کارگاه دیالکتیک
1.24K subscribers
530 photos
98 videos
25 files
592 links
در این کانال عمدتا مطالب انتشار یافته در تارنمای «کارگاه دیالکتیک» باز نشر می شود.

درباره ی ما:
https://kaargaah.net/?page_id=2

نشانی تماس کارگاه:
info@kaargaah.net

ارتباط با ادمین:
@Nimmous
Download Telegram
Forwarded from Shabnameh شبنامه
بیانیه اقدام مشترک تشکل های مستقل زنان ایرانی
نه به جنگ، نه به میلیتاریسم و نه به جمهوری اسلامی

شانزده اکتبر 2024
بیست و پنجم مهر ۱۴۰۳


#اقدام_مشترک_زنان_ایرانی
#نه_به_جنگ
#نه_به_میلیتاریسم
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#زنان_علیه_خشونت
#زنان_برای_صلح
#عدالت_جنسیتی
خلاصی از جمهوری اسلامی با فلاخن داوود!

کنکاشی در برآمدنِ گرایش «اسرائیل‌دوستی» نزد مخالفان دولت ایران



نویسنده: امین حصوری

مهر ۱۴۰۳


فرازی از مقدمه:

نوشته‌ی حاضر کنکاشی‌ست مقدماتی درباره‌ی زمینه‌ها و خاستگاه‌های همدلی و هم‌سوییِ فزآینده‌ی پهلوی‌گرایان و لایه‌های دیگری از طیف «براندازان» با سیاست‌های دولت اسراییل؛ همدلی‌ای که به‌موازات رتوریکِ تهاجمی دولت اسرائیل درباره‌ی «نظم جدید خاورمیانه»‌، اینک تا مرز بیان اشتیاق به تهاجم نظامی اسراییل به ایران، یا «نجات ایران» توسط دولت اسراییل، رسیده است. پیروان این گفتار و رویکرد سیاسی، در کارزار وسیعی که در رسانه‌های و شبکه‌های اجتماعی دیجیتالی تدارک دیده‌اند، آشکارا فضای تهدید و «تکفیر» و ارعاب علیه منتقدان و مخالفانِ دولت اسرائیل و حتی مخالفان جنگ و ناباوران به «نجات‌بخشی» ازطریق عملیات نظامی (از سوی دولت اسراییل و/یا شرکاء) برپا کرده‌اند و از این‌طریق می‌کوشند مسیر هژمون‌شدنِ گفتار سیاسی خود را در سپهر مخالفان سیاسی دولت ایران هموار کنند. متن حاضر تلاشی‌ست در بررسی علل و انگیزه‌های پاک‌شویی و ستایش دولت اسراییل و امیدبستن به کارکردهای نجات‌بخش آن از سوی مخالفان جمهوری اسلامی. اما فراتر از آن، از آنجا که مشی اسرائیل‌دوستیِ (Israelophili) نامشروط و تهاجمیْ اینک بیش از همه در رویکرد پهلوی‌گرایان مشهود است1، این نوشتار لاجرم زمینه‌های برآمدن پهلوی‌گرایی و گرایش‌های سیاسی هم‌خانواده را در سپهر سیاسی ایران واکاوی می‌کند. متن می‌کوشد در وفاداری به روش‌شناسی ماتریالیستی، ریشه‌های پیدایش این پدیده را در دل پویش تاریخی و شیوه‌های حکمرانی و حیات جمهوری اسلامی جستجو کند2. رهیافت اصلی این تحلیل پی‌جوییِ تاثیراتی‌ست که سازوکارهای ایدئولوژیک و شیوه‌های بیش‌سرکوبِ جمهوری اسلامی بر امکانات و سمت‌‌وسوی فاعلیت سیاسیِ (سوژگی) ستمدیدگان و ناراضیان بر جای گذاشته‌اند. [...]

برداشت نهایی متن این است که جمهوری اسلامی تا حد زیادی مسیرهای مبارزه با خود، یعنی شیوه‌های تخیل سیاسیِ عصر پساجمهوری اسلامی را نیز ریل‌گذاری کرده است؛ بخشی آگاهانه و عامدانه، و بخشی به‌ناگزیر و همچون پیامدی ساختاری از سازوکارهای حکمرانی و سرکوب. و اینکه، دولت اسلامی به‌سان موجودیتی خودآگاه و خودمدارْ فعالانه می‌کوشد مسیرهای مخالفت سیاسی و افق سیاسی مخالفان را دستکاری و مدیریت کند.

