظار نخواهد بود و این فرصت تاریخی برای ساختن جامعهای عادلانهتر و امید به زندگی بهتر بر باد نخواهد رفت.
🔸متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید
mashghenow.com/?p=6085
#حسین_هوشمند #مسعود_پزشکیان #دولت #عدالت
🔸نشانی تلگرام «مشق نو»:
t.me/mashghenowofficial
🔻🔻🔻یادداشتی از حسین هوشمند منتشر شده در وبسایت #مشق_نو
📌گزیدهای از نوشتار پیش رو
🖊اکثریت شرکتکنندگان در انتخابات ریاست جمهوری، فردی را بهعنوان رئیسجمهور برگزیدند که یک جهتگیری عادلانه را در رقابت و مناظرات انتخاباتی بهطور جدی دنبال میکرد. صداقت و فروتنی مهمترین منش اخلاقی او و عدالتطلبی مهمترین ایده اوست.
🖊این ایده ملهم از خلق و خوی دینی مسعود پزشکیان و انس و الفت او با قرآن کریم و نهج البلاغه است.۱ طرح ایده عدالتطلبی، او را از دولت اصلاحات و دولت میانهروی روحانی متمایز میکند. این دو تجربه سیاسی درسهای خوبی در اختیار قرار دادهاند. اگر او از ایدهها و تجربههای موفق آنها بهره ببرد و از خطاها و نقصانهای آنها اجتناب ورزد و اگر در تحقق نسبی عدالت اجتماعی موفق باشد میتواند میراث تاثیرگذار و ماندگاری در تاریخ سیاسی ایران برای آیندگان بجا گذارد.
🖊بهرغم تأکید فراوان رئیسجمهور منتخب بر عدالت، در مناظرات تلویزیونی شاهد بودیم که او همواره از برنامه حرف میزد و رقیب را به جهتگیری متهم میکرد. ترسیم دیوار بلند بین برنامه و جهتگیری از یک دیدگاه پوزیتیویستی مندرس نشأت میگیرد که قائل به تمایز میان ارزش/هنجار و واقعیت است.
🖊بدون شک، نفوذ تکنوکراتها و اصحاب پوزیتیویست در حلقه مشاوران رئیسجمهور در این امر تأثیر بسزایی داشته است. اما، مگر نه این است که برنامههای ما تابع ایدهها، ارزشها و اهداف ما هستند. تفاوت برنامههای سیاسی- اجتماعی یک دولت در جهتگیری آنست: جهتگیری عادلانه در جهت خیر و منافع عمومی و ملی یا جهتگیری در جهت منافع فردی و گروهی.
🖊جهتگیری عادلانه اقتضا میکند که سیاستگذاریها و برنامههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، محیطزیستی و بینالمللی دولت بر پایه اصول عدالت تدوین و تنظیم شوند.
🖊در این مقطع پیش رو که انتخاب اعضای کابینه در برنامه آقای رئیسجمهور قرار دارد، عدالت و جهتگیری عدالتطلبانه اقتضا میکند که افرادی برگزیده شوند که با این جهتگیری همدلی و همراهی دارند. پارهای از مشاهدات و تجارب (چنانکه افتد و دانی) حاکی از آن است که سهمخواهیهایِ ناروا و طمعجویانه از سوی برخی حامیان با نفوذ رئیسجمهور مطرح شده است.
🖊قطعاً کارنامه افراد مد نظر قرار خواهد گرفت، اما صرفاً نمیتوان موفقیت آنها در کارهای بزرگ (در هنگام مسئولیتهای پیشینشان) را مبنای انتخاب افراد قرار داد، مشکل این است که اولاً مفهوم «کارهای بزرگ» خیلی مبهم است ثانیاً، کمتر کسی هست که چنین ادعایی نداشته باشد!
🖊در مقابل این معیار ابطالناپذیر، جهتگیری عدالتطلبانه رییسجمهور قرار دارد که روشنترین معیار برای انتخاب اعضای دولت را در اختیار قرار میدهد. با تعهد به این جهتگیری و با همزبانی و همدلی اعضای کابینه با رئیسجمهور، تحقق لااقل پارهای از برنامهها و سیاستگذاریهای عدالتطلبانه او دور از انتظار نخواهد بود و این فرصت تاریخی برای ساختن جامعهای عادلانهتر و امید به زندگی بهتر بر باد نخواهد رفت.
🔸متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید
mashghenow.com/?p=6085
#حسین_هوشمند #مسعود_پزشکیان #دولت #عدالت
🔸نشانی تلگرام «مشق نو»:
t.me/mashghenowofficial
مشق نو
آقای رئیسجمهور و گفتمان «عدالت دموکراتیک»
وبسایت «مشق نو» با گرایش اصلاحطلبانه و رویکردی تحلیلی تلاش دارد در یادداشتها، مقالات و گفتوگوهای خود، نگاهی نظری با جنبههای آموزشی را مدنظر قرار دهند.
