🔴 قاسم رائرحجازی کهنسالترین معلم ایران در مهاباد درگذشت
🔸 #قاسم_رائرحجازی متولد سال ۱۲۹۶ بود و از سال ۱۳۱۶ به عنوان معلم در آموزش و پرورش استخدام شد و یکی از نخستین معلمان شهرستان #مهاباد به شمار میآمد که در سال ۱۳۵۶ بازنشته شده بود.
🔸این معلم فقید در دوران خدمتش در تمامی مقاطع تحصیلی به تدریس مشغول بوده و علاوه بر ریاست اداره آموزش و پرورش، مسوولیت سازمانان جوانان و هلال احمر (شیر و خورشید) مهاباد را نیز در کارنامهی مدیرتی خود داشت. همچنین از ایشان تألیفاتی منجمله کتاب خاطرات و دیوان اشعار به زبان های کُردی و فارسی به یادگار مانده که هنوز چاپ نشدهاست.
🔸#شورای_هماهنگی_تشکلهای_صنفی_فرهنگیان_ایران فقدان این معلم زحمتکش را به خانواده، دوستان و همکارانشان و جامعهی فرهنگیان شهرستان مهاباد تسلیت عرض مینماید.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
🔸 #قاسم_رائرحجازی متولد سال ۱۲۹۶ بود و از سال ۱۳۱۶ به عنوان معلم در آموزش و پرورش استخدام شد و یکی از نخستین معلمان شهرستان #مهاباد به شمار میآمد که در سال ۱۳۵۶ بازنشته شده بود.
🔸این معلم فقید در دوران خدمتش در تمامی مقاطع تحصیلی به تدریس مشغول بوده و علاوه بر ریاست اداره آموزش و پرورش، مسوولیت سازمانان جوانان و هلال احمر (شیر و خورشید) مهاباد را نیز در کارنامهی مدیرتی خود داشت. همچنین از ایشان تألیفاتی منجمله کتاب خاطرات و دیوان اشعار به زبان های کُردی و فارسی به یادگار مانده که هنوز چاپ نشدهاست.
🔸#شورای_هماهنگی_تشکلهای_صنفی_فرهنگیان_ایران فقدان این معلم زحمتکش را به خانواده، دوستان و همکارانشان و جامعهی فرهنگیان شهرستان مهاباد تسلیت عرض مینماید.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
🔴 حمله عصبی به یک آموزگار زن به دلیل بی توجهی به مطالبهی رتبهبندی در اداره کل آموزش و پرورش خراسان شمالی
🔸 صبح امروز دوشنبه ۱۷ /۲/ ۱۴۰۳ در پی مراجعهی خانم #زهرا_عوض_زاده عضو مؤسس انجمن صنفی #خراسان_شمالی برای پیگیری بحث رتبه بندی معلمان، وقتی در راهروی اداره با مدیر کل مواجه و شاهد بی تفاوتی و عدم پاسخگویی او است، مطالبات خود را با صدای بلند مطرح میکند. به دلیل حمله عصبی ناشی از این برخورد ایشان برای مدتی از حال میرود و او را به اتاق فناوری برده تا حالشان کمی بهتر شود؛ اما پس از بازگشت به منزل نیز به دلیل فشار عصبی، در ناحیهی دیسک کمر و گردن احساس درد شدید داشته و دستانشان دچار بی حسی شده است.
🔸بی توجهی مدیران و مقامات دولتی آموزش و پرورش به مطالبات و حقوق قانونی فرهنگیان هم به نوعی مصداق امتناع از انجام وظایف قانونیست.
🔸 #شورای_هماهنگی_تشکلهای_صنفی_فرهنگیان_ایران نسبت به عواقب این گونه برخوردهای غیر مسئولانه در پاسخ به مطالبات قانونی فرهنگیان هشدار می دهد.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍ارتباط با ادمین 👇
🆔 @kashowranews
🔸 صبح امروز دوشنبه ۱۷ /۲/ ۱۴۰۳ در پی مراجعهی خانم #زهرا_عوض_زاده عضو مؤسس انجمن صنفی #خراسان_شمالی برای پیگیری بحث رتبه بندی معلمان، وقتی در راهروی اداره با مدیر کل مواجه و شاهد بی تفاوتی و عدم پاسخگویی او است، مطالبات خود را با صدای بلند مطرح میکند. به دلیل حمله عصبی ناشی از این برخورد ایشان برای مدتی از حال میرود و او را به اتاق فناوری برده تا حالشان کمی بهتر شود؛ اما پس از بازگشت به منزل نیز به دلیل فشار عصبی، در ناحیهی دیسک کمر و گردن احساس درد شدید داشته و دستانشان دچار بی حسی شده است.
🔸بی توجهی مدیران و مقامات دولتی آموزش و پرورش به مطالبات و حقوق قانونی فرهنگیان هم به نوعی مصداق امتناع از انجام وظایف قانونیست.
🔸 #شورای_هماهنگی_تشکلهای_صنفی_فرهنگیان_ایران نسبت به عواقب این گونه برخوردهای غیر مسئولانه در پاسخ به مطالبات قانونی فرهنگیان هشدار می دهد.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍ارتباط با ادمین 👇
🆔 @kashowranews
🔴بررسی فراز وفرودهای جنبش صنفی معلمان در گفتگو با محمد حبیبی؛فعالیت غیررسمی، نتیجه سرکوب است
✍🏻امتداد-لیلا رزاقی: با «محمد حبیبی» سخنگوی کانون صنفی معلمان تهران و عضو شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان در ارتباط با مطالبات معلمان و چالشهای فراروی نظام آموزشی کشور به گفتگو نشستهایم. در جریان این گفتگوی دو ساعته، آمار مستندی از آخرین وضعیت تشکلها و فعالان صنفی و همچنین شیوه مواجهه دولتها با کنشهای صنفی معلمان ارائه شده که قابل تامل است.
🗣خلاصهی گفت و گو:
🔹در حال حاضر قدرت خرید یک معلم نسبت به اوایل دهه ۹۰، یک سوم کاهش پیدا کرده است.
🔹ناکارآمدی مدیریتی در سطح کلان و تحریمهای اقتصادی طبقه کارگر و مزدبگیر را به شدت آسیبپذیر کرده است. این نکتهای است که از نظر مدافعان تحریم دور مانده است.
🔹۲۳ تشکل عضور شورای هماهنگی با وجود سرکوبهای گسترده هم اکنون در کشور فعال هستند.
🔹 در اقدامی بیسابقه و در فاصله اردیبهشت تا تیرماه ۱۴۰۱، بین ۱۰۰ تا ۱۵۰ فعال صنفی در سراسر کشور بازداشت شدند.
🔹 در فاصله 1401 تا 1402، ۳۰ معلم با بازنشستگی اجباری، ۸۰ نفر با محرومیت از رتبهبندی، ۱۳ معلم با اخراج و بازخریدی، ۳۲ معلم با تقلیل گروه و ۶۱ معلم با پرونده باز قضایی مواجه هستند. این در حالیست که ۱۰ معلم با پابند الکترونیک از زندان آزاد شدند و برخی هنوز در زندانند.
🔹جنبش صنفی معلمان با وجود آسیبها و ضعفهای درونی و تهدیدهای بیرونی که با آن دست به گریبان است، دستاوردهای خرد و کلان بسیاری داشته است.
🔹 شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان یک تشکل صنفی است اما در تلاش است تا پیوندی میان مطالبات صنفی و مدنی ایجاد کند. مطالباتی که ذینفعان آموزش را هم در برمیگیرد.
🔹جنبش صنفی معلمان جنبشی صنفی/مدنی است اما اگر رادیکالیسمی در برخی موضعگیریها مشاهده میشود از یک طرف ناشی از سرکوب گسترده حاکمیت درهمه این سالها و از سوی دیگر حاکم شدن نوعی رادیکالیسم تخیلی از سوی جریان راست افراطی بر فضای سیاسی ایران است.
🔹مطالبه دستمزد بالای خط فقر باید به روایت و مطالبه مشترک همه گروههای اجتماعی بویژه معلمان، کارگران، بازنشستگان و دانشجویان تبدیل شود.
📍متن کامل مصاحبه را اینجا بخوانید.
منبع :
@emtedadnet
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
✍🏻امتداد-لیلا رزاقی: با «محمد حبیبی» سخنگوی کانون صنفی معلمان تهران و عضو شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان در ارتباط با مطالبات معلمان و چالشهای فراروی نظام آموزشی کشور به گفتگو نشستهایم. در جریان این گفتگوی دو ساعته، آمار مستندی از آخرین وضعیت تشکلها و فعالان صنفی و همچنین شیوه مواجهه دولتها با کنشهای صنفی معلمان ارائه شده که قابل تامل است.
🗣خلاصهی گفت و گو:
🔹در حال حاضر قدرت خرید یک معلم نسبت به اوایل دهه ۹۰، یک سوم کاهش پیدا کرده است.
🔹ناکارآمدی مدیریتی در سطح کلان و تحریمهای اقتصادی طبقه کارگر و مزدبگیر را به شدت آسیبپذیر کرده است. این نکتهای است که از نظر مدافعان تحریم دور مانده است.
🔹۲۳ تشکل عضور شورای هماهنگی با وجود سرکوبهای گسترده هم اکنون در کشور فعال هستند.
🔹 در اقدامی بیسابقه و در فاصله اردیبهشت تا تیرماه ۱۴۰۱، بین ۱۰۰ تا ۱۵۰ فعال صنفی در سراسر کشور بازداشت شدند.
🔹 در فاصله 1401 تا 1402، ۳۰ معلم با بازنشستگی اجباری، ۸۰ نفر با محرومیت از رتبهبندی، ۱۳ معلم با اخراج و بازخریدی، ۳۲ معلم با تقلیل گروه و ۶۱ معلم با پرونده باز قضایی مواجه هستند. این در حالیست که ۱۰ معلم با پابند الکترونیک از زندان آزاد شدند و برخی هنوز در زندانند.
🔹جنبش صنفی معلمان با وجود آسیبها و ضعفهای درونی و تهدیدهای بیرونی که با آن دست به گریبان است، دستاوردهای خرد و کلان بسیاری داشته است.
🔹 شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان یک تشکل صنفی است اما در تلاش است تا پیوندی میان مطالبات صنفی و مدنی ایجاد کند. مطالباتی که ذینفعان آموزش را هم در برمیگیرد.
🔹جنبش صنفی معلمان جنبشی صنفی/مدنی است اما اگر رادیکالیسمی در برخی موضعگیریها مشاهده میشود از یک طرف ناشی از سرکوب گسترده حاکمیت درهمه این سالها و از سوی دیگر حاکم شدن نوعی رادیکالیسم تخیلی از سوی جریان راست افراطی بر فضای سیاسی ایران است.
🔹مطالبه دستمزد بالای خط فقر باید به روایت و مطالبه مشترک همه گروههای اجتماعی بویژه معلمان، کارگران، بازنشستگان و دانشجویان تبدیل شود.
📍متن کامل مصاحبه را اینجا بخوانید.
منبع :
@emtedadnet
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
🔴 اعلام #نتایج_سومین_دورەی_انتخابات_انجمن_صنفی_معلمان_کوردستان(سنندج) ـ اردیبهشت ۱۴۰٣
💢 همکاران و دوستان عزیز
⭕️ همانگونە کە مستحضرید در تاریخ دهم اردیبهشت ماە هزار و چهارصد و سە، سومین دورە انتخابات هیات مدیرە و بازرسان انجمن صنفی معلمان کوردستان ـ سنندج بە صورت آنلاین برگزار گردید.
پس از اعلام نتایج اولیە بە کاندیداتورها و بررسی شکایات آنان، هیات نظارت و هیات اجرایی بە اتفاق آرا نتایج انتخابات را تایید و بە اذعان شما همکاران بزرگوار میرساند. امید است همکارانی کە مسئولیت هیات مدیره و بازرسان را بە عهدە میگیرند با تعامل و همفکری بیشتر با بدنە معلمان راهکارهای مناسب در جهت پیشبرد آموزش و پرورش متعالی و رشدیافتە، تلاش برای دستیابی بە رفاه بیشتر همکاران شاغل و بازنشستە و اهداف و اصول اساسنامە انجمن آیندەای درخشان برای جامعه را پیریزی نمایند.
🔴نتایج شمارش آراء کاندیداهای هیئتمدیرە بە ترتیب بیشترین آرا:
نام و نام خانوادگی تعداد رای
۱ـ آقای غیاث نعمتی ۲۲۹
۲- آقای مجید کریمی ۲۱٦
۳- آقای رضا الیاسی ۲۱۵
۳- آقای صلاح حاجیمیرزایی ۲۱۵
٥- آقای محیالدین ریحانی ۱۷۲
٦- خانم نسرین کریمی ۱٦۸
٧- خانم فاطمە زندکریمی ۱۵۴
٨- آقای فیصل نوری ۱۵۱
٩- آقای بهاالدین ملکی ۱۵۰
١٠- خانم بیان رستمیپور ۱۴۰
١١ـ آقای پیمان نودینیان ۱۲۵
١٢- آقای جبار پاکزاد ۱۱۷
١٣- آقای حبیبالله زندی ۸۹
١٤- آقای کمال فکوریان ۸۸
١٥- آقای حسین زندکریمی ۸۱
١٦- آقای علی قریشی ۵٦
١٦- آقای صالح صالحنیا ۵٦
١٨- آقای مصطفی سربازان ۵۵
١٩- آقای کوروش کریمی ۴۰
٢٠- آقای فرزاد اسدپور ۲٦
٢١- خانم سیدە طوبی حسینی ۱۴
نتایج شمارش آراء کاندیداهای پست بازرسی انجمن بە ترتیب بیشترین آرا:
نام و نام خانوادگی تعداد رای
۱- خانم لیلا زارعی ۱۷۸
۲- آقای جمال مرادی ۱۵۸
۳- آقای فرهاد موالی ۱۵۰
۴- آقای سلام شافعی ۱۳۱
۵- آقای صدیق صادقی ۹۸
٦- آقای رضا شریفە ۹۲
بە امید روزهای بهتر
هیات نظارت و اجرایی
سومین دورەی انتخابات
هیاتمدیرە و بازرسان
انجمن صنفی معلمان کوردستان
"سنندج"
#تبریک
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
💢 همکاران و دوستان عزیز
⭕️ همانگونە کە مستحضرید در تاریخ دهم اردیبهشت ماە هزار و چهارصد و سە، سومین دورە انتخابات هیات مدیرە و بازرسان انجمن صنفی معلمان کوردستان ـ سنندج بە صورت آنلاین برگزار گردید.
