خوشا بہ حال آن ڪسانے
ڪہ رفتند و
ڪلمہ لا برلب داشتند.
لا بہ همہ #لذائذ زندگانے،
لا بہ هواے نفس،
لا بہ احساسات مادر،
لا بہ عواطف
و
لبيڪ بہ هَل مِن ناصر ينصرنے.
#شهید_غلامحسین_طالبی🌷
#یاد_شهدا_صلوات
🌱#اللہمعجللولیڪالفرج 🌱
••●❥💐✧💐❥●••
ڪہ رفتند و
ڪلمہ لا برلب داشتند.
لا بہ همہ #لذائذ زندگانے،
لا بہ هواے نفس،
لا بہ احساسات مادر،
لا بہ عواطف
و
لبيڪ بہ هَل مِن ناصر ينصرنے.
#شهید_غلامحسین_طالبی🌷
#یاد_شهدا_صلوات
🌱#اللہمعجللولیڪالفرج 🌱
••●❥💐✧💐❥●••
#خاطرات_شهدا
چند وقت پیش مشکلی داشتم و رفتم سر قبرش.
کلی گله کردم که چرا حاجت همه را میدی ولی ما را نه؟!
شب خوابش را دیدم.
بهم گفت ، آبجی! ، من فقط وسیله ام ،
ما دعاها را خدمت امام زمان (عج) عرض میکنیم و حضرت برآورده میکنن.
من واسطه ام ، کاره ای نیستم ،
اگر چیزی میخواهید اول از امام زمان (عج) بخواهید...
📕 سه ماه رویایی
#ولادت: ١٣۴۴/۴/٢٢ شهرستان سمنان
#شهادت: ١٣۶۶/١١/٧ مأووت عراق _اصابت ترکش به سر
#مزار_مطهر: امامزاده یحیی تهران
#شهیدکاظم_عاملو🌷
#یاد_شهدا_صلوات
🌱#اللہمعجللولیڪالفرج 🌱
••●❥💐✧💐❥●••
چند وقت پیش مشکلی داشتم و رفتم سر قبرش.
کلی گله کردم که چرا حاجت همه را میدی ولی ما را نه؟!
شب خوابش را دیدم.
بهم گفت ، آبجی! ، من فقط وسیله ام ،
ما دعاها را خدمت امام زمان (عج) عرض میکنیم و حضرت برآورده میکنن.
من واسطه ام ، کاره ای نیستم ،
اگر چیزی میخواهید اول از امام زمان (عج) بخواهید...
📕 سه ماه رویایی
#ولادت: ١٣۴۴/۴/٢٢ شهرستان سمنان
#شهادت: ١٣۶۶/١١/٧ مأووت عراق _اصابت ترکش به سر
#مزار_مطهر: امامزاده یحیی تهران
#شهیدکاظم_عاملو🌷
#یاد_شهدا_صلوات
🌱#اللہمعجللولیڪالفرج 🌱
••●❥💐✧💐❥●••
مناجات زیبای دکتر چمران
خدایا ...
از بد کردن آدمهایت شکایت داشتم به درگاهت
اما شکایتم را پس میگیرم ...
من نفهمیدم! فراموش کرده بودم که بدی را خلق کردی تا هر زمان که دلم گرفت از آدمهایت، نگاهم به تو باشد ..
گاهی فراموش میکنم که وقتی کسی کنار من نیست ،معنایش این نیست که تنهایم ...
معنایش این است که همه را کنار زدی تا خودم باشم و خودت ...
با تو تنهایی معنا ندارد !
مانده ام تو را نداشتم چه میکردم ...!
❤️دوستت دارم ، خدای خوب من
#یاد_شهدا_صلوات 🌷
🌱#اللہمعجللولیڪالفرج 🌱
••●❥💐✧💐❥●••
خدایا ...
از بد کردن آدمهایت شکایت داشتم به درگاهت
اما شکایتم را پس میگیرم ...
من نفهمیدم! فراموش کرده بودم که بدی را خلق کردی تا هر زمان که دلم گرفت از آدمهایت، نگاهم به تو باشد ..
گاهی فراموش میکنم که وقتی کسی کنار من نیست ،معنایش این نیست که تنهایم ...
معنایش این است که همه را کنار زدی تا خودم باشم و خودت ...
با تو تنهایی معنا ندارد !
مانده ام تو را نداشتم چه میکردم ...!
❤️دوستت دارم ، خدای خوب من
#یاد_شهدا_صلوات 🌷
🌱#اللہمعجللولیڪالفرج 🌱
••●❥💐✧💐❥●••
✍ فرازی از وصیتنامه #شهید_غلامرضا_سعادت
برادران و خواهران شما را به خدا سوگند گفتارهای امام را تحلیل کنید و روی آنها عمل کنید.
زیرا هیچ صحنه ای دردناک تر از این نمی تواند باشد که دشمنان در یک صف بر علیه جمهوری اسلامی ایران بشورند ، ولی ما پراکنده باشیم.
#شهید_غلامرضا_سعادت🌷
#یاد_شهدا_صلوات
برادران و خواهران شما را به خدا سوگند گفتارهای امام را تحلیل کنید و روی آنها عمل کنید.
زیرا هیچ صحنه ای دردناک تر از این نمی تواند باشد که دشمنان در یک صف بر علیه جمهوری اسلامی ایران بشورند ، ولی ما پراکنده باشیم.
#شهید_غلامرضا_سعادت🌷
#یاد_شهدا_صلوات
ماها، تو سفر کردی و
شب ماند و سیاهی
نه مرغِ شب از نالهٔ من خُفت و نه ماهی
چشمی به رهت دوختهام
باز که شاید
بازآیی و برهانیم از چشم بهراهی
تقدیرِ الهی
چو پیِ سوختنِ ماست
ما نیز بسازیم به تقدیرِ الهی
شهریار
#شهید_دلاور_اسلام
#شهید_مهدی_چهاردانگه_ای🌷
#یاد_شهدا_صلوات
شب ماند و سیاهی
نه مرغِ شب از نالهٔ من خُفت و نه ماهی
چشمی به رهت دوختهام
باز که شاید
بازآیی و برهانیم از چشم بهراهی
تقدیرِ الهی
چو پیِ سوختنِ ماست
ما نیز بسازیم به تقدیرِ الهی
شهریار
#شهید_دلاور_اسلام
#شهید_مهدی_چهاردانگه_ای🌷
#یاد_شهدا_صلوات
روحالله خیلی دل رحم بود.
کوچک ترین ظلمی به کسی نمیکرد حتی به حیوانات!
جزیره فارور که میرفتیم برای ورزش و آموزش، آهو زیاد داشت که معمولا وقتی ما را میدیدند زود فرار میکردند.
یکبار با روحالله یک آهوی زیبا دیدیم که در مسیر راه ما ایستاده بود.
هرچی نزدیکش میشدیم، فرار نمیکرد. تعجب کردیم!
چند قدمی مانده بود که بهش برسیم، روحالله گفت:
صبر کن، یه ترسی تو چشماش هست.
کمی فکر کرد و گفت:
شاید بچهاش این اطرافه که فرار نمیکنه.
با نگاه مون اطراف رو گشتیم، درست میگفت، میان بوتهها یک بچه آهوی کوچک و زیبا بود.
روحالله دست من را کشید و گفت:
بیا از یه مسیر دیگه بریم، بیچاره خیلی ترسیده...
مسیرمان را کج کردیم تا آهوی مادر خیالش راحت بشود.
✍ به نقل از: دوست شهید
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_روح_الله_قربانی🌷
#یاد_شهدا_صلوات
🌱#اللہمعجللولیڪالفرج 🌱
••●❥💐✧💐❥●••
کوچک ترین ظلمی به کسی نمیکرد حتی به حیوانات!
جزیره فارور که میرفتیم برای ورزش و آموزش، آهو زیاد داشت که معمولا وقتی ما را میدیدند زود فرار میکردند.
یکبار با روحالله یک آهوی زیبا دیدیم که در مسیر راه ما ایستاده بود.
هرچی نزدیکش میشدیم، فرار نمیکرد. تعجب کردیم!
چند قدمی مانده بود که بهش برسیم، روحالله گفت:
صبر کن، یه ترسی تو چشماش هست.
کمی فکر کرد و گفت:
شاید بچهاش این اطرافه که فرار نمیکنه.
با نگاه مون اطراف رو گشتیم، درست میگفت، میان بوتهها یک بچه آهوی کوچک و زیبا بود.
روحالله دست من را کشید و گفت:
بیا از یه مسیر دیگه بریم، بیچاره خیلی ترسیده...
مسیرمان را کج کردیم تا آهوی مادر خیالش راحت بشود.
✍ به نقل از: دوست شهید
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_روح_الله_قربانی🌷
#یاد_شهدا_صلوات
🌱#اللہمعجللولیڪالفرج 🌱
••●❥💐✧💐❥●••
#شهدای_خانطومان ❤️
آن ها که سوی مرقد بانو پریده اند
از دیدگاه حضرت زینب پدیده اند
این خیل عاشقان که شهید حرم شدند
شمعند و پای دختر حیدر چکیده اند
#شهیدان_مدافع_حرم🌷
#شهید_حبیب_الله_قنبری
#شهید_سیدرضا_طاهر
#شهید_حسین_مشتاقی
#شهید_محمد_محمودیان
#شهید_رضا_حاجی_زاده
#شهید_سیدجواد_اسدی
#یاد_شهدا_صلوات 🌷
آن ها که سوی مرقد بانو پریده اند
از دیدگاه حضرت زینب پدیده اند
این خیل عاشقان که شهید حرم شدند
شمعند و پای دختر حیدر چکیده اند
#شهیدان_مدافع_حرم🌷
#شهید_حبیب_الله_قنبری
#شهید_سیدرضا_طاهر
#شهید_حسین_مشتاقی
#شهید_محمد_محمودیان
#شهید_رضا_حاجی_زاده
#شهید_سیدجواد_اسدی
#یاد_شهدا_صلوات 🌷
اِالهی.. !
فَاجْعَلْ تَوْبَتى
هذِهِ تَوْبَةً لا اَحْتاجُ بَعْدَها
اِلى تَوْبَةٍ ...
با تو، به تو
بر ميگردم
خدایا خودت کمک کن ...
وَ أَذِقنی حَلاوَةَ الصُّنعِ فیما سَأَلتُ..
مرا در آنچه از تو خواستهام،
شیرینی استجابت بچشان ...
#صحیفه_سجادیه
#شهید_محمد_برزگری
#خدایا_ما_دوباره_آمدیم
#یاد_شهدا_صلوات 🌷
فَاجْعَلْ تَوْبَتى
هذِهِ تَوْبَةً لا اَحْتاجُ بَعْدَها
اِلى تَوْبَةٍ ...
با تو، به تو
بر ميگردم
خدایا خودت کمک کن ...
وَ أَذِقنی حَلاوَةَ الصُّنعِ فیما سَأَلتُ..
مرا در آنچه از تو خواستهام،
شیرینی استجابت بچشان ...
#صحیفه_سجادیه
#شهید_محمد_برزگری
#خدایا_ما_دوباره_آمدیم
#یاد_شهدا_صلوات 🌷
شـهیدشدن دل مےخواهد!
دلی که آنقدر قوی باشد وبتواندبریده شود ازهمه تعلقات...
دلی که آرام،له شود زیرپایت به وقت بریدن و رفتن
و شـهدا دلدارِ بـی دل بودند.
#شهید_رضا_حاجی_زاده🌷
#یاد_شهدا_صلوات
دلی که آنقدر قوی باشد وبتواندبریده شود ازهمه تعلقات...
دلی که آرام،له شود زیرپایت به وقت بریدن و رفتن
و شـهدا دلدارِ بـی دل بودند.
#شهید_رضا_حاجی_زاده🌷
#یاد_شهدا_صلوات
#خاطرات_شهید
°•| مراسم عروسی ما ، به خواست خودمان نیمه شعبان در مسجد برگزار شد و من حجاب کامل داشتم .
°•| جالب است برایتان بگویم وقتی فیلمبردار آمد داخل از من پرسید چه آرزویی داری ؟
°•| می دانستم رضا دوست دارد شهید شود چون بارها گفته بود ، من هم در جواب فیلمبردار گفتم : انشاء الله عاقبت ما ختم به شهادت شود .
°•| من رضا را خیلی دوست داشتم ، فکر می کنم عشق ما خیلی خاص بود . بعد از رضا پرسید : شما چه آرزویی دارید ؟
گفت : همین که خانم گفت .
#همسرانه_شهدا
#شهید_رضا_حاجی_زاده
#یاد_شهدا_صلوات 🌷
°•| مراسم عروسی ما ، به خواست خودمان نیمه شعبان در مسجد برگزار شد و من حجاب کامل داشتم .
°•| جالب است برایتان بگویم وقتی فیلمبردار آمد داخل از من پرسید چه آرزویی داری ؟
°•| می دانستم رضا دوست دارد شهید شود چون بارها گفته بود ، من هم در جواب فیلمبردار گفتم : انشاء الله عاقبت ما ختم به شهادت شود .
°•| من رضا را خیلی دوست داشتم ، فکر می کنم عشق ما خیلی خاص بود . بعد از رضا پرسید : شما چه آرزویی دارید ؟
گفت : همین که خانم گفت .
#همسرانه_شهدا
#شهید_رضا_حاجی_زاده
#یاد_شهدا_صلوات 🌷
فرماندهای که به پدرش مرخصی نمیداد
پدرش را برای یک هفته به کردستان برد تا به آشپز سپاه، آشپزی یاد بدهد و مواد غذایی حیف و میل نشود.
بعد از یک هفته، یک ماه و ... هرچه پدر به پسر میگفت میخواهم برگردم، پسر اجازه نمیداد.
نهایتا حاج احمد متوسلیان را واسطه کرد و بعد از 9 ماه به خانه برگشت.
#فرمانده_شهید_حسین_گجهای
#یاد_شهدا_صلوات🌷
پدرش را برای یک هفته به کردستان برد تا به آشپز سپاه، آشپزی یاد بدهد و مواد غذایی حیف و میل نشود.
بعد از یک هفته، یک ماه و ... هرچه پدر به پسر میگفت میخواهم برگردم، پسر اجازه نمیداد.
نهایتا حاج احمد متوسلیان را واسطه کرد و بعد از 9 ماه به خانه برگشت.
#فرمانده_شهید_حسین_گجهای
#یاد_شهدا_صلوات🌷
#خاطرات_شهید
یکی از بستگانش دچار مشکلی شده بود و نیازمند و آبرودار بود، میثم از کرج با حالت بیماری کار وی را دنبال کرد و ضمانت وی را پذیرفت، کاری که هیچکس حاضر نبود، برای وی انجام دهد و گره مشکلش با همت میثم باز شد، الان بعداز شهادت میثم عکس وی زینت بخش خانه آن فرداست. وی اهل انجام کارهای خیر و خداپسندانه بود و سعی میکرد هر طور شده به دیگران در شرایط سخت و بحرانی کمک کند.
#فرازی_از_وصیت_نامہ :
«بی بی جان مگذارید که حقیرتان شرمنده برادرتان عباس غیرت الله شود. مدافع حرم شما بودن افتخار است و افتخار ما است. بی بی جان من حقیر و آلوده دستان چیزی ندارم دستانم خالی است، چیزی ندارم که در طبق اخلاص بگذارم و تقدیم شما کنم جز این جسم آلوده و ناقابل که اگر شما قبول کنید روسفید خواهم شد وگرنه خسران زده هستم.»
●ولادت : ۱۳۶۳/۲/۲۳ تهران
●شهادت : ۱۳۹۴/۸/۱۶ سوریه
#شهید_میثم_مدواری🌷
#یاد_شهدا_صلوات 🌷
یکی از بستگانش دچار مشکلی شده بود و نیازمند و آبرودار بود، میثم از کرج با حالت بیماری کار وی را دنبال کرد و ضمانت وی را پذیرفت، کاری که هیچکس حاضر نبود، برای وی انجام دهد و گره مشکلش با همت میثم باز شد، الان بعداز شهادت میثم عکس وی زینت بخش خانه آن فرداست. وی اهل انجام کارهای خیر و خداپسندانه بود و سعی میکرد هر طور شده به دیگران در شرایط سخت و بحرانی کمک کند.
#فرازی_از_وصیت_نامہ :
«بی بی جان مگذارید که حقیرتان شرمنده برادرتان عباس غیرت الله شود. مدافع حرم شما بودن افتخار است و افتخار ما است. بی بی جان من حقیر و آلوده دستان چیزی ندارم دستانم خالی است، چیزی ندارم که در طبق اخلاص بگذارم و تقدیم شما کنم جز این جسم آلوده و ناقابل که اگر شما قبول کنید روسفید خواهم شد وگرنه خسران زده هستم.»
●ولادت : ۱۳۶۳/۲/۲۳ تهران
●شهادت : ۱۳۹۴/۸/۱۶ سوریه
#شهید_میثم_مدواری🌷
#یاد_شهدا_صلوات 🌷
#خاطرات_شهید
💠یک روز ظهر وارد خانه شد، سلام کرد، خیلی خسته و گرفته بود، یک ساک دستش بود، آن روز از صبح به مراسم تشییع شهدای گمنام رفته بود، آرام و بیصدا به اتاقش رفت.
💠صدا کرد: مادر، برایم چای میآوری؟ برایش چای ریختم و بردم.
وارد اتاقش شدم، روی تخت دراز کشیده بود، من که رفتم بلند شد و نشست.
💠پرسیدم: چه خبر؟ در جواب من از داخل ساکش یک پرچم سه رنگ با آرم «الله» بیرون آورد.
پرچم خاکی و پاره بود. اول آن را به سر و صورتش کشید و بعد به من گفت: «این را یک جایی بگذار که فراموش نکنی. هروقت من مُردم آن را روی جنازهام بکش».
💠خیلی ناراحت شدم، گفتم:«خدا نکند که تو قبل از من بری».
اجازه نداد حرفم را تمام کنم، خندید و گفت: «این پرچم روی تابوت یک شهید گمنام تبرک شده است»
💠وقتی من مُردم آن را روی جنازه من بکشید و اگر شد با من دفنش کنید تا خداوند به خاطر آبروی شهید به من رحم کند و از گناهانم بگذرد و شهدا مرا شفاعت کنند».
💠نمیدانست که پرچم روی تابوت خودش هم یک روزی تکه تکه برای شفاعت دست همه پخش میشود....
✍به روایت مادربزرگوارشهید
#شهید_حسن_قاسمی_دانا🌷
#یاد_شهدا_صلوات 🌷
💠یک روز ظهر وارد خانه شد، سلام کرد، خیلی خسته و گرفته بود، یک ساک دستش بود، آن روز از صبح به مراسم تشییع شهدای گمنام رفته بود، آرام و بیصدا به اتاقش رفت.
💠صدا کرد: مادر، برایم چای میآوری؟ برایش چای ریختم و بردم.
وارد اتاقش شدم، روی تخت دراز کشیده بود، من که رفتم بلند شد و نشست.
💠پرسیدم: چه خبر؟ در جواب من از داخل ساکش یک پرچم سه رنگ با آرم «الله» بیرون آورد.
پرچم خاکی و پاره بود. اول آن را به سر و صورتش کشید و بعد به من گفت: «این را یک جایی بگذار که فراموش نکنی. هروقت من مُردم آن را روی جنازهام بکش».
💠خیلی ناراحت شدم، گفتم:«خدا نکند که تو قبل از من بری».
اجازه نداد حرفم را تمام کنم، خندید و گفت: «این پرچم روی تابوت یک شهید گمنام تبرک شده است»
💠وقتی من مُردم آن را روی جنازه من بکشید و اگر شد با من دفنش کنید تا خداوند به خاطر آبروی شهید به من رحم کند و از گناهانم بگذرد و شهدا مرا شفاعت کنند».
💠نمیدانست که پرچم روی تابوت خودش هم یک روزی تکه تکه برای شفاعت دست همه پخش میشود....
✍به روایت مادربزرگوارشهید
#شهید_حسن_قاسمی_دانا🌷
#یاد_شهدا_صلوات 🌷
مدافع حرمے ڪه با دهان روزه و لب تشنه به شهادت رسید:
شهید عزیز مدافع حرم
*محمد حسین عطری*
توجه ڪردن به یتیمان از شاخصه هاے اخلاقے شهید بود شهید با وجود حقوق پایین خود و تمام مشڪلاتے ڪه وجود داشت سرپرستے یک یتیم را قبول ڪرده بود و این در حالے بود ڪه هیچ ڪس از این قضیه با خبر نبودند
اخلاص در عمل و حساس بودن به حفظ بیت المال دیگر شاخصه هاے اخلاقے شهید عطرے بود
همسر شهید عطرے میگوید: روحیه توڪل اخلاق و شجاعت شهید آن چنان زیاد بود ڪه اگر شهید نمیشد باید تعجب میڪردیم
در توصیه اے فرموده بود؛
از همسر بزرگوارم میخواهم ڪه فرزندانم را همچون من مطیع رهبر عزیزمان پرورش دهد؛ زیرا آقا مایه افتخار و مباهات ما مسلمانان و همه ے مظلومان عالم است.
بخشے از وصیتنامه شهید:
*تفڪر ڪردن* بهتر از زیاد سخن گفتن است. زیرا تفڪر، انسان را آگاهتر و زیاد سخن گفتن، انسان را دچار آفت زبان میڪند ڪه اعم است از دروغ و غیبت و ...
حیا داشتن مرد و زن نمیشناسد؛ چه در رفتار و چه در گفتار ...
به نذر طلب شفاعت، شادے روحش صلوات
#شهید_محمد_حسین_عطری
#یاد_شهدا_صلوات🌷
شهید عزیز مدافع حرم
*محمد حسین عطری*
توجه ڪردن به یتیمان از شاخصه هاے اخلاقے شهید بود شهید با وجود حقوق پایین خود و تمام مشڪلاتے ڪه وجود داشت سرپرستے یک یتیم را قبول ڪرده بود و این در حالے بود ڪه هیچ ڪس از این قضیه با خبر نبودند
اخلاص در عمل و حساس بودن به حفظ بیت المال دیگر شاخصه هاے اخلاقے شهید عطرے بود
همسر شهید عطرے میگوید: روحیه توڪل اخلاق و شجاعت شهید آن چنان زیاد بود ڪه اگر شهید نمیشد باید تعجب میڪردیم
در توصیه اے فرموده بود؛
از همسر بزرگوارم میخواهم ڪه فرزندانم را همچون من مطیع رهبر عزیزمان پرورش دهد؛ زیرا آقا مایه افتخار و مباهات ما مسلمانان و همه ے مظلومان عالم است.
بخشے از وصیتنامه شهید:
*تفڪر ڪردن* بهتر از زیاد سخن گفتن است. زیرا تفڪر، انسان را آگاهتر و زیاد سخن گفتن، انسان را دچار آفت زبان میڪند ڪه اعم است از دروغ و غیبت و ...
حیا داشتن مرد و زن نمیشناسد؛ چه در رفتار و چه در گفتار ...
به نذر طلب شفاعت، شادے روحش صلوات
#شهید_محمد_حسین_عطری
#یاد_شهدا_صلوات🌷
وحشت بعثی ها از پیکر شهیدحسین املاکی !!
بعد از 5روز تشنگی با تنی مجروح در حالیکه پای چپم قطع بود به اسارت در آمدم.
به شهرک نظامی رسیدم چقدر برایم آشنا بود شب قبل از عملیات شهید جمشید کلانتری به نقل از شهید حسین املاکی از این شهرک صحبت کرده بود. چقدر تانک!! چقدر تسلیحات!!
به اندازه هر ایرانی سلاح سنگین بود!!
افسر بعثی به سمتم آمد به ریش هایم دستی کشید و تف به صورتم انداخت!
به عربی چیزهایی گفت که نفهمیدم. مترجم کنارش ترجمه کرد: املاکی کجاست؟ حسین املاکی ؟؟
جواب دادم:شهید شده!!
افسر با عصبانیت گفت:ماکو شهید! شهید نیست کشته شده و خنده مستانه ای کرد.
بعثی ها دنبال املاکی بودند. حتی از پیکر او نیز وحشت داشتند. می گفتند شاید زنده باشد!!...
بخشی از کتاب خاطرات شفاهی "رقص روی یک پا" به روایت آزاده وجانبازهفتاددرصد حاج اسماعیل یکتایی لنگرودی
#شهید_حسین_املاکی
#یاد_شهدا_صلوات 🌷
بعد از 5روز تشنگی با تنی مجروح در حالیکه پای چپم قطع بود به اسارت در آمدم.
به شهرک نظامی رسیدم چقدر برایم آشنا بود شب قبل از عملیات شهید جمشید کلانتری به نقل از شهید حسین املاکی از این شهرک صحبت کرده بود. چقدر تانک!! چقدر تسلیحات!!
به اندازه هر ایرانی سلاح سنگین بود!!
افسر بعثی به سمتم آمد به ریش هایم دستی کشید و تف به صورتم انداخت!
به عربی چیزهایی گفت که نفهمیدم. مترجم کنارش ترجمه کرد: املاکی کجاست؟ حسین املاکی ؟؟
جواب دادم:شهید شده!!
افسر با عصبانیت گفت:ماکو شهید! شهید نیست کشته شده و خنده مستانه ای کرد.
بعثی ها دنبال املاکی بودند. حتی از پیکر او نیز وحشت داشتند. می گفتند شاید زنده باشد!!...
بخشی از کتاب خاطرات شفاهی "رقص روی یک پا" به روایت آزاده وجانبازهفتاددرصد حاج اسماعیل یکتایی لنگرودی
#شهید_حسین_املاکی
#یاد_شهدا_صلوات 🌷
🥀 من خیلی چشم به راه علیرضا هستم،دلم برایش بی تاب است،خیلی دوستش داشتم.
علیرضای من هرگز پشت سر کسی حرف نمیزد، به همه کمک میکرد، چه مرد چه زن، حتی اگر توان راه رفتن نداشتند آنها را کول می کرد.
👈 بهش می گفتم پسر تو چرا اینقدر دل رحم شدی؟
می گفت: دنیا هیچ ارزشی ندارد به غیر از خوبی و خوشحالی، مسائل دیگر همه بی ارزش هستند.
#مادر_شهید
#جاویدالاثر_علیرضا_نصیری🌷
#گیلان_کومله
#یاد_شهدا_صلوات 🌷
علیرضای من هرگز پشت سر کسی حرف نمیزد، به همه کمک میکرد، چه مرد چه زن، حتی اگر توان راه رفتن نداشتند آنها را کول می کرد.
👈 بهش می گفتم پسر تو چرا اینقدر دل رحم شدی؟
می گفت: دنیا هیچ ارزشی ندارد به غیر از خوبی و خوشحالی، مسائل دیگر همه بی ارزش هستند.
#مادر_شهید
#جاویدالاثر_علیرضا_نصیری🌷
#گیلان_کومله
#یاد_شهدا_صلوات 🌷
شـهیدشدن دل مےخواهد!
دلی که آنقدر قوی باشد وبتواندبریده شود ازهمه تعلقات...
دلی که آرام،له شود زیرپایت به وقت بریدن و رفتن
و شـهدا دلدارِ بـی دل بودند.
#شهید_رضا_حاجی_زاده🌷
#یاد_شهدا_صلوات
#بــرایشــادیروحــش
"#صلوات"
اللَّهمَّﷺصَلِّﷺعَلَىﷺمُحمَّـدٍﷺوآلﷺِمُحَمَّد
دلی که آنقدر قوی باشد وبتواندبریده شود ازهمه تعلقات...
دلی که آرام،له شود زیرپایت به وقت بریدن و رفتن
و شـهدا دلدارِ بـی دل بودند.
#شهید_رضا_حاجی_زاده🌷
#یاد_شهدا_صلوات
#بــرایشــادیروحــش
"#صلوات"
اللَّهمَّﷺصَلِّﷺعَلَىﷺمُحمَّـدٍﷺوآلﷺِمُحَمَّد
#شهدای_خانطومان ❤️
آن ها که سوی مرقد بانو پریده اند
از دیدگاه حضرت زینب پدیده اند
این خیل عاشقان که شهید حرم شدند
شمعند و پای دختر حیدر چکیده اند
#شهیدان_مدافع_حرم🌷
#شهید_حبیب_الله_قنبری
#شهید_سیدرضا_طاهر
#شهید_حسین_مشتاقی
#شهید_محمد_محمودیان
#شهید_رضا_حاجی_زاده
#شهید_سیدجواد_اسدی
#یاد_شهدا_صلوات 🌷
#سـلام_بر_شـــهدا
#سلام_بر_مردان_بی_ادعا
پنج شنبه ها یادی کنیم از شهدا
🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُم
آن ها که سوی مرقد بانو پریده اند
از دیدگاه حضرت زینب پدیده اند
این خیل عاشقان که شهید حرم شدند
شمعند و پای دختر حیدر چکیده اند
#شهیدان_مدافع_حرم🌷
#شهید_حبیب_الله_قنبری
#شهید_سیدرضا_طاهر
#شهید_حسین_مشتاقی
#شهید_محمد_محمودیان
#شهید_رضا_حاجی_زاده
#شهید_سیدجواد_اسدی
#یاد_شهدا_صلوات 🌷
#سـلام_بر_شـــهدا
#سلام_بر_مردان_بی_ادعا
پنج شنبه ها یادی کنیم از شهدا
🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُم
گفتم چه بُغضت در گلو
گفتا غم معجر و مو
گفتم چه جویی در دمشق
گفتا که جانبازی به عشق
گفتم مرو با ما بمان
آنجا نمییابی امان
گفتا امان در کربلاست
خوش شیعه را رنج و بلاست ..
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#در_آستانه_سالگرد_شهادت
#یاد_شهدا_صلوات🌷
گفتا غم معجر و مو
گفتم چه جویی در دمشق
گفتا که جانبازی به عشق
گفتم مرو با ما بمان
آنجا نمییابی امان
گفتا امان در کربلاست
خوش شیعه را رنج و بلاست ..
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#در_آستانه_سالگرد_شهادت
#یاد_شهدا_صلوات🌷
دلتـنگـــــی ها
گاه از جنس اشــکند ....
و گاه از جنس بغــض
گاه سکـــوت میشوند و خاموش میمـــــانند
گاه هــق هـــق می شوند و می بارند
دلتنگــی من برای تـــــو اما
جنس غریبــی دارد....
#شهید_محمودرضا_بیضایی🌷
#یاد_شهدا_صلوات
گاه از جنس اشــکند ....
و گاه از جنس بغــض
گاه سکـــوت میشوند و خاموش میمـــــانند
گاه هــق هـــق می شوند و می بارند
دلتنگــی من برای تـــــو اما
جنس غریبــی دارد....
#شهید_محمودرضا_بیضایی🌷
#یاد_شهدا_صلوات