از این منظر، این متن (شاید از زاویه‌ی جدیدی) یکی دیگر از خویشاوندی‌های ماهوی میان میراث سیاسی نظام سلطنتیِ گذشته و‌ میرات سیاسی نظام اسلامیِ حاکم را نمایان می‌کند: گرایشی نظام‌مند به «پرورشِ» تخیل و بدیل سیاسیِ ارتجاعی نزد ستمدیدگان و مخالفان سیاسی. انگیزه‌ی این نوشتار، تاکید بر اهمیت بنیادهای زنده‌ی تکوین این میراثِ تاریخی‌ست. چرا که به‌دلیل ژرفا و تاثیراتِ این بنیادها، هر کوشش جاری یا آتی برای دگرگونی رهایی‌بخش در جغرافیای ستم ایران با واکنش‌های جمعیِ بازدارنده از سوی اپوزیسیون خویشاوند دولت (خواه پهلوی‌گرایان و خواه نیروهای مشابه) مواجه خواهد شد؛ چنان‌که اثرات آن از شروع خیزش ژینا تا امروز بیش از گذشته نمایان شده است. [...]


لینک دسترسی به مقاله:

https://kaargaah.net/?p=1437

------------------------

@kdialectic
175_How_Islamic_Regime_Deforms_Its_Opponents.pdf
593.8 KB
نسخه‌ی پی‌دی‌اف: 👇🏾

خلاصی از جمهوری اسلامی با فلاخن داوود!

کنکاشی در برآمدنِ گرایش «اسرائیل‌دوستی» نزد مخالفان دولت ایران



نویسنده: امین حصوری

مهر ۱۴۰۳


لینک دسترسی به مقاله:

https://kaargaah.net/?p=1437

------------------------

@kdialectic
Forwarded from هم‌اندیشی چپ
#هم‌اندیشی‌ـ‌چپ
اقتصاد سیاسی دولت چهاردهم: «وفاق ملی برای جراحی اقتصادی»‏
-- بخش ۱

‏ ‏گفتار: حمید مافی
گفت‌وگوگردان: همایون ایوانی

‏۹ مهر ۱۴۰۳ (۳۰ سپتامبر ۲۰۲۴)‏
https://youtu.be/tjWs9nBx26k


در این گفت‌وگو تلاش شده دو وجه اساسیِ جهت‌گیری‌های جمهوری اسلامی در دولت چهاردهم تشریح شود: ‌
‏۱) سیاست‌ها و برنامه‌های اقتصادی دولت پزشکیان با بررسی مجموعه‌ای از سیاست‌های کلان حکومت و ‏برنامه‌های پیشنهادی وزیران؛ ‏
‏۲) دلیل تأکید ناگهانی تمام جناح‌های حکومت و «روشن‌فکران» و «تحلیل‌گران» رانده‌شده از حکومت بر ‏برساختن وفاق ملی به عنوان گفتمان ضروری و نجات‌بخش. ‏

این‌ها برخی از پرسش‌هایی هستند که در این گفت‌وگو مورد توجه قرار گرفته‌اند:
🔹مسعود پزشکیان چگونه بر کرسی ریاست‌جمهوری نشانده شد؟ ‏
🔹چه ماموریتی بر عهده دارد؟ ‏
🔹برای انجام این ماموریت ویژه چه راه‌کار و سیاستی دارد؟
🔹برنامه‌ی توسعه‌ی هفتم چه نقشی در این سیاست دارد؟

