111.pdf
24.6 KB
درباره امتحان کارشناسی روش تحقیق الف
باسلام به همه دوستان عزیز؛
1. لیست عملکرد کلاسی دانشجویان کلاس روش تحقیق الف در فایل پی دی اف بالا است. لطفا دوستانی که کارهای خود را تکمیل نکرده اند و در این لیست نیست، نسخه نهایی کارهای خود را آماده و تا روز امتحان برای من بیاورند.
2. 4 تمرین عملی جمعا 8 نمره دارد.باقی نمره از امتحان کتبی پایان ترم از کتاب "روش تحقیق درعلوم اجتماعی " ترجمه آقای نیک گهر است. محدوده امتحان شامل مقدمه و4 فصل اول کتاب است.
3. ضمنا"، در جلسه امتحان یک کار عملی نیز خواهیم داشت، که عبارت است از تهیه یک "طرح تحقیق مختصر" شامل: عنوان تحقیق، طرح مساله تحقیق، پرسش تحقیق، فرضیه. چند موضوع توسط استاد برای دانشجویان جهت انتخاب پیشنهاد خواهد شد.(این کار مشابه تمرینهایی است که در کلاس انجام داده ایم.)
@kazemizamharir
باسلام به همه دوستان عزیز؛
1. لیست عملکرد کلاسی دانشجویان کلاس روش تحقیق الف در فایل پی دی اف بالا است. لطفا دوستانی که کارهای خود را تکمیل نکرده اند و در این لیست نیست، نسخه نهایی کارهای خود را آماده و تا روز امتحان برای من بیاورند.
2. 4 تمرین عملی جمعا 8 نمره دارد.باقی نمره از امتحان کتبی پایان ترم از کتاب "روش تحقیق درعلوم اجتماعی " ترجمه آقای نیک گهر است. محدوده امتحان شامل مقدمه و4 فصل اول کتاب است.
3. ضمنا"، در جلسه امتحان یک کار عملی نیز خواهیم داشت، که عبارت است از تهیه یک "طرح تحقیق مختصر" شامل: عنوان تحقیق، طرح مساله تحقیق، پرسش تحقیق، فرضیه. چند موضوع توسط استاد برای دانشجویان جهت انتخاب پیشنهاد خواهد شد.(این کار مشابه تمرینهایی است که در کلاس انجام داده ایم.)
@kazemizamharir
Forwarded from اتچ بات
🔥درباره امتحان کارشناسی ارشد نظام های انتخاباتی
باسلام به همه دوستان عزیز؛
1. منابع امتحان: کتاب "دانشنامه نظام های انتخاباتی" بجز فصل اول و بخش های حذف شده ؛ کتاب "جمهوری خواهی" تا صفحه 45؛ مقاله خانم شجاعیان و مقاله آقای طباطبایی؛
2. امتحان تشریحی خواهد بود.
@kazemizamharir
باسلام به همه دوستان عزیز؛
1. منابع امتحان: کتاب "دانشنامه نظام های انتخاباتی" بجز فصل اول و بخش های حذف شده ؛ کتاب "جمهوری خواهی" تا صفحه 45؛ مقاله خانم شجاعیان و مقاله آقای طباطبایی؛
2. امتحان تشریحی خواهد بود.
@kazemizamharir
Telegram
attach 📎
Forwarded from Mahdi kazemi zamharir
20180416101012-10134-17.pdf
807.6 KB
Forwarded from جواد طباطبايي
🖇آلاحمد و فراکسیون تورک مجلس دهم
📋 اينكه در مخالفت با نص صريح قانون اساسی مشروطه (اصل سیام از متمم قانون اساسی) و جمهوری اسلامی (اصل هشتاد و چهارم) در مجلس دهم، گروهی از نمایندگان اقدام به ایجاد فراکسیون «تورک» کردند از تبعات سخنان بیربط کسانی مانند آلاحمد است. نمایندگی، برابر مُرّ قانون اساسی یا ملّی است یا نمایندگی نیست! برابر هر دو قانون اساسی، از زمانی که نمایندهای از «ملّت تورک» یا «کورد» سخن بگوید، نمایندگی او از درجه اعتبار ساقط است. 🖊
🔸 ملت، دولت و حکومت قانون،. انتشارت مینوی خرد. اسفند۱۳۹۸. صفحه آخر
💡كانال اختصاصي نشر آثار و آراء جواد طباطبايي
@javadtabatabai
📋 اينكه در مخالفت با نص صريح قانون اساسی مشروطه (اصل سیام از متمم قانون اساسی) و جمهوری اسلامی (اصل هشتاد و چهارم) در مجلس دهم، گروهی از نمایندگان اقدام به ایجاد فراکسیون «تورک» کردند از تبعات سخنان بیربط کسانی مانند آلاحمد است. نمایندگی، برابر مُرّ قانون اساسی یا ملّی است یا نمایندگی نیست! برابر هر دو قانون اساسی، از زمانی که نمایندهای از «ملّت تورک» یا «کورد» سخن بگوید، نمایندگی او از درجه اعتبار ساقط است. 🖊
🔸 ملت، دولت و حکومت قانون،. انتشارت مینوی خرد. اسفند۱۳۹۸. صفحه آخر
💡كانال اختصاصي نشر آثار و آراء جواد طباطبايي
@javadtabatabai
✔سه نکته درباره نظر دکتر طباطبایی درباره "فراکسیون ترک"
1_ به گمانم این مدعای دکتر طباطبایی از منظر فلسفه سیاسی و جامعه شناسی سیاسی فاقد اعتبار است زیرا که در هر دو حوزه درباره مفهوم دولت_ملت؛و نمایندگی سیاسی روایت های مختلفی وجود دارد که ضرورتا با رویکرد طباطبایی سازگار نیست.
2_ فیلسوف سیاسی پدیدهها را از منظری فلسفی مورد دقت نظر قرار میدهد و نمی تواند با ارجاع به متون حقوقی که خود گرفتار آشفتگی زبانی و نظری هستند و خود موضوع تحلیل انتقادی فلسفی می باشند، حکمی در مورد موضوعی چنین حساس صادر کند و مدعی حل مسئله شود.
3_ اساسا نظر طباطبایی بیشتر سیاسی و ریشه در ناسیونالیسم ایران گرایانه و افراطی وی دارد؛ و گرنه اصول زیادی در قانون اساسی است که با این مفهوم ملی ناسازگار است. مثل شیعه بودن رئیس جمهور و الزام وی به پاسداری از مذهب؛ یا تفکیک نمایندگی اقلیت ها و ...که در تقابل با نگاه ملی به نهادهای سیاسی و شهروندی ملی است. مثالها زیادند و متاسفانه دکتر طباطبایی برای پیش برد دیدگاه سیاسی خود به بخشی از متن حقوقی ارجاع داده و مابقی را رها کرده است.
@kazemizamharir
1_ به گمانم این مدعای دکتر طباطبایی از منظر فلسفه سیاسی و جامعه شناسی سیاسی فاقد اعتبار است زیرا که در هر دو حوزه درباره مفهوم دولت_ملت؛و نمایندگی سیاسی روایت های مختلفی وجود دارد که ضرورتا با رویکرد طباطبایی سازگار نیست.
2_ فیلسوف سیاسی پدیدهها را از منظری فلسفی مورد دقت نظر قرار میدهد و نمی تواند با ارجاع به متون حقوقی که خود گرفتار آشفتگی زبانی و نظری هستند و خود موضوع تحلیل انتقادی فلسفی می باشند، حکمی در مورد موضوعی چنین حساس صادر کند و مدعی حل مسئله شود.
