Forwarded from فقه، فقها و ابهام
وسايل بهائى، پاك مىشود
(یادداشت ۸ نوامبر ۲۰۱۸م)
.
به نظر مىرسد، شديدترين نوع برخورد فقهاى شيعه، در طول ١٤٠٠ سال گذشته، اختصاص به "بهائيان" دارد؛ به طورى كه مثلاً يك كافر بودايى و يا كمونيست چينى، مىتواند در دانشگاه ايران تحصيل كند؛ ولى يك بهايى، "حق تحصيل" نه در دانشگاه دولتى و نه غيردولتى را ندارد.
.
فقهاى شيعه، بهائيان را كافر، و حتى برخى از فقها، آنان را "کافرِ حربی" مىدانند؛ و آموزش و پرورش بهائيان را جایز نمىدانند؛ و مصادره اموال آنان را جايز مىشمارند (مگر این که فعالیتی نداشته باشند).
همچنين، فقهاى شيعه، بهائيان را نجس، و رفت و آمد و دوستی با آنها را حرام مىدانند.
.
نكته
در اين ميان، آنچه برايم جالب نمود، اين استفتاء است كه از آيت الله مكارم شيرازى پرسيده شده است:
"سؤال: اگر بهایی مسلمان شود، اثاثیه و وسایل او پاک است یا نجس؟
جواب:
با مسلمان شدن او، وسایلش پاک می شود."
(سايت رسمى ايشان رجوع كنيد)
.
https://t.me/feghhvfoghaha/35
(یادداشت ۸ نوامبر ۲۰۱۸م)
.
به نظر مىرسد، شديدترين نوع برخورد فقهاى شيعه، در طول ١٤٠٠ سال گذشته، اختصاص به "بهائيان" دارد؛ به طورى كه مثلاً يك كافر بودايى و يا كمونيست چينى، مىتواند در دانشگاه ايران تحصيل كند؛ ولى يك بهايى، "حق تحصيل" نه در دانشگاه دولتى و نه غيردولتى را ندارد.
.
فقهاى شيعه، بهائيان را كافر، و حتى برخى از فقها، آنان را "کافرِ حربی" مىدانند؛ و آموزش و پرورش بهائيان را جایز نمىدانند؛ و مصادره اموال آنان را جايز مىشمارند (مگر این که فعالیتی نداشته باشند).
همچنين، فقهاى شيعه، بهائيان را نجس، و رفت و آمد و دوستی با آنها را حرام مىدانند.
.
نكته
در اين ميان، آنچه برايم جالب نمود، اين استفتاء است كه از آيت الله مكارم شيرازى پرسيده شده است:
"سؤال: اگر بهایی مسلمان شود، اثاثیه و وسایل او پاک است یا نجس؟
جواب:
با مسلمان شدن او، وسایلش پاک می شود."
(سايت رسمى ايشان رجوع كنيد)
.
https://t.me/feghhvfoghaha/35
Telegram
فقه، فقها و ابهام
Forwarded from امامت و خلافت
على، فرشته نيست
.
برخى از علاقمندان چهارده معصوم(ع)، اصرار دارند كه ايشان را "فراطبيعى" و "فرابشرى" جلو دهند؛ و حتى پا را پيشتر گذاشته، و رفتارهاى معمولى و طبيعى معصومين (ع) را نيز، تفاسير "خارقالعاده" مىكنند.
.
به نظر مىرسد، فراطبيعى كردن معصومين(ع)، پايين آوردن "درجه و شأن" ايشان است.
به اين معنى كه، اگر كسى بشر عادى باشد و دروغ نگويد و امانتدار باشد و ايثارگر، هنر كرده؛ والا موجودِ فراطبيعى، اگر "عملِ خوب طبيعى" انجام دهد، هنرى نكرده است.
آيا "فرشته فراطبيعى"، مقام و درجهاش از درجه "انسانِ خوب طبيعى"، بالاتر است؟
.
پيامبر(ص) كه افضل معصومين است؛ به استناد قرآن، بشر مىباشد؛ "بشرى عادى"، كه فقط از لحاظ وحى با ديگر انسانها، متفاوت است.
.
نكته
اگر معصومين(ع) را فراطبيعى و غيربشرى كنيم، لطفى به ايشان و مردم نكردهايم؛ چون غيربشر و "فرد فراطبيعى" نمىتواند براى بشر عادى، الگو باشد؛ و معصومين(ع) آمدهاند كه جداى از راهنمايى، "الگو" باشند.
.
https://t.me/Imamate_Caliphate/36
.
برخى از علاقمندان چهارده معصوم(ع)، اصرار دارند كه ايشان را "فراطبيعى" و "فرابشرى" جلو دهند؛ و حتى پا را پيشتر گذاشته، و رفتارهاى معمولى و طبيعى معصومين (ع) را نيز، تفاسير "خارقالعاده" مىكنند.
.
به نظر مىرسد، فراطبيعى كردن معصومين(ع)، پايين آوردن "درجه و شأن" ايشان است.
به اين معنى كه، اگر كسى بشر عادى باشد و دروغ نگويد و امانتدار باشد و ايثارگر، هنر كرده؛ والا موجودِ فراطبيعى، اگر "عملِ خوب طبيعى" انجام دهد، هنرى نكرده است.
آيا "فرشته فراطبيعى"، مقام و درجهاش از درجه "انسانِ خوب طبيعى"، بالاتر است؟
.
پيامبر(ص) كه افضل معصومين است؛ به استناد قرآن، بشر مىباشد؛ "بشرى عادى"، كه فقط از لحاظ وحى با ديگر انسانها، متفاوت است.
.
نكته
اگر معصومين(ع) را فراطبيعى و غيربشرى كنيم، لطفى به ايشان و مردم نكردهايم؛ چون غيربشر و "فرد فراطبيعى" نمىتواند براى بشر عادى، الگو باشد؛ و معصومين(ع) آمدهاند كه جداى از راهنمايى، "الگو" باشند.
.
https://t.me/Imamate_Caliphate/36
Telegram
امامت و خلافت
Forwarded from نکتههای روانتجربی
بِتون و نَتون
.
آدمها، طيفى ميان دو نقطه "بِتون و نٓتون" هستند.
آدمهاى بتون، كسانى هستند كه "بهانه" به ذهنشون نمىرسد؛ و هر كارى را شدنى مىدانند، حتى كارهايى كه به ظاهر نشدنى هستند.
آدمهاى نتون، كسانىاند كه قبل از هر «طرح و برنامه و راهى»، "بهانه" در ذهنشان شكل مىگيرد.
آنها ذهن قدرتمندى در بهانهسازى، براى نشدن يا انجام ندادن كارها دارند.
.
نكته
همنشينى و دوستى با بِتونها، شدّت بِتونى ما را افزايش مىدهد؛ و بالعكس، همنشينى و دوستى با نَتونها، كم كم ما را به "قدرت بهانهسازى" سوق مىدهد.
اگر خواهان "كمال" هستيد، از نتونها دورى كنيد.
.
https://t.me/noktehayravantajrobi/126
.
آدمها، طيفى ميان دو نقطه "بِتون و نٓتون" هستند.