جمهوری اسلامی مرگ ابراهیم رئیسی را به فرصتی برای بازسازی خود تبدیل کرد تا سیاست‌های ناتمام و ‏به‌تعویق‌افتاده در ادامه‌ی مسیر پس از جنگ ۸ساله با عراق را از سر بگیرد. مجموعه‌ای از خیزش‌ها و ‏اعتراض‌های فرودستان و کارگران پس از نیمه‌ی دوم دهه‌ی ۹۰ خورشیدی، به‌ویژه در دی ۹۶، آبان ۹۸ و ‏سرانجام خیزش ژن، ژیان، ئازادی در ۱۴۰۱ حکومت را از پیگیری آن‌چه «یارانه‌زدایی» از اقتصاد می‌خواند، ‏ترسانده است. نه نمایندگان مجلس حاضر شدند خطر شورش‌های گسترده را به‌جان بخرند و حکم به ‏آزادسازی دوباره‌ی بهای بنزین و حامل‌های انرژی بدهند و نه دولت‌های دوم روحانی و رئیسی.‏

راهبرد یک‌دست‌سازی («خالص‌سازی») دستگاه حکم‌رانی و حذف «تکنوکرات»ها در دولت ابراهیم رئیسی ‏شکاف‌های درون حکومت را بیشتر کرد و آن را در برابر چالش‌های روزافزون نحیف و ناتوان. در چنین وضعیتی ‏مسعود پزشکیان برساخته شد تا به‌روایت بسیاری از تحلیل‌گران حکومتی و سیاست‌گذاران کلانِ دستگاه ‏حکم‌رانی آخرین فرصت را برای بقای این دستگاه فراهم کند. ‏

از ترکیب هیئت وزیران دولت پزشکیان و برنامه‌هایی که یک‌یک آنان به مجلس شورای اسلامی ارائه کردند، و ‏سخنان پزشکیان در تبلیغات انتخاباتی و پس از آن می‌توان دریافت که دولت او برای مقابله با شرایطی که ‏حکومت با کمترین میزان مشروعیت عمومی و ابرچالش‌های اقتصادی و سیاسی دست به گریبان است، بر سر ‏کار آمده. این دولت ماموریت دارد شرایط را برای تداوم آزادسازی قیمت‌ها، خصوصی‌سازی گسترده‌تر، و در ‏تصویری کلان‌تر سرعت‌بخشیدن به شتاب نئولیبرالی‌شدن اقتصاد فراهم کند و سپس یک بار دیگر تیغ ‌‏«جراحی اقتصادی» را بر پیکر مردمان بکشد.‏

پزشکیان بارها تکرار کرده که برنامه‌ای غیر از سیاست‌های ابلاغی رهبر جمهوری اسلامی و «برنامه‌ی هفتم ‏توسعه» ندارد. برنامه‌ی هفتم توسعه و سیاست‌های ابلاغی خامنه‌ای به‌طور مشخص یعنی: فروش اموال عمومی؛ ‏خصوصی‌سازی بیشتر؛ کاهش بودجه‌ی خدمات اجتماعی؛ و تهاجم به معیشت، امنیت و حال و آینده کارگران. ‏به بیان دیگر، همان سیاست‌های پیشنهادی وزیران اقتصادی دولت پزشکیان که تأکید ویژه‌ای بر مقررات‌زدایی ‏از فضای کسب و کار، اصلاح قوانین کار و تأمین اجتماعی، و آزادسازی نرخ حامل‌های انرژی، ارز، خدمات ‏عمومی و در نهایت برون‌سپاری وظایف اجتماعی دولت به بخش خصوصی دارند.‏
* * * * * * *
گفت‌وگوهای قبلی در:
کانال یوتیوب؛ ‏و کانال تلگرامی
Forwarded from هم‌اندیشی چپ
Pezeshkian_Economic surgery_voice.mp4
19.9 MB
#هم‌اندیشی‌ـ‌چپ
اقتصاد سیاسی دولت چهاردهم: «وفاق ملی برای جراحی اقتصادی»‏
-- بخش ۱

‏ ‏گفتار: حمید مافی
گفت‌وگوگردان: همایون ایوانی

روایت شنیداری

‏۹ مهر ۱۴۰۳ (۳۰ سپتامبر ۲۰۲۴)‏

در این گفت‌وگو تلاش شده دو وجه اساسیِ جهت‌گیری‌های جمهوری اسلامی در دولت چهاردهم تشریح شود: ‌
‏۱) سیاست‌ها و برنامه‌های اقتصادی دولت پزشکیان با بررسی مجموعه‌ای از سیاست‌های کلان حکومت و ‏برنامه‌های پیشنهادی وزیران؛ ‏
‏۲) دلیل تأکید ناگهانی تمام جناح‌های حکومت و «روشن‌فکران» و «تحلیل‌گران» رانده‌شده از حکومت بر ‏برساختن وفاق ملی به عنوان گفتمان ضروری و نجات‌بخش. ‏

این‌ها برخی از پرسش‌هایی هستند که در این گفت‌وگو مورد توجه قرار گرفته‌اند:
🔹مسعود پزشکیان چگونه بر کرسی ریاست‌جمهوری نشانده شد؟ ‏
🔹چه ماموریتی بر عهده دارد؟ ‏
🔹برای انجام این ماموریت ویژه چه راه‌کار و سیاستی دارد؟
🔹برنامه‌ی توسعه‌ی هفتم چه نقشی در این سیاست دارد؟

ادامه‌ی معرفی و روایت تصویری این گفت‌وگو.
‏ ‏* * * * * * *
گفت‌وگوهای قبلی در:
کانال یوتیوب؛ ‏و کانال تلگرامی.
Forwarded from هم‌اندیشی چپ
Pezeshkian_Economic surgery_2_QA_voice.mp4
12.1 MB
#هم‌اندیشی‌ـ‌چپ
اقتصاد سیاسی دولت چهاردهم: «وفاق ملی برای جراحی اقتصادی»‏
-- بخش ۲ - پرسش و پاسخ

روایت شنیداری -- کم‌حجم

‏ ‏گفتار: حمید مافی
گفت‌وگوگردان: همایون ایوانی

‏۹ مهر ۱۴۰۳ (۳۰ سپتامبر ۲۰۲۴)‏

در بخش نخست این گفت‌وگو در این‌جا به دو موضوع اساسی توجه شد:
۱) سیاست‌ها و برنامه‌های اقتصادی دولت پزشکیان با بررسی مجموعه‌ای از سیاست‌های کلان حکومت و ‏برنامه‌های پیشنهادی وزیران؛ ‏
‏۲) دلیل تأکید ناگهانی تمام جناح‌های حکومت و «روشن‌فکران» و «تحلیل‌گران» رانده‌شده از حکومت بر ‏برساختن وفاق ملی به عنوان گفتمان ضروری و نجات‌بخش. ‏
‏ ‏* * * * * * *
گفت‌وگوهای قبلی در:
کانال یوتیوب؛ ‏و کانال تلگرامی.
Forwarded from Shabnameh شبنامه
گزارشی کوتاه از کارزار نه به اعدام....

چهلمین هفته‌ی کارزار
"سه‌شنبه‌های‌ نه به اعدام" در ۲۴ زندا
ن

زندانیان شرکت‌کننده در کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام" اعلام کردند:
"این هفته زندان کهنوج نیز به اعتصاب کنندگان پیوسته است."

متن  بیانیه‌ی زندانیان اعتصابی به شرح زیر است:

پیوستن زندان کهنوج به کارزار "سه‌شنبه‌های‌ نه به اعدام" در چهلمین هفته این کارزار و تایید حکم اعدام ۴ تن از زندانیان اعضای این کارزار!"

