🔴 به یاد جلال شعر کوردی که غروب رفت
(✍ اجلال قوامی)
▫️غروب دهم آبان جلال دیگر تاب نیاورد و رفت.او بی قرار بود تا به مادرش که همین چند روز پیش از دنیا رفت،بپیوندد.جلال ملکشاه شاعر پر آوازه ای که شعرهایش الهام بخش جوانان در دهه های گذشته و اکنون بود،حالا در میان ما نیست.جلال اگر جلال شعر کوردی بود به واسطه شعرهایی بود که سرود.شعرهایی با رنگ و بوی انسان دوستی و آزادی.او در لابلای شعرهایش درد و رنج ملت اش را فریاد می زد.شاعر آرمان گرایی که دل در گرو نیشتمان( وطن) داشت و دمی نیاسود.تن رنجور و خسته جلال در این سالها عزلت نشین شد و در عسرت روزگار گذراند اما او همچنان سرود و از مقاومت و زندگی گفت و نوشت.جلال یادآور تاریخ پر فراز و نشیب مردمانی است که با رنج زیسته اند و شعرهای جلال برای آنها هم شور بود و هم امید.جلال رفت و شعرهایش ماند.شعرهایی که تا فرداها زمزمه می شوند و از یاد نمی روند.
جا ماند پیراهن سرخ مرگ....
در ساعت من.....
#شعر
#جلال_ملکشاه
@kalemehtv
(✍ اجلال قوامی)
▫️غروب دهم آبان جلال دیگر تاب نیاورد و رفت.او بی قرار بود تا به مادرش که همین چند روز پیش از دنیا رفت،بپیوندد.جلال ملکشاه شاعر پر آوازه ای که شعرهایش الهام بخش جوانان در دهه های گذشته و اکنون بود،حالا در میان ما نیست.جلال اگر جلال شعر کوردی بود به واسطه شعرهایی بود که سرود.شعرهایی با رنگ و بوی انسان دوستی و آزادی.او در لابلای شعرهایش درد و رنج ملت اش را فریاد می زد.شاعر آرمان گرایی که دل در گرو نیشتمان( وطن) داشت و دمی نیاسود.تن رنجور و خسته جلال در این سالها عزلت نشین شد و در عسرت روزگار گذراند اما او همچنان سرود و از مقاومت و زندگی گفت و نوشت.جلال یادآور تاریخ پر فراز و نشیب مردمانی است که با رنج زیسته اند و شعرهای جلال برای آنها هم شور بود و هم امید.جلال رفت و شعرهایش ماند.شعرهایی که تا فرداها زمزمه می شوند و از یاد نمی روند.
جا ماند پیراهن سرخ مرگ....
در ساعت من.....
#شعر
#جلال_ملکشاه
@kalemehtv
kalemehtv شبکه جهانی کلمه
Photo
🔴 مشق روزنامه نویسی از بلوط ها در شب تا آوازهای کوچک
(✍ اجلال قوامی)
سال ۱۳۶۳ اولین داستان طنز و کوتاه او با نام " به شرط چاقو" در مجله " کاشانه" چاپ و منتشر شد.محمد توفیق مشیر پناهی روزنامه نویسی را از سال ۱۳۷۴ با هفته نامه " اخبار کردستان" آغاز کرد و بعدها در تحریریه دیگر هفته نامه های کوردی و فارسی مشغول نوشتن شد؛ هر چند در سال های نه چندان دور شعرها و داستان هایی از او در مجله های صاحب نام و وزین آن دوران چون: گردون،آدینه، کارنامه،دنیای سخن، رامان، کوردستان نوی و نویسا منتشر شده بود.او در سال های اخیر هم از بانیان و گردانندگان اصلی ویژه نامه استانی روزنامه همشهری در کردستان بود و این ویژه نامه ها از یادگارهای اوست و این روزها جای خالی این ویژه نامه ها بیشتر به چشم می آید.این روزنامه نگار داستان نویس علاوه بر روزنامه نویسی دستی هم در داستان و شعر دارد و شش جلد کتاب در حوزه داستان و شعر از او به چاپ رسیده است.
" بلوط ها در شب، زن کاغذی، چشمان قرمز آهن ربا، خواب هایم در تابستان خنک است و کودک و ماه از آثار ادبی اوست.روزنامه نویس ۵۴ ساله در این سه دهه، نوشتن و بوی سرب روزنامه های کاغذی بخش جدایی ناپذیر زندگی او شده است و هر روز با خواندن روزنامه نفسی تازه می کند.در این وانفسا که روزنامه های کاغذی به کنج و حاشیه رفته اند کسانی چون توفیق مشیرپناهی همچنان در این راه استوارند و به معنای واقعی روزنامه نویس اند.نه جعل هویت کرده است و نه با این نام تجارت کرده است.او بر گردن خیلی ها حق دارد هر چند با سکوت و آرامش خاص خود دنبال تکریم و تمجید نیست.رنج این سال های توفیق مشیرپناهی و روزنامه نگاران واقعی چنبره تازه به دوران رسیده هایی است که چونان شغالان گرسنه با جعل هویت در پوستین روزنامه و روزنامه نویسی افتاده اند و خفیه نویسی و فروختن شرافت حرفه ای را به جای شرافت قلم نشانده اند.توفیق مشیر پناهی نمادی از نسل روزنامه نگاران ادبی است که قناعت و مناعت طبع شان بر غنای روزنامه نویسی افزوده است.
#روزنامه
#خبر
#داستان
#شعر
@kalemehtv
(✍ اجلال قوامی)
سال ۱۳۶۳ اولین داستان طنز و کوتاه او با نام " به شرط چاقو" در مجله " کاشانه" چاپ و منتشر شد.محمد توفیق مشیر پناهی روزنامه نویسی را از سال ۱۳۷۴ با هفته نامه " اخبار کردستان" آغاز کرد و بعدها در تحریریه دیگر هفته نامه های کوردی و فارسی مشغول نوشتن شد؛ هر چند در سال های نه چندان دور شعرها و داستان هایی از او در مجله های صاحب نام و وزین آن دوران چون: گردون،آدینه، کارنامه،دنیای سخن، رامان، کوردستان نوی و نویسا منتشر شده بود.او در سال های اخیر هم از بانیان و گردانندگان اصلی ویژه نامه استانی روزنامه همشهری در کردستان بود و این ویژه نامه ها از یادگارهای اوست و این روزها جای خالی این ویژه نامه ها بیشتر به چشم می آید.این روزنامه نگار داستان نویس علاوه بر روزنامه نویسی دستی هم در داستان و شعر دارد و شش جلد کتاب در حوزه داستان و شعر از او به چاپ رسیده است.
" بلوط ها در شب، زن کاغذی، چشمان قرمز آهن ربا، خواب هایم در تابستان خنک است و کودک و ماه از آثار ادبی اوست.روزنامه نویس ۵۴ ساله در این سه دهه، نوشتن و بوی سرب روزنامه های کاغذی بخش جدایی ناپذیر زندگی او شده است و هر روز با خواندن روزنامه نفسی تازه می کند.در این وانفسا که روزنامه های کاغذی به کنج و حاشیه رفته اند کسانی چون توفیق مشیرپناهی همچنان در این راه استوارند و به معنای واقعی روزنامه نویس اند.نه جعل هویت کرده است و نه با این نام تجارت کرده است.او بر گردن خیلی ها حق دارد هر چند با سکوت و آرامش خاص خود دنبال تکریم و تمجید نیست.رنج این سال های توفیق مشیرپناهی و روزنامه نگاران واقعی چنبره تازه به دوران رسیده هایی است که چونان شغالان گرسنه با جعل هویت در پوستین روزنامه و روزنامه نویسی افتاده اند و خفیه نویسی و فروختن شرافت حرفه ای را به جای شرافت قلم نشانده اند.توفیق مشیر پناهی نمادی از نسل روزنامه نگاران ادبی است که قناعت و مناعت طبع شان بر غنای روزنامه نویسی افزوده است.
#روزنامه
#خبر
#داستان
#شعر
@kalemehtv
Forwarded from سید عقیل هاشمی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 سایه ماند!
✍ اجلال قوامی
🔸پس از ۹۵ سال زندگی پر فراز و نشیب عاقبت هوشنگ ابتهاج که به سایه شهره است؛ با این سرا وداع گفت و به دوست پیوست.کارنامه شعری او با سیاست و حزب توده گره خورده است و در مقاطعی نمی توان بین سایه و حزب توده دیواری کشید و آن را نادیده گرفت.فارغ از کارنامه سیاسی او، آنچه که سایه را به اوج رساند و تا دم مرگ هم بر این قله ایستاد وزن و جایگاه شعرهای او بود که به نوعی صدای مردم بود و سایه همواره در این جایگاه ایستاد و در نقطه عطف های این چند دهه شعرش شد بیان اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی هر دوران.این وضعیت و موقعیت سایه را شیرکو بیکس شاعر پر آوازه و نامدار هم داشت و شعرهایش با سیاست پیوند ناگسستنی داشت و تا دم مرگ از عشق به وطن و انسانیت و ارزش های بشری در شعرهای او می توان یافت.به هر حال هوشنگ ابتهاج رفت و واکنش ها به مرگ او نشان داد که این شاعر خوش نام و نامی هنوز بر بام نیک نامی ایستاده است و سایه اش همچنان گسترده است.او سایه ماند.
#شعر
#شیرکو_بیکس
#سایه
@kalemehtv
✍ اجلال قوامی
🔸پس از ۹۵ سال زندگی پر فراز و نشیب عاقبت هوشنگ ابتهاج که به سایه شهره است؛ با این سرا وداع گفت و به دوست پیوست.کارنامه شعری او با سیاست و حزب توده گره خورده است و در مقاطعی نمی توان بین سایه و حزب توده دیواری کشید و آن را نادیده گرفت.فارغ از کارنامه سیاسی او، آنچه که سایه را به اوج رساند و تا دم مرگ هم بر این قله ایستاد وزن و جایگاه شعرهای او بود که به نوعی صدای مردم بود و سایه همواره در این جایگاه ایستاد و در نقطه عطف های این چند دهه شعرش شد بیان اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی هر دوران.این وضعیت و موقعیت سایه را شیرکو بیکس شاعر پر آوازه و نامدار هم داشت و شعرهایش با سیاست پیوند ناگسستنی داشت و تا دم مرگ از عشق به وطن و انسانیت و ارزش های بشری در شعرهای او می توان یافت.به هر حال هوشنگ ابتهاج رفت و واکنش ها به مرگ او نشان داد که این شاعر خوش نام و نامی هنوز بر بام نیک نامی ایستاده است و سایه اش همچنان گسترده است.او سایه ماند.
#شعر
#شیرکو_بیکس
#سایه
@kalemehtv