🌹
#یاد_ایام:
براستی دوران کودکی در کندوله چقدر زیبا و خاطره انگیز بود.
هر سال روز عید قربان قبل از طلوع آفتاب زن ومرد ، پیر وجوان و حتی بچه های کوچک ، به بارگاه امامزاده عبدالرحمان (#پیریافته) مشرف و پس از طواف و خواندن نماز همگی به همدیگر می گفتیم داخل ثواب حاجیان بشوی ...
یاد ساختمان قدیمی کاه گلی #پیرافته ، مرقد چوبی و کتابهای ذاکر قدیمی و برگ کاهی پاره شده بالای آن به همراه پارچه های متبرک سبز رنگ دور مرقد که متبرک به عطر و بوی خوش امامزاده شده بود بخیر که بعد از زیارت مادرانمان تکه ای از آنرا بریده و دور مچ دستمان می بستند تا بیمه امازاده #پیرافته (ع) شویم ...
یاد تک درخت #پیرافته بخیر که استاد عسگر مسگر ، مرد وارسته و مومن ، که با ایمان قوی خود هرساله در چند مرحله در تابستان دو تا حلب پر از آب بر روی دوش خود گذاشته و می برد تا آنرا آبیاری کند بخیر .
یاد آن گرد بادها بخیر که از درون بارگاه پیرافته بیرون می آمد و مسیر مارپیچ امامزاده را طی میکرد و با حسی غریب از روی قبرستان کندوله ، باغات دشتان وخط الرئس کوه زران گذشته تاخود را به امامزاده سلطان احمد (ع) درنوک قله زران برساند و منطقه را با عطر خاصی معطر کند...
یاد آن ایام بخیر...
یاد محرم درسالهای دور بخیر که هیئت ها و دسته های سینه زنی در شب تاسوعا و عاشورا با همراهی عزادارانی که چراغ های توری بر روی دستان خود داشته و نوای نوحه و دم گرم حسینی حاج شمس اله ، مرحوم مشهدی حسین آخوند و دیگر عزیزان که متاسفانه آنها را به یاد ندارم سینه زنان راهی پیرافته می شدند .
به یاد سلامگاه های #پیرافته (ع) که یکی در انتهای قبرستان ، اول سراشیبی و بلندای کوه بود که به پاس احترام به امامزاده یک عدد سنگ بر روی سنگ های سلامگاه می انداختیم به طوری که سنگهای زیادی جمع شده بود و ناخداگاه هر زائری اینکار را انجام میداد...
سلامگاه دیگر در مسیر روستای ترازوبره و حجت آباد بود که هرگاه از سرا بالایی این دو روستا سمت کندوله می آمدیم به محض روئیت بارگاه امامزاده #پیرافته(ع) عابرین در سلامگاه که سنگ های زیادی جمع شده بودند احترام خود را بجا می آوردند و سنگی به سنگ های آن اضافه می کردند .
آری دلتنگ آن زمان و خاطراتش هستم ....
اما زمانی که حرکت خود جوش و غیرتمندانه مردم خوب کندوله در فضای مجازی را می بینم ، میبینم که یکی پس از دیگری درحال اهداء کمکهای نقدی خود هستند تا هرچه زودتر ساختمان و بارگاه امامزاده را احیاء کنند به مردمان دیارم افتخار میکنم و درود می فرستم بر مردم خوب و مومن کندوله و روستاهای اطراف ، دست مریزاد که مایه سربلندی و افتخار هستید و روز به روز شاهد ایثار و سخاوت شماها هستیم که آمار این امر خداپسندانه هر روز بیشتر و اضافه میگردد.
#بانیان 🌹
👉 @kandooleh
دست به دست هم دهيم به مهر 💐
#یاد_ایام:
براستی دوران کودکی در کندوله چقدر زیبا و خاطره انگیز بود.
هر سال روز عید قربان قبل از طلوع آفتاب زن ومرد ، پیر وجوان و حتی بچه های کوچک ، به بارگاه امامزاده عبدالرحمان (#پیریافته) مشرف و پس از طواف و خواندن نماز همگی به همدیگر می گفتیم داخل ثواب حاجیان بشوی ...
یاد ساختمان قدیمی کاه گلی #پیرافته ، مرقد چوبی و کتابهای ذاکر قدیمی و برگ کاهی پاره شده بالای آن به همراه پارچه های متبرک سبز رنگ دور مرقد که متبرک به عطر و بوی خوش امامزاده شده بود بخیر که بعد از زیارت مادرانمان تکه ای از آنرا بریده و دور مچ دستمان می بستند تا بیمه امازاده #پیرافته (ع) شویم ...
یاد تک درخت #پیرافته بخیر که استاد عسگر مسگر ، مرد وارسته و مومن ، که با ایمان قوی خود هرساله در چند مرحله در تابستان دو تا حلب پر از آب بر روی دوش خود گذاشته و می برد تا آنرا آبیاری کند بخیر .
یاد آن گرد بادها بخیر که از درون بارگاه پیرافته بیرون می آمد و مسیر مارپیچ امامزاده را طی میکرد و با حسی غریب از روی قبرستان کندوله ، باغات دشتان وخط الرئس کوه زران گذشته تاخود را به امامزاده سلطان احمد (ع) درنوک قله زران برساند و منطقه را با عطر خاصی معطر کند...
یاد آن ایام بخیر...
یاد محرم درسالهای دور بخیر که هیئت ها و دسته های سینه زنی در شب تاسوعا و عاشورا با همراهی عزادارانی که چراغ های توری بر روی دستان خود داشته و نوای نوحه و دم گرم حسینی حاج شمس اله ، مرحوم مشهدی حسین آخوند و دیگر عزیزان که متاسفانه آنها را به یاد ندارم سینه زنان راهی پیرافته می شدند .
به یاد سلامگاه های #پیرافته (ع) که یکی در انتهای قبرستان ، اول سراشیبی و بلندای کوه بود که به پاس احترام به امامزاده یک عدد سنگ بر روی سنگ های سلامگاه می انداختیم به طوری که سنگهای زیادی جمع شده بود و ناخداگاه هر زائری اینکار را انجام میداد...
سلامگاه دیگر در مسیر روستای ترازوبره و حجت آباد بود که هرگاه از سرا بالایی این دو روستا سمت کندوله می آمدیم به محض روئیت بارگاه امامزاده #پیرافته(ع) عابرین در سلامگاه که سنگ های زیادی جمع شده بودند احترام خود را بجا می آوردند و سنگی به سنگ های آن اضافه می کردند .
آری دلتنگ آن زمان و خاطراتش هستم ....
اما زمانی که حرکت خود جوش و غیرتمندانه مردم خوب کندوله در فضای مجازی را می بینم ، میبینم که یکی پس از دیگری درحال اهداء کمکهای نقدی خود هستند تا هرچه زودتر ساختمان و بارگاه امامزاده را احیاء کنند به مردمان دیارم افتخار میکنم و درود می فرستم بر مردم خوب و مومن کندوله و روستاهای اطراف ، دست مریزاد که مایه سربلندی و افتخار هستید و روز به روز شاهد ایثار و سخاوت شماها هستیم که آمار این امر خداپسندانه هر روز بیشتر و اضافه میگردد.
#بانیان 🌹
👉 @kandooleh
دست به دست هم دهيم به مهر 💐
🍃🌺🍃
#یاد_ایام:
براستی دوران کودکی در کندوله چقدر زیبا و خاطره انگیز بود.
هر سال روز عید قربان قبل از طلوع آفتاب زن ومرد ، پیر وجوان و حتی بچه های کوچک ، به بارگاه امامزاده عبدالرحمان (#پیریافته) مشرف و پس از طواف و خواندن نماز همگی به همدیگر می گفتیم داخل ثواب حاجیان بشوی ...
یاد ساختمان قدیمی کاه گلی #پیرافته ، مرقد چوبی و کتابهای ذاکر قدیمی و برگ کاهی پاره شده بالای آن به همراه پارچه های متبرک سبز رنگ دور مرقد که متبرک به عطر و بوی خوش امامزاده شده بود بخیر که بعد از زیارت مادرانمان تکه ای از آنرا بریده و دور مچ دستمان می بستند تا بیمه امازاده #پیرافته (ع) شویم ...
یاد تک درخت #پیرافته بخیر که استاد عسگر مسگر ، مرد وارسته و مومن ، که با ایمان قوی خود هرساله در چند مرحله در تابستان دو تا حلب پر از آب بر روی دوش خود گذاشته و می برد تا آنرا آبیاری کند بخیر .
یاد آن گرد بادها بخیر که از درون بارگاه پیرافته بیرون می آمد و مسیر مارپیچ امامزاده را طی میکرد و با حسی غریب از روی قبرستان کندوله ، باغات دشتان وخط الرئس کوه زران گذشته تاخود را به امامزاده سلطان احمد (ع) درنوک قله زران برساند و منطقه را با عطر خاصی معطر کند...
یاد آن ایام بخیر...
یاد محرم درسالهای دور بخیر که هیئت ها و دسته های سینه زنی در شب تاسوعا و عاشورا با همراهی عزادارانی که چراغ های توری بر روی دستان خود داشته و نوای نوحه و دم گرم حسینی حاج شمس اله ، مرحوم مشهدی حسین آخوند و دیگر عزیزان که متاسفانه آنها را به یاد ندارم سینه زنان راهی پیرافته می شدند .
به یاد سلامگاه های #پیرافته (ع) که یکی در انتهای قبرستان ، اول سراشیبی و بلندای کوه بود که به پاس احترام به امامزاده یک عدد سنگ بر روی سنگ های سلامگاه می انداختیم به طوری که سنگهای زیادی جمع شده بود و ناخداگاه هر زائری اینکار را انجام میداد...
سلامگاه دیگر در مسیر روستای ترازوبره و حجت آباد بود که هرگاه از سرا بالایی این دو روستا سمت کندوله می آمدیم به محض روئیت بارگاه امامزاده #پیرافته(ع) عابرین در سلامگاه که سنگ های زیادی جمع شده بودند احترام خود را بجا می آوردند و سنگی به سنگ های آن اضافه می کردند .
آری دلتنگ آن زمان و خاطراتش هستم ....
اما زمانی که حرکت خود جوش و غیرتمندانه مردم خوب کندوله در فضای مجازی را می بینم ، میبینم که یکی پس از دیگری درحال اهداء کمکهای نقدی خود هستند تا هرچه زودتر ساختمان و بارگاه امامزاده را احیاء کنند به مردمان دیارم افتخار میکنم و درود می فرستم بر مردم خوب و مومن کندوله و روستاهای اطراف ، دست مریزاد که مایه سربلندی و افتخار هستید و روز به روز شاهد ایثار و سخاوت شماها هستیم که آمار این امر خداپسندانه هر روز بیشتر و اضافه میگردد.
#بانیان 🌹
👉 @kandooleh
#یاد_ایام:
براستی دوران کودکی در کندوله چقدر زیبا و خاطره انگیز بود.
هر سال روز عید قربان قبل از طلوع آفتاب زن ومرد ، پیر وجوان و حتی بچه های کوچک ، به بارگاه امامزاده عبدالرحمان (#پیریافته) مشرف و پس از طواف و خواندن نماز همگی به همدیگر می گفتیم داخل ثواب حاجیان بشوی ...
یاد ساختمان قدیمی کاه گلی #پیرافته ، مرقد چوبی و کتابهای ذاکر قدیمی و برگ کاهی پاره شده بالای آن به همراه پارچه های متبرک سبز رنگ دور مرقد که متبرک به عطر و بوی خوش امامزاده شده بود بخیر که بعد از زیارت مادرانمان تکه ای از آنرا بریده و دور مچ دستمان می بستند تا بیمه امازاده #پیرافته (ع) شویم ...
یاد تک درخت #پیرافته بخیر که استاد عسگر مسگر ، مرد وارسته و مومن ، که با ایمان قوی خود هرساله در چند مرحله در تابستان دو تا حلب پر از آب بر روی دوش خود گذاشته و می برد تا آنرا آبیاری کند بخیر .
یاد آن گرد بادها بخیر که از درون بارگاه پیرافته بیرون می آمد و مسیر مارپیچ امامزاده را طی میکرد و با حسی غریب از روی قبرستان کندوله ، باغات دشتان وخط الرئس کوه زران گذشته تاخود را به امامزاده سلطان احمد (ع) درنوک قله زران برساند و منطقه را با عطر خاصی معطر کند...
یاد آن ایام بخیر...
یاد محرم درسالهای دور بخیر که هیئت ها و دسته های سینه زنی در شب تاسوعا و عاشورا با همراهی عزادارانی که چراغ های توری بر روی دستان خود داشته و نوای نوحه و دم گرم حسینی حاج شمس اله ، مرحوم مشهدی حسین آخوند و دیگر عزیزان که متاسفانه آنها را به یاد ندارم سینه زنان راهی پیرافته می شدند .
به یاد سلامگاه های #پیرافته (ع) که یکی در انتهای قبرستان ، اول سراشیبی و بلندای کوه بود که به پاس احترام به امامزاده یک عدد سنگ بر روی سنگ های سلامگاه می انداختیم به طوری که سنگهای زیادی جمع شده بود و ناخداگاه هر زائری اینکار را انجام میداد...
سلامگاه دیگر در مسیر روستای ترازوبره و حجت آباد بود که هرگاه از سرا بالایی این دو روستا سمت کندوله می آمدیم به محض روئیت بارگاه امامزاده #پیرافته(ع) عابرین در سلامگاه که سنگ های زیادی جمع شده بودند احترام خود را بجا می آوردند و سنگی به سنگ های آن اضافه می کردند .
آری دلتنگ آن زمان و خاطراتش هستم ....
اما زمانی که حرکت خود جوش و غیرتمندانه مردم خوب کندوله در فضای مجازی را می بینم ، میبینم که یکی پس از دیگری درحال اهداء کمکهای نقدی خود هستند تا هرچه زودتر ساختمان و بارگاه امامزاده را احیاء کنند به مردمان دیارم افتخار میکنم و درود می فرستم بر مردم خوب و مومن کندوله و روستاهای اطراف ، دست مریزاد که مایه سربلندی و افتخار هستید و روز به روز شاهد ایثار و سخاوت شماها هستیم که آمار این امر خداپسندانه هر روز بیشتر و اضافه میگردد.
#بانیان 🌹
👉 @kandooleh