Forwarded from 🌺 مالا گولان 🌺
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌸🍃 وه ناڤێ خوەدێ 🍃🌸
تفـــانــگـه‌ک ژه‌نـــگ
جـــهان بــــێ جەنگ
ب خــەمل و رەنــگ
تـەماشە کن ئەڤینێ
ل بــاوەرا زەمینــێ
ب چاندن و چنینێ
دەنگ; #ڕۆشەنەک_بەخش‌پوور_تەکمەران 🌹
✍ #مامۆستا_یەهیا_ئەلەوی‌فەرد
کانال تلگرامی, #مالا_گولان 👇👇👇
@Mala_gulan
تفـــانــگـه‌ک ژه‌نـــگ
جـــهان بــــێ جەنگ
ب خــەمل و رەنــگ
تـەماشە کن ئەڤینێ
ل بــاوەرا زەمینــێ
ب چاندن و چنینێ
دەنگ; #ڕۆشەنەک_بەخش‌پوور_تەکمەران 🌹
✍ #مامۆستا_یەهیا_ئەلەوی‌فەرد
کانال تلگرامی, #مالا_گولان 👇👇👇
@Mala_gulan
دەمێ کو...
دەمێ کو
رۆ ژە چاڤێن تە هل تی
و بەژنێ سرونازێ من
سەر ل ئاسمین داتینه
دەمێ کو هولمێن گەرمێ تە
مینا شەمالا سبێ
ل زناران دپیچن
و قاقرقاقرێ کەوان
مینا دەنگێ ئەزانێ
ل چینگێ چیان بەلا دبە
دەمێ کو
کەن ل سێڤا سوور و دوقاش
روودنه
و
وە چاڤان دوینم کو
دنیا، سکەیا دو ئالیە
لێ ئەڤیــــندار نەبم
چ بکم؟
#ئەحمەد_ئەلینیا_ئوغاز
آنگاه که
خورشید از چشمانت طلوع می‌کند
و قامت سرو ناز من
بە آسمان قد می کشد
آنگاه که نفسهای گرمت
مانند نسیم صبح
در دره ها می پیچند
و نغمه کبکها
مانند بانگ اذان
بر ستیغ قله ها پخش می‌شود
وقتی که لبخند
بر لبان چون سیب سرخ دو نیمه شده می نشیند
و من با چشمانم می بینم
که سکه دنیا یک روی دیگر هم دارد
مگر می شود عاشقت نباشم
@Kaniyadil
دەمێ کو
رۆ ژە چاڤێن تە هل تی
و بەژنێ سرونازێ من
سەر ل ئاسمین داتینه
دەمێ کو هولمێن گەرمێ تە
مینا شەمالا سبێ
ل زناران دپیچن
و قاقرقاقرێ کەوان
مینا دەنگێ ئەزانێ
ل چینگێ چیان بەلا دبە
دەمێ کو
کەن ل سێڤا سوور و دوقاش
روودنه
و
وە چاڤان دوینم کو
دنیا، سکەیا دو ئالیە
لێ ئەڤیــــندار نەبم
چ بکم؟
#ئەحمەد_ئەلینیا_ئوغاز
آنگاه که
خورشید از چشمانت طلوع می‌کند
و قامت سرو ناز من
بە آسمان قد می کشد
آنگاه که نفسهای گرمت
مانند نسیم صبح
در دره ها می پیچند
و نغمه کبکها
مانند بانگ اذان
بر ستیغ قله ها پخش می‌شود
وقتی که لبخند
بر لبان چون سیب سرخ دو نیمه شده می نشیند
و من با چشمانم می بینم
که سکه دنیا یک روی دیگر هم دارد
مگر می شود عاشقت نباشم
@Kaniyadil
چارین/ شەوتین
مۆلانا جان! بلوورێ بێ‌ئەرمان که...
هاوار که و جوداهیان، دەرمان که...
رێ سا ڤەگەرا وەلێت، شەوتینه و کورد؛
ناچارە کو هەسرەتێن خوه، وه خەرمان که!
رباعی/ در قونیه
آتش به سرای نی، درآمیخته شد
دود از دل بی‌وطن، برانگیخته شد
پامال «اوزوم» شدند «انگور» و «تری»؛
در قونیه، خون هفت خم، ریخته شد!
#سپاهی_لایین
@Kaniyadil
مۆلانا جان! بلوورێ بێ‌ئەرمان که...
هاوار که و جوداهیان، دەرمان که...
رێ سا ڤەگەرا وەلێت، شەوتینه و کورد؛
ناچارە کو هەسرەتێن خوه، وه خەرمان که!
رباعی/ در قونیه
آتش به سرای نی، درآمیخته شد
دود از دل بی‌وطن، برانگیخته شد
پامال «اوزوم» شدند «انگور» و «تری»؛
در قونیه، خون هفت خم، ریخته شد!
#سپاهی_لایین
@Kaniyadil
Forwarded from Palikan welatê me
وارۆ, وارۆ
کەزەب ئارۆ
ڤەشێر ل سینگ
بــەرخێن ژارۆ!
#ئەلی_رەجەب‌زادە_گولیل
Waro, waro
Kezeb aro
veşêr li sîng
Berxên jaro!
#Elî_Recebzade_Gulîl
@palkanwelatame 🍂🥀
کەزەب ئارۆ
ڤەشێر ل سینگ
بــەرخێن ژارۆ!
#ئەلی_رەجەب‌زادە_گولیل
Waro, waro
Kezeb aro
veşêr li sîng
Berxên jaro!
#Elî_Recebzade_Gulîl
@palkanwelatame 🍂🥀
🔴 ای ضیاء الحق حسام الدین بیا
بەبهانه کشتارخانواده کرد در قونیه
✍ اسماعیل شمس
✅ خبر، تلخ و تکان دهنده بود. چندنفر از اعضای گروهی نژادپرست و افراط گرای ترک با شعار اینجا جای کرد نیست به خانه خانواده ای کرد در قونیه حمله کردند و همه هفت عضو آن را از مرد و زن و کودک کشتند. این خبر، غیر از بعد انسانی فاجعه از جهتی دیگر تلخ بود و آن این که در شهر مولانا، شهر عرفان و مدارا رخ داده بود. در شهری که مولانا به یاری «مرید مراد گونه» و خلیفه و جانشین رسمی اش، حسام الدین چلبی کرد تبار شاهکار مثنوی را سروده بود و حالا در جنب مزار او این فاجعه برای نوادگان حسام الدین رخ می داد.با شنیدن این خبر بی اختیار به یاد این شعر مولوی افتادم که خطاب به حسام الدین می گوید: ای ضیاء الحق حسام دین و دل/ کی توان اندود خورشیدی به گل/قصد کردستند این گل پاره ها /که بپوشانند خورشید تو را
✅ اهل تاریخ و ادب، مولانا را نخستین کسی می دانند که با وصف عارف شهیر کرد، حسام الدین چلبی میان کرد و قونیه پیوند برقرار کرد. حسام الدین چلبی نامی آشنا برای اهل ادبیات و عرفان است؛ کسی که مولوی دهها بار نام او را در مثنوی آورده و او را خالق مثنوی دانسته است؛ کسی که به قول مولوی اگر نبود، مثنوی هم نبود.
✅ با وجود این، داستان کرد و مولانا و قونیه به مدتها پیش از این واقعه و زمانی بر می گردد که بهاء الدین ولد، پدر مولانا با عارف نامدار کرد شیخ شهاب الدین عمر سهروردی در بغداد دیدار کرد و شیفته و مرید او شد. این دو یک بار دیگر به هم رسیدند و آن زمانی بود که شیخ شهاب الدین از جانب خلیفه الناصر عباسی به قونیه رفت و بر سلطان علاء الدین کیقباد، فرمانروای سلاجقه روم در این شهر لباس فتوت پوشاند. به دنبال آن نحله ای از صوفیان شهر که به «اخی» ها مشهور بودند تقویت شدند و روز به روز بر دامنه شهرت آنها افزوده شد. پدر حسام الدین هم زاویه ای در قونیه داشت و جماعتی از مریدان (اخی ها) دور او گرد آمده بودند و به صفت شیخ فتیان ترک شناخته می شد؛ به همین سبب، فرزندش حسام الدین نیز به ابن اخی ترک ملقب شد.
✅ حسام الدین که بعد از پدر جانشین او در طریقت شده بود با اوج گرفتن شهرت مولانا با مریدانش به او پیوست و چندی بعد چنان در روح و قلب مولانا نفوذ کرد که مولانا او را عقل منفصل خود و صورتگر و جانبخش مثنوی می دانست: ای ضیاء الحق حسام الدین تویی/ که گذشت از مه به نورت مثنوی/همت عالی تو ای مرتجا/ می کشد این را خدا داند کجا/گردن این مثنوی را بسته ای/می کشی آن سوی که دانسته ای. مولانا در جای دیگر می گوید:
همچنان مقصود من زین مثنوی/ای ضیاء الحق حسام الدین تویی/مثنوی اندر فروع و در اصول/جمله آن توست کردستی قبول. مولوی نقش حسام الدین را در آفرینش مثنوی چنان برجسته می داند که کتاب مثنوی را هم به احترام او «حسامی نامه» نامیده است: گشت از جذب چو تو علامه ای/ در جهان، گردان حسامی نامه ای. عشق مولانا به حسام الدین به اندازه ای بود که وقتی حسام الدین شافعی مذهب از او خواست مذهبش را به مذهب حنفی که مذهب ترکان و نیز مولوی بود، تغییر دهد به او اجازه نداد.
✅ مولانا در مقدمه مثنوی مدحی خارق العاده از حسام الدین کرده است و پس از به کار بردن صفاتی ویژه برای او، درباره نسبش می نویسد: «حسام الحق و الدین حسن بن محمد بن حسن المعروف به ابن اخی ترک.. الارموی الاصل المنسوب الی الشیخ المکرم بما قال امسیت کردیا و اصبحت عربیا ». مولوی در جای دیگری از مثنوی به این بحث اشاره می کند و می گوید: سر امسیت لکردیا بدان/ راز اصبحت عرابیا بخوان. در روایت مولوی، حسام الدین از نوادگان تاج العارفین ابوالوفای کردی بود. ابوالوفا گوینده جمله مشهور اصبحت کردیا و امسیت عربیا و همان شخصیتی است که سنایی غزنوی درباره او می گوید : قرنها باید که تا از پشت آدم نطفه‌ای/ بوالوفای کرد گردد یا شود ویس قرن.
✅ هر چند درباره هویت واقعی بوالوفای کرد حرف و حدیث، زیاد است، اما بیشتر منابع، او را ابوبکر حسین بن علی بن یزدانیار کردی ارموی، عارف مشهور سده چهارم قمری می دانند. در کتاب تلخیص الآثار فی عجائب الاقطار از عبد الرشید بن صالح بن نوری باکویی آمده است:« و ینسب الیها [ای الی ارمیه] الشیخ عارف زاهد الحسین بن علی بن یزدانیار و هو القائل امسیت کردیا و اصبحت عربیا توفی سنه ثلاث و ثلاثین و ثلاثمائه و دفن بها.». دکتر عبدالحسین زرین کوب هم در پژوهش خود ارموی بودن و کرد بودن ابن یزدانیار را تأیید کرده است.در آینده درباره مکتب عرفانی ابن یزدانیار کردی بیشتر خواهم نوشت.
✅ اگر چه باید ای دریغا گفت که امروز در زادگاه آن عارفان، تصفیه قومی و نژادی، جای مکتب عشق و انسان دوستی و اخوت را گرفته است، اما با اقتباس از آن بیت مولوی خطاب به حسام الدین می توان امیدوار بود که این «گل پاره ها» هرگز نخواهند توانست «روی خورشید» را بپوشانند.
@kurdistanname
@Kaniyadil
بەبهانه کشتارخانواده کرد در قونیه
✍ اسماعیل شمس
✅ خبر، تلخ و تکان دهنده بود. چندنفر از اعضای گروهی نژادپرست و افراط گرای ترک با شعار اینجا جای کرد نیست به خانه خانواده ای کرد در قونیه حمله کردند و همه هفت عضو آن را از مرد و زن و کودک کشتند. این خبر، غیر از بعد انسانی فاجعه از جهتی دیگر تلخ بود و آن این که در شهر مولانا، شهر عرفان و مدارا رخ داده بود. در شهری که مولانا به یاری «مرید مراد گونه» و خلیفه و جانشین رسمی اش، حسام الدین چلبی کرد تبار شاهکار مثنوی را سروده بود و حالا در جنب مزار او این فاجعه برای نوادگان حسام الدین رخ می داد.با شنیدن این خبر بی اختیار به یاد این شعر مولوی افتادم که خطاب به حسام الدین می گوید: ای ضیاء الحق حسام دین و دل/ کی توان اندود خورشیدی به گل/قصد کردستند این گل پاره ها /که بپوشانند خورشید تو را
✅ اهل تاریخ و ادب، مولانا را نخستین کسی می دانند که با وصف عارف شهیر کرد، حسام الدین چلبی میان کرد و قونیه پیوند برقرار کرد. حسام الدین چلبی نامی آشنا برای اهل ادبیات و عرفان است؛ کسی که مولوی دهها بار نام او را در مثنوی آورده و او را خالق مثنوی دانسته است؛ کسی که به قول مولوی اگر نبود، مثنوی هم نبود.
✅ با وجود این، داستان کرد و مولانا و قونیه به مدتها پیش از این واقعه و زمانی بر می گردد که بهاء الدین ولد، پدر مولانا با عارف نامدار کرد شیخ شهاب الدین عمر سهروردی در بغداد دیدار کرد و شیفته و مرید او شد. این دو یک بار دیگر به هم رسیدند و آن زمانی بود که شیخ شهاب الدین از جانب خلیفه الناصر عباسی به قونیه رفت و بر سلطان علاء الدین کیقباد، فرمانروای سلاجقه روم در این شهر لباس فتوت پوشاند. به دنبال آن نحله ای از صوفیان شهر که به «اخی» ها مشهور بودند تقویت شدند و روز به روز بر دامنه شهرت آنها افزوده شد. پدر حسام الدین هم زاویه ای در قونیه داشت و جماعتی از مریدان (اخی ها) دور او گرد آمده بودند و به صفت شیخ فتیان ترک شناخته می شد؛ به همین سبب، فرزندش حسام الدین نیز به ابن اخی ترک ملقب شد.
✅ حسام الدین که بعد از پدر جانشین او در طریقت شده بود با اوج گرفتن شهرت مولانا با مریدانش به او پیوست و چندی بعد چنان در روح و قلب مولانا نفوذ کرد که مولانا او را عقل منفصل خود و صورتگر و جانبخش مثنوی می دانست: ای ضیاء الحق حسام الدین تویی/ که گذشت از مه به نورت مثنوی/همت عالی تو ای مرتجا/ می کشد این را خدا داند کجا/گردن این مثنوی را بسته ای/می کشی آن سوی که دانسته ای. مولانا در جای دیگر می گوید:
همچنان مقصود من زین مثنوی/ای ضیاء الحق حسام الدین تویی/مثنوی اندر فروع و در اصول/جمله آن توست کردستی قبول. مولوی نقش حسام الدین را در آفرینش مثنوی چنان برجسته می داند که کتاب مثنوی را هم به احترام او «حسامی نامه» نامیده است: گشت از جذب چو تو علامه ای/ در جهان، گردان حسامی نامه ای. عشق مولانا به حسام الدین به اندازه ای بود که وقتی حسام الدین شافعی مذهب از او خواست مذهبش را به مذهب حنفی که مذهب ترکان و نیز مولوی بود، تغییر دهد به او اجازه نداد.
✅ مولانا در مقدمه مثنوی مدحی خارق العاده از حسام الدین کرده است و پس از به کار بردن صفاتی ویژه برای او، درباره نسبش می نویسد: «حسام الحق و الدین حسن بن محمد بن حسن المعروف به ابن اخی ترک.. الارموی الاصل المنسوب الی الشیخ المکرم بما قال امسیت کردیا و اصبحت عربیا ». مولوی در جای دیگری از مثنوی به این بحث اشاره می کند و می گوید: سر امسیت لکردیا بدان/ راز اصبحت عرابیا بخوان. در روایت مولوی، حسام الدین از نوادگان تاج العارفین ابوالوفای کردی بود. ابوالوفا گوینده جمله مشهور اصبحت کردیا و امسیت عربیا و همان شخصیتی است که سنایی غزنوی درباره او می گوید : قرنها باید که تا از پشت آدم نطفه‌ای/ بوالوفای کرد گردد یا شود ویس قرن.
✅ هر چند درباره هویت واقعی بوالوفای کرد حرف و حدیث، زیاد است، اما بیشتر منابع، او را ابوبکر حسین بن علی بن یزدانیار کردی ارموی، عارف مشهور سده چهارم قمری می دانند. در کتاب تلخیص الآثار فی عجائب الاقطار از عبد الرشید بن صالح بن نوری باکویی آمده است:« و ینسب الیها [ای الی ارمیه] الشیخ عارف زاهد الحسین بن علی بن یزدانیار و هو القائل امسیت کردیا و اصبحت عربیا توفی سنه ثلاث و ثلاثین و ثلاثمائه و دفن بها.». دکتر عبدالحسین زرین کوب هم در پژوهش خود ارموی بودن و کرد بودن ابن یزدانیار را تأیید کرده است.در آینده درباره مکتب عرفانی ابن یزدانیار کردی بیشتر خواهم نوشت.
✅ اگر چه باید ای دریغا گفت که امروز در زادگاه آن عارفان، تصفیه قومی و نژادی، جای مکتب عشق و انسان دوستی و اخوت را گرفته است، اما با اقتباس از آن بیت مولوی خطاب به حسام الدین می توان امیدوار بود که این «گل پاره ها» هرگز نخواهند توانست «روی خورشید» را بپوشانند.
@kurdistanname
@Kaniyadil
ئەختەلات!
تەنێ کـــوردن کو بێ هەرد و وەلاتن
تەنێ خەلکێ ژ دنیێ بێ خەلاتن
هەمی کوردان ب کوشتن دن ب کوشتن
بوینن ژی دبێــژن ئەختــەلاتن!
#ئەلینیا_ئوغاز
شوخی
کردها تنها مردمان بی خاک و سرزمین
تنها مردمانی که از دنیا بهره نبرده اند
اگر همه کردها را بکشند به قتل برسانند
شاهدان عینی خواهند گفت شوخی ست!
@Kaniyadil
تەنێ کـــوردن کو بێ هەرد و وەلاتن
تەنێ خەلکێ ژ دنیێ بێ خەلاتن
هەمی کوردان ب کوشتن دن ب کوشتن
بوینن ژی دبێــژن ئەختــەلاتن!
#ئەلینیا_ئوغاز
شوخی
کردها تنها مردمان بی خاک و سرزمین
تنها مردمانی که از دنیا بهره نبرده اند
اگر همه کردها را بکشند به قتل برسانند
شاهدان عینی خواهند گفت شوخی ست!
@Kaniyadil
Audio
چ دەبێژە؟
مالباتەک ئسپارتنه ته، خاکۆ بگورمژ
چ بوو گونێ ڤانا دنیا، بلند بلند بێژ؟
ته سەرێ مالباتەک بڔی، قاتل چمانێ
چ دەبێژه قانوونبێژێ وەخوە ئادەمکوژ؟
یک خانوادە را به تو سپردند، ای خاک فریاد کن
گناه این عزیزان چه بود دنیا، باصدای بلند بگو
(به ای ذنب قتلت؟)
ای آدم کش، چرا سر یک خانوادە را بریدی؟
کسی که از قانون می‌گوید و خودش آدم می‌کشد، چه حرفی برای گفتن دارد؟
#غلامرضا_حیرانی:
@Kaniyadil
مالباتەک ئسپارتنه ته، خاکۆ بگورمژ
چ بوو گونێ ڤانا دنیا، بلند بلند بێژ؟
ته سەرێ مالباتەک بڔی، قاتل چمانێ
چ دەبێژه قانوونبێژێ وەخوە ئادەمکوژ؟
یک خانوادە را به تو سپردند، ای خاک فریاد کن
گناه این عزیزان چه بود دنیا، باصدای بلند بگو
(به ای ذنب قتلت؟)
ای آدم کش، چرا سر یک خانوادە را بریدی؟
کسی که از قانون می‌گوید و خودش آدم می‌کشد، چه حرفی برای گفتن دارد؟
#غلامرضا_حیرانی:
@Kaniyadil
کانیادل
اینهفته تعطیل است
دوستان همکانی، درود.
با سپاس از حضور پیگیر شما عزیزان در انجمن ادبی کانیادل و آرزوی تداوم جوشش این چشمه، در اندیشه و احساس شما عزیزان کوردزبان و هموطن خراسانی، به عرض می‌رساند؛
بنا به توصیه و صلاحدید شورای مرکزی کانون دانشگاهیان و انجمن ادبی کردهای خراسان، به منظور حفظ سلامتی همکانیان عزیز و پاس‌داشت زحمات و تلاش‌های کادر پزشکی و بهداشتی شهرمان مشهد، اینهفته انجمن ادبی کانیادل برگزار نمی‌شود و انشاءالله به محض بهبود شرایط بهداشتی و مهار کرونا، انجمن ادبی کانیادل، با حرارت و همراهی بیشتر شما مهربانان، برنامه‌ها و نشست‌هایش را در مکان همیشگی؛ کانون دانشگاهیان خراسان، پی خواهد گرفت.
لطفا موضوع را به اطلاع دیگر عزیزان هم برسانید.
به امید دیدار در شرایطی پایدار.
✍انجمن ادبی کانیادل
@Kaniyadil
اینهفته تعطیل است
دوستان همکانی، درود.
با سپاس از حضور پیگیر شما عزیزان در انجمن ادبی کانیادل و آرزوی تداوم جوشش این چشمه، در اندیشه و احساس شما عزیزان کوردزبان و هموطن خراسانی، به عرض می‌رساند؛
بنا به توصیه و صلاحدید شورای مرکزی کانون دانشگاهیان و انجمن ادبی کردهای خراسان، به منظور حفظ سلامتی همکانیان عزیز و پاس‌داشت زحمات و تلاش‌های کادر پزشکی و بهداشتی شهرمان مشهد، اینهفته انجمن ادبی کانیادل برگزار نمی‌شود و انشاءالله به محض بهبود شرایط بهداشتی و مهار کرونا، انجمن ادبی کانیادل، با حرارت و همراهی بیشتر شما مهربانان، برنامه‌ها و نشست‌هایش را در مکان همیشگی؛ کانون دانشگاهیان خراسان، پی خواهد گرفت.
لطفا موضوع را به اطلاع دیگر عزیزان هم برسانید.
به امید دیدار در شرایطی پایدار.
✍انجمن ادبی کانیادل
@Kaniyadil
Audio
تو داگەر
گاڤا کو ئەز دگێم با یارا دلال و چاڤ رەش
ب دیتنا وێ رندێ ئوندا دبە ل من هەش
گاڤا دنێرە من ئەو ئەز بای ددم دلی کول
ژ نشکێڤا دبم گێژ بسای کولیلکا بێهنخوەش
ئەزمان و ئەرد دبن یک گاڤا دبینم ئەز وێ
دیسان ژ دایک دبم ئەز هەزا من تێ ژ دنیێ
رەوشا وێ چاڤ خەزالێ دکشینە من ژ پەی خوە
ل هیڤیا وێ دبم وک هەورئافیا سەری چێ
خەملا وێ چاڤ خەزالێ ئەز کرمە دین و دل رێش
سۆند کو ددم بسای وێ جانی خوە ئەز هەزار گێش
سا کو ژشوون دا بووم ئەز دل بێ هەدار و ژان کوور
سا کو دلی من مابوو لگەل دالالێ ژ پێش
دەڤ ناکەم ئەز ژ یارێ یارا ژ گشت دنێ سەر
بەندا دلالێ ئەز هەر بیرا کەفۆکا پۆر زەر
ئەز دسترێم لپەسنا وێ ناڤزاراڤا خوش پۆر
ئەز دەنگ ددم دبێژم یارا شیرین تو داگەر
هەلبەست و دەنگ:
#ئەلی_هەیدەری
@Kaniyadil
گاڤا کو ئەز دگێم با یارا دلال و چاڤ رەش
ب دیتنا وێ رندێ ئوندا دبە ل من هەش
گاڤا دنێرە من ئەو ئەز بای ددم دلی کول
ژ نشکێڤا دبم گێژ بسای کولیلکا بێهنخوەش
ئەزمان و ئەرد دبن یک گاڤا دبینم ئەز وێ
دیسان ژ دایک دبم ئەز هەزا من تێ ژ دنیێ
رەوشا وێ چاڤ خەزالێ دکشینە من ژ پەی خوە
ل هیڤیا وێ دبم وک هەورئافیا سەری چێ
خەملا وێ چاڤ خەزالێ ئەز کرمە دین و دل رێش
سۆند کو ددم بسای وێ جانی خوە ئەز هەزار گێش
سا کو ژشوون دا بووم ئەز دل بێ هەدار و ژان کوور
سا کو دلی من مابوو لگەل دالالێ ژ پێش
دەڤ ناکەم ئەز ژ یارێ یارا ژ گشت دنێ سەر
بەندا دلالێ ئەز هەر بیرا کەفۆکا پۆر زەر
ئەز دسترێم لپەسنا وێ ناڤزاراڤا خوش پۆر
ئەز دەنگ ددم دبێژم یارا شیرین تو داگەر
هەلبەست و دەنگ:
#ئەلی_هەیدەری
@Kaniyadil
دو کانی
ئەزم سێلاڤ
تو ئەوراڤی
ل دیرووکێ
نەدینێ دەردێ بێ ناڤی
دێ باڤێن مە هەمی کورد و
دو کانی بوون
دو سەرچاڤی، دو سەرچاڤی
دیرۆکناسێن دنێ، زانن
ژ جڵێ، هەر دو کانی نی
ل سەر پاناڤێ هەی دەردۆ!
هەمی تی نێ، هەمی تی نێ
وە چاڤێن خوە، دونێ دینێ
چ ئەرمان و چ خەرمان و
چ دارێن هێشین و وەشەلپ
ژە سەردەشتێ
ژ ئەنفال و حەلەبچە
تا ب شەنگالێ
ب ئەفرینێ
وە خواشی هاته شەفتینێ
ل مالا خوە غەریوی ـ واخ
ژ وارێن خوە هلانی نێ
ئێران بوو مالا مە کۆردان
وە ناسنامێ ئیرانی‌نی
دێ باڤێن مە، دو کانی بوون
ئەرێ ئەم گشتێ کانی نی
ئیرانی نی
ئیرانی نی
ئەزم سێلاڤ
تو ئەوراڤی
دو کانی نی، دو سەرچاڤی
چ باوەر کم؟
ل وی هەردا
تا کینگاڤا
بێنگاڤ و
هیسیرێ دەردێ بێ تاڤی؟
چ باڤەر کم ل ڤی هەردا ؟
دیارێ کو
دێ باڤێن مە
ب خشتێن جان و دل
سەر هەڤ کرن تێدا
بەنا دانین ڤرا وێ دا
عەرەق ریتن ل دیفالان
تەرازێ تێجە و تیران
نەئێلشتن کو ڤا مالا
تەنێ بوستەک بوە ڤێران
ب زورێ باسک و پیڵان و
شڤان و برنو پێنج تیران
شەڤ و رۆ مەرز داگرتن
پاراستن چاند و ئارمانج و
ئیرانێ سەرخوەش و سەربەرز داگرتن
دوچشمه
منم رودخانه
تویی ابر
در دنیا
ناشناس نبوده ایم
نیاکانمان کورد بودند
دوچشمه
دو سرچشمه دو سرچشمه
مورخان دنیا می دانند
اصالت ما از چشمه ست
روی دریا اما افسوس و درد
تشنه ایم تشنه
دنیا به چشم دیده ست
آرمانها و خرمن ها و
درختان سرسبز را
از سردشت
از انفال و حلبچه
تا شنگال
تا عفرین
زنده زنده سوزانده شدند
در خانه اما غریب ـ افسوس
رانده شده از دیار
ایران خانه ما بود
ما شناسنامه ایرانیم
اجدادمان چشمه بودند
آری ما همه چشمه هستیم
ایرانی هستیم
ایرانی...
منم رودخانه
تویی ابر
دو چشمه ایم دو سرچشمه
چگونه باور کنم؟
در این خاک
تا چه‌وقت؟
غروب و
اسیر درد خشکسالی
چگونه باور کنم در این خاک؟
سرزمینی که
نیاکانمان
با خشتهای از جان و دل
پایه‌گذاری کردند
بنا نهادند این جا و آنجا
پای دیوارها عرق‌ریختند
سقفهای موزون ساختند
اما نگذاشتند این خانه
حتی یک وجب ویران شود
با قدرت بازوان و شانه ها
چوب و برنو و پنج تیر
شب و روز مرزداری کردند
محافظت کردند فرهنگ و آرمانهارا
ایرانی شاداب و سرافراز را...
#ئەلینیا_ئوغاز
(سێلاڤ)
@Kaniyadil
ئەزم سێلاڤ
تو ئەوراڤی
ل دیرووکێ
نەدینێ دەردێ بێ ناڤی
دێ باڤێن مە هەمی کورد و
دو کانی بوون
دو سەرچاڤی، دو سەرچاڤی
دیرۆکناسێن دنێ، زانن
ژ جڵێ، هەر دو کانی نی
ل سەر پاناڤێ هەی دەردۆ!
هەمی تی نێ، هەمی تی نێ
وە چاڤێن خوە، دونێ دینێ
چ ئەرمان و چ خەرمان و
چ دارێن هێشین و وەشەلپ
ژە سەردەشتێ
ژ ئەنفال و حەلەبچە
تا ب شەنگالێ
ب ئەفرینێ
وە خواشی هاته شەفتینێ
ل مالا خوە غەریوی ـ واخ
ژ وارێن خوە هلانی نێ
ئێران بوو مالا مە کۆردان
وە ناسنامێ ئیرانی‌نی
دێ باڤێن مە، دو کانی بوون
ئەرێ ئەم گشتێ کانی نی
ئیرانی نی
ئیرانی نی
ئەزم سێلاڤ
تو ئەوراڤی
دو کانی نی، دو سەرچاڤی
چ باوەر کم؟
ل وی هەردا
تا کینگاڤا
بێنگاڤ و
هیسیرێ دەردێ بێ تاڤی؟
چ باڤەر کم ل ڤی هەردا ؟
دیارێ کو
دێ باڤێن مە
ب خشتێن جان و دل
سەر هەڤ کرن تێدا
بەنا دانین ڤرا وێ دا
عەرەق ریتن ل دیفالان
تەرازێ تێجە و تیران
نەئێلشتن کو ڤا مالا
تەنێ بوستەک بوە ڤێران
ب زورێ باسک و پیڵان و
شڤان و برنو پێنج تیران
شەڤ و رۆ مەرز داگرتن
پاراستن چاند و ئارمانج و
ئیرانێ سەرخوەش و سەربەرز داگرتن
دوچشمه
منم رودخانه
تویی ابر
در دنیا
ناشناس نبوده ایم
نیاکانمان کورد بودند
دوچشمه
دو سرچشمه دو سرچشمه
مورخان دنیا می دانند
اصالت ما از چشمه ست
روی دریا اما افسوس و درد
تشنه ایم تشنه
دنیا به چشم دیده ست
آرمانها و خرمن ها و
درختان سرسبز را
از سردشت
از انفال و حلبچه
تا شنگال
تا عفرین
زنده زنده سوزانده شدند
در خانه اما غریب ـ افسوس
رانده شده از دیار
ایران خانه ما بود
ما شناسنامه ایرانیم
اجدادمان چشمه بودند
آری ما همه چشمه هستیم
ایرانی هستیم
ایرانی...
منم رودخانه
تویی ابر
دو چشمه ایم دو سرچشمه
چگونه باور کنم؟
در این خاک
تا چه‌وقت؟
غروب و
اسیر درد خشکسالی
چگونه باور کنم در این خاک؟
سرزمینی که
نیاکانمان
با خشتهای از جان و دل
پایه‌گذاری کردند
بنا نهادند این جا و آنجا
پای دیوارها عرق‌ریختند
سقفهای موزون ساختند
اما نگذاشتند این خانه
حتی یک وجب ویران شود
با قدرت بازوان و شانه ها
چوب و برنو و پنج تیر
شب و روز مرزداری کردند
محافظت کردند فرهنگ و آرمانهارا
ایرانی شاداب و سرافراز را...
#ئەلینیا_ئوغاز
(سێلاڤ)
@Kaniyadil
Audio
دایکام
تو چووی ب لەز لێ چمان دایکام
چاڤ ب هێستر مام ئەز ل ڤر هەر
سەری بەخت رەش ناچە بالیفێ
بکوتین دل ب من تو داگەر
گولێ دەردێ تنەبوونا تە
ئەزکرم دایکام تێر ژ دنیێ
خجاوی من دپچن بێ دا
دهەرکە سەر من دا تم لێ
بێ بەخت دایکام ژێن ل من تاری
هەر دلی من دا ئاگر و دەرد
چ سارە ژین بێ تە ژین بێ بەخت
قەت ل من ناکە خوا خوەدی ئەرد
بخوازە دایکام تو ژ وای ژۆر
گاشە خوادێ ب من بهەسە
بنیرە حالی من سا گاڤێ
سا من ئەەوقاس نالین دە بەسە
دەنگ و هەلبەست:
#ئەلی_هەیدەری
@Kaniyadil
تو چووی ب لەز لێ چمان دایکام
چاڤ ب هێستر مام ئەز ل ڤر هەر
سەری بەخت رەش ناچە بالیفێ
بکوتین دل ب من تو داگەر
گولێ دەردێ تنەبوونا تە
ئەزکرم دایکام تێر ژ دنیێ
خجاوی من دپچن بێ دا
دهەرکە سەر من دا تم لێ
بێ بەخت دایکام ژێن ل من تاری
هەر دلی من دا ئاگر و دەرد
چ سارە ژین بێ تە ژین بێ بەخت
قەت ل من ناکە خوا خوەدی ئەرد
بخوازە دایکام تو ژ وای ژۆر
گاشە خوادێ ب من بهەسە
بنیرە حالی من سا گاڤێ
سا من ئەەوقاس نالین دە بەسە
دەنگ و هەلبەست:
#ئەلی_هەیدەری
@Kaniyadil
Forwarded from Palikan welatê me
مـافـــێ مـــــرۆڤـان, دەرەوە
دەرەوەکــە پــــڕ بـــــەدەوە!
تـــێ خاپاندن, پــێ دنیایەک
یا راست قەفەسە, نە خەوە!
#ئەلی_رەجەب‌زادە_گولیل
Mafê mirovan, derew e
Dereweke, pir bedew e!
Tê xapandin, pê xapandin
Ya rast qefes e, ne xew e!
#Elî_Recebzade_Gulîl
حقــــوق بشــــــر دروغ است
یــک دروغ خیلــــی زیباست!
یک دنیا فریبش را مــی‌خورد
راستی قفس است, نه خواب!
#علی_رجب‌زاده_گلیل
@palkanwelatame 👈🍂🥀
دەرەوەکــە پــــڕ بـــــەدەوە!
تـــێ خاپاندن, پــێ دنیایەک
یا راست قەفەسە, نە خەوە!
#ئەلی_رەجەب‌زادە_گولیل
Mafê mirovan, derew e
Dereweke, pir bedew e!
Tê xapandin, pê xapandin
Ya rast qefes e, ne xew e!
#Elî_Recebzade_Gulîl
حقــــوق بشــــــر دروغ است
یــک دروغ خیلــــی زیباست!
یک دنیا فریبش را مــی‌خورد
راستی قفس است, نه خواب!
#علی_رجب‌زاده_گلیل
@palkanwelatame 👈🍂🥀
گولاگێنم!
ژ رێ هاتی و ئەز زووتر ژ دینان
ژ خوه چووم، تا بنێ مەشرقزەمینان
سەوا مەرخێ گولیلێ بوومه کانی
ژ چاڤێ من، ڤەخوارن بەڕەجینان
مینا تۆما گولان، هاتم ژه دوو ته
ژ کۆچێ دا، ل بن بارێ برینان
چیا بووم، هێوریم و چوومه چۆلێ
بووم ئەز مەجنوون، ل ئێلا مەم و زینان
ل بەر هیڤێ، وەزین گولیێن ته یێ رەش
ژ رێ هانین شەمالا بهین و شینان
وه جارێ تەرکژی دیسا ژ شەوقێ
دلێ خوین‌خواری‌بوو سا نازەنینان
تەبیبا من! وە کێ را ئەز ببێژم
ته چێ کر داغێ دل، سا دلبرینان؟!
وە نەرمی رەت بوویی ژه کۆچەباغێ
ته دا سەر هەڤ تەنێ؛ لاشێ ئەڤینان!
**
نکا چاڤێن خوه ئەز دیسا ددم هەڤ
کو بوویە مۆسما، هێسترچنینان
شەمالا دین، گولا گێنم بر و مان
ئەز و تیکان و دەستێ خووشەچینان...
#سپاهی_لایین
@Kaniyadil
ژ رێ هاتی و ئەز زووتر ژ دینان
ژ خوه چووم، تا بنێ مەشرقزەمینان
سەوا مەرخێ گولیلێ بوومه کانی
ژ چاڤێ من، ڤەخوارن بەڕەجینان
مینا تۆما گولان، هاتم ژه دوو ته
ژ کۆچێ دا، ل بن بارێ برینان
چیا بووم، هێوریم و چوومه چۆلێ
بووم ئەز مەجنوون، ل ئێلا مەم و زینان
ل بەر هیڤێ، وەزین گولیێن ته یێ رەش
ژ رێ هانین شەمالا بهین و شینان
وه جارێ تەرکژی دیسا ژ شەوقێ
دلێ خوین‌خواری‌بوو سا نازەنینان
تەبیبا من! وە کێ را ئەز ببێژم
ته چێ کر داغێ دل، سا دلبرینان؟!
وە نەرمی رەت بوویی ژه کۆچەباغێ
ته دا سەر هەڤ تەنێ؛ لاشێ ئەڤینان!
**
نکا چاڤێن خوه ئەز دیسا ددم هەڤ
کو بوویە مۆسما، هێسترچنینان
شەمالا دین، گولا گێنم بر و مان
ئەز و تیکان و دەستێ خووشەچینان...
#سپاهی_لایین
@Kaniyadil
Forwarded from Palikan welatê me
دەردێــن مــــــه هەزارن
بارێــن مــــــــه زنــارن
لـێ، ڤا دەمێن روورەش
ل ڤــــــێ شـــەڤا نارن!
#مامۆستە_ئەلی‌ڕزا_سپاهی_لایین
@palkanwelatame 👈🍃🌸
بارێــن مــــــــه زنــارن
لـێ، ڤا دەمێن روورەش
ل ڤــــــێ شـــەڤا نارن!
#مامۆستە_ئەلی‌ڕزا_سپاهی_لایین
@palkanwelatame 👈🍃🌸
Forwarded from کانیا دل (Sepahilaeen Alireza)
انجمن ادبی کانیادل؛
تا اطلاع بعدی، تعطیل است!
دوستان شاعر و نویسنده‌ی کورد خراسانی، درود.
با سپاس از پیگیری مهرآمیز شما عزیزان در انجمن ادبی کانیادل و آرزوی تداوم جوشش چشمه‌ی ذوق و زبان کوردی در اندیشه و دلهای شما عزیزان کوردزبان و هموطن خراسانی، به عرض می‌رساند؛
حسب توصیه‌ی دلسوزان و صلاحدید شورای مرکزی کانون دانشگاهیان و انجمن ادبی کوردهای خراسان، نظر به روند صعودی گسترش و اثرات منفی کرونا، به منظور حفظ سلامتی همکانیان عزیز و پاس‌داشت زحمات و تلاش‌های کادر پزشکی و بهداشتی شهرمان مشهد، اینهفته نیز انجمن ادبی کانیادل برگزار نمی‌شود
و این تعطیلی موقتی، تا بهبود شرایط بهداشتی و مهار کرونا، ادامه خواهد یافت.
بدیهی است که به محض عادی شدن شرایط، انجمن ادبی کانیادل، با همراهی و حضور شما مهربانان، ضمن اطلاع‌رسانی به‌موقع، برنامه‌ها و نشست‌هایش را در مکان همیشگی؛ کانون دانشگاهیان خراسان، برگزار و دنبال خواهد کرد.
لطفا این موضوع مهم را به اطلاع دیگر عزیزان هم برسانید.
به امید دیدار در شرایطی پایدار.
✍انجمن ادبی کانیادل
@Kaniyadil
تا اطلاع بعدی، تعطیل است!
دوستان شاعر و نویسنده‌ی کورد خراسانی، درود.
با سپاس از پیگیری مهرآمیز شما عزیزان در انجمن ادبی کانیادل و آرزوی تداوم جوشش چشمه‌ی ذوق و زبان کوردی در اندیشه و دلهای شما عزیزان کوردزبان و هموطن خراسانی، به عرض می‌رساند؛
حسب توصیه‌ی دلسوزان و صلاحدید شورای مرکزی کانون دانشگاهیان و انجمن ادبی کوردهای خراسان، نظر به روند صعودی گسترش و اثرات منفی کرونا، به منظور حفظ سلامتی همکانیان عزیز و پاس‌داشت زحمات و تلاش‌های کادر پزشکی و بهداشتی شهرمان مشهد، اینهفته نیز انجمن ادبی کانیادل برگزار نمی‌شود
و این تعطیلی موقتی، تا بهبود شرایط بهداشتی و مهار کرونا، ادامه خواهد یافت.
بدیهی است که به محض عادی شدن شرایط، انجمن ادبی کانیادل، با همراهی و حضور شما مهربانان، ضمن اطلاع‌رسانی به‌موقع، برنامه‌ها و نشست‌هایش را در مکان همیشگی؛ کانون دانشگاهیان خراسان، برگزار و دنبال خواهد کرد.
لطفا این موضوع مهم را به اطلاع دیگر عزیزان هم برسانید.
به امید دیدار در شرایطی پایدار.
✍انجمن ادبی کانیادل
@Kaniyadil