این روزها ماشین اعدام در حکومت مستبدِ ولایت فقیه، بی‌دنده و ترمز سرعت گرفته و سر باز ایستادن ندارد. در حکومت قرون وسطایی حاکم بر ایران روزانه شاهد گسترش فزاینده اعدام‌ها هستیم. از ابتدای سال جاری تاکنون قریب به ۵۶۷ اعدام صورت گرفته که ۱۵۰ تن از محکومان تنها در مهرماه اعدام شده‌اند. به طوری که در هفته اول آبان ماه، ۲۷ تن به دار آویخته شدند و ۲۱ اعدام در ۳ روز اجرا شد. یعنی هر روز هفت اعدام!
متاسفانه روز گذشته، جمشید شارمهد پس از ۴ سال حبس ظالمانه اعدام شد. جمشید شارمهد تمام این مدت در بازداشتگاه امنیتی محبوس بود و نهادهای امنیتی در ۴ سال گذشته با هدف پنهان نگه داشتن شکنجه‌ها و نقض حقوق انسانی وی، اجازه‌ی انتقال جمشید شارمهد به بند عمومی را نداده بودند.
در اقدام سرکوبگرانه دیگر، روز ۴ آبان حکم ۴ زندانی سیاسی - عقیدتی بلوچ توسط دیوان تایید و به اجرای احکام دادسرای امنیت تهران ارجاع داده شد!
این ۴ زندانی به نام‌های عیدو شه‌بخش، عبدالغنی شه‌بخش، عبدالرحیم قنبرزهی و سلیمان شه‌بخش از اعضای کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام" هستند و در شرایط بسیار اسفبار از ۱۶ ماه پیش در "بند امن" واحد سه زندان قزلحصار محبوس بوده و جانشان در خطر جدی است و هر لحظه احتمال اجرای حکم آنان وجود دارد.
زندانی سیاسی "وریشه مرادی"
در ادامه‌ی این سرکوب‌ها در چند روز گذشته بی‌دادگاه کیفری دو تهران، ۵ زندانی سیاسی زنِ محبوس در اوین را که به اعدام‌ها‌ی گسترده، اعتراض کرده بودند در مجموع به ۲۷ ماه حبس اضافی محکوم نمود. که یکی از آنها زندانی سیاسی "وریشه مرادی" است که با اتهام واهی "بغی" روبرو بوده و خود در معرض حکم اعدام است. وی ۱۹ روز است در اعتراض به صدور احکام اعدام و گسترش آنها اعتصاب غذا کرده‌ است.
با تمام این سرکوب‌ها و ایجاد رعب و وحشت در جامعه، اما مقاومت و ایستادگی همچنان ادامه‌ دارد. چنانکه هفته‌ی گذشته همزمان با کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام" جمعی از خانواده‌های زندانیان محکوم به اعدام مقابل مجلس تجمع اعتراضی علیه اعدام برگزار نمودند، شعار "نه به اعدام" سر دادند و از نیروهای سرکوبگر نترسیدند؛ ما این شجاعت را ستایش می‌کنیم و به این خانواده‌های مقاوم درود می‌فرستیم.
در خبری دیگر، روز گذشته جمعی از زندانیان سیاسی زندان کهنوج استان کرمان، در نامه‌ای اعلام کردند که از این هفته به کارزار‌ "سه‌شنبه‌های نه به اعدام» می‌پیوندند و در اعتصاب غذا خواهند بود.
اعضای این کارزار در چهلمین هفته‌ی خود در ۲۴ زندان مختلف، اعدام‌های گسترده در ایران و همچنین ارجاع پرونده‌ی ۴ زندانی بلوچ که در دادگاهی بسیار مبهم و به دور از حق دادرسی منصفانه محکوم شده‌اند را به شدت محکوم می‌کند و از همه‌ی فعالان سیاسی، حقوق بشری و تمام وجدان‌های بیدار می‌خواهد صدای این زندانیان بی‌نام و نشان و تمام محکومان به اعدام باشند و خواهان حمایت عملی از خانواده‌های محکومان به اعدام هستند. ما همچنان تاکید می‌کنیم تنها راه توقف ماشین اعدام، اقدام و همبستگی جمعی است.
در هفته‌ی چهلم، زندانیان اعتصابی
در زندان‌های زیر در اعتصاب هستند:
زندان اوین (بند زنان، بند ۴ و ۸)،
زندان قزلحصار (واحد ۳ و ۴)،
زندان مرکزی کرج،
زندان تهران بزرگ،
زندان خرم آباد،
زندان اراک،
زندان اسد آباد اصفهان،
زندان نظام شیراز،
زندان شیبان اهواز،
زندان بم،
زندان مشهد،
زندان لاکان رشت (بند زنان و مردان)،
زندان قائمشهر،
زندان اردبیل،
زندان تبریز،
زندان ارومیه،
زندان سلماس،
زندان خوی،
زندان نقده،
زندان سقز،
زندان بانه،
زندان مریوان،
زندان کامیاران
و زندان کهنوج کرمان.

"نه به اعدام!"
"اعدام، قتل عمد دولتی است!"
"زندانی سیاسی آزاد باید گردد!"
https://tinyurl.com/2s4hvtwk


شِمایی از اقتصاد جنگیِ اسلامی:
دستی بر موشک، دستی در جیب مردم



کارگاه دیالکتیک | ۹ آبان ۱۴۰۳

به‌نظر می‌رسد که موقتا از کابوس درگرفتن یک جنگ تمام‌عیار خلاص شده‌ایم. مجموع تحرکات سیاسی و واکنش‌های دیپلماتیک - بعد از عملیات نظامی اخیر ارتش اسراییل در ایران - حاکی از آن‌اند که مواجهات نظامی مستقیم دولت‌های ایران و اسراییل فعلا بنا نیست تداوم بیابد. پس، تا اطلاع ثانوی به وضعیت «نه جنگ، نه صلح» بازمی‌گردیم، وضعیتی که به‌قدر کافی مبهم و شکننده است تا درصورت نیاز بار دیگر - به دلخواه حاکمان - تا مرزهای یک فاجعه‌ی فراگیر، بحرانی شود.

اما آیا واقعا به‌جای سابق برگشته‌ایم:

مسلما نه. حکومت اسلامی به‌میانجی «نعمت جنگ» مثل همیشه، قدمی (بر روی گُرده‌‌های ستمدیدگان) رو به «جلو» برداشته است. رویدادهای نفس‌گیر هفته‌های اخیر در همان‌حال که توجهات و دغدغه‌های عمومی را در زاویه‌ی معینی کانالیزه کرد، فرصتی در اختیار حاکمان ایران گذاشت تا به‌بهانه‌ی شرایط متلاطم نیمه‌جنگی، از ثمرات «وضعیت اضطراریِ» تحمیلی بهره‌برداری کنند. مهم‌ترین شیوه‌های بهره‌برداری دولت اسلامیِ ایران از «ثمراتِ» این فضای نیمه‌جنگی را مرور کنیم: ۱) تداوم سهل‌تر مجموعه‌ی سرکوب‌های عریان (از تکرار هر روزه‌ی اعدام‌ها و «شکار» دولتی کولبران و سوختبران، تا صدور احکام قضایی ارعاب‌گرانه، و سرکوب و خاموش‌سازی صداهای اعتراضی و غیره)؛ ۲) پیشبرد سریع‌تر تازه‌ترین فاز «جراحی اقتصادی» مطابق با سازوکار «دکترین شوک»، که معنای دیگر آن تشدید سرکوب اقتصادی فرودستان با سلاح «مرگ‌سیاست» است؛ ۳) بازسراییِ مظلوم‌نمایانه‌ی روایت ناسیونالیسم شیعی با توسل به عینیتِ ملموس دشمن خارجی؛ ۴) تشدید رویکرد فاشیستی به مهاجران افغانستانی و نرمالیزه کردنِ قانونی و اجتماعیِ آن؛ و ۵) مشروعیت‌بخشی به بسط دولتیِ نظامی‌گری و نهادینه‌کردن هرچه بیشترِ آن در «اقتصاد ملی».

از مجموعه‌ی خبرهای مربوطه شاید این خبر سنخ‌نمای پیامدهایی باشد که این «وضعیت اضطراریِ» تحمیلی برای زندگی بحران‌زده‌ی فرودستان داشته است:

فاطمه مهاجرانی سخنگوی دولت ایران در نشست خبری اعلام کرد که دولت قصد دارد بودجه نظامی را ۲۰۰ درصد افزایش دهد: «همه اهتمام بر این بوده است که نیازمندی‌های دفاعی کشور برطرف شود و توجه ویژه‌‌ای به این زمینه داشتند و در نتیجه افزایش ۲۰۰ درصدی بودجه را شاهد بودیم.» (۲۸ اکتبر) [افزایش دویست‌درصدی «بودجه‌ی دفاعی» به‌معنای سه‌برابر شدنِ آن است.]

بُریده‌خبرهای زیر سرنخ‌هایی به‌دست می‌دهند که این «بودجه‌ی دفاعیِ» افزایش‌یافته از چه مسیری در حال تامین است؛ یا به‌طور کلی، هزینه‌ی ماجراجویی‌های جنگ‌طلبانه و عظمت‌طلبی شیعی-ناسیونالیستیِ دولت اسلامی چگونه تامین‌ می‌شود:

-------------------------
@kdialectic