🔴 بیانیه انجمن صنفی معلمان فارس در محکومیت احکام صادره برای ۸ فعال صنفی استان فارس
🔸 در تاریخ ۲۰ خرداد ماه ۱۴۰۲ برای ۸ معلم کنشگر و فعال صنفی استان فارس به جرم شرکت در تجمعات قانونی فرهنگیان که از سوی قضات محترم از این تجمعات به تجمیع و تبانی علیه نظام یاد می شود، رای ناعادلانه و به دور از باور ۳۴ سال زندان صادر شد که جامعه معلمان کشور را در شوک و تاسفی عظیم فرو برد.
🔸#انجمن_صنفی_معلمان_فارس به نمایندگیِ جمع کثیری از فرهنگیان این استان صدور این احکام که هیچ پشتوانه قانونی و قضایی ندارد را محکوم مینماید و از قاضی و عوامل دخیل در این احکام میخواهد که هر چه سریعتر در حکم این معلمان صادق و راستین تجدید نظر نمایند زیرا تجمعات صنفی فرهنگیان در سالهای اخیر طبق اصل ۲۷ قانون اساسی کشور، کاملا مسالمتآمیز و بدور از خشونت، در کمال آرامش در خانهی امن معلمان یعنی اداره کل و یا ادارات آموزش و پرورش صورت گرفته است. (همچنین ارجاع به رای نهایی دیوان عدالت اداری کشور در اردیبهشت ماه ۱۴۰۲)
🔸 این تجمعات صرفا برای احقاق حق دانشآموز (اجرای اصل ۳۰ قانون اساسی) و عدالت آموزشی و همچنین پیگیری حقوق معلمان در اجرای رتبهبندی و همسانسازی حقوق بازنشستگان بوده است؛ حق و حقوق قانونی که سالیان سال به محاق رفته بود.
🔸 ایجاد انجمنها و تشکلهای صنفی فرهنگیان در راستای بهبود وضعیت آموزش و پرورش امری ضروری است که باعث رشد و بالندگی جامعه و پیشرفت کشور میگردد. بنابراین انجمن صنفی معلمان فارس در کنار سایر انجمنها و تشکلهای صنفی فرهنگیان، خواهان شکسته شدن احکام ناعادلانهی هشت معلم و فعال صنفی شریف و حقطلب استان فارس و تبرئهی آنها در دادگاه تجدید نظر میباشد.
#ایرج_رهنما
#افشین_رزمجویی
#مژگان_باقری
#غلامرضا_غلامی_کندازی
#محمدعلی_زحمتکش
#اصغر_امیرزادگان
#زهرا_اسفندیاری
#عبدالرزاق_امیری
#ما_خاموش_شدنی_نیستیم
#زن_زندگی_آزادی
🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
🔸 در تاریخ ۲۰ خرداد ماه ۱۴۰۲ برای ۸ معلم کنشگر و فعال صنفی استان فارس به جرم شرکت در تجمعات قانونی فرهنگیان که از سوی قضات محترم از این تجمعات به تجمیع و تبانی علیه نظام یاد می شود، رای ناعادلانه و به دور از باور ۳۴ سال زندان صادر شد که جامعه معلمان کشور را در شوک و تاسفی عظیم فرو برد.
🔸#انجمن_صنفی_معلمان_فارس به نمایندگیِ جمع کثیری از فرهنگیان این استان صدور این احکام که هیچ پشتوانه قانونی و قضایی ندارد را محکوم مینماید و از قاضی و عوامل دخیل در این احکام میخواهد که هر چه سریعتر در حکم این معلمان صادق و راستین تجدید نظر نمایند زیرا تجمعات صنفی فرهنگیان در سالهای اخیر طبق اصل ۲۷ قانون اساسی کشور، کاملا مسالمتآمیز و بدور از خشونت، در کمال آرامش در خانهی امن معلمان یعنی اداره کل و یا ادارات آموزش و پرورش صورت گرفته است. (همچنین ارجاع به رای نهایی دیوان عدالت اداری کشور در اردیبهشت ماه ۱۴۰۲)
🔸 این تجمعات صرفا برای احقاق حق دانشآموز (اجرای اصل ۳۰ قانون اساسی) و عدالت آموزشی و همچنین پیگیری حقوق معلمان در اجرای رتبهبندی و همسانسازی حقوق بازنشستگان بوده است؛ حق و حقوق قانونی که سالیان سال به محاق رفته بود.
🔸 ایجاد انجمنها و تشکلهای صنفی فرهنگیان در راستای بهبود وضعیت آموزش و پرورش امری ضروری است که باعث رشد و بالندگی جامعه و پیشرفت کشور میگردد. بنابراین انجمن صنفی معلمان فارس در کنار سایر انجمنها و تشکلهای صنفی فرهنگیان، خواهان شکسته شدن احکام ناعادلانهی هشت معلم و فعال صنفی شریف و حقطلب استان فارس و تبرئهی آنها در دادگاه تجدید نظر میباشد.
#ایرج_رهنما
#افشین_رزمجویی
#مژگان_باقری
#غلامرضا_غلامی_کندازی
#محمدعلی_زحمتکش
#اصغر_امیرزادگان
#زهرا_اسفندیاری
#عبدالرزاق_امیری
#ما_خاموش_شدنی_نیستیم
#زن_زندگی_آزادی
🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
Telegram
Attach bot
🔴برای قضاوت تاریخ
تصویر سمت راست، #اسماعیل_عبدی، معلم، به جرم پیگیری مطالبات صنفی بیش از ۸ سال است که زندانی است.
طبق ماده ۴۷۷ و ۴۴۷ قانون آیین دادرسی، ایشان باید ۸ ماه پیش از زندان آزاد میشد، اما تمام این مدت در گروگان نهادهای امنیتی است.
تصویر سمت چپ، اکبر طبری، معاون اجرایی پیشین قوه قضاییه، به جرم فساد مالی فوق سنگین به ۵۸ سال زندان محکوم شد و اکنون آزاد است و به ریش ملت میخندد.
جالب این است که رییس محترم سازمان زندانها در برنامه تلویزیونی اعلام کرد که اکبر طبری وفق ماده ۴۷۷ قانون آیین دادرسی کیفری آزاد است.
سوالی که پیش میآید این است که آیا قوانین قضایی، خودی و ناخودی میشناسد؟ یا اینکه در این کشور برخی شهروند وبرخی شهروندترین هستند؟
در کجایی دنیا این ظلم و بیعدالتی رواج دارد؟
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
تصویر سمت راست، #اسماعیل_عبدی، معلم، به جرم پیگیری مطالبات صنفی بیش از ۸ سال است که زندانی است.
طبق ماده ۴۷۷ و ۴۴۷ قانون آیین دادرسی، ایشان باید ۸ ماه پیش از زندان آزاد میشد، اما تمام این مدت در گروگان نهادهای امنیتی است.
تصویر سمت چپ، اکبر طبری، معاون اجرایی پیشین قوه قضاییه، به جرم فساد مالی فوق سنگین به ۵۸ سال زندان محکوم شد و اکنون آزاد است و به ریش ملت میخندد.
جالب این است که رییس محترم سازمان زندانها در برنامه تلویزیونی اعلام کرد که اکبر طبری وفق ماده ۴۷۷ قانون آیین دادرسی کیفری آزاد است.
سوالی که پیش میآید این است که آیا قوانین قضایی، خودی و ناخودی میشناسد؟ یا اینکه در این کشور برخی شهروند وبرخی شهروندترین هستند؟
در کجایی دنیا این ظلم و بیعدالتی رواج دارد؟
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔴 معلمان برای فعالیتهای صنفی خود احکام سنگین گرفتند; وزیر در دسترس نیست ✍ هدی هاشمی؛ گزارش روزنامه شرق از صدور احکام سنگین برای معلمان (بخش اول) بحرانهای وزارت آموزشوپرورش تمامی ندارد. وقتی اعضای یک مجموعه یا بخشی از آن با مشکلی مواجه میشوند، نگاهها…
🔴 معلمان برای فعالیتهای صنفی خود احکام سنگین گرفتند; وزیر در دسترس نیست
✍ هدی هاشمی؛ گزارش روزنامه شرق از صدور احکام سنگین برای معلمان (بخش دوم)
🔸انفصال از خدمت گرفتم
#جمشیدی معلم تربیتبدنی است. او ۲۵ سال سابقه کار دارد و در یکی از دبیرستانهای استان البرز کار میکند. او فعال صنفی نیست و بهعنوان یک معلم در دو تجمع شرکت کرده بود؛ اولین تجمع، اعتراضی بود که معلمان نسبت به حق و حقوق صنفی خود داشتند که به تجمع اعتراض به رتبهبندی معروف شد و دومین تجمع هم به خاطر مسمومیت دانشآموزان بود. او در این تجمع حاضر شد و درخواست اصلیاش هم رسیدگی به وضعیت دانشآموزان بود. جمشیدی برای حضورش در این تجمعها به مدت دو ماه انفصال از خدمت گرفته است. خودش میگوید: «بهعنوان معلم خواستار رسیدگی به حق و حقوق صنفی خودم و دیگر همکارانم شدم. همچنین در تجمعی که در روز ۱۶ اسفند برگزار شد، حاضر شدم تا صدای دانشآموزان را به گوش مسئولان آموزشوپرورش البرز برسانم. دانشآموزانی که درگیر مسمومیت شده بودند و کسی از وزارت آموزشوپرورش پاسخگوی خانوادههایشان نبود. برای این دو تجمع دو ماه انفصال از خدمت گرفتم. البته یک ماه فرصت اعتراض دارم. بااینحال فکر میکنم این حق من معلم است که پیگیر مسائل صنفی خودم و حقوق دانشآموزانم باشم». جمشیدی تأکید میکند: «از همان روزهای اولی که تشکلهای معلمان شکل گرفت، ما به دنبال مسائل صنفی خودمان بودیم. این کانون، مطالبات و خواستههایی دارد که مطالبات اجتماعی ازجمله آنهاست. ما معلمان خواهان اجرای کامل اصل ۳۰ قانون اساسی هستیم که بر اساس این قانون، آموزش باید رایگان باشد. برقراری عدالت آموزشی از خواستههای همیشگی ما بوده است و البته در کنار این موضوعات، مطالبات صنفی هم داریم و آن اجرای قانون مدیریت خدمات کشوری است. اگرچه این قانون اجرائی نشد و اعلام کردند که رتبهبندی را جایگزین آن میکنند اما در ادامه اجرای رتبهبندی شاهد تبعیض و بیعدالتی بودیم. بارها نمایندگان ما با مسئولان جلسه برگزار کردند و در جلسات مختلف اعتراضات خود را مطرح کردند اما کسی پاسخگوی مشکلات ما معلمان نبود. برای همین اعتراض کردیم و مسئولان اعلام کردند که این تجمع هم غیرقانونی است و شما حق تجمع ندارید اما ما میگوییم اصل ۲۷ قانون اساسی، تجمع بدون سلاح را قانونی میداند و ما هم حق خود میدانیم تا از حقوق خودمان با استفاده از تجمع دفاع کنیم».