آدمهاى بتون، كسانى هستند كه "بهانه" به ذهنشون نمىرسد؛ و هر كارى را شدنى مىدانند، حتى كارهايى كه به ظاهر نشدنى هستند.
آدمهاى نتون، كسانىاند كه قبل از هر «طرح و برنامه و راهى»، "بهانه" در ذهنشان شكل مىگيرد.
آنها ذهن قدرتمندى در بهانهسازى، براى نشدن يا انجام ندادن كارها دارند.
.
نكته
همنشينى و دوستى با بِتونها، شدّت بِتونى ما را افزايش مىدهد؛ و بالعكس، همنشينى و دوستى با نَتونها، كم كم ما را به "قدرت بهانهسازى" سوق مىدهد.
اگر خواهان "كمال" هستيد، از نتونها دورى كنيد.
.
https://t.me/noktehayravantajrobi/126
Telegram
نکتههای روانتجربی
Forwarded from فقه، فقها و ابهام
تغييرِ منشِ فقها
.
در قديمالايام، كه تكنولوژى و امكانات ارتباطى پيشرفتهاى وجود نداشت، غالباً فقها "خط مشى" عرف و افكار آنها را مشخص مىكردند؛ و اكثر مردم و "عرف مردم" تابع نظرات شخصى و فقهىِ فقها بودند (البته جداى از آن كه قدرت نفوذ كلام فقها هم، به دلايلى، خيلى بيشتر از دوران معاصر بوده است).
.
اكنون كه امكان "تجميع آراء مردم" و "اعلام نظرات مردم" در دامنه وسيع اجتماعى فراهم شده است؛ كم كم و به مرور، به سمتى مىرويم كه، فقها تابع "عرف مردم" و افكار عمومى مىشوند.
.
نشانههايى از آراء فقها معاصر مشاهده مىشود كه پيداست، توانايى مقابله با افكار عمومى را ندارند؛ و حداقل اگر فتاواى مطابق افكار عمومى ارايه ندهند، آراء فقهى "خاص" خود را كه خيلى باب طبع مردم نيست، نمايان نمىكنند؛ و نهايتاً در پستوى "كتب استدلالى" خود باقى مىگذارند.
.
شايد به اين دليل باشد كه، ايجاد افكار منفى اجتماعى، بحث تقليد و مقلدان آنها را تحتالشعاع خود قرار مىدهد؛ و مراجع تقليد، نياز به "مردم و مقلد" دارند.
بنابراين؛ به نظر مىرسد كه ميزان "روشنفكرى فقها" در آينده، بسيار بيشتر از گذشته خواهد شد؛ و نقش "زمان و مكان"، در آراى اجتهادى آنها، چشمگيرتر خواهد شد.
.
https://t.me/feghhvfoghaha/37
.
در قديمالايام، كه تكنولوژى و امكانات ارتباطى پيشرفتهاى وجود نداشت، غالباً فقها "خط مشى" عرف و افكار آنها را مشخص مىكردند؛ و اكثر مردم و "عرف مردم" تابع نظرات شخصى و فقهىِ فقها بودند (البته جداى از آن كه قدرت نفوذ كلام فقها هم، به دلايلى، خيلى بيشتر از دوران معاصر بوده است).
.
اكنون كه امكان "تجميع آراء مردم" و "اعلام نظرات مردم" در دامنه وسيع اجتماعى فراهم شده است؛ كم كم و به مرور، به سمتى مىرويم كه، فقها تابع "عرف مردم" و افكار عمومى مىشوند.
.
نشانههايى از آراء فقها معاصر مشاهده مىشود كه پيداست، توانايى مقابله با افكار عمومى را ندارند؛ و حداقل اگر فتاواى مطابق افكار عمومى ارايه ندهند، آراء فقهى "خاص" خود را كه خيلى باب طبع مردم نيست، نمايان نمىكنند؛ و نهايتاً در پستوى "كتب استدلالى" خود باقى مىگذارند.
.
شايد به اين دليل باشد كه، ايجاد افكار منفى اجتماعى، بحث تقليد و مقلدان آنها را تحتالشعاع خود قرار مىدهد؛ و مراجع تقليد، نياز به "مردم و مقلد" دارند.
بنابراين؛ به نظر مىرسد كه ميزان "روشنفكرى فقها" در آينده، بسيار بيشتر از گذشته خواهد شد؛ و نقش "زمان و مكان"، در آراى اجتهادى آنها، چشمگيرتر خواهد شد.
.
https://t.me/feghhvfoghaha/37
Telegram
فقه، فقها و ابهام
Forwarded from سیاست، مسؤولان و من
اصولگرايان عينكى
(یادداشت ۸ نوامبر ۲۰۱۸م)
.
اصولگرايان، از آنجايى كه احساساتى یا «فوقابری» هستند؛ هميشه علاقمندند كه عينك بر چشم داشته باشند.
اين "عينك الكى"، به آنها اين توانايى را مىدهد كه وقايع را بزرگتر يا كوچكتر ببينند؛ و اساساً آنها علاقهاى به "واقعبينى" ندارند.
.
مثلاً يا افراد را بيش از حد بزرگ مىكنند؛ يا بيش از حد كوچك.
.
به دو مثال زير توجه كنيد:
١- كتاب «احمدینژاد، معجزهٔ هزارهٔ سوم»؛ نام کتابی است نوشتهٔ فاطمه رجبی که در ستایش از ششمین رئیس جمهور ایران، محمود احمدینژاد، نگاشته شده است.
٢- محمدحسن قدیری ابیانه، حامى سابق احمدىنژاد، در کانال تلگرامی خود (در اين چند روزه) نوشت:
«... معتقدم باید احمدینژاد فوراً در یک بیمارستان روانی بستری شود.
معلوم میشود او بر اثر فشار کار در ایام ریاست جمهوری دچار معلولیت ذهنی شده است و این معلولیت در طول زمان عود کرده است ...»
.
https://t.me/syasatvmasoolan
(یادداشت ۸ نوامبر ۲۰۱۸م)
.
اصولگرايان، از آنجايى كه احساساتى یا «فوقابری» هستند؛ هميشه علاقمندند كه عينك بر چشم داشته باشند.
اين "عينك الكى"، به آنها اين توانايى را مىدهد كه وقايع را بزرگتر يا كوچكتر ببينند؛ و اساساً آنها علاقهاى به "واقعبينى" ندارند.
.
مثلاً يا افراد را بيش از حد بزرگ مىكنند؛ يا بيش از حد كوچك.
.
به دو مثال زير توجه كنيد:
١- كتاب «احمدینژاد، معجزهٔ هزارهٔ سوم»؛ نام کتابی است نوشتهٔ فاطمه رجبی که در ستایش از ششمین رئیس جمهور ایران، محمود احمدینژاد، نگاشته شده است.
٢- محمدحسن قدیری ابیانه، حامى سابق احمدىنژاد، در کانال تلگرامی خود (در اين چند روزه) نوشت:
«... معتقدم باید احمدینژاد فوراً در یک بیمارستان روانی بستری شود.
معلوم میشود او بر اثر فشار کار در ایام ریاست جمهوری دچار معلولیت ذهنی شده است و این معلولیت در طول زمان عود کرده است ...»