Forwarded from مشق نو
📝📝📝پارادوکس وانهادگی/واننهادگی
🔻🔻🔻یادداشتی از محمدرضا تاجیک منتشر شده در وبسایت #مشق_نو
📌گزیدهای از نوشتار پیش رو
🖊وانهادگی صورت دیگر واننهادگی است، یا واننهادگی همان وانهادگی است به بیان دیگر. از این منظر، سیاست علم و فن و هنر وانهادن/واننهادن بههنگام (شرایطپرورده و نیازپرورده) و معطوف به نتایج عقلایی و منطقی است.
🖊تردید نباید داشت که در ساحت سیاست نیز، هر آنچه منجمد است، زمانی دود خواهد شد و به هوا خواهد رفت. شاید از همینروست که برخی از اندیشهورزان سیاسی، انجماد را اساساً پایان یا مرگ سیاست میدانند، و هستیشناسی سیاست را همچون زیباشناسی، مبتنی بر انعطاف و صیرورت و تکرار تفاوت تصویر میکنند.
🖊امروز، سیاست و کنشگران رسمی سیاسی ایرانی نیز، بر سر این دو راهی وانهادگی-واننهادگی ایستادهاند. در مرز میان این دو مغاکی هولناک برپاست: مغاک بودن یا نبودن. عدهای پیرامون مواضع نظری و عملی خویش چنان هالهای قدسی کشیدهاند که در هیچ شرایطی «یک گام به پس نهادن» نباید و نشاید.
🖊برخی دیگر، منتظر تجربۀ عملی رخدادها و خیزشها و جنبشها هستند تا دریابند با چه «زور»ی مواجهاند و درخور آن گامی به عقب یا جلو بردارند. بعضی نیز، اهل تمیز میان سیاست اعلامی و سیاست اقدامی هستند: در اعلام چون کوه و در اقدام چون کاهاند. این سه، در یک امر مشترکاند: جهل مضاعف سیاسی– جهل نسبت به دانش سیاسی، و نیز، جهل نسبت به این جهل.
🖊لذا آنچه این جهلمندان سیاسی میکنند از برای واننهادگی، همواره رنج خویش افزون میکنند و حاجت بقاء ناروا، و همواره در هراس از شبح دهشتناک الهۀ آشوب و عصیان و نیستی، که آنان را ناگزیر و ناگریز به تنسپردن به نوعی وانهادگی منفعلانه و حقیرانه میکند، روزگار میگذرانند.
🔸متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید
mashghenow.com/?p=6103
#محمدرضا_تاجیک #سیاست
🔸نشانی تلگرام «مشق نو»:
t.me/mashghenowofficial
🔻🔻🔻یادداشتی از محمدرضا تاجیک منتشر شده در وبسایت #مشق_نو
📌گزیدهای از نوشتار پیش رو
🖊وانهادگی صورت دیگر واننهادگی است، یا واننهادگی همان وانهادگی است به بیان دیگر. از این منظر، سیاست علم و فن و هنر وانهادن/واننهادن بههنگام (شرایطپرورده و نیازپرورده) و معطوف به نتایج عقلایی و منطقی است.
🖊تردید نباید داشت که در ساحت سیاست نیز، هر آنچه منجمد است، زمانی دود خواهد شد و به هوا خواهد رفت. شاید از همینروست که برخی از اندیشهورزان سیاسی، انجماد را اساساً پایان یا مرگ سیاست میدانند، و هستیشناسی سیاست را همچون زیباشناسی، مبتنی بر انعطاف و صیرورت و تکرار تفاوت تصویر میکنند.
🖊امروز، سیاست و کنشگران رسمی سیاسی ایرانی نیز، بر سر این دو راهی وانهادگی-واننهادگی ایستادهاند. در مرز میان این دو مغاکی هولناک برپاست: مغاک بودن یا نبودن. عدهای پیرامون مواضع نظری و عملی خویش چنان هالهای قدسی کشیدهاند که در هیچ شرایطی «یک گام به پس نهادن» نباید و نشاید.
🖊برخی دیگر، منتظر تجربۀ عملی رخدادها و خیزشها و جنبشها هستند تا دریابند با چه «زور»ی مواجهاند و درخور آن گامی به عقب یا جلو بردارند. بعضی نیز، اهل تمیز میان سیاست اعلامی و سیاست اقدامی هستند: در اعلام چون کوه و در اقدام چون کاهاند. این سه، در یک امر مشترکاند: جهل مضاعف سیاسی– جهل نسبت به دانش سیاسی، و نیز، جهل نسبت به این جهل.
🖊لذا آنچه این جهلمندان سیاسی میکنند از برای واننهادگی، همواره رنج خویش افزون میکنند و حاجت بقاء ناروا، و همواره در هراس از شبح دهشتناک الهۀ آشوب و عصیان و نیستی، که آنان را ناگزیر و ناگریز به تنسپردن به نوعی وانهادگی منفعلانه و حقیرانه میکند، روزگار میگذرانند.
🔸متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید
mashghenow.com/?p=6103
#محمدرضا_تاجیک #سیاست
🔸نشانی تلگرام «مشق نو»:
t.me/mashghenowofficial
مشق نو
پارادوکس وانهادگی/واننهادگی
وبسایت «مشق نو» با گرایش اصلاحطلبانه و رویکردی تحلیلی تلاش دارد در یادداشتها، مقالات و گفتوگوهای خود، نگاهی نظری با جنبههای آموزشی را مدنظر قرار دهند.