🔴 #نگاه_تحلیلگران/ نقد و راهحل میخواهید؟ بفرما!
✍احمد زیدآبادی
وزارت اطلاعات طی بیانیهای از دستگیری 12 بهایی به اتهام ایجاد "تشکیلات جاسوسی" در استان مازندران خبر داده است.
اگر هدف از صدور این بیانیه، توضیح به افکار عمومی و اقناع آنان در بارۀ چرایی بازداشت این 12 جوان باشد، نتیجه روشنتر از آن است که نیاز به تشریح داشته باشد.
از ابتدای شکلگیری نظام جمهوری اسلامی، جامعۀ بهایی ایران به عنوان یک "مسئله" مطرح شده است، چیزی کم و بیش شبیه "مسئلۀ یهودیان" در قرنهای گذشتۀ اروپا.
اگر پدیدهای در یک جامعه به عنوان "مسئله" از طرف حکومت تعریف میشود، لازم است ابعاد آن مسئله را بازشکافت و نهایتاً به طریقی عقلایی و قانونی و انسانی حلش کرد.
"مسئلۀ بهائیان" در کشور ما اما به صورت تابویی در آمده است که گویی نباید به آن نزدیک شد و در بارۀ آن، توصیه یا پیشنهادی کرد. همین تابوسازی موضوع را بسیار بغرنج کرده و آن را روز به روز پیچیدهتر میکند.
اظهارنظرهای جسته-گریختۀ مقامهای رسمی در بارۀ جامعۀ بهایی و نسبت آنها با رعایت حقوق شهروندی، همواره مبهم و دوپهلو و تناقضآمیز بوده است. آنها هیچگاه توضیح ندادهاند که آیا کلیت جامعۀ بهایی کشور را "مسئله" میدانند؟ و اگر میدانند این مسئله از نگاه آنان امنیتی است یا اعتقادی؟
پاسخ روشن به این پرسشها، نقطۀ آغاز تلاش برای یافتن راهحل است، اما بدبختانه پنداری کسی دنبال راهحل نیست و فقط بازداشتهای دستهجمعی دورهای و بگیر و ببندهای ناگهانی و صدور احکام قضایی شدید و غلیظ، به عنوان تنها راهِ برخورد با بهائیان در نظر گرفته شده است؛ موضوعی که به نوبۀ خود از یک سو، زندگی روزمره را بر یک جامعۀ سیصدهزار نفری به شدت ناامن و همراه با اضطراب و دلهره و احساس تبعیض عمیق و دائمی کرده است و از سوی دیگر، وجدان سایر هموطنان را از تکرار این وضعیت واقعاً معذب میکند.
ادامۀ این رفتارها کمترین کمکی به حل مسئلۀ بهائیان کشور نمیکند و فقط سبب پیچیدگی ابعاد آن به صورت بسیار خطرناکی میشود.
به نظرم ارکان اصلی نظام باید بحث بهائیان و تصمیمگیری در بارۀ آنان را از دایرۀ مسئولیت نهادهای امنیتی خارج کنند زیرا برخی دوایر و کارشناسان آنها متهماند که اتهامهای امنیتی را پوششی برای پنهان کردنِ "نفرت اعتقادی" خود قرار دادهاند و به این رویه نیز عادت کردهاند.
اگر واقعاً بحث نفرتهای اعتقادی و استفادۀ تبلیغاتی از مسئلۀ بهائیان در میان نیست، به نظر من، گفتگوی نهادهای رسمی با رهبران جامعۀ بهایی، به منظور دستیابی به توافقی که نگرانیهای متقابل را مرتفع کند، بهترین شیوه برای پایان دادن به این مسئله است.
چنین گفتگو و توافقی، هم ممکن و هم برای دو طرف مطلوب است. یکی از سران قوا باید بر فضای ترس و هراسِ هرگونه تماس با بهائیان غلبه کند و در این باره ابتکاری به خرج دهد. در غیر این صورت، ادامۀ وضع موجود جز ایجاد نفرت فزاینده و بینالمللی شدن یک موضوع داخلی و ملی ثمری نخواهد داشت.
حال که سران قوا بر نقد و ارائۀ راهحل اصرار میورزند، این نقد و راه حل من در بارۀ "مسئلۀ بهائیان" کشور است.
#احمد_زیدآبادی
#جامعه_بهایی
#وزارت_اطلاعات
#حقوق_شهروندی
#بازداشت_دسته_جمعی
@kalemehtv
✍احمد زیدآبادی
وزارت اطلاعات طی بیانیهای از دستگیری 12 بهایی به اتهام ایجاد "تشکیلات جاسوسی" در استان مازندران خبر داده است.
اگر هدف از صدور این بیانیه، توضیح به افکار عمومی و اقناع آنان در بارۀ چرایی بازداشت این 12 جوان باشد، نتیجه روشنتر از آن است که نیاز به تشریح داشته باشد.
از ابتدای شکلگیری نظام جمهوری اسلامی، جامعۀ بهایی ایران به عنوان یک "مسئله" مطرح شده است، چیزی کم و بیش شبیه "مسئلۀ یهودیان" در قرنهای گذشتۀ اروپا.
اگر پدیدهای در یک جامعه به عنوان "مسئله" از طرف حکومت تعریف میشود، لازم است ابعاد آن مسئله را بازشکافت و نهایتاً به طریقی عقلایی و قانونی و انسانی حلش کرد.
"مسئلۀ بهائیان" در کشور ما اما به صورت تابویی در آمده است که گویی نباید به آن نزدیک شد و در بارۀ آن، توصیه یا پیشنهادی کرد. همین تابوسازی موضوع را بسیار بغرنج کرده و آن را روز به روز پیچیدهتر میکند.
اظهارنظرهای جسته-گریختۀ مقامهای رسمی در بارۀ جامعۀ بهایی و نسبت آنها با رعایت حقوق شهروندی، همواره مبهم و دوپهلو و تناقضآمیز بوده است. آنها هیچگاه توضیح ندادهاند که آیا کلیت جامعۀ بهایی کشور را "مسئله" میدانند؟ و اگر میدانند این مسئله از نگاه آنان امنیتی است یا اعتقادی؟
پاسخ روشن به این پرسشها، نقطۀ آغاز تلاش برای یافتن راهحل است، اما بدبختانه پنداری کسی دنبال راهحل نیست و فقط بازداشتهای دستهجمعی دورهای و بگیر و ببندهای ناگهانی و صدور احکام قضایی شدید و غلیظ، به عنوان تنها راهِ برخورد با بهائیان در نظر گرفته شده است؛ موضوعی که به نوبۀ خود از یک سو، زندگی روزمره را بر یک جامعۀ سیصدهزار نفری به شدت ناامن و همراه با اضطراب و دلهره و احساس تبعیض عمیق و دائمی کرده است و از سوی دیگر، وجدان سایر هموطنان را از تکرار این وضعیت واقعاً معذب میکند.
ادامۀ این رفتارها کمترین کمکی به حل مسئلۀ بهائیان کشور نمیکند و فقط سبب پیچیدگی ابعاد آن به صورت بسیار خطرناکی میشود.
به نظرم ارکان اصلی نظام باید بحث بهائیان و تصمیمگیری در بارۀ آنان را از دایرۀ مسئولیت نهادهای امنیتی خارج کنند زیرا برخی دوایر و کارشناسان آنها متهماند که اتهامهای امنیتی را پوششی برای پنهان کردنِ "نفرت اعتقادی" خود قرار دادهاند و به این رویه نیز عادت کردهاند.
اگر واقعاً بحث نفرتهای اعتقادی و استفادۀ تبلیغاتی از مسئلۀ بهائیان در میان نیست، به نظر من، گفتگوی نهادهای رسمی با رهبران جامعۀ بهایی، به منظور دستیابی به توافقی که نگرانیهای متقابل را مرتفع کند، بهترین شیوه برای پایان دادن به این مسئله است.
چنین گفتگو و توافقی، هم ممکن و هم برای دو طرف مطلوب است. یکی از سران قوا باید بر فضای ترس و هراسِ هرگونه تماس با بهائیان غلبه کند و در این باره ابتکاری به خرج دهد. در غیر این صورت، ادامۀ وضع موجود جز ایجاد نفرت فزاینده و بینالمللی شدن یک موضوع داخلی و ملی ثمری نخواهد داشت.
حال که سران قوا بر نقد و ارائۀ راهحل اصرار میورزند، این نقد و راه حل من در بارۀ "مسئلۀ بهائیان" کشور است.
#احمد_زیدآبادی
#جامعه_بهایی
#وزارت_اطلاعات
#حقوق_شهروندی
#بازداشت_دسته_جمعی
@kalemehtv