🟢 فریاد زدم اینها دزد و اوباش‌اند

،، خرداد ۸۸ به روایت عبدالله رمضان‌زاده

🔺گزارش‌هایی از برخورد نیروهای امنیتی با مردم از نقاط مختلف کشور رسیده بود. پیشنهاد کردم با توجه به خشم افکار عمومی موضوع برخورد خشن با مردم حتمی است، لذا برای جلوگیری از وقوع فاجعه، حزب از وزارت کشور تقاضای مجوز برای برگزاری یک تجمع داشته باشد و طی بیانیه‌ای اعتراض خود را به چگونگی نتیجه انتخابات اعلام کند. قرار شد حزب بیانیه صادر و همان شب مواضع خود را اعلام کند.

🔺ناگهان از سه طرف درهای ماشین باز شد… سه نفر داخل شدند… مردم هم جمع شده بودند و از محمد [پسرم] جریان ماجرا را می‌پرسیدند. در حالیکه من مقاومت می‌کردم یکی از لباس شخصی‌ها خطاب به مردم فریاد زد متفرق شوید این «بمب‌گذار زاهدان است»، «از منافقین است». من هم فریاد زدم «اینها دزد و اوباش هستند به پلیس خبر دهید».

🔺همچنان مقاومت می‌کردم و آنان با کوبیدن قنداق کلت کمری به سرم و پاشیدن اسپری فلفل به صورت و چشمانم بالأخره مرا به داخل ماشین بردند و در آنجا نیز با چند ضربه به سینه و سرم سعی در ساکت کردن من داشتند. بعد متوجه شدم محمد را نیز مضروب کرده‌اند. اتومبیل به حرکت درآمد ولی مردم مانع شدند و من نیز که سر و صورتم خونین بود و درد شدیدی در قفسه سینه احساس می‌کردم. بعدها پزشک زندان گفت دنده‌ات شکسته...

🔺مرا مستقیم به اوین، بند دو الف بردند. چشم‌بند به چشمانم زدند و لباس زندان بر تنم کردند و در مقابل درخواستم برای درمان، سه برگه دستمال کاغذی به من دادند برای پاک کردن خون‌ها و مرا به سلول انفرادی انداختند. ۱۱۶ روز انفرادی و حکم ۵ سال زندان در پی آن!

📎منبع و متن کامل
@kaleme

🔴 رئیسی کادر درمان کرونا را «تحقیر» کرد

کلمه - رسانه‌ها ویدئویی از سخنان ابراهیم رئیسی منتشر کرده‌اند که در آن می‌گوید: «به رئیس دانشگاه علوم پزشکی گیلان زنگ زدم، تلفنی خسته نباشید بگویم، به من گفت فلانی! اتفاقی افتاده از خود موضوع کرونا مهمتر؛ چهره‌های بسیجی و جهادی و انقلابی (در ایام‌ کرونا) به بیمارستان‌ها رفته‌اند و به پزشکان و پرستاران یاد می‌دهند چگونه باید برای مردم کار کرد. من خودم وقتی رفتم کنار خانواده‌های داغدار، دیدم طلبه‌های ما هستند و تنها دل خانواده‌ها را حضور آن‌ها آرام می‌کند».

در پی انتشار این ویدئو رئیس کل سازمان نظام پرستاری اعلام کرد که ابراهیم رئیسی با «کم‌انگاری» خدمات کادر درمانی در ایران در زمان بحران کرونا آنها را «تحقیر» کرده است. محمد میرزابیگی، در بیانیه‌ای خطاب به ابراهیم رئیسی گفت: «رئیس دانشگاه علوم پزشکی گیلان غلط زیادی کرده است».

رئیس کل سازمان نظام پرستاری افزود: «این حق مدافعین سلامت» نبود که رئیس‌ دولت، «از قول یک رئیس دانشگاهی که در دوره کرونا معلوم نبود خودش کجاست و اکنون هم بدترین شکل ممکن مدیریت را بر مجموعه خود دارد، این‌چنین خدمات و رشادت‌های مدافعین سلامت را کم‌انگاری و تحقیر کند».

میرزابیگی در این بیانیه به ابراهیم رئیسی یادآوری کرد که طی دو سال و صد روز بحران کرونا، بیش از ۳۰۰ پرستار، پزشک و پیراپزشک ایرانی جان خود را برای رساندن خدمات درمانی به بیماران از دست دادند که ۱۵۹ نفر از آن‌ها پرستار بودند.

@kaleme

🔴 انزوای روایت، تعطیلی سیاست

✍️ کلمه - مهدی مظفری

▫️پس از خرداد پر حادثه ۸۸ اعتراضاتی شکل گرفت که تولد یک جنبش اجتماعی را نوید می‌داد. جنبش سبز با شعار «رای من کو»  عامل انسجام طیف‌ها و طبقات متعددی شده بود که احساس حقارت را برنمی‌تابیدند. جنبشی که تا ماه‌ها بروز خیابانی آن و بیانیه‌های صریح و امیدبخش رهبرانش خبر از شکل‌گیری یک ایده جدید برای گذار از یکه‌سالاری و بی‌قانونی می‌داد. آنچه در ادامه رخ داد بر خلاف پیش‌بینی‌های اولیه بود، آن ایده ابتر ماند و از آن تاسف‌آورتر  روایتی که تبارش را متعلق به مشروطه می‌دانست و خوانشی مردم‌مدارانه از نهضت ملی و انقلاب ۵۷ ارایه می‌کرد در گذر ایام به کنج عزلت در غلتید.

▫️به‌طور طبیعی زمان نایستاد، خلأ در سیاست، ماندگاری نداشت و در ستیز روایت‌های مختلف، روایتی سلطانی با خوانشی باژگونه و البته به مدد رسانه‌های قدرتمند روایت غالب را در اذهان توده‌ها جاگذاری نمود. ناگهان در فضایی که روایت متعلق به جنبش ۸۸ متاثر از انگیزه‌های نرمال‌سازی سیاست و تضرع در بالا و تغافل در پایین به حاشیه رانده شده بود، عامل کودتای ۲۸ مرداد دکتر مصدق شد و تعریف انقلاب ۵۷ از «مستضعفین» مقلوب و انتخابات به مثابه «زدن زیر میز» نهایت هنر و همت یاران دیروز تلقی شد.

▫️نکته غم‌انگیز ماجرا آنجا بود که برخی از افرادی که بابت خلق روایت ۸۸ خود هزینه پرداخته بودند، یا در داخل دست به نظرسازی‌های انتخاباتی زدند یا در خارج در پی خلق یک دوره انتزاعیِ با شکوه از سلطنت برآمدند. در این میان مردمی مانده بودند که زیر فشار فساد و تورم کمرشان خمیده بود و در اندوه مصیبت‌های دی و آبان و هواپیما و قطار و زمین و زمان، روان‌شان رنجور شده بود. در ادامه‌ی نزاع بر سر روایت غالب، حاکمیت ناتوان‌تر از همیشه، هشتاد و هشتی‌ها منزوی و دلتنگ محصورین، و آنکه در مسیر آلترناتیوسازی نقشی بر عهده‌اش بود سرمست در رسانه‌های پرشمار بیانیه تاسیس و اوامر ملوکانه خطاب می‌کرد.

▫️تردیدی نیست اگر رهبران جنبش سبز به حصر نمی‌رفتند،  اگر بُرش مهمی از نیروهای راس و بدنه‌ی این جنبش، آلوده به مناصب و مراتب نمی‌شدند،  اگر همان تلویزیونِ کم‌کیفیت « رسا»  به همان فعالیت نیم‌بندش ادامه می‌داد، و اگر ایجنت‌های میانیِ آن حداقل همان وظیفه‌ی «هر شهروند یک رسانه» را مسئولانه ادامه می‌دادند شاید روایت دست بالای امروز، رقیب جدی‌تری شانه به شانه‌ی خود می‌دید.

▫️آنچه باید مورد توجه قرار گیرد آن است که ساخت سیاست در غیاب مردم، ارجح دانستن زمامداران بر جامعه و تکیه‌ی تاریخی بر مشی «صبر و انتظار» همان خطاهایی است که در گذشته سنجابی و صالح و حسیبی و آذر و رفقای جبهه ملی آنها مرتکب آن شدند و نتیجه‌ی آن پیروزی یک روایت دیگر در بهمن‌ماه ۵۷ است.

▫️باید باور کرد مردم یک کشور آن هم در شرایط دشوار معاش و اختناق سرانجام برای رهایی از تنگنا تحت تاثیر آن روایتی قرار می‌گیرند که نوید آینده بهتر و زندگی آرام‌تری می‌دهد، حتی اگر در تبیین گذشته، سفیدانگاری افراطی را حقنه کرده باشد. روزگار آنقدر باوفا نیست که قدرشناس آنانی باشد که برای ایستادگی روی حقوق مردم سالها در حصر احمدآباد یا کوچه اختر گذران عمر کنند. چرخ گردون گاهی روایت ناقصی را بر صدر می‌نشاند که مراجع آن از فرسنگ‌ها دورتر بدون رزومه‌ی قابل اعتنا نسخه‌ی شفا می‌پیچند.

▫️شاید هنوز فرصتی باشد که ما هم روایت خودمان را از انزوا درآوریم و برای مردم بازگو کنیم. شاید آن مرد شریف در حصر نیز لازم باشد مجددا از خویش برون آید و کاری بکند. ممکن است مردمِ خشونت‌پرهیز از روایت امیدبخشی که می‌گوید:«همه باید با هم کامیاب شویم» دوباره استقبال کنند.

@kaleme

۱۳ سال پس از ۲ تیرماه ۸۸

🟢 روزی که به 'تقلب' اعتراف کردند

▫️وقتی وزارت کشور در ۲ تیر ۱۳۸۸ جداول تفصیلی نتایج انتخابات را منتشر کرد و مشخص شد که درصد مشارکت انتخاباتی در بخش وسیعی از مناطق کشور نزدیک یا حتی بیشتر از ۱۰۰ درصد است -و در همه این مناطق هم محمود احمدی نژاد بیشترین رای را آورده- این پدیده به دردسری جدید برای دست اندرکاران انتخابات تبدیل شد. دردسری که پس از مدتی کوتاه، به حذف جداول عددی منتشر شده از وبسایت وزارت کشور و خبرگزاری‌ها انجامید.

▫️وزارت کشور و شورای نگهبان، دلیل چنین پدیده ای را وجود رای دهندگان غیر بومی در یک حوزه انتخابیه می‌دانستند که ممکن بود به دلایل تحصیلی و تفریحی و شغلی به شهرستان دیگری رفته و در آنجا رای داده باشند. دستگاه‌های نظارتی و اجرایی انتخابات، تاکید داشتند که در رای گیری های قبلی ایران نیز، بی سابقه نبوده است که در برخی شهرهای کشور که میزبان دانشجویان یا مسافران هستند، میزان مشارکت از ۱۰۰ درصد بیشتر شده باشد. این در حالی است که در انتخابات ۱۳۸۸ سهم حوزه دارای نرخ مشارکت نزدیک یا بیش از صد درصد از کل حوزه ها، با سایر انتخابات ریاست جمهوری ایران -فارغ از میزان تخلفات رخ داده در آنها- قابل مقایسه نبود، و میزان گستردگی این پدیده حتما بیش از آن بود که بتوان آن را ناشی از مسافرت عده ای از مردم از منطقه‌ای به منطقه دیگر دانست.

▫️در حقیقت، در انتخابات ۲۲ خرداد ۱۳۸۸، در میان "بخش" های کشور (در تقسیمات کشوری ایران، هر "بخش" مجموعه ای از چند ده یا احتمالا یک شهر مجاور آنهاست) حداقل ۱۹۲ بخش با بیش از صد درصد مشارکت در انتخابات مواجه بودند. تعداد رای های شمارش و اعلام شده توسط وزارت کشور در این بخش ها، بین ۱۰۰ تا ۲۱۱ درصد تعداد کسانی بود که در سن رای دادن قرار داشتند. همچنین، در سطح "شهرستان"‌ها (هر شهرستان یا "حوزه انتخابیه"، شامل یک شهر و احیانا چند روستای مجاور آن است) حداقل در ۶۰ شهرستان تعداد رای‌های شمارش شده بیش از واجدین شرایط رای دادن بود. حتی در سطح استان ها نیز، در دو استان یزد و مازندران، میزان آرای شمارش شده به بیشتر از ۱۰۰ درصد واجدین شرایط شرکت در انتخابات می‌رسید.

*بخشی از گزارش تحلیلی حسین باستانی که در خرداد ۱۳۹۸ منتشر شد | متن کامل را اینجا بخوانید

@kaleme

🔴 نقش حسین طائب در "نفوذ" چه بود؟

کلمه - بنابر گزارش روابط عمومی سپاه، حسین طائب، رئیس سازمان اطلاعات سپاه برکنار شد. خبرهای غیررسمی این پرسش را ایجاد کرده است که نقش طائب در نفوذ اسرائیل به سیستم‌های امنیتی چه بود و آیا انتصاب جدید او پس از برکناری، به عنوان «مشاور فرمانده کل سپاه» برای حفظ آبروی رهبری بوده است؟ در صورت روشن شدن این پاسخ، شاید اسراری از انتخابات ۸۸ و نقش او در کودتا علیه رأی مردم نیز روشن شود.

این ویدئو بخشی از سخنرانی او پس از انتخابات ۸۸ است که در پاسخ به اعتراضات داخلیِ برخی از نیروهای سپاه که چرا بسیج را خرجِ سرکوب مردم کرده است، می‌گوید چون نیروی انتظامی توان مقابله با مردم را نداشت، او بسیج را وارد کرد تا معترضان به تقلب را سرکوب کند.

به گزارش تسنیم، با حکم حسین سلامی، فرمانده کل سپاه، محمد کاظمی به عنوان جانشین حسین طائب به عنوان رئیس سازمان اطلاعات سپاه منصوب شده است. در روزهای گذشته خبرهای غیررسمی مبنی بر برکناری حسین طائب منتشر شده بود.

@kaleme

🔴 دادگاهی برای دادخواهی!

🔺آن روزهای سیاه از یادمان نمی‌رود که روزانه طبق آمار رسمی چندصد‌ نفر جان می‌باختند. آن کشتار فجیع، حاصل ممنوعیت‌ها در خرید واکسن و تعلل‌های چند ماهه در واکسیناسیون بود. آنان که به نام تولید ملی، منافع گروه‌های نزدیک به خود را دنبال کردند، بر خرید واکسن‌های موثر منع گذاشتند و تعلل کردند، صاحبان قدرتی که برای تزریق گسترده واکسن‌ها با اثربخشی و کارآزمایی نامشخص، مانند واکسن برکت، در خرید واکسن‌های موثر کارشنکی کردند، بانیان آن کشتار و جنایت علیه مردم‌اند. این ممنوعیت‌ها و تعلل‌ها در خرید واکسن‌های موثر همچنین موجب ایجاد بازار سیاه و خرید و فروش واکسن‌های خارجی با قیمت‌های سرسام آور شد. از سوی دیگر هزینه‌های بالای درمانی بیماران کرونایی و پوشش بیمه‌ای ضعیف و غیرفراگیر در کشور، مردم درگیر با کرونا را با مشکلات جدی مواجه کرد.

🔺جاری شدن عدالت برای بانیان این کشتار مطالبه‌ای ملی بود که مدافعان سلامت پیشگام در این امر بودند. حالا شاهد دهن کجی دیگری هستیم. همانطور که دادخواهی کشته شدگان آبان ۹۸ و سقوط هواپیمایی ps752، اعتراضات ۸۸، اعدام‌های دهه ۶۰ و... نتیجه‌ای جز سرکوب نداشت، مدافعان سلامت نیز برای طرح مطالبه‌ای ملی محکوم می‌شوند تا یادمان نرود که حق بر زندگی نیز از ما دریغ شد!

*انجمن اسلامی دانشجویان آزاداندیش
📎منبع و متن کامل
@kaleme

🔴 تاثیر "صلح حدیبیه" در بقای اسلام

🎙آیت‌الله مصطفی محقق داماد

▫️چون هر سه دین اسلام و یهودیت و مسیحیت برای تحقق توحید بوده است لذا انتظار نمی‌رفت هرگز میانشان جنگ برقرار شود اما متاسفانه در اثر عدم فهم صحیح از این ادیان، چه جنگ‌ها که در طول تاریخ اتفاق نیفتاده است. امروز ترس از دین ناشی از کژاندیشی دینی است والا دین صحیح جاذبه ایجاد می‌کند و قلب سلیم به طرف دین صحیح کشیده می‌شود.

▫️قرآن مجید خدای بزرگ را دارای اسمای حسنا معرفی کرده است، یعنی خداوند دارای نام‌های زیباست ولی زیباترین نام خداوند در قرآن «سلام» است که به معنای صلح است و همه صفات الهی در سایه سلام هستند. سلام یعنی صلح و دوستی و آرامش. ما افتخار داریم دین ابراهیم، دین سلام است و قرآن، حضرت ابراهیم را مسلمان معرفی کرده است. با این مقدمه درمی‌یابیم امروز وظیفه هر انسان اهل قلم این است که در میان جامعه‌ای که زندگی می‌کند صلح را اندیشه‌وریزی کند و محقق کند.

▫️قرآن می‌گوید صلح از طرف خداست و مقابلش، عداوت و دشمنی است که از طرف شیطان است. شیطان یعنی عداوت و بغضاء. منشا عداوت شیطان است و منشا صلح خداوند است. اگر چنین است همه ما وظیفه سنگینی بر عهده داریم و باید جامعه خود را به سوی صلح و دوستی و آشتی و مودت ببریم. اصلا یکی از اسمای خداوند «ودود» است. ودود یعنی کسی که در دل بشر عشق ایجاد کرده است. بشری که در دلش محبت نداشته باشد از تابش نور ودود محروم مانده است.

▫️اگر صلح حدیبیه نبود اسلام هم نبود. یکی از زیباترین چهره‌های دیپلماسی پیامبر(ص) صلح حدیبیه است. اگر کسی بخواهد دیپلماسی پیامبر(ص) را مطالعه کند باید از صلح حدیبیه آغاز کند. جالب اینکه در قرآن کریم از این صلح با تعبیر فتح مبین یاد کرده است. اساسا هنر رسول‌الله(ص) در این بود که با صلح حدیبیه توانست جلوی جنگ را بگیرد و مقدمه آینده اسلام همین صلح بود. اگر شما متن این صلحنامه را بخوانید متوجه می‌شوید چقدر هنرمندانه و براساس دیپلماسی نوشته شده است.

▫️همانطور که صلح حدیبیه مقدمه آینده اسلام بود، صلح امام حسن(ع) هم مقدمه حفظ تشیع و شکل‌گیری جریان عاشورا و مکتب امام باقر(ع) و امام صادق(ع) بود. ما به عنوان معلم دینی باید سخن از صلح و آشتی از دهان‌مان بیرون بیاید. ما باید آموزش دهیم هر کس برای دیگری احترام قائل باشد و فقط خودش را نگاه نکند. همان‌طور که من به نظر خودم احترام می‌گذارم به نظر دیگری هم احترام بگذارم. این مقدمه ترویج آشتی و دوستی است.

*گزیده سخنرانی در نشست مطبوعاتی ششمین همایش سالانه انجمن علمی مطالعات صلح ایران؛ فرهنگستان علوم

@kaleme

🔴 چه کسانی مردم را "ناامید" می‌کنند؟

✍️ اکبر اعلمی

▫️رهبر جمهوری اسلامی: «هرکس مردم را از آینده ناامید کند برای دشمن دارد کار می‌کند؛ چه بداند چه نداند.»

▫️عموم و اطلاق این جمله رهبری زمانی قابل قبول است، که روند امور کشور هرچند به‌صورت جزئی، امیدوارکننده و رو به پیشرفت باشد، اما وقتی اغلب شاخص‌های "حکمرانی مطلوب"، چه در داخل و چه در سطح بین‌المللی، عموما روند نزولی دارد و از سیاست خارجی گرفته تا سیاست داخلی، از امنیت فردی گرفته تا امنیت اجتماعی، از اقتصاد ملی گرفته تا اخلاقیات و فرهنگ عمومی، از وضعیت معیشتی مردم و قدرت خرید آنها گرفته تا ارزش برابری پول ملی، از قدرت اقتصادی مردم گرفته تا وضعیت روانی آنها، از فاصله میان حکومت و ملت گرفته تا شکاف طبقاتی و فاصله میان فقیر و غنی، از حقوق شهروندی گرفته تا حق حاکمیت آنان بر سرنوشت خود و… به‌گونه‌ای است که شاخص امید به زندگی در ایران سیر نزولی داشته و طبق آخرین گزارش سازمان ملل متحد، ایران با امید به زندگی عمومی ۷۳٫۵ سال، در رتبه ۱۰۶ دنیا قرار دارد، آیا نباید گفت که مسبب این وضعیت، حاکمان هستند و عملکرد آنهاست که به ناامیدی مردم نسبت به آینده و دلشادی دشمن منجر شده است؟

*کانال نویسنده
@kaleme

▫️این پیام را از زندان قرچک زنان برای‌تان می‌فرستیم؛ زندانی با بيش از هزار زن زندانی با اتهامات قتل، قاچاق و موادمخدر و در بدترین منطقه آب و هوايی در اطراف شهر و در ساختمانی که پیش‌تر به عنوان گاوداری استفاده می‌شد و ما به دستور نهادهای امنيتی کشور و برای سركوب بيشتر به این زندان فرستاده شدیم… شرایط این زندان در واقع محلی است براي انهدام جسمانی و روحی و روانی انسان‌ها.

▫️حکومت جمهوری اسلامی به عنوان یک حکومت استبدادی دينی و زن‌ستیز، جامعه و مردم را با بحران روبرو کرده است. فساد گسترده و سيستماتيك حکومت و چپاول اموال مردم و سیاست‌های برون‌مرزی پرهزینه حکومت بنیان اقتصادی کشور را فلج کرده و سرکوب‌هاي سياسی شديد حکومت توان جامعه مدنی را کاهش داده است.

▫️جامعه ایران دهه‌های متمادی است براي دستيابی به تشکل و حق اجتماعات و آزادی بيان تلاش می‌کند تا بتواند با نهادینه کردن و گسترش و تحکیم جامعه مدنی به دموکراسی پايدار دست یابد و تا کنون این تلاش را ادامه داده است. انتظار ما این است که از تلاش‌های جامعه مدنی ایران حمایت شود.

✍️ از پیام نرگس محمدی و عالیه
مطلب‌زاده به انجمن قلم در استرالیا

@kaleme

🔴 تغییر رئیس اطلاعات سپاه و پرونده‌های "ترور"

✍️ حسین باستانی

مطابق "قانون تاسیس وزارت اطلاعات"، وزیر اطلاعات باید روحانی و مجتهد باشد. بین سطور چنین الزامی آن است که وزیر اطلاعات به لحاظ شکلی باید بتواند در مورد موضوعاتی در حد قتل (ترور) حکم بدهد. "توجیه شرعی" چنین احکامی در سیستم اطلاعاتی جمهوری اسلامی، این می‌شود که "آمر، مجتهد بوده است".

تاسیس سازمان اطلاعات سپاه در سال ۱۳۸۸، بدون تصویب طرح یا لایحه‌ای در مجلس صورت گرفت و بنابراین، متنی قانونی وجود نداشته که بر مبنای آن بشود فهمید رئیس این سازمان باید مجتهد یا روحانی باشد یا نه. ولی برداشت رایج این بود که با توجه به وظایف کاملا موازی وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه –ازجمله در موضوع ترور - رئیس این سازمان هم باید روحانی و مجتهد باشد. در چنین پس‌زمینه‌ای، پاسخ این سوال که "مگر حسین طائب مجتهد بود" هم، چیزی در این حد می‌شد که: طائب به تعریف حوزوی مجتهد نیست، ولی لابد مطابق سنت "تولید مصلحتی مجتهد"، نظام تصمیم گرفته او را هم مجتهد فرض کند.

در هر صورت، اکنون اعلام شده که با برکناری حسین طائب، سرتیپ محمد کاظمی به ریاست سازمان اطلاعات سپاه رسیده است. انتصاب یک فرد غیر روحانی به ریاست نهادی که ترور، جزو وظایف آن بوده و خواهد بود، ممکن است به این معنی باشد که از این به بعد پرونده های حذف فیزیکی، با حکم "شرعیِ" مقامی غیر از رئیس سازمان نهایی خواهند شد.

در عین حال اما، احتمال قوی‌تری هم مطرح است: اینکه جمهوری اسلامی ایران اساسا "رودربایستی"های سابق را -در مورد الزام صدور حکم قتل از سوی مجتهد- کنار گذاشته باشد. به بیان ساده تر، یعنی از این به بعد فرماندهان نظامی برای ترور افراد، درگیر "تشریفات شکلی" کمتری خواهند بود.

*کانال نویسنده
@kaleme

🔴 تکرار اسلام استبدادی در جمهوری اسلامی

✍️ کلمه - حسن ماکیانی

🔺افرادی رانت‌خوار، فاسد و اختلاس‌گر به صرف این که جزء گروه خودشان و مجیزگویشان و گوش‌به‌فرمان‌اند، به‌عنوان مسلمانان نمونه و نیروهای انقلابی تأیید صلاحیت می‌کنند، درحالیکه حتی بعضی از آنها سابقه یک روز کار مدیریتی نداشته‌اند و سرنوشت کشور و مردم را به اینگونه افراد می‌سپارند که نتیجه‌اش جز عقب‌افتادگی و نابودی کشور و مردم نیست!

🔺چه ظلمی آشکارتر از کشته‌شدگان۸۸، ۹۶ و ۹۸ و جفایی که در حق دادخواهان سلامت چه در خیابان و چه در زندان‌ها و سلول‌های انفرادی و شکنجه‌های ضد انسانی روحی و روانی، صورت گرفت که حاضر به خودکشی شدند! یا بر اثر فشار در زندان دچار بیماری خطرناک شده و فوت کردند مانند بکتاش آبتین...! و در عوض با کسانی که به‌صورت سیستماتیک کشور را غارت و نابود کرده‌اند، نه تنها هیچگونه برخوردی صورت نمی‌گیرد، بلکه در پست‌ها و رده‌های بالاتر قرار می‌گیرند و افراد سالم و مدیر و مدبر و درست‌کردار، یا در حصر و زندان‌اند و یا در عزلت و خانه‌نشینی به سر می‌برند!

📎متن کامل
@kaleme

🔴 چالشِ دانشگاه؛ بی‌بند‌وباری یا اخراج اساتید؟!

،، درباره سخنان امام جمعه مشهد

✍️ محسن امامی‌فر

🔺فارغ از این‌که معیار و شاخص‌های بی‌وبند‌باری چیست و اساساً قابل تشخیص و تعریف است یا خیر، سوال مهمی که در این زمینه ایجاد می‌شود این است که بی‌بند‌وباری مهم‌ترین چالش امروز دانشگاه‌هاست یا اخراج اساتید از دانشگاه‌ها به دلیل گرایش متفاوت از جریان حاکم بر دولت؟!

🔺از شواهد و قرائن پیداست که نحوه سیاست‌گذاری آموزش عالی در ایران، محروم نمودن دانشجویان و جامعه علمی کشور از وجود اساتید متفکری است که دغدغه جدی توسعه ایران را دارند اما متفاوت از جریان فکری غالب در نهادهای تصمیم‌ساز و تصمیم‌گیر فکر می‌کنند و نظر می‌دهند. به نظر می‌رسد از نظر سیاست‌گذاران، یک جامعه دانشجویی بی‌فکر و جریان، حاشیه امنیت بیشتری خواهد داشت.

🔺نتیجه این سیاست‌های مخرب، از بین بردن فضای تضارب آرا در دانشگاه و خروجی آن، انسداد فکری در یک جامعه و عدم توسعه و البته عقب‌افتادگی است. پر واضح است نتیجه چنین سیاست‌هایی بود که حتی در ادبیات همان سیاست‌گذاران، از ادعای مضحک مدیریت جهانی، به اتخاذ تدابیر لازم جهت مدیریت قیمت مرغ و تخم‌مرغ و صف‌های طویل مردمی جهت خرید اقلام ضروری رسیدیم!

📎منبع و متن کامل
@kaleme

🔴 حسین طائب در اورشلیمِ وجدان

✍️ سلمان موسوی

هانا آرنت فیلسوف و اندیشمند سیاسی در کتابی با عنوان آیشمن در اورشلیم به تفصیل پرده‌ای از نمایش یک بازیگر یا مهره ای از حکومت نازیسم و فجایع قتل عام یهودیان و هولوکاست را کنار کشیده و پیام عبرت‌انگیزی از محتوای دادگاه آیشمن به تمامی مهره‌هایی که در انجام رفتارهای غیرانسانی و غیراخلاقی برای تحقق اهدافی بالاتر، خود را کارگزار و اجراکننده اوامر و بخشنامه‌های حاکمان و بالادستی‌ها دانسته هشدار می‌دهد.

آنچه هانا آرنت در این کتاب به یادگار می‌گذارد و سیمایی که از آیشمن تصویر می‌کند فردی است که خود را در یک ابتذال برای توجیه اقدامات و عملکرد خود در زمان مسئولیتش پوشیده و جنایات خود را که منجر به کشته‌شدن و به لجن‌کشیدن زندگی میلیون‌ها انسان بی‌گناه بوده را وظیفه خود در اجرایی کردن بخشنامه‌ها و فرامین حاکمان دانسته و عشق به نظام، وطن‌پرستی، دفاع از ایدئولوژی، تلاش برای تحقق رویاهای حکمرانی را چاشنی اقدامات خود کرده و تمامی این شرور و ظلم را با توجیه‌های وظیفه‌گرایی به ابتذال می‌کشاند.

عزل حسین طائب از ریاست اطلاعات سپاه بعنوان بمب خبری رسانه‌های داخلی و خارجی یاداور آیشمن در دادگاه اورشلیم بود. حاج حسین که یک‌شبه از عرش به فرش آمد با نگاهی اجمالی به نقدها و تحلیل‌ها و اظهارنظرها نشان می‌دهد که چه تصویر و چهره مخوف و رعب‌آوری در میان منتقدین خود به یادگار گذاشته است.

شیخ طائب که بعد از این سقوط شاید بعدها در خلوت خود به دادگاهی چون اورشلیم برای آیشمن، به قضاوت رفتار خود بنشیند، کارنامه‌ای که به پیدایش و ایجاد شرور و رنج‌ها و دردهایی در تاریخ ایران منجر شد تا جایی که احمدی‌نژاد از پرونده‌سازی و جفاهای حسین طائب لب به انتقاد و افشاگری گشود و بسیاری از زندانیان و کنشگران سیاسی حتی از آوردن نامش دست و دلشان می‌لرزید.

آیا حسین طائب در اورشلیمِ درون خود همچون آیشمن برای رهایی از عذاب وجدان، عملکرد خانمان‌سوزش برای برخی کنشگران و فعالین سیاسی در ایران، خود را فقط مجری و فرمانبردار فرادستانش می‌داند؟ یا با توجیه صدور انقلاب، آمریکاستیزی، مبارزه با اصلاح‌طلبان غرب‌زده و انحراف، خیانت روشنفکران ودگراندیشان، تحقق آرمان‌های انقلاب و این دست امور را چاشنی اقدامات خود نموده و با به ابتذال کشیدن شر و ظلم‌ها به توجیه پرونده‌ی پر ابهام خود می‌ایستد؟

*تحکیم ملت
@kaleme

🔴 می‌خواهند زندگی کنند

،، تجمع دهه نودی‌ها و یک پیام‌ روشن

✍ اجلال قوامی

ویدیویی از تجمع نوجوانان در پیاده راه چمران شیراز با عنوان " تجمع دهه نودی‌ها" در شبکه‌های اجتماعی آنقدر بازتاب گسترده‌ای داشت که به سادگی از کنار آن نمی‌توان گذشت. در این رابطه فرماندار شیراز از بازداشت شماری از این نوجوانان خبر داد و گفت: "حرکات این تجمع هنجارشکنانه حتی در پیش از اسلام‌ سابقه ندارد و نیروی انتظامی تعدادی از این نوجوانان را شناسایی و بازداشت کرده است."

از دو دهه پیش جامعه‌شناسان در کشور از افزایش شکاف نسلی و اینکه نسل جدید مطالبات و خواست‌های مشخص خود را دارد که باید دیده و شنیده شوند زنگ‌های بیدارباش را به صدا درآوردند؛ اما این زنگ‌های بیدارباش همانند زنگ‌های دیگر که در خصوص افزایش فقر، نابرابری و دیگر آسیب‌های اجتماعی به صدا درآمده بودند، جدی گرفته نشد و به حاشیه رانده شد.

حال این تجمع دهه نودی‌ها که با ظاهر و پوشش خاص خود در شیراز جمع شده بودند چه پیامی می‌تواند داشته باشد؟ قبل از هر چیز باید گفت که بگیر و ببندها با این قبیل موارد راه به جایی نبرده و نخواهد برد. نگاه پلیسی نه راهگشاست و نه می‌تواند اینگونه سبک زندگی‌ها و سلیقه‌های نسل جدید را به محاق برد؛ اما این تجمع دهه نودی‌ها در شیراز را باید مورد مداقه قرار داد و درس‌های لازم از آن باید مورد توجه قرار گیرد. پیام این‌تجمع دهه نودی‌ها را می‌توان در بندهای زیر خلاصه کرد:

۱- اول اینکه این تجمع دهه نودی‌ها نشان داد که همگی این نوجوانان تحت تعلیم و تربیت همین سیستم آموزش و پرورش بوده‌اند و کاملا با همین مبانی اعتقادی و ایدئولوژیک نظام که در کتاب‌های درسی هم‌ نمود و تجلی دارند بزرگ شده‌اند.

۲- دوم، این دهه نودی‌ها زودتر از آنچه نسل ما و نسل‌های پیش‌تر از ما فکر می‌کردند به تحمیل یک سبک و سلیقه خاص از زندگی و سیاست و فرهنگ و باید ها و نبایدها اعتراض کردند و خواست و مطالبه و سبک زندگی و پوشش خود را صدا زدند.

۳- این نسل شکاف عمیق و پرنشدنی با نسل‌های پیش از خود دارد. در هیچ چارچوبی نمی‌گنجد و قید بردار نیست. رفاه می‌خواهد و آرامش و توسعه. گوش آنها از شعارهای پرطمطراق پر شده است. می‌خواهند زندگی کنند.

۴- نسل دهه نودی‌ها و تجمع آنها این پیام روشن را مخابره نمود که می‌خواهند زودتر از آنچه که فکر می‌کردید دیده شوند و به رسمیت شناخته شوند. نسلی که آرمان‌های‌شان فرسنگ‌ها با آنچه در ذهن نسل‌ها و تصمیم‌گیرندگان دیروز و امروز می‌گذرد فاصله دارد. این نسل، نسل کاملا متفاوتی است. این تفاوت را باید فهمید.

@kaleme

🔴 فاجعه‌ی فراموشیِ فاجعه

✍️ محمد رضائی

🔺وقتی جامعه فاجعه‌ای را فراموش می‌کند هم فاجعه برایش به یک امر عادی و طبیعی تبدیل می‌شود و هم امکان تجربه‌اندوزی و درس گرفتن از آن و در نتیجه کاهش احتمال تکرار آن را برای خودش از بین می‌برد. جامعه، با فراموشی فاجعه، به جای آنکه این تجربه را به سطح سازو کاری برای اصلاح خود بدل کند، آن را به سطح خاطره تنزل می‌دهد. خاطره‌ای که در نهایت به چند قاب عکس بر دیوار خانه بازماندگان محدود می‌شود. فاجعه‌هایی نظیر زلزله منجیل و رودبار، زلزله بم، زلزله سرپل‌ذهاب، سیل لرستان و گلستان، فروریختن پلاسکو و همین فاجعه اخیر فروریختن ساختمان متروپل در آبادان چه سرنوشتی یافتند.

🔺در مقدمه گزارش ملی پلاسکو آمده است: «گزارش حاضر نشان می‌دهد که حادثه پلاسکو به لحاظ حقوقی، مهندسی و فنی، اجتماعی، فرهنگی و رسانه‌ای، مدیریت ریسک و بیمه‌، و مدیریت بحران دارای چنان ابعاد پیچیده و در هم‌تنیده‌ای است که می‌تواند موضوع ده‌ها و صدها مطالعه قرار گیرد. فروریزی پلاسکو نمادی از همه ناکارآمدی‌ها، قصورها و کاستی‌هایی است که به مدت چندین دهه بر یکدیگر انباشته شده‌اند و در اصل پلاسکو در زیر بار سنگین انباشته‌ای از آن‌ها فروریخت. گزارش نشان می دهد که خلاء قوانین و رویه‌های حقوقی مناسب و در کنار آن سهل انگاری گسترده سنتی در تفسیر و اجرای قانون و رویه شدن آنها چگونه حادثه پلاسکو را تسهیل کرده است.

🔺سؤال این است که این گزارش از سوی نهادهای حاکمیتی و همچنین از سوی نهادهای مدنی خارج از حاکمیت چقدر جدی گرفته شد؟ کدام نهاد حاکمیتی یا خارج از حاکمیت در جهت تدقیق دستاوردهای این گزارش و تبدیل پیشنهادهای مندرج در آن به راه‌کارها و قوانین و دستورالعمل‌های لازم کوشید؟ کدام هنرمندی کوشید با زبان هنری این فاجعه را به ما یادآوری کند؟ در کدام نهاد آموزشی با اتکا به دستاوردهای این گزارش متون آموزشی تدوین و تدریس شد؟ اگر این اقدامات صورت گرفته است، که امیدوارم چنین باشد، چه اطلاع‌رسانی مؤثری پیرامون آنها و نتایج حاصل از آنها انجام شده است؟

📎منبع و متن کامل
@kaleme

🔴 نظام صدقه‌ای عدالت نمی‌آورد

،، حادثه ۷ تیرماه و چرخش به سوی نئولیبرالیسم

🎙سید علیرضا بهشتی

🔺شما در شرایطی زندگی می‌کنید که همه از بحرانی بودن و سلسله بحران‌هایی که بر جامعه ما حاکم است آگاه هستید و نیازی به کتمان نیست. هرکدام از ما کم و بیش با بخش‌هایی از این بحران‌ها به طور رومزه درگیر هستیم. طبیعی است که این سؤال پیش می‌آید که چرا چنین شد؟ انقلابی که برای دستیابی به آرمان‌های بیش از ۱۵۰ ساله مردم ایران شکل گرفته بود و در تداوم جنبش‌ها و نهضت‌های دیگر موفق شد که نظام استبدادی را سرنگون کند و آرزوی تحقق عدالت، آزادی و استتلال را داشت، چرا به چنین حال و روزی افتاده که مردم ما هیچ کدام از این مطالبات را تحقق یافته نیابند.

🔺در جامعه خودمان طی سی و چند سال اخیر با پیروی ناقص و به یک معنا تام و تمام از نظریه نئولیبرالی به وضعیتی دچار شده‌ایم که امروزه شکاف‌های میان اقشار مختلف جامعه ما به قدری زیاد شده که مرتب بحران می‌آفریند، طبقه متوسط ما به طبقه فرودست ریزش پیدا می‌کند و بعد حوادثی را می‌بینیم از ماجرای دی ماه ۹۶، آبان ۹۸ و اعتراضاتی که امروز با آن مواجه هستیم. به جای حل این مسأله تصور می‌شود که باید به سرکوب بیشتر پرداخت به نحوی که چند روز پیش دیدید تیراندازی به اغتشاشگران و تظاهرات‌کنندگان دارد قانونی می‌شود؛ چیزی که صددرصد مخالف اصل سوم قانون اساسی است و هیچ توجیهی نمی‌تواند آن را قبول کند.

🔺چین و نظام حکمرانی چین برای ما الگو می‌شود و ما می‌بینیم که بالأخره یک کشور جهان سومی توانسته تغییر کند و اگر آزادی هم نیست، نباشد. بعد می‌بینیم قبله‌ی بسیاری از احزاب و گروه‌ها می‌شود. مرتب در کنفرانس‌های حزب کمونیست چین دعوت می‌شوند و آنجا می‌روند و بعد به تدریج همه اصول دیگر هم کمرنگ می‌شوند. اینکه امروزه می‌شنوید که اصلا عصر تعهد و پایبندی به «نه شرقی و نه غربی» گذشته، به خاطر این است که نه شرقی نه غربی مانعی برای نظام شبه نئولیبرالی در ایران است. چون آنچه در ایران انجام شده کاریکاتوری از آن نظام است.

🔺این ادعا که ما می‌توانیم با حفظ همین نظام و چهارچوب نئولیبرالی در نظام اقتصادی ایران به سمت جامعه عادلانه حرکت کنیم، ادعایی پوچ و بی‌پایه است. حتی این نظام‌های صدقه‌ای هیچ کدام در جهت ترویج عدالت نیست. انتظار اینکه چنین نظامی آزادی‌ها را محترم بشمارد و استقلال داشته باشیم هم انتظاری نابه‌جاست.

📎بیشتر بخوانید
#بهشتی_نامه
@kaleme

📚کتابخانه کلمه

شهادت زن در اسلام

•تفاوت زن و مرد در خلقت و اختلاف آنها در برخی تکالیف و حقوق که بر میزان بهره‌مندی ایشان از مواهب و امتیازات تأثيرگذار است، قابل فهم و مورد پذیرش همگان است، اما در آنجا که تفاوت متأثر از جنسیت و امتیاز بر اساس ملاکی غیر اختیاری است، سؤالات متعددی ذهن کاوشگر و نقاد انسان را آسوده نمی‌گذارد، به ویژه در آن جا که این تبعیض مستند به مکتبی شود که داعیه‌دار عدالتی است فراگیر و همیشگی.

•نمونه‌ای از این تفاوت‌ها در شهادت زن و مرد است و سؤال آن است که چگونه گواهی دادنی که لازمه‌اش حضور و حس و مشاهده و اعلام حوادث و وقایع است، می‌تواند متأثر از جنسیت شاهد و ناظر واقعه باشد؟!

•کتاب حاضر تحقیقی فقهی درباره تفاوت شهادت زن و مرد در برخی موضوعات است که با هدف بازشناسی و بازنگری دلایل و مستندات فقهی این تفاوت و پاسخ به شبهات مطرح شده در مجامع حقوقی، انجام پذیرفته است.

•فخرالدین صانعی، از مدرسان خارج فقه، تحقیق خود را بر مبنای آراء زنده‌یاد آیت‌الله صانعی و بر پایه شیوه متداول استدلالی در مباحث فقهی تدوین کرده است.

#کتابخانه_کلمه
@kaleme

🔴 سیاستِ "شخصی‌شده" و عزل طائب

✍️ کلمه - محمد شفیعی

🔺واقعا حلقه و هسته‌ی سخت حاکمیت چه کسانی‌اند؟ اصلا وجود خارجی دارند؟ چرا حاضر شدند فردی همچو طائب را که گمان می‌رفت یکی از موثرترین افراد هسته‌ی حاکمیت باشد اینگونه عزل کنند؟ چرا این عزل به دشواری صورت نپذیرفت؟ اراده کردند و بعد عزل. آیا این برکناری دلالت بر تغییر در رویکرد سخت و خشن این سازمان امنیتی- نظامی- شبه سیاسی دارد؟ دلایل برکناری چیستند؟ جاسوسی؟ بی‌کفایتی؟ شخصی‌سازی سازمان در راستای منافع و تعلقات شخصی؟ بدنام شدن سازمان به‌واسطه شخصیت و عملکرد طائب؟ نارضایتی مردمی؟

🔺تحلیل‌های مختلف و متضادی درباره این عزل ارائه می‌شود. طائب و کنشگری او در یک سازمان امنیتی و سپس عزلش را باید در چارچوب سیاست "شخصی‌شده" نگریست و ارزیابی کرد.

🔺ایجاد رقابت و خصم در درون و بین ارکان نظامی، سیاسی و امنیتی و روسای آنها، شیوه مرسوم در سیاست ایران است. رقابت در درون و بین وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه، مهم‌ترین ساز و کار کنترل و نظارت بازیگران آنهاست که ماهرانه از آن بهره‌برداری می‌شود. عزل نه چندان دشوار طائب، ثمره‌ی رقابت بین نهادهای موازی و رقیب امنیتی بوده است که یقینا رضایت نهاد رقیب را در پی داشت؛ اما به همان اندازه می‌توان اطمینان داشت که طائب‌ها همچنان تکرار می‌شوند.

📎متن کامل
@kaleme

🔴 به شاه گفتم

🎙علی امینی
از نخست‌وزیران عهد پهلوی

،، مردم به ستوه آمدند وگرنه اغتشاش را برای چه می‌خواهند؟

▫️نظم برقرار کردن [را] بنده قبول دارم. اما این مستلزم این نیست که شما همین‌طور بزنید این‌طرف و آن‌طرف بکشید [و خون بریزید]. به شاه گفتم: «آقا [برای مقابله با تظاهرات خیابانی] گاز اشک‌آور هست. چوب و چماق هست.» [شاه] گفت: «بله ما راجع به پلیس کوتاهی کردیم.» گفتم: «خب آقا، این تانک که در خیابان می‌آورید، این برای جنگ است نه برای توی خیابان.» گفت: «بله، ما خیال نمی‌کردیم که مردم این‌جور باشند.»

▫️گفتم: «آقا! مردم این‌جور باشند، به ستوه آمدند [که] این‌جور شدند. آخر مردم اغتشاش را برای چه می‌خواهند؟ [خیال می‌کنید] حتماً خارجی باید انگولک‌ کند؟ باید یک محیط مساعدی باشد تا دیگران انگولک بکنند.

▫️وقتی این [رضایت نسبی] نیست [مردم اعتراض می‌کنند و] آن وقت شما می‌گویید «مردم چرا این‌جور شدند؟ خیال نمی‌کردم»… بنابراین [مردم در برابرتان] تسلیم محض‌اند نه.» نتیجه‌اش این شد که دیدند.

*از گفتگوی حبیب لاجوردی با علی امینی | پروژه تاریخ شفاهی ایران در دانشگاه هاروارد، نوار پنجم | ۱۳ آذر ۱۳۶۰

@kaleme