.
https://t.me/syasatvmasoolan
Telegram
سیاست، مسؤولان و من
در این کانال کوچک، نوشتکهایی دربارهٔ «موضوعات سیاسی و کشوری» درج میشود.
.
https://www.instagram.com/kazemostadali2?igsh=dDNtN3RybGR4aWx2
.
https://www.instagram.com/kazemostadali2?igsh=dDNtN3RybGR4aWx2
Forwarded from حوزه، روحانیت و مردم
غفار عباسى، عباس غفارى
(یادداشت ۸ نوامبر ۲۰۱۸م)
.
در چند سال اخير، دو اسم در برخى محافل سياسى و مذهبى مطرح شد، كه از قضا شبيه هم هستند.
حاج آقاى غفار عباسى.
آقاى عباس غفارى.
يكى را گفتند: جنگير دولت دهم بوده؛ و يكى را مىگويند درس اخلاق و "مريد و مريدبازى" دارد.
.
دو نكته از "دكان" اخلاق و عرفان قابل عرض است:
يك. اخلاق.
به نظر مىرسد مسأله "اخلاق عملى"، آنچنان ساده و روشن است كه نياز به استاد و داستانهاى خوابى و ارتباط به امام زمان(ع)، يا از اين معركهگيرىهاى مريد و مريدبازى ندارد.
دروغ نگفتن و امانتدارى و حسن خلق و مثل آن، چيزهاى پيچيدهاى نيستند كه نياز به "سيم اتصال" به بالا و "مراد" داشته باشند؛ حتى كافر هم مىتواند اخلاقى باشد و اخلاقى زيست كند.
معضل "حوزه اخلاق"، نظر نيست؛ "عمل" است.
دو. عرفان.
مطالب عرفانى، غالباً همراه استدلال نيستند؛ و به قول خودشان، "دلى هستند"
برخى فيلسوفان حرف جالبى درباره عرفا دارند؛ و به آنها مىگويند: «خواب ديدى خيره، حالت عرفانى بهت دست داد، خوش به حالت؛ اما اين خواب و آن حالت، به درد فقط خودت مىخورد، نه ارائه به ديگران؛
براى ديگران، فقط "استدلال" كارساز است نه خواب و خلسه و خيال».
.
نكته
محك سنجش استادِ اخلاق و عرفان، علاقه وى به "مريد و مريدبازى" است؛ اگر استاد يا مراد، افراد را به "خود" فراخواند، بدانيد كه آن اخلاق و عرفان "كشك" محض است.
.
https://t.me/hozehvrohaniat/60
(یادداشت ۸ نوامبر ۲۰۱۸م)
.
در چند سال اخير، دو اسم در برخى محافل سياسى و مذهبى مطرح شد، كه از قضا شبيه هم هستند.
حاج آقاى غفار عباسى.
آقاى عباس غفارى.
يكى را گفتند: جنگير دولت دهم بوده؛ و يكى را مىگويند درس اخلاق و "مريد و مريدبازى" دارد.
.
دو نكته از "دكان" اخلاق و عرفان قابل عرض است:
يك. اخلاق.
به نظر مىرسد مسأله "اخلاق عملى"، آنچنان ساده و روشن است كه نياز به استاد و داستانهاى خوابى و ارتباط به امام زمان(ع)، يا از اين معركهگيرىهاى مريد و مريدبازى ندارد.
دروغ نگفتن و امانتدارى و حسن خلق و مثل آن، چيزهاى پيچيدهاى نيستند كه نياز به "سيم اتصال" به بالا و "مراد" داشته باشند؛ حتى كافر هم مىتواند اخلاقى باشد و اخلاقى زيست كند.
معضل "حوزه اخلاق"، نظر نيست؛ "عمل" است.
دو. عرفان.
مطالب عرفانى، غالباً همراه استدلال نيستند؛ و به قول خودشان، "دلى هستند"
برخى فيلسوفان حرف جالبى درباره عرفا دارند؛ و به آنها مىگويند: «خواب ديدى خيره، حالت عرفانى بهت دست داد، خوش به حالت؛ اما اين خواب و آن حالت، به درد فقط خودت مىخورد، نه ارائه به ديگران؛
براى ديگران، فقط "استدلال" كارساز است نه خواب و خلسه و خيال».
.
نكته
محك سنجش استادِ اخلاق و عرفان، علاقه وى به "مريد و مريدبازى" است؛ اگر استاد يا مراد، افراد را به "خود" فراخواند، بدانيد كه آن اخلاق و عرفان "كشك" محض است.
.
https://t.me/hozehvrohaniat/60
Telegram
حوزه، روحانیت و مردم
Forwarded from نکتههای روانتجربی
ما گينسىها
.
ما آدما، در تعاملاتمون، هى يادمون ميره كه "چقدر آدما با هم فرق دارن" و هر كسى دنياى خاص خودشو داره.
به نظرم يكى از راههاى ديدن و درك كردن تفاوت فاحش ما آدما، ديدن يا خوندن "ركوردها گينس" هست.
واقعاً بعضى از ركوردهاى گينس، خارقالعاده هستن؛ نه اين كه كار مهم يا به درد بخورى كرده باشن، نه؛ از اين كه چه چيزها و چه كارهايى به ذهن آدما ميرسه؛ يا چه ويژگىهاى ذهنى و بدنىِ، خاصى دارن.
همه ما به نوعى، گينسى هستيم؛ حالا اينا همت داشتن، رفتن كارشونو ثبت كردن، ما نكرديم؛ و جامعه ما پر است از اين آدماى متنوع و خاص؛ كه "تعامل" باهاشون خيلى بلدى و هنر میخواد.
.
نكته
به نظر مىرسه كه تعاملات بين افراد در فضاى مجازى، خيلى سختتر و پيچيدهتر از فضاى كوچه و خيابون شده؛ يعنى امكان ارتباط با افرادى ايجاد شده، كه نديديشون و نمىدونى مال كجا هستن و چه جور بايد باهاشون حرف بزنى.
آدم بعضى وقتها، پياماى افراد رو كه مىخونه، اصلاً هنگ ميكنه.
.
https://t.me/noktehayravantajrobi/128
.
ما آدما، در تعاملاتمون، هى يادمون ميره كه "چقدر آدما با هم فرق دارن" و هر كسى دنياى خاص خودشو داره.
به نظرم يكى از راههاى ديدن و درك كردن تفاوت فاحش ما آدما، ديدن يا خوندن "ركوردها گينس" هست.
واقعاً بعضى از ركوردهاى گينس، خارقالعاده هستن؛ نه اين كه كار مهم يا به درد بخورى كرده باشن، نه؛ از اين كه چه چيزها و چه كارهايى به ذهن آدما ميرسه؛ يا چه ويژگىهاى ذهنى و بدنىِ، خاصى دارن.
همه ما به نوعى، گينسى هستيم؛ حالا اينا همت داشتن، رفتن كارشونو ثبت كردن، ما نكرديم؛ و جامعه ما پر است از اين آدماى متنوع و خاص؛ كه "تعامل" باهاشون خيلى بلدى و هنر میخواد.