🔸۵ سال حکم زندان گرفتم
پنج سال حکم زندان برای معلمی که فقط کار صنفی کرده است. این حکم #مژگان_باقری، معلم ریاضی مقطع متوسطه اول است. باقری ۲۸ سال سابقه کار در شهر شیراز دارد و درباره حکمش میگوید: «در تجمع صنفی که برای رتبهبندی داشتم، این حکم را گرفتم. البته احکامی که دیدم و شنیدم بسیار متفاوت است. این احکام فقط برای فعالیت صنفی است، ما نه کار سیاسی کردهایم و نه در تجمعات سیاسی شرکت کردهایم. ما معلم هستیم و میخواستیم صدایمان را به گوش مسئولان برسانیم. خودم دادگاهی شدم و از حق رتبهبندی هم محرومم کردند. البته فرصت تجدیدنظر دارم و باید ببینیم چه اتفاقی میافتد».
🔸یا بازنشستگی یا اخراج
#پیروز_نامی، معلم اهوازی است و از سال ۱۳۸۰ هم کار صنفی میکند. او در تمام این سالها پای حق و حقوق معلمان ایستاده است و هیچوقت هم کاری نکرده که حکمی از دادگاه بگیرد. به پیروز نامی گفتهاند تبلیغ علیه نظام کرده است اما آنطورکه خودش میگوید فقط در تجمع رتبهبندی شرکت کرده است: «در هیچ اعتراض سیاسی شرکت نکردم. بهعنوان یک فرهنگی که کار صنفی میکند، میدانستم که چطور خواستهها و مطالبات معلمان را پیگیری کنم. متأسفانه در تجمعی که برای افزایش حق و حقوقمان بود، شرکت کردم و برای همین تجمع هم از رتبهبندی محروم شدم. هیچکس هم هیچ توضیحی به من نداد. با یک تلفن شفاهی اعلام کردند که از رتبهبندی محروم شدید. علاوه بر این، مدتی انفصال از خدمت داشتم و بعدش بازگشت به کار با همان حقوق و مزایای قبلی بدون رتبهبندی داشتم. الان پیشنهاد دادند که یا بازنشسته شوید یا اخراجتان میکنیم. من دبیر کانون صنفی خوزستان هستم و با رأی معلمان استان خوزستان هم انتخاب شدم و منتخب معلمان هستم. اگر من دنبال حق معلمان نباشم، چه کسی باید این حقوق را پیگیری کند؟».
#ما_خاموش_شدنی_نیستیم
#زن_زندگی_آزادی
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranew
✍ هدی هاشمی؛ گزارش روزنامه شرق از صدور احکام سنگین برای معلمان (بخش دوم)
🔸انفصال از خدمت گرفتم
#جمشیدی معلم تربیتبدنی است. او ۲۵ سال سابقه کار دارد و در یکی از دبیرستانهای استان البرز کار میکند. او فعال صنفی نیست و بهعنوان یک معلم در دو تجمع شرکت کرده بود؛ اولین تجمع، اعتراضی بود که معلمان نسبت به حق و حقوق صنفی خود داشتند که به تجمع اعتراض به رتبهبندی معروف شد و دومین تجمع هم به خاطر مسمومیت دانشآموزان بود. او در این تجمع حاضر شد و درخواست اصلیاش هم رسیدگی به وضعیت دانشآموزان بود. جمشیدی برای حضورش در این تجمعها به مدت دو ماه انفصال از خدمت گرفته است. خودش میگوید: «بهعنوان معلم خواستار رسیدگی به حق و حقوق صنفی خودم و دیگر همکارانم شدم. همچنین در تجمعی که در روز ۱۶ اسفند برگزار شد، حاضر شدم تا صدای دانشآموزان را به گوش مسئولان آموزشوپرورش البرز برسانم. دانشآموزانی که درگیر مسمومیت شده بودند و کسی از وزارت آموزشوپرورش پاسخگوی خانوادههایشان نبود. برای این دو تجمع دو ماه انفصال از خدمت گرفتم. البته یک ماه فرصت اعتراض دارم. بااینحال فکر میکنم این حق من معلم است که پیگیر مسائل صنفی خودم و حقوق دانشآموزانم باشم». جمشیدی تأکید میکند: «از همان روزهای اولی که تشکلهای معلمان شکل گرفت، ما به دنبال مسائل صنفی خودمان بودیم. این کانون، مطالبات و خواستههایی دارد که مطالبات اجتماعی ازجمله آنهاست. ما معلمان خواهان اجرای کامل اصل ۳۰ قانون اساسی هستیم که بر اساس این قانون، آموزش باید رایگان باشد. برقراری عدالت آموزشی از خواستههای همیشگی ما بوده است و البته در کنار این موضوعات، مطالبات صنفی هم داریم و آن اجرای قانون مدیریت خدمات کشوری است. اگرچه این قانون اجرائی نشد و اعلام کردند که رتبهبندی را جایگزین آن میکنند اما در ادامه اجرای رتبهبندی شاهد تبعیض و بیعدالتی بودیم. بارها نمایندگان ما با مسئولان جلسه برگزار کردند و در جلسات مختلف اعتراضات خود را مطرح کردند اما کسی پاسخگوی مشکلات ما معلمان نبود. برای همین اعتراض کردیم و مسئولان اعلام کردند که این تجمع هم غیرقانونی است و شما حق تجمع ندارید اما ما میگوییم اصل ۲۷ قانون اساسی، تجمع بدون سلاح را قانونی میداند و ما هم حق خود میدانیم تا از حقوق خودمان با استفاده از تجمع دفاع کنیم».
🔸۵ سال حکم زندان گرفتم
پنج سال حکم زندان برای معلمی که فقط کار صنفی کرده است. این حکم #مژگان_باقری، معلم ریاضی مقطع متوسطه اول است. باقری ۲۸ سال سابقه کار در شهر شیراز دارد و درباره حکمش میگوید: «در تجمع صنفی که برای رتبهبندی داشتم، این حکم را گرفتم. البته احکامی که دیدم و شنیدم بسیار متفاوت است. این احکام فقط برای فعالیت صنفی است، ما نه کار سیاسی کردهایم و نه در تجمعات سیاسی شرکت کردهایم. ما معلم هستیم و میخواستیم صدایمان را به گوش مسئولان برسانیم. خودم دادگاهی شدم و از حق رتبهبندی هم محرومم کردند. البته فرصت تجدیدنظر دارم و باید ببینیم چه اتفاقی میافتد».
🔸یا بازنشستگی یا اخراج
#پیروز_نامی، معلم اهوازی است و از سال ۱۳۸۰ هم کار صنفی میکند. او در تمام این سالها پای حق و حقوق معلمان ایستاده است و هیچوقت هم کاری نکرده که حکمی از دادگاه بگیرد. به پیروز نامی گفتهاند تبلیغ علیه نظام کرده است اما آنطورکه خودش میگوید فقط در تجمع رتبهبندی شرکت کرده است: «در هیچ اعتراض سیاسی شرکت نکردم. بهعنوان یک فرهنگی که کار صنفی میکند، میدانستم که چطور خواستهها و مطالبات معلمان را پیگیری کنم. متأسفانه در تجمعی که برای افزایش حق و حقوقمان بود، شرکت کردم و برای همین تجمع هم از رتبهبندی محروم شدم. هیچکس هم هیچ توضیحی به من نداد. با یک تلفن شفاهی اعلام کردند که از رتبهبندی محروم شدید. علاوه بر این، مدتی انفصال از خدمت داشتم و بعدش بازگشت به کار با همان حقوق و مزایای قبلی بدون رتبهبندی داشتم. الان پیشنهاد دادند که یا بازنشسته شوید یا اخراجتان میکنیم. من دبیر کانون صنفی خوزستان هستم و با رأی معلمان استان خوزستان هم انتخاب شدم و منتخب معلمان هستم. اگر من دنبال حق معلمان نباشم، چه کسی باید این حقوق را پیگیری کند؟».
#ما_خاموش_شدنی_نیستیم
#زن_زندگی_آزادی
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranew
🔴 حق تشکلسازی
✍️ احمد حیدری
🔸 یکی از اصول مهم قانون اساسی اصل بیست و ششم است که در راستای تحقق شعارهای انقلاب اسلامی حق تشکیل احزاب و تشکلهای صنفی و سیاسی را به مردم اعطا کرده است. تشکلهای غیردولتی به نوعی نمایندگی از اقشار و اصناف مختلف مردم میکنند و باید منتقل کنندهی خواستههای مردم به حاکمیت باشند. حال با نگاهی به تاریخچه تاسیس و فعالیت تشکلهای صنفی فرهنگیان میتوان دریافت که این مهم، یعنی تشکیل تشکلها بدون دخالت دولت، به درستی محقق نشده است. اساسا حاکمیت به گونهای همواره مقابل تشکلهای صنفی جبههگیری کرده است که گویا هیچ اعتباری برای نص صریح اصل قانون اساسی قائل نیستند.
🔸 پرسشی که مطرح است این است که به راستی فرهنگیان در صورت داشتن مطالبات و اعتراض به کاستیها از کدام مسیر باید طی طریق کنند تا متهم به انواع اتهامات سخیف و ناروا نشوند؟ دقیقا چه کنشی داشته باشند که اخراج، تبعید، منفصل، بازداشت و محروم از مزایای قانونی و مشروع شغلی خود نشوند؟ اگر حقیقتا این اصل قانون، تشریفاتی و غیر قابل اجراست چرا آن را حذف نمیکنند؟ آیا تفسیری که دولتها و نیروهای امنیتی و قضایی از قانون دارند شخصی و سلیقهای نیست؟ قابل ذکر این که طی دهههای گذشته شمار بسیاری از معلمان دلسوز که دغدغهای جز تعالی و رشد نظام آموزشی و سعادت جامعه نداشتهاند به انحای مختلف مورد غضب و سرکوب قرار گرفتهاند و صدای تظلمخواهی آنان به گوش هیچ مسئولی نرسیده است. آیا وظیفهی اصلی دولت اجرای قانون اساسی نیست؟ آیا رسالت مجلس نظارت بر عملکرد دولتها نیست؟ اگر معلم خواهان اجرای قانون شود مجرم است؟
🔸 در پایان از نهادهای مسئول خواهانیم به رویهی نادرست بازداشت و برخوردهای قهری با فرهنگیان خاتمه دهند چرا که معلم مربی جامعه است و نسل آینده ساز کشور را میپروراند. معلمان همواره ثابت کردهاند که علیرغم تمام بیمهریها عاشقانه به رسالت خود یعنی آموزش و تربیت فرزندان این آب و خاک همت گماردهاند و در عین حال هرگز چشم بر بیعدالتی و تبعیض نبستهاند و دست از طلب نخواهند کشید تا کامشان برآید.
#ما_خاموش_شدنی_نیستیم
#ژن_ژیان_ئازادی
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranew
✍️ احمد حیدری
🔸 یکی از اصول مهم قانون اساسی اصل بیست و ششم است که در راستای تحقق شعارهای انقلاب اسلامی حق تشکیل احزاب و تشکلهای صنفی و سیاسی را به مردم اعطا کرده است. تشکلهای غیردولتی به نوعی نمایندگی از اقشار و اصناف مختلف مردم میکنند و باید منتقل کنندهی خواستههای مردم به حاکمیت باشند. حال با نگاهی به تاریخچه تاسیس و فعالیت تشکلهای صنفی فرهنگیان میتوان دریافت که این مهم، یعنی تشکیل تشکلها بدون دخالت دولت، به درستی محقق نشده است. اساسا حاکمیت به گونهای همواره مقابل تشکلهای صنفی جبههگیری کرده است که گویا هیچ اعتباری برای نص صریح اصل قانون اساسی قائل نیستند.
