سارا، سلام دارد...
(گزارش کوتاهی از نشست حضوری کانیادل، در روستای پاکوتل قوچان)
31 تیرماه و در آخرین جمعهی نخستین ماه تابستان، نخستین نشست حضوری کانیادل در سال جاری، به میزبانی روستای پاکوتل قوچان و در باغ باصفای خانوادهی سودمند برگزار شد.
میهماندار برنامه خواهر بزرگوار شاعرمان سارا سودمند بود که به اتفاق مادر مهربان و اعضای خانواده و بخصوص برادران نازنینش بهویژه موسی جان و جمعی از اهالی پاکوتل، برای پذیرایی از شعرا و هنرمندان کانیادل، سنگ تمام گذاشتند.
شاید باید که در مورد این نشست گزارش مفصلی بنویسم، از شعرخوانیهای دلنشین شاعران، تا صدا و سرپنجههای دلانگیز هنرمندان حاضر که بعضا مثل علی جان حیدری از تهران، زحمت همراهی کشیده بودند تا دکتر فرهادی دلسوز که همراه خودش علاوه بر دومالکهای قشنگ، یک بسته ماسک هم آورده بود... که البته در فضای باز باغ سودمند، خیلی زود شمیم هزارمسجد و عطر گلها و درختها و میوههای گوناگون، ماسکها را بیکار و لبخندها را آشکار کرد.
نوشتن نامهای یکایک مهمانان و میزبانان، متن را طولانی میکند. دعوت میکنم در تصاویر گزارش که مثل اجرا، ماحصل زحمت برادر بزرگترم محمد حسینپور است، سیمای سبز برخی حاضران را ملاحظه فرمایید. البته نباید از عکاسی دخترمان زهرا اسلامی (فرزند استاد شعبان) و صدابرداری هنرمند بزرگوارمان مهدی خان اسماعیلزاده بگذرم.
پس، بااجازه به همین مقدار اکتفا کنم، به یکایک همراهان سپاس و آفرین بگویم، جای غایبان را به امید دیداری نزدیک خالی کنم و با تاکید و تلخیص، در پایان بگویم که؛
سارا سودمند، بهانگیزهی بزرگداشت یاد و خاطرهی پدر عزیزش، پایهگذار نشستی شد که بیگمان، نقطهی عطفی در مناسبات و مراسم کوردهای خراسانی خواهد بود. خواهرمان سارا نشان داد که یک زن آگاه و مسئول، چگونه میتواند یک مراسم عادی و تکراری عزاداری را به فرصتی برای پاسداری زبان و فرهنگ و هنر مردمش بدل کند. او نشان داد که یک شاعرهی زحمتکش و باورمند میتواند نه تنها میزبان خواهران و برادران شاعرش باشد، که خواهر و برادران و روستائیان را حول محور «فرهنگ» گردآورد و موضوع مهم حراست زبان مادری را، به زیباترین شکل، در حرکتی ماندگار و اثرگذار، بهنمایش بگذارد.
خواهرمان سارا سودمند، با ارادهی قوی و دل بزرگش، جمعی از عاشقان فرهنگ و زبان کوردی خراسان را در پاکوتل قوچان به هم رساند تا به یکایک همزبانان سلام کند و بگوید که؛ ببینید، میشود نام و یاد پدر را، در نشستی سرشار از شور و شعر و شادی زنده نگاه داشت و میشود از چنین فرصتی، برای زندهنگاه داشتن زبان مادر و عشق پدر، به عاقلانهترین وجه بهره گرفت. میشود به جای تسلیم شدن به اندوه و نومیدی، کمر همت بست، خانوادهای را به هم رساند، اهل دل و ذوق را در کنار هم نشاند و به روستاییان عزیزی که در خراسان عزیز ایران بزرگ، گاهی تسلیم غمها و کمها میشوند و نخستین قربانیشان، زبان و فرهنگ باستانیشان است، نشان داد که؛
ما، از هیچکس و هیچقوم و تباری کمتر نیستیم. کوردها، مظهر مهر و معرفت و مهماننوازی اند. کوردهای خراسان، چشمهی حماسه و هنر و هوشیاری و خودباوریاند. کوردها هماره هەڤال اند و هەڤال و هەستیار و ئەڤیندار خواهند ماند.
امید که این راه روشن، از رهروان عاشق و عالم تهی نماند و سیویکم تیرماه هزار و چهارصد و یک، سرآغاز تاریخی نو در میان کوردهای خراسان باشد؛ تاریخی که با خودباوری کوردانه و شادی و شکوه جاودانه، بهیاد خواهد ماند و تکرار خواهد شد.
#سپاهی_لایین
@Kaniyadil
(گزارش کوتاهی از نشست حضوری کانیادل، در روستای پاکوتل قوچان)
31 تیرماه و در آخرین جمعهی نخستین ماه تابستان، نخستین نشست حضوری کانیادل در سال جاری، به میزبانی روستای پاکوتل قوچان و در باغ باصفای خانوادهی سودمند برگزار شد.
میهماندار برنامه خواهر بزرگوار شاعرمان سارا سودمند بود که به اتفاق مادر مهربان و اعضای خانواده و بخصوص برادران نازنینش بهویژه موسی جان و جمعی از اهالی پاکوتل، برای پذیرایی از شعرا و هنرمندان کانیادل، سنگ تمام گذاشتند.
شاید باید که در مورد این نشست گزارش مفصلی بنویسم، از شعرخوانیهای دلنشین شاعران، تا صدا و سرپنجههای دلانگیز هنرمندان حاضر که بعضا مثل علی جان حیدری از تهران، زحمت همراهی کشیده بودند تا دکتر فرهادی دلسوز که همراه خودش علاوه بر دومالکهای قشنگ، یک بسته ماسک هم آورده بود... که البته در فضای باز باغ سودمند، خیلی زود شمیم هزارمسجد و عطر گلها و درختها و میوههای گوناگون، ماسکها را بیکار و لبخندها را آشکار کرد.
نوشتن نامهای یکایک مهمانان و میزبانان، متن را طولانی میکند. دعوت میکنم در تصاویر گزارش که مثل اجرا، ماحصل زحمت برادر بزرگترم محمد حسینپور است، سیمای سبز برخی حاضران را ملاحظه فرمایید. البته نباید از عکاسی دخترمان زهرا اسلامی (فرزند استاد شعبان) و صدابرداری هنرمند بزرگوارمان مهدی خان اسماعیلزاده بگذرم.
پس، بااجازه به همین مقدار اکتفا کنم، به یکایک همراهان سپاس و آفرین بگویم، جای غایبان را به امید دیداری نزدیک خالی کنم و با تاکید و تلخیص، در پایان بگویم که؛
سارا سودمند، بهانگیزهی بزرگداشت یاد و خاطرهی پدر عزیزش، پایهگذار نشستی شد که بیگمان، نقطهی عطفی در مناسبات و مراسم کوردهای خراسانی خواهد بود. خواهرمان سارا نشان داد که یک زن آگاه و مسئول، چگونه میتواند یک مراسم عادی و تکراری عزاداری را به فرصتی برای پاسداری زبان و فرهنگ و هنر مردمش بدل کند. او نشان داد که یک شاعرهی زحمتکش و باورمند میتواند نه تنها میزبان خواهران و برادران شاعرش باشد، که خواهر و برادران و روستائیان را حول محور «فرهنگ» گردآورد و موضوع مهم حراست زبان مادری را، به زیباترین شکل، در حرکتی ماندگار و اثرگذار، بهنمایش بگذارد.
خواهرمان سارا سودمند، با ارادهی قوی و دل بزرگش، جمعی از عاشقان فرهنگ و زبان کوردی خراسان را در پاکوتل قوچان به هم رساند تا به یکایک همزبانان سلام کند و بگوید که؛ ببینید، میشود نام و یاد پدر را، در نشستی سرشار از شور و شعر و شادی زنده نگاه داشت و میشود از چنین فرصتی، برای زندهنگاه داشتن زبان مادر و عشق پدر، به عاقلانهترین وجه بهره گرفت. میشود به جای تسلیم شدن به اندوه و نومیدی، کمر همت بست، خانوادهای را به هم رساند، اهل دل و ذوق را در کنار هم نشاند و به روستاییان عزیزی که در خراسان عزیز ایران بزرگ، گاهی تسلیم غمها و کمها میشوند و نخستین قربانیشان، زبان و فرهنگ باستانیشان است، نشان داد که؛
ما، از هیچکس و هیچقوم و تباری کمتر نیستیم. کوردها، مظهر مهر و معرفت و مهماننوازی اند. کوردهای خراسان، چشمهی حماسه و هنر و هوشیاری و خودباوریاند. کوردها هماره هەڤال اند و هەڤال و هەستیار و ئەڤیندار خواهند ماند.
امید که این راه روشن، از رهروان عاشق و عالم تهی نماند و سیویکم تیرماه هزار و چهارصد و یک، سرآغاز تاریخی نو در میان کوردهای خراسان باشد؛ تاریخی که با خودباوری کوردانه و شادی و شکوه جاودانه، بهیاد خواهد ماند و تکرار خواهد شد.
#سپاهی_لایین
@Kaniyadil
✅ بامت بلند باد که دلتنگیت مرا
از هر چه هست غیر تو بیزار کرده است
🔸 تو جاودان خواهی ماند، فرمانده!
به بهانه ی شهادت سلوه یوسف "ژیان عفرین"
🔸فرماندهی زنِ قهرمانِ کُرد که با تکیه بر باورهایش ثابت کرد براستی ما برای دو چیز زندهایم؛ اول عشق و دوم آزادی/ برای اولی جانمان را خواهیم داد و برای دومی، هر دو را.
🔸داستان مبارزهی زنان آزادیخواە کُرد کوبانی با سیهپوشان بیریشە و بد هیبتِ دولت اسلامی "داعش" هیچگاه از حافظهی تاریخ جنگهای نامنظم سوڕیە، پاک نخواهد شد.
🔸زنان قهرمان کُرد، نه تنها 7 ماه تمام در مقابل جنگجوهای بیرحم ابوبکرالبغدادی جنگیدند و مقاومت کردند بلکه مانع تعبیر خواب خوش خلیفه ی خودخواندهٔ عثمانی نیز، شدند که هر روز از کنار سیمخاردارهای مرزی خود، جنگ تن به تن و مبارزات طاقتفرسا و کوچه به کوچهی دختران کُرد با حرامیان داعش را با پیشرفتهترین دوربینهایشان به نظاره مینشستند و برای سقوط کوبانی لحظه شماری میکردند.
🔸شجاعت و حماسهی زنان کُرد، فراتر از جغرافیای خاورمیانه رفت تا جائیکه خانم لمن استادیار یکی از دانشگاههای معروف آمریکا در خاطراتش از مبارزه ی زنان کُرد در سوریه مینویسد:
از آنجا که نیروهای آمریکایی در خلال جنگ با داعش، میبایست گاهٲ با دختران مبارز کُرد در سوریه هماهنگی میداشتند، فرماندهان آمریکایی علاوه بر تحسین و احساس غرور، به شجاعت آنان غبطه میخوردند و حسادت میکردند.
🔸همه اینها دست به دست هم داد تا بذر حسد و کینه در دل فرماندهان اردوغان ریشه دوانده و رشد کند و عدم مقبولیت اجتماعی و رفتارهای دیکتاتورمٱبانهی خود را، در محبوبیت و آوازەی فرماندهان کُرد جستجو کند، همچنانکە آخرین خبرها از حمله پهبادی آنها به فرمانده سلوه یوسف و دو محافظ وی حکایت دارد که به زعم خود، با شهادت آنها در دل کُردها ترس و وحشت ایجاد کنند اما غافل از اینکه:
خەڤا نابە ئار و خەڤا نابنێ
مە قڕ کن مە ئار کن، تەڤا نابنێ
Xeva nabe Ar û xeva nabinî
Me qir kin, me ar kin teva nabinî
✍ محمد حسین پور
@kaniyadil
از هر چه هست غیر تو بیزار کرده است
🔸 تو جاودان خواهی ماند، فرمانده!
به بهانه ی شهادت سلوه یوسف "ژیان عفرین"
🔸فرماندهی زنِ قهرمانِ کُرد که با تکیه بر باورهایش ثابت کرد براستی ما برای دو چیز زندهایم؛ اول عشق و دوم آزادی/ برای اولی جانمان را خواهیم داد و برای دومی، هر دو را.
🔸داستان مبارزهی زنان آزادیخواە کُرد کوبانی با سیهپوشان بیریشە و بد هیبتِ دولت اسلامی "داعش" هیچگاه از حافظهی تاریخ جنگهای نامنظم سوڕیە، پاک نخواهد شد.
🔸زنان قهرمان کُرد، نه تنها 7 ماه تمام در مقابل جنگجوهای بیرحم ابوبکرالبغدادی جنگیدند و مقاومت کردند بلکه مانع تعبیر خواب خوش خلیفه ی خودخواندهٔ عثمانی نیز، شدند که هر روز از کنار سیمخاردارهای مرزی خود، جنگ تن به تن و مبارزات طاقتفرسا و کوچه به کوچهی دختران کُرد با حرامیان داعش را با پیشرفتهترین دوربینهایشان به نظاره مینشستند و برای سقوط کوبانی لحظه شماری میکردند.
🔸شجاعت و حماسهی زنان کُرد، فراتر از جغرافیای خاورمیانه رفت تا جائیکه خانم لمن استادیار یکی از دانشگاههای معروف آمریکا در خاطراتش از مبارزه ی زنان کُرد در سوریه مینویسد:
از آنجا که نیروهای آمریکایی در خلال جنگ با داعش، میبایست گاهٲ با دختران مبارز کُرد در سوریه هماهنگی میداشتند، فرماندهان آمریکایی علاوه بر تحسین و احساس غرور، به شجاعت آنان غبطه میخوردند و حسادت میکردند.
🔸همه اینها دست به دست هم داد تا بذر حسد و کینه در دل فرماندهان اردوغان ریشه دوانده و رشد کند و عدم مقبولیت اجتماعی و رفتارهای دیکتاتورمٱبانهی خود را، در محبوبیت و آوازەی فرماندهان کُرد جستجو کند، همچنانکە آخرین خبرها از حمله پهبادی آنها به فرمانده سلوه یوسف و دو محافظ وی حکایت دارد که به زعم خود، با شهادت آنها در دل کُردها ترس و وحشت ایجاد کنند اما غافل از اینکه:
خەڤا نابە ئار و خەڤا نابنێ
مە قڕ کن مە ئار کن، تەڤا نابنێ
Xeva nabe Ar û xeva nabinî
Me qir kin, me ar kin teva nabinî
✍ محمد حسین پور
@kaniyadil