خویشی با دیگران دوور
یکی از نشانههای جامعه توسعهیافته و عیار بالا، فراوانی کنشهای اجتماعی معطوف به دیگری دور از نوع گرم نابرابر است یعنی افراد کنشهایی با هدف کمک، حمایت و اعتماد نسبت به افرادی انجام میدهند که در دایره آشنایان، بستگان و خانواده آنان نیستند و گاه حتی آنها را نمیشناسند.
بطور طببعی بیشتر افراد جامعه تمایل به اعتماد، کمک و حمایت از اعضای خانواده، بستگان، دوستان و همکاران نزدیک خویش دارند اما هنگامی که اعضای جامعه تمایل به اعتماد، کمک و حمایت از افراد ناشناس و غریبه و یا خارج از گروه و دسته خویش، مییایند، توسعه فردی و اجتماعی رخ داده و انسجام و همبستگی اجتماعی رو به افزایش مینهد. چنین جامعهای به اصطلاح از عیار بالایی برخوردار است و بقا و دوام بیشتری پیدا میکند.
"هاوار عاشقان"، از دسته کنشهای اجتماعی گرم معطوف به دیگری دور بود که بخوبی از آزمونش سربلند بیرون آمد. شرایط دشوار هنرمندان پیشکسوت عاشق و بخشی در دوران سخت و طاقتفرسای اقتصادی و بیماری کرونا، گروهی از فعالان و خیرین فرهنگی انجمن ادبی کانیادل را بر آن داشت تا آستین همت بالا زده و به گردآوری کمک برای این گنجینههای زنده هنر و موسیقی شمال خراسان بپردازند. اعتماد مردم به این حرکت زیبا نتیجه داد و نخستین گام با قدرت و موفقیت برداشته شد و اعضای گروه ضمن دیدار و دستبوسی و احوالپرسی از هنرمندان پیشکسوت، کمکها را تقدیم نمودند و نور امیدی هرچند کوچک بر دلهای این عزیزان تابانده شد.
روز گذشته نیز گروهی از اعضای انجمن کانیادل به همراه هنرمند سرشناس و محبوب محسن میرزازاده، در حرکتی زیبا و امیدبخش به دیدار و احوالپرسی استاد عثمان محمدپرست، این گنجینه زنده بشری و اسطوره هنر موسیقی جنوب خراسان رفتند و نشان دادند که در سرزمین موسیقی و هنر، هیچ مرزی میان هنرمند خودی و غیرخودی نیست و هر چه هست شور و شعور و شفقت و مهربانی است.
باشد تا نور و گرمای چند هزار سالهایی که این هنرمندان در دل و جان مردم خویش افکندهاند مانا و جاودان باشد و دست در دست هم از روزگار سخت کنونی جان به در بریم و به سوی آیندهای روشنتر گام سپاریم..
#گلی_شادکام- ششم اسفند ۱۳۹۹
@kaniyadil
یکی از نشانههای جامعه توسعهیافته و عیار بالا، فراوانی کنشهای اجتماعی معطوف به دیگری دور از نوع گرم نابرابر است یعنی افراد کنشهایی با هدف کمک، حمایت و اعتماد نسبت به افرادی انجام میدهند که در دایره آشنایان، بستگان و خانواده آنان نیستند و گاه حتی آنها را نمیشناسند.
بطور طببعی بیشتر افراد جامعه تمایل به اعتماد، کمک و حمایت از اعضای خانواده، بستگان، دوستان و همکاران نزدیک خویش دارند اما هنگامی که اعضای جامعه تمایل به اعتماد، کمک و حمایت از افراد ناشناس و غریبه و یا خارج از گروه و دسته خویش، مییایند، توسعه فردی و اجتماعی رخ داده و انسجام و همبستگی اجتماعی رو به افزایش مینهد. چنین جامعهای به اصطلاح از عیار بالایی برخوردار است و بقا و دوام بیشتری پیدا میکند.
"هاوار عاشقان"، از دسته کنشهای اجتماعی گرم معطوف به دیگری دور بود که بخوبی از آزمونش سربلند بیرون آمد. شرایط دشوار هنرمندان پیشکسوت عاشق و بخشی در دوران سخت و طاقتفرسای اقتصادی و بیماری کرونا، گروهی از فعالان و خیرین فرهنگی انجمن ادبی کانیادل را بر آن داشت تا آستین همت بالا زده و به گردآوری کمک برای این گنجینههای زنده هنر و موسیقی شمال خراسان بپردازند. اعتماد مردم به این حرکت زیبا نتیجه داد و نخستین گام با قدرت و موفقیت برداشته شد و اعضای گروه ضمن دیدار و دستبوسی و احوالپرسی از هنرمندان پیشکسوت، کمکها را تقدیم نمودند و نور امیدی هرچند کوچک بر دلهای این عزیزان تابانده شد.
روز گذشته نیز گروهی از اعضای انجمن کانیادل به همراه هنرمند سرشناس و محبوب محسن میرزازاده، در حرکتی زیبا و امیدبخش به دیدار و احوالپرسی استاد عثمان محمدپرست، این گنجینه زنده بشری و اسطوره هنر موسیقی جنوب خراسان رفتند و نشان دادند که در سرزمین موسیقی و هنر، هیچ مرزی میان هنرمند خودی و غیرخودی نیست و هر چه هست شور و شعور و شفقت و مهربانی است.
باشد تا نور و گرمای چند هزار سالهایی که این هنرمندان در دل و جان مردم خویش افکندهاند مانا و جاودان باشد و دست در دست هم از روزگار سخت کنونی جان به در بریم و به سوی آیندهای روشنتر گام سپاریم..
#گلی_شادکام- ششم اسفند ۱۳۹۹
@kaniyadil
پیرامون زبان کوردی
و ترویج آن در خراسان
سەلام هەڤالێن هێژا.
مدا دکم گشتێ خواش و تەندورست بن.
در بحث آموزش و ترویج زبان کردی کرمانجی در شمال خراسان، بە نظرم باید بە دو وجه اصلی این موضوع توجە کافی داشت:
الف. کارکرد زبان و نقش آن
ب. شرایط جامعە مورد بحث
زبان یک پدیدە اجتماعی و حاصل تعامل افراد یک جامعە با هم است و معمولا سە کارکرد مهم برای یک زبان تعریف میشود:
١. انتقال آگاهی
۲. انتقال عواطف
۳. انتقال فرهنگ بین نسلها
گاە اشکالی کە در بحثها شکل میگیرد ناشی از این است کە فکر میکنیم زبان تنها ابزاری برای انتقال یک سری دادە و مفاهیم بین افراد است، در حالیکە ما با زبان، عواطف و احساساتمان را هم منتقل میکنیم. برای همین است کە در اوج خشم و غم و شادی، بە همان زبانی کە از پدر و مادرمان آموختەایم، ابراز احساس میکنیم. این موضوع را پدر و مادرهای کرمانجی کە با بچەهایشان فارسی حرف میزنند خوب درک میکنند کە چطور هنگام ابراز احساس، از فارسی بە کرمانجی سوییچ میکنند.
و نیز کارکرد مهم انتقال فرهنگ بین نسلها کە حاصل قرنها و هزاران سال تجارب و فرهنگ یک جامعە بدان وسیلە منتقل میشود. برای همین مرگ یک زبان، مرگ یک فرهنگ است.
در بحث نقش زبان، مهمترین نقش آن در یک جامعە یا گروە، هویت سازی است. برای همین است کە میبینیم در برخی روستاهای شمال خراسان کە قبلا کرد کرمانج بودەاند ولی بعد زبانشان فارسی یا ترکی شدە، دیگر تعلق چندانی هم بە هویت کردی کرمانجی دیدە نمیشود و یا برعکس.
در وجە دوم؛ مسالە مهم، شناحت درست شرایط جامعەای است کە در آن زندگی میکنیم نە یک جامعە آرمانی. در حال حاضر در جامعە کردی کرمانجی خراسان، ما شاهد بزرگ شدن نسل دوم کرمانجهای فارسزبان در شهرها و نسل اول کرمانجهای فارسزبان در روستاها هستیم. بە عنوان کسی کە در یک دورە ۱٦ سالە در میان مردم مناطق مختلف کرمانجنشین شمال خراسان رفتوآمد داشتە و بطور مستقیم درگیر مسالە زبان و فرهنگ کردی کرمانجی خراسان بودەام، باید بگویم کە بیش از ۹۰ درصد جامعە کردی شمال خراسان، درگیر مسالە تغییر زبان است و تنها عشایر قوچانی و چند روستای انگشتشمار هستند کە همچنان با کودکانشان بە کرمانجی حرف میزنند کە آنها هم بدبختانە بزودی بە این جرگە خواهند پیوست.
بنابراین دوستان عزیز، حواسمان باشد در بحث آموزش و ترویج زبان، دچار خطای دید نشویم. وقتی میگویید باید زبان کردی کرمانجی رسمی و استاندارد آموزش دادە شود، بە کی و چطور باید آموزش دادە شود؟ مگر ما امکان آموزش گستردە و سیستماتیک داریم؟ مگر در شمال خراسان آموزش زبان کرمانجی بە بچەها برای خانوادەها اولویت است؟ اگر اینطور بود کە فارسی حرف نمیزدند!
بە نظر من مهمترین مسالە و وظیفە ما در حال حاضر در شمال خراسان، کند کردن سرعت تغییرزبان و نابودی فرهنگ است و بهترین و موثرترین راە هم از نظر من تولید محتوای آموزشی و سرگرمی بە همین کردی کرمانجی خراسانیست کە هنوز امکان فهم و انتقال بیننسلی آن هست، بویژە برای کودکان و نوجوانان.
کردی کرمانجی استاندارد و دیگر گویشهای کردی را هم یاد بگیریم برای اینکە بتوانیم با کردهای مناطق دیگر ارتباط داشتە باشیم، مجلە و کتاب بخوانیم و در سمینارها شرکت کنیم.
روزی یکی از دوستان شیروانی از من پرسید کتاب داستانی میخواهم بنویسم، بە کرمانجی خودمان بنویسم یا کرمانجی استاندارد؟ گفتم جوری بنویس کە وقتی برای پدر و مادرت خواندی، آنها بفهمند چە نوشتەای!
#گلی_شادکام
@Kaniyadil
و ترویج آن در خراسان
سەلام هەڤالێن هێژا.
مدا دکم گشتێ خواش و تەندورست بن.
در بحث آموزش و ترویج زبان کردی کرمانجی در شمال خراسان، بە نظرم باید بە دو وجه اصلی این موضوع توجە کافی داشت:
الف. کارکرد زبان و نقش آن
ب. شرایط جامعە مورد بحث
زبان یک پدیدە اجتماعی و حاصل تعامل افراد یک جامعە با هم است و معمولا سە کارکرد مهم برای یک زبان تعریف میشود:
١. انتقال آگاهی
۲. انتقال عواطف
۳. انتقال فرهنگ بین نسلها
گاە اشکالی کە در بحثها شکل میگیرد ناشی از این است کە فکر میکنیم زبان تنها ابزاری برای انتقال یک سری دادە و مفاهیم بین افراد است، در حالیکە ما با زبان، عواطف و احساساتمان را هم منتقل میکنیم. برای همین است کە در اوج خشم و غم و شادی، بە همان زبانی کە از پدر و مادرمان آموختەایم، ابراز احساس میکنیم. این موضوع را پدر و مادرهای کرمانجی کە با بچەهایشان فارسی حرف میزنند خوب درک میکنند کە چطور هنگام ابراز احساس، از فارسی بە کرمانجی سوییچ میکنند.
و نیز کارکرد مهم انتقال فرهنگ بین نسلها کە حاصل قرنها و هزاران سال تجارب و فرهنگ یک جامعە بدان وسیلە منتقل میشود. برای همین مرگ یک زبان، مرگ یک فرهنگ است.
در بحث نقش زبان، مهمترین نقش آن در یک جامعە یا گروە، هویت سازی است. برای همین است کە میبینیم در برخی روستاهای شمال خراسان کە قبلا کرد کرمانج بودەاند ولی بعد زبانشان فارسی یا ترکی شدە، دیگر تعلق چندانی هم بە هویت کردی کرمانجی دیدە نمیشود و یا برعکس.
در وجە دوم؛ مسالە مهم، شناحت درست شرایط جامعەای است کە در آن زندگی میکنیم نە یک جامعە آرمانی. در حال حاضر در جامعە کردی کرمانجی خراسان، ما شاهد بزرگ شدن نسل دوم کرمانجهای فارسزبان در شهرها و نسل اول کرمانجهای فارسزبان در روستاها هستیم. بە عنوان کسی کە در یک دورە ۱٦ سالە در میان مردم مناطق مختلف کرمانجنشین شمال خراسان رفتوآمد داشتە و بطور مستقیم درگیر مسالە زبان و فرهنگ کردی کرمانجی خراسان بودەام، باید بگویم کە بیش از ۹۰ درصد جامعە کردی شمال خراسان، درگیر مسالە تغییر زبان است و تنها عشایر قوچانی و چند روستای انگشتشمار هستند کە همچنان با کودکانشان بە کرمانجی حرف میزنند کە آنها هم بدبختانە بزودی بە این جرگە خواهند پیوست.
بنابراین دوستان عزیز، حواسمان باشد در بحث آموزش و ترویج زبان، دچار خطای دید نشویم. وقتی میگویید باید زبان کردی کرمانجی رسمی و استاندارد آموزش دادە شود، بە کی و چطور باید آموزش دادە شود؟ مگر ما امکان آموزش گستردە و سیستماتیک داریم؟ مگر در شمال خراسان آموزش زبان کرمانجی بە بچەها برای خانوادەها اولویت است؟ اگر اینطور بود کە فارسی حرف نمیزدند!
بە نظر من مهمترین مسالە و وظیفە ما در حال حاضر در شمال خراسان، کند کردن سرعت تغییرزبان و نابودی فرهنگ است و بهترین و موثرترین راە هم از نظر من تولید محتوای آموزشی و سرگرمی بە همین کردی کرمانجی خراسانیست کە هنوز امکان فهم و انتقال بیننسلی آن هست، بویژە برای کودکان و نوجوانان.
کردی کرمانجی استاندارد و دیگر گویشهای کردی را هم یاد بگیریم برای اینکە بتوانیم با کردهای مناطق دیگر ارتباط داشتە باشیم، مجلە و کتاب بخوانیم و در سمینارها شرکت کنیم.
روزی یکی از دوستان شیروانی از من پرسید کتاب داستانی میخواهم بنویسم، بە کرمانجی خودمان بنویسم یا کرمانجی استاندارد؟ گفتم جوری بنویس کە وقتی برای پدر و مادرت خواندی، آنها بفهمند چە نوشتەای!
#گلی_شادکام
@Kaniyadil