🔸 پرسشی که مطرح است این است که به راستی فرهنگیان در صورت داشتن مطالبات و اعتراض به کاستیها از کدام مسیر باید طی طریق کنند تا متهم به انواع اتهامات سخیف و ناروا نشوند؟ دقیقا چه کنشی داشته باشند که اخراج، تبعید، منفصل، بازداشت و محروم از مزایای قانونی و مشروع شغلی خود نشوند؟ اگر حقیقتا این اصل قانون، تشریفاتی و غیر قابل اجراست چرا آن را حذف نمیکنند؟ آیا تفسیری که دولتها و نیروهای امنیتی و قضایی از قانون دارند شخصی و سلیقهای نیست؟ قابل ذکر این که طی دهههای گذشته شمار بسیاری از معلمان دلسوز که دغدغهای جز تعالی و رشد نظام آموزشی و سعادت جامعه نداشتهاند به انحای مختلف مورد غضب و سرکوب قرار گرفتهاند و صدای تظلمخواهی آنان به گوش هیچ مسئولی نرسیده است. آیا وظیفهی اصلی دولت اجرای قانون اساسی نیست؟ آیا رسالت مجلس نظارت بر عملکرد دولتها نیست؟ اگر معلم خواهان اجرای قانون شود مجرم است؟
🔸 در پایان از نهادهای مسئول خواهانیم به رویهی نادرست بازداشت و برخوردهای قهری با فرهنگیان خاتمه دهند چرا که معلم مربی جامعه است و نسل آینده ساز کشور را میپروراند. معلمان همواره ثابت کردهاند که علیرغم تمام بیمهریها عاشقانه به رسالت خود یعنی آموزش و تربیت فرزندان این آب و خاک همت گماردهاند و در عین حال هرگز چشم بر بیعدالتی و تبعیض نبستهاند و دست از طلب نخواهند کشید تا کامشان برآید.
#ما_خاموش_شدنی_نیستیم
#ژن_ژیان_ئازادی
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranew
🔴 #اصغر_امیرزادگان به مرخصی آمد
🔸 جناب آقای اصغر امیرزادگان فعال صنفی معلمان فارس، روز چهارشنبه ٧ تیر ماه ۱۴۰۲ با ضمانت برای مدت سە روز به مرخصی آمد.
#ما_خاموش_شدنی_نیستیم
#زن_زنەی_آزادی
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranew
🔸 جناب آقای اصغر امیرزادگان فعال صنفی معلمان فارس، روز چهارشنبه ٧ تیر ماه ۱۴۰۲ با ضمانت برای مدت سە روز به مرخصی آمد.
#ما_خاموش_شدنی_نیستیم
#زن_زنەی_آزادی
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranew
🔴 آزادی #امید_شاهمحمدی فعال صنفی معلمان کردستان_دیواندره با پابند الکترونیکی
🔸 امید شاهمحمدی از فعالین صنفی معلمان کردستان-دیواندره، روز یکشنبه چهارم تیرماه ١۴٠٢، پی از سپری کردن نیمی از دوران محکومیت خود، از زندان بیجار آزاد شد و مابقی دوران محکومیت خود را با پابند الکترونیکی و تحت نظارت سامانه الکترونیکی در بیرون از زندان سپری خواهد کرد. بر اساس این حکم نامبرده مابقی شش ماه مانده از دوران محکومبتش را با پابند الکترونیکی و با شعاع ١٠٠٠ متر، از زندان مرکزی بیجار آزاد خواهد بود.
🔸 آقای شاهمحمدی در سالهای گذشته چندین بار به دلیل فعالیتهای صنفی و شرکت در تحصنهای سراسری معلمان مورد پیگرد قضایی قرار گرفتە بود. وی در شهریورماه ۱۴۰۱، با قرار وثیقه یک میلیارد و پانصد میلیون تومانی، به صورت موقت و تا پایان مراحل دادرسی از بازداشتگاه اداره اطلاعات سنندج آزاد شدە بود و سپس به پنج سال حبس تعزیری محکوم و سپس حکم ایشان در دادگاه تجدیدنظر به چهار سال حبس تعلیقی و یک سال حبس تعزیری تبدیل شد.
#ما_خاموش_شدنی_نیستیم
#ژن_ژیان_ئازادی
🔹🔹🔹
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranew
🔸 امید شاهمحمدی از فعالین صنفی معلمان کردستان-دیواندره، روز یکشنبه چهارم تیرماه ١۴٠٢، پی از سپری کردن نیمی از دوران محکومیت خود، از زندان بیجار آزاد شد و مابقی دوران محکومیت خود را با پابند الکترونیکی و تحت نظارت سامانه الکترونیکی در بیرون از زندان سپری خواهد کرد. بر اساس این حکم نامبرده مابقی شش ماه مانده از دوران محکومبتش را با پابند الکترونیکی و با شعاع ١٠٠٠ متر، از زندان مرکزی بیجار آزاد خواهد بود.
🔸 آقای شاهمحمدی در سالهای گذشته چندین بار به دلیل فعالیتهای صنفی و شرکت در تحصنهای سراسری معلمان مورد پیگرد قضایی قرار گرفتە بود. وی در شهریورماه ۱۴۰۱، با قرار وثیقه یک میلیارد و پانصد میلیون تومانی، به صورت موقت و تا پایان مراحل دادرسی از بازداشتگاه اداره اطلاعات سنندج آزاد شدە بود و سپس به پنج سال حبس تعزیری محکوم و سپس حکم ایشان در دادگاه تجدیدنظر به چهار سال حبس تعلیقی و یک سال حبس تعزیری تبدیل شد.
#ما_خاموش_شدنی_نیستیم
#ژن_ژیان_ئازادی
🔹🔹🔹
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranew
🔴علیه فراموشی
«عصیان»
عصیان میکنم؛
بگذار آنها به بند بکشند
من به میل آنها، رفتار نمیکنم
عصیان میکنم
بر غرق شدن در تاریکی
عصیان میکنم
عصیان میکنم
که من نیستم و تو همانی
که سرنوشتم را به چنگ گرفتهای
و آب و خاکم را
عصیان میکنم
بر سد راهم،
بر خاموش ماندن فکرم
عصیان میکنم
من بیهوده انتظار نمیکشم
عصیان میکنم، عصیان میکنم، عصیان میکنم
شعر:کامبانلیس/برگردان :ش حسینی
🔸معلمان زندانی
#رسول_بداقی
#جعفر_ابراهیمی
#اسماعيل_عبدى
#هاشم_خواستار
#مهدى_فتحى
#حسين_رمضان_پور
#انوش_عادلى
#محمود_صديقىپور
#عزيز_قاسم_زاده
#فرزانه_ناظران_پور
#جواد_لعل_محمدی
#زینب_همرنگ
#فاطمه_تدریسی
#مریم_جلال_حسینی
#ناهید_شیرپیشه
#محمود_ملاکی
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
«عصیان»
عصیان میکنم؛
بگذار آنها به بند بکشند
من به میل آنها، رفتار نمیکنم
عصیان میکنم
بر غرق شدن در تاریکی
عصیان میکنم
عصیان میکنم
که من نیستم و تو همانی
که سرنوشتم را به چنگ گرفتهای
و آب و خاکم را
عصیان میکنم
بر سد راهم،
بر خاموش ماندن فکرم
عصیان میکنم
من بیهوده انتظار نمیکشم
عصیان میکنم، عصیان میکنم، عصیان میکنم
شعر:کامبانلیس/برگردان :ش حسینی
🔸معلمان زندانی
#رسول_بداقی
#جعفر_ابراهیمی
#اسماعيل_عبدى
#هاشم_خواستار
#مهدى_فتحى
#حسين_رمضان_پور
#انوش_عادلى
#محمود_صديقىپور
#عزيز_قاسم_زاده
#فرزانه_ناظران_پور
#جواد_لعل_محمدی
#زینب_همرنگ
#فاطمه_تدریسی
#مریم_جلال_حسینی
#ناهید_شیرپیشه
#محمود_ملاکی
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
🔴یک بام و دو هوا در برخورد با معلمان و نورچشمی ها
تصویر سمت راست، #اسماعیل_عبدی، معلم، به جرم پیگیری مطالبات صنفی بیش از ۸ سال است که زندانی است.
طبق ماده ۴۷۷ و ۴۴۷ قانون آیین دادرسی، ایشان باید ۸ ماه پیش از زندان آزاد میشد، اما تمام این مدت در گروگان نهادهای امنیتی است.
تصویر سمت چپ، اکبر طبری، معاون اجرایی پیشین قوه قضاییه، به جرم فساد مالی فوق سنگین به ۵۸ سال زندان محکوم شد و اکنون آزاد است و به ریش ملت میخندد.
در یک سال اخیر، برای تعداد کثیری از معلمان ایران پرونده قضایی تشکیل شده، تعداد زیادی از معلمان مطالبهگر، با سناریوسازی نهادهای امنیتی و همکاری صدا و سیما، تحت احکام قضایی و تعدادی نیز زندانی شدهاند.
نهادهای مسئول در آموزش و پروش، طی سالهای گذشته، بنیانهای علمی آموزشی را از بین برده و معلمان را از نظر معیشتی در تنگنای شدید قرار دادهاند، به گونهای که معلم مجبور است برای تامین مایحتاج زندگی خود و خانوادهاش به مشاغل دوم و سوم روی آورد. هر معلمی که سخنی از این کمبودها (حقوق خود و دانشآموزان) به میان آورد، بدون هیچ تردیدی با برخوردهای قهری هیاتهای تخلفات اداری و نهادهای امنیتی مواجه میشود، تا به زعم خودشان، به این شکل و با ایجاد فضای (النصر بالرعب) از اعتراض دیگر معلمان جلوگیری کنند.
هرچند نتیجهی این سیاست غلط از هماکنون آسیبهای خود را به وضوح در جامعه بروز دادهاست، اما فجایع عظیمتری در پیش رو خواهد بود که کشور را به سطح پایینتری خواهد کشاند، چرا که رشد همهی نهادهای یک جامعه، صرفاً از مسیر آموزش و فرهنگ صحیح میگذرد، به این معنا که تخریب آموزش، نتیجهای جز تخریب تمامی بنیانهای کشور نخواهد داشت.
🔸معلمان زندانی
#رسول_بداقی
#جعفر_ابراهیمی
#اسماعيل_عبدى
#هاشم_خواستار
#مهدى_فتحى
#حسين_رمضان_پور
#انوش_عادلى
#محمود_صديقىپور
#عزيز_قاسم_زاده
#فرزانه_ناظران_پور
#جواد_لعل_محمدی
#زینب_همرنگ
#فاطمه_تدریسی
#مریم_جلال_حسینی
#ناهید_شیرپیشه
#محمود_ملاکی
https://telegra.ph/یک-بام-و-دو-هوا-در-برخورد-با-معلمان-و-نورچشمی-ها-06-30
تصویر سمت راست، #اسماعیل_عبدی، معلم، به جرم پیگیری مطالبات صنفی بیش از ۸ سال است که زندانی است.