.
نكته
به نظر مىرسه كه تعاملات بين افراد در فضاى مجازى، خيلى سختتر و پيچيدهتر از فضاى كوچه و خيابون شده؛ يعنى امكان ارتباط با افرادى ايجاد شده، كه نديديشون و نمىدونى مال كجا هستن و چه جور بايد باهاشون حرف بزنى.
آدم بعضى وقتها، پياماى افراد رو كه مىخونه، اصلاً هنگ ميكنه.
.
https://t.me/noktehayravantajrobi/128
Telegram
نکتههای روانتجربی
Forwarded from قرآن و مصحف
https://t.me/QuranMushaf2023/396
مقاله منتشر شده جدید در شماره ٢٤ (دورهٔ چهارم) فصلنامه «دانشها و آموزههای قرآن و حدیث»، با عنوان:
.
معرّفی کتابِ «پیرامون فصل الخطاب و رساله جوابیّه محدّث نوری»
.
کاظم استادی
.
فایل مقاله👇
http://majaleh-a.ir/Journal/DownloadFile/48556
.
چکیده:
میرزا حسین نوری (م1320ق) در سال ۱۲۹۲ قمری کتابی با عنوان «فصل الخطاب فی تحریف کتاب ربّ الارباب» نگاشت. بعدها به واسط این اثر، جنجالهای کلامی و فرقهای به پا گشت و آثار متعدّد مستقل و غیر مستقلی در ردّ این کتاب حاجی نوری نوشته شد. در سال گذشته، کتاب مفصّلی پیرامون فصل الخطاب و نیز «رساله جوابیّه اشکالات بر فصل الخطاب» محدّث نوری نگارش یافته که در آن به مسائل مختلفی پیرامون این دو اثر پرداخته است. این کتاب، شامل نُه مقاله مجزّا میباشد که هر کدام به مسألهای دربارۀ فصل الخطاب پرداختهاند. نوشتار پیش رو، به معرّفی تفصیلی این اثر جدید پرداخته است تا پژوهشگران این کتاب تازه را بشناسند.
کلیدواژهها:
حاجی نوری, ردّیّه بر میرزای نوری, رساله جوابیّه اشکالات بر فصل الخطاب, عدم تحریف قرآن, کتابشناسی, علوم قرآن.
.
https://t.me/QuranMushaf2023/396
مقاله منتشر شده جدید در شماره ٢٤ (دورهٔ چهارم) فصلنامه «دانشها و آموزههای قرآن و حدیث»، با عنوان:
.
معرّفی کتابِ «پیرامون فصل الخطاب و رساله جوابیّه محدّث نوری»
.
کاظم استادی
.
فایل مقاله👇
http://majaleh-a.ir/Journal/DownloadFile/48556
.
چکیده:
میرزا حسین نوری (م1320ق) در سال ۱۲۹۲ قمری کتابی با عنوان «فصل الخطاب فی تحریف کتاب ربّ الارباب» نگاشت. بعدها به واسط این اثر، جنجالهای کلامی و فرقهای به پا گشت و آثار متعدّد مستقل و غیر مستقلی در ردّ این کتاب حاجی نوری نوشته شد. در سال گذشته، کتاب مفصّلی پیرامون فصل الخطاب و نیز «رساله جوابیّه اشکالات بر فصل الخطاب» محدّث نوری نگارش یافته که در آن به مسائل مختلفی پیرامون این دو اثر پرداخته است. این کتاب، شامل نُه مقاله مجزّا میباشد که هر کدام به مسألهای دربارۀ فصل الخطاب پرداختهاند. نوشتار پیش رو، به معرّفی تفصیلی این اثر جدید پرداخته است تا پژوهشگران این کتاب تازه را بشناسند.
کلیدواژهها:
حاجی نوری, ردّیّه بر میرزای نوری, رساله جوابیّه اشکالات بر فصل الخطاب, عدم تحریف قرآن, کتابشناسی, علوم قرآن.
.
https://t.me/QuranMushaf2023/396
Telegram
قرآن و مصحف
Forwarded from پژوهشهای تاریخ اسلام
📜تقیه از شیعه (2)
🔹️بنابر نقل علامه محمد تقی مجلسی، استادش، عبدالله شوشتری، در یکی از درس های خود این مطلب را تقویت می کند که شهادت ثالثه جزو اذان نیست و ترک کردن آن در اذان و اقامه بهتر است. علامه مجلسی از استاد می خواهد، به علمش عمل کند و در اذان شهادت ثالثه را نگوید. پس از اصرار مجلسی، شوشتری به پیشنهاد شاگرد عمل می کند و در اذان واقامه خود، این شهادت را در اذان و اقامه خود نمی گوید. پس از چند روز برخی از مردم زبان به شکایت باز کرده و او را متهم به سنی گری می کنند تا اینکه مجلسی مجبور می شود از پیشنهاد خود عقب نشینی کند و از استادش بخواهد که تقیه کند و شهادت ثالثه را در اذان بگوید. از این رو، به باور مجلسی نگفتن شهادت ثالثه در اذان بهتر است ولی در جاهایی که تقیه از شیعیان لازم است، گفتن آن لازم خواهد بود.
🏷 و اگر نگويند بهتر است مگر از روى تقيه؛ چون در اكثر بلاد شايع است و بسيار شنيدهايم كه جمعى ترك كردهاند و متهم به تسنّن شدهاند. تا آن كه در وقتى كه خدمت استاد مولانا عبد اللَّه طاب ثراه درس قواعد مىخوانديم در مبحث اذان سخنان صدوق را ذكر فرمودند. بنده عرض نمودم كه شما چرا در اذان و اقامه اشهد انّ عليّا ولىّ اللَّه را دو مرتبه مىگوييد؟ فرمودند كه تيمّنا و تبرّكا مىگوييم و بحثها شد تا آن كه فرمودند كه ديگر نگوييم چند روز ترك كردند. خود از جمعى شنيدم كه فلانى سنّى است. باز عرض نمودم كه ظاهر شد كه واجبست گفتن آن تقية. فرمودند كه در اول نيز همين منظور من بود، نخواستم كه بلفظ تقيه بگويم. مجملا ديگر مىگفتند در مدّت حيات.
📚لوامع صاحبقرانی: 3، 566-567.
🏠 @chsiqs
🔹️بنابر نقل علامه محمد تقی مجلسی، استادش، عبدالله شوشتری، در یکی از درس های خود این مطلب را تقویت می کند که شهادت ثالثه جزو اذان نیست و ترک کردن آن در اذان و اقامه بهتر است. علامه مجلسی از استاد می خواهد، به علمش عمل کند و در اذان شهادت ثالثه را نگوید. پس از اصرار مجلسی، شوشتری به پیشنهاد شاگرد عمل می کند و در اذان واقامه خود، این شهادت را در اذان و اقامه خود نمی گوید. پس از چند روز برخی از مردم زبان به شکایت باز کرده و او را متهم به سنی گری می کنند تا اینکه مجلسی مجبور می شود از پیشنهاد خود عقب نشینی کند و از استادش بخواهد که تقیه کند و شهادت ثالثه را در اذان بگوید. از این رو، به باور مجلسی نگفتن شهادت ثالثه در اذان بهتر است ولی در جاهایی که تقیه از شیعیان لازم است، گفتن آن لازم خواهد بود.