پس از اعلام نتایج اولیە بە کاندیداتورها و بررسی شکایات آنان، هیات نظارت و هیات اجرایی بە اتفاق آرا نتایج انتخابات را تایید و بە اذعان شما همکاران بزرگوار میرساند. امید است همکارانی کە مسئولیت هیات مدیره و بازرسان را بە عهدە میگیرند با تعامل و همفکری بیشتر با بدنە معلمان راهکارهای مناسب در جهت پیشبرد آموزش و پرورش متعالی و رشدیافتە، تلاش برای دستیابی بە رفاه بیشتر همکاران شاغل و بازنشستە و اهداف و اصول اساسنامە انجمن آیندەای درخشان برای جامعه را پیریزی نمایند.
🔴نتایج شمارش آراء کاندیداهای هیئتمدیرە بە ترتیب بیشترین آرا:
نام و نام خانوادگی تعداد رای
۱ـ آقای غیاث نعمتی ۲۲۹
۲- آقای مجید کریمی ۲۱٦
۳- آقای رضا الیاسی ۲۱۵
۳- آقای صلاح حاجیمیرزایی ۲۱۵
٥- آقای محیالدین ریحانی ۱۷۲
٦- خانم نسرین کریمی ۱٦۸
٧- خانم فاطمە زندکریمی ۱۵۴
٨- آقای فیصل نوری ۱۵۱
٩- آقای بهاالدین ملکی ۱۵۰
١٠- خانم بیان رستمیپور ۱۴۰
١١ـ آقای پیمان نودینیان ۱۲۵
١٢- آقای جبار پاکزاد ۱۱۷
١٣- آقای حبیبالله زندی ۸۹
١٤- آقای کمال فکوریان ۸۸
١٥- آقای حسین زندکریمی ۸۱
١٦- آقای علی قریشی ۵٦
١٦- آقای صالح صالحنیا ۵٦
١٨- آقای مصطفی سربازان ۵۵
١٩- آقای کوروش کریمی ۴۰
٢٠- آقای فرزاد اسدپور ۲٦
٢١- خانم سیدە طوبی حسینی ۱۴
نتایج شمارش آراء کاندیداهای پست بازرسی انجمن بە ترتیب بیشترین آرا:
نام و نام خانوادگی تعداد رای
۱- خانم لیلا زارعی ۱۷۸
۲- آقای جمال مرادی ۱۵۸
۳- آقای فرهاد موالی ۱۵۰
۴- آقای سلام شافعی ۱۳۱
۵- آقای صدیق صادقی ۹۸
٦- آقای رضا شریفە ۹۲
بە امید روزهای بهتر
هیات نظارت و اجرایی
سومین دورەی انتخابات
هیاتمدیرە و بازرسان
انجمن صنفی معلمان کوردستان
"سنندج"
#تبریک
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
پانزدهمین هفته متوالی اعتصاب غذا زندانیان در #سهشنبههای_نه_به_اعدام
از اول اردیبهشت تاکنون حداقل ۸۰ زندانی محکوم به اعدام در زندانهای سراسر کشور اعدام شدهاند؛ هفته گذشته زندانی سیاسی عقیدتی #انور_خضری پس از ۱۵ سال زندان و شکنجه در سکوت خبری اعدام شد.
در همین راستا زندانیان اعتصابی کارزار #سهشنبههای_نه_به_اعدام در زندانهای اوین، قزلحصار، خرم آباد، خوی، نقده و ... در پانزدهمین هفته متوالی در روز سهشنبه ۱۸ اردیبهشت دست به اعتصاب غذا زدهاند.
آنان ضمن اعتراض به اعدامها از جمله اعدام انور خضری، نسبت به اعدام قریبالوقوع زندانی سیاسی عقیدتی #خسرو_بشارت که در #زندان_قزلحصار جهت اجرای حکم اعدام به سلول انفرادی منتقل شدهاست، هشدار داده و خواهان همبستگی جهت توقف این حکم شدهاند.
این زندانیان همچنان تاکید کردهاند صدور حکم اعدام برای زندانیان گمنام و زندانیان سیاسی مانند #محمود_مهرابی نشان دهنده عزم حاکمیت برای سرکوب و ایجاد ارعاب در جامعه است و مجددا بر اتحاد جمعی برای توقف ماشین اعدام تاکید نمودهاند.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
از اول اردیبهشت تاکنون حداقل ۸۰ زندانی محکوم به اعدام در زندانهای سراسر کشور اعدام شدهاند؛ هفته گذشته زندانی سیاسی عقیدتی #انور_خضری پس از ۱۵ سال زندان و شکنجه در سکوت خبری اعدام شد.
در همین راستا زندانیان اعتصابی کارزار #سهشنبههای_نه_به_اعدام در زندانهای اوین، قزلحصار، خرم آباد، خوی، نقده و ... در پانزدهمین هفته متوالی در روز سهشنبه ۱۸ اردیبهشت دست به اعتصاب غذا زدهاند.
آنان ضمن اعتراض به اعدامها از جمله اعدام انور خضری، نسبت به اعدام قریبالوقوع زندانی سیاسی عقیدتی #خسرو_بشارت که در #زندان_قزلحصار جهت اجرای حکم اعدام به سلول انفرادی منتقل شدهاست، هشدار داده و خواهان همبستگی جهت توقف این حکم شدهاند.
این زندانیان همچنان تاکید کردهاند صدور حکم اعدام برای زندانیان گمنام و زندانیان سیاسی مانند #محمود_مهرابی نشان دهنده عزم حاکمیت برای سرکوب و ایجاد ارعاب در جامعه است و مجددا بر اتحاد جمعی برای توقف ماشین اعدام تاکید نمودهاند.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📣 روزشمار آزادى عزیز قاسمزاده، معلم و هنرمند زندانی
🔴 جان #عزيز_قاسم_زاده درخطرست
امروز ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ دقيقاً ۶۲ روز است كه عزیز قاسمزاده علیرغم پایان مدت محکومیت، آزاد نشده و در زندان لاکان رشت بهسر میبرد.
🔺ادامهی حبس عزيز قاسم زاده غيرقانونی است.
#معلم_زندانی_آزاد_باید_گردد
#فعالیت_صنفی_جرم_نیست
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
🔴 جان #عزيز_قاسم_زاده درخطرست
امروز ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ دقيقاً ۶۲ روز است كه عزیز قاسمزاده علیرغم پایان مدت محکومیت، آزاد نشده و در زندان لاکان رشت بهسر میبرد.
🔺ادامهی حبس عزيز قاسم زاده غيرقانونی است.
#معلم_زندانی_آزاد_باید_گردد
#فعالیت_صنفی_جرم_نیست
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
🔴 افسوس
💢نقدی بر سخنان تازه وزیرآموزشوپرورش
محمدرضا نیکنژاد، صفحه آخر روزنامه شرق، 16 اردیبهشت 1403
🔻در خبرهای ریزودرشت وابسته به روز و هفته معلم، گفتوگویی از وزیر آموزشوپرورش در ایسنا منتشر شد که در بخشی از آن آمدهبود: "بعد از اجرای رتبهبندی میانگین حکم معلمان از دستگاههای دیگر بالاتر است، البته معلمان باید محدودیت حقوق دریافتی خود را با اضافهکار و حقالتدریس جبران کنند." این در حالی است که به اشاره کانال تلگرامی "بدون تعارف": وزیر آموزشوپرورش به همراه معاون خود در برنامه پرسشگر تلویزیون در تاریخ 14/7/1402 میگوید: "میانگین حقوق معلمان با رتبهبندی، حداقل 30 درصد از میانگین حقوق کارمندان دولت پایینتر است؛ حتی از اصل حقوق کارمندان و بدون دریافتیهای خارج از حکم آنها ..." این کانال این پرسش را از وزیر مطرح میکند که از 8 ماه پیش تا الان چه اتفاقی افتاده که میانگین حکم معلمها بالا رفته؟ هیچ!"
🔻تاکید این کانال بر این است که قانون رتبهبندی از مهر 1401 اجرا شده و از آن زمان تاکنون دیگر هیچ تغییری در چارچوب حقوق معلمان رخ نداده و اگر درصدی (در راستای افزایش سالانه) به حقوق آنها افزوده شده، کارمندان دیگر دولت را نیز در برگرفتهاست. این تناقضگویی چرا پیش آمده؟ آیا این گلوبلبل نشان دادنِ شرایط، در ادامه سیاست دولت و رییساش برای بزرگنمایی کارهای خود نیست!؟ آن هم از جنس آن مردِ هنرمندی که خود گوید و خود بهبه و چهچه میکند! و در همان حال مردم زیر فشاریهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی دارند جان میکَنند! این رفتارها آدم را یاد ملا نصرالدین میاندازد که یک روز به همسر گفت بیا تا اندکی سربهسر مردم بگذاریم! از این رو در کوچه جار زد که در فلان محله نذری میدهند. مردم برای دریافت غذای نذری به آن محله هجوم بردند. پس از مدتی ملا که سیل مردم را دید، قابلمهای برداشت و دوان دوان رفت که از نذری بی نصیب نماند!
این که رتبهبندیای که قرار بود 8 تا 16 میلیون تومان به حقوق معلمان بیفزاید با افزایشی 2 تا 4 میلیونی اجرا شد و این افزایش نیز با رکورد شکنی تورم در میانهی زندگی معلمان گم شد، آن قدر تکرار شده که دیگر در افکار عمومی اثر ندارد؛ به ویژه در کاربدستان دولتی که در رویای شیرین موفقیت سیر میکنند و به شکل دستوری وظیفه دارند شرایط را گلوبلبل نشان دهند!
🔻اما در همان سخنان وزیرِ نکته دیگری هم هست و آن این که پیشنهاد میدهد برای جبران محدودیتهای زندگی، معلمان اضافهکار بگیرند و کمبودها را با حقالتدریس پر کنند! برای نگارنده که اندکی با ساختارهای آموزشی جهان آشناست گمانی نیست که هیچ وزیر یا دستاندرکاری جرات طرح چنین موضوع مهمی در گستره آموزش کشور خود را ندارد؛ حتی اگر در کف جامعه چنین رویدادی رخ دهد!
🔻نخست آن که معلم مانند هر شهروند دیگری به شکل طبیعی حق دارد که دریافتیاش دستکم برابر با حقوق میانگین ملی، که در کشور ما خط فقر خواندهمیشود، باشد؛ امروز خط فقر 30 تا 35 میلیون است و میانگین دریافتی معلمان 15 میلیون؛ هیچ معلمی بعنوان یک شهروند عادی نباید برای بسامان کردن زندگیاش وادار به گرفتن اضافهکار شود.
🔻از این گذشته توصیه وزیر نشان میدهد از معلم و معلمی چیز چندانی نمیداند! در سراسر جهان و به خاطر ویژگی حرفهی معلمی، ساعتهای آموزشی میبایست 12 تا 24 ساعت باشد. شاید این شمار ساعتِ کاری معلم برای دیگر کارمندان و حقوق بگیران شگفتآور باشد اما معلمان لایهای از کارمندان دولت هستند که با کودکان و نوجوانانِ زیر سن قانونی برخورد دارند و نخستین و مهمترین وظیفه آنها، در کنار خانوادهها، آموزش و پرورش نسلهای بعدی جامعه است. این که معلم وادار شود اضافه تدریس بگیرد و یا شغل دوم و سومی برگزیند، سرراست بر زندگی کنونی و آینده کودکان، نوجوانان و جوانان اثر میگذارد.
🔻از این روست که سخنان وزیر در این زمینه ناپخته، غیرکارشناسانه و کاملا غیر آموزشی است. وظیفه وزیرِ درستوحسابی فراهم کردن شرایط برای کار استاندارد، بی دغدغه و حرفهای معلمان است. معلمی که اضافه تدریس میگیرد، معلمی که اسنپ کار میکند، معلمی که در بنگاههای معاملاتی مشغول است و معلمی که برای گذران زندگی به هر دری میزند تا زندگیاش بچرخد، هر چه میتواند باشد جز معلمی توانا، حرفهای و موفق!
🔻اگر مجلس، مجلس بود و دولت، دولت و جامعه، جامعهای درخورد، بیگمان این هفته شرایط برکناری این وزیر همه چیزدان! را فراهم میکرد؛ ولی افسوس!
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
💢نقدی بر سخنان تازه وزیرآموزشوپرورش
محمدرضا نیکنژاد، صفحه آخر روزنامه شرق، 16 اردیبهشت 1403
🔻در خبرهای ریزودرشت وابسته به روز و هفته معلم، گفتوگویی از وزیر آموزشوپرورش در ایسنا منتشر شد که در بخشی از آن آمدهبود: "بعد از اجرای رتبهبندی میانگین حکم معلمان از دستگاههای دیگر بالاتر است، البته معلمان باید محدودیت حقوق دریافتی خود را با اضافهکار و حقالتدریس جبران کنند." این در حالی است که به اشاره کانال تلگرامی "بدون تعارف": وزیر آموزشوپرورش به همراه معاون خود در برنامه پرسشگر تلویزیون در تاریخ 14/7/1402 میگوید: "میانگین حقوق معلمان با رتبهبندی، حداقل 30 درصد از میانگین حقوق کارمندان دولت پایینتر است؛ حتی از اصل حقوق کارمندان و بدون دریافتیهای خارج از حکم آنها ..." این کانال این پرسش را از وزیر مطرح میکند که از 8 ماه پیش تا الان چه اتفاقی افتاده که میانگین حکم معلمها بالا رفته؟ هیچ!"
🔻تاکید این کانال بر این است که قانون رتبهبندی از مهر 1401 اجرا شده و از آن زمان تاکنون دیگر هیچ تغییری در چارچوب حقوق معلمان رخ نداده و اگر درصدی (در راستای افزایش سالانه) به حقوق آنها افزوده شده، کارمندان دیگر دولت را نیز در برگرفتهاست. این تناقضگویی چرا پیش آمده؟ آیا این گلوبلبل نشان دادنِ شرایط، در ادامه سیاست دولت و رییساش برای بزرگنمایی کارهای خود نیست!؟ آن هم از جنس آن مردِ هنرمندی که خود گوید و خود بهبه و چهچه میکند! و در همان حال مردم زیر فشاریهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی دارند جان میکَنند! این رفتارها آدم را یاد ملا نصرالدین میاندازد که یک روز به همسر گفت بیا تا اندکی سربهسر مردم بگذاریم! از این رو در کوچه جار زد که در فلان محله نذری میدهند. مردم برای دریافت غذای نذری به آن محله هجوم بردند. پس از مدتی ملا که سیل مردم را دید، قابلمهای برداشت و دوان دوان رفت که از نذری بی نصیب نماند!
این که رتبهبندیای که قرار بود 8 تا 16 میلیون تومان به حقوق معلمان بیفزاید با افزایشی 2 تا 4 میلیونی اجرا شد و این افزایش نیز با رکورد شکنی تورم در میانهی زندگی معلمان گم شد، آن قدر تکرار شده که دیگر در افکار عمومی اثر ندارد؛ به ویژه در کاربدستان دولتی که در رویای شیرین موفقیت سیر میکنند و به شکل دستوری وظیفه دارند شرایط را گلوبلبل نشان دهند!
🔻اما در همان سخنان وزیرِ نکته دیگری هم هست و آن این که پیشنهاد میدهد برای جبران محدودیتهای زندگی، معلمان اضافهکار بگیرند و کمبودها را با حقالتدریس پر کنند! برای نگارنده که اندکی با ساختارهای آموزشی جهان آشناست گمانی نیست که هیچ وزیر یا دستاندرکاری جرات طرح چنین موضوع مهمی در گستره آموزش کشور خود را ندارد؛ حتی اگر در کف جامعه چنین رویدادی رخ دهد!
🔻نخست آن که معلم مانند هر شهروند دیگری به شکل طبیعی حق دارد که دریافتیاش دستکم برابر با حقوق میانگین ملی، که در کشور ما خط فقر خواندهمیشود، باشد؛ امروز خط فقر 30 تا 35 میلیون است و میانگین دریافتی معلمان 15 میلیون؛ هیچ معلمی بعنوان یک شهروند عادی نباید برای بسامان کردن زندگیاش وادار به گرفتن اضافهکار شود.
🔻از این گذشته توصیه وزیر نشان میدهد از معلم و معلمی چیز چندانی نمیداند! در سراسر جهان و به خاطر ویژگی حرفهی معلمی، ساعتهای آموزشی میبایست 12 تا 24 ساعت باشد. شاید این شمار ساعتِ کاری معلم برای دیگر کارمندان و حقوق بگیران شگفتآور باشد اما معلمان لایهای از کارمندان دولت هستند که با کودکان و نوجوانانِ زیر سن قانونی برخورد دارند و نخستین و مهمترین وظیفه آنها، در کنار خانوادهها، آموزش و پرورش نسلهای بعدی جامعه است. این که معلم وادار شود اضافه تدریس بگیرد و یا شغل دوم و سومی برگزیند، سرراست بر زندگی کنونی و آینده کودکان، نوجوانان و جوانان اثر میگذارد.
🔻از این روست که سخنان وزیر در این زمینه ناپخته، غیرکارشناسانه و کاملا غیر آموزشی است. وظیفه وزیرِ درستوحسابی فراهم کردن شرایط برای کار استاندارد، بی دغدغه و حرفهای معلمان است. معلمی که اضافه تدریس میگیرد، معلمی که اسنپ کار میکند، معلمی که در بنگاههای معاملاتی مشغول است و معلمی که برای گذران زندگی به هر دری میزند تا زندگیاش بچرخد، هر چه میتواند باشد جز معلمی توانا، حرفهای و موفق!
🔻اگر مجلس، مجلس بود و دولت، دولت و جامعه، جامعهای درخورد، بیگمان این هفته شرایط برکناری این وزیر همه چیزدان! را فراهم میکرد؛ ولی افسوس!
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
برای #فرزاد معلمی از جنس باران
✍🏻 صلاح حاجیمیرزایی
بنده اساسا و اصولا با قهرمانسازی و قهرمانبازی بویژه در شرایط اجتماعی امروز که نیازمند تلاش و خرد جمعی برای بهبود اوضاع و مناسبات میباشد، شدیدا مخالف هستم و هدر رفتن سرمایهی اجتماعی مهم و جبرانناپذیری و دلیر مردی چون فرزاد کمانگر را دقیقا ناشی از عدم احساس مسئولیت جمعی میدانم. بدون تردید نام و خاطره فرزاد برای سالها در یاد و ذهن دانشآموزان، همکارانش و معلمان و مردم این دیار باقی خواهد ماند. اما مساله مهم و قابل امعان نظر و توجه این است که چنین ماجرای دهشتناک، غم انگیز و تراژدیکی دیگر هرگز برای معلمی که عشق و انسانیت را آموزش میداد تکرار نشود.
هنگامیکه شعرها و آواز این جان باخته فرزانه را با خود بازگو میکنم چنان بغضی در گلویم ایجاد میشود که اگر آنرا به قطرههای اشک تبدیل نکنم از خشم چنین فاجعهای عقلانیتم را برای مدتی زایل میبینم. فرزاد خطاب به دختران مینویسد؛ دختران سرزمین اهورایی فردا که در طبیعت خواستید برای فرزندانتان پونه بچینید یا برایشان از بنفشه تاجی از گل بسازید حتما از پاکیها و شادیهای دوران کودکیتان یاد کنید... به فرزندانتان یاد بدهید برای سرزمینشان برای امروز برای فرداها فرزندی از جنس شعر و باران باشند. به دست باد و آفتاب میسپارمتان ...
این همه احساس این همه شور، این همه عشق و دلسوزی، این همه انسانیت و بزرگی تنها از روح و قلب و ذهن بزرگی چون فرزاد میتراورد. نه از روی احساس نه از روی فرصتجویی نه از باب بیمروتی نه از دیوار تو فرزاد بلند شدن تنها و تنها از روی اخلاص از روی عشق از روی حس با تو بودن برای همیشه از جاودانگی یاد تو در قلب شکستهام به احترامت میایستم کلاه از سر برمیدارم و چند لحظهای سکوت اختیار میکنم تا اندکی آرام شود روح و ذهن و قلب بی قرارم...
یادت دهکهین یادت بخیر
ماموستا (معلم)،
بارانی ئهوین (عشق)...
ئهوهیه رازی شینایی باخی زانیاری.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
✍🏻 صلاح حاجیمیرزایی
بنده اساسا و اصولا با قهرمانسازی و قهرمانبازی بویژه در شرایط اجتماعی امروز که نیازمند تلاش و خرد جمعی برای بهبود اوضاع و مناسبات میباشد، شدیدا مخالف هستم و هدر رفتن سرمایهی اجتماعی مهم و جبرانناپذیری و دلیر مردی چون فرزاد کمانگر را دقیقا ناشی از عدم احساس مسئولیت جمعی میدانم. بدون تردید نام و خاطره فرزاد برای سالها در یاد و ذهن دانشآموزان، همکارانش و معلمان و مردم این دیار باقی خواهد ماند. اما مساله مهم و قابل امعان نظر و توجه این است که چنین ماجرای دهشتناک، غم انگیز و تراژدیکی دیگر هرگز برای معلمی که عشق و انسانیت را آموزش میداد تکرار نشود.
هنگامیکه شعرها و آواز این جان باخته فرزانه را با خود بازگو میکنم چنان بغضی در گلویم ایجاد میشود که اگر آنرا به قطرههای اشک تبدیل نکنم از خشم چنین فاجعهای عقلانیتم را برای مدتی زایل میبینم. فرزاد خطاب به دختران مینویسد؛ دختران سرزمین اهورایی فردا که در طبیعت خواستید برای فرزندانتان پونه بچینید یا برایشان از بنفشه تاجی از گل بسازید حتما از پاکیها و شادیهای دوران کودکیتان یاد کنید... به فرزندانتان یاد بدهید برای سرزمینشان برای امروز برای فرداها فرزندی از جنس شعر و باران باشند. به دست باد و آفتاب میسپارمتان ...
این همه احساس این همه شور، این همه عشق و دلسوزی، این همه انسانیت و بزرگی تنها از روح و قلب و ذهن بزرگی چون فرزاد میتراورد. نه از روی احساس نه از روی فرصتجویی نه از باب بیمروتی نه از دیوار تو فرزاد بلند شدن تنها و تنها از روی اخلاص از روی عشق از روی حس با تو بودن برای همیشه از جاودانگی یاد تو در قلب شکستهام به احترامت میایستم کلاه از سر برمیدارم و چند لحظهای سکوت اختیار میکنم تا اندکی آرام شود روح و ذهن و قلب بی قرارم...
یادت دهکهین یادت بخیر
ماموستا (معلم)،
بارانی ئهوین (عشق)...
ئهوهیه رازی شینایی باخی زانیاری.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
🔴 ایستاده جان دادن
✍🏻 جعفر ابراهیمی
تاریخ انتشار: ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۸
بازنشر: ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
مقاوم و پرشکوه
به سان کوه
به سان شاهو
یادت گرامی
رفیق کوه و کمر
یادت گرامی
رفیق شعر و شاملو
یادت گرامی
رفیق کودکان محروم
گفته بودی
نسیم یادت را خواهد برد
از میان میلهها و بلندی حصار
حالا کودکان دیروز
زنان و مردان رنج کشیده امروز
برایت دست تکان میدهند
برای نسیمی که از لابلای بلوط های شاهو میگذرد
وقتی میگویند
يادى ئازيزت پيروز
یکی از نسیم می پرسد
گور بینشانش کجاست؟
و نسیم تا اعماق قلبش نفوذ میکند
نامت جاوید
رها از بند
رفیق بیکفن
فرزاد
"یئلماز"
🔴 هجده اردیبهشت ۱۳۸۹ ، تلفنهای اندرزگاه هفت زندان اوین قطع شد تا هفته معلم تمام نشده فرزاد را اعدام کنند.
محبوبیت و بیگناهی فرزاد چنان بارز بود که زندانبان مجبور شدهبود حکم را در سکوت اجرا کند بخاطر همین تلفنها را قطع کرد تا کسی انتقال فرزاد و علی حیدریان را برای اعدام به بیرون اطلاع ندهد.
بجز فرزاد کمانگر و علی حیدریان، آنسوتر فرهاد وکیلی را از بند ۳۵۰ زندانیان سیاسی و شیرین علمهولی را از بند زنان فراخواندند و به همراه یک زندانی سیاسی دیگر به نام مهدی اسلامیان به دار آویختند.
فرزاد سحرگاه ۱۹ اردیبهشت اعدام شد یعنی در آخرین روزِ هفته معلم تا پیامی باشد برای کسانی که فکر می کنند دوران دهه طلایی شصت به پایان رسیده است در خرداد ۸۸ #نئوخطامامیها برای بازگشت نخستوزیر این دوران به قدرت مردم را به اعتراض دعوت کردند و وقتی با هزینه روبرو شدند مردم را تنها گذاشتند نخستوزیر آن دوران طلایی، گویی تازه متوجه عمق فاجعه شدهاست اعدام ۱۹ اردیبهشت را محکوم کرد. اشتباه محاسبه نخستوزیر این بود که موقع محکوم نمودن اعدام ۱۹ اردیبهشت یادش رفته بود در دهه اعدامها نخستوزیر بودهاست با وجود این، او خط قرمز را رد کردهبود مجازات شد.
اعدام پنج زندانی سیاسی یک پیام روشن پس از اعتراضات ۸۸ داشت و آن این بود که سیستم اگر بخواهد هنوز قادر است به راحتی به دهه شصت برگردد حتی اگر آمران و دستاندرکاران آن دهه رنگ عوض کرده و لباس اصلاحطلبی پوشیده باشند.