طبق ماده ۴۷۷ و ۴۴۷ قانون آیین دادرسی، ایشان باید ۸ ماه پیش از زندان آزاد میشد، اما تمام این مدت در گروگان نهادهای امنیتی است.
تصویر سمت چپ، اکبر طبری، معاون اجرایی پیشین قوه قضاییه، به جرم فساد مالی فوق سنگین به ۵۸ سال زندان محکوم شد و اکنون آزاد است و به ریش ملت میخندد.
در یک سال اخیر، برای تعداد کثیری از معلمان ایران پرونده قضایی تشکیل شده، تعداد زیادی از معلمان مطالبهگر، با سناریوسازی نهادهای امنیتی و همکاری صدا و سیما، تحت احکام قضایی و تعدادی نیز زندانی شدهاند.
نهادهای مسئول در آموزش و پروش، طی سالهای گذشته، بنیانهای علمی آموزشی را از بین برده و معلمان را از نظر معیشتی در تنگنای شدید قرار دادهاند، به گونهای که معلم مجبور است برای تامین مایحتاج زندگی خود و خانوادهاش به مشاغل دوم و سوم روی آورد. هر معلمی که سخنی از این کمبودها (حقوق خود و دانشآموزان) به میان آورد، بدون هیچ تردیدی با برخوردهای قهری هیاتهای تخلفات اداری و نهادهای امنیتی مواجه میشود، تا به زعم خودشان، به این شکل و با ایجاد فضای (النصر بالرعب) از اعتراض دیگر معلمان جلوگیری کنند.
هرچند نتیجهی این سیاست غلط از هماکنون آسیبهای خود را به وضوح در جامعه بروز دادهاست، اما فجایع عظیمتری در پیش رو خواهد بود که کشور را به سطح پایینتری خواهد کشاند، چرا که رشد همهی نهادهای یک جامعه، صرفاً از مسیر آموزش و فرهنگ صحیح میگذرد، به این معنا که تخریب آموزش، نتیجهای جز تخریب تمامی بنیانهای کشور نخواهد داشت.
🔸معلمان زندانی
#رسول_بداقی
#جعفر_ابراهیمی
#اسماعيل_عبدى
#هاشم_خواستار
#مهدى_فتحى
#حسين_رمضان_پور
#انوش_عادلى
#محمود_صديقىپور
#عزيز_قاسم_زاده
#فرزانه_ناظران_پور
#جواد_لعل_محمدی
#زینب_همرنگ
#فاطمه_تدریسی
#مریم_جلال_حسینی
#ناهید_شیرپیشه
#محمود_ملاکی
https://telegra.ph/یک-بام-و-دو-هوا-در-برخورد-با-معلمان-و-نورچشمی-ها-06-30
Telegraph
یک بام و دو هوا در برخورد با معلمان و نورچشمی ها
تصویر سمت راست، #اسماعیل_عبدی، معلم، به جرم پیگیری مطالبات صنفی بیش از ۸ سال است که زندانی است. طبق ماده ۴۷۷ و ۴۴۷ قانون آیین دادرسی، ایشان باید ۸ ماه پیش از زندان آزاد میشد، اما تمام این مدت در گروگان نهادهای امنیتی است. تصویر سمت چپ، اکبر طبری، معاون اجرایی…
🔴قطع حقوق و بیمه درمانی #فرزانه_ناظرانپور
🔸اداره آموزش و پرورش علاوه بر قطع حقوق معلم زندانی فرزانه ناظران پور با ۲۸ سال سابقه، نیز خدمت بیمه درمانی ایشان را که تحت پوشش همسرشان، آقای مسعود زینالزاده، بود را نیز قطع کردهاند.
🔸#شورای_هماهنگی_تشکلهای_صنفی_فرهنگیان_ایران ضمن ابراز ناخرسندی از چنین تصمیمات ناعادلانهی ادارات آموزش و پرورش با دستور نهادهای امنیتی، آن را محکوم و در برابر آن سکوت نخواهد کرد. این شورا انتظار دارد پروندههای همهی معلمان در دادگاههای قانونی بدون اعمال نظرهای ناصواب و با رویهی صحیح قضایی مورد بازبینی قرار گیرد.
#ما_خاموش_شدنی_نیستیم
#زن_زنەی_آزادی
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
🔸اداره آموزش و پرورش علاوه بر قطع حقوق معلم زندانی فرزانه ناظران پور با ۲۸ سال سابقه، نیز خدمت بیمه درمانی ایشان را که تحت پوشش همسرشان، آقای مسعود زینالزاده، بود را نیز قطع کردهاند.
🔸#شورای_هماهنگی_تشکلهای_صنفی_فرهنگیان_ایران ضمن ابراز ناخرسندی از چنین تصمیمات ناعادلانهی ادارات آموزش و پرورش با دستور نهادهای امنیتی، آن را محکوم و در برابر آن سکوت نخواهد کرد. این شورا انتظار دارد پروندههای همهی معلمان در دادگاههای قانونی بدون اعمال نظرهای ناصواب و با رویهی صحیح قضایی مورد بازبینی قرار گیرد.
#ما_خاموش_شدنی_نیستیم
#زن_زنەی_آزادی
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
🔴بازداشت مادر #بیتا_شفیعی، دانشآموز معترض به حملات شیمیایی مدارس
🔸 بیتا شفیعی، دانشآموز ۱۷ سالهای که به اتهام شرکت در اعتراضات به مسمومیت دانشآموزان، در شاهینشهر بازداشت و پس از مدتی با قید وثیقه آزاد شد. گزارشاتی حاکی شکستن انگشت دستش در اثر شکنجهی دوران بازداشت بیتا خبر دادند.
🔸 روز دوشنبه ۵ تیر، نیروهای امنیتی، برای بازداشت مجدد بیتا به خانه آنها حمله میکنند که خوشبختانه بیتا در خانه نبوده موفق به بازداشت این کودک نمیشود. اما با والدین بیتا درگیر و مادرش، #مریم_عباسینیکو، را بازداشت کردند.
🔸#شورای_هماهنگی_تشکلهای_صنفی_فرهنگیان_ایران ضمن ابراز ناخرسندی از برخوردهای نهادهای امنیتی با دانشآموزان، هر نوع نقض حقوق کودکان را بشدت محکوم میکند
#حقوق_کودکان
#ژن_ژیان_ئازادی
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
🔸 بیتا شفیعی، دانشآموز ۱۷ سالهای که به اتهام شرکت در اعتراضات به مسمومیت دانشآموزان، در شاهینشهر بازداشت و پس از مدتی با قید وثیقه آزاد شد. گزارشاتی حاکی شکستن انگشت دستش در اثر شکنجهی دوران بازداشت بیتا خبر دادند.
🔸 روز دوشنبه ۵ تیر، نیروهای امنیتی، برای بازداشت مجدد بیتا به خانه آنها حمله میکنند که خوشبختانه بیتا در خانه نبوده موفق به بازداشت این کودک نمیشود. اما با والدین بیتا درگیر و مادرش، #مریم_عباسینیکو، را بازداشت کردند.
🔸#شورای_هماهنگی_تشکلهای_صنفی_فرهنگیان_ایران ضمن ابراز ناخرسندی از برخوردهای نهادهای امنیتی با دانشآموزان، هر نوع نقض حقوق کودکان را بشدت محکوم میکند
#حقوق_کودکان
#ژن_ژیان_ئازادی
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
🔴زبانِ سلاطینِ مستبدِ دیروز در کامِ اربابانِ مدرنِ امروز !!!
✍ عبداله رضایی، فعال صنفی
🔸نقد قدرت، در جهان امروز از اصول متعارف است که عدم اعتقاد بدان ره به دیکتاتوری میبرد. قانون اساسی در دو اصل ۲۶ و ۲۷ وجوب و راه ابراز «نقد» را برای مردم به عنوان یک حق اساسی و مشروع به رسمیت شناخته است. به واسطه ارجحیت انسان بر نهاد قدرت، جهان مدرن به برساخت مفهوم «جامعه مدنی» نائل آمد. و جامعهای را فاقد حکومت استبدادی و دیکتاتوری قلمداد کرد که مردم آن در قالب نهادهای خودبنیاد، به نقد قدرت، برای ممانعت از تجاوز به حقوق اساسی ملت توسط صاحبان قدرت، که مجهز به «پول، تفنگ و اطلاعات» هستند، بپردازند.
🔸اما، هر نهاد مردمی مستقل تحت عناوین: صنف، کانون، انجمن، شورا، در تمامی عرصههای سیاسی، فرهنگی، هنری، اقتصادی و ... در این دوران چهل و اندی ساله، با حربههای استبدادی چون اقدام علیه امنیت داخلی و خارجی، تشویش اذهان عمومی، جاسوسی و مواردی از این نوع که هیچ تعریف خردپسندی از آنها ارائه نشده است، سرکوب شدند و سرنوشت فعالان آنها توسط قانونگریزان دولتی به اخراج از کار، تبعید، زندان و اعدام ختم شد.
🔸مخالفت با نهادهای مردم نهاد ریشه در تاریخ استبدادی این مملکت دارد، نه دفاع از امنیت و حقوق مردم !!!!! که این یک امر کمیک بیش نیست. در این فلسفه سیاسی استبدادی و دیکتاتوری، «مردگان» بر «زندگان» حکمرانی دارند و این امر در تاریخ سیاسی/ اجتماعی معاصر ما بازتولید میشود و اکنونیت دارد. این امر مقدس، در واقع قدرت مطلق، در تفکر حاکمان ما، چنان نقش بسته و بدان اعتقاد راستین دارند و سرلوحه اعمالشان قرار دادهاند که در سخنان بیش از یک قرن گذشته محمدعلی شاه قاجار نیز اینگونه آمریت پیدا میکرد:
«رعیت را چه به سرکشی، رعیت را چه به
استنطاق صاحبقران، رعیت را چه به فریاد حقطلبی! رعیت غلط میکند ما را نخواهد!
رعیت گوسفند و ما شبانیم! سایه ماست که آرامش میدهد، نعمت ارزانی میکند و دفع بلا میکند! ماییم که آبرو میدهیم! ماییم که مالک ایرانیم! «خون» جواب «آزادیست!
رعیت غلط میکند اعتراض کند، غلط میکند دیوان مظالم بخواهد، رعیت غلط میکند ما را که زینت کشوریم محکوم کند!
به خدای احد و واحد قسم، دستور داده ایم به قزاقها، هرکه نافرمانی کرد امانش ندهند.
هر که فریاد مشروطهخواهی سر داد پوستش را کنده و از کاه پُر کنند! ما رعیت سر به زیر میخواهیم. ما رعیت بله قربانگو میخواهیم. ما رعیت کر و کور میخواهیم".
منابع: ژانت آفاری، انقلاب مشروطه ایران
ابوالقاسم خان ناصرالملک انقلاب مشروطه.
🔸آری ! ارتباط اربابان قدرت با تشکلهای صنفی مستقل این چنین رقم خورده است !!!! این اندیشه در منش و کردار سیاسی تغییرناپذیرِ حکمرانانِ ما چون یک سنت، انباشت شده است. مَنِشی که گفتوگو را برنمیتابد مگر در رهگذر خواستِ خاص ِ استبداد: حذف از طریق ادغام!!
به قول فیشته: "عقل از ما میخواهد که در نبردی طولانی و وحشتناک، که میان آزادی و بردگی در جریان است، درگیر شویم”
#ما_خاموش_شدنی_نیستیم #امرأة_حياة_حرية
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
✍ عبداله رضایی، فعال صنفی
🔸نقد قدرت، در جهان امروز از اصول متعارف است که عدم اعتقاد بدان ره به دیکتاتوری میبرد. قانون اساسی در دو اصل ۲۶ و ۲۷ وجوب و راه ابراز «نقد» را برای مردم به عنوان یک حق اساسی و مشروع به رسمیت شناخته است. به واسطه ارجحیت انسان بر نهاد قدرت، جهان مدرن به برساخت مفهوم «جامعه مدنی» نائل آمد. و جامعهای را فاقد حکومت استبدادی و دیکتاتوری قلمداد کرد که مردم آن در قالب نهادهای خودبنیاد، به نقد قدرت، برای ممانعت از تجاوز به حقوق اساسی ملت توسط صاحبان قدرت، که مجهز به «پول، تفنگ و اطلاعات» هستند، بپردازند.
🔸اما، هر نهاد مردمی مستقل تحت عناوین: صنف، کانون، انجمن، شورا، در تمامی عرصههای سیاسی، فرهنگی، هنری، اقتصادی و ... در این دوران چهل و اندی ساله، با حربههای استبدادی چون اقدام علیه امنیت داخلی و خارجی، تشویش اذهان عمومی، جاسوسی و مواردی از این نوع که هیچ تعریف خردپسندی از آنها ارائه نشده است، سرکوب شدند و سرنوشت فعالان آنها توسط قانونگریزان دولتی به اخراج از کار، تبعید، زندان و اعدام ختم شد.
🔸مخالفت با نهادهای مردم نهاد ریشه در تاریخ استبدادی این مملکت دارد، نه دفاع از امنیت و حقوق مردم !!!!! که این یک امر کمیک بیش نیست. در این فلسفه سیاسی استبدادی و دیکتاتوری، «مردگان» بر «زندگان» حکمرانی دارند و این امر در تاریخ سیاسی/ اجتماعی معاصر ما بازتولید میشود و اکنونیت دارد. این امر مقدس، در واقع قدرت مطلق، در تفکر حاکمان ما، چنان نقش بسته و بدان اعتقاد راستین دارند و سرلوحه اعمالشان قرار دادهاند که در سخنان بیش از یک قرن گذشته محمدعلی شاه قاجار نیز اینگونه آمریت پیدا میکرد:
«رعیت را چه به سرکشی، رعیت را چه به
استنطاق صاحبقران، رعیت را چه به فریاد حقطلبی! رعیت غلط میکند ما را نخواهد!
رعیت گوسفند و ما شبانیم! سایه ماست که آرامش میدهد، نعمت ارزانی میکند و دفع بلا میکند! ماییم که آبرو میدهیم! ماییم که مالک ایرانیم! «خون» جواب «آزادیست!
رعیت غلط میکند اعتراض کند، غلط میکند دیوان مظالم بخواهد، رعیت غلط میکند ما را که زینت کشوریم محکوم کند!
به خدای احد و واحد قسم، دستور داده ایم به قزاقها، هرکه نافرمانی کرد امانش ندهند.
هر که فریاد مشروطهخواهی سر داد پوستش را کنده و از کاه پُر کنند! ما رعیت سر به زیر میخواهیم. ما رعیت بله قربانگو میخواهیم. ما رعیت کر و کور میخواهیم".
منابع: ژانت آفاری، انقلاب مشروطه ایران
ابوالقاسم خان ناصرالملک انقلاب مشروطه.
🔸آری ! ارتباط اربابان قدرت با تشکلهای صنفی مستقل این چنین رقم خورده است !!!! این اندیشه در منش و کردار سیاسی تغییرناپذیرِ حکمرانانِ ما چون یک سنت، انباشت شده است. مَنِشی که گفتوگو را برنمیتابد مگر در رهگذر خواستِ خاص ِ استبداد: حذف از طریق ادغام!!
به قول فیشته: "عقل از ما میخواهد که در نبردی طولانی و وحشتناک، که میان آزادی و بردگی در جریان است، درگیر شویم”
#ما_خاموش_شدنی_نیستیم #امرأة_حياة_حرية
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
🔴 درگذشت همکار ارجمند جناب آقای #منوچهر_زارع از فعالین صنفی استان گیلان
مرگ را دیدهام من.
در دیداری غمناک، من مرگ را به دست سودهام؛
من مرگ را زیستهام
با آوازی غمناک؛
و به عمری سخت دراز و سخت فرساینده.
من مرگ را زیستهام
با آوازی غمناک؛
و به عمری سخت دراز و سخت فرساینده.
🔸 همکار ارجمندمان آقای منوچهر زارع، عضو کانون صنفی فرهنگیان گیلان و از معلمان فعال صنفی انزلی، در اثر عارضهی قلبی درگذشت. امروز جمعه ۹ تیر ۱۴۰۲، با حضور خانواده، اطرافیان و جمعی از همکاران و فعالان صنفی گیلان، با سوگ فراوان در محل تولدش به خاک سپرده شد.
🔸 آقای زارع از فعالین حاضر در تمام کنشهای صنفی فرهنگیان، با تمام وجود، باوفا و محکم و استوار بود. ایشان حقطلب و عدالتخواه بودند و به بیعدالتی و تبعیض و ناکارآمدی نظام آموزشی و شرایط دشوار معیشتی همکاران و وضعيت نابسامان کشور معترض و از آن رنج میبرد.
🔸 شورای هماهنگی درگذشت این معلم مطالبهگر را به خانواده محترم، جامعه فرهنگیان و همکاران عزیز گیلان و سطح کشور تسلیت عرض میکند.
🔹🔹🔹
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
مرگ را دیدهام من.
در دیداری غمناک، من مرگ را به دست سودهام؛
من مرگ را زیستهام
با آوازی غمناک؛
و به عمری سخت دراز و سخت فرساینده.
من مرگ را زیستهام
با آوازی غمناک؛
و به عمری سخت دراز و سخت فرساینده.
🔸 همکار ارجمندمان آقای منوچهر زارع، عضو کانون صنفی فرهنگیان گیلان و از معلمان فعال صنفی انزلی، در اثر عارضهی قلبی درگذشت. امروز جمعه ۹ تیر ۱۴۰۲، با حضور خانواده، اطرافیان و جمعی از همکاران و فعالان صنفی گیلان، با سوگ فراوان در محل تولدش به خاک سپرده شد.
🔸 آقای زارع از فعالین حاضر در تمام کنشهای صنفی فرهنگیان، با تمام وجود، باوفا و محکم و استوار بود. ایشان حقطلب و عدالتخواه بودند و به بیعدالتی و تبعیض و ناکارآمدی نظام آموزشی و شرایط دشوار معیشتی همکاران و وضعيت نابسامان کشور معترض و از آن رنج میبرد.
🔸 شورای هماهنگی درگذشت این معلم مطالبهگر را به خانواده محترم، جامعه فرهنگیان و همکاران عزیز گیلان و سطح کشور تسلیت عرض میکند.
🔹🔹🔹
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔴 درگذشت همکار ارجمند جناب آقای #منوچهر_زارع از فعالین صنفی استان گیلان مرگ را دیدهام من. در دیداری غمناک، من مرگ را به دست سودهام؛ من مرگ را زیستهام با آوازی غمناک؛ و به عمری سخت دراز و سخت فرساینده. من مرگ را زیستهام با آوازی غمناک؛ و به عمری سخت دراز…
🔴 به نام خداوند جان و خرد
«بر سبزههای خاک
پروانهایم ما
با طول عمر خویش
کوتاه، مثل آه»
🔸 باخبر شدیم، همکار فرهنگی و پیشکسوت و همراه مان؛ زندهیاد منوچهر زارع، تن را وا گذاشت و به رهایی جاویدان پیوست. درگذشت این عزیز را به خانوادهی محترمشان، جامعهی فرهنگیان، بویژه به کنشگران صنفی و همکاران فرهنگی انزلی تسلیت عرض نموده، شکیبایی و سلامتی بازماندگان را از پروردگار بزرگ مسئلت داریم.
کانون صنفی فرهنگیان گیلان
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
«بر سبزههای خاک
پروانهایم ما
با طول عمر خویش
کوتاه، مثل آه»
🔸 باخبر شدیم، همکار فرهنگی و پیشکسوت و همراه مان؛ زندهیاد منوچهر زارع، تن را وا گذاشت و به رهایی جاویدان پیوست. درگذشت این عزیز را به خانوادهی محترمشان، جامعهی فرهنگیان، بویژه به کنشگران صنفی و همکاران فرهنگی انزلی تسلیت عرض نموده، شکیبایی و سلامتی بازماندگان را از پروردگار بزرگ مسئلت داریم.
کانون صنفی فرهنگیان گیلان
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
خون باید گریست❗️
✍ حسین سلامی کنشگر صنفی معلمان
او را میشناسم سرشار از ذوق و خلاقیت با روحیهای حساس و پرسشگر، کنجکاو، پیگیر با پشتکار بالا، تحلیلگر، آنقدر میپرسد و میجوید تا به اصل چیزی که می خواهد برسد. دبیری متخصص که خود رشتهای را برای اولین بار در هنرستانهای کشور راه اندازی میکند.
علیرضا قربانی از فعالان صنفی استان مازندران، یکی از نفرات اصلی که جانانه تلاش کرد تا کانون صنفی فرهنگیان استان مازندران به طور مستقل شکل گیرد. بسیاری از ارتباطات کانون در سطح کشور و با فعالان صنفی دیگر استانها، مدیون و مرهون زحمات ایشان است. یکی از کسانیکه خیلی دغدغه داشت تا هیچ یک از افراد سیاسی وابسته به طیفها و جناحهای سیاسی نتوانند از جریان صنفی بهرهبرداری کنند، گرچه این رویکرد موجب محدودیتهایی برای کانون میشد اما آن را از آلودگی ها و پلشتیهای بازار سیاست امروز ایران تا حدودی محفوظ نگه میداشت. علیرضا با هوش بالای خودش حواسش به همه چیز بود، حتی از واژه ها و رنگهایی که افراد بکار میبردند تشخیص می داد که چه خط فکری را دنبال می کنند. مخصوصا با شامهی قوی نسبت به گرایشهای کمونیستی و نیز گروهک مجاهدین خلق، مواظبت میکرد تا در جریان صنفی کل کشور نفوذ نکنند؛ هرچند به هر دلیل، رواج گرایشات سوسیالیستی در ایران، کمتر کنش اجتماعی از این نوع نگرش بینصیب مانده است.
بارها پپامهایی از جاهای مختلف میگرفت و برای من میفرستاد و با یکدیگر مقایسه میکرد و پیشبینی مینمود که چه اتفاقهایی دارد می افتد. با نگاه عمیقش، بسیاری از پیشبینیهایش درست از کار در میآمد...