3_ اساسا نظر طباطبایی بیشتر سیاسی و ریشه در ناسیونالیسم ایران گرایانه و افراطی وی دارد؛ و گرنه اصول زیادی در قانون اساسی است که با این مفهوم ملی ناسازگار است. مثل شیعه بودن رئیس جمهور و الزام وی به پاسداری از مذهب؛ یا تفکیک نمایندگی اقلیت ها و ...که در تقابل با نگاه ملی به نهادهای سیاسی و شهروندی ملی است. مثالها زیادند و متاسفانه دکتر طباطبایی برای پیش برد دیدگاه سیاسی خود به بخشی از متن حقوقی ارجاع داده و مابقی را رها کرده است.
@kazemizamharir
Mahdi Kazemi | مهدی کاظمی زمهریر pinned «✔سه نکته درباره نظر دکتر طباطبایی درباره "فراکسیون ترک" 1_ به گمانم این مدعای دکتر طباطبایی از منظر فلسفه سیاسی و جامعه شناسی سیاسی فاقد اعتبار است زیرا که در هر دو حوزه درباره مفهوم دولت_ملت؛و نمایندگی سیاسی روایت های مختلفی وجود دارد که ضرورتا با رویکرد…»
Forwarded from Mahdi kazemi zamharir
✔️ در باب فلسفه و فلسفیدن حوزویان؛
🔹1- جمعی از اساتید محترم حوزه در نامه ای به ریاست شورای عالی انقلاب فرهنگی، خواهان گنجاندن «پاسخ های "علمی و فلسفی" » در منابع درسی دانشکده های فلسفه غرب شده اند، تا به زعم خود ، «تهاجم بخشی از متون فلسفه غرب» به «وحی» و «خدا» گرفته شود؛ و نظریه هایی در این مراکز « بدون هیچ پاسخی تدریس» نشود که «قطعا" باطل" است» و «استاد و دانشجو» را دچار سردرگمی می کند؛ وقتی این متن را می خواندم، در حیرت فرو رفتم که آیا نسبتی میان فلسفه، فیلسوف، فلسفه ورزی، و این نامه وجود دارد؟
🔹2- فلسفه یعنی آزادی؛و فلسفیدن از آزاد ترین و در عین حال آرامش بخش ترین فعالیت هایی است که بشر آن را ابداع کرده است. آرامش برآمده از فلسفیدن نه محصول رسیدن به جزم ها و یقین های سترگ، بلکه آگاهی از این نکته است که در برابر بیکرانگی حقیقت، هستی و آگاهی ما ذره ای بیش نیست؛ و تنها باید همچون نور در فضای لایتناهی غرق شد: بی هیچ ایستایی و قراری؛ آگاهی فلسفی همانقدر که سازنده است، واژگون ساز است و فیلسوف می داند که با توجه به بیکرانگی حقیقت و محدودیتهای وی ، هیچ پاسخ «قطعا" نهائی» به پرسش های بنیادین فلسفه وجود ندارد.بخاطر این احساس کرانمندی و اشراق بیکرانگیست که فیلسوفان همیشه گرفتار سه چیز هستند: حیرت، پرسش و گشودگی به امکان های مختلف؛ و از درون این سه ویژگیست که آزادی هم زایش می یابد و هم ممکن می شود.
🔹3- حال چه نسبتی میان این گشودگی به آزادی و امکان؛ و تحمیل گری و تعبدورزی درباب پرسش های اساسی هستی وجود دارد؟ وقتی به متن نامه مراجعه می کنیم، احساس می شود که نویسندگان بیش از آنکه به مسائل فلسفی، فیلسوفانه بنگرند، نگاهی متلکمانه و فقیهانه به آنها دارند.از آن روست که به سهولت از ضرورت الحاق "پاسخ های علمی و فلسفی " یا به تعبیردیگر "استفتائات علمی و فلسفی" به منابع درسی سخن می گویند. به گمانم، علت بزرگ شکست فلسفه خوانان حوزوی در پاسخ گویی به پرسش های جدید، ریشه در همین نگاه غیرفلسفی آنها به این موضوعات دارد.
🔹4- برخلاف علوم اجتماعی، سنت فلسفی بخشی از دانش سنتی و مقبول حوزویان است و حوزه از پشتوانه تاریخی و منابع کافی برای ورود و بسط این دانش برخوردار است.اما، ایشان به علت وابستگی مزمن به کاربست ابزارهای حکومتی برای ترویج ایده های خود از دیدن این ظرفیت و بکاربستن آن ناتوان هستند.
🔹5- اما نکته مهم تر اینست که با فرض تحقق این پیشنهاد آیا مشکل حل می شود؟ با اندکی تعمق در روندهای فکری، علمی و تکنولوژیکی، می توان به این نکته متفتن شد که رشد خداناباوری و تضعیف جایگاه ادیان سنتی، نه یک رخداد محلی، بلکه بخشی از یک روند بزرگ جهانی است؛ و پاسخ به آن با افزوده شدن چند جزوه و کتاب به منابع درسی حل و فصل نمی شود. مدعیان مقابله و عرضه نهج بدیل، بایستی بتوانند ایدههای خود را در نسبت با روندهای جهانی عرضه کنند. بنابراین، برای موفقیت در سطح محلی بایستی، وارد گفتگو و مفاهمه با متفکران و فیلسوفان جهانی شوند. رسیدن به این موفقیت نیازمند آنست که این عزیزان، «مشکل را اساسی تر ببینند».
🔹6- اما، در انتها شاید لازم است که متذکر شوم، این فرض که مساله صرفا" « عدم آگاهی » فیلسوفان دانشگاهی به «میراث فلسفه سنتی» است، خطاست؛ معضل، «عدم اتقان و کفایت» پاسخ هاست. از این روست که متفکری همانند مصطفی ملکیان که شناخت وی از فلسفه اسلامی و غربی مورد تایید همگانیست، در یکی از مقالات[2] خود درباره میزان حجیت عقائد الهیاتی می گوید که: « مهم ترین و کلانترین عقائد ما، در باب "ازکجا آمده ایم؟"، "به کجا خواهیم رفت؟"، "برای چه آمده ایم؟"،...، هیچیک حاصل یک استدلال خدشه ناپذیر و قاطع نیست».(راهی به رهایی،ص 125) و « جز ریاضیات، منطق، بخشهایی از علوم تجربی، بخشهای اندک از علوم تجربی انسانی، و بخشهایی اندک از علوم تاریخی با باروها و گزاره های آفاقی بالفعل سروکار نداریم».(همان، ص 126)
✔️ پانوشت:
1. خبر نگارش نامه در لینک زیر؛ منبع خبرگزاری حوزه:
https://bit.ly/3bm3Ugz
2. مقاله "مبانی نظری مدارا"، در کتاب: راهی به رهایی:جستارهایی در باب عقلانیت و معنویت، مصطفی ملکیان،تهران، موسسه نگاه معاصر، 1380.
@kazemizamharir
🔹1- جمعی از اساتید محترم حوزه در نامه ای به ریاست شورای عالی انقلاب فرهنگی، خواهان گنجاندن «پاسخ های "علمی و فلسفی" » در منابع درسی دانشکده های فلسفه غرب شده اند، تا به زعم خود ، «تهاجم بخشی از متون فلسفه غرب» به «وحی» و «خدا» گرفته شود؛ و نظریه هایی در این مراکز « بدون هیچ پاسخی تدریس» نشود که «قطعا" باطل" است» و «استاد و دانشجو» را دچار سردرگمی می کند؛ وقتی این متن را می خواندم، در حیرت فرو رفتم که آیا نسبتی میان فلسفه، فیلسوف، فلسفه ورزی، و این نامه وجود دارد؟
🔹2- فلسفه یعنی آزادی؛و فلسفیدن از آزاد ترین و در عین حال آرامش بخش ترین فعالیت هایی است که بشر آن را ابداع کرده است. آرامش برآمده از فلسفیدن نه محصول رسیدن به جزم ها و یقین های سترگ، بلکه آگاهی از این نکته است که در برابر بیکرانگی حقیقت، هستی و آگاهی ما ذره ای بیش نیست؛ و تنها باید همچون نور در فضای لایتناهی غرق شد: بی هیچ ایستایی و قراری؛ آگاهی فلسفی همانقدر که سازنده است، واژگون ساز است و فیلسوف می داند که با توجه به بیکرانگی حقیقت و محدودیتهای وی ، هیچ پاسخ «قطعا" نهائی» به پرسش های بنیادین فلسفه وجود ندارد.بخاطر این احساس کرانمندی و اشراق بیکرانگیست که فیلسوفان همیشه گرفتار سه چیز هستند: حیرت، پرسش و گشودگی به امکان های مختلف؛ و از درون این سه ویژگیست که آزادی هم زایش می یابد و هم ممکن می شود.
