لحظهی کبریت
جستار روایی بهقلمِ ع.آ
با موضوع اعتراضاتِ #زن_زندگی_آزادی
پاییز ۱۴۰۱ طولانیترین و سختترین پاییز زندگیام بوده است. شاید زمستان برود و بهار شود و این پاییز هنوز و همچنان ادامه داشته باشد. به هر حال پدرسالارِ داستانِ ما پنجرههای خانهی تودرتویش را با پردههایی ضخیم پوشانده و نمیخواهد برگریزان دنیای اطرافش را ببیند.
همیشه فکر میکنم فصلها در یک لحظهی خاص خودشان را برای ذهن آدمها افشا میکنند. هر آدمی این اعلام حضور را بهشکلی خاص تجربه میکند. یکی آمدن پاییز را با دیدن نارنج میفهمد و یکی با خشخش برگها و یکی هم با تماشای اعداد تقویم رومیزی. نقطهی مشترک همهی این فهمها ولی یک چیز است؛ تغییر.
بهعنوان متولد سال ۶۴ در انتخابات سال ۱۳۷۶ به سن رأی نرسیده بودم. در عالم یک دختر دانشآموز، تنها میدانستم پدر و مادرم به جبههی نوظهور «اصلاحطلب» رأی خواهند داد، اما...
@KhabGrad
کاملِ جستار را از طریقِ زودبین بخوانید.👇
https://telegra.ph/wlf-01-13
جستار روایی بهقلمِ ع.آ
با موضوع اعتراضاتِ #زن_زندگی_آزادی
پاییز ۱۴۰۱ طولانیترین و سختترین پاییز زندگیام بوده است. شاید زمستان برود و بهار شود و این پاییز هنوز و همچنان ادامه داشته باشد. به هر حال پدرسالارِ داستانِ ما پنجرههای خانهی تودرتویش را با پردههایی ضخیم پوشانده و نمیخواهد برگریزان دنیای اطرافش را ببیند.
همیشه فکر میکنم فصلها در یک لحظهی خاص خودشان را برای ذهن آدمها افشا میکنند. هر آدمی این اعلام حضور را بهشکلی خاص تجربه میکند. یکی آمدن پاییز را با دیدن نارنج میفهمد و یکی با خشخش برگها و یکی هم با تماشای اعداد تقویم رومیزی. نقطهی مشترک همهی این فهمها ولی یک چیز است؛ تغییر.
بهعنوان متولد سال ۶۴ در انتخابات سال ۱۳۷۶ به سن رأی نرسیده بودم. در عالم یک دختر دانشآموز، تنها میدانستم پدر و مادرم به جبههی نوظهور «اصلاحطلب» رأی خواهند داد، اما...
@KhabGrad
کاملِ جستار را از طریقِ زودبین بخوانید.👇
https://telegra.ph/wlf-01-13
Telegraph
لحظهی کبریت
در تاریکی روزهای سرکوب و خفقان، دنیایم را با حرفزدن از نقطههای کوچکِ نورانی و تلنگرهای حیاتی روشن نگه داشتهام. «لحظهی کبریت» که کارش را بکند، آن وقت زمستان سختِ پدرسالار تازه آغاز خواهد شد.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
جشنوارهی فیلمهای ایرانی در پراگ، پس از یکی دو سال توقف بهدلیل کرونا، امسال با رویکرد اعتراضی برای همصدایی با معترضان به روی ریل بازگشته.
تأثیر احتمالی رویدادهای ایران بر دور بعدی جشنوارهی بینالمللی فیلم کارلووی واری هم موضوعی است که مدیر هنری این جشنواره دربارهی آن توضیح میدهد.
در این گزارش، سوسن تسلیمی را هم میبینید که برای حضور در جشنواره به پراگ سفر کرده و روز شنبه ۲۴ دی به یاد قربانیان اعتراضات «زن زندگی آزادی» در ایران نهال یک درخت را در یکی از معروفترین پارکهای این شهر کاشت.
#زن_زندگی_آزادی
@KhabGard
تأثیر احتمالی رویدادهای ایران بر دور بعدی جشنوارهی بینالمللی فیلم کارلووی واری هم موضوعی است که مدیر هنری این جشنواره دربارهی آن توضیح میدهد.
در این گزارش، سوسن تسلیمی را هم میبینید که برای حضور در جشنواره به پراگ سفر کرده و روز شنبه ۲۴ دی به یاد قربانیان اعتراضات «زن زندگی آزادی» در ایران نهال یک درخت را در یکی از معروفترین پارکهای این شهر کاشت.
#زن_زندگی_آزادی
@KhabGard
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔸«آزادی» نام اثری است که سامان یاسین در زندان رجاییشهر و از پشت تلفن خوانده و کهزاد تهرانی بر روی آن آهنگ ساخته.
🔸#سامان_یاسین، خوانندهی رپ اهل کرمانشاه و ساکن تهران روز دهم مهر ماه در منزلش بازداشت شد و پس از چند روز به زندان اوین تهران منتقل شد.
#مهسا_امینی
#هنر_اعتراضی
#زن_زندگی_آزادی
@KhabGard
🔸#سامان_یاسین، خوانندهی رپ اهل کرمانشاه و ساکن تهران روز دهم مهر ماه در منزلش بازداشت شد و پس از چند روز به زندان اوین تهران منتقل شد.
#مهسا_امینی
#هنر_اعتراضی
#زن_زندگی_آزادی
@KhabGard
خسروپناه، دبیر جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی، بهروایت خودش:
«قبل از انقلاب زنان بیحجاب که میآمدند مغازهی پدرم، با تیرکمان ریز به پاهاشان میزدم که چرا پالخت بیرون آمدهاند. پدرم میگفت اگر ضربه بخورند، شرعاً ضامنی. تیرکمان را گذاشتم کنار و رویشان آب میریختم.
