kaveh farhadi کاوه فرهادی
1.85K subscribers
2.2K photos
455 videos
450 files
2.44K links
جستارهایی در:
- جامعه شناسی
-انسانشناسی
-انسانشناسی یاریگری
-توسعه پایدار بومی
-ایرانشناسی
-کارآفرینی فتوتی
-زیست‌بوم
- روانشناسی
- اقتصادنهادگرا
- فلسفه
-اخلاق
-فیزیک/نسبیت
- ادبیات
-شعر
- سینما
-تئاتر
👇 ارتباط با من👇
💠https://yek.link/kavehfarhadi
Download Telegram
kaveh farhadi کاوه فرهادی
#شب_مرتضی_فرهادی #چهارده_بهمن_۹۸ #دکتر_مرتضی_فرهادی www.mortezafarhadi.ir @kaveh_farhadi
شب دکتر مرتضی فرهادی

به پاس چندین دهه تحقیق ، پژوهش و نگارش دهها کتاب و مقالات بیشمار دکتر مرتضی فرهادی و سالیان تدریس ایشان در دانشگاهها و مراکز علمی مجله بخارا با همکاری خانه اندیشمندان علوم انسانی شبی از شبهای تجلیل از بزرگان فرهنگ ایران خود را اختصاص داده است به ایشان. در این مراسم که درساعت پنج بعد ازظهر دوشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۸ در تالار فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار می شود سخنرانان : فرشاد مومنی ، مهدی محسنیان راد ،محمد درویش ، محمد جواد مرادی نیا و علی دهباشی درباره زندگی علمی و آثار استاد مرتضی فرهادی سخنرانی خواهند کرد. و همچنین استاد علی اکبر شکارچی به افتخار ایشان اجرای موسیقی خواهند داشت .
استاد فرهادی در ۱۴ بهمن سال ۱۳۲۳ در ملایر به دنیا آمد. دوره کودکی را در مهاباد، و دوران نوجوانی و جوانی را در خمین گذراند. وی دارای لیسانس در رشتهٔ روان‌شناسی، فوق لیسانس در رشتهٔ ارتباطات اجتماعی و دکترا در رشتهٔ جامعه‌شناسی می‌باشد.
دکتر فرهادی با ۵۲سال خلق آثار ادبی،هنری، علمی،مطبوعاتی و ۵۵ سال تدریس در سطوح گوناگون از دورترین روستاهای لرستان تا مرکز ایران از دهه ۴۰ تا به امروز ، گمنام ترین استاد این مرز و بوم بوده است. دلیل این گمنامی آثار نازل ویا اندگ نبوده است.
ایشان هم‌اکنون عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی می‌باشد و سردبیر فصلنامه علوم اجتماعی است.دکتر فرهادی از کمی قبل از انقلاب تاکنون، در دانشکده‌های مختلف به تدریس دروسی نظیر مبانی مردم‌شناسی، مردم‌شناسی روستایی، مردم‌شناسی ایران، مردم‌شناسی هنر، مردم‌شناسی فرهنگی، جامعه‌شناسی ایلات و عشایر، جامعه‌شناسی روستایی، تعاونی‌های سنتی، نظریه‌ها و سازمان‌های مشارکتی، روان‌شناسی اجتماعی و … پرداخته‌است. نخستین پژوهش میدانی و مردم‌شناسی وی در سال ۱۳۴۷ انجام و در سال ۱۳۴۸، در نخستین ویژه‌نامهٔ روستایی ایران به نام کتاب روستا به چاپ رسیده‌است.

مجموعه آثار استادمرتضی فرهادی

در فصل‌های خندهٔ دشوار:
مجموعهٔ ۴۶ شعر ۱۳۴۶–۱۳۵۴، تهران: شب‌شکن، ۱۳۵۷.
کمره‌نامه (هشت در به هشت منظر از هفت هزار خوان): هشت ریز مردم‌نگاری از فرهنگ فرادادی مردم کمره (شهرستان خمین) و دو ضمیمه، تهران: امیرکبیر، چاپ اول (با نام نامهٔ کمره در ۲ جلد): ۱۳۶۹.
چاپ دوم: دانشگاه علامه طباطبایی، ‏ چاپ اول: ۱۳۹۴.
ویراست دوم: کمره مطالعه موردی و میان‌رشته‌ای، تهران: دانشگاه علامه طباطبایی‏ .
نگ‍اه‍ی ب‍ه اه‍م‍ی‍ت و پ‍ی‍ش‍ی‍ن‍ه ک‍ب‍وت‍رخ‍ان‍ه‌ه‍ای ای‍ران‌، م‍ت‍رج‍م ف‍ارس‍ی ب‍ه‌ان‍گ‍ل‍ی‍س‍ی ع‍رف‍ان پ‍روی‍ز، ت‍ه‍ران: ج‍ش‍ن‍وارهٔ ه‍ن‍ری ادب‍ی روس‍ت‍ا، ۱۳۷۲.
ف‍ره‍ن‍گ ی‍اری‍گ‍ری در ای‍ران: درآم‍دی ب‍ه م‍ردم‌ش‍ن‍اس‍ی و ج‍ام‍ع‍ه ش‍ن‍اس‍ی ت‍ع‍اون‌ (۲ جلد)، ت‍ه‍ران: م‍رک‍ز ن‍ش‍ر دان‍ش‍گ‍اه‍ی‏ ، ۱۳۷۳
واره: ن‍وع‍ی ت‍ع‍اون‍ی س‍ن‍ت‍ی ک‍ه‍ن و زن‍ان‍ه در ای‍ران، درآم‍دی ب‍ه م‍ردم‌ش‍ن‍اس‍ی و ج‍ام‍ع‍ه ش‍ن‍اس‍ی ت‍ع‍اون و م‍ش‍ارک‍ت م‍ردم‍ی‌، ت‍ه‍ران: وزارت ج‍ه‍اد ک‍ش‍اورزی، م‍ع‍اون‍ت ت‍روی‍ج و م‍ش‍ارک‍ت م‍ردم‍ی، دف‍ت‍ر م‍طال‍ع‍ات و ب‍رن‍ام‍ه‌ری‍زی، چاپ اول: ۱۳۸۰
واره: درآمدی به مردم‌شناسی وجامعه‌شناسی تعاون، تهران: شرکت سهامی انتشار‏ ، ۱۳۸۷.
موزه‌های بازیافته، کرمان: مرکز کرمان‌شناسی‏ ، ۱۳۷۸.
کشتکاری و فرهنگ: چون و چراهایی بر کشاورزی صنعتی و شیوه‌های سنتی بهورزی و بهداری و توان بخشی زمین در ایران، رساله‌ای در باب مردم‌شناسی اقتصاد، تهران: وزارت جهاد کشاورزی، معاونت برنامه‌ریزی و اقتصادی، مؤسسهٔ پژوهش‌های برنامه‌ریزی و اقتصاد کشاورزی، مدیریت امور پردازش و تنظیم یافته‌های تحقیقاتی ، چاپ اول: ۱۳۸۲
چاپ دوم: تهران: ثالث‏ ، ۱۳۸۷.
موزه‌هایی در باد: رساله‌ای در باب مردم‌شناسی هنر
صنعت بر فراز سنت یا در برابر آن‏ : پنج مقاله در باب مردم‌شناسی جنگ و توسعه، تهران‏ : ثالث‏ ،۱۳۸۷؛ تهران‏ : انتشارات دانشگاه علامه طباطبائی‏ ،۱۳۹۷.
انسان‌شناسی یاریگری، تهران: ثالث‏ ، چاپ اول: ۱۳۸۸.چاپ دوم: سمنان: انتشارات حبله‌رود‏ ، ۱۳۹۶
دگرگونی‌های فرهنگ تولیدی و فرهنگ کار در ایران، سمنان: انتشارات حبله‌رود‏ ، ۱۳۹۶.
کتاب صنعت بر فراز سنت یا در برابر آن؟ انسان‌شناسی توسعه نیافتگی و واگیره پیشرفت پایدار و همه سویهٔ فرادادی و فتوتی در ایران ، تهران:دانشگاه علامه طباطبائی (دو جلد-۱۳۰۰ صفحه)، ۱۳۹۷.
کتاب به راه بادیه رفتن:نقد علوم اجتماعی و بن لادهای آن در ایران، اثر مشترک با مرتضی سالمی قمصری (دستیار پژوهشی مؤلف، همکار چندین ساله مؤلف در مجلات علوم اجتماعی (مدیر داخلی) و دانش‌های بومی ایران (دستیار سردبیر) و ویراستار برخی از آثار مؤلف از جمله دو جلد از نامه کمره و صنعت بر فراز سنت یا در برابر آن؟)، سمنان:انتشارات حبله رود، ۱۳۹۸.
خانه اندیشمندان علوم انسانی خیابان نجات اللهی .چهارراه ورشو . تالار فردوسی

@bukharamag
@kaveh_farhadi
🔹شب مرتضی فرهادی
🔸دوشنبه 14 بهمن، خانه اندیشمندان علوم انسانی
#اجتماعی
@atnanewsir
Forwarded from اکوسوفیا
تقدیم به استاد مرتضی فرهادی،
در زادروز هفتاد و پنج سالگیِ شان، چهاردهِ بهمن

کویر و کوه و کَمَر

به جستجوی تو
از خیابان به بیابان پا گذاشته‌ام
از آسفالت به سنگلاخ
که کلوخ‌ها مهربان‌تر از بتن و آهن و شیشه و دیوارند.

به جستجوی تو
به دشت‌ها رفته‌ام
زیرا ذره ذره‌ی دشت‌های این سرزمین
لحن آوای تو را می‌شناسند.

به جستجوی تو
با رودها همسفر گشته‌ام
زیرا که رودها لحن صدای تو را زمزمه می‌کنند
هنگاهی که جاری هستند
سرشارند
خروشانند
حتی پرندگان مهاجر هم
به هنگام کوچ
از لحن رودهای خروشان سرشارند.

به جستجوی تو
رویش گیاهان را به نظاره نشسته‌ام
زیرا گُلی که می‌روید با تو غریبه نیست
چه رسد به آن سرو چهارهزار ساله‌ی پیر
که همچنان سبز و استوار ایستاده است.

به جستجوی تو
از بزرگراه به کویر و کوه و کمر رانده‌ام
زیرا که کویر و کوه و کمر ردپاهای تو را می‌شناسند
-ردپاها در کویر و کوه و کمر باقی می‌ماند و در بزرگراه چیزی از آن‌ها باقی نیست-

شبی کویر و کوه و کمر نام تو را زمزمه خواهند کرد
شبی مهتابی
که ماه بالای سر آبادی
از طلوع خورشید برایمان خواهد گفت.

سورن مصطفائی
https://instagram.com/mostafaie_soren?igshid=l5sauop25hji
Forwarded from ایران بوم
شب دکتر مرتضی فرهادی

به پاس چندین دهه تحقیق ، پژوهش و نگارش دهها کتاب و مقالات بیشمار دکتر مرتضی فرهادی و سالیان تدریس ایشان در دانشگاهها و مراکز علمی مجله بخارا با همکاری خانه اندیشمندان علوم انسانی شبی از شبهای تجلیل از بزرگان فرهنگ ایران خود را اختصاص داده است به ایشان. در این مراسم که درساعت پنج بعد ازظهر دوشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۸ در تالار فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار می شود سخنرانان : فرشاد مومنی ، مهدی حسینیان راد ،محمد درویش ، محمد جواد مرادی نیا و علی دهباشی درباره زندگی علمی و آثار استاد مرتضی فرهادی سخنرانی خواهند کرد. و همچنین استاد علی اکبر شکارچی به افتخار ایشان اجرای موسیقی خواهند داشت .
استاد فرهادی در ۱۴ بهمن سال ۱۳۲۳ در ملایر به دنیا آمد. دوره کودکی را در مهاباد، و دوران نوجوانی و جوانی را در خمین گذراند. وی دارای لیسانس در رشتهٔ روان‌شناسی، فوق لیسانس در رشتهٔ ارتباطات اجتماعی و دکترا در رشتهٔ جامعه‌شناسی می‌باشد.

@iranboom_ir
Forwarded from محمد درویش
🇮🇷: @darvishnameh

📢 یک خبر خوش برای دوستدارانِ آثار مرتضی فرهادی!


عصر فردا - ۱۴بهمن - همزمان با برگزاری رویدادِ شب مرتضی فرهادی در خانه اندیشمندان علوم انسانی، برخی از آثار ارزشمندِ این گیاه‌مردم‌شناسِ بزرگ از جمله "صنعت برفراز سنت" با ۲۰درصد تخفیف به علاقه‌مندان و مشتاقان آثار استاد ارایه می‌شود.

#شب_مرتضی_فرهادی
#تخفیف_آثار

🇮🇷: https://t.me/darvishnameh/8966
📷گزارش تصویری شب مرتضی فرهادی
🗓دوشنبه 14 بهمن
🏡سالن فردوسی
💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢
🆔 @iranianhht
kaveh farhadi کاوه فرهادی
🔹️بیاییم شبی خاطره‌انگیز برای مردی بسازیم که همه‌ی زندگیش را در پای اعتلای نام ایران پیشکش کرده است🔹️ 🇮🇷: @darvishnameh ساعت هفده روز دوشنبه - ۱۴بهمن ۱۳۹۸ - قرار است در تالار بزرگ فردوسی در خانه اندیشمندان علوم انسانی جمع شویم به افتخار بزرگداشت مردی که…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مهندس #محمد_درویش
در شب به یادماندنی استاد #مرتضی_فرهادی،
بیش از پنجاه سال
پژوهش دکتر مرتضی فرهادی را
اینچنین موجز و زیبا و مانا بیان داشت..👆

#سخنرانی که تا ابد
با #شب_مرتضی_فرهادی ماندگار خواهد ماند!

"سپاس بیکران از مجموعه‌ی پرتلاش بخارا، جناب آقای علی دهباشی بزرگوار و جناب آقای محمدی عزیز؛ حضور تک تک شما سروران ارجمند، سخنرانان گرانقدر، استاد شکارچی مهربان با آن نوای ساز پر سوز جاودان،
و هم کلام استوار #محمد_درویش عزیز جان!"

#شب_مرتضی_فرهادی
#محمد_درویش


@kaveh_farhadi
Forwarded from محمد درویش
🔻رازِ مکینه‌های مرتضی فرهادی و شاه‌بیتِ نبردی که راه انداخته است!🔻 بخش اول:

سخنرانی محمد درویش
۱۴بهمن ۱۳۹۸ به افتخار ۷۵مین سالروز میلاد استاد مرتضی فرهادی


🇮🇷: @darvishnameh

مرتضی فرهادی دقیقاً چه می‌گوید؟ آیا صدای پژوهشگری خویش‌فرما که از سربازی به سرداری در حوزه‌ی گیاه‌مردم‌شناسی و توسعه رسیده و دستی بر نقاشی، شعر و مجسمه‌سازی هم داشته، آنگونه که باید شنیده شده است؟ آیا امکاناتی که باید، دراختیارش قرار دادند؟ مردی که دستکم ۳عنوان از کتاب‌هایش یا کتاب سال و یا پژوهش سال کشور شده، ظاهراً نباید از فقدان نگاه‌های حمایتی گله‌مند باشد. پس ریشه‌ی گله‌مندی‌های این اندیشمندِ ایرانی از چه جنسی است؟ فرهادی شاید بیشتر از هر همتای دیگرش در دانشگاه علامه طباطبایی و در حوزه‌ی مردم‌شناسی، ایرانیان را با واژه‌ها، شگردها و مفاهیمی بس کهن اما نو آشنا کرده است. بی‌شک جهانِ گمنامِ موزه‌های در بادش، سنگ‌نگاره‌های تیمره، نیمه‌ور، گلخوشناسی، ری‌آوری، خیرخیزی، کَمَره، جوقاسم، آدوری، سنگچالی، بندسارها، هوشاب‌ها و خوشاب‌ها، کشت سبويي، آرِنگ‌سازی، خاک‌ستانی، گير‌ماسه، گوراب‌سازی، تيلون‌دادن و چوم‌سوزان پیش از او جهانِ گمنام‌تری بود. این مرتضی فرهادی بود که ایرانیان را متوجه بانگ آب و کر خواب کرد و متوجه آزاری عجیب به نام مَکِل مَکِل مکینگی! آزاری که ریشه در اقتصادی بادآورده متاثر از آزاری هلندی دارد و ثمره‌اش فروهشتگی ده و کژبالشی شهر شد؛ رخدادی که دیگر، دانندگانِ تفاوت بین باد نر و باد ماده را فهم نمی‌کرد و درکی از عروسی آب نداشت. او کوشید تا یاد من و تو بیاندازد که ریشه‌ی ngo را نه در متونِ چندصدساله غربی که در فرهنگِ چندهزارساله #واره باید جستجو کرد. او تلاش کرد تا نقش زنان را در اصالت به فرهنگ کار و تولید به عنوان رمز پایداری تمدن چندهزارساله ایرانی تبیین کند. درد و نگرانی فرهادی از آینده جامعه‌ای است که علم و فن را تولید نمی‌کند، اما مبتنی بر اقتصادی بادآورده آن را بی‌تامل مصرف می‌کند تا جایی که دچار علم‌زدگی، فن‌زدگی و مصرف‌زدگی شده و دیگر درک نمی‌کند وقتی می‌توان بدون تلاش، معاش داشت، چرا باید به خود زحمت تولید و ارتقای دانایی داد؟ و این علت‌العللِ سرطانی است که به جان ژینایی وطن افتاده است. فرهادی می‌‌گدازد از این دانایی جگرسوز که چرا کارآفرینی فتوتی را بر پشتوانه فرهنگ یاریگری از دست داده‌ و به جایش اصالت مصرف را به رسمیت شناختیم تا درواقع بر شکاف‌ها، دلال‌سالاری‌ها و پول‌شویی‌ها بیافزاییم. مرتضای ما از روشنفکرانی که ریشه‌ی عقب‌ماندگی‌ها را در لکنت‌های زبان فارسی رهگیری می‌کنند؛ از آنهایی که رمز سعادت را در فراموشی تاریخ و سبک زندگی چندهزارساله ایرانیان در همزیستی با کویر ارزیابی کرده و از تکنوکرات‌هایی که به جای درک قوانین حاکم بر طبیعت، زیر عَلَم مکتب نوسازی سینه زده و کلیدِ همه‌ی قفل‌ها را در غلبه تفکر سازه‌ای و نمایشِ ترین‌ها می‌دانند، به شدت گله‌مند است. او نمی‌گوید چرا چارلز اسپنسر داروین را می‌بینید؟ بلکه می‌پرسد چرا از هم‌عصرِ او پیتر کروپاتیکن کسی چیزی نمی‌گوید؟! او می‌گوید: انصاف داشته باشیم و ریشه‌های نژادپرستی، حیوان‌آزاری و خشونت علیه طبیعت، برده‌داری و زن‌ستیزی را از قضا در اندیشه‌های برخی از بزرگانِ تمدن غرب چون ارسطو و اسپنوزا باید رهگیری کرد. او از این سانسورِ پنهان می‌سوزد که حاصلش نشانی غلط دادن به نسلی است که دیگر حوصله‌ی خواندن جنگ و صلح تولستوی، اندیشه‌های ابوالحسن خرقانی و تامل در سلوک گاندی را ندارد. ارسطو در رساله سیاستش می‌گوید: "جاندارانِ رام، در نهاد بهتر از جاندارانِ رمنده‌اند. و صلاح چنین جاندارانی آن است که مطیع فرمان آدمی باشند ... همچنین است رابطه‌ی زن با مرد، رابطه زیردست با زبردست و فرمانروا با فرمان‌بردار. پس این اصل باید درباره‌ی همه‌ی آدمیزادان صدق کند. نتیجه می‌گیریم همه‌ی آدمیزادگان با یکدیگر به همان اندازه فرق دارند که تن از روان یا آدمی از دد." آیا آشکارتر و عریان‌تر از این هم می‌توان نژادپرستی و سلطه‌گری را فلسفید؟ مقایسه کنید با کلامِ مترقی خرقانی در هشتصد سال پیش که می‌فرماید: "هرکس در این سرا درآید، نانش دهید و از ایمانش مپرسید. چه آنکس که به درگاهِ باریتعالی به جان ارزد، بی‌شک برخوانِ بوالحسن به نانی ارزد."

#شب_مرتضی_فرهادی
#سخنرانی_محمد_درویش

📝 ادامه دارد ...

🇮🇷: https://t.me/darvishnameh
Forwarded from محمد درویش
🔻رازِ مکینه‌های مرتضی فرهادی و شاه‌بیتِ نبردی که راه انداخته است!🔻 بخش دوم و پایانی:

🇮🇷: @darvishnameh

و این درنگِ کلیدی مرتضی فرهادی در پسِ پشتِ بیش از ۵۴سال کار پژوهشی و ۱۳سال خانه‌نشینی یا به قول خودش خودگروگانگیری نامعقول است. فرهادی ترجیح می‌دهد نشانه‌های رستگاری را در کلام یک مُغنی گمنام اما ژرف‌معرفت رهگیری کند که می‌گفت: "کاریز شیر زمین را می‌دوشد، اما چاه عمیق یا همان مکینه، خون زمین را می‌مکد." و اگر امروز کشاورزی آب‌آورده مبتنی بر اقتصاد بادآورده چنین بلایی بر سر سفره‌های آب زیرزمینی و تالاب‌ها آورده و ریزگردها حلقوم ایرانیان را با افزایش فشار اسمزی خون نشانه رفته‌اند، ریشه در عدم فهمِ همین دانستگی ساده اما مبتنی بر یک تجربه‌ی زیسته و بومی است.
او در صفحه ۹۱۲ آخرین کتابش - صنعت بر فراز سنت یا در برابر آن - از کلید درک یک ابهام بزرگ جامعه‌ی روشنفکری معاصر رونمایی می‌کند و با پیش‌کشیدنِ نمونه ژاپن، می‌پرسد: "چگونه می‌توان سنتی بود، اما گذشته‌گرا نبود؟ چگونه می‌شود هم پیشرفت کرد و هم اصالت داشت؟ و چطور ممکن است هم سنت را حفظ کرد و هم تحول یافت؟"
فرهادی با آه و افسوس در پاورقی فصل هشتم از جلد دومِ تازه‌ترین اثرش می‌نویسد: "گاهی به خود می‌گویم چه قدرت عظیمی در این دو کارخانه عظیم مدرک‌سازی آموزش و پرورش و آموزش عالی - که ۵۴سال عمر مولف صرف کار در آن دو شده است - وجود دارد که توانسته به این خوبی از مدرک‌گیران خود سلب علاقه، حساسیت، کنجکاوی و عشق به دانستن، آموختن، پرسیدن، ساختن و تولیدکردن کند! و با مهندسی معکوس توانسته است نه‌تنها ما را از رفتن به عالم ملائک و آنچه اندر وهم ناید جلو گرفته، بلکه با موفقیت اغلب ما را به زندگی نامی و جمادی نزدیک و نزدیک‌تر سازد؟!"
او با نقل قولی از توماس فریدمن با قصه تایوان کتاب مهمش را به پایان می‌برد: "شما مردم تایوان، خوشبخت‌ترین مردم دنیا هستید ... نه نفت دارید، نه سنگ آهن، نه جنگل، نه الماس و نه طلا. بر بستر صخره‌ای حقیر و لم‌یزرع - کوچکتر از استان آذربایجان غربی ما - که برای ساخت و ساز به شن و ماسه چین وابسته‌اید؛ و به همین دلیل، فرهنگ تقویت مهارت‌هاتان را توسعه دادید. کاری که امروز ثابت شده با ارزش‌ترین منبع تجدیدپذیر راستین در جهان است و تایوانِ کوچک را به چهارمین کشور برخوردار از ذخایر کلان مالی جهان بدل ساخته است."

آری، مرتضی فرهادی شرط رستگاری را در دانایی می‌داند، آن هم نه دانایی فردی که جمعی. او می‌گوید: بزرگترین دروغ تاریخ آن است که گمان بریم به‌تنهایی می‌توان وارد بهشت شد. اگر خواهان منزلی با روشنایی پایدار هستیم، باید در اندیشه‌ی چراغانی کوچه باشیم. او صدای بی‌صدای همه‌ی دلسوزانِ سلحشوری است که همواره زنهارهاشان چه از سوی دین‌فروشانِ نزدیک به قدرت یا علم‌فروشانِ نزدیک به ثروت خاموش شده است. فرهادی عمیقاً نگران آینده جامعه‌ای است که نظام ارزشی‌اش آشکارا یا پنهان بر طبل این دوقطبی اهریمنی می‌کوبد. و البته او راست می‌گوید ... از عاقبت جامعه‌ای که در بخشی از آن گسترش ویروس جهنمی کرونا را عاملی برای رونق دوباره اقتصادی آمریکا می‌خواند؛ در جایی که از ترس دانایی عمومی و سقوط ارزش وال‌استریت، دستور حذف واژه تغییرات اقلیمی از وب‌سایت کاخ سفید صادر می‌شود و در جایی دیگر، هزینه‌های بوسه در انظار عمومی گاه بیشتر از سربریدنِ فردی است که مخالف ایدئولوژی ما می‌اندیشد؛ درجایی که چاپ چند کلمه‌ی نابجا در یک تیتر روزنامه می‌تواند گروهی را وادار به استعفا، موسسه‌ای را تعطیل و نویسنده‌ای را راهی زندان کند، اما در همان حال؛ شلیک دو موشک به یک هواپیمای مسافربری حتی به استعفای یک‌نفر هم منجر نمی‌شود؛ باید هم از آینده‌اش ترسید.

و دست آخر آنکه مرتضی فرهادی برای آنکه حرف‌هایش ناتمام نماند در کتاب ۱۲۷۳ صفحه‌ای دوجلدی‌اش، ۱۳ سال خود را گروگان گرفت. کمتر از منزل بیرون رفت، کمتر مصاحبه کرد، کمتر با مشتاقانش به گفتگو نشست و هیچ با فرزند یا همسرِ خردمند، صبور و استثنایی‌اش، همسفر نشد! او حتی خودش را هم فراموش کرد، به نحوی که داد پزشکش هم درآمده است. حالا شنیده‌ام که قصدِ دو کتاب تازه کرده و می‌خواهد بانگ آب و کر خواب را رساتر فریاد زند ... این یعنی وامصیبتا برای کاوه و همسربانو ... احتمالا کتاب‌های بعدی را باید به فرزندان کاوه تقدیم کند که صبورانه پدربزرگ را درک کرده و از او نخواستند تا مثل پدرش و پدر پدرش که برای او وقت نهادند و عاشق شاهنامه‌اش کردند، برایشان قصه بخواند و به کوه و دشت و دمن ببرد ...

به قول نادر ابراهیمی عزیز:
زندگی، قبل از هرچیز زندگی‌است
گل می‌خواهد
موسیقی می‌خواهد
زیبایی می‌خواهد
زندگی،
حتی اگر یکسره جنگیدن هم باشد
خستگی درکردن می‌خواهد.


خسته نباشی استاد ...

#سخنرانی_محمد_درویش
#شب_مرتضی_فرهادی

https://t.me/darvishnameh/8973
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
و این درنگِ کلیدی #مرتضی_فرهادی در پسِ پشتِ بیش از ۵۴سال کار پژوهشی و ۱۳سال خانه‌نشینی یا به قول خودش خودگروگانگیری نامعقول است. فرهادی ترجیح می‌دهد نشانه‌های رستگاری را در کلام یک مُغنی گمنام اما ژرف‌معرفت رهگیری کند که می‌گفت: "کاریز شیر زمین را می‌دوشد، اما چاه عمیق یا همان مکینه، خون زمین را می‌مکد." و اگر امروز کشاورزی آب‌آورده مبتنی بر اقتصاد بادآورده چنین بلایی بر سر سفره‌های آب زیرزمینی و تالاب‌ها آورده و ریزگردها حلقوم ایرانیان را با افزایش فشار اسمزی خون نشانه رفته‌اند، ریشه در عدم فهمِ همین دانستگی ساده اما مبتنی بر یک تجربه‌ی زیسته و بومی است...
او در صفحه ۹۱۲ آخرین کتابش - صنعت بر فراز سنت یا در برابر آن - از کلید درک یک ابهام بزرگ جامعه‌ی روشنفکری معاصر رونمایی می‌کند و با پیش‌کشیدنِ نمونه ژاپن، می‌پرسد: "چگونه می‌توان سنتی بود، اما گذشته‌گرا نبود؟ چگونه می‌شود هم پیشرفت کرد و هم اصالت داشت؟ و چطور ممکن است هم سنت را حفظ کرد و هم تحول یافت؟"...

#محمد_درویش
#شب_مرتضی_فرهادی

@kaveh_farhadi
Forwarded from تاریخ خمین (J Moradinia)
🔺بزرگداشت مقام علمی و فرهنگی دکتر مرتضی فرهادی، خانه اندیشمندان علوم انسانی، ۱۴ بهمن ۹۸

@khomeynhistory