🔹3- حال چه نسبتی میان این گشودگی به آزادی و امکان؛ و تحمیل گری و تعبدورزی درباب پرسش های اساسی هستی وجود دارد؟ وقتی به متن نامه مراجعه می کنیم، احساس می شود که نویسندگان بیش از آنکه به مسائل فلسفی، فیلسوفانه بنگرند، نگاهی متلکمانه و فقیهانه به آنها دارند.از آن روست که به سهولت از ضرورت الحاق "پاسخ های علمی و فلسفی " یا به تعبیردیگر "استفتائات علمی و فلسفی" به منابع درسی سخن می گویند. به گمانم، علت بزرگ شکست فلسفه خوانان حوزوی در پاسخ گویی به پرسش های جدید، ریشه در همین نگاه غیرفلسفی آنها به این موضوعات دارد.
🔹4- برخلاف علوم اجتماعی، سنت فلسفی بخشی از دانش سنتی و مقبول حوزویان است و حوزه از پشتوانه تاریخی و منابع کافی برای ورود و بسط این دانش برخوردار است.اما، ایشان به علت وابستگی مزمن به کاربست ابزارهای حکومتی برای ترویج ایده های خود از دیدن این ظرفیت و بکاربستن آن ناتوان هستند.
🔹5- اما نکته مهم تر اینست که با فرض تحقق این پیشنهاد آیا مشکل حل می شود؟ با اندکی تعمق در روندهای فکری، علمی و تکنولوژیکی، می توان به این نکته متفتن شد که رشد خداناباوری و تضعیف جایگاه ادیان سنتی، نه یک رخداد محلی، بلکه بخشی از یک روند بزرگ جهانی است؛ و پاسخ به آن با افزوده شدن چند جزوه و کتاب به منابع درسی حل و فصل نمی شود. مدعیان مقابله و عرضه نهج بدیل، بایستی بتوانند ایدههای خود را در نسبت با روندهای جهانی عرضه کنند. بنابراین، برای موفقیت در سطح محلی بایستی، وارد گفتگو و مفاهمه با متفکران و فیلسوفان جهانی شوند. رسیدن به این موفقیت نیازمند آنست که این عزیزان، «مشکل را اساسی تر ببینند».
🔹6- اما، در انتها شاید لازم است که متذکر شوم، این فرض که مساله صرفا" « عدم آگاهی » فیلسوفان دانشگاهی به «میراث فلسفه سنتی» است، خطاست؛ معضل، «عدم اتقان و کفایت» پاسخ هاست. از این روست که متفکری همانند مصطفی ملکیان که شناخت وی از فلسفه اسلامی و غربی مورد تایید همگانیست، در یکی از مقالات[2] خود درباره میزان حجیت عقائد الهیاتی می گوید که: « مهم ترین و کلانترین عقائد ما، در باب "ازکجا آمده ایم؟"، "به کجا خواهیم رفت؟"، "برای چه آمده ایم؟"،...، هیچیک حاصل یک استدلال خدشه ناپذیر و قاطع نیست».(راهی به رهایی،ص 125) و « جز ریاضیات، منطق، بخشهایی از علوم تجربی، بخشهای اندک از علوم تجربی انسانی، و بخشهایی اندک از علوم تاریخی با باروها و گزاره های آفاقی بالفعل سروکار نداریم».(همان، ص 126)
✔️ پانوشت:
1. خبر نگارش نامه در لینک زیر؛ منبع خبرگزاری حوزه:
https://bit.ly/3bm3Ugz
2. مقاله "مبانی نظری مدارا"، در کتاب: راهی به رهایی:جستارهایی در باب عقلانیت و معنویت، مصطفی ملکیان،تهران، موسسه نگاه معاصر، 1380.
@kazemizamharir
خبرگزاری حوزه
نامه جمعی از اساتید حوزه علمیه به شورای عالی انقلاب فرهنگی
حوزه/جمعی از اساتید حوزه علمیه قم در نامه ای به شورای عالی انقلاب فرهنگی در خصوص انتقال برخی شبهات از طریق متون فلسفه غرب به جامعه، ابراز نگرانی کردند.
Mahdi Kazemi | مهدی کاظمی زمهریر pinned «✔️ سیل و بحران #حکمرانی_سنتی 🔹1- دیدن صحنه های دلخراش #سیل_گلستان و #شیراز جز تقویت نگاه بدبینانه به #حکمرانی ریشه گرفته از " #سنت " پیامد دیگری ندارد.پاسخ چنین #حکمرانی به بحران، قربانی کردن کارگزاران خود برای فرونشاندن خشم مردم است؛اما، اگر در گلستان…»
✔️ کرونای ایدئولوژی : تلفیق ناسیونالیسم و مذهب
🔹1- دهشت از کرونا چنان ما و جهان را دربرگرفته، که گوئی هیولایی نادر پدیدار شده است؛ ملت ها، دولت ها و سازمانهای جهانی در تکاپو برای مهار آن هستند.اما، وقتی به آمار مرگ و میر کرونا نظر می کنیم، این حقیقت عیان می گردد که اشکال دیگری از کژکاری در سیستم های فکری، سیاسی و اجتماعی، مخاطراتی بیش از کرونا دارد.
🔹2- در میانمار، کرونای ایدئولوژی در یک ماه باعث مرگ 6700 نفر مسلمان گردید.[1] اندکی به سمت خاورمیانه نزدیک تر شویم، در هند ، همین هفته، مواجه هندوها و مسلمانان، 46 نفر را به کام مرگ کشید.[2] در افغانستان در همسایگی ما فقط در سال 2018، 3804 نفر توسط گروههای تروریستی مانند طالبان و داعش کشته شده اند.[3] در سوریه طبق گزارش سازمان ملل تلفات جنگ داخلی به بیش از 400 هزار نفر رسیده است.[4] این آمار به غیر از 6 میلیون پناهنده سوری است که در اثر جنگ به کشورهای همجوار فرار کرده اند.[5] در یمن از سال 2015، بیش از 100 هزار نفر در اثر جنگ کشته شده اند.[6]
🔹3- آمارهای بالا بخشی از مرگ و میر انسانهای بی گناهیست که گرفتار "کرونای ایدئولوژی" شده اند.ماهیت سازنده این پدیده ترکیبی از "ناسیونالیسم گذشته گرا" و "فرقه گرایی مذهبی" است.در خاورمیانه ناسیونالیسم "نوعثمانی گری"، "عرب گرایی" و "ایران گرایی" ، در پیوند با فرقه گرایی مذهبی-سیاسی، زمینه ستیزه جویی در منطقه را فراهم ساخته اند. در پس این پدیدار ایدئولوژیک، شاهد نوعی اراده معطوف به قدرت هستیم که توسط نخبگان حاکم بر این کشورها حمایت می گردد؛ هدف حراست از نظام های اقتدارگرا در برابر تغییرات مسالمت آمیز سیاسی و اجتماعیست که با بهار عربی آغاز شد. در واقع، برخلاف ویروس کرونا که هم در سطح دولت ها و هم در سطح ملت ها شاهد رویکردی مشترک برای مباره با آن هستیم، در کرونای ایدئولوژی، هم دولت ها و هم جریان های اجتماعی از آن برای کسب یا بسط قدرت سیاسی استفاده می کنند. در این میان، بهره گیری دولت های فرامنطقه ای از این پدیده برای توسعه نفوذ فراملی، به تشدید این مجادلات کمک کرده اند.
🔹4- تبعات رشد این رویکرد ایدئولوژیک، توسعه منازعات در خاورمیانه و شکل گیری مداخلات فراملی دولت هاست. در این میان، نه نخبگان و نه مردم عادی چندان دلنگران هزینه های آن نیستند.دیدن جوانانی که در پس اندیشه های خام ناسیونالیستی از توسعه نفوذ کشورشان در فراسوی مرزها شادانند، تا جنگ سالارانی که رهبری این توسعه طلبی را برعهده دارند، دیگر چندان شگفت انگیز نیست.رهبران و مردم این کشورها، مداخلات خود در سایر کشورها را با تعابیر دینی و ایدئولوژیک توجیه می کنند، اما، رفتارهای مشابه توسط سایر دولت ها یا فرقه های مذهبی را نقد کرده، خواهان رعایت حقوق شهروندی می گردند.
🔹5- گذار از این وضعیت جزء با تغییر در افکار و تحول در زیست عملی ما موثر نیست.همانگونه که ، برای زدودن کرونا هر روز باید دست ها را شست، به گمانم، ما نیازمند بازاندیشی اساسی در افکار و الگوهای حکمرانی در این منطقه هستیم: بدون هیچ استثنائی. قرنطینه کردن افکار ستیزه جو و پذیرش مسئوولیت مشترک شرط دیگر موفقیت در کنترل این روند کشتار انسانی است. همانگونه که خطر کرونا برای ما امری ملموس و عینیست، می بایست جنگ و تاثیرات مخرب آن را نیز همانند کرونا دید.اگرچه جنگ در بعضی لحظات از ما دور است و ما می توانیم، فارغ از خطرات آن از منافع و پیروزی هایش سود بریم، اما باید دانست که تاثیرات مخرب بلندمدت جنگ دامن همه ملت های منطقه را خواهد گرفت: چه پیروز باشیم، چه شکست خورده.
🔹6- منابع
1. https://www.bbc.com/persian/world-42337262
2. https://www.bbc.com/persian/world-51706040
3. https://www.bbc.com/persian/afghanistan-47347873
4. https://bit.ly/3aEncg4
5. https://bit.ly/2wHp4pK
6. https://bit.ly/2IusOgP
@kazemizamharir
🔹1- دهشت از کرونا چنان ما و جهان را دربرگرفته، که گوئی هیولایی نادر پدیدار شده است؛ ملت ها، دولت ها و سازمانهای جهانی در تکاپو برای مهار آن هستند.اما، وقتی به آمار مرگ و میر کرونا نظر می کنیم، این حقیقت عیان می گردد که اشکال دیگری از کژکاری در سیستم های فکری، سیاسی و اجتماعی، مخاطراتی بیش از کرونا دارد.
🔹2- در میانمار، کرونای ایدئولوژی در یک ماه باعث مرگ 6700 نفر مسلمان گردید.[1] اندکی به سمت خاورمیانه نزدیک تر شویم، در هند ، همین هفته، مواجه هندوها و مسلمانان، 46 نفر را به کام مرگ کشید.[2] در افغانستان در همسایگی ما فقط در سال 2018، 3804 نفر توسط گروههای تروریستی مانند طالبان و داعش کشته شده اند.[3] در سوریه طبق گزارش سازمان ملل تلفات جنگ داخلی به بیش از 400 هزار نفر رسیده است.[4] این آمار به غیر از 6 میلیون پناهنده سوری است که در اثر جنگ به کشورهای همجوار فرار کرده اند.[5] در یمن از سال 2015، بیش از 100 هزار نفر در اثر جنگ کشته شده اند.[6]
🔹3- آمارهای بالا بخشی از مرگ و میر انسانهای بی گناهیست که گرفتار "کرونای ایدئولوژی" شده اند.ماهیت سازنده این پدیده ترکیبی از "ناسیونالیسم گذشته گرا" و "فرقه گرایی مذهبی" است.در خاورمیانه ناسیونالیسم "نوعثمانی گری"، "عرب گرایی" و "ایران گرایی" ، در پیوند با فرقه گرایی مذهبی-سیاسی، زمینه ستیزه جویی در منطقه را فراهم ساخته اند. در پس این پدیدار ایدئولوژیک، شاهد نوعی اراده معطوف به قدرت هستیم که توسط نخبگان حاکم بر این کشورها حمایت می گردد؛ هدف حراست از نظام های اقتدارگرا در برابر تغییرات مسالمت آمیز سیاسی و اجتماعیست که با بهار عربی آغاز شد. در واقع، برخلاف ویروس کرونا که هم در سطح دولت ها و هم در سطح ملت ها شاهد رویکردی مشترک برای مباره با آن هستیم، در کرونای ایدئولوژی، هم دولت ها و هم جریان های اجتماعی از آن برای کسب یا بسط قدرت سیاسی استفاده می کنند. در این میان، بهره گیری دولت های فرامنطقه ای از این پدیده برای توسعه نفوذ فراملی، به تشدید این مجادلات کمک کرده اند.
🔹4- تبعات رشد این رویکرد ایدئولوژیک، توسعه منازعات در خاورمیانه و شکل گیری مداخلات فراملی دولت هاست. در این میان، نه نخبگان و نه مردم عادی چندان دلنگران هزینه های آن نیستند.دیدن جوانانی که در پس اندیشه های خام ناسیونالیستی از توسعه نفوذ کشورشان در فراسوی مرزها شادانند، تا جنگ سالارانی که رهبری این توسعه طلبی را برعهده دارند، دیگر چندان شگفت انگیز نیست.رهبران و مردم این کشورها، مداخلات خود در سایر کشورها را با تعابیر دینی و ایدئولوژیک توجیه می کنند، اما، رفتارهای مشابه توسط سایر دولت ها یا فرقه های مذهبی را نقد کرده، خواهان رعایت حقوق شهروندی می گردند.
🔹5- گذار از این وضعیت جزء با تغییر در افکار و تحول در زیست عملی ما موثر نیست.همانگونه که ، برای زدودن کرونا هر روز باید دست ها را شست، به گمانم، ما نیازمند بازاندیشی اساسی در افکار و الگوهای حکمرانی در این منطقه هستیم: بدون هیچ استثنائی. قرنطینه کردن افکار ستیزه جو و پذیرش مسئوولیت مشترک شرط دیگر موفقیت در کنترل این روند کشتار انسانی است. همانگونه که خطر کرونا برای ما امری ملموس و عینیست، می بایست جنگ و تاثیرات مخرب آن را نیز همانند کرونا دید.اگرچه جنگ در بعضی لحظات از ما دور است و ما می توانیم، فارغ از خطرات آن از منافع و پیروزی هایش سود بریم، اما باید دانست که تاثیرات مخرب بلندمدت جنگ دامن همه ملت های منطقه را خواهد گرفت: چه پیروز باشیم، چه شکست خورده.
🔹6- منابع
1. https://www.bbc.com/persian/world-42337262
2. https://www.bbc.com/persian/world-51706040
3. https://www.bbc.com/persian/afghanistan-47347873
4. https://bit.ly/3aEncg4
5. https://bit.ly/2wHp4pK
6. https://bit.ly/2IusOgP
@kazemizamharir
BBC News فارسی
پزشکان بدون مرز: بیش از ۶۷۰۰ روهینگیایی در میانمار کشته شدهاند هزاران روهینگیایی 'در یک ماه' کشته شدهاند
سازمان پزشکان بدون مرز میگوید بیش از ۶۷۰۰ نفر از مسلمانان روهینگیا یک ماه پس از آغاز خشونتها در ماه اوت امسال در میانمار کشته شدهاند. میانمار تعداد کشتهشدگان را ۴۰۰ نفر میداند.
Mahdi Kazemi | مهدی کاظمی زمهریر pinned «✔️ کرونای ایدئولوژی : تلفیق ناسیونالیسم و مذهب 🔹1- دهشت از کرونا چنان ما و جهان را دربرگرفته، که گوئی هیولایی نادر پدیدار شده است؛ ملت ها، دولت ها و سازمانهای جهانی در تکاپو برای مهار آن هستند.اما، وقتی به آمار مرگ و میر کرونا نظر می کنیم، این حقیقت عیان…»
✔️ مردم را سرزنش نکنیم.
🔹1- دیروز به اجبار برای خرید به فروشگاه رفتم؛ دیدن مردمی که برای خرید میوه ارزان قیمت دولتی در صفوفی نسبتا" فشرده ایستاده اند، مرا به حیرت افکند.ذهن قضاوتگرم سریع به کار افتاد: مردم چگونه برای کسب اندکی سود، ایستادن در این صف ها و خطر بیماری را به جان خریده اند؟ لحظاتی بعد خود در میوه فروشی بودم؛اندکی چرخیدن در میوه فروشی به من این پیام را داد که قیمت ها در این هفته افزایش یافته است و سریع به ذهنم خطور کرد که در فرصت مناسب من نیز "سیب" و "پرتغال" تعطیلات عید را از این غرفه ها تهیه کنم؛در این لحظه، به قضاوت سریع خود در دقائق قبل می اندیشیدم.
🔹2- واقعیت اینست که قضاوت کردن و حکم صادر کردن در مورد رفتار مردم راحت ترین کار است؛ اما با نگاهی دقیق به زیست توده های مردم ، می توان به دلائلی رسید که آنها برخلاف انتظار ما رفتار می کنند.آنها چنان گرفتار در پیچیدگی و معضلات زیست روزمره خود هستند که کمتر با افقی بلندمدت تر، همگانی تر و بلندنظرانه تر به مسائل بنگرند.
🔹3- یکی از آوردههای مصطفی ملکیان به فضای فکری ما، برجسته کردن ابعاد روانشناختی کردار افراد است.از نظر وی ، هر انسانی از صورت خاصی از روان برخوردار است، و متناسب با این سنخ روانی، پدیدارهای دینی را می فهمد و تجربه می کند.به این ایده می توان این نکته را نیز افزود که افراد علاوه بر تنوع در سنخ "روانی" از جایگاه های متمایز "اقتصادی-اجتماعی" برخوردار هستند که کنش آنها را متاثر می کند؛ برخلاف روایت مونیستی و روان بنیاد، این ایده بدان معناست که آگاهی ها ما از منطق موقعیت محصول موازنه میان ادراکات ذهنی و واقعیت های عینیست که ما در درون آن قرار گرفته ایم. از این رو، با توجه به با تنوعات برآمده از مولفه های ذهنی و عینی سازنده کردار انسان ها، انتظار از واکنش همگون آنها در موقعیت های مختلف چندان معقول نیست.تنها زمانی می توان چنین انتظاری را معقول دانست که مولفه های سازنده تفاوت، تلطیف یا ثانویه گردند.امری که در کوتاه مدت عملی کردن آن ممکن نیست.
🔹4- پرسشی که در این وضعیت پیش می آید اینست که پس چه باید کرد؟ چگونه می توان این تنوعات و کردارهای ناهمگون را همراستا نمود؟ در دو سطح می توان به این پرسش پاسخ داد؛ در سطح فردی، ما نیازمند متوقف کردن قضاوت در مورد رفتارهای مردم و سعی در فهم علل رفتار آنها از منظر روانشناختی؛ و اقتصادی-اجتماعی هستیم. پاسخ های کلیشه ای تنها ما را از فهمیدن پیچیدگی ها و دشواریهایی که افراد در آن گرفتار هستند، و مانع همسویی آنها با جریان های اصلی اجتماعی می گردد، می شود.در سطح نهادی نیز بایست به سرشت دولت و جایگاه نهادهای عمومی بازگشت.همگون سازی رفتارهای جمعی یکی از وظایف کلیدی حکومت هاست.اما، آنها برای رسیدن به این هدف نیازمند دو چیز هستند: فهم تنوعات اجتماعی و در نظرگرفتن نیازهای طبقات مختلف در سیاست گذاری و برنامه های خود؛ دوم، داشتن مشروعیت کافی برای کاربست زور برای همگرا کردن بخش هایی از جامعه که در چنین بحرانهایی حاضر به پذیرش قواعد عمومی نیستند.
🔹5- وقتی به عملکرد سازمانهای حکومتی می نگریم، این دو مولفه در رفتارهای حکومت در ایران در مواجه با "بحران کرونا" وجود ندارد؛ نه در مدیریت بحران به نیازهای طبقات مختلف توجه شده و نه منابع لازم را برای رفع دغدغه های آنها از بودجه های عمومی – به عوض همسویی با سیاست های حکومت - اختصاص یافته است. ثانیا"، به علت تضعیف مستمر مشروعیت سیاسی حکومت در سال گذشته که اوج آن در کاهش مشارکت انتخابات مجلس نمایان گردید، امکان کاربست ابزارهای "نرم" و "سخت" برای کنترل رفتارهای اقلیت های هنجار ستیز وجود ندارد.
@kazemizamharir
🔹1- دیروز به اجبار برای خرید به فروشگاه رفتم؛ دیدن مردمی که برای خرید میوه ارزان قیمت دولتی در صفوفی نسبتا" فشرده ایستاده اند، مرا به حیرت افکند.ذهن قضاوتگرم سریع به کار افتاد: مردم چگونه برای کسب اندکی سود، ایستادن در این صف ها و خطر بیماری را به جان خریده اند؟ لحظاتی بعد خود در میوه فروشی بودم؛اندکی چرخیدن در میوه فروشی به من این پیام را داد که قیمت ها در این هفته افزایش یافته است و سریع به ذهنم خطور کرد که در فرصت مناسب من نیز "سیب" و "پرتغال" تعطیلات عید را از این غرفه ها تهیه کنم؛در این لحظه، به قضاوت سریع خود در دقائق قبل می اندیشیدم.
🔹2- واقعیت اینست که قضاوت کردن و حکم صادر کردن در مورد رفتار مردم راحت ترین کار است؛ اما با نگاهی دقیق به زیست توده های مردم ، می توان به دلائلی رسید که آنها برخلاف انتظار ما رفتار می کنند.آنها چنان گرفتار در پیچیدگی و معضلات زیست روزمره خود هستند که کمتر با افقی بلندمدت تر، همگانی تر و بلندنظرانه تر به مسائل بنگرند.
🔹3- یکی از آوردههای مصطفی ملکیان به فضای فکری ما، برجسته کردن ابعاد روانشناختی کردار افراد است.از نظر وی ، هر انسانی از صورت خاصی از روان برخوردار است، و متناسب با این سنخ روانی، پدیدارهای دینی را می فهمد و تجربه می کند.به این ایده می توان این نکته را نیز افزود که افراد علاوه بر تنوع در سنخ "روانی" از جایگاه های متمایز "اقتصادی-اجتماعی" برخوردار هستند که کنش آنها را متاثر می کند؛ برخلاف روایت مونیستی و روان بنیاد، این ایده بدان معناست که آگاهی ها ما از منطق موقعیت محصول موازنه میان ادراکات ذهنی و واقعیت های عینیست که ما در درون آن قرار گرفته ایم. از این رو، با توجه به با تنوعات برآمده از مولفه های ذهنی و عینی سازنده کردار انسان ها، انتظار از واکنش همگون آنها در موقعیت های مختلف چندان معقول نیست.تنها زمانی می توان چنین انتظاری را معقول دانست که مولفه های سازنده تفاوت، تلطیف یا ثانویه گردند.امری که در کوتاه مدت عملی کردن آن ممکن نیست.
🔹4- پرسشی که در این وضعیت پیش می آید اینست که پس چه باید کرد؟ چگونه می توان این تنوعات و کردارهای ناهمگون را همراستا نمود؟ در دو سطح می توان به این پرسش پاسخ داد؛ در سطح فردی، ما نیازمند متوقف کردن قضاوت در مورد رفتارهای مردم و سعی در فهم علل رفتار آنها از منظر روانشناختی؛ و اقتصادی-اجتماعی هستیم. پاسخ های کلیشه ای تنها ما را از فهمیدن پیچیدگی ها و دشواریهایی که افراد در آن گرفتار هستند، و مانع همسویی آنها با جریان های اصلی اجتماعی می گردد، می شود.در سطح نهادی نیز بایست به سرشت دولت و جایگاه نهادهای عمومی بازگشت.همگون سازی رفتارهای جمعی یکی از وظایف کلیدی حکومت هاست.اما، آنها برای رسیدن به این هدف نیازمند دو چیز هستند: فهم تنوعات اجتماعی و در نظرگرفتن نیازهای طبقات مختلف در سیاست گذاری و برنامه های خود؛ دوم، داشتن مشروعیت کافی برای کاربست زور برای همگرا کردن بخش هایی از جامعه که در چنین بحرانهایی حاضر به پذیرش قواعد عمومی نیستند.
🔹5- وقتی به عملکرد سازمانهای حکومتی می نگریم، این دو مولفه در رفتارهای حکومت در ایران در مواجه با "بحران کرونا" وجود ندارد؛ نه در مدیریت بحران به نیازهای طبقات مختلف توجه شده و نه منابع لازم را برای رفع دغدغه های آنها از بودجه های عمومی – به عوض همسویی با سیاست های حکومت - اختصاص یافته است. ثانیا"، به علت تضعیف مستمر مشروعیت سیاسی حکومت در سال گذشته که اوج آن در کاهش مشارکت انتخابات مجلس نمایان گردید، امکان کاربست ابزارهای "نرم" و "سخت" برای کنترل رفتارهای اقلیت های هنجار ستیز وجود ندارد.
@kazemizamharir
Mahdi Kazemi | مهدی کاظمی زمهریر pinned «✔️ مردم را سرزنش نکنیم. 🔹1- دیروز به اجبار برای خرید به فروشگاه رفتم؛ دیدن مردمی که برای خرید میوه ارزان قیمت دولتی در صفوفی نسبتا" فشرده ایستاده اند، مرا به حیرت افکند.ذهن قضاوتگرم سریع به کار افتاد: مردم چگونه برای کسب اندکی سود، ایستادن در این صف ها…»
✔️ بعثت و سرشت رسالت نبوی
🔹1- امروز، روز بعثت پیامبرگرامی اسلام (ص) است؛ همیشه نوشتن مناسبتی، بی هیج ایده ای که برآمده از احساس و باورهای نویسنده نباشد، برای من سخت بوده است. بنابراین، قصدی برای نوشتن متنی تکراری از باب انجام وظیفه یا یادآوری این روز را نداشتم، اما در حین خواندن قرآن، به نکته ای رسیدم که ارزش های متن قرآن را برای کسانی که بخواهند، از سر تفهم به حادثه بعثت نگاه نمایند، آشکار می سازد. قصدم از نوشتن این چند خط بیان این ایده قابل استفاده برای دوره معاصر است.
🔹2- در مواجه میان فرعون و حضرت موسی(ع)، در سوره غافر، شاهد مدعای عجیب و جالبی از طرف فرعون هستیم. او خطاب به عقلای قوم خود که خواهان مدارا با موسی هستند، می گوید: « جز آنچه می بینم، به شما نمی نمایم، و شما را جز به راه راست راهبر نیستم».(غافر، 29) زمانی که این آیه را در پیوند با آیه پیشین می خوانیم، می توان به نکات جالبی درباره ماهیت رسالت و سرشت درست حکمرانی از منظر قرآنی دست یافت.
🔹3- اولین نکته، با اندیشیدن به کلام فرعون آشکار می شود. فرعون که در قرآن حکمرانیش به مثابه رویکردی غیرالهی وغیرانسانی بازنمایی می شود، سخت گیری خود علیه موسی را نه عملی از سر هوا و هوس بلکه برمبنای مصلحت و حرکت در مسیر راه راست یا همان "سبیل الرشاد" توجیه می کند. این بدان معناست، که حتی در حکومت های فرعونی که انسان ها به بندگی کشیده شده اند، حاکمان مدعی هدایت و رشد انسان ها ؛ و رعایت مصلحت آنها هستند.
🔹3- نکته دوم، متکی بودن حکمرانی فرعون بر باورها و پنداشته های شخصی خود است. این ایده با رجوع به آیه قبلی آن مشخص می شود، زمانی که قرآن از زبان یکی از مصلحان قوم می گوید که موسی صرفا" شما را به راه راست دعوت می کند، «اگر دروغگو باشد دروغش به زيان اوست، و اگر راستگو باشد برخى از آنچه به شما وعده مىدهد به شما خواهد رسيد، چرا كه خدا كسى را كه افراط كار دروغزن باشد هدايت نمىكند.»(غافر،آیه 28) اما، فرعون در آیه بعدی بر رای خود پا می فشارد، و تصمیم خود را بر مبنای پنداشته هایش سبیل الرشاد می نامد.
🔹4- وقتی این دو آیه 28 و29 غافر، را با آیات 21 و 22 سوره غاشیه پیوند می دهیم، آنوقت به درک بهتری از رسالت نبوی و سرشت دعوت دینی دست می یابیم.در این آیات خداوند خطاب به پیامبرش می گوید: « پس تذکر ده که تو تنها تذکر دهنده ای (21) بر آنان تسلطی نداری(22) ». این آیات در پیوند با آیات سوره غافر به ما این نکته را رهنمون می کند که ارشاد و هدایتگری مردم رابطه اندکی با سلطه، تحمیل و افراط کاری دارد.
🔹5- در جمع بندی می توان گفت: اولا"، صرف ادعای دسترسی به حقیقت، مشروعیتی به راهنمایان برای اجبار کردن دیگران برای پیروی از راهشان را نمی دهد، زیرا که فرعون – که الگوی حکمرانی اش سمبل ستمگری و انانیت است- نیز مدعی چنین هدفی بود.ثانیا"، تنها روش درست هدایت گری، تذکر دادن است.زیرا، هدف از رسالت نبوی دعوت به توحید و آماده سازی مردم به لقای الهی است.اگر آنها این پیام را بپذیرند، خود سود خواهند برد و اگر انکار کنند، زیانش بیش از هر چیز گریبان غافلان و منکران را خواهد گرفت. ثالثا"، در "حکومت خداپسندانه" ، حکمرانی نسبتی با خودرایی؛ افراط کاری و دروغ ندارد.
✔️در ترجمه آیات از ترجمه قرآن محمد مهدی فولادوند، ناشر دارالقرآن کریم(چاپ 1391)، بهره برده ام.
@kazemizamharir
🔹1- امروز، روز بعثت پیامبرگرامی اسلام (ص) است؛ همیشه نوشتن مناسبتی، بی هیج ایده ای که برآمده از احساس و باورهای نویسنده نباشد، برای من سخت بوده است. بنابراین، قصدی برای نوشتن متنی تکراری از باب انجام وظیفه یا یادآوری این روز را نداشتم، اما در حین خواندن قرآن، به نکته ای رسیدم که ارزش های متن قرآن را برای کسانی که بخواهند، از سر تفهم به حادثه بعثت نگاه نمایند، آشکار می سازد. قصدم از نوشتن این چند خط بیان این ایده قابل استفاده برای دوره معاصر است.
🔹2- در مواجه میان فرعون و حضرت موسی(ع)، در سوره غافر، شاهد مدعای عجیب و جالبی از طرف فرعون هستیم. او خطاب به عقلای قوم خود که خواهان مدارا با موسی هستند، می گوید: « جز آنچه می بینم، به شما نمی نمایم، و شما را جز به راه راست راهبر نیستم».(غافر، 29) زمانی که این آیه را در پیوند با آیه پیشین می خوانیم، می توان به نکات جالبی درباره ماهیت رسالت و سرشت درست حکمرانی از منظر قرآنی دست یافت.
🔹3- اولین نکته، با اندیشیدن به کلام فرعون آشکار می شود. فرعون که در قرآن حکمرانیش به مثابه رویکردی غیرالهی وغیرانسانی بازنمایی می شود، سخت گیری خود علیه موسی را نه عملی از سر هوا و هوس بلکه برمبنای مصلحت و حرکت در مسیر راه راست یا همان "سبیل الرشاد" توجیه می کند. این بدان معناست، که حتی در حکومت های فرعونی که انسان ها به بندگی کشیده شده اند، حاکمان مدعی هدایت و رشد انسان ها ؛ و رعایت مصلحت آنها هستند.
🔹3- نکته دوم، متکی بودن حکمرانی فرعون بر باورها و پنداشته های شخصی خود است. این ایده با رجوع به آیه قبلی آن مشخص می شود، زمانی که قرآن از زبان یکی از مصلحان قوم می گوید که موسی صرفا" شما را به راه راست دعوت می کند، «اگر دروغگو باشد دروغش به زيان اوست، و اگر راستگو باشد برخى از آنچه به شما وعده مىدهد به شما خواهد رسيد، چرا كه خدا كسى را كه افراط كار دروغزن باشد هدايت نمىكند.»(غافر،آیه 28) اما، فرعون در آیه بعدی بر رای خود پا می فشارد، و تصمیم خود را بر مبنای پنداشته هایش سبیل الرشاد می نامد.
🔹4- وقتی این دو آیه 28 و29 غافر، را با آیات 21 و 22 سوره غاشیه پیوند می دهیم، آنوقت به درک بهتری از رسالت نبوی و سرشت دعوت دینی دست می یابیم.در این آیات خداوند خطاب به پیامبرش می گوید: « پس تذکر ده که تو تنها تذکر دهنده ای (21) بر آنان تسلطی نداری(22) ». این آیات در پیوند با آیات سوره غافر به ما این نکته را رهنمون می کند که ارشاد و هدایتگری مردم رابطه اندکی با سلطه، تحمیل و افراط کاری دارد.
🔹5- در جمع بندی می توان گفت: اولا"، صرف ادعای دسترسی به حقیقت، مشروعیتی به راهنمایان برای اجبار کردن دیگران برای پیروی از راهشان را نمی دهد، زیرا که فرعون – که الگوی حکمرانی اش سمبل ستمگری و انانیت است- نیز مدعی چنین هدفی بود.ثانیا"، تنها روش درست هدایت گری، تذکر دادن است.زیرا، هدف از رسالت نبوی دعوت به توحید و آماده سازی مردم به لقای الهی است.اگر آنها این پیام را بپذیرند، خود سود خواهند برد و اگر انکار کنند، زیانش بیش از هر چیز گریبان غافلان و منکران را خواهد گرفت. ثالثا"، در "حکومت خداپسندانه" ، حکمرانی نسبتی با خودرایی؛ افراط کاری و دروغ ندارد.
✔️در ترجمه آیات از ترجمه قرآن محمد مهدی فولادوند، ناشر دارالقرآن کریم(چاپ 1391)، بهره برده ام.
@kazemizamharir
مهدی کاظمی زمهریر.پادکست کتاب فلسفه سیاست معاصر (دلاکامپانی).بخش…
🔻پادکست " کتاب فلسفه سیاست در جهان معاصر" : بخش اول
در این بخش، پادکست به معرفی کتاب "فلسفه سیاست در جهان معاصر (کریستیان دلاکامپانی) " و چرایی ضرورت تعمق فلسفی در مورد "نظم سیاسی" و "دموکراسی" در دوران پساجنگ سرد می پردازد.
#در_خانه_میمانیم و پادکست گوش میکنیم.
@kazemizamharir
در این بخش، پادکست به معرفی کتاب "فلسفه سیاست در جهان معاصر (کریستیان دلاکامپانی) " و چرایی ضرورت تعمق فلسفی در مورد "نظم سیاسی" و "دموکراسی" در دوران پساجنگ سرد می پردازد.
#در_خانه_میمانیم و پادکست گوش میکنیم.
@kazemizamharir
Forwarded from اتچ بات
🔻پادکست “کتاب فلسفه سیاست در جهان معاصر": بخش دوم
در بخش دوم، پادکست به معرفی 8 مبحث کلیدی می پردازد که نویسنده کتاب "فلسفه سیاست در جهان معاصر (کریستیان دلاکامپانی) " آن را برای دوران معاصر حیاتی می دانند.
این هشت مبحث در ذیل 3 مفهوم "آزادی"، "عدالت" و "نظم بین الملل جدید" طرح شده اند.
♾ادامه دارد.#در_خانه_میمانیم و پادکست گوش میکنیم.
#فلسفه_سیاست_در_جهان_معاصر
#کریستیان_دلاکامپانی
#مهدی_کاظمی_زمهریر
@kazemizamharir
در بخش دوم، پادکست به معرفی 8 مبحث کلیدی می پردازد که نویسنده کتاب "فلسفه سیاست در جهان معاصر (کریستیان دلاکامپانی) " آن را برای دوران معاصر حیاتی می دانند.
این هشت مبحث در ذیل 3 مفهوم "آزادی"، "عدالت" و "نظم بین الملل جدید" طرح شده اند.
♾ادامه دارد.#در_خانه_میمانیم و پادکست گوش میکنیم.
#فلسفه_سیاست_در_جهان_معاصر
#کریستیان_دلاکامپانی
#مهدی_کاظمی_زمهریر
@kazemizamharir
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
✔️ گونه شناسی فکری-سیاسی تفکر حوزوی
🔹1- یکی از پرسش های دائمی دانشجویان از اساتید اندیشه سیاسی، میزان اهمیت و کاربرد پذیری بررسی های فلسفی و فکری جریان های سیاسی است؛ علاقه به عمل سیاسی و مشارکت در هیاهوها و هیجانات سیاسی، اهمیت این پژوهش های را دو چندان کاهش داده است.اما، همانطور که فیلسوفان تاریخ به درستی بدان اشاره کرده اند، تاریخ چیزی جز افعال آدمیان نیست، و افعال آدمیان نیز تحت هدایت اندیشه و ذهنیت کنش گران شکل می گیرد. بنابراین، پیوند مهمی میان عمل سیاسی و ادراکات کنش گران از پدیده های سیاسی دارد، و برای تحلیل و فهم چرایی شیوه کنش آنها ناچار از ادراک اندیشه های سازنده ذهنیت ایشان هستیم.
🔹2- روحانیت یکی از طبقات اجتماعی است که در دهه های اخیر در حوزه عمومی و سیاست، فعال بوده و تاثیرات مهمی هم بر دستگاه های رسمی سیاسی و هم حوزه عمومی داشته است.بنابراین، شناخت ادراکات ایشان از امرسیاسی، تاثیر مهمی در فهم شیوه کنشگری روحانیون در حوزه عمومی دارد.یکی از آثاری که در این زمینه منتشر شده،کتاب «گونه شناسی فکری سیاسی حوزه های علمیه قم (عبدالوهاب فراتی/پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی» است؛ این اثر با وجود بعضی محدودیت ها، تا حد زیادی توانسته تنوعات فکری موجود در حوزه های علمیه را از حیث فکری به امرسیاسی بازنمایی کند.
🔹3- نویسنده کتاب، جریان های فکری حوزوی را به دو دسته کلی "جریان های بی توجه به امر سیاسی " و طرفداران "نظریه پردازی درباره امرسیاسی " تقسیم کرده است. حوزویان علاقمند به نظریه پردازی سیاسی خود به دو گروه "نظریه پردازان سنتی" و "نظریه پردازان غیرسنتی" تقسیم شده اند.نظریه پردازان سنتی به بازتولید "الگوی سلطانی" درباره امرسیاسی مساعدت کرده اند. از نظر مولف کتاب، شخصیت هایی مانند آیت الله مومن، آیت الله مصباح یزدی و فرهنگستان علوم اسلامی قم در این دسته قرار می گیرند. در مقابل، نظریه پردازان غیرسنتی، درصدد پیوند میان ایده حکومت با "نظم مردمی" هستند. دراین دسته شخصیت هایی مانند آیت الله نائینی؛ امام خمینی و شاگردان ایشان، تا طرفداران اسلام مدنی قرار دارند.
🔹4- با نگاهی به محتوای کتاب و تطبیق آن با تجربه تاریخی چنددهه اخیر چند نکته قابل فهم است.1) در سال های پس از انقلاب شاهد افزایش تنوع در رویکردهای فکری حوزویان به امرسیاسی هستیم. 2) با تطبیق ادراکات موجود در میان بعضی جریان های حوزوی و عملکردهای نهادهای حکومتی، می توان به دلایل نظری بحران ها و ناکارآمدی های موجود در نهادهای حکمرانی پی برد. 3) در دهه های اخیر شاهد حضور بیشتر نظریه پردازان الگوی سلطانی و شاگردان ایشان در حوزه عمومی و سطح نهادهای حکومتی هستیم، که عامل مهمی در ایجاد شکاف فزآینده میان ساختار حقوقی مبتنی بر اصل جمهوریت و نظم مردمی، و رویه های عملی حکومتی گردیده است.
#حوزه_علمیه
#گونه_شناسی_فکری_سیاسی_حوزه_علمیه_قم
#معرفی_کتاب
@kazemizamharir
🔹1- یکی از پرسش های دائمی دانشجویان از اساتید اندیشه سیاسی، میزان اهمیت و کاربرد پذیری بررسی های فلسفی و فکری جریان های سیاسی است؛ علاقه به عمل سیاسی و مشارکت در هیاهوها و هیجانات سیاسی، اهمیت این پژوهش های را دو چندان کاهش داده است.اما، همانطور که فیلسوفان تاریخ به درستی بدان اشاره کرده اند، تاریخ چیزی جز افعال آدمیان نیست، و افعال آدمیان نیز تحت هدایت اندیشه و ذهنیت کنش گران شکل می گیرد. بنابراین، پیوند مهمی میان عمل سیاسی و ادراکات کنش گران از پدیده های سیاسی دارد، و برای تحلیل و فهم چرایی شیوه کنش آنها ناچار از ادراک اندیشه های سازنده ذهنیت ایشان هستیم.
🔹2- روحانیت یکی از طبقات اجتماعی است که در دهه های اخیر در حوزه عمومی و سیاست، فعال بوده و تاثیرات مهمی هم بر دستگاه های رسمی سیاسی و هم حوزه عمومی داشته است.بنابراین، شناخت ادراکات ایشان از امرسیاسی، تاثیر مهمی در فهم شیوه کنشگری روحانیون در حوزه عمومی دارد.یکی از آثاری که در این زمینه منتشر شده،کتاب «گونه شناسی فکری سیاسی حوزه های علمیه قم (عبدالوهاب فراتی/پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی» است؛ این اثر با وجود بعضی محدودیت ها، تا حد زیادی توانسته تنوعات فکری موجود در حوزه های علمیه را از حیث فکری به امرسیاسی بازنمایی کند.
🔹3- نویسنده کتاب، جریان های فکری حوزوی را به دو دسته کلی "جریان های بی توجه به امر سیاسی " و طرفداران "نظریه پردازی درباره امرسیاسی " تقسیم کرده است. حوزویان علاقمند به نظریه پردازی سیاسی خود به دو گروه "نظریه پردازان سنتی" و "نظریه پردازان غیرسنتی" تقسیم شده اند.نظریه پردازان سنتی به بازتولید "الگوی سلطانی" درباره امرسیاسی مساعدت کرده اند. از نظر مولف کتاب، شخصیت هایی مانند آیت الله مومن، آیت الله مصباح یزدی و فرهنگستان علوم اسلامی قم در این دسته قرار می گیرند. در مقابل، نظریه پردازان غیرسنتی، درصدد پیوند میان ایده حکومت با "نظم مردمی" هستند. دراین دسته شخصیت هایی مانند آیت الله نائینی؛ امام خمینی و شاگردان ایشان، تا طرفداران اسلام مدنی قرار دارند.
🔹4- با نگاهی به محتوای کتاب و تطبیق آن با تجربه تاریخی چنددهه اخیر چند نکته قابل فهم است.1) در سال های پس از انقلاب شاهد افزایش تنوع در رویکردهای فکری حوزویان به امرسیاسی هستیم. 2) با تطبیق ادراکات موجود در میان بعضی جریان های حوزوی و عملکردهای نهادهای حکومتی، می توان به دلایل نظری بحران ها و ناکارآمدی های موجود در نهادهای حکمرانی پی برد. 3) در دهه های اخیر شاهد حضور بیشتر نظریه پردازان الگوی سلطانی و شاگردان ایشان در حوزه عمومی و سطح نهادهای حکومتی هستیم، که عامل مهمی در ایجاد شکاف فزآینده میان ساختار حقوقی مبتنی بر اصل جمهوریت و نظم مردمی، و رویه های عملی حکومتی گردیده است.
#حوزه_علمیه
#گونه_شناسی_فکری_سیاسی_حوزه_علمیه_قم
#معرفی_کتاب
@kazemizamharir
Telegram
attach 📎
Mahdi Kazemi | مهدی کاظمی زمهریر pinned « ✔️ گونه شناسی فکری-سیاسی تفکر حوزوی 🔹1- یکی از پرسش های دائمی دانشجویان از اساتید اندیشه سیاسی، میزان اهمیت و کاربرد پذیری بررسی های فلسفی و فکری جریان های سیاسی است؛ علاقه به عمل سیاسی و مشارکت در هیاهوها و هیجانات سیاسی، اهمیت این پژوهش های را…»
Forwarded from اتچ بات
🔻پادکست “کتاب فلسفه سیاست در جهان معاصر": بخش سوم
در این پادکست به موضوعات زیر خواهیم پرداخت:
تعریف تساهل/ رابطه تساهل با آزادی بیان / پرسشهای کلیدی مرتبط با آزادی/ تعریف مساله رابطه دین و سیاست / موضع جان لاک و جفرسون درباره رابطه دین و سیاست / اهمیت مساله برای دنیا معاصر.
♾ادامه دارد.#در_خانه_میمانیم و پادکست گوش میکنیم.
#فلسفه_سیاست_در_جهان_معاصر
#کریستیان_دلاکامپانی
#مهدی_کاظمی_زمهریر
@kazemizamharir
در این پادکست به موضوعات زیر خواهیم پرداخت:
تعریف تساهل/ رابطه تساهل با آزادی بیان / پرسشهای کلیدی مرتبط با آزادی/ تعریف مساله رابطه دین و سیاست / موضع جان لاک و جفرسون درباره رابطه دین و سیاست / اهمیت مساله برای دنیا معاصر.
♾ادامه دارد.#در_خانه_میمانیم و پادکست گوش میکنیم.
#فلسفه_سیاست_در_جهان_معاصر
#کریستیان_دلاکامپانی
#مهدی_کاظمی_زمهریر
@kazemizamharir
Telegram
attach 📎