به دنبال انتشار خبر اعدام خانواده و دوستان اعدامیها به اوین سپس به بهشت زهرا مراجعه کردند تا از او رد بیابند هرگز محل دفنشان را به #دایهسلطنه، مادر فرزاد، و سایر خانوادهها نگفتند اما گویی آن گونه که فرزاد همیشه میگفت نسیم یاد او را از از اوین تا #شاهو و از شاهو تا #سلیمانیه و #روژوا با خود برده بود.
#رفیقبیکفن
#هفتهمعلم
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
✍🏻 جعفر ابراهیمی
تاریخ انتشار: ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۸
بازنشر: ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
مقاوم و پرشکوه
به سان کوه
به سان شاهو
یادت گرامی
رفیق کوه و کمر
یادت گرامی
رفیق شعر و شاملو
یادت گرامی
رفیق کودکان محروم
گفته بودی
نسیم یادت را خواهد برد
از میان میلهها و بلندی حصار
حالا کودکان دیروز
زنان و مردان رنج کشیده امروز
برایت دست تکان میدهند
برای نسیمی که از لابلای بلوط های شاهو میگذرد
وقتی میگویند
يادى ئازيزت پيروز
یکی از نسیم می پرسد
گور بینشانش کجاست؟
و نسیم تا اعماق قلبش نفوذ میکند
نامت جاوید
رها از بند
رفیق بیکفن
فرزاد
"یئلماز"
🔴 هجده اردیبهشت ۱۳۸۹ ، تلفنهای اندرزگاه هفت زندان اوین قطع شد تا هفته معلم تمام نشده فرزاد را اعدام کنند.
محبوبیت و بیگناهی فرزاد چنان بارز بود که زندانبان مجبور شدهبود حکم را در سکوت اجرا کند بخاطر همین تلفنها را قطع کرد تا کسی انتقال فرزاد و علی حیدریان را برای اعدام به بیرون اطلاع ندهد.
بجز فرزاد کمانگر و علی حیدریان، آنسوتر فرهاد وکیلی را از بند ۳۵۰ زندانیان سیاسی و شیرین علمهولی را از بند زنان فراخواندند و به همراه یک زندانی سیاسی دیگر به نام مهدی اسلامیان به دار آویختند.
فرزاد سحرگاه ۱۹ اردیبهشت اعدام شد یعنی در آخرین روزِ هفته معلم تا پیامی باشد برای کسانی که فکر می کنند دوران دهه طلایی شصت به پایان رسیده است در خرداد ۸۸ #نئوخطامامیها برای بازگشت نخستوزیر این دوران به قدرت مردم را به اعتراض دعوت کردند و وقتی با هزینه روبرو شدند مردم را تنها گذاشتند نخستوزیر آن دوران طلایی، گویی تازه متوجه عمق فاجعه شدهاست اعدام ۱۹ اردیبهشت را محکوم کرد. اشتباه محاسبه نخستوزیر این بود که موقع محکوم نمودن اعدام ۱۹ اردیبهشت یادش رفته بود در دهه اعدامها نخستوزیر بودهاست با وجود این، او خط قرمز را رد کردهبود مجازات شد.
اعدام پنج زندانی سیاسی یک پیام روشن پس از اعتراضات ۸۸ داشت و آن این بود که سیستم اگر بخواهد هنوز قادر است به راحتی به دهه شصت برگردد حتی اگر آمران و دستاندرکاران آن دهه رنگ عوض کرده و لباس اصلاحطلبی پوشیده باشند.
به دنبال انتشار خبر اعدام خانواده و دوستان اعدامیها به اوین سپس به بهشت زهرا مراجعه کردند تا از او رد بیابند هرگز محل دفنشان را به #دایهسلطنه، مادر فرزاد، و سایر خانوادهها نگفتند اما گویی آن گونه که فرزاد همیشه میگفت نسیم یاد او را از از اوین تا #شاهو و از شاهو تا #سلیمانیه و #روژوا با خود برده بود.
#رفیقبیکفن
#هفتهمعلم
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
#بازنشر
🔴 فرزاد کمانگر؛ معلمی که درس عشق میداد
✍️ محمد حبیبی؛ این یادداشت در شماره ۴۸ ماهنامه خط صلح در تاریخ ۴ اردیبهشت سال ۹۴ منتشر شده است
نوشتن از انسانی چند وجهی همچون فرزاد کمانگر، دشواریهای خاص خود را دارد. کمانگر خودش را چنین معرفی میکند: “اینجانب فرزاد کمانگر، معروف به سیامند، معلم آموزش و پرورش شهرستان کامیاران با ۱۲ سال سابقهی تدریس، که یکسال قبل از دستگیری در هنرستان کار و دانش مشغول به تدریس بودم…”
عضویت در هیات مدیرهی انجمن صنفی معلمان شهرستان کامیاران شاخهی کردستان، عضو شورای نویسندگان ماهنامهی فرهنگی-آموزشی رویان (نشریهی آموزش و پرورش کامیاران)، عضو هیات مدیرهی انجمن زیست محیطی کامیاران (ئاسک) و فعالیت در مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران با نام مستعار سیامند، مجموعه فعالیتهایی است که وی تا قبل از دستگیری در کنار معلمی به آن میپرداخته است و خود فرزاد آن را معرف مجموعهی هویتی خود میداند. با این همه، هیچ چیز به اندازهی مرور دستنوشتهها و نامههایش نمیتواند روشنگر چهرهی واقعیش باشد. هویتی که با حرفهاش –معلمی- گره خورده است. آنگاه که خطاب به دیگر معلمان زندانی مینویسد: “منم، بندی بند اوین، منم دانشآموز آرامِ پشت میز و نیمکتهای شکستهی روستاهای دورافتادهی کردستان که عاشق دیدن دریاست، منم به مانند خودتان راوی قصههای صمد اما در دل کوه شاهو.”
و این حکایت از لطافتی عمیق و عشق سرشار یک معلم به پیشهاش و هنر آموختن دارد. برای فرزاد معلمی چیزی فراتر از حتی خود زندگی است. تعهدی است تا پای جان که میتوان زندگی را برایش قربانی کرد:
“مگر میتوان بار سنگین مسئولیت معلم بودن و بذر آگاهی پاشیدن را بر دوش داشت و دم برنیاورد؟ مگر میتوان بغض فروخوردهی دانشآموزان و چهرهی نحیف آنان را دید و دم نزد؟ مگر میتوان در قحط سال عدل و داد معلم بود، اما “الف” و “بای” امید و برابری را تدریس نکرد، حتی اگر راه، ختم به اوین و مرگ شود؟”
فرزاد کمانگر یک تجربهی منحصر به فرد بود. درستتر اینکه فرزاد کمانگر، فرزاد کمانگر بود. برای وی هیچ چیز لذت بخشتر از آن لحظاتی نیست که وی در چهاردیواری کلاس و در میان کودکان سپری کرده. بارها وبارها در نامههایش از فراغ دانش آموزانش سخن میگوید. از اشتیاق دیدار دوبارهشان و احساساش که چیزی فراتر از معلم و شاگردی است:
“همیشه این راه باریک را برای برگشتن به روستا به جادهی بیروحی که دل مزارع را بیرحمانه و ناشیانه شکافته بود ترجیح میدادم. سه روز تعطیلی و دوری از مدرسه و اشتیاق دیدار دوبارهی بچهها بر سرعت گامهایم میافزود. رابطهی من و دانش آموزانم تنها رابطهی معلم و شاگردی نبود. برای من آنها اعضای خانوادهام بودند. انگار سالها با هم زندگی کرده بودیم.”
و اما فرزاد در میان آن دسته زندانیانی که این سالها، هرکدام پا به زندان گذاشتند و هرگز بیرون نیامدهاند، منحصر به فرد بود؛ چرا؟
وقتی پا به زندان گذاشت معلمی گمنام بود که اتهام محاربه داشت. اتهامی که هرگز نپذیرفت. با این همه داشتن چنین اتهامی به خصوص اگر یک کرد باشی، نتیجهاش انزوا هست و تنهایی، حتی در زندان و نهایتاً اعدام در گمنامی. کمتر نامی از آنها در رسانهها برده میشود و اعدامشان کمتر موجی در شبکههای مجازی ایجاد میکند. با این همه فرزاد از این قاعده مستثنی بود. رفتار و منش انسانیاش در زندان و دست نوشتههای لطیف و تکاندهندهاش، نه تها او را برای چند سال در دایرهی توجه رسانههای خبری قرار داد که جبههای از زندانیان سیاسی و روشنفکران و فعالین مدنی را پشت سر خود بسیج کرد. از چپ و راست گرفته تا اصلاح طلب و حتی نمایندهی مجلس حکومت به دفاع از فرزاد پرداختند و از این بابت است که منحصر به فرد بود و شاید همین، سرنوشت تلخش را رقم زد.
در بخشهایی از نامهای که از زندان به رئیس قوهی قضاییهی جمهوری اسلامی مینویسد، ضمن رد تمامی اتهامهایش و بازگویی حقایق تلخ نوزده ماه شکنجه و زندان به بخشی از این حقیقت تلخ اشاره میکند و خطاب به آملی لاریجانی میپرسد:
📍ادامه یادداشت را اینجا بخوانید.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
🔴 فرزاد کمانگر؛ معلمی که درس عشق میداد
✍️ محمد حبیبی؛ این یادداشت در شماره ۴۸ ماهنامه خط صلح در تاریخ ۴ اردیبهشت سال ۹۴ منتشر شده است
نوشتن از انسانی چند وجهی همچون فرزاد کمانگر، دشواریهای خاص خود را دارد. کمانگر خودش را چنین معرفی میکند: “اینجانب فرزاد کمانگر، معروف به سیامند، معلم آموزش و پرورش شهرستان کامیاران با ۱۲ سال سابقهی تدریس، که یکسال قبل از دستگیری در هنرستان کار و دانش مشغول به تدریس بودم…”
عضویت در هیات مدیرهی انجمن صنفی معلمان شهرستان کامیاران شاخهی کردستان، عضو شورای نویسندگان ماهنامهی فرهنگی-آموزشی رویان (نشریهی آموزش و پرورش کامیاران)، عضو هیات مدیرهی انجمن زیست محیطی کامیاران (ئاسک) و فعالیت در مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران با نام مستعار سیامند، مجموعه فعالیتهایی است که وی تا قبل از دستگیری در کنار معلمی به آن میپرداخته است و خود فرزاد آن را معرف مجموعهی هویتی خود میداند. با این همه، هیچ چیز به اندازهی مرور دستنوشتهها و نامههایش نمیتواند روشنگر چهرهی واقعیش باشد. هویتی که با حرفهاش –معلمی- گره خورده است. آنگاه که خطاب به دیگر معلمان زندانی مینویسد: “منم، بندی بند اوین، منم دانشآموز آرامِ پشت میز و نیمکتهای شکستهی روستاهای دورافتادهی کردستان که عاشق دیدن دریاست، منم به مانند خودتان راوی قصههای صمد اما در دل کوه شاهو.”
و این حکایت از لطافتی عمیق و عشق سرشار یک معلم به پیشهاش و هنر آموختن دارد. برای فرزاد معلمی چیزی فراتر از حتی خود زندگی است. تعهدی است تا پای جان که میتوان زندگی را برایش قربانی کرد:
“مگر میتوان بار سنگین مسئولیت معلم بودن و بذر آگاهی پاشیدن را بر دوش داشت و دم برنیاورد؟ مگر میتوان بغض فروخوردهی دانشآموزان و چهرهی نحیف آنان را دید و دم نزد؟ مگر میتوان در قحط سال عدل و داد معلم بود، اما “الف” و “بای” امید و برابری را تدریس نکرد، حتی اگر راه، ختم به اوین و مرگ شود؟”
فرزاد کمانگر یک تجربهی منحصر به فرد بود. درستتر اینکه فرزاد کمانگر، فرزاد کمانگر بود. برای وی هیچ چیز لذت بخشتر از آن لحظاتی نیست که وی در چهاردیواری کلاس و در میان کودکان سپری کرده. بارها وبارها در نامههایش از فراغ دانش آموزانش سخن میگوید. از اشتیاق دیدار دوبارهشان و احساساش که چیزی فراتر از معلم و شاگردی است:
“همیشه این راه باریک را برای برگشتن به روستا به جادهی بیروحی که دل مزارع را بیرحمانه و ناشیانه شکافته بود ترجیح میدادم. سه روز تعطیلی و دوری از مدرسه و اشتیاق دیدار دوبارهی بچهها بر سرعت گامهایم میافزود. رابطهی من و دانش آموزانم تنها رابطهی معلم و شاگردی نبود. برای من آنها اعضای خانوادهام بودند. انگار سالها با هم زندگی کرده بودیم.”
و اما فرزاد در میان آن دسته زندانیانی که این سالها، هرکدام پا به زندان گذاشتند و هرگز بیرون نیامدهاند، منحصر به فرد بود؛ چرا؟
وقتی پا به زندان گذاشت معلمی گمنام بود که اتهام محاربه داشت. اتهامی که هرگز نپذیرفت. با این همه داشتن چنین اتهامی به خصوص اگر یک کرد باشی، نتیجهاش انزوا هست و تنهایی، حتی در زندان و نهایتاً اعدام در گمنامی. کمتر نامی از آنها در رسانهها برده میشود و اعدامشان کمتر موجی در شبکههای مجازی ایجاد میکند. با این همه فرزاد از این قاعده مستثنی بود. رفتار و منش انسانیاش در زندان و دست نوشتههای لطیف و تکاندهندهاش، نه تها او را برای چند سال در دایرهی توجه رسانههای خبری قرار داد که جبههای از زندانیان سیاسی و روشنفکران و فعالین مدنی را پشت سر خود بسیج کرد. از چپ و راست گرفته تا اصلاح طلب و حتی نمایندهی مجلس حکومت به دفاع از فرزاد پرداختند و از این بابت است که منحصر به فرد بود و شاید همین، سرنوشت تلخش را رقم زد.
در بخشهایی از نامهای که از زندان به رئیس قوهی قضاییهی جمهوری اسلامی مینویسد، ضمن رد تمامی اتهامهایش و بازگویی حقایق تلخ نوزده ماه شکنجه و زندان به بخشی از این حقیقت تلخ اشاره میکند و خطاب به آملی لاریجانی میپرسد:
📍ادامه یادداشت را اینجا بخوانید.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
۱۹ اردیبهشت سالگرد ستم کشتهی راه رهایی #فرزاد_کمانگر
✍ عبداله رضایی
دارِ شب، هنوز بر دار است. بی دار بقایتان نپاید.
اعدام ابداع حکمرانی زور و سروری شری است که به دروغ مقدس پنداشته شده است.
#فرزاد_کمانگر، معلمی که بیاقرار به اتهامات ساختهی حکومت، بر دار رفت و نشان از مزارش نیز ندادند. مگر نه اینکه میدانند، فرزاد مرگ را کشت. و به دانشآموزان نمردن آموخت. این آن آموزهای است که عصیان علیه شر میآفریند.
فرزاد به بار نشست، رود شد، دریا آفرید. دریای فریاد، دریای نه به هر آنچه مقدساش شمردهاند.
این دریا دار را بر نمیتابد، گر بر هر گذری داری از شقاوت برپا کنید. فرزاد "الف بای امید" را بر تختهسیاه جهان خونبار کاشت و نهال آن با تبر شب نخواهد شکست.
بعد از فرزاد، از "الف بای امید" ماهیان سیاه کوچولو، کلمات رهایی، برابری، خودآفرینی و استقامت را در دفتر زندگی خواهی نوشتند.
و اینچنین فرزاد،"شور تداوم و بودن را تاجگذاری کرد".
بر مزار نا پیدای فرزاد این فراز از "پل الوآر" حک شده میبینیم :
"این جا کسی آرمیده است که زیست بیآنکه شک کند که سپیدهدمان برای هر زندهای زیباست...به نام امید خویش به جنگ با ظلمات نام نوشتم".
اکنون سوژههایی خود بنیاد و عاری از ترس برای جنگ با ظلمات نام نوشتهاند. آنانکه قیام #ژن_ژیان_ئازادی را برای رهایی از هر ستمی تداوم خواهند داد.
#فرزاد_کمانگر، هماره درخشانترین معلم ماست.
۱۸ اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۳
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
✍ عبداله رضایی
دارِ شب، هنوز بر دار است. بی دار بقایتان نپاید.
اعدام ابداع حکمرانی زور و سروری شری است که به دروغ مقدس پنداشته شده است.
#فرزاد_کمانگر، معلمی که بیاقرار به اتهامات ساختهی حکومت، بر دار رفت و نشان از مزارش نیز ندادند. مگر نه اینکه میدانند، فرزاد مرگ را کشت. و به دانشآموزان نمردن آموخت. این آن آموزهای است که عصیان علیه شر میآفریند.
فرزاد به بار نشست، رود شد، دریا آفرید. دریای فریاد، دریای نه به هر آنچه مقدساش شمردهاند.
این دریا دار را بر نمیتابد، گر بر هر گذری داری از شقاوت برپا کنید. فرزاد "الف بای امید" را بر تختهسیاه جهان خونبار کاشت و نهال آن با تبر شب نخواهد شکست.
بعد از فرزاد، از "الف بای امید" ماهیان سیاه کوچولو، کلمات رهایی، برابری، خودآفرینی و استقامت را در دفتر زندگی خواهی نوشتند.
و اینچنین فرزاد،"شور تداوم و بودن را تاجگذاری کرد".
بر مزار نا پیدای فرزاد این فراز از "پل الوآر" حک شده میبینیم :
"این جا کسی آرمیده است که زیست بیآنکه شک کند که سپیدهدمان برای هر زندهای زیباست...به نام امید خویش به جنگ با ظلمات نام نوشتم".
اکنون سوژههایی خود بنیاد و عاری از ترس برای جنگ با ظلمات نام نوشتهاند. آنانکه قیام #ژن_ژیان_ئازادی را برای رهایی از هر ستمی تداوم خواهند داد.
#فرزاد_کمانگر، هماره درخشانترین معلم ماست.
۱۸ اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۳
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔴 حمله عصبی به یک آموزگار زن به دلیل بی توجهی به مطالبهی رتبهبندی در اداره کل آموزش و پرورش خراسان شمالی 🔸 صبح امروز دوشنبه ۱۷ /۲/ ۱۴۰۳ در پی مراجعهی خانم #زهرا_عوض_زاده عضو مؤسس انجمن صنفی #خراسان_شمالی برای پیگیری بحث رتبه بندی معلمان، وقتی در راهروی…
🔴 یادداشت دریافتی
🔸 در پی انتشار خبر برخورد مدیرکل آ.پ خراسان شمالی با خانم #زهرا_عوض_زاده در کانال #شورای_هماهنگی_تشکلهای_صنفی_فرهنگیان_ایران ایشان توضیح تکمیلی زیر را برای انتشار فرستادند که متن آنرا عیناً در ادامه میآوریم:
🔸ضمن قدردانی و سپاس از زحمات شما و سایر همکاران در این حوزه، پیرو درج خبری در کانال شورا مبنی بر حملهی عصبی و بد شدن حالم بدنبال بی اعتنایی به خواست رتبه بندی معلمان لازم است نکاتی را خدمت شما و همه همکاران عزیز که نگران سلامت من شدندعرض نمایم.
🔸خوشبختانه حال عمومی من در شرایط فعلی خوب هست. اما دست چپم به دنبال اتفاق آنروز بخش قابل توجهی از گیرایی خود را از دست داده و کماکان در ناحیه انگشتان این دستم احساس بی حسی میکنم که امیدوارم در روزهای آینده این مشکل هم رفع شود.
🔸اما در باب علتی که برای بروز این وقایع عنوان فرمودید ناگزیر از بیان توصیحات بیشتری هستم. کارشکنی این مدیرکل انقلابی در مسیر رتبه بندی فعالان صنفی، تنها بخش بسیار کوچکی از رفتارهای فراقانونی مدیرکل انقلابی استان ماست.
🔸بخش عمدهای از مشکلات ما برمیگردد به: ناکارآمدی، سفله پروری، بی توجهی به مسائل و مشکلات اساسی استان در حوزهی آ.پ از جمله افزایش چشمگیر آمار خودکشی، افت تحصیلی و ترک تحصیل دانش آموزان، کمبود فضای آموزشی استاندارد و باکیفیت، رشد روز افزون و البته نگران کنندهی آسیبهای اجتماعی و گسترش و فراگیرشدن این آسیبها بهویژه در بین دانش آموزان مقاطع ابتدایی و متوسطهی اول؛ تقلیل جایگاه مدیرکلی به تسویه حسابهای شخصی، سوء استفاده از مقام و موقعیت اداری، دخالت بی مورد و نابجا در حیطهی شغلی و حرفهای کارکنان و زیر مجموعهی تحت امر خود (بنا به اقرار صریح برخی از آنها) که مطابق بند۳۰ ماده ۸ قانون هیئت تخلفات اداری کارکنان دولت و ماده ۵۷۶ قانون مجازات اسلامی، جرم تلقی میشود...
متن کامل این یادداشت را در لینک زیر بخوانید
https://bit.ly/3UOOPg8
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
🔸 در پی انتشار خبر برخورد مدیرکل آ.پ خراسان شمالی با خانم #زهرا_عوض_زاده در کانال #شورای_هماهنگی_تشکلهای_صنفی_فرهنگیان_ایران ایشان توضیح تکمیلی زیر را برای انتشار فرستادند که متن آنرا عیناً در ادامه میآوریم:
🔸ضمن قدردانی و سپاس از زحمات شما و سایر همکاران در این حوزه، پیرو درج خبری در کانال شورا مبنی بر حملهی عصبی و بد شدن حالم بدنبال بی اعتنایی به خواست رتبه بندی معلمان لازم است نکاتی را خدمت شما و همه همکاران عزیز که نگران سلامت من شدندعرض نمایم.
🔸خوشبختانه حال عمومی من در شرایط فعلی خوب هست. اما دست چپم به دنبال اتفاق آنروز بخش قابل توجهی از گیرایی خود را از دست داده و کماکان در ناحیه انگشتان این دستم احساس بی حسی میکنم که امیدوارم در روزهای آینده این مشکل هم رفع شود.
🔸اما در باب علتی که برای بروز این وقایع عنوان فرمودید ناگزیر از بیان توصیحات بیشتری هستم. کارشکنی این مدیرکل انقلابی در مسیر رتبه بندی فعالان صنفی، تنها بخش بسیار کوچکی از رفتارهای فراقانونی مدیرکل انقلابی استان ماست.
🔸بخش عمدهای از مشکلات ما برمیگردد به: ناکارآمدی، سفله پروری، بی توجهی به مسائل و مشکلات اساسی استان در حوزهی آ.پ از جمله افزایش چشمگیر آمار خودکشی، افت تحصیلی و ترک تحصیل دانش آموزان، کمبود فضای آموزشی استاندارد و باکیفیت، رشد روز افزون و البته نگران کنندهی آسیبهای اجتماعی و گسترش و فراگیرشدن این آسیبها بهویژه در بین دانش آموزان مقاطع ابتدایی و متوسطهی اول؛ تقلیل جایگاه مدیرکلی به تسویه حسابهای شخصی، سوء استفاده از مقام و موقعیت اداری، دخالت بی مورد و نابجا در حیطهی شغلی و حرفهای کارکنان و زیر مجموعهی تحت امر خود (بنا به اقرار صریح برخی از آنها) که مطابق بند۳۰ ماده ۸ قانون هیئت تخلفات اداری کارکنان دولت و ماده ۵۷۶ قانون مجازات اسلامی، جرم تلقی میشود...
متن کامل این یادداشت را در لینک زیر بخوانید
https://bit.ly/3UOOPg8
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
Telegraph
یادداشت دریافتی: توضیح تکمیلی پیرامون برخورد مدیرکل آموزش و پرورش خراسان شمالی با خانم زهرا عوضزاده مقدم
مدیریت محترم کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران با درود و احترام ضمن قدردانی و سپاس از زحمات شما و سایر همکاران در این حوزه، پیرو درج خبری در کانال شورا مبنی بر حملهی عصبی و بد شدن حالم بدنبال بی اعتنایی به خواست رتبه بندی معلمان لازم است نکاتی…
🔴 برای #اصغر_امیرزادگان معلم محبوس در زندان #فیروزآباد
✍ شکرالله احمدی
فعال صنفی معلمان فارس
غمهامان سنگین است!
دلهامان خونین است!
از سر تا پامان خون میبارد!
ما سر تا پا زخمی
ما سر تا پا خونین!
ما سر تا پا دردیم
ما این دل عاشق را
در راه تو آماج بلا کردیم،
هیتلر در جنگ جهانی دوم به تنها قشری که اجازه ورود به جنگ نداد معلمان بودند. او دستور داد معلمان را در سنگرهايي محكم زیرزمینها محبوس نمایند و از آنها محافظت کرد، وقتی دلیلش را پرسیدند
گفت: اگر در جنگ پیروز شویم برای جهانگشایی به آنها نیاز داریم و اگر شکست بخوریم برای ساختن آینده کشور به آنها نیازمندیم. پیشبینی و آیندهنگری هیتلر درست بود، معلمان بهعنوان قشر اندیشمند بهخوبی از عهده این مهم برآمدند و موجب آبادانی آلمان شدند.
کاش مسئولین جمهوری اسلامی از هیتلر حداقل همین یک نکته را میآموختند
#اصغر_امیرزادگان معلم بازنشستهای است که به جرم صدای عدالتخواهی برای چندمین بار در زندان فیروزآباد محبوس گردیده. او از بیماری گوارشی رنج میبرد و مدتهاست تحتنظر پزشک میباشد.
از طرف معلمان کنشگر فارس و تمامی معلمان آزاده، خواهان آزادی بیقید و شرط این کنشگر دغدغهمند هستیم. و هرگونه پیشامد ناگواری برای ایشان را متوجه صادر کنندگان حکم و مسئولین امر میدانیم.
قابل ذکر است دلیل زندانی شدن ایشان هنوز مشخص نیست و هیچ توضیحی در این خصوص توسط دادستانی فیروز آباد ارائه نشده است.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
✍ شکرالله احمدی
فعال صنفی معلمان فارس
غمهامان سنگین است!
دلهامان خونین است!
از سر تا پامان خون میبارد!
ما سر تا پا زخمی
ما سر تا پا خونین!
ما سر تا پا دردیم
ما این دل عاشق را
در راه تو آماج بلا کردیم،
هیتلر در جنگ جهانی دوم به تنها قشری که اجازه ورود به جنگ نداد معلمان بودند. او دستور داد معلمان را در سنگرهايي محكم زیرزمینها محبوس نمایند و از آنها محافظت کرد، وقتی دلیلش را پرسیدند
گفت: اگر در جنگ پیروز شویم برای جهانگشایی به آنها نیاز داریم و اگر شکست بخوریم برای ساختن آینده کشور به آنها نیازمندیم. پیشبینی و آیندهنگری هیتلر درست بود، معلمان بهعنوان قشر اندیشمند بهخوبی از عهده این مهم برآمدند و موجب آبادانی آلمان شدند.
کاش مسئولین جمهوری اسلامی از هیتلر حداقل همین یک نکته را میآموختند
#اصغر_امیرزادگان معلم بازنشستهای است که به جرم صدای عدالتخواهی برای چندمین بار در زندان فیروزآباد محبوس گردیده. او از بیماری گوارشی رنج میبرد و مدتهاست تحتنظر پزشک میباشد.
از طرف معلمان کنشگر فارس و تمامی معلمان آزاده، خواهان آزادی بیقید و شرط این کنشگر دغدغهمند هستیم. و هرگونه پیشامد ناگواری برای ایشان را متوجه صادر کنندگان حکم و مسئولین امر میدانیم.
قابل ذکر است دلیل زندانی شدن ایشان هنوز مشخص نیست و هیچ توضیحی در این خصوص توسط دادستانی فیروز آباد ارائه نشده است.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📌 کلام و صدای یک زندانی سیاسی به یادِ
#نیکا_شاکرمی
تقدیم به تمام کودکان و دانشآموزان شهید قیام ژینا که در راه آزادی و برابری و برای تحقق زندگی شایسته و حق تعیین سرنوشت برای جامعه معلمی کردند و درس مبارزه و مقاومت دادند.
#شعر_لری
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#دادخواهی #قسم_به_خون_یاران_ایستاده_ایم_تا_پایان
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
#نیکا_شاکرمی
تقدیم به تمام کودکان و دانشآموزان شهید قیام ژینا که در راه آزادی و برابری و برای تحقق زندگی شایسته و حق تعیین سرنوشت برای جامعه معلمی کردند و درس مبارزه و مقاومت دادند.
#شعر_لری
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#دادخواهی #قسم_به_خون_یاران_ایستاده_ایم_تا_پایان
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
🔴هشدار درباره حریم مدارس
🔻بررسی اظهارات دیروز رئیس قوه قضائیه خطاب به ضابطین
✍ شادی مکی / گفتگو با محمد تقی فلاحی و رامین صفرنیا
📰 روزنامه هم میهن
«بر قوه قضائیه، ضابطین دستگاه قضا و دستگاههای امنیتی فرض است که حرمت و حریم مراکز آموزشی و اعضای آن را پاس بدارند.... شکستن این حرمت و این حریم از هیچ شخص و هیچ بخشی قابل قبول نیست.» این بخشی از اظهارات دیروز رئیس دستگاه قضایی کشور است. او این سخنان را در حالی بیان کرد که برخی معلمان حاضر در جلسه خواستار وضع قوانین و مقرراتی در راستای ممنوعیت ورود ضابطین به مدارس برای برخورد با معلمان شدند.
درباره سخنان رئیس قوه قضائیه البته دو نکته حائز اهمیت است. نخست آنکه، اگرچه او در دیدار با معلمان از حرمت مراکز آموزشی سخن میگوید اما باید توجه کرد که مراکز آموزشی تنها شامل مدارس نشده و دانشگاهها را هم در برمیگیرد.
دوم اینکه، اژهای پاسداشت حریم مراکز آموزشی و اعضای آن را بر قوه تحت نظارت خود و ضابطین قضایی «فرض» میشمارد؛ واژهای که در ادبیات فقهی نه به معنای فرضی بودن بلکه به معنای «قطعی و واجب» است.
به هر روی این سخنان اژهای حداقل در وادی کلام از اهمیتی بسزا برخوردار است اما آیا میتوان امیدوار بود که این کلمات رنگ عمل هم به خود گرفته و مراکز آموزشی در معنای اعم آن از ورود ضابطین قضایی و ماموران انتظامی و امنیتی مصون بمانند.
درحالیکه متخصصان میگویند درباره ورود ضابطین قضایی و ماموران به مدارس قوانین خاصی موجود نیست، با این حال به نظر میرسد بخشنامهای وجود دارد که از اجرایی شدن یا نشدن آن خبری در دست نیست؛ به این معنا که در شهریورماه ۱۳۸۲ و در زمان وزارت مرتضی حاجی بر آموزش و پرورش، عبدالرزاق موسوی، مدیرکل دفتر حقوقی وقت این وزارتخانه از ممنوعیت ورود مأموران نیروی انتظامی به مدارس به منظور ابلاغ اوراق قضایی یا جلب معلمان و فرهنگیان خبر داده بود.
بنابر اعلام موسوی ممنوعیت ورود ماموران نیروی انتظامی به واحدهای آموزشی جهت ابلاغ قضایی و اجتناب از مواجهه با معلمان در حضور دانشآموزان در نامهای با مسئولان نیروی انتظامی مطرح شد؛ نامهای که نهایتاً فرمانده وقت نیروی انتظامی ضمن موافقت با مفاد آن طی بخشنامهای به مسئولان ناجا، دستور اجرای آن را صادر کرد. البته بعید است بخشنامه فرمانده نیروی انتظامی بتواند یک قانون قابل اجرا برای همه واحدهای انتظامی امنیتی و قضایی محسوب شود.
حالا اگر دانشگاهها را بهعنوان مراکزی آموزشی مطمح نظر قرار دهیم، به این نکته پی میبریم که وضعیت این مراکز متفاوت است و قوانینی مبنی بر ممنوعیت ورود ضابطین و ماموران به داخل دانشگاهها وجود دارد. گرچه در اعتراضات ۱۴۰۱ و بهویژه در حوادث ۱۰ مهر دانشگاه شریف بسیاری از این قوانین نقض شد.
همچنین جامعه دانشگاهی کشور بارها اعتراض خود را نسبت به وجود جو امنیتی در دانشگاهها و حضور گشتهای امنیتی در محوطه دانشگاه و صدالبته که برخوردهای امنیتی با دانشجویان و حتی اساتید عنوان و حتی اعلام کردند که امروز بهجای ورود نیروهایی از خارج از دانشگاه حراست این مراکز آموزشی و برخی دانشجویان وابسته به جریانات خاص با دانشجویان و اساتید منتقد و معترض برخورد میکنند. هرچند که چند روز پیش محمدعلی زلفیگل، وزیر علوم در سخنانی مدعی شد که «دانشگاههای ایران اجازه ورود نیروهای امنیتی به دانشگاه را نمیدهد.»
تجربه شکسته شدن حریم مدارس
«در اعتراضات ۱۴۰۱ شاهد این موضوع بودیم که حریم مدارس از حضور ضابطین قوه قضائیه یا ماموران محفوظ نبود. همچنین تصاویری را مشاهده کردیم که نشان میداد برخی مدارس پایگاه نیروها شدهاند.» این را محمدتقی فلاحی، دبیر کانون صنفی معلمان استان تهران میگوید.
او ادامه میدهد:«در آن زمان تصاویری منتشر شد که نشان میداد، در مواردی این نیروها وارد مدارس شده و با دانشآموزانی که شعار داده بودند برخورد کردهاند. حتی برخوردهایی هم با مسئولان مدارس صورت گرفته بود. براساس این تصاویر که هنوز هم وجود دارند به نظر میرسد حداقل در آن زمان حریم مدارس شکسته شد. بعدها هم علیه برخی معلمان پروندههایی تشکیل شد. حتی هیئت رسیدگی به تخلفات اداری وزارت آموزش و پرورش هم تبدیل به بازوی اجرایی این نیروها شد و به تشکیل پرونده علیه معلمان و صدور احکام اخراج و انفصال از خدمت آنها کمک کرد.»
بازداشت معلم در مقابل دانشآموزان
ادامه این گفت و گو را در اینجا بخوانید.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
🔻بررسی اظهارات دیروز رئیس قوه قضائیه خطاب به ضابطین
✍ شادی مکی / گفتگو با محمد تقی فلاحی و رامین صفرنیا
📰 روزنامه هم میهن
«بر قوه قضائیه، ضابطین دستگاه قضا و دستگاههای امنیتی فرض است که حرمت و حریم مراکز آموزشی و اعضای آن را پاس بدارند.... شکستن این حرمت و این حریم از هیچ شخص و هیچ بخشی قابل قبول نیست.» این بخشی از اظهارات دیروز رئیس دستگاه قضایی کشور است. او این سخنان را در حالی بیان کرد که برخی معلمان حاضر در جلسه خواستار وضع قوانین و مقرراتی در راستای ممنوعیت ورود ضابطین به مدارس برای برخورد با معلمان شدند.
درباره سخنان رئیس قوه قضائیه البته دو نکته حائز اهمیت است. نخست آنکه، اگرچه او در دیدار با معلمان از حرمت مراکز آموزشی سخن میگوید اما باید توجه کرد که مراکز آموزشی تنها شامل مدارس نشده و دانشگاهها را هم در برمیگیرد.
دوم اینکه، اژهای پاسداشت حریم مراکز آموزشی و اعضای آن را بر قوه تحت نظارت خود و ضابطین قضایی «فرض» میشمارد؛ واژهای که در ادبیات فقهی نه به معنای فرضی بودن بلکه به معنای «قطعی و واجب» است.
به هر روی این سخنان اژهای حداقل در وادی کلام از اهمیتی بسزا برخوردار است اما آیا میتوان امیدوار بود که این کلمات رنگ عمل هم به خود گرفته و مراکز آموزشی در معنای اعم آن از ورود ضابطین قضایی و ماموران انتظامی و امنیتی مصون بمانند.
درحالیکه متخصصان میگویند درباره ورود ضابطین قضایی و ماموران به مدارس قوانین خاصی موجود نیست، با این حال به نظر میرسد بخشنامهای وجود دارد که از اجرایی شدن یا نشدن آن خبری در دست نیست؛ به این معنا که در شهریورماه ۱۳۸۲ و در زمان وزارت مرتضی حاجی بر آموزش و پرورش، عبدالرزاق موسوی، مدیرکل دفتر حقوقی وقت این وزارتخانه از ممنوعیت ورود مأموران نیروی انتظامی به مدارس به منظور ابلاغ اوراق قضایی یا جلب معلمان و فرهنگیان خبر داده بود.
بنابر اعلام موسوی ممنوعیت ورود ماموران نیروی انتظامی به واحدهای آموزشی جهت ابلاغ قضایی و اجتناب از مواجهه با معلمان در حضور دانشآموزان در نامهای با مسئولان نیروی انتظامی مطرح شد؛ نامهای که نهایتاً فرمانده وقت نیروی انتظامی ضمن موافقت با مفاد آن طی بخشنامهای به مسئولان ناجا، دستور اجرای آن را صادر کرد. البته بعید است بخشنامه فرمانده نیروی انتظامی بتواند یک قانون قابل اجرا برای همه واحدهای انتظامی امنیتی و قضایی محسوب شود.
حالا اگر دانشگاهها را بهعنوان مراکزی آموزشی مطمح نظر قرار دهیم، به این نکته پی میبریم که وضعیت این مراکز متفاوت است و قوانینی مبنی بر ممنوعیت ورود ضابطین و ماموران به داخل دانشگاهها وجود دارد. گرچه در اعتراضات ۱۴۰۱ و بهویژه در حوادث ۱۰ مهر دانشگاه شریف بسیاری از این قوانین نقض شد.
همچنین جامعه دانشگاهی کشور بارها اعتراض خود را نسبت به وجود جو امنیتی در دانشگاهها و حضور گشتهای امنیتی در محوطه دانشگاه و صدالبته که برخوردهای امنیتی با دانشجویان و حتی اساتید عنوان و حتی اعلام کردند که امروز بهجای ورود نیروهایی از خارج از دانشگاه حراست این مراکز آموزشی و برخی دانشجویان وابسته به جریانات خاص با دانشجویان و اساتید منتقد و معترض برخورد میکنند. هرچند که چند روز پیش محمدعلی زلفیگل، وزیر علوم در سخنانی مدعی شد که «دانشگاههای ایران اجازه ورود نیروهای امنیتی به دانشگاه را نمیدهد.»
تجربه شکسته شدن حریم مدارس
«در اعتراضات ۱۴۰۱ شاهد این موضوع بودیم که حریم مدارس از حضور ضابطین قوه قضائیه یا ماموران محفوظ نبود. همچنین تصاویری را مشاهده کردیم که نشان میداد برخی مدارس پایگاه نیروها شدهاند.» این را محمدتقی فلاحی، دبیر کانون صنفی معلمان استان تهران میگوید.
او ادامه میدهد:«در آن زمان تصاویری منتشر شد که نشان میداد، در مواردی این نیروها وارد مدارس شده و با دانشآموزانی که شعار داده بودند برخورد کردهاند. حتی برخوردهایی هم با مسئولان مدارس صورت گرفته بود. براساس این تصاویر که هنوز هم وجود دارند به نظر میرسد حداقل در آن زمان حریم مدارس شکسته شد. بعدها هم علیه برخی معلمان پروندههایی تشکیل شد. حتی هیئت رسیدگی به تخلفات اداری وزارت آموزش و پرورش هم تبدیل به بازوی اجرایی این نیروها شد و به تشکیل پرونده علیه معلمان و صدور احکام اخراج و انفصال از خدمت آنها کمک کرد.»
بازداشت معلم در مقابل دانشآموزان
ادامه این گفت و گو را در اینجا بخوانید.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
📣 روزشمار آزادى عزیز قاسمزاده، معلم و هنرمند زندانی
۶۳ روز حبس مضاعف و غیر قانونی یک معلم و هنرمند
🔴 جان #عزيز_قاسم_زاده درخطرست
امروز ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۳ دقيقاً ۶۳ روز است كه علیرغم پایان مدت محکومیت، عزیز قاسمزاده آزاد نشده و در زندان لاکان رشت بهسر میبرد.
🔺ادامهی حبس عزيز قاسم زاده غيرقانونی است.
#معلم_زندانی_آزاد_باید_گردد
#فعالیت_صنفی_جرم_نیست
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
۶۳ روز حبس مضاعف و غیر قانونی یک معلم و هنرمند
🔴 جان #عزيز_قاسم_زاده درخطرست
امروز ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۳ دقيقاً ۶۳ روز است كه علیرغم پایان مدت محکومیت، عزیز قاسمزاده آزاد نشده و در زندان لاکان رشت بهسر میبرد.
🔺ادامهی حبس عزيز قاسم زاده غيرقانونی است.
#معلم_زندانی_آزاد_باید_گردد
#فعالیت_صنفی_جرم_نیست
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
🔴 قصه پرغصه...
به بهانەبزرگداشت روز معلم
چون معلم دوست باشد
نورها خود عصا باشد
بر کورها عرضه دارد علم و دانش
بیدریغ همچو بارانی فرو بارد ز میغ
✍ محمدصالح حیدری / مریوان
امر تعلیم و تربیت در جوامع مترقی و پیشرفته
از اولویتهای اولیه و اهداف راهبردی دستاندرکاران این امر خطیر است. معلم و مربی اصول و اساس وصول به این هدف متعالی بوده و همواره از شان و جایگاه والایی برخوردارند
و در چنین جوامعی این قشر دلسوزو تلاشگر در زمینه مادی و معیشتی و شغلی کوچکترین دغدغه خاطری نداشته و ندارند.
متاسفانه در مملکت ما متصدیان این امر خطیر چنین اندیشهای بەمخیلەشان خطور نمیکند! و آموزش و پرورش را نهادی مصرفی، پرهزینه و غیرضرور میپندارند!
همچنانکه مستحضرهستید سال گذشته مسئولین انجمن صنفی معلمان مریوان بە منظور احقاق حق و اجرای عدالت و وصول مطالبات صنفی و معیشتی از جملە:
(رتبهبندی) برای شاغلین و (همسانسازی) حقوق بازنشستگان و رعایت عدالت آموزشی در حق فرزندان این مرزوبوم که همواره با بیتوجهی و مخالفت مسئولین مواجە شدە و بادلایل واهی
از اجرای این درخواستهای مشروع و قانونی طفرە رفتهاند!
انجمن صنفی معلمان با ایثار و ازخودگذشتگی سینه سپر نموده و باسامان دادن اعتراضات بهحق ،قانونی، مسالمتآمیز و خشونتپرهیز
صدا و خواست معلمین را به گوش مسئولین رساندند؛ گرچە بارها با لشکرکشی نیروهای امنیتی و انتظامی مواجه شده و مورد ضرب و شتم و تحقیر قرار گرفتند! سرانجام با اجرای نصفه نیمه رتبهبندی شاغلین موافقت بعمل آمد.
متاسفانه تعدادی از معلمین فعال در گردهماییها برخلاف قانون و مقررات از مزایای رتبهبندی محروم و بیبهره ماندند! و بدعت دیگری بر بدعتهای غیرقانونی افزوده گردید!
و از طرف دیگر مسئولین دلسوز و تلاشگر انجمن صنفی معلمان مریوان آماج حقد و کینه قرار گرفته و به اتهاماتی مانند "تبلیغ علیه نظام" و "تشویش اذهان عمومی" وحتی جاسوسی
متهم و دستگیر و روانه زندان شده و پس از چندین ماه بلاتکلیفی سرانجام باسپردن وثیقه سنگین موقتا از زندان آزاد شدند.
در کدام قاعده و قانون اعتراض برای احقاق حق ودفاع از مطالبات مشروع صنفی ومعیشتی تشویش اذهان عمومی، تبلیغ علیه نظام وحتی جاسوسی تلقی شده و اقدام به چنین عملی جرم و خلاف قانون بحساب آید!
آگرچنین باشد بلا استثناهمه اقشارمعترض به وضعیت معیشتی خود مجرم وجاسوس بوده و باید زندانی ومجازات شوند!؟
جای تعجب است انصافا معلم آزاده وشرافتمند ازسریات مملکت چه اطلاعی داردکه در اختیار بیگانگان بگذارد
وبه وطن و زادگاه خود خیانت
نماید!؟
متاسفانه این پرونده کماکان مفتوح وهمکاران و دوستان ما
تحت تعقیب بوده وآرامش روحی روانی ارآنهاصلب گردیده است
و همواره دراسترس ونگرانی بسر میبرند
درکجای این کره خاکی سراغ دارید که درخواست برای اجرای قانون و عدالت جرم و معصیت نابخشودنی بحساب آید و فرزندی بعلت نقدی سازنده برای اصلاح امورموردقهر وغضب قرارگیرد و پدرازفرزند خودانتقام جویی نماید!
پدرکین فرزند نگیرد به دل
که فرزند نیکو بود باغ گل
والکاظمین الغیظ و العافین
عن الناس.
مریوان ۱۳/۲/۴۰۳
#معلم_زندانی_آزاد_باید_گردد
#فعالیت_صنفی_جرم_نیست
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
به بهانەبزرگداشت روز معلم
چون معلم دوست باشد
نورها خود عصا باشد
بر کورها عرضه دارد علم و دانش
بیدریغ همچو بارانی فرو بارد ز میغ
✍ محمدصالح حیدری / مریوان
امر تعلیم و تربیت در جوامع مترقی و پیشرفته
از اولویتهای اولیه و اهداف راهبردی دستاندرکاران این امر خطیر است. معلم و مربی اصول و اساس وصول به این هدف متعالی بوده و همواره از شان و جایگاه والایی برخوردارند
و در چنین جوامعی این قشر دلسوزو تلاشگر در زمینه مادی و معیشتی و شغلی کوچکترین دغدغه خاطری نداشته و ندارند.
متاسفانه در مملکت ما متصدیان این امر خطیر چنین اندیشهای بەمخیلەشان خطور نمیکند! و آموزش و پرورش را نهادی مصرفی، پرهزینه و غیرضرور میپندارند!
همچنانکه مستحضرهستید سال گذشته مسئولین انجمن صنفی معلمان مریوان بە منظور احقاق حق و اجرای عدالت و وصول مطالبات صنفی و معیشتی از جملە:
(رتبهبندی) برای شاغلین و (همسانسازی) حقوق بازنشستگان و رعایت عدالت آموزشی در حق فرزندان این مرزوبوم که همواره با بیتوجهی و مخالفت مسئولین مواجە شدە و بادلایل واهی
از اجرای این درخواستهای مشروع و قانونی طفرە رفتهاند!
انجمن صنفی معلمان با ایثار و ازخودگذشتگی سینه سپر نموده و باسامان دادن اعتراضات بهحق ،قانونی، مسالمتآمیز و خشونتپرهیز
صدا و خواست معلمین را به گوش مسئولین رساندند؛ گرچە بارها با لشکرکشی نیروهای امنیتی و انتظامی مواجه شده و مورد ضرب و شتم و تحقیر قرار گرفتند! سرانجام با اجرای نصفه نیمه رتبهبندی شاغلین موافقت بعمل آمد.
متاسفانه تعدادی از معلمین فعال در گردهماییها برخلاف قانون و مقررات از مزایای رتبهبندی محروم و بیبهره ماندند! و بدعت دیگری بر بدعتهای غیرقانونی افزوده گردید!
و از طرف دیگر مسئولین دلسوز و تلاشگر انجمن صنفی معلمان مریوان آماج حقد و کینه قرار گرفته و به اتهاماتی مانند "تبلیغ علیه نظام" و "تشویش اذهان عمومی" وحتی جاسوسی
متهم و دستگیر و روانه زندان شده و پس از چندین ماه بلاتکلیفی سرانجام باسپردن وثیقه سنگین موقتا از زندان آزاد شدند.
در کدام قاعده و قانون اعتراض برای احقاق حق ودفاع از مطالبات مشروع صنفی ومعیشتی تشویش اذهان عمومی، تبلیغ علیه نظام وحتی جاسوسی تلقی شده و اقدام به چنین عملی جرم و خلاف قانون بحساب آید!
آگرچنین باشد بلا استثناهمه اقشارمعترض به وضعیت معیشتی خود مجرم وجاسوس بوده و باید زندانی ومجازات شوند!؟
جای تعجب است انصافا معلم آزاده وشرافتمند ازسریات مملکت چه اطلاعی داردکه در اختیار بیگانگان بگذارد
وبه وطن و زادگاه خود خیانت
نماید!؟
متاسفانه این پرونده کماکان مفتوح وهمکاران و دوستان ما
تحت تعقیب بوده وآرامش روحی روانی ارآنهاصلب گردیده است
و همواره دراسترس ونگرانی بسر میبرند
درکجای این کره خاکی سراغ دارید که درخواست برای اجرای قانون و عدالت جرم و معصیت نابخشودنی بحساب آید و فرزندی بعلت نقدی سازنده برای اصلاح امورموردقهر وغضب قرارگیرد و پدرازفرزند خودانتقام جویی نماید!
پدرکین فرزند نگیرد به دل
که فرزند نیکو بود باغ گل
والکاظمین الغیظ و العافین
عن الناس.
مریوان ۱۳/۲/۴۰۳
#معلم_زندانی_آزاد_باید_گردد
#فعالیت_صنفی_جرم_نیست
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
گلرخ ایرایی؛ زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، در سالگرد اعدام فرزاد کمانگر مطلبی به شرح زیر نوشت:
«گفته بودی قوی بمانیم به شعر، به آواز به لیلاهایمان به رویاهایمان پشت نکنیم. امروز ۱۷ سال و ۸ ماه و ۲۲ روز از بازداشت و ۱۴ سال تمام از اعدامت گذشت. فکر میکنم به تو که هنوز با نام فرزاد کمانگر، معلم آزاده یادت میکنیم؛ فکر میکنم به ۲۸ مرداد ۱۳۸۵، به لحظه دستگیریات در حالی که برای پیگیری درمان بیماری برادرت به تهران رفته بودی؛ به ۱۳۶۰ روز تحمل حبس و شکنجهات در زندانهای جمهوری اسلامی به بیدادگاهی چند دقیقهای که به اعدام محکومت کرد؛ فکر میکنم به ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۹، به روزی که پس از طی روند پر نقص قضائی، مخفیانه و بدون اطلاع وكیل و خانواده، در محوطه پارکینگ زندان اوین، جایی حوالی ما در بند زنان، همراه با علی حیدریان، شیرین علمهولی، فرهاد وکیلی و مهدی اسلامیان بر دارتان کشیدند؛ فکر میکنم به ناپدیدسازی قهریتان، به پنهانبودن محل دفن و مشخص نبودن سرنوشت پیکرهایتان ۱۴ سال پس از اعدامتان؛ فکر میکنم به دایه سلطنه رضایی، مادر دادخواهات که وقتی به او گفتند محل دفن پسرت فرزاد كمانگر مشخص نیست» گفت «فرزاد» قبر ندارد اما تا ابد در دل تمام آزادیخواهان مدفون است»؛ فکر میکنم به او که گفت چرا میگویید مادران عزادار ما مادران سرافرازیم؛ فکر میکنم به مادر سرافرازت فکر میکنم که گفت: «فرزاد را بهار از من گرفتند ولی هر بهار به میان مردم بر میگردد، مردم هم باید جلوی ظلمها و ستمها بایستند.»
گفته بودی قوی بمانیم با امید به آزادی، رهایی و نجات جان عزیزان محکوم به اعداممان از چوبههای دار ایستادهایم و برای آزادی برابری و عدالت میجنگیم
گلرخ ایرایی؛ اردیبهشت ۱۴۰۳، بند زنان زندان اوین
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranew
«گفته بودی قوی بمانیم به شعر، به آواز به لیلاهایمان به رویاهایمان پشت نکنیم. امروز ۱۷ سال و ۸ ماه و ۲۲ روز از بازداشت و ۱۴ سال تمام از اعدامت گذشت. فکر میکنم به تو که هنوز با نام فرزاد کمانگر، معلم آزاده یادت میکنیم؛ فکر میکنم به ۲۸ مرداد ۱۳۸۵، به لحظه دستگیریات در حالی که برای پیگیری درمان بیماری برادرت به تهران رفته بودی؛ به ۱۳۶۰ روز تحمل حبس و شکنجهات در زندانهای جمهوری اسلامی به بیدادگاهی چند دقیقهای که به اعدام محکومت کرد؛ فکر میکنم به ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۹، به روزی که پس از طی روند پر نقص قضائی، مخفیانه و بدون اطلاع وكیل و خانواده، در محوطه پارکینگ زندان اوین، جایی حوالی ما در بند زنان، همراه با علی حیدریان، شیرین علمهولی، فرهاد وکیلی و مهدی اسلامیان بر دارتان کشیدند؛ فکر میکنم به ناپدیدسازی قهریتان، به پنهانبودن محل دفن و مشخص نبودن سرنوشت پیکرهایتان ۱۴ سال پس از اعدامتان؛ فکر میکنم به دایه سلطنه رضایی، مادر دادخواهات که وقتی به او گفتند محل دفن پسرت فرزاد كمانگر مشخص نیست» گفت «فرزاد» قبر ندارد اما تا ابد در دل تمام آزادیخواهان مدفون است»؛ فکر میکنم به او که گفت چرا میگویید مادران عزادار ما مادران سرافرازیم؛ فکر میکنم به مادر سرافرازت فکر میکنم که گفت: «فرزاد را بهار از من گرفتند ولی هر بهار به میان مردم بر میگردد، مردم هم باید جلوی ظلمها و ستمها بایستند.»
گفته بودی قوی بمانیم با امید به آزادی، رهایی و نجات جان عزیزان محکوم به اعداممان از چوبههای دار ایستادهایم و برای آزادی برابری و عدالت میجنگیم
گلرخ ایرایی؛ اردیبهشت ۱۴۰۳، بند زنان زندان اوین
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranew
🔴 بیانیهی بیش از ۷۰۰ تن از فعالان فرهنگی- اجتماعی، صنفی و سیاسی در حمایت از کیوان مهتدی و آنیشا اسدالهی
🔸بیش از ۷۰۰ تن از فعالان فرهنگی- اجتماعی، صنفی و سیاسی با امضای بیانیهای ضمن اشاره به تداوم حبس #کیوان_مهتدی و #آنیشا_اسدالهی خواهان آزادی «بی قید و شرط» آنها شدند.
🔸متن این بیانیه چنین است: «۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۰، آنیشا اسداللهی و کیوان مهتدی، که هر دو نویسنده و مترجماند، در خانهٔ خود بازداشت شدند. بعد از بازداشت، هر کدام، جداگانه، سرجمع نزدیک به ۷۰ روز را در سلول انفرادی و تحت بازجویی گذراندند، و در نهایت، به جرم «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی» و «تبلیغ علیه نظام»، کیوان مهتدی به ۶ سال حبس و آنیشا اسداللهی به ۵ سال و ۸ ماه حبس محکوم شد. از زمان بازداشت در اردیبهشت ۱۴۰۰، کیوان مهتدی حتی یکروز هم به مرخصی نیامده است، و آنیشا اسدالهی که ۲۹ مرداد ۱۴۰۰ به طور موقت آزاد شده بود، در ۴ مرداد ۱۴۰۲ به زندان اوین منتقل شد و هماکنون در بند زنان آنجاست.
ما امضاکنندگان این بیانیه، کیوان مهتدی و آنیشا اسداللهی را دو شخصیت دلسوز و فرهنگی و صاحب اندیشه میدانیم که جایشان به هیچعنوان زندان نیست، از همین رو آزادی بیقید و شرط آنان را خواستاریم.»
برای خواندن متن بیانیه و امضاها به لینک زیر مراجعه کنید:
https://bit.ly/3QDCB7D
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
🔸بیش از ۷۰۰ تن از فعالان فرهنگی- اجتماعی، صنفی و سیاسی با امضای بیانیهای ضمن اشاره به تداوم حبس #کیوان_مهتدی و #آنیشا_اسدالهی خواهان آزادی «بی قید و شرط» آنها شدند.
🔸متن این بیانیه چنین است: «۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۰، آنیشا اسداللهی و کیوان مهتدی، که هر دو نویسنده و مترجماند، در خانهٔ خود بازداشت شدند. بعد از بازداشت، هر کدام، جداگانه، سرجمع نزدیک به ۷۰ روز را در سلول انفرادی و تحت بازجویی گذراندند، و در نهایت، به جرم «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی» و «تبلیغ علیه نظام»، کیوان مهتدی به ۶ سال حبس و آنیشا اسداللهی به ۵ سال و ۸ ماه حبس محکوم شد. از زمان بازداشت در اردیبهشت ۱۴۰۰، کیوان مهتدی حتی یکروز هم به مرخصی نیامده است، و آنیشا اسدالهی که ۲۹ مرداد ۱۴۰۰ به طور موقت آزاد شده بود، در ۴ مرداد ۱۴۰۲ به زندان اوین منتقل شد و هماکنون در بند زنان آنجاست.
ما امضاکنندگان این بیانیه، کیوان مهتدی و آنیشا اسداللهی را دو شخصیت دلسوز و فرهنگی و صاحب اندیشه میدانیم که جایشان به هیچعنوان زندان نیست، از همین رو آزادی بیقید و شرط آنان را خواستاریم.»
برای خواندن متن بیانیه و امضاها به لینک زیر مراجعه کنید:
https://bit.ly/3QDCB7D
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
Telegraph
بیانیهی بیش از ۷۰۰ تن از فعالان فرهنگی- اجتماعی، صنفی و سیاسی در حمایت از کیوان مهتدی و آنیشا اسدالهی
.با سلام و وقت بخیر
با افتخار من یک معلم هستم.
نقد کردن یک رفتار، با توهین به شخصیت حقوقی وحقیقی یک طبقه از جامعه بسیار متفاوت است.
" میان ماه من تا ماه گردون تفاوت از زمین تا آسمان است"
ما همه وامدار معلمان خود هستیم.
جامعه ی بدون معلم جامعه ی مردهست.
البته رفتارها بنا به اقتضای حال باید مورد نقد قرار گیرد.
جامعه پر است از معلم خوب و کمتر معلم بد...
پر است از پزشک خوب و پزشک بد که تا زیرمیزی خود را نگیرد به اتاق عمل نمیرود...
جامعه پر است از پلیس خوب پلیس بد...
جامعه پر است از هنرمند مردمی و هنرمندی که در خدمت زورمداران است و باهنرش آب به آسیاب قدرت میریزد...
جامعه پر است از قاضی در جستجوی حقیقت و قاضی رشوه گیر که بر باطل لباس حقیقت بپوشاند...
جامعه پر است از کاسبان با انصاف و پر است از کاسبان محتکر که گلوگاه مردم را میفشارند...
انتقاد از فردی که قصدش تادیب و یا تنبیه بوده با انتقام بسیار متفاوت است و با یک پارادوکس به شخصیت او توهین کند پسندیده نیست!؟
هنرمندی که اقامتگاهش ایران و امریکاست نمیتواند دغدغهی اعتلای ایران و فرهنگ ایران و فرهنگسازی را برایش داشته باشد و البته اینگونه رفتار کردن بر ایشان جای تعجب نیست... چون دوپارهست نیمی در لسآنجلس و نیمی در شهرک غرب... بسیار متفاوت است با معلمی که در کانکس کلاس چند پایه تدریس میکند...
مولانا بیتی دارد که خیلی در اینجا کارآمد است:
"مرغی که بر آن کوه نشست و برخاست
بنگر که بر آن کوه چه افزود و چه کاست"
انسان امروز باید بیندیشد که در این جهان بیانتها چه تاثیری گذاشته است؟!
به قول سهراب گرانقدر:
آب را گل نکنیم
در فرودست انگار کفتری می خورد آب...
رفتارها را نقد کنیم نه تیپ و حرفهها را...
معلم والد پرورش دانایی و مبارزی نستوه علیه تاریکی و جهل است...
معلم و کتاب دانایی میآفرینند به چونی و چرایی بیندیشیم و سوار بر موج نشویم ...
جدیداً برخی از عزیزان هنر هفتم تصور میکنند که ساختارشکنی نگاه نو محسوب میشود در حالی که نه چنین است...
به قول جناب رودکی سمرقندی:
تا جهان بود از سر آدم فراز
کس نبود از راز دانش بینیاز...
لازمهی دانش و دانشاندوزی معلم است و کتاب... و نباید جامعه به خود اجازه دهد که در این دو حریمشکنی شود...
هیچ شغل و هیچ فردی قداست ندارد اما حفظ حریم برای اعتلای فرهنگ جامعه باید باشد...
نگاه جناب معادی در این پارادوکس بسیار جای تامل و دوباره نگاه کردن دارد...
با احترام دعوت کنی و ناجوانمردانه او را بشکنی و این عمل را بنامی هنر!؟
جناب مولوی میفرمایند:
از خدا جوییم توفیق ادب
بیادب محروم ماند از لطف رب
حسن منطقی معلم بازنشسته
۱۴۹۳/۰۲/۱۹
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
با افتخار من یک معلم هستم.
نقد کردن یک رفتار، با توهین به شخصیت حقوقی وحقیقی یک طبقه از جامعه بسیار متفاوت است.
" میان ماه من تا ماه گردون تفاوت از زمین تا آسمان است"
ما همه وامدار معلمان خود هستیم.
جامعه ی بدون معلم جامعه ی مردهست.
البته رفتارها بنا به اقتضای حال باید مورد نقد قرار گیرد.
جامعه پر است از معلم خوب و کمتر معلم بد...
پر است از پزشک خوب و پزشک بد که تا زیرمیزی خود را نگیرد به اتاق عمل نمیرود...
جامعه پر است از پلیس خوب پلیس بد...
جامعه پر است از هنرمند مردمی و هنرمندی که در خدمت زورمداران است و باهنرش آب به آسیاب قدرت میریزد...
جامعه پر است از قاضی در جستجوی حقیقت و قاضی رشوه گیر که بر باطل لباس حقیقت بپوشاند...
جامعه پر است از کاسبان با انصاف و پر است از کاسبان محتکر که گلوگاه مردم را میفشارند...
انتقاد از فردی که قصدش تادیب و یا تنبیه بوده با انتقام بسیار متفاوت است و با یک پارادوکس به شخصیت او توهین کند پسندیده نیست!؟
هنرمندی که اقامتگاهش ایران و امریکاست نمیتواند دغدغهی اعتلای ایران و فرهنگ ایران و فرهنگسازی را برایش داشته باشد و البته اینگونه رفتار کردن بر ایشان جای تعجب نیست... چون دوپارهست نیمی در لسآنجلس و نیمی در شهرک غرب... بسیار متفاوت است با معلمی که در کانکس کلاس چند پایه تدریس میکند...
مولانا بیتی دارد که خیلی در اینجا کارآمد است:
"مرغی که بر آن کوه نشست و برخاست
بنگر که بر آن کوه چه افزود و چه کاست"
انسان امروز باید بیندیشد که در این جهان بیانتها چه تاثیری گذاشته است؟!
به قول سهراب گرانقدر:
آب را گل نکنیم
در فرودست انگار کفتری می خورد آب...
رفتارها را نقد کنیم نه تیپ و حرفهها را...
معلم والد پرورش دانایی و مبارزی نستوه علیه تاریکی و جهل است...
معلم و کتاب دانایی میآفرینند به چونی و چرایی بیندیشیم و سوار بر موج نشویم ...
جدیداً برخی از عزیزان هنر هفتم تصور میکنند که ساختارشکنی نگاه نو محسوب میشود در حالی که نه چنین است...
به قول جناب رودکی سمرقندی:
تا جهان بود از سر آدم فراز
کس نبود از راز دانش بینیاز...
لازمهی دانش و دانشاندوزی معلم است و کتاب... و نباید جامعه به خود اجازه دهد که در این دو حریمشکنی شود...
هیچ شغل و هیچ فردی قداست ندارد اما حفظ حریم برای اعتلای فرهنگ جامعه باید باشد...
نگاه جناب معادی در این پارادوکس بسیار جای تامل و دوباره نگاه کردن دارد...
با احترام دعوت کنی و ناجوانمردانه او را بشکنی و این عمل را بنامی هنر!؟
جناب مولوی میفرمایند:
از خدا جوییم توفیق ادب
بیادب محروم ماند از لطف رب
حسن منطقی معلم بازنشسته
۱۴۹۳/۰۲/۱۹
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
حکم هشت سال حبس، تحمل ضربات شلاق، پرداخت جزای نقدی و ضبط اموال #محمد_رسول_اف، کارگردان ایرانی توسط شعبه سی و شش دادگاه تجدیدنظر استان تهران عینا تایید شد.
بابک پاکنیا، وکیل دادگستری با انتشار مطلبی در این خصوص اعلام کرد: آقای رسول اف به موجب حکم صادره توسط شعبه بیست و نه دادگاه انقلاب تهران به تحمل هشت سال حبس، تحمل ضربات شلاق، پرداخت جزای نقدی و ضبط اموال محکوم شد. این حکم در شعبه سی و شش دادگاه تجدیدنظر تهران عینا تایید و اکنون پرونده به اجرای احکام ارسال شده است. پنج سال از حکم حبس صادر شده علیه این شهروند قابل اجرا خواهد بود.
بابک پاکنیا، بخشی از اتهامات مطروحه علیه علیه آقای رسول اف را “اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت کشور” عنوان کرد و افزود که مصداق این اتهام “امضای بیانیهها و ساخت فیلم و مستند” است.
گفتنی است محمد رسول اف پیش از این نیز از بابت فعالیتهای خود، سابقه بازداشت، محکومیت و تحمل حبس را داشته است.
https://t.me/kashowra
بابک پاکنیا، وکیل دادگستری با انتشار مطلبی در این خصوص اعلام کرد: آقای رسول اف به موجب حکم صادره توسط شعبه بیست و نه دادگاه انقلاب تهران به تحمل هشت سال حبس، تحمل ضربات شلاق، پرداخت جزای نقدی و ضبط اموال محکوم شد. این حکم در شعبه سی و شش دادگاه تجدیدنظر تهران عینا تایید و اکنون پرونده به اجرای احکام ارسال شده است. پنج سال از حکم حبس صادر شده علیه این شهروند قابل اجرا خواهد بود.
بابک پاکنیا، بخشی از اتهامات مطروحه علیه علیه آقای رسول اف را “اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت کشور” عنوان کرد و افزود که مصداق این اتهام “امضای بیانیهها و ساخت فیلم و مستند” است.
گفتنی است محمد رسول اف پیش از این نیز از بابت فعالیتهای خود، سابقه بازداشت، محکومیت و تحمل حبس را داشته است.
https://t.me/kashowra