کم کم علیرضا به دلیل مشکلات خانوادگی و مالی از صنف کنار کشید اما همواره دلش پیش ما بود و فضای مجازی را رصد می کرد و اطلاعات لازم را به من می داد، انرژی و توان او بیش از این حرفها هست که با این قدر فعالیت آرام گیرد، پس عذاب می کشید؛ مخصوصا وقتی که رفتار همکاران و بی تفاوتی آنها را نسبت به پیگیری مطالبات می دید. از وقتی خیزش مردمی و انقلاب ژینا شروع شد، شیوه برخورد حاکمیت و سرکوب و کشته شدن و کور شدن جوانان بسیار بر عذاب و ناراحتیاش افزود. با مشاهده این حجم از خشونت در خیابان زار زار گریه می کرد و خشمگین از اینکه کاری از دستش بر نمیآید. این مشکلات اجتماعی و بغض های فروخورده و اتفاقات فردی که برایش پیش آمد، دست به دست هم داد تا علیرضا را از پا در بیاورد. فوت پدرش او را در هم شکست و همزمان که آماده سفر به اصفهان میشد برای مراسم وداع با پدر، یورش چندنفر از نیروهای امنیتی با قیافههای ناآشنا و رفتارهای توأم با خشونت به منزل ایشان، آن هم در حضور فرزند خردسالش، علیرضا را از درون فرو میریزد، چراکه یکی از دلایل مهم کنار کشیدن علیرضا از فعالیتهای صنفی، وابستگی علیرضا به تنها پسرش بود. در میانه این بگیر و ببند، مدام به پسرش میگوید: « سپهر جان اینها دوستای بابا هستند» تا شاید از ترس و وحشت بچه بکاهد، کار دیگری از دستش بر نمی آمد و هزاران افسوس که این نیروهای مأمور و معذور بیتوجه به حقوق متهم فقط گوش به فرمان فرمانده، با پیش فرضهای ذهنی خود، مردم را مجرم می انگارند. دو روز علیرضا بازجوئی میشود، در آن شرایط که باید دوستان و وابستگان در کنارش می بودند تا بتواند داغ از دست دادن پدر را تحمل کند، در تنهایی به بازجوئی های بی مورد، جواب پس می دهد. واقعا چه کسی میتواند آن شرایط را درک کند، اتهامات واهی که ذرهای با واقعیت سنخیتی ندارد برای علیرضا دیوانه کننده بوده، هنوز چند ماهی از این روزهای سخت نمیگذرد که با مرگ مادر مواجه میشود و باعث افسردگی بیشتر علیرضا می شود. پس از مدتی مرگ مادر خانمش بر اثر کرونا و تحمل ناپذیری همسرش در مرگ مادر شرایط زندگی او را سخت و سختتر میکند. این اتفاقات فردی، همزمان با اوجگیری اعتراضات و سرکوبهای خیابانی بوده است، یک روز شاهد فرار دانشجویان به کوچه خودشان بوده، منزل شان نزدیک دانشگاه نوشیروانی بابل است، بوی گاز اشکآور و برخوردهای فیزیکی با دانشجویان روان علیرضا را خیلی جریحه دار می کند. اینها را بارها و بارها برای من بازگو میکرد و اشک میریخت. علیرضا طرحهای کلان در سر داشت که متأسفانه به دلیل شرایط اقتصادی به اجرا نرسید. علیرضا می گفت بعضی وقت ها بیپولی به من معلم آنقدر فشار میآورد که حتی توان خرید یک عدد نان را نداشتم...
شاید همین عقدهها روی هم تلنبار شده به صورت غدههایی از مغز فعال او سر بر آوردند که پس از ازمایشهای متعدد، دکتر میگوید این ها بدخیماند و دیگر امکان جراحی وجود ندارد و اینک علیرضا در تنهایی و سکوت با این درد بیدرمان خود پنجه نرم میکند.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
✍ حسین سلامی کنشگر صنفی معلمان
او را میشناسم سرشار از ذوق و خلاقیت با روحیهای حساس و پرسشگر، کنجکاو، پیگیر با پشتکار بالا، تحلیلگر، آنقدر میپرسد و میجوید تا به اصل چیزی که می خواهد برسد. دبیری متخصص که خود رشتهای را برای اولین بار در هنرستانهای کشور راه اندازی میکند.
علیرضا قربانی از فعالان صنفی استان مازندران، یکی از نفرات اصلی که جانانه تلاش کرد تا کانون صنفی فرهنگیان استان مازندران به طور مستقل شکل گیرد. بسیاری از ارتباطات کانون در سطح کشور و با فعالان صنفی دیگر استانها، مدیون و مرهون زحمات ایشان است. یکی از کسانیکه خیلی دغدغه داشت تا هیچ یک از افراد سیاسی وابسته به طیفها و جناحهای سیاسی نتوانند از جریان صنفی بهرهبرداری کنند، گرچه این رویکرد موجب محدودیتهایی برای کانون میشد اما آن را از آلودگی ها و پلشتیهای بازار سیاست امروز ایران تا حدودی محفوظ نگه میداشت. علیرضا با هوش بالای خودش حواسش به همه چیز بود، حتی از واژه ها و رنگهایی که افراد بکار میبردند تشخیص می داد که چه خط فکری را دنبال می کنند. مخصوصا با شامهی قوی نسبت به گرایشهای کمونیستی و نیز گروهک مجاهدین خلق، مواظبت میکرد تا در جریان صنفی کل کشور نفوذ نکنند؛ هرچند به هر دلیل، رواج گرایشات سوسیالیستی در ایران، کمتر کنش اجتماعی از این نوع نگرش بینصیب مانده است.
بارها پپامهایی از جاهای مختلف میگرفت و برای من میفرستاد و با یکدیگر مقایسه میکرد و پیشبینی مینمود که چه اتفاقهایی دارد می افتد. با نگاه عمیقش، بسیاری از پیشبینیهایش درست از کار در میآمد...
کم کم علیرضا به دلیل مشکلات خانوادگی و مالی از صنف کنار کشید اما همواره دلش پیش ما بود و فضای مجازی را رصد می کرد و اطلاعات لازم را به من می داد، انرژی و توان او بیش از این حرفها هست که با این قدر فعالیت آرام گیرد، پس عذاب می کشید؛ مخصوصا وقتی که رفتار همکاران و بی تفاوتی آنها را نسبت به پیگیری مطالبات می دید. از وقتی خیزش مردمی و انقلاب ژینا شروع شد، شیوه برخورد حاکمیت و سرکوب و کشته شدن و کور شدن جوانان بسیار بر عذاب و ناراحتیاش افزود. با مشاهده این حجم از خشونت در خیابان زار زار گریه می کرد و خشمگین از اینکه کاری از دستش بر نمیآید. این مشکلات اجتماعی و بغض های فروخورده و اتفاقات فردی که برایش پیش آمد، دست به دست هم داد تا علیرضا را از پا در بیاورد. فوت پدرش او را در هم شکست و همزمان که آماده سفر به اصفهان میشد برای مراسم وداع با پدر، یورش چندنفر از نیروهای امنیتی با قیافههای ناآشنا و رفتارهای توأم با خشونت به منزل ایشان، آن هم در حضور فرزند خردسالش، علیرضا را از درون فرو میریزد، چراکه یکی از دلایل مهم کنار کشیدن علیرضا از فعالیتهای صنفی، وابستگی علیرضا به تنها پسرش بود. در میانه این بگیر و ببند، مدام به پسرش میگوید: « سپهر جان اینها دوستای بابا هستند» تا شاید از ترس و وحشت بچه بکاهد، کار دیگری از دستش بر نمی آمد و هزاران افسوس که این نیروهای مأمور و معذور بیتوجه به حقوق متهم فقط گوش به فرمان فرمانده، با پیش فرضهای ذهنی خود، مردم را مجرم می انگارند. دو روز علیرضا بازجوئی میشود، در آن شرایط که باید دوستان و وابستگان در کنارش می بودند تا بتواند داغ از دست دادن پدر را تحمل کند، در تنهایی به بازجوئی های بی مورد، جواب پس می دهد. واقعا چه کسی میتواند آن شرایط را درک کند، اتهامات واهی که ذرهای با واقعیت سنخیتی ندارد برای علیرضا دیوانه کننده بوده، هنوز چند ماهی از این روزهای سخت نمیگذرد که با مرگ مادر مواجه میشود و باعث افسردگی بیشتر علیرضا می شود. پس از مدتی مرگ مادر خانمش بر اثر کرونا و تحمل ناپذیری همسرش در مرگ مادر شرایط زندگی او را سخت و سختتر میکند. این اتفاقات فردی، همزمان با اوجگیری اعتراضات و سرکوبهای خیابانی بوده است، یک روز شاهد فرار دانشجویان به کوچه خودشان بوده، منزل شان نزدیک دانشگاه نوشیروانی بابل است، بوی گاز اشکآور و برخوردهای فیزیکی با دانشجویان روان علیرضا را خیلی جریحه دار می کند. اینها را بارها و بارها برای من بازگو میکرد و اشک میریخت. علیرضا طرحهای کلان در سر داشت که متأسفانه به دلیل شرایط اقتصادی به اجرا نرسید. علیرضا می گفت بعضی وقت ها بیپولی به من معلم آنقدر فشار میآورد که حتی توان خرید یک عدد نان را نداشتم...
شاید همین عقدهها روی هم تلنبار شده به صورت غدههایی از مغز فعال او سر بر آوردند که پس از ازمایشهای متعدد، دکتر میگوید این ها بدخیماند و دیگر امکان جراحی وجود ندارد و اینک علیرضا در تنهایی و سکوت با این درد بیدرمان خود پنجه نرم میکند.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
🔴 حکم بدوی دادگاه تجدید نظر آنیشا اسداللهی فعال کارگری عیناً تایید و به شعبه ۱ اجرای احکام زندان اوین ارسال شد.
🔸آنیشا اسداللهی، معلم و مترجم رسمی سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی، بابت دو اتهام اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام به پنج سال و هشت ماه حبس تعزیری محکوم شد که این حکم اولیه در دادگاه تجدید نظر عیناً تایید و به شعبه ۱ دادگاه مقدس ( اوین) ارسال گردید. قابل ذکر است هنوز نامه معرفی به زندان به ایشان ابلاغ نشده است.
🔸در اردیبهشت ۱۴۰۱ آنیشا اسداللهی، معلم، مترجم و فعال کارگری، به همراه همسرش کیوان مهتدی و تعدادی از اعضای شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان و فعالین کارگری در پرونده موسوم به دو فعال سندیکایی فرانسوی دستگیر شدند. ایشان با قید وثیقه به طور موقت آزاد شد.
#ژن_ژیان_ئازادی
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
🔸آنیشا اسداللهی، معلم و مترجم رسمی سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی، بابت دو اتهام اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام به پنج سال و هشت ماه حبس تعزیری محکوم شد که این حکم اولیه در دادگاه تجدید نظر عیناً تایید و به شعبه ۱ دادگاه مقدس ( اوین) ارسال گردید. قابل ذکر است هنوز نامه معرفی به زندان به ایشان ابلاغ نشده است.
🔸در اردیبهشت ۱۴۰۱ آنیشا اسداللهی، معلم، مترجم و فعال کارگری، به همراه همسرش کیوان مهتدی و تعدادی از اعضای شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان و فعالین کارگری در پرونده موسوم به دو فعال سندیکایی فرانسوی دستگیر شدند. ایشان با قید وثیقه به طور موقت آزاد شد.