🏷 و اگر نگويند بهتر است مگر از روى تقيه؛ چون در اكثر بلاد شايع است و بسيار شنيدهايم كه جمعى ترك كردهاند و متهم به تسنّن شدهاند. تا آن كه در وقتى كه خدمت استاد مولانا عبد اللَّه طاب ثراه درس قواعد مىخوانديم در مبحث اذان سخنان صدوق را ذكر فرمودند. بنده عرض نمودم كه شما چرا در اذان و اقامه اشهد انّ عليّا ولىّ اللَّه را دو مرتبه مىگوييد؟ فرمودند كه تيمّنا و تبرّكا مىگوييم و بحثها شد تا آن كه فرمودند كه ديگر نگوييم چند روز ترك كردند. خود از جمعى شنيدم كه فلانى سنّى است. باز عرض نمودم كه ظاهر شد كه واجبست گفتن آن تقية. فرمودند كه در اول نيز همين منظور من بود، نخواستم كه بلفظ تقيه بگويم. مجملا ديگر مىگفتند در مدّت حيات.
📚لوامع صاحبقرانی: 3، 566-567.
🏠 @chsiqs
Forwarded from و ما ادراک ما الحدیث
زنان و سجده به مردان
(یادداشت ۹ نوامبر ۲۰۱۸م)
.
مردان به خاطر روحيه خاص خود، علاقه به مديريت و كنترل زنان دارند.
اين وضعيت، هميشه تحقق پيدا نمىكند؛ چرا كه همه مردان مثل هم نيستند و همه زنان نيز مثل هم نيستند.
مردان ضعيفى كه در موقعيت مقابلِ زنان قوى قرار مىگيرند؛ ناچارند كه از حربههاى مختلفى استفاده كنند، تا زنان را از "تخت قدرت" به "زمين فرمانبردارى" بكشانند.
.
يكى از اين حربهها، دست به دامان "جاعلان حديث" شدن، در مناطقى است كه مردم باورهاى مذهبى پررنگى دارند
(همانگونه كه ابوهريره، براى فروش زياد پيازفروش، حديث اكل پياز جعل نمود).
.
جداى از وجود رگههاى قوى فرهنگ و آداب جاهلى صدر اسلام، كه ارزشى براى زنان، همرديف مردان، قائل نبودند؛ رگههايى از جعل احاديث "ضد زن" نيز در متون حديثى اسلام (چه سنى و چه شيعه) به چشم مىخورد؛ كه تعداد آن، تقريباً فراوانند.
مثلاً احاديثى با اين مضمون:
"اگر قرار بود كه كسى براى ديگرى سجده كند به زن دستور مىدادم براى شوهرش سجده كند".
.
نكته
لازم است يك پروژه مهم تحقيقاتى مؤسسات حديثى در زمان حال، «بررسى يكجاىِ تمام احاديث مرتبط با زنان باشد»؛ تا احاديث جعلى، مشخص شوند؛ و يك بار براى هميشه، موضع واقعى اسلام نسبت به زنان (جداى از فرهنگ و آداب و رسوم جاهلى صدر اسلام)، مشخص گردد.
.
پ.ن.
1 - لو كنت آمرا أحدا أن يسجد لأحد لأمرت المرأة لتسجد لزوجها.
2 - أيما امرأة باتت وزوجها عليها ساخط في حق لم تقبل منها صلاة حتى يرضى عنها.
3 - أيما امرأة قالت لزوجها ما رأيت قط من وجهك خيرا فقط حبط عملها.
4 - لا تنزلوا نساءكم الغرف ولا تعلموهن الكتابة ولا تعلموهن سورة يوسف وعلموهن المغزل وسورة النور.
.
https://t.me/htidah
(یادداشت ۹ نوامبر ۲۰۱۸م)
.
مردان به خاطر روحيه خاص خود، علاقه به مديريت و كنترل زنان دارند.
اين وضعيت، هميشه تحقق پيدا نمىكند؛ چرا كه همه مردان مثل هم نيستند و همه زنان نيز مثل هم نيستند.
مردان ضعيفى كه در موقعيت مقابلِ زنان قوى قرار مىگيرند؛ ناچارند كه از حربههاى مختلفى استفاده كنند، تا زنان را از "تخت قدرت" به "زمين فرمانبردارى" بكشانند.
.
يكى از اين حربهها، دست به دامان "جاعلان حديث" شدن، در مناطقى است كه مردم باورهاى مذهبى پررنگى دارند
(همانگونه كه ابوهريره، براى فروش زياد پيازفروش، حديث اكل پياز جعل نمود).
.
جداى از وجود رگههاى قوى فرهنگ و آداب جاهلى صدر اسلام، كه ارزشى براى زنان، همرديف مردان، قائل نبودند؛ رگههايى از جعل احاديث "ضد زن" نيز در متون حديثى اسلام (چه سنى و چه شيعه) به چشم مىخورد؛ كه تعداد آن، تقريباً فراوانند.
مثلاً احاديثى با اين مضمون:
"اگر قرار بود كه كسى براى ديگرى سجده كند به زن دستور مىدادم براى شوهرش سجده كند".
.
نكته
لازم است يك پروژه مهم تحقيقاتى مؤسسات حديثى در زمان حال، «بررسى يكجاىِ تمام احاديث مرتبط با زنان باشد»؛ تا احاديث جعلى، مشخص شوند؛ و يك بار براى هميشه، موضع واقعى اسلام نسبت به زنان (جداى از فرهنگ و آداب و رسوم جاهلى صدر اسلام)، مشخص گردد.
.
پ.ن.
1 - لو كنت آمرا أحدا أن يسجد لأحد لأمرت المرأة لتسجد لزوجها.
2 - أيما امرأة باتت وزوجها عليها ساخط في حق لم تقبل منها صلاة حتى يرضى عنها.
3 - أيما امرأة قالت لزوجها ما رأيت قط من وجهك خيرا فقط حبط عملها.
4 - لا تنزلوا نساءكم الغرف ولا تعلموهن الكتابة ولا تعلموهن سورة يوسف وعلموهن المغزل وسورة النور.
.
https://t.me/htidah
Telegram
و ما ادراک ما الحدیث
| در این کانال، مطالب و پژوهشهایی پیرامون «حديث، علوم حديث، منابع حديثى و نسخ خطى حديث» منتشر میشود |
کانال دیگر
https://t.me/QuranMushaf2023
کانال دیگر
https://t.me/QuranMushaf2023
Forwarded from دین از نگاهی دیگر
پيوند سر و روح
(یادداشن ۱۰ نوامبر ۲۰۱۸م)
.
برخى مفرض دانستهاند كه انسان روح دارد؛ و برخى نيز مفروض گرفتهاند كه روح، در زمان ايجاد، از سنخ جسم است؛ و پس از مرگ، از سنخ غير جسم خواهد بود و ادامه بقا مىدهد.
.