تا حالا سینما نرفتهام. گاهی ازم میخواهند برخی فیلمها را ببینم، میگویم بیاورید اینجا ببینم و نظر بدهم. نه خودم سینما رفتهام، نه به فرزندانم توصیه میکنم سینما بروند. بخشی از کتابم «جریانشناسی ضدفرهنگها» به سینما اختصاص دارد و سینمای ضدفرهنگی را جریانشناسی کردهام.
[اول دبیرستان] خواب دیدم آسمان شکافت و نوری بر سر من تابید، صدای امیرالمؤمنین بود که مطالبی را گفت ازجمله اینکه چرا حوزه نمیروی؟ خواب امیرالمؤمنین را که برای یک خانم معبّری تعریف کردم، گفت شما طلبه میشوی و از علمای ایران میشوید. دوم دبیرستان تصمیم گرفتم به حوزه بروم.
کمی با مثنوی و حافظ مأنوسم، بیشتر با مثنوی. به رمان علاقه دارم اما وقت زیادی برای خواندنش ندارم. سعی میکنم سفرهای زیارتی را با بچههام بروم. آثار مذهبی، رمانهای جنگی، زندگینامه چمران و مطهری را برایشان تهیه کردهام. در منزل نمازجماعت داریم و گاهی دعایی را دستهجمعی میخوانیم.»
@KhabGard
- عبدالحسین خسروپناه ۲۴ دی ۱۴۰۱ با نظر خامنهای و حکم ابراهیم رئیسی به دبیری شورای عالی انقلاب فرهنگی منصوب شد. خسروپناه که دولت او را «دکتر» معرفی کرده، از زمان ریاست بر مؤسسهی حکمت و فلسفه به غیرواقعیبودن مدرک دکتری، سرقت علمی و فساد خانوادگی متهم شده است.
«قبل از انقلاب زنان بیحجاب که میآمدند مغازهی پدرم، با تیرکمان ریز به پاهاشان میزدم که چرا پالخت بیرون آمدهاند. پدرم میگفت اگر ضربه بخورند، شرعاً ضامنی. تیرکمان را گذاشتم کنار و رویشان آب میریختم.
تا حالا سینما نرفتهام. گاهی ازم میخواهند برخی فیلمها را ببینم، میگویم بیاورید اینجا ببینم و نظر بدهم. نه خودم سینما رفتهام، نه به فرزندانم توصیه میکنم سینما بروند. بخشی از کتابم «جریانشناسی ضدفرهنگها» به سینما اختصاص دارد و سینمای ضدفرهنگی را جریانشناسی کردهام.
[اول دبیرستان] خواب دیدم آسمان شکافت و نوری بر سر من تابید، صدای امیرالمؤمنین بود که مطالبی را گفت ازجمله اینکه چرا حوزه نمیروی؟ خواب امیرالمؤمنین را که برای یک خانم معبّری تعریف کردم، گفت شما طلبه میشوی و از علمای ایران میشوید. دوم دبیرستان تصمیم گرفتم به حوزه بروم.
کمی با مثنوی و حافظ مأنوسم، بیشتر با مثنوی. به رمان علاقه دارم اما وقت زیادی برای خواندنش ندارم. سعی میکنم سفرهای زیارتی را با بچههام بروم. آثار مذهبی، رمانهای جنگی، زندگینامه چمران و مطهری را برایشان تهیه کردهام. در منزل نمازجماعت داریم و گاهی دعایی را دستهجمعی میخوانیم.»
@KhabGard
- عبدالحسین خسروپناه ۲۴ دی ۱۴۰۱ با نظر خامنهای و حکم ابراهیم رئیسی به دبیری شورای عالی انقلاب فرهنگی منصوب شد. خسروپناه که دولت او را «دکتر» معرفی کرده، از زمان ریاست بر مؤسسهی حکمت و فلسفه به غیرواقعیبودن مدرک دکتری، سرقت علمی و فساد خانوادگی متهم شده است.
پیشرفت مثالزدنی اسپانیا در تحقق حقوق زنان و مقابله با خشونت علیه زنان، بهنوعی، به شجاعت زنی در ماجرایی مربوط به ٢۵ سال پیش برمیگردد.
آنا اورانتس ۲۵ سال پیش در چنین ایامی جرئت کرد و در تلویزیون اسپانیا از خشونت و سرکوب بهدست شوهر سابقش گفت و از ۴۰ سالی که این خشونت را تحمل کرده، بهگونهای که راحتترین ساعات زندگیاش اوقاتی بوده که شوهر به سر کار میرفته.
اورانتس وقتی این حرفها را زد که از شوهرش جدا شده بود و با حکم دادگاه در دو بخش یک خانهی مشترک زندگی میکردند.
شوهر سابق از سر خشم از حرفهای اورانتس، ۱۳ روز بعد از مصاحبه، خانه را به آتش کشید و زن را زندهزنده سوزاند.
تاریخ فمینستی و مبارزات مربوط به مطالبات زنان اسپانیا در مقابله با خشونت، بهروایتی، به قبل و بعد از مرگ اورانتس تقسیم شده.
بعد از این جنایت جنبش بزرگ زنان در اسپانیا راه افتاد و هشت سال بعد یکی از جامعترین قانونهای مقابله با خشونت علیه زنان تصویب شد؛ قانونی که دائم دقیقتر و کاراتر شده.
@KhabGard
چگونگی و جزئیات این روند را در نوشتهی حبیب حسینیفرد بخوانید.
👇
https://bit.ly/3H6JwBP
آنا اورانتس ۲۵ سال پیش در چنین ایامی جرئت کرد و در تلویزیون اسپانیا از خشونت و سرکوب بهدست شوهر سابقش گفت و از ۴۰ سالی که این خشونت را تحمل کرده، بهگونهای که راحتترین ساعات زندگیاش اوقاتی بوده که شوهر به سر کار میرفته.
اورانتس وقتی این حرفها را زد که از شوهرش جدا شده بود و با حکم دادگاه در دو بخش یک خانهی مشترک زندگی میکردند.
شوهر سابق از سر خشم از حرفهای اورانتس، ۱۳ روز بعد از مصاحبه، خانه را به آتش کشید و زن را زندهزنده سوزاند.
تاریخ فمینستی و مبارزات مربوط به مطالبات زنان اسپانیا در مقابله با خشونت، بهروایتی، به قبل و بعد از مرگ اورانتس تقسیم شده.
بعد از این جنایت جنبش بزرگ زنان در اسپانیا راه افتاد و هشت سال بعد یکی از جامعترین قانونهای مقابله با خشونت علیه زنان تصویب شد؛ قانونی که دائم دقیقتر و کاراتر شده.
@KhabGard
چگونگی و جزئیات این روند را در نوشتهی حبیب حسینیفرد بخوانید.
👇
https://bit.ly/3H6JwBP
Telegraph
آن خانه که سوخت تغییر شتاب گرفت
اولی: این پیشرفتی که اسپانیا در تحقق حقوق زنان و از جمله مقابله با خشونت علیه زنان کرده سبب شده که در قیاس با بسیاری از کشورهای اروپا نقشی پیشرو و الگو پیدا کنه. دومی: و علتش؟ اولی: راستش ماجرا قسما به شجاعت زنی برمیگرده به اسم آنا اورانتس که ۲۵ سال پیش…
گزارشی که پای این فرسته از جنایتی هولناک در سرکوب مردم سوریه میخوانید و میبینید، بینیاز است از هر مقدمهای؛ فقط اینکه نام قاسم سلیمانی یا همان «سردار دلها»ی شیفتگان کورِ نظام بر تارکِ آن میدرخشد!
@KhabGard
سوژهی اصلی این گزارش گفته بود: «اگر میتوانم در خیابان بکشم، چرا باید به زندان بیندازم و آب و غذا بدهم و خرج روی دست دولت بگذارم؟ وقتی در حال استراحت هستم و میتوانم توی خیابان بکشمشان، چه مشکلی دارد؟ چرا توی زندان بکشم؟ ترجیحم این است که آنها را هرجا که هستند بکشم و کارشان تمام شود».
👇
https://telegra.ph/Tadamon-01-16
@KhabGard
سوژهی اصلی این گزارش گفته بود: «اگر میتوانم در خیابان بکشم، چرا باید به زندان بیندازم و آب و غذا بدهم و خرج روی دست دولت بگذارم؟ وقتی در حال استراحت هستم و میتوانم توی خیابان بکشمشان، چه مشکلی دارد؟ چرا توی زندان بکشم؟ ترجیحم این است که آنها را هرجا که هستند بکشم و کارشان تمام شود».
👇
https://telegra.ph/Tadamon-01-16
Telegraph
جنایت هولناک التضامن
یک صفحه مستند و مصور از کارنامهی حجیمِ قاسم سلیمانی و سپاه پاسداران و خامنهای در سوریه که به کشتهشدن «۳۰۷ هزار نفر از مردم» بهقیمت سرپاماندن حکومت بشار اسد ختم شد.
مژگان ایلانلو، مستندساز و فعال اجتماعی، به ۱۰ سال زندان و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد.
اتهام «اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور»، شش سال، «فعالیت تبلیغی علیه نظام» ۱۵ ماه، «اخلال در نظم عمومی» ۱۵ ماه و «تشویق به اعمال منافی عفت» ۱۵ ماه.
لپتاپ شخصی و تلفن همراه اینانلو هم به نفع دولت ضبط شده است.
خانم ایلانلو همزمان با آغاز اعتراضات #زن_زندگی_آزادی، با انتشار ویدئوهایی از این اعتراضات حمایت کرد. او در یکی از این ویدئوها بدون حجاب اجباری ظاهر شد و گفت: «من میترسم که آخرین قطره از شرافت و وجدان و انسانیتی که در وجودم هست با سکوت از بین بره. شما نمیترسی؟»
این فیلمساز روز هشتم مهر هم تصویری بدون حجاب اجباری از خود در یکی از خیابانهای تهران منتشر کرد.
فستیوال فیلم وین آذرماه امسال جایزه ویژهی حقوق بشر خود را به این مستندساز اهدا کرد و خانم ایلانلو در پیامی از زندان قرچک، این جایزه را به «هزاران زن گمنام و ناشناسی» تقدیم کرد که «این روزها برای بهدست آوردن ابتداییترین حقوق خود با موثرترین سلاح جهان که همان جانشان است، به میدان آمدهاند».
@KhabGard
اتهام «اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور»، شش سال، «فعالیت تبلیغی علیه نظام» ۱۵ ماه، «اخلال در نظم عمومی» ۱۵ ماه و «تشویق به اعمال منافی عفت» ۱۵ ماه.
لپتاپ شخصی و تلفن همراه اینانلو هم به نفع دولت ضبط شده است.
خانم ایلانلو همزمان با آغاز اعتراضات #زن_زندگی_آزادی، با انتشار ویدئوهایی از این اعتراضات حمایت کرد. او در یکی از این ویدئوها بدون حجاب اجباری ظاهر شد و گفت: «من میترسم که آخرین قطره از شرافت و وجدان و انسانیتی که در وجودم هست با سکوت از بین بره. شما نمیترسی؟»
این فیلمساز روز هشتم مهر هم تصویری بدون حجاب اجباری از خود در یکی از خیابانهای تهران منتشر کرد.
فستیوال فیلم وین آذرماه امسال جایزه ویژهی حقوق بشر خود را به این مستندساز اهدا کرد و خانم ایلانلو در پیامی از زندان قرچک، این جایزه را به «هزاران زن گمنام و ناشناسی» تقدیم کرد که «این روزها برای بهدست آوردن ابتداییترین حقوق خود با موثرترین سلاح جهان که همان جانشان است، به میدان آمدهاند».
@KhabGard
اولینها در نقد خود
یادداشت حسین سناپور
این روزها چند مطلب خواندهام حاکی از پشیمانی اهل نظر و دانشگاهیان و روشنفکرانی که به هر دلیل درگیر سیاست شدهاند؛ کسانی که حالا میبینند انگار واقعبین نبودهاند و چه بسا خوشخیال بودهاند که انتظار چنین روزهایی و چنین تنگناهایی را برای کشور نداشتهاند (خود اهل سیاست که قاعدتاً هیچوقت اهل عذرخواهی و اظهار پشیمانی نیستند در کشور ما، چون فکر میکنند این به معنای بر باد رفتن حیثیت سیاسی و پایان کارشان خواهد بود).
این اهل نظر خودشان دلایلی برای چنین خوشخیالی یا واقعبین نبودنشان در گذشتههای دور و نزدیک باید بتوانند بیاورند (مثلاً دکتر رنانی که گفته بیهوده فکر میکرده سیستم حالا و بعد از این اعتراضات اهل گفتوگو خواهد شد، یا دکتر سرگلزایی به نحوی دیگر و رحیم قمیشی به نحوی دیگر)، اما دلیل آن هر چه باشد، میشود خوشحال بود که انگار خوشبینیهای بیهوده و چه بسا گولزننده تمام شده و حالا میبینیم آنچه باید ببینیم، یا باید میدیدیم.
دیگر انگار گولزدن خودمان سخت شده و واقعیت به عریانی هر چه تمامتر پیش رویمان است. انگار دیگر بیهوده منتظر گشایشها نمیشویم؛ حداقل تعداد بسیاریمان. انگار دیگر از آدمها و جریانات و بهخصوص خودِ سیستم انتظار تحول و پذیرش همهی آنچه را به نظر خودمان باعث آشتی در داخل و همزیستی در خارج و نهایتاً توسعه میشد، نداریم.
بابت آن خوشبینی منجر به تصمیمات نادرست، باید هم عذرخواه باشیم، اگر که چنان بودهایم. امیدواری البته از جنس دیگری است؛ دیدن واقعیتها و سراغگرفتن از تحول است، نه منفعل به انتظارش نشستن. پس آیا اهل فکر و نظر به جایی رسیدهاند که خوشبینی بیجهت را کنار گذاشتهاند و واقعبین شدهاند؟ من به چنین اتفاقی امیدوار شدهام؛ اتفاقی که سخت و خونین هم به دست آمده است.
شخصاً فکر میکنم آنچه ما را به چنین جایی رسانده، دیدن ذات سیستم است، یا پدیدارشدن ذات سیستم. گمان میکنم این وضع و این رفتارها در نهاد این سیستم بوده و کمکم آشکار و آشکارتر شده. طبعاً وقایع تاریخی هم در آن مؤثر بودهاند، اما در جهتِ بروزش، و نه شکلگیری ناگزیر یا تصادفیاش.
البته که میشد در نتیجهی تحولات و رفتارهای متفاوتِ جریانات و شخصیتهای تأثیرگذار به جای دیگری میرسیدیم، اما این به معنای نبودِ آنچه اکنون در این سیستم میبینیم، نبوده و نیست.
رفتارهای متفاوت میتوانست جنبههای دیگری از این سیستم را آشکار کند، که حالا و با رفتارهایی که شده، خصوصیات فعلی بروز بیشتری پیدا کردهاند؛ یکدستی نهادهای تصمیمگیر، به کارگیری ارعاب صرف درمقابل مخالفان، دستِ بالای نظامیان در سیاست، از جملهی این خصوصیاتی است که مدام رشد پیدا کرده. اما همینها میتوانست طبعاً به شکلی دیگر اتفاق بیفتد، اگر که رفتارهای همین شخصیتها و از آن مهمتر جریانهای سیاسی و فرهنگی ما فرق میکرد.
اگر آن رفتارها فرق میکرد، خصوصیات دیگری بروز تام و تمام پیدا میکردند، خصوصیاتی که لابد آنقدر ضعیف بودهاند که بهآسانی بروز پیدا نمیکردند و نکردند، برعکس خصوصیات اکنونی، که قوی بوده و آمادهی بروز آسان و با کمترین زمینهها و حتا باوجود مقاومتِ نسبتاً جدی از سوی تمام جریانات فرهنگی و سیاسی و غیره.
پس این اظهار پشیمانیها را من نمونهوار میبینم و مستورهای از بسیارْ اظهار پشیمانیهایی که باید میشد و اکنون شاید فقط طلیعهی آن را در بعضی از اهل فرهنگ میبینیم و نه تمامشان و نه سیاسیون؛ پشیمانیهایی که شاید اگر در سیاسیون هم بود، ما امروز به درکی جمعی از آنچه اتفاق افتاده و بعد از این میتواند بیفتد، میرسیدیم و تحولی در رفتارهای شاید حتا فرهنگیمان پیدا میشد؛ چیزی که اتفاق نیفتاده و کماکان تمام گروهها و شخصیتهای سیاسی بر درستی کامل یا نسبی رفتارهای گذشتهشان پافشاری میکنند، و اگر از اشتباه حرف بزنند، آن حتماً اشتباه دیگران است و کسانی که کاملاً یا نسبتاً از آنها دور هستند. یعنی فقط ممکن است دیگران را دچار چنان خطاهایی ببینند و نه خودشان را.
انگار هنوز خیلی مانده تا همهمان مثل سه نفری که در بالا ازشان اسم بردم، خودمان را نقد کنیم و بگوییم کجاها اشتباه کردهایم و مهمتر از آن چرا چنین اشتباههایی کردهایم.
حسین سناپور
۲۵ دی ۱۴۰۱
@KhabGard
#مهسا_امینی
#زن_زندگی_آزادی
.
یادداشت حسین سناپور
این روزها چند مطلب خواندهام حاکی از پشیمانی اهل نظر و دانشگاهیان و روشنفکرانی که به هر دلیل درگیر سیاست شدهاند؛ کسانی که حالا میبینند انگار واقعبین نبودهاند و چه بسا خوشخیال بودهاند که انتظار چنین روزهایی و چنین تنگناهایی را برای کشور نداشتهاند (خود اهل سیاست که قاعدتاً هیچوقت اهل عذرخواهی و اظهار پشیمانی نیستند در کشور ما، چون فکر میکنند این به معنای بر باد رفتن حیثیت سیاسی و پایان کارشان خواهد بود).
این اهل نظر خودشان دلایلی برای چنین خوشخیالی یا واقعبین نبودنشان در گذشتههای دور و نزدیک باید بتوانند بیاورند (مثلاً دکتر رنانی که گفته بیهوده فکر میکرده سیستم حالا و بعد از این اعتراضات اهل گفتوگو خواهد شد، یا دکتر سرگلزایی به نحوی دیگر و رحیم قمیشی به نحوی دیگر)، اما دلیل آن هر چه باشد، میشود خوشحال بود که انگار خوشبینیهای بیهوده و چه بسا گولزننده تمام شده و حالا میبینیم آنچه باید ببینیم، یا باید میدیدیم.
دیگر انگار گولزدن خودمان سخت شده و واقعیت به عریانی هر چه تمامتر پیش رویمان است. انگار دیگر بیهوده منتظر گشایشها نمیشویم؛ حداقل تعداد بسیاریمان. انگار دیگر از آدمها و جریانات و بهخصوص خودِ سیستم انتظار تحول و پذیرش همهی آنچه را به نظر خودمان باعث آشتی در داخل و همزیستی در خارج و نهایتاً توسعه میشد، نداریم.
بابت آن خوشبینی منجر به تصمیمات نادرست، باید هم عذرخواه باشیم، اگر که چنان بودهایم. امیدواری البته از جنس دیگری است؛ دیدن واقعیتها و سراغگرفتن از تحول است، نه منفعل به انتظارش نشستن. پس آیا اهل فکر و نظر به جایی رسیدهاند که خوشبینی بیجهت را کنار گذاشتهاند و واقعبین شدهاند؟ من به چنین اتفاقی امیدوار شدهام؛ اتفاقی که سخت و خونین هم به دست آمده است.
شخصاً فکر میکنم آنچه ما را به چنین جایی رسانده، دیدن ذات سیستم است، یا پدیدارشدن ذات سیستم. گمان میکنم این وضع و این رفتارها در نهاد این سیستم بوده و کمکم آشکار و آشکارتر شده. طبعاً وقایع تاریخی هم در آن مؤثر بودهاند، اما در جهتِ بروزش، و نه شکلگیری ناگزیر یا تصادفیاش.
البته که میشد در نتیجهی تحولات و رفتارهای متفاوتِ جریانات و شخصیتهای تأثیرگذار به جای دیگری میرسیدیم، اما این به معنای نبودِ آنچه اکنون در این سیستم میبینیم، نبوده و نیست.
رفتارهای متفاوت میتوانست جنبههای دیگری از این سیستم را آشکار کند، که حالا و با رفتارهایی که شده، خصوصیات فعلی بروز بیشتری پیدا کردهاند؛ یکدستی نهادهای تصمیمگیر، به کارگیری ارعاب صرف درمقابل مخالفان، دستِ بالای نظامیان در سیاست، از جملهی این خصوصیاتی است که مدام رشد پیدا کرده. اما همینها میتوانست طبعاً به شکلی دیگر اتفاق بیفتد، اگر که رفتارهای همین شخصیتها و از آن مهمتر جریانهای سیاسی و فرهنگی ما فرق میکرد.
اگر آن رفتارها فرق میکرد، خصوصیات دیگری بروز تام و تمام پیدا میکردند، خصوصیاتی که لابد آنقدر ضعیف بودهاند که بهآسانی بروز پیدا نمیکردند و نکردند، برعکس خصوصیات اکنونی، که قوی بوده و آمادهی بروز آسان و با کمترین زمینهها و حتا باوجود مقاومتِ نسبتاً جدی از سوی تمام جریانات فرهنگی و سیاسی و غیره.
پس این اظهار پشیمانیها را من نمونهوار میبینم و مستورهای از بسیارْ اظهار پشیمانیهایی که باید میشد و اکنون شاید فقط طلیعهی آن را در بعضی از اهل فرهنگ میبینیم و نه تمامشان و نه سیاسیون؛ پشیمانیهایی که شاید اگر در سیاسیون هم بود، ما امروز به درکی جمعی از آنچه اتفاق افتاده و بعد از این میتواند بیفتد، میرسیدیم و تحولی در رفتارهای شاید حتا فرهنگیمان پیدا میشد؛ چیزی که اتفاق نیفتاده و کماکان تمام گروهها و شخصیتهای سیاسی بر درستی کامل یا نسبی رفتارهای گذشتهشان پافشاری میکنند، و اگر از اشتباه حرف بزنند، آن حتماً اشتباه دیگران است و کسانی که کاملاً یا نسبتاً از آنها دور هستند. یعنی فقط ممکن است دیگران را دچار چنان خطاهایی ببینند و نه خودشان را.
انگار هنوز خیلی مانده تا همهمان مثل سه نفری که در بالا ازشان اسم بردم، خودمان را نقد کنیم و بگوییم کجاها اشتباه کردهایم و مهمتر از آن چرا چنین اشتباههایی کردهایم.
حسین سناپور
۲۵ دی ۱۴۰۱
@KhabGard
#مهسا_امینی
#زن_زندگی_آزادی
.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اگر نمیدانید #جهاد_تبیین خامنهای دقیقاً یعنی چی، نمونهی موزون آن همین سه مورد است؛ خروجیِ آقا در سیوششمین سالِ این «محفل عاشقانه»!
@KhabGard
@KhabGard
Forwarded from RadioFarda
🔸جشنواره بینالمللی فیلم برلین با انتشار بیانیهای اعلام کرد که به نمایندگان بخش حکومتی سینمای جمهوری اسلامی اجازه حضور در دوره پیش روی این رویداد معتبر جهانی را نخواهد داد.
🔸این ممنوعیت بیسابقه شامل همه نهادها، شرکتها و همراهان فیلمها است.
🔸صدور این بیانیه به این معنی است که نهادهایی چون بنیاد سینمایی فارابی، سازمان صداوسیما، مرکز گسترش سینمای تجربی، سازمان اوج، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، موسسه سوره و همه موسسهها و شرکتهای فیلمسازی مرتبط با دولت جمهوری اسلامی، اجازه حضور در بخش بازار و سایر بخشهای جشنواره فیلم برلین را نخواهند داشت.
🔸در این بیانیه با اشاره به اعتراضات سراسری مردم ایران که چهار ماه است بیوقفه ادامه دارد آمده است که جشنواره برلین «در کنار معترضان شجاع ایران میایستد که از خود در برابر یک رژیم خشن و غیر دموکراتیک دفاع میکنند».
@RadioFarda
🔸این ممنوعیت بیسابقه شامل همه نهادها، شرکتها و همراهان فیلمها است.
🔸صدور این بیانیه به این معنی است که نهادهایی چون بنیاد سینمایی فارابی، سازمان صداوسیما، مرکز گسترش سینمای تجربی، سازمان اوج، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، موسسه سوره و همه موسسهها و شرکتهای فیلمسازی مرتبط با دولت جمهوری اسلامی، اجازه حضور در بخش بازار و سایر بخشهای جشنواره فیلم برلین را نخواهند داشت.
🔸در این بیانیه با اشاره به اعتراضات سراسری مردم ایران که چهار ماه است بیوقفه ادامه دارد آمده است که جشنواره برلین «در کنار معترضان شجاع ایران میایستد که از خود در برابر یک رژیم خشن و غیر دموکراتیک دفاع میکنند».
@RadioFarda
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
برای بی مزار عاشقان
اثر جدید مژگان شجریان
برای #زن_زندگی_آزادی
موضوع ترانه و ویدئوی این اثر اعتراضات سراسری مردم ایران و فجایع سالهای اخیر ازجمله سرنگونی هواپیمای مسافربری با موشکهای سپاه است.
#مهسا_امینی
#هنر_اعتراضی
برای بی مزار عاشقان
آهنگساز: مهدی باقری
خواننده : مژگان شجریان
شاعر: حسامالدین ب
۲۹ دیماه ۱۴۰۱
@KhabGard
اثر جدید مژگان شجریان
برای #زن_زندگی_آزادی
موضوع ترانه و ویدئوی این اثر اعتراضات سراسری مردم ایران و فجایع سالهای اخیر ازجمله سرنگونی هواپیمای مسافربری با موشکهای سپاه است.
#مهسا_امینی
#هنر_اعتراضی
برای بی مزار عاشقان
آهنگساز: مهدی باقری
خواننده : مژگان شجریان
شاعر: حسامالدین ب
۲۹ دیماه ۱۴۰۱
@KhabGard
انقلاب با ریتم حاشیه
گفتوگو با عباس ولی
عباس ولی، نویسنده و جامعهشناس سیاسی ساکن لندن، در حاشیهی جشنوارهی فیلمهای ایرانی پراگ دربارهی اعتراضات #زن_زندگی_آزادی که او از کلمهی «انقلاب» برایش استفاده میکند، سخنرانی کرد.
عباس ولی در نشستی خودمانی در یکی از کافههای پراگ دربارهی این جنبش اعتراضی یا انقلابی برای رادیوفردا هم سخن گفت.
ویدئوی این گفتوگو پای همین فرسته در دسترس است (نیم ساعت، صد مگابایت).
عباس ولی در این گفتگو اعتراضات اخیر را یک انقلاب سیاسی و ارادهای معطوف به تغییر رژیم میداند. او برای نقد باور کارشناسانی که از توصیف جنبش برای اعتراضات سراسری استفاده میکنند بر آنچه «نقاط مقاومت قدرت» مینامد، متمرکز شده و معتقد است این نقاط مقاومت در شرایط کنونی نمود بیشتری پیدا کرده و وارد عمل شدهاند.
او با نقد نگاه گروهی که میگویند حرکتهای اعتراضی در ایران «تودهای» نشده و یا بهلحاظ تاریخی به بار ننشسته تا انقلاب نامیده شود، و نیز با مرور انقلابهای شکستخوردهای مانند انقلاب ۱۹۱۹ مجارستان، اتفاقهای ایران را انقلاب مینامد.
عباس ولی در این گفتوگو برخورد جمهوری اسلامی با اعتراضها را هم مدنظر قرار میدهد و میگوید «این برخورد با یک انقلاب است».
برخاستن صداهای معترض و شعارها علیه خامنهای، از سیستان و بلوچستان، خوزستان، لرستان، مازندران و سایر نقاط ایران همراه با پررنگبودن حضور زنان و جوانان، بهگفته این نظریهپرداز سیاسی مبانی ساختاری را هم تغییر داده است.
آقای ولی میگوید رابطهی بین حاشیه با مرکز (شهرهای بزرگ) عوض شده و حالا این «حاشیه است که ریتم اعتراضها را دیکته میکند».
بهگفتهی عباس ول، اجمهوری اسلامی ورود رادیکالیسم از حاشیه به مرکز را تشخیص داده، برای همین بر مسئلهی «تجزیهطلبی» تأکید میکند.
نویسندهی کتاب «تاریخ نظری پیشاسرمایهداری در ایران» با اشاره به افت اعتراضهای خیابانی آن را منطقی میداند و میگوید حتا اگر جمهوری اسلامی این جنبش را خفه کند، باز هم با این «زیربنای فرهنگی و گفتمانی» و «تجربهای که حاصل شده» نباید خواب راحت داشته باشد.
عباس ولی به وجود رهبری میدانی که مراکز سیاسیاش در محلهها شکل گرفته میپردازد و میگوید بهواسطهی حرکت موازی این معترضان، فضا برای جمهوری اسلامی تنگتر میشود.
این مدرس جامعه شناسی سیاسی بر نقش گروههای مخالف خارج از ایران در گذار از رهبری میدانی به رهبری سیاسی هم دقیق میشود و میگوید این نقش نباید بهصورت مشارکت از نوع مسلط و کنترلی باشد، چرا که ابتکار عمل استراتژیک باید در اختیار رهبری میدانی باشد.
از دیدگاه عباس ولی، اپوزیسیون خارج از ایران از «بابت افت خیزش انقلابی کنونی مقصر است»، چرا که گروههای مخالف تصویر متحدی به معترضان در داخل ندادهاند.
او حتی پا فراتر میگذارد و با نقدی اخلاقگرایانه بخشی از اپوزیسیون را به «فرصتطلبی» متهم میکند و میگوید: «آنها منتظرند که این خیزش موفق شود و با سلام و صلوات برگردند»، اما این موضوع نه «عملی» است و نه «مشروعیت» خواهد داشت.
عباس ولی در بخش دیگری از صحبتهایش، با پیشکشیدن موضوع متزلزل گشدن جایگاه آیتالله خامنهای، هم گصحبت شدن رهبر جمهوری اسلامی با افراد حکومتی حاضر در میدان، مانند مداحان و نیروهای انتظامی، را مثال میآورد.
آقای ولی تکیه بر «ماشین خشونت» را تنها راه باقیمانده برای جمهوری اسلامی میداند؛ راهی که به توصیف او میتواند در صورت بالا گرفتن اختلافات در بلوک قدرت جمهوری اسلامی، بر نیروهای «سرکوب» در کف خیابان و تصمیمگیری «قشرهای خاکستری» تأثیر بگذارد.
از نظر آقای ولی، با تداوم اعتراضها تأثیرگذاری خشونت دولتی کمتر میشود. از نگاه او، «قانونی که پشتش به خشونت گرم است» و «ابزاری شده»، از کاراییاش کم میشود و در نتیجه «جمهوری اسلامی مستقیماً با خیزش انقلابی رویارو خواهد شد».
@KhabGard
.
گفتوگو با عباس ولی
عباس ولی، نویسنده و جامعهشناس سیاسی ساکن لندن، در حاشیهی جشنوارهی فیلمهای ایرانی پراگ دربارهی اعتراضات #زن_زندگی_آزادی که او از کلمهی «انقلاب» برایش استفاده میکند، سخنرانی کرد.
عباس ولی در نشستی خودمانی در یکی از کافههای پراگ دربارهی این جنبش اعتراضی یا انقلابی برای رادیوفردا هم سخن گفت.
ویدئوی این گفتوگو پای همین فرسته در دسترس است (نیم ساعت، صد مگابایت).
عباس ولی در این گفتگو اعتراضات اخیر را یک انقلاب سیاسی و ارادهای معطوف به تغییر رژیم میداند. او برای نقد باور کارشناسانی که از توصیف جنبش برای اعتراضات سراسری استفاده میکنند بر آنچه «نقاط مقاومت قدرت» مینامد، متمرکز شده و معتقد است این نقاط مقاومت در شرایط کنونی نمود بیشتری پیدا کرده و وارد عمل شدهاند.
او با نقد نگاه گروهی که میگویند حرکتهای اعتراضی در ایران «تودهای» نشده و یا بهلحاظ تاریخی به بار ننشسته تا انقلاب نامیده شود، و نیز با مرور انقلابهای شکستخوردهای مانند انقلاب ۱۹۱۹ مجارستان، اتفاقهای ایران را انقلاب مینامد.
عباس ولی در این گفتوگو برخورد جمهوری اسلامی با اعتراضها را هم مدنظر قرار میدهد و میگوید «این برخورد با یک انقلاب است».
برخاستن صداهای معترض و شعارها علیه خامنهای، از سیستان و بلوچستان، خوزستان، لرستان، مازندران و سایر نقاط ایران همراه با پررنگبودن حضور زنان و جوانان، بهگفته این نظریهپرداز سیاسی مبانی ساختاری را هم تغییر داده است.
آقای ولی میگوید رابطهی بین حاشیه با مرکز (شهرهای بزرگ) عوض شده و حالا این «حاشیه است که ریتم اعتراضها را دیکته میکند».
بهگفتهی عباس ول، اجمهوری اسلامی ورود رادیکالیسم از حاشیه به مرکز را تشخیص داده، برای همین بر مسئلهی «تجزیهطلبی» تأکید میکند.
نویسندهی کتاب «تاریخ نظری پیشاسرمایهداری در ایران» با اشاره به افت اعتراضهای خیابانی آن را منطقی میداند و میگوید حتا اگر جمهوری اسلامی این جنبش را خفه کند، باز هم با این «زیربنای فرهنگی و گفتمانی» و «تجربهای که حاصل شده» نباید خواب راحت داشته باشد.
عباس ولی به وجود رهبری میدانی که مراکز سیاسیاش در محلهها شکل گرفته میپردازد و میگوید بهواسطهی حرکت موازی این معترضان، فضا برای جمهوری اسلامی تنگتر میشود.
این مدرس جامعه شناسی سیاسی بر نقش گروههای مخالف خارج از ایران در گذار از رهبری میدانی به رهبری سیاسی هم دقیق میشود و میگوید این نقش نباید بهصورت مشارکت از نوع مسلط و کنترلی باشد، چرا که ابتکار عمل استراتژیک باید در اختیار رهبری میدانی باشد.
از دیدگاه عباس ولی، اپوزیسیون خارج از ایران از «بابت افت خیزش انقلابی کنونی مقصر است»، چرا که گروههای مخالف تصویر متحدی به معترضان در داخل ندادهاند.
او حتی پا فراتر میگذارد و با نقدی اخلاقگرایانه بخشی از اپوزیسیون را به «فرصتطلبی» متهم میکند و میگوید: «آنها منتظرند که این خیزش موفق شود و با سلام و صلوات برگردند»، اما این موضوع نه «عملی» است و نه «مشروعیت» خواهد داشت.
عباس ولی در بخش دیگری از صحبتهایش، با پیشکشیدن موضوع متزلزل گشدن جایگاه آیتالله خامنهای، هم گصحبت شدن رهبر جمهوری اسلامی با افراد حکومتی حاضر در میدان، مانند مداحان و نیروهای انتظامی، را مثال میآورد.
آقای ولی تکیه بر «ماشین خشونت» را تنها راه باقیمانده برای جمهوری اسلامی میداند؛ راهی که به توصیف او میتواند در صورت بالا گرفتن اختلافات در بلوک قدرت جمهوری اسلامی، بر نیروهای «سرکوب» در کف خیابان و تصمیمگیری «قشرهای خاکستری» تأثیر بگذارد.
از نظر آقای ولی، با تداوم اعتراضها تأثیرگذاری خشونت دولتی کمتر میشود. از نگاه او، «قانونی که پشتش به خشونت گرم است» و «ابزاری شده»، از کاراییاش کم میشود و در نتیجه «جمهوری اسلامی مستقیماً با خیزش انقلابی رویارو خواهد شد».
@KhabGard
.
Telegram
Files
Forwarded from RadioFarda
🔸صندلیهای خالی در روز افتتاحیه «جشنواره تئاتر فجر»؛
🔸چهل و یکمین جشنواره تئاتر فجر به عنوان جشنواره آغازین مجموعه جشنوارههای حکومتی فجر شروع به کار کرد و مراسم افتتاحیه آن در حالی روز شنبه برگزار شد که بر اساس عکسهای منتشر شده از سوی رسانههای داخلی بسیاری از صندلیهای سالن خالی است.
🔸در این دوره از جشنواره تئاتر فجر بر خلاف دورههای پیشین حضور عموم آزاد و رایگان اعلام شده است، با این حال بسیاری از هنرمندان و مخاطبان در واکنش به سرکوب معترضان پس از کشته شدن #مهسا_امینی جشنوارههای فجر را تحریم کردهاند.
@RadioFarda
🔸چهل و یکمین جشنواره تئاتر فجر به عنوان جشنواره آغازین مجموعه جشنوارههای حکومتی فجر شروع به کار کرد و مراسم افتتاحیه آن در حالی روز شنبه برگزار شد که بر اساس عکسهای منتشر شده از سوی رسانههای داخلی بسیاری از صندلیهای سالن خالی است.
🔸در این دوره از جشنواره تئاتر فجر بر خلاف دورههای پیشین حضور عموم آزاد و رایگان اعلام شده است، با این حال بسیاری از هنرمندان و مخاطبان در واکنش به سرکوب معترضان پس از کشته شدن #مهسا_امینی جشنوارههای فجر را تحریم کردهاند.
@RadioFarda
از «آرژانتین، ۱۹۸۵» تا ایران ۱۴۰۱
روز بیستم دی، فیلم «آرژانتین، ۱۹۸۵» ساختهی سانتیاگو میتره جایزهی بهترین فیلم خارجی هشتادمین دورهی جوایز گلدن گلوب را برد؛ فیلمی که برای ایرانیهای سینمادوست نامش آشناتر از فیلمهایی مانند «خانوادهی فیبلمن» اثر استیون اسپیلبرگ یا «بنشیهای اینشرین» ساختهی مارتین مکدونا بود که آنها هم جوایز اصلی را برده بودند.
دلیل توجه ایرانیها به این فیلم داستان آن است. در این فیلم کارگردان ۴۳ سالهی آرژانتینی ماجرایی تاریخی را روایت میکند که به «محاکمهی شوراهای نظامی» شهرت دارد و همانطور که از نام فیلم پیداست، در میانهی دههی ۱۹۸۰ اتفاق افتاد.
اما برای آن دسته از ایرانیهای مخالف جمهوری اسلامی که حدود چهار ماه اعتراضات سراسری را از سر گذراندهاند، این فیلم بیش از آنکه مانند آینه تصویری از گذشته را انعکاس دهد، شبیه به نوعی پیشگویی امیدوارانه از آیندهی ایران است؛ اینکه دادخواهی از ظلم یک نظام سیاسی سرکوبگر چه پیشینهای در جهان دارد و در یک نمونهی بسیار موفق آن، یعنی آرژانتین، چه رخ داده است.
@KhabGard
کاملِ یادداشتِ علی مصلح 👇
.
روز بیستم دی، فیلم «آرژانتین، ۱۹۸۵» ساختهی سانتیاگو میتره جایزهی بهترین فیلم خارجی هشتادمین دورهی جوایز گلدن گلوب را برد؛ فیلمی که برای ایرانیهای سینمادوست نامش آشناتر از فیلمهایی مانند «خانوادهی فیبلمن» اثر استیون اسپیلبرگ یا «بنشیهای اینشرین» ساختهی مارتین مکدونا بود که آنها هم جوایز اصلی را برده بودند.
دلیل توجه ایرانیها به این فیلم داستان آن است. در این فیلم کارگردان ۴۳ سالهی آرژانتینی ماجرایی تاریخی را روایت میکند که به «محاکمهی شوراهای نظامی» شهرت دارد و همانطور که از نام فیلم پیداست، در میانهی دههی ۱۹۸۰ اتفاق افتاد.
اما برای آن دسته از ایرانیهای مخالف جمهوری اسلامی که حدود چهار ماه اعتراضات سراسری را از سر گذراندهاند، این فیلم بیش از آنکه مانند آینه تصویری از گذشته را انعکاس دهد، شبیه به نوعی پیشگویی امیدوارانه از آیندهی ایران است؛ اینکه دادخواهی از ظلم یک نظام سیاسی سرکوبگر چه پیشینهای در جهان دارد و در یک نمونهی بسیار موفق آن، یعنی آرژانتین، چه رخ داده است.
@KhabGard
کاملِ یادداشتِ علی مصلح 👇
.
BBC News فارسی
از «آرژانتین، ۱۹۸۵» تا ایران ۱۴۰۱؛ مسیر دشوار دادخواهی و عدالت
روز بیستم دی وقتی فیلم «آرژانتین، ۱۹۸۵» ساخته سانتیاگو میتره جایزه بهترین فیلم خارجی هشتادمین دوره جوایز گلدن گلوب را برد؛ فیلمی که برای ایرانیهای سینمادوست نامش آشناتر از فیلمهایی مانند «خانواده فیبلمن» اثر استیون اسپیلبرگ یا «بنشیهای اینشرین» ساخته مارتین…