پاتوق کتاب
197 subscribers
5.33K photos
563 videos
506 files
826 links
"همیشه تصورم این بوده که بهشت جایی است شبیه به کتابخانه" " بورخس "

ارتباط با ادمین :
@chakadd

آغاز کانال 🍀
26.jun.2016
Download Telegram
📖 «برگی از يك كتاب»

📘 «در گریز گم می‌شویم»
👤 «محمدآصف سلطان‌زاده»

📖📖📖

فراموشی هم عجب نعمتی است که با آن می‌توان … دلم می‌خواهد که فاصلهٔ بین خانهٔ ما تا خانهٔ عمو این‌قدر کشیده می‌شد، تا آخر دنیا. از آخر دنیا هم آن‌طرف‌تر، تا ابد. و ما هیچ‌وقت به آن‌جا نمی‌رسیدیم و من هیچ‌وقت نمی‌دانستم که چه کسی از خانوادهٔ من تلف شده است. و نمی‌دانستم پدرم را یا برادرم را …

آه، فراموشی! … بگذار فکر کنم در بارهٔ چیزهایی دیگر، غیر از خودم. مثلاً در بارهٔ چه؟ مثل همین چند لحظه پیش، مثلاً در بارهٔ تابلوی بحث سیاسی ممنوع، که جایش خالی است. چرا؟ شاید حالا مردم دل و دماغ این کارها را ندارند؟ یا این که پیش خودشان فکر می کنند که کار عبثی است و راه به جایی نمی‌برد و نتیجه‌ای ندارد. یا این‌که در گذشته‌ها عده‌ای از یکی جانبداری می‌کرده‌اند و عدهٔ دیگری از کسی دیگری و آخر سر به همدیگر می‌پریده‌اند و سر و کلهٔ همدیگر را می‌شکسته‌اند. مثل همین افغانستان خودمان که این عده با اسلحه به جان آن عدهٔ دیگر حمله می‌برند. افکارم راه پیدا می‌کند به آن طرف مرز. جایی که جنگ بود و همین آدم‌های سیاسی داغ، که از سیاست، داغ بودن‌اش را یاد گرفته‌ بودند و پس از بحث سیاسی، جنگ نظامی می‌کردند. و چون خودشان در سنگرهای مستحکم بودند، به خودشان آسیب نمی‌رسید و فقط مردم بی‌گناه بودند که تلف می‌شدند. مثل همین مادرم که سه‌ماه پیش زیر آوار شده بود. چقدر آن تابلوی بحث‌سیاسی‌ممنوع ضرورتش در آن‌جا احساس می‌شد…

#برگی_از_يك_كتاب
آن‌چه کشور ما فاقد آن است روح انتقاد نیست، و در اغلب موارد اعتراضات شدید مستعار هم نیست، در کشور ما شاید فقط قحط آدم است. کسانی هستند که دست به اقدامات شدید می‌زنند، و کسانی هستند که اعتراض می‌کنند، ولی آدم وجود ندارد. من نیز از خودم می‌پرسم که چه باید کرد؟ من مطمئنم که به زحمتش نمی‌ارزد آدم به یک ملت برده و وحشت‌زده شیوه جدیدی برای حرف زدن یا طرز نوی برای ژست آمدن نشان بدهد، بلکه شاید مهم این باشد که طریق نوی برای زندگی کردن به او نشان داده شود. هیچ حرفی و هیچ ژست و حرکتی نمی‌تواند مانند زندگی و در صورت ضرورت مانند مرگ یک مرد آزاده - که می‌کوشد آزاد و با شرف و پاک و راست و بی‌نظر بماند - قانع‌کننده باشد، مردی که نشان بدهد انسان چگونه باید باشد.

نان و شراب
اینیاتسیو سیلونه
محمد قاضی

#برگی_از_يك_كتاب
آدمی از فرط دروغ گفتن به دیگران و دروغ گفتن به خود به آنجا می‌رسد که نمی‌فهمد دروغ می‌گوید.

در جستجوی زمان از دست رفته ۵
#مارسل_پروست
صفحه ۳۶۰
#برگی_از_يك_كتاب
شما اگر روزنامه نخوانید از اخبار بی اطلاعید ، اما اگه روزنامه بخوانید از واقعیت بی اطلاعید !

کتاب درست برعکس این جمله است، اگر کتاب نخوانی از واقعیت بی اطلاعی، مطالعه باعث میشه همه چیز رو واقعی‌تر ببینی و اتفاقات پیرامونت رو بهتر درک کنی ...


#مارک_تواین

#برگی_از_يك_كتاب
📕«خوردوخوراک دیکتاتورها‌»
👤«ویتولد شابوفسکی»
👥 «مسعود یوسف حصیرچین»


📖📖📖

...در یکی از این جلسات، مردی مظنون به دزدیدن ذرت طاهر شد. او اعتراف کرد که یک بار، وقتی داشته از گرسنگی می‌مرده، یک بلال را کنده، پخته و خورده است. او و زنش را به روستا تبعید کردند. پیک می‌نویسد «آنان برنگشتند. مردم گفتند حتماً خائنند که این‌قدر گرسنه‌اند!»

در کامبوج تحت حکومت خمرهای سرخ «آنان برنگشتند» به معنی مرگ بود.


#برگی_از_يك_كتاب
#معرفی_کتاب