سؤال
اگر سر يك نفر را به بدن ديگرى پيوند بزنيم؛ تكليف روح آنها چگونه مىشود؟
آيا تمامِ روح با سر انتقال پيدا مىكند؟
آيا روح، نصفه انتقال پيدا مىكند؟
آيا روح، از بين مىرود؟
.
پ.ن.
١- سؤال بالا، از كسانى است كه روح يا نفس را جداى از "ذهن" مىدانند.
٢- در چند سال گذشته، عمل موفق پيوند سر، بر روى برخى حيوانات انجام شده است؛ البته هنوز به صورت رسمى روى انسان انجام نشده است و قرار است تا چند سال آينده صورت گيرد.
.
https://t.me/dinaznegahidigar/187
(یادداشن ۱۰ نوامبر ۲۰۱۸م)
.
برخى مفرض دانستهاند كه انسان روح دارد؛ و برخى نيز مفروض گرفتهاند كه روح، در زمان ايجاد، از سنخ جسم است؛ و پس از مرگ، از سنخ غير جسم خواهد بود و ادامه بقا مىدهد.
.
سؤال
اگر سر يك نفر را به بدن ديگرى پيوند بزنيم؛ تكليف روح آنها چگونه مىشود؟
آيا تمامِ روح با سر انتقال پيدا مىكند؟
آيا روح، نصفه انتقال پيدا مىكند؟
آيا روح، از بين مىرود؟
.
پ.ن.
١- سؤال بالا، از كسانى است كه روح يا نفس را جداى از "ذهن" مىدانند.
٢- در چند سال گذشته، عمل موفق پيوند سر، بر روى برخى حيوانات انجام شده است؛ البته هنوز به صورت رسمى روى انسان انجام نشده است و قرار است تا چند سال آينده صورت گيرد.
.
https://t.me/dinaznegahidigar/187
Telegram
دین از نگاهی دیگر
Forwarded from فقه، فقها و ابهام
پيوند سر و فقه
.
(ادامه پست دیگر)
در چند سال گذشته، عمل موفق پيوند سر، بر روى برخى حيوانات انجام شده است؛ و قرار است تا چند سال آينده بر روى انسان نيز صورت گيرد.
.
سؤال
اگر سر يك نفر را به بدن ديگرى پيوند بزنند؛ تكليف احكام فقهى آنها چگونه مىشود؟
مثلاً
آيا احكام محرم و نامحرم و زوجيت، با پيوند سر انتقال پيدا مىكند؟
آيا احكام ارث و جهاز ميت، نسبت به بدن بىسر، اعمال مىگردد؟
اگر بدن پيوند داده شده، باردار باشد، جنين به دنيا آمده محرم سر پيوندى است يا خير؟ و نيز آيا از صاحب بدن، ارث مىبرد؟ يا از صاحب سر، يا از هر دو؟
.
https://t.me/dinaznegahidigar/188
.
(ادامه پست دیگر)
در چند سال گذشته، عمل موفق پيوند سر، بر روى برخى حيوانات انجام شده است؛ و قرار است تا چند سال آينده بر روى انسان نيز صورت گيرد.
.
سؤال
اگر سر يك نفر را به بدن ديگرى پيوند بزنند؛ تكليف احكام فقهى آنها چگونه مىشود؟
مثلاً
آيا احكام محرم و نامحرم و زوجيت، با پيوند سر انتقال پيدا مىكند؟
آيا احكام ارث و جهاز ميت، نسبت به بدن بىسر، اعمال مىگردد؟
اگر بدن پيوند داده شده، باردار باشد، جنين به دنيا آمده محرم سر پيوندى است يا خير؟ و نيز آيا از صاحب بدن، ارث مىبرد؟ يا از صاحب سر، يا از هر دو؟
.
https://t.me/dinaznegahidigar/188
Telegram
دین از نگاهی دیگر
پيوند سر و روح
(یادداشن ۱۰ نوامبر ۲۰۱۸م)
.
برخى مفرض دانستهاند كه انسان روح دارد؛ و برخى نيز مفروض گرفتهاند كه روح، در زمان ايجاد، از سنخ جسم است؛ و پس از مرگ، از سنخ غير جسم خواهد بود و ادامه بقا مىدهد.
.
سؤال
اگر سر يك نفر را به بدن ديگرى پيوند بزنيم؛…
(یادداشن ۱۰ نوامبر ۲۰۱۸م)
.
برخى مفرض دانستهاند كه انسان روح دارد؛ و برخى نيز مفروض گرفتهاند كه روح، در زمان ايجاد، از سنخ جسم است؛ و پس از مرگ، از سنخ غير جسم خواهد بود و ادامه بقا مىدهد.
.
سؤال
اگر سر يك نفر را به بدن ديگرى پيوند بزنيم؛…
Forwarded from دین از نگاهی دیگر
گواهى و عضو پيوندى
.
يك.
گفته شده كه به صورت ميانگين، حدود هر ٧ تا ١٠ سال، سلولهاى بدن جديد مىشوند (البته سلولهاى مختلف بدن طول عمر متفاوت از چند ساعت تا چند دهه دارند).
دو.
چند سالى است كه پيوند اعضاء مختلف بدن انسان، فراگير شده است؛ و حتى
در سال ۲۰۱۳ نخستین عمل جراحی پیوند دست در بریتانیا با موفقیت انجام شد.
سه.
از طرفى، در متون دينى ما (همانند: سوره فصلت، كريمه ١٩ تا ٢١) بيان شده است كه در قيامت، اعضاء بدن انسان مجرم، نسبت به عملكرد خود و جرم انسان، گواهى و شهادت مىدهند.
.
سؤال
١- در مواردى كه سلولهاى انسان مرده و سلول جديد جايگزين مىشود، و عضو كلاً نوسازى شده است؛ كدام از اعضا (جديد يا قديم) عليه انسان، شهادت مىدهند؟ و آيا عضوى كه "معدومِ تدريجى" شده، مىتواند موجود باشد تا شهادت دهد؟
٢- در موارد پيوند اعضاء، آيا عضو عليه صاحب قبلى شهادت مىدهد يا صاحب جديد، يا هر دو؟ و آيا اعضاى پيوندى، آنقدر هوشمند هستند كه اعمال صاحب قديم و جديد را باهم اشتباه نگيرند، و درست بيان كنند؟
.
پ.ن.
١- يَوْمَ تَشْهَدُ عَلَيْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَأَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُم بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿نور،24﴾
٢- الْيَوْمَ نَخْتِمُ عَلَى أَفْوَاهِهِمْ وَتُكَلِّمُنَا أَيْدِيهِمْ وَتَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ ﴿يس،65﴾
.
https://t.me/dinaznegahidigar/189
.
يك.
گفته شده كه به صورت ميانگين، حدود هر ٧ تا ١٠ سال، سلولهاى بدن جديد مىشوند (البته سلولهاى مختلف بدن طول عمر متفاوت از چند ساعت تا چند دهه دارند).
دو.
چند سالى است كه پيوند اعضاء مختلف بدن انسان، فراگير شده است؛ و حتى
در سال ۲۰۱۳ نخستین عمل جراحی پیوند دست در بریتانیا با موفقیت انجام شد.
سه.
از طرفى، در متون دينى ما (همانند: سوره فصلت، كريمه ١٩ تا ٢١) بيان شده است كه در قيامت، اعضاء بدن انسان مجرم، نسبت به عملكرد خود و جرم انسان، گواهى و شهادت مىدهند.
.
سؤال
١- در مواردى كه سلولهاى انسان مرده و سلول جديد جايگزين مىشود، و عضو كلاً نوسازى شده است؛ كدام از اعضا (جديد يا قديم) عليه انسان، شهادت مىدهند؟ و آيا عضوى كه "معدومِ تدريجى" شده، مىتواند موجود باشد تا شهادت دهد؟
٢- در موارد پيوند اعضاء، آيا عضو عليه صاحب قبلى شهادت مىدهد يا صاحب جديد، يا هر دو؟ و آيا اعضاى پيوندى، آنقدر هوشمند هستند كه اعمال صاحب قديم و جديد را باهم اشتباه نگيرند، و درست بيان كنند؟
.
پ.ن.
١- يَوْمَ تَشْهَدُ عَلَيْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَأَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُم بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿نور،24﴾
٢- الْيَوْمَ نَخْتِمُ عَلَى أَفْوَاهِهِمْ وَتُكَلِّمُنَا أَيْدِيهِمْ وَتَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ ﴿يس،65﴾
.
https://t.me/dinaznegahidigar/189
Telegram
دین از نگاهی دیگر
سلام
دوستان عزيز، افراد روحانى و عمامه به سر، در چهل سال گذشته ايران رو در نظر بگيريد.
لطف كنيد دو نفر "روحانى منفور" خودتون و دو نفر "روحانى محبوب" خودتونو نام ببريد.
👇
https://www.instagram.com/p/Bp_vbAvnFUv/?igsh=b2pnbDV0bjl4eXVs
(ممنون مىشم اگر بىاحترامى به افراد نشه؛ و فقط نام ببريد).
.
متشكرم
شاد و سلامت باشيد.
دوستان عزيز، افراد روحانى و عمامه به سر، در چهل سال گذشته ايران رو در نظر بگيريد.
لطف كنيد دو نفر "روحانى منفور" خودتون و دو نفر "روحانى محبوب" خودتونو نام ببريد.
👇
https://www.instagram.com/p/Bp_vbAvnFUv/?igsh=b2pnbDV0bjl4eXVs
(ممنون مىشم اگر بىاحترامى به افراد نشه؛ و فقط نام ببريد).
.
متشكرم
شاد و سلامت باشيد.
Forwarded from دین از نگاهی دیگر
علماىِ اديان، در جهنم
.
در اعتقادات، دو نوع "جاهل" وجود دارد: جاهلِ قاصر و جاهلِ مقصر.
.
جاهل قاصر، شامل همه مردم جهان، (به غير از "علماى دينى" جهان) هست؛ يعنى مردمى كه "امكان عملى" تحقيق براى شناخت "عقيده صحيح" را ندارند.
يك انسان، تقريباً تا حدود بيست سالگى كه قدرت تشخيص و تجزيه و تحليل و تحقيق، براى "كشف اعتقاد دينى واقعى" را ندارد؛ پس از آن هم كه، مشغول كار و زن و بچه و ... مىشود؛ و ديگر وقت درازمدتى براى "تحقيقِ تخصصىِ دينى" برايش نمىماند.
چشم باز مىكند، وقت مُردن است.
از طرفى، پيامبر و امامى نيز در طول حيات خود نديده كه (مستقيماً و بدون نياز به سالها تحقيق و پژوهش) از طريق آنها به "اعتقاد صحيح" دست پيدا كند)؛ بنابراين، همه "جاهلان قاصر"، كه همه مردم خوشاخلاق جهان هستند، مىروند بهشت؛ چون خداوند متعال، راهى جز اين ندارد😅.
.
مىماند جاهل مقصر؛ كه تقريباً "علماى دينى تمام اديان" هستند.
اگر بپذيريم كه همه اديان صحيح نيستند؛ لاجرم و بلاخره "يك دين" صحيح مىماند؛ كه از همه علماى جهان، درصد كمى به اعتقاد صحيح و دين صحيح، دست پيدا كردهاند.
بنابراين، همه جاهلان مقصر، كه علماء هستند، مىروند جهنم.
چون مثل مردم عادى، كار و زندگى نداشتهاند، كه بتوانند براى خدا بهانه بياورند؛ و مثلاً😉 كل عمر خود را مشغول تحقيق و پژوهش بودهاند.
.
نكته
بهشت، پر است از انسانهاى معمولى كه فقط خوب بودهاند، و "اخلاقى" زندگى كردهاند.
و جهنم، پر است از علمايى كه عمر خود را "درست صرف تحقيق در اديان مختلف نكردهاند"؛ و از ابتدا، فقط "دين پدرى" خود را دنبال كردهاند.
.
https://t.me/dinaznegahidigar/191
.
#اديان #قوانين_نانوشته #شيعه #آداب_و_رسوم #جاهل_قاصر #تحريف #جاهل_مقصر #فقه #آزاد_انديشى #علماء_المسلمين #علماى_اديان_در_جهنم #انتقاد #روشن_فكرى #پلورالیسم #١٣٩٧ #ايدئولوژى #بدعت_دين #ايران #اصول_الدين #علم_كلام #خبرسازى_دينى #نبوت #معاد #شيعه_اماميه #خيابان_انديشه #اسلام #بيشتر_فكر_كنيم
.
در اعتقادات، دو نوع "جاهل" وجود دارد: جاهلِ قاصر و جاهلِ مقصر.
.
جاهل قاصر، شامل همه مردم جهان، (به غير از "علماى دينى" جهان) هست؛ يعنى مردمى كه "امكان عملى" تحقيق براى شناخت "عقيده صحيح" را ندارند.
يك انسان، تقريباً تا حدود بيست سالگى كه قدرت تشخيص و تجزيه و تحليل و تحقيق، براى "كشف اعتقاد دينى واقعى" را ندارد؛ پس از آن هم كه، مشغول كار و زن و بچه و ... مىشود؛ و ديگر وقت درازمدتى براى "تحقيقِ تخصصىِ دينى" برايش نمىماند.
چشم باز مىكند، وقت مُردن است.
از طرفى، پيامبر و امامى نيز در طول حيات خود نديده كه (مستقيماً و بدون نياز به سالها تحقيق و پژوهش) از طريق آنها به "اعتقاد صحيح" دست پيدا كند)؛ بنابراين، همه "جاهلان قاصر"، كه همه مردم خوشاخلاق جهان هستند، مىروند بهشت؛ چون خداوند متعال، راهى جز اين ندارد😅.
.
مىماند جاهل مقصر؛ كه تقريباً "علماى دينى تمام اديان" هستند.
اگر بپذيريم كه همه اديان صحيح نيستند؛ لاجرم و بلاخره "يك دين" صحيح مىماند؛ كه از همه علماى جهان، درصد كمى به اعتقاد صحيح و دين صحيح، دست پيدا كردهاند.
بنابراين، همه جاهلان مقصر، كه علماء هستند، مىروند جهنم.
چون مثل مردم عادى، كار و زندگى نداشتهاند، كه بتوانند براى خدا بهانه بياورند؛ و مثلاً😉 كل عمر خود را مشغول تحقيق و پژوهش بودهاند.
.
نكته
بهشت، پر است از انسانهاى معمولى كه فقط خوب بودهاند، و "اخلاقى" زندگى كردهاند.
و جهنم، پر است از علمايى كه عمر خود را "درست صرف تحقيق در اديان مختلف نكردهاند"؛ و از ابتدا، فقط "دين پدرى" خود را دنبال كردهاند.
.
https://t.me/dinaznegahidigar/191
.
#اديان #قوانين_نانوشته #شيعه #آداب_و_رسوم #جاهل_قاصر #تحريف #جاهل_مقصر #فقه #آزاد_انديشى #علماء_المسلمين #علماى_اديان_در_جهنم #انتقاد #روشن_فكرى #پلورالیسم #١٣٩٧ #ايدئولوژى #بدعت_دين #ايران #اصول_الدين #علم_كلام #خبرسازى_دينى #نبوت #معاد #شيعه_اماميه #خيابان_انديشه #اسلام #بيشتر_فكر_كنيم
Telegram
دین از نگاهی دیگر
Forwarded from کشکول نسبتاً پریشان
انسانِ بيچاره و نااقليدسى
.
غالب مردم، نقاشى رئال (واقعگرايانه يا طبيعى) دوست دارند. اگر "نقاشى" بتواند يك منظره و رويداد را دقيق مثل اصل آن بكشد، شگفتزده مىشوند و آن نقاش را "ماهر" مىدانند.
هر چه نقاشى مثل "عكاسى" (طابقالنعل بالنعل) باشد، حرفهاى بودن و زبردست بودن نقاش را مىرساند.
.
آيا هميشه اينطور است؟
آيا هر نقاشىاى كه مثل "اصل منظره" باشد، آن نقاشى مورد توجه و حيرت مردم قرار مىگيرد و نقاش آن توانمند است؟
.
تصوير بالا، نقاشى يك منظوره در شب است؛ شب اول ماه كه هيچ نورى در منظره وجود نداشته است.
به نظر شما، آيا تصوير بالا، نقاشى شگفتانگيزى است؟ و هنر نقاشش، حيرتآور است؟
.
نكته
انسان "محاط" به واقعيات نيست؛ و هر چيزى را كه تعريف و تبيين مىكند، الزاماً تمام واقعيت نيست؛ و تعريف و تبيين وى بر اساس "تجارب تاكنون" وى بوده است، و هر چه بشر پيشرفت مىكند، تعاريف و تبيينهاى وى از واقعيات، تغيير خواهند كرد.
به عنوان نمونه، تغييرات هندسه اقليدسى و "هندسه نااقليدسى" را نگاه كنيد.
.
https://t.me/kashkoolenesbatanparishan/75
.
غالب مردم، نقاشى رئال (واقعگرايانه يا طبيعى) دوست دارند. اگر "نقاشى" بتواند يك منظره و رويداد را دقيق مثل اصل آن بكشد، شگفتزده مىشوند و آن نقاش را "ماهر" مىدانند.
هر چه نقاشى مثل "عكاسى" (طابقالنعل بالنعل) باشد، حرفهاى بودن و زبردست بودن نقاش را مىرساند.
.
آيا هميشه اينطور است؟
آيا هر نقاشىاى كه مثل "اصل منظره" باشد، آن نقاشى مورد توجه و حيرت مردم قرار مىگيرد و نقاش آن توانمند است؟
.
تصوير بالا، نقاشى يك منظوره در شب است؛ شب اول ماه كه هيچ نورى در منظره وجود نداشته است.
به نظر شما، آيا تصوير بالا، نقاشى شگفتانگيزى است؟ و هنر نقاشش، حيرتآور است؟
.
نكته
انسان "محاط" به واقعيات نيست؛ و هر چيزى را كه تعريف و تبيين مىكند، الزاماً تمام واقعيت نيست؛ و تعريف و تبيين وى بر اساس "تجارب تاكنون" وى بوده است، و هر چه بشر پيشرفت مىكند، تعاريف و تبيينهاى وى از واقعيات، تغيير خواهند كرد.
به عنوان نمونه، تغييرات هندسه اقليدسى و "هندسه نااقليدسى" را نگاه كنيد.
.
https://t.me/kashkoolenesbatanparishan/75
Telegram
کشکول نسبتاً پریشان
Forwarded from دین از نگاهی دیگر
اسامى اهلبيت(ع) و عايشه
(یادداشت ۱۲ نوامبر ۲۰۱۸م)
.
اقوال تاريخى، غالباً دقيق نيستند؛ و تفاوتهايى (به دلايل طبيعى و غيرطبيعى)، ميان اسناد وجود دارند.
با توجه به اين نكته، تعداد فرزندان چهارده معصوم(ع) روى هم، حداقل حدود ١٣٧ فرزند ذكر شده؛ كه حدود ٦١ دختر و ٧٦ پسر
و حداكثر، حدود ٢١٤ فرزند، كه ١٠٠ دختر و ١١٤ پسر مىباشند.
.
بر اساس آمار (بيشترين)، از بين اسامى فرزندان دختر(١٠٠ اسم) اهلبيت(ع) ١٣ "فاطمه" و ٤ "عايشه" نام دارند.
از بين پسران (١١٤ اسم) اهلبيت(ع) ٦ "على" و ٤ "عمر" و ٢ "ابوبكر" و ١ "عثمان"، نام دارند.
.
سؤال
چرا اسامى متعددِ ديگر فرزندان اهلبيت(ع)، ميان شيعيان، رايج نيست؟ و فقط اسامى محدودى از ايشان مورد استفاده قرار مىگيرند؟
.
https://t.me/dinaznegahidigar/193
(یادداشت ۱۲ نوامبر ۲۰۱۸م)
.
اقوال تاريخى، غالباً دقيق نيستند؛ و تفاوتهايى (به دلايل طبيعى و غيرطبيعى)، ميان اسناد وجود دارند.
با توجه به اين نكته، تعداد فرزندان چهارده معصوم(ع) روى هم، حداقل حدود ١٣٧ فرزند ذكر شده؛ كه حدود ٦١ دختر و ٧٦ پسر
و حداكثر، حدود ٢١٤ فرزند، كه ١٠٠ دختر و ١١٤ پسر مىباشند.
.
بر اساس آمار (بيشترين)، از بين اسامى فرزندان دختر(١٠٠ اسم) اهلبيت(ع) ١٣ "فاطمه" و ٤ "عايشه" نام دارند.
از بين پسران (١١٤ اسم) اهلبيت(ع) ٦ "على" و ٤ "عمر" و ٢ "ابوبكر" و ١ "عثمان"، نام دارند.
.
سؤال
چرا اسامى متعددِ ديگر فرزندان اهلبيت(ع)، ميان شيعيان، رايج نيست؟ و فقط اسامى محدودى از ايشان مورد استفاده قرار مىگيرند؟
.
https://t.me/dinaznegahidigar/193
Telegram
دین از نگاهی دیگر