سایت خبری-تحلیلی کلمه
50.1K subscribers
5.49K photos
2.06K videos
156 files
7.94K links
کانال رسمی سایت خبری-تحلیلی کلمه در تلگرام.
www.kaleme.com

ارتباط با کانال کلمه
@kaleme_admin

📷 اینستاگرام:
instagram.com/kalemeh/
Download Telegram
🔴 محمد نوری‌زاد و سالها هزینه حریت...

✍️ عزیز قاسم‌زاده

▫️محمد نوری‌زاد از زمانی که به نقد پیشین خود نشست، تنها به تغییر رویکرد ذهنی بسنده نکرد.تغییر رویکرد ذهنی ممکن است در پیوند با اراده معطوف به این تغییر نباشد و یا ممکن است کسانی تصور کنند تاریخ مصرف عقیده ای و ایده ای تمام شده و تغییر ایدئولوژی را راهی و فرصتی برای فرار از گذشته ی خود بیابند.

▫️اما محمد نوری زاد در مسیر تغییر بنیش سیاسی خود، همه زندگیش را وقف این تغییر نمود.او هنرمند، فیلمساز و نقاش است و تمام خلاقیت های هنری خود را در مسیر این تغییر خواهی گرفت و از سوی دیگر همه درآمدهای حاصل از فروش تابلوهایش را به بی پناهان و مظلومان و آسیب دیدگان سیاسی اختصاص داد.بعد از درگذشت پدرم در سال ۹۶ ایشان بزرگواری کردند و به منزل ما تشریف آوردند و سپس نزد خانواده ای رفتند تا بتوانند رضایتی برای قصاص بگیرند.خانواده از اقشار فرودست جامعه بود.آقای نوری زاد برایشان یک کولر خریده بود. خیلی با آنها صحبت کرد و خوشبختانه رضایتشان را توانست بگیرد وقتی از آنجا برگشتیم به ناگاه گفت ای داد من یک امانتی هم از جامعه پزشکان داشتم باید به آنها می دادم پاکتی پر از تراول بود دوباره خدمت این خانواده رسیدیم و این مبلغ هم در اختیار آنها قرار گرفت.

▫️نوری‌زاد تا قبل از زندان و دستگیری، درآمد حاصل از چندین نمایشگاه آثار نقاشیش را برای خانواده های آسیب دیده در اقصی نقاط کشور اختصاص می داد او حتی با این درآمد برای خود، خودروی مدل بالاتری هم نخرید که در مسافت های طولانی راحت تر سفر کند.

▫️هفت سال اخیر را محمد نوری‌زاد در زندان بوده.مشقت های بسیاری طی این مدت بر او تحمیل شده و بیماری های زیادی بر جