#سخن_نغز
برگ ،در هنگام زوال می افتد
ومیوه
در هنگام کمال می افتد؛
بنگر که چگونه می افتی !
چون برگی زرد
و یا سیبی سرخ؟!
✍کنفو_سیوس
ارسال آقاى مهدى اميرى پريان
🌹🙏😊
🍁 كانال تلگرام دهستان كندوله👇🍇
https://telegram.me/kandooleh
برگ ،در هنگام زوال می افتد
ومیوه
در هنگام کمال می افتد؛
بنگر که چگونه می افتی !
چون برگی زرد
و یا سیبی سرخ؟!
✍کنفو_سیوس
ارسال آقاى مهدى اميرى پريان
🌹🙏😊
🍁 كانال تلگرام دهستان كندوله👇🍇
https://telegram.me/kandooleh
#سخن_بزرگان
هرچه انسان
وجود ارزشمندتری داشته باشد،
به همان اندازه
مودب و فروتن است...
#دکتر_حسابی
ميلاد 🙏🌺
👉 @kandooleh
دست به دست هم دهيم به مهر 💐
هرچه انسان
وجود ارزشمندتری داشته باشد،
به همان اندازه
مودب و فروتن است...
#دکتر_حسابی
ميلاد 🙏🌺
👉 @kandooleh
دست به دست هم دهيم به مهر 💐
#پیریافته_جان
به ابرها بگو
بر داغی ناسور خاک #کندوله
بارانی از
نمناکی چشمهای #خداراببارند
به #میرزاالماسخان بگو
در منظومه ئ بلند #خورشید_خاور
از لا به لای #متونهائ_ناخوانده_اش
#اعجازی_از_مهربانئ بیاورد
معجزه ای جسور!
#پیریافته_جان
#بال_ابرها را بچین
فروببار باران را
باران را
باران را.....
باران،باران،باران...
اینجادر انبوه #باغهای_بانیان
#درختئ کفر میگوید
شدید الحن ببار....
ببار #عقوبت_خشکنای_حسرت را
#پیریافته_جان
به #ابرهای_دلنازک بگو
#الهه_ی_گریه شوند
وببارند
بر #سقف_دلهای_کوچک_ما
#پیریافته_جان
#اندوه_هزار_ساله_ئ_ما
در #شرشر_ناودانهاگیر کرده است
همچون #مردی_برهنه
در #گلوی_خدا...!
#پیریافته_جان
لب به #سخن_گشائ
باران را
باران را
باران...!
باران،باران،باران
#وای_به_حالمان
اگر پر کلام نبارد..
#وای_به_حالمان
#پیریافته_جان
صفوف برهم خورده ئ
ابرهارابگو
ورم کرده دوران ما،،...
و این تبله #روح_زخمی_ماست
که #سرگردان شده بر #حصار_رعد!!
به بارانهابگو
ما #مرتدان_راه_گم_کرده_ئ_پریشانیم
چند سطر ابر
به ما #هدیه بدهند
مادر #تنگنای_ایمانمان
در #تنگنای_گلوگاه_باور_هایمان
#پوسیده_ایم...!
#خیس و #باران_زده و #بی_جان
#پیریافته_جان
دست در #جیب_خدا_کن
ته مانده #باور_شکست_خورده_ئ مارابر زمین #کندوله بریز....
و پای در #نای_ابرها_کن
تا دیگربند بیاید
تا نبارد
تا #نشکند_سکوت
شیشه های #ترک_خورده_ایمان_مارا
#پیریافته_جان
به ابرهابگو
#باران_نفرین_برسقف_های_شکسته_ئ
دل مانبارند....
اینجا هنوز
چشم #کوچه_هائ_کندوله
#کبودونمناک است....
🍃🌺🍃
#باور_کن_مرا👌👍
دلتنگم وباهیچکسم میل سخن نیست🧚♀
#رفیق_نادیدهام
؛ ما به جز هم، کسی را نداریم و چه کاری از دستمان ساخته است برای هم؛ جز اینکه مهربان باشیم و با گرمای محبتمان، سرمای هزار هزار زمستانِ تلنبار شده را دوام بیاوریم.
برایت آغوش داغی از کلمات میفرستم و دستان نوازشگری از جنس آرامش،
من از دورترین فاصلهها، کنار توأم،
من از دورترین فاصلهها دوستت دارم...
#ک_الف_یاس
#شعرها_و_دلنوشته_های
#کرم_اله_امیرئ_ک_الف_یاس
در کانال ادبئ؛
#کوچه_باغهای_شعر (کندوله)
#لینک_کانال👇👇👇👇
┏━━━🔹🦋🔹━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🔹🦋🔹━━━┛
💫🍃─═┅✰❣✰┅═─🍃💫
🇯🇴🇮🇳👇
🍇 @KANDOOLEH
به ابرها بگو
بر داغی ناسور خاک #کندوله
بارانی از
نمناکی چشمهای #خداراببارند
به #میرزاالماسخان بگو
در منظومه ئ بلند #خورشید_خاور
از لا به لای #متونهائ_ناخوانده_اش
#اعجازی_از_مهربانئ بیاورد
معجزه ای جسور!
#پیریافته_جان
#بال_ابرها را بچین
فروببار باران را
باران را
باران را.....
باران،باران،باران...
اینجادر انبوه #باغهای_بانیان
#درختئ کفر میگوید
شدید الحن ببار....
ببار #عقوبت_خشکنای_حسرت را
#پیریافته_جان
به #ابرهای_دلنازک بگو
#الهه_ی_گریه شوند
وببارند
بر #سقف_دلهای_کوچک_ما
#پیریافته_جان
#اندوه_هزار_ساله_ئ_ما
در #شرشر_ناودانهاگیر کرده است
همچون #مردی_برهنه
در #گلوی_خدا...!
#پیریافته_جان
لب به #سخن_گشائ
باران را
باران را
باران...!
باران،باران،باران
#وای_به_حالمان
اگر پر کلام نبارد..
#وای_به_حالمان
#پیریافته_جان
صفوف برهم خورده ئ
ابرهارابگو
ورم کرده دوران ما،،...
و این تبله #روح_زخمی_ماست
که #سرگردان شده بر #حصار_رعد!!
به بارانهابگو
ما #مرتدان_راه_گم_کرده_ئ_پریشانیم
چند سطر ابر
به ما #هدیه بدهند
مادر #تنگنای_ایمانمان
در #تنگنای_گلوگاه_باور_هایمان
#پوسیده_ایم...!
#خیس و #باران_زده و #بی_جان
#پیریافته_جان
دست در #جیب_خدا_کن
ته مانده #باور_شکست_خورده_ئ مارابر زمین #کندوله بریز....
و پای در #نای_ابرها_کن
تا دیگربند بیاید
تا نبارد
تا #نشکند_سکوت
شیشه های #ترک_خورده_ایمان_مارا
#پیریافته_جان
به ابرهابگو
#باران_نفرین_برسقف_های_شکسته_ئ
دل مانبارند....
اینجا هنوز
چشم #کوچه_هائ_کندوله
#کبودونمناک است....
🍃🌺🍃
#باور_کن_مرا👌👍
دلتنگم وباهیچکسم میل سخن نیست🧚♀
#رفیق_نادیدهام
؛ ما به جز هم، کسی را نداریم و چه کاری از دستمان ساخته است برای هم؛ جز اینکه مهربان باشیم و با گرمای محبتمان، سرمای هزار هزار زمستانِ تلنبار شده را دوام بیاوریم.
برایت آغوش داغی از کلمات میفرستم و دستان نوازشگری از جنس آرامش،
من از دورترین فاصلهها، کنار توأم،
من از دورترین فاصلهها دوستت دارم...
#ک_الف_یاس
#شعرها_و_دلنوشته_های
#کرم_اله_امیرئ_ک_الف_یاس
در کانال ادبئ؛
#کوچه_باغهای_شعر (کندوله)
#لینک_کانال👇👇👇👇
┏━━━🔹🦋🔹━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🔹🦋🔹━━━┛
💫🍃─═┅✰❣✰┅═─🍃💫
🇯🇴🇮🇳👇
🍇 @KANDOOLEH
#مرد را به عقلش بنگر نه به ثروتش!
#زن را به وفایش، نه به جمالش!
#دوست را به محبتش، نه به کلامش!
#عاشق را به صبرش، نه به ادعایش!
#مال را به برکتش، نه به مقدارش!
#خانه را به آرامشش نه به بزرگیش!
#شخص را به انسانیتش نه به ظاهرش!
#سخن را به معنایش، نه به گوینده اش!
#و دل را به پاکیش، نه به صاحبش.
🇯🇴🇮🇳👇
🍇 @KANDOOLEH
#زن را به وفایش، نه به جمالش!
#دوست را به محبتش، نه به کلامش!
#عاشق را به صبرش، نه به ادعایش!
#مال را به برکتش، نه به مقدارش!
#خانه را به آرامشش نه به بزرگیش!
#شخص را به انسانیتش نه به ظاهرش!
#سخن را به معنایش، نه به گوینده اش!
#و دل را به پاکیش، نه به صاحبش.
🇯🇴🇮🇳👇
🍇 @KANDOOLEH
🍃🌺🍃
🌺🍃
🍃
#برگی_از_دفتر_خاطرات_ک_الف_یاس
مورخه :۱۳۸۰/۰۹/۲۹
آذر ماه است. تنها یک روز به آخرِ پاییز مانده است. تنها در خانه گِلی مادرم در #کندوله نشستهام و اوغات فراغتم تا بهار تداوم دارد و من دارم دو جلدکتاب از شعرهای میرزا را که دوستئ برایم از شهر آورده می خوانم و از پنجرهٔ اتاقم بیرون را مینگرم. بارانِ دو شب پیش خاکها را رُفته و گردها را زدوده است. درختها و گلهای های سرخ و زردگلدان لب پنجره در میان برگهای سبز و خرّم، شعله میکشند. هوا آنچنان زلال و شفاف است که میتوانم سنگریزههای کوهِ #پیریافته را بشمارم.
مدهوش هوای حیاتبخشِ این آبادیم. آبادئ نیست: یکپارچه بهشت است. بدون شک از بهشت هم زیباتر است
#کندوله زنان و دختران زیبا دارد؛ ولی خودش از زنان و دخترانش زیباتر است. نه فقط اردیبهشت #کندوله آبروی بهشت را میبرد، بلکه همهٔ ماههایش چنین سودایی در سر دارند. این آبادی فصلبندیهای متداول سالها را بر هم زده است. تقویمش با تقویمهای دیگر فرق دارد. زمستان و تابستان نمیشناسد. عمر بهارش پایدار است. پاییزش نیز جز بهاری نجیب و رنگپریده نیست.
آسمان #روستا به رنگهای گوناگون در میآید: از نیلیِ سیر تا لاجوردی روشن، کبودِ شفاف و آبی کمرنگ. ستارههای این آسمان همان ستارههای آسمانِ دیگرند؛ ولی در این دیار، فروغ و دلبریِ دیگری دارند.
آب و هوای #کندوله گل میپرورد، سرو آزاد میرویاند، گردو را در کنار گیلاس مینشاند، یاس و نسترن را بر اندام نار و ناروَن میپیچد، بادامِ بن را در بهمنماه به شکوفه میکشد و از همهٔ اینها بالاتر آتشِ زبانهکشِ ذوق را دامن میزند و در خاطرها شعرِ تر میانگیزد.
بیهوده نیست که بهترین شاعرئ نغمه پردازبه نام #میرزا_الماسخان از خاک دلاویز این خطه بر میخیزد و در میان آثارش، تا اوج قلههای افسانهای عشق با #خورشید_خاور صعود میکند؛ شاعری که فقط با خودش رقابت دارد و رقیبِ دیگری را به جهان شعر و ادب #کردی راه نمیدهند. پهلوان نامدارئ که زمین را با همهٔ پهناوری در منظومه ئ #نادر_نامه و آسمان را با همهٔ بلندی اش دردیوان #شاهنامه_کردی فتح میکند.
یکی از این دیوانها را با غزلهای شورانگیز #هورامی خود بر سَریرِ سلطنتِ مُلک #سخن_کردئ جاگیر میکند. #عاشقانه_هایش زبانی به نرمیِ حریر و نازکی خیال دارد. با چشمی پُر اشک به سراغ برگهای پژمرده تاریخ میرود. با لبی مشتاق، چهرهٔ درماندگان را میبوسد. وجنگهای و فتح ها و دلاوری های همرزمان و سردار رشید ایران زمین #نادر_شاه_فرزند_افسانه_ائ_شمشیر را به تصویر میکشد و گاه با لحنی به مهربانی بوسهٔ مادر، احوال یتیمان و درماندگان را میپرسد، برای آزادیِ دربندان میکوشد. به زمین و دردمندانِ روی زمین وفادار میماند و در طریق تسکینِ آلام ستمدیدگان آنچنان سرگرم میشود که کمتر میتواند گریزی بزند و از مردم زمانه خود و این دنیا تا هست جدا شود... .
و، بیپروا با واژه های شیرین و بدیع #هورامئ بالو پر میگیرد، با شَهپَر نیرومند اشعارش قلههای مهگرفته و ستارههای دور دست سرزمینها را پشت سر میگذارد، به اوج فلک میرسد و تازیانهٔ طعن و طنز را بر سرِ هرچه که پست و کوچک و تنگ و حقیر است، فرود میآورد. با مدعیان ظاهر پرست میستیزد، پردههای ریب و ریا را میدرد، پشمینههای آلوده را به آتش میکشد و آنگاه با آهنگی دلنشین و فاخر نوای فرحبخشِ عشق را در دیوان #خسرو_شیرین سر میدهد و درهای تاریخ را میگشاید.........
#کرم_اله_امیری_ک_الف_یاس
#کوچه_باغهای_شعر (کندوله)
این کانال معجونی ست از فلسفه گرم، شعر با همه خواص ارگانیکش و کمی هم خودم با همه حشو و زوایدم. ایستگاه بیخیالی محضی ست در رنج های مان. راه تازه گفتگوست بی آنکه ببینیم و بگوییم و بشنویم...عشق از راه دور
کانال ادبئ؛
#کوچه_باغهای_شعر (کندوله)
#لینک_کانال👇👇👇👇
┏━━━🔹🦋🔹━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🔹🦋🔹━━━┛
💫🍃─═┅✰❣✰┅═─🍃💫
🇯🇴🇮🇳👇
🍇 @KANDOOLEH
🌺🍃
🍃
#برگی_از_دفتر_خاطرات_ک_الف_یاس
مورخه :۱۳۸۰/۰۹/۲۹
آذر ماه است. تنها یک روز به آخرِ پاییز مانده است. تنها در خانه گِلی مادرم در #کندوله نشستهام و اوغات فراغتم تا بهار تداوم دارد و من دارم دو جلدکتاب از شعرهای میرزا را که دوستئ برایم از شهر آورده می خوانم و از پنجرهٔ اتاقم بیرون را مینگرم. بارانِ دو شب پیش خاکها را رُفته و گردها را زدوده است. درختها و گلهای های سرخ و زردگلدان لب پنجره در میان برگهای سبز و خرّم، شعله میکشند. هوا آنچنان زلال و شفاف است که میتوانم سنگریزههای کوهِ #پیریافته را بشمارم.
مدهوش هوای حیاتبخشِ این آبادیم. آبادئ نیست: یکپارچه بهشت است. بدون شک از بهشت هم زیباتر است
#کندوله زنان و دختران زیبا دارد؛ ولی خودش از زنان و دخترانش زیباتر است. نه فقط اردیبهشت #کندوله آبروی بهشت را میبرد، بلکه همهٔ ماههایش چنین سودایی در سر دارند. این آبادی فصلبندیهای متداول سالها را بر هم زده است. تقویمش با تقویمهای دیگر فرق دارد. زمستان و تابستان نمیشناسد. عمر بهارش پایدار است. پاییزش نیز جز بهاری نجیب و رنگپریده نیست.
آسمان #روستا به رنگهای گوناگون در میآید: از نیلیِ سیر تا لاجوردی روشن، کبودِ شفاف و آبی کمرنگ. ستارههای این آسمان همان ستارههای آسمانِ دیگرند؛ ولی در این دیار، فروغ و دلبریِ دیگری دارند.
آب و هوای #کندوله گل میپرورد، سرو آزاد میرویاند، گردو را در کنار گیلاس مینشاند، یاس و نسترن را بر اندام نار و ناروَن میپیچد، بادامِ بن را در بهمنماه به شکوفه میکشد و از همهٔ اینها بالاتر آتشِ زبانهکشِ ذوق را دامن میزند و در خاطرها شعرِ تر میانگیزد.
بیهوده نیست که بهترین شاعرئ نغمه پردازبه نام #میرزا_الماسخان از خاک دلاویز این خطه بر میخیزد و در میان آثارش، تا اوج قلههای افسانهای عشق با #خورشید_خاور صعود میکند؛ شاعری که فقط با خودش رقابت دارد و رقیبِ دیگری را به جهان شعر و ادب #کردی راه نمیدهند. پهلوان نامدارئ که زمین را با همهٔ پهناوری در منظومه ئ #نادر_نامه و آسمان را با همهٔ بلندی اش دردیوان #شاهنامه_کردی فتح میکند.
یکی از این دیوانها را با غزلهای شورانگیز #هورامی خود بر سَریرِ سلطنتِ مُلک #سخن_کردئ جاگیر میکند. #عاشقانه_هایش زبانی به نرمیِ حریر و نازکی خیال دارد. با چشمی پُر اشک به سراغ برگهای پژمرده تاریخ میرود. با لبی مشتاق، چهرهٔ درماندگان را میبوسد. وجنگهای و فتح ها و دلاوری های همرزمان و سردار رشید ایران زمین #نادر_شاه_فرزند_افسانه_ائ_شمشیر را به تصویر میکشد و گاه با لحنی به مهربانی بوسهٔ مادر، احوال یتیمان و درماندگان را میپرسد، برای آزادیِ دربندان میکوشد. به زمین و دردمندانِ روی زمین وفادار میماند و در طریق تسکینِ آلام ستمدیدگان آنچنان سرگرم میشود که کمتر میتواند گریزی بزند و از مردم زمانه خود و این دنیا تا هست جدا شود... .
و، بیپروا با واژه های شیرین و بدیع #هورامئ بالو پر میگیرد، با شَهپَر نیرومند اشعارش قلههای مهگرفته و ستارههای دور دست سرزمینها را پشت سر میگذارد، به اوج فلک میرسد و تازیانهٔ طعن و طنز را بر سرِ هرچه که پست و کوچک و تنگ و حقیر است، فرود میآورد. با مدعیان ظاهر پرست میستیزد، پردههای ریب و ریا را میدرد، پشمینههای آلوده را به آتش میکشد و آنگاه با آهنگی دلنشین و فاخر نوای فرحبخشِ عشق را در دیوان #خسرو_شیرین سر میدهد و درهای تاریخ را میگشاید.........
#کرم_اله_امیری_ک_الف_یاس
#کوچه_باغهای_شعر (کندوله)
این کانال معجونی ست از فلسفه گرم، شعر با همه خواص ارگانیکش و کمی هم خودم با همه حشو و زوایدم. ایستگاه بیخیالی محضی ست در رنج های مان. راه تازه گفتگوست بی آنکه ببینیم و بگوییم و بشنویم...عشق از راه دور
کانال ادبئ؛
#کوچه_باغهای_شعر (کندوله)
#لینک_کانال👇👇👇👇
┏━━━🔹🦋🔹━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🔹🦋🔹━━━┛
💫🍃─═┅✰❣✰┅═─🍃💫
🇯🇴🇮🇳👇
🍇 @KANDOOLEH