#ژن_ژیان_ئازادی
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
🔴 او عاشق قانون است/ #غلامرضا_غلامی_کندازی را میگویم
✍محسن عمرانی
عضو کانون صنفی معلمان استان بوشهر
🔸 در فرهنگ ما افراط در هر کاری منجر به گرفتن صفت یا لقبِ عاشق یا دیوانه میشود
به رسم ادب باید عاشقش بخوانیم
چه بسا نااهلانی دیوانهاش بنامند
عاشق یا دیوانهی چه چیزی؟
براستی او عاشق تمام عیار قانونمندی است.
آنچنان که روایت شده است میگویند «مصدق در همه حال کتاب قرانی با خود بهمراه داشت»
و من گواهی میدهم غلامرضا غلامی در همه حال کتاب قانون را با خود حمل مینمود و سخنی بر زبان نمیراند مگر آنزمان که مصداق قانونی و حقوقی آن برایش مسجل شود.
🔸 از شما معلمان میپرسم چند نفر از شما منتقدین یا موافقین سند تحول بنیادین، یکبار بطور کامل آن را مطالعه کردهاید؟! اما این انسان سختکوش حداقل در ۲۰۰ جلسه مجازی از الف ت نون پایان این سند را برای همکاران تحلیل نمود و تلاش میکرد نکاتی که به نفع معلمان و آموزش کودکان این سرزمین است را از آن استخراج نماید.
در تمامی تجمعها و تحصنها کتاب قانون اساسی در یک دست و مطالبهی صنفی در دست دیگرش می بود.
حتی آنزمان که پا از حیطهی فعالیت صنفی فراتر گذاشته و وارد عرصهی سیاسی شدند، برای هر نقد خود ابتدا ستونی در قانون اساسی کشور پیدا کرده تا آنجا که حتی امضای نامهی درخواست استعفای فلان مقام عالی رتبه کشور را با مصداق قانون اساسی انجام دادند .
اما دریغ که قانون _معشوق _در محکوم کردن چنین انسان قانون مداری _عاشق_ جفا کرد
البته سعدی علیه الرحمه در وصف معشوقان و بیوفایی انها سخنها سروده است
🔸 رسم عاشق کشی و شیوه ی شهر آشوبی
جامهای است که بر قامت او دوخته بودند. یازده سال زندان برای انسانی عاشق قانون ما را بیاد میرزا یوسفخان مستشارالدوله آن بزرگ مردی میاندازد که انقدر کتاب قانونش (رسالهی یک کلمه ) را به سر او کوبیدند تا بیهوش شد و هیچگاه بهوش نیامد.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
✍محسن عمرانی
عضو کانون صنفی معلمان استان بوشهر
🔸 در فرهنگ ما افراط در هر کاری منجر به گرفتن صفت یا لقبِ عاشق یا دیوانه میشود
به رسم ادب باید عاشقش بخوانیم
چه بسا نااهلانی دیوانهاش بنامند
عاشق یا دیوانهی چه چیزی؟
براستی او عاشق تمام عیار قانونمندی است.
آنچنان که روایت شده است میگویند «مصدق در همه حال کتاب قرانی با خود بهمراه داشت»
و من گواهی میدهم غلامرضا غلامی در همه حال کتاب قانون را با خود حمل مینمود و سخنی بر زبان نمیراند مگر آنزمان که مصداق قانونی و حقوقی آن برایش مسجل شود.
🔸 از شما معلمان میپرسم چند نفر از شما منتقدین یا موافقین سند تحول بنیادین، یکبار بطور کامل آن را مطالعه کردهاید؟! اما این انسان سختکوش حداقل در ۲۰۰ جلسه مجازی از الف ت نون پایان این سند را برای همکاران تحلیل نمود و تلاش میکرد نکاتی که به نفع معلمان و آموزش کودکان این سرزمین است را از آن استخراج نماید.
در تمامی تجمعها و تحصنها کتاب قانون اساسی در یک دست و مطالبهی صنفی در دست دیگرش می بود.
حتی آنزمان که پا از حیطهی فعالیت صنفی فراتر گذاشته و وارد عرصهی سیاسی شدند، برای هر نقد خود ابتدا ستونی در قانون اساسی کشور پیدا کرده تا آنجا که حتی امضای نامهی درخواست استعفای فلان مقام عالی رتبه کشور را با مصداق قانون اساسی انجام دادند .
اما دریغ که قانون _معشوق _در محکوم کردن چنین انسان قانون مداری _عاشق_ جفا کرد
البته سعدی علیه الرحمه در وصف معشوقان و بیوفایی انها سخنها سروده است
🔸 رسم عاشق کشی و شیوه ی شهر آشوبی
جامهای است که بر قامت او دوخته بودند. یازده سال زندان برای انسانی عاشق قانون ما را بیاد میرزا یوسفخان مستشارالدوله آن بزرگ مردی میاندازد که انقدر کتاب قانونش (رسالهی یک کلمه ) را به سر او کوبیدند تا بیهوش شد و هیچگاه بهوش نیامد.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
🔴نقدی بر اتهامات سراسر بیاساس هیات تخلفات آموزش و پرورش گیلان، نسبت به #عزیز_قاسم_زاده
روز چهارشنبه (۱۴۰۲/۰۴/۰۷) برگ ابلاغیهای مشتمل بر ۲۵ اتهام، از طرف هیات بدوی رسیدگی به تخلفات اداری کارمندان آموزش و پرورش گیلان، در زندان به عزیز قاسم زاده معلم زندانی در زندان لاکان رشت ابلاغ شد.
نگاهی گذرا به این متنِ سراپا تناقض نه تنها مغرضانه بودن و بیاساس بودن اتهامها را آشکار میسازد، بلکه سطح پایین سواد و عدم اخلاقمداریِ آنانی که قضاوت عملکرد قشر فرهنگی را بر عهدهدارند را عیان مینماید.
نمونههایی از این موارد بیان میشود تا متولیان امر، _شاید_تجدید نظری در انتخاب این اعضا نمایند و این چنین چهره آموزش کشور را تیرهتر و کدرتر از قبل ننمایند:
۱- مکرراً در بخشهایی از این ابلاغیه از قبیل بندهای ، ۲،۳،۴،۵،۱۴،۱۵،۱۶ و ۱۷ ذکر شده؛ خواندن آواز با مضامین انحرافی. در حالیکه اولاً اشعار خواندهشده، شعرهایی از شاعران بزرگ ایران همچون حافظ، مشیری، ملک الشعرا و… است که نامشان نه تنها نگین ادبیات ایران است که در ادبیات جهان همچو الماس می درخشد، دوماً صادرکنندگان این ابلاغیه، چه تخصصی در زمینهی موسیقی دارند؟ چگونه است که افراد ناآشنا با موسیقی میتوانند #عزیز_قاسم_زاده را که نزد بزرگترین استادان موسیقی ملی ایران تلمذ کردهاست به خواندن آواز انحرافی محکوم کنند؟ این جاست که باید گفت:
جای آن است که خون موج زند در دل لعل
زین تغابن که «خزف» میشکند بازارش
۲- در بند ۱۴ که عزیز قاسمزاده را متهم به حضور فعال در تجمع غیر قانونی در تاریخ (۱۴۰۱۰۲۰۱) و خواندن اواز با مضامین انحرافی در اداره کل اموزش و پرورش گیلان کردهاند نیز، طنز دیگری از ماجرا است، چرا که اولاً در این تاریخ هیچ تجمعی از سوی معلمان برگزار نشده است، در ثانی تجمعات معلمان ایران وفق اصل ۲۷ قانون اساسی و در راستای استیفای حقوق صنفی بودهاست، ثالثاً هیات تخلفات اداری، از نظر قانونی شأنیت تشخیص تجمعات (از نظرقانونی یا غیرقانونی بودن) را ندارد.
۳- در بند ۱۵ باز ایشان متهم به حضور فعال در تجمع غیر قانونی (۱۱ ۱۲ ۱۴۰۲) و ایراد سخنرانی و خواندن آواز با مضامبن انحرافی شدهاست، در حالیکه در این تاریخ علیرغم دعوت شورای هماهنگی به برگزاری روز ملی معلم، ضابطین اجازه حضور فرهنگیان در ادارهکل آموزش و پرورش را ندادند و اصولاً تجمعی شکل نگرفت. لذا هیچ سخنرانی و یا آوازی توسط هیچ کسی ایراد با خوانده نشد.
۴- در بند ۱۷، ایشان مجدداً به حضور فعال و بیان سخنرانی و آوازخوانی با مضامین انحرافی در تاریخ (۲۶ ۰۳ ۱۴۰۱) متهم شدهاست، نکته قابل توجه اینجاست که در این تاریخ نیز، آقای #عزیز_قاسم_زاده در مسیر رفتن به اداره کل آموزش و پرورش _بیرون از اداره و قبل از تشکیل هر نوع تجمع_ همراه با چند تن از معلمان با ضرب و شتم دستگیر شدند. پس اساساً این اتهام نیز از پایه باطل است.
۵- در بخشهایی از این ابلاغیه مصاحبه با شبکههای فارسی زبان را مصداقِ ارتباط با اتباع بیگانه مندرج در قانون تخلفات اداری دانستهاست، حقیقتاً باید بهحال آموزش و پرورش استان گیلان تاسف خورد که رییس هیات بدوی تخلفات اداری و زیردستانش هنوز معنا و مصداق این تخلف را نمیدانند، کسانی که حتی نمیدانند معنای اتباع بیگانه چیست و اتباع بیگانه چهکسانی هستند، بهترین و باسوادترین معلمان منطقه را نشانه گرفتهاند.
شایسته است که دست اندرکارانِ آموزشوپرورش گیلان برای جلوگیری از تنش و برای جلوگیریی از تضییع حق، با بهرهمندی از معلمان با سواد و دغدعهمند در پستهایی که با آیندهی شغلی افراد و خانوادههای آنان سروکاردارد، استفاده نماید. حتی اگر نمیتواند از افراد متخصص و باهوش استفاده کنند، دستکم افرادی را در این پستها قرار دهد که به آییننامههای داخلی هیات تخلفات و به اندازهی اختیارات خود واقف باشند و یا توان تحقیق درخصوص موضوعات ارجاعی را داشتهباشند، تا چنین اسناد سراسر ایراد را منتشر نکنند.
https://telegra.ph/نقدی-بر-اتهامات-سراسر-بی%E2%80%8Cاساس-هیات-تخلفات-آموزش-و-پرورش-گیلان-نسبت-به-عزیز-قاسم-زاده-06-30
روز چهارشنبه (۱۴۰۲/۰۴/۰۷) برگ ابلاغیهای مشتمل بر ۲۵ اتهام، از طرف هیات بدوی رسیدگی به تخلفات اداری کارمندان آموزش و پرورش گیلان، در زندان به عزیز قاسم زاده معلم زندانی در زندان لاکان رشت ابلاغ شد.
نگاهی گذرا به این متنِ سراپا تناقض نه تنها مغرضانه بودن و بیاساس بودن اتهامها را آشکار میسازد، بلکه سطح پایین سواد و عدم اخلاقمداریِ آنانی که قضاوت عملکرد قشر فرهنگی را بر عهدهدارند را عیان مینماید.
