کافه کتاب
24.7K subscribers
3.53K photos
690 videos
59 files
2.03K links
همه دعوتیم به یک فنجان آگاهی
در کنج کافه ی ذهنمان

آگاهی یک قدم جلوتر از دانایی است.
پژواک اندیشه یکدیگر باشیم.



https://www.instagram.com/cafe_kettab/


http://shamad.saramad.ir/_layouts/ShamadDetail.aspx?shamadcode=1-1-69227-61-3-
Download Telegram
🌻زندگي ِ اينطوري رو ميخوام !

🌱 @kettab 🌱

زندگی یک احمقِ بی ارزشِ زیباست...
آنقدری که باید هر کجا که دوست داری بروی ... هر کسی را که دوست داری ببینی ، هر گلی که دوست داری را ببویی ، آنقدری که اگر نصفِ شب هوسِ ساندویچ سوسیس کردی بخوری...
آنقدری که اگر روزی وسط خیابان رقصت گرفت برقصی ، آنقدری که قهر نکنی ، دل نشکنی و هیچ پیغام مهمی را بی پاسخ نگذاری...

آنقدری که شب هر وقت دلت خواست بخوابی ، آنقدری که اگر یک روز حوصله نداشتی بروی سرِ کار یا دیرتر بروی سخت نگیری و به ندای دلت گوش دهی...
🌱 @kettab 🌱
آنقدری که کیوی را اگر دلت خواست با پوست بخوری ،آنقدری که دنبالِ لنگه جورابت نگردی ، آنقدری لباس‌هایت را اگر حال نداشتی اتو نکنی ، آنقدری که اگر موبایلت سوخت گریه نکنی...

آنقدری که هر وقت آواز خواندنت گرفت بی آنکه به چیزی فکر بکنی چشمانت را ببندی و بزنی زیرِ آوار ، آنقدری که فیلم‌هایی که دوست داری را ببینی ،آنقدری که یک قطره بیشتر سس روی پیتزایت بریزی...

آنقدری که دوستت دارم‌هایت را قورت ندهی ، آنقدری که ابرازِ دلتنگی‌هایت را نجوی ، آنقدری که جلوی عاشق شدن و عاشق ماندنت را نگیری ، آنقدری که بوسه‌هایت را نگیری ،آنقدری که بوسه‌هایت را بدهی ، آنقدری که بوسه‌ها بدزدی...
آنقدری که حسادت نکنی ، آنقدری که ببخشی بی آنکه بفهمی بخشیده‌ای ،آنقدری که بگذری بی آنکه به گذشتن فکر کرده باشی...

زندگی یک احمقِ بی ارزشِ زیباست ،آنقدری که هم نباید عاشقش شوی و هم نباید متنفر شوی ، آنقدری که فقط و فقط باید رقصان بگذریم از آستانه‌ی اجبارش...

🌱 @kettab 🌱

#كيومرث مرزبان
🌱 @kettab 🌱

صبح از خواب بیدار می‌شوی
و صورت نشسته زره جنگ می‌پوشی و آغاز به جنگیدن می‌کنی

با لشکرِ غم‌ها ، لشکرِ دلتنگی‌ها
لشکرِ نگرانی ‌های آینده ، لشکرِ خاطرات
لشکرِ گذشته ، لشکرِ نیازهای عاطفی ، لشکرِ مادیات

یک‌ روزهایی آدم به خودش می‌آید و می‌بیند آنقدر درگیر جنگ بوده که خودش را فراموش کرده ‌است

وسطِ این همه جنگ ،
یک روزبه آینه نگاه می‌کنیم و بعد خودمان را می‌بینیم که با بُغض ‌می‌گوید که " بي معرفت ، مگر برای من نمی‌جنگی؟ پس چرا من را نمی‌بینی؟!

چرا من را فراموش می‌کنی؟!
چرا وسطِ جنگ من را گُم می‌کنی؟!
چرا اصلاً به من شمشیر می‌زنی؟ "


یک‌ روزهایی باید زره را از تن در بیاوریم
دستِ خودمان را بگیریم و ببریم گردش،
بی هیچ جنگ و هیاهو.

#كيومرث_مرزبان
🌱 @kettab 🌱