نمونههایی از این موارد بیان میشود تا متولیان امر، _شاید_تجدید نظری در انتخاب این اعضا نمایند و این چنین چهره آموزش کشور را تیرهتر و کدرتر از قبل ننمایند:
۱- مکرراً در بخشهایی از این ابلاغیه از قبیل بندهای ، ۲،۳،۴،۵،۱۴،۱۵،۱۶ و ۱۷ ذکر شده؛ خواندن آواز با مضامین انحرافی. در حالیکه اولاً اشعار خواندهشده، شعرهایی از شاعران بزرگ ایران همچون حافظ، مشیری، ملک الشعرا و… است که نامشان نه تنها نگین ادبیات ایران است که در ادبیات جهان همچو الماس می درخشد، دوماً صادرکنندگان این ابلاغیه، چه تخصصی در زمینهی موسیقی دارند؟ چگونه است که افراد ناآشنا با موسیقی میتوانند #عزیز_قاسم_زاده را که نزد بزرگترین استادان موسیقی ملی ایران تلمذ کردهاست به خواندن آواز انحرافی محکوم کنند؟ این جاست که باید گفت:
جای آن است که خون موج زند در دل لعل
زین تغابن که «خزف» میشکند بازارش
۲- در بند ۱۴ که عزیز قاسمزاده را متهم به حضور فعال در تجمع غیر قانونی در تاریخ (۱۴۰۱۰۲۰۱) و خواندن اواز با مضامین انحرافی در اداره کل اموزش و پرورش گیلان کردهاند نیز، طنز دیگری از ماجرا است، چرا که اولاً در این تاریخ هیچ تجمعی از سوی معلمان برگزار نشده است، در ثانی تجمعات معلمان ایران وفق اصل ۲۷ قانون اساسی و در راستای استیفای حقوق صنفی بودهاست، ثالثاً هیات تخلفات اداری، از نظر قانونی شأنیت تشخیص تجمعات (از نظرقانونی یا غیرقانونی بودن) را ندارد.
۳- در بند ۱۵ باز ایشان متهم به حضور فعال در تجمع غیر قانونی (۱۱ ۱۲ ۱۴۰۲) و ایراد سخنرانی و خواندن آواز با مضامبن انحرافی شدهاست، در حالیکه در این تاریخ علیرغم دعوت شورای هماهنگی به برگزاری روز ملی معلم، ضابطین اجازه حضور فرهنگیان در ادارهکل آموزش و پرورش را ندادند و اصولاً تجمعی شکل نگرفت. لذا هیچ سخنرانی و یا آوازی توسط هیچ کسی ایراد با خوانده نشد.
۴- در بند ۱۷، ایشان مجدداً به حضور فعال و بیان سخنرانی و آوازخوانی با مضامین انحرافی در تاریخ (۲۶ ۰۳ ۱۴۰۱) متهم شدهاست، نکته قابل توجه اینجاست که در این تاریخ نیز، آقای #عزیز_قاسم_زاده در مسیر رفتن به اداره کل آموزش و پرورش _بیرون از اداره و قبل از تشکیل هر نوع تجمع_ همراه با چند تن از معلمان با ضرب و شتم دستگیر شدند. پس اساساً این اتهام نیز از پایه باطل است.
۵- در بخشهایی از این ابلاغیه مصاحبه با شبکههای فارسی زبان را مصداقِ ارتباط با اتباع بیگانه مندرج در قانون تخلفات اداری دانستهاست، حقیقتاً باید بهحال آموزش و پرورش استان گیلان تاسف خورد که رییس هیات بدوی تخلفات اداری و زیردستانش هنوز معنا و مصداق این تخلف را نمیدانند، کسانی که حتی نمیدانند معنای اتباع بیگانه چیست و اتباع بیگانه چهکسانی هستند، بهترین و باسوادترین معلمان منطقه را نشانه گرفتهاند.
شایسته است که دست اندرکارانِ آموزشوپرورش گیلان برای جلوگیری از تنش و برای جلوگیریی از تضییع حق، با بهرهمندی از معلمان با سواد و دغدعهمند در پستهایی که با آیندهی شغلی افراد و خانوادههای آنان سروکاردارد، استفاده نماید. حتی اگر نمیتواند از افراد متخصص و باهوش استفاده کنند، دستکم افرادی را در این پستها قرار دهد که به آییننامههای داخلی هیات تخلفات و به اندازهی اختیارات خود واقف باشند و یا توان تحقیق درخصوص موضوعات ارجاعی را داشتهباشند، تا چنین اسناد سراسر ایراد را منتشر نکنند.
https://telegra.ph/نقدی-بر-اتهامات-سراسر-بی%E2%80%8Cاساس-هیات-تخلفات-آموزش-و-پرورش-گیلان-نسبت-به-عزیز-قاسم-زاده-06-30
Telegraph
نقدی بر اتهامات سراسر بیاساس هیات تخلفات آموزش و پرورش گیلان، نسبت به #عزیز_قاسم_زاده
روز چهارشنبه (۱۴۰۲/۰۴/۰۷) برگ ابلاغیهای مشتمل بر ۲۵ اتهام، از طرف هیات بدوی رسیدگی به تخلفات اداری کارمندان آموزش و پرورش گیلان، در زندان به عزیز قاسم زاده معلم زندانی در زندان لاکان رشت ابلاغ شد. نگاهی گذرا به این متنِ سراپا تناقض نه تنها مغرضانه بودن و…
کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔴برای قضاوت تاریخ تصویر سمت راست، #اسماعیل_عبدی، معلم، به جرم پیگیری مطالبات صنفی بیش از ۸ سال است که زندانی است. طبق ماده ۴۷۷ و ۴۴۷ قانون آیین دادرسی، ایشان باید ۸ ماه پیش از زندان آزاد میشد، اما تمام این مدت در گروگان نهادهای امنیتی است. تصویر سمت چپ،…
🔴ما، و جهانی که #اسماعیل_عبدی است
✍️:دکترمجيد رعایایی
اسماعیل هشت سال است در بدترین شرایط ممکن دارد حبس میکشد. اصطلاحی است میانِ آنها که درفش و دیوار را از پسِ پاس کلید و اندرزگاههای مختلف تجربه کردهاند. و آن یعنی در بیداری حبس بکشی یا با ترامادول و متادون در خواب.
اسماعیل در دستگاه فلسفی تاریخیاش همواره در بیداری نفس کشیدهاست. در بلوطهایی که لرستان از روشنی و آرامش به امید گوزنهایی که به آزادی سلام خواهند گفت، درست میان این همه ناآزادی در میدان. در میدانی که سرشار از کتاب و بیداریست. هر وقت صداش را شنیدهام خیلی واضح به من گفت:
میانِ این همه نظامی در کچوییترینِ البرز جهان کتاب میخوانم... حتی اگر نیک میدانستم که البرز نامِ دیگری از تپههای اوین است که منتقل شده است، به ماده قانونهایی که فقط برای امثال اکبرطبری و نجفی و خاندان معظم و پلید هاشمی کار میکنند.
ما کارگریم. ما آموزگار. تمامِ پروبلماتیکای ما سرشار از برابری است. این که در تمام روز کار کنیم و از عصر بردهی مدرنِ اسنپ و افق کوروش بزرگ باشیم. این در حالی است که در بدترین شرایط فعلی که توانِ آموزگاری و کارگری ما از نان نداشتن ضعیفتر است باز هم به این فکر میکنیم که دانشآموزان و دانشجویان ما باید یاد بگیرند که #اسماعیل باشند. باید خوب درک کنند که مقام معظم قوه قضائیه اختیار آن را دارد که اختلاسیون را به شعبه دیگری هدایت کند اما یکسری تفاوتهایی با سیگارهای معمولی توی این قانون گنجانیده نشدهاست که خودش را دود کند میان ماهیهای سیاه کوچک که اَرس و بیقراری پُراند.
اما هنوز این مقام از بیست هزار پرونده سخن میگوید. از چشمهای درآمده از حدقه. از اصابت جسم سخت و فلزی در جواز دفن...
اما بگذارید راحت برایتان بگویم، این که آموزگاران و کارگران در این کشور، هیچ برنامه مشخصی برای برابری ندارند مضحک است. این که امثال اسماعيل مدتهاست بیدلیل و کاملا غیرقانونی در زندان است _ به غیر از آن آقایی که پاس کاری را خوب بلد است _ میرسد به ترسها و بازیهای روانشناسی ما و شما. میرسد به منفعتطلبی و از دور لِنگش کنهای ما که به خاطر «یک مشت ریال بیارزش» خودمان را بهناآزادی و نابرابری میفروشیم و یا این که در امری طبیعی بلندگوهای بیخودی بیش نیستیم.
سلام بر تو اسماعیل که فقط چند نفر رفیق واقعی داری…
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
✍️:دکترمجيد رعایایی
اسماعیل هشت سال است در بدترین شرایط ممکن دارد حبس میکشد. اصطلاحی است میانِ آنها که درفش و دیوار را از پسِ پاس کلید و اندرزگاههای مختلف تجربه کردهاند. و آن یعنی در بیداری حبس بکشی یا با ترامادول و متادون در خواب.
اسماعیل در دستگاه فلسفی تاریخیاش همواره در بیداری نفس کشیدهاست. در بلوطهایی که لرستان از روشنی و آرامش به امید گوزنهایی که به آزادی سلام خواهند گفت، درست میان این همه ناآزادی در میدان. در میدانی که سرشار از کتاب و بیداریست. هر وقت صداش را شنیدهام خیلی واضح به من گفت:
میانِ این همه نظامی در کچوییترینِ البرز جهان کتاب میخوانم... حتی اگر نیک میدانستم که البرز نامِ دیگری از تپههای اوین است که منتقل شده است، به ماده قانونهایی که فقط برای امثال اکبرطبری و نجفی و خاندان معظم و پلید هاشمی کار میکنند.
ما کارگریم. ما آموزگار. تمامِ پروبلماتیکای ما سرشار از برابری است. این که در تمام روز کار کنیم و از عصر بردهی مدرنِ اسنپ و افق کوروش بزرگ باشیم. این در حالی است که در بدترین شرایط فعلی که توانِ آموزگاری و کارگری ما از نان نداشتن ضعیفتر است باز هم به این فکر میکنیم که دانشآموزان و دانشجویان ما باید یاد بگیرند که #اسماعیل باشند. باید خوب درک کنند که مقام معظم قوه قضائیه اختیار آن را دارد که اختلاسیون را به شعبه دیگری هدایت کند اما یکسری تفاوتهایی با سیگارهای معمولی توی این قانون گنجانیده نشدهاست که خودش را دود کند میان ماهیهای سیاه کوچک که اَرس و بیقراری پُراند.
اما هنوز این مقام از بیست هزار پرونده سخن میگوید. از چشمهای درآمده از حدقه. از اصابت جسم سخت و فلزی در جواز دفن...
اما بگذارید راحت برایتان بگویم، این که آموزگاران و کارگران در این کشور، هیچ برنامه مشخصی برای برابری ندارند مضحک است. این که امثال اسماعيل مدتهاست بیدلیل و کاملا غیرقانونی در زندان است _ به غیر از آن آقایی که پاس کاری را خوب بلد است _ میرسد به ترسها و بازیهای روانشناسی ما و شما. میرسد به منفعتطلبی و از دور لِنگش کنهای ما که به خاطر «یک مشت ریال بیارزش» خودمان را بهناآزادی و نابرابری میفروشیم و یا این که در امری طبیعی بلندگوهای بیخودی بیش نیستیم.
سلام بر تو اسماعیل که فقط چند نفر رفیق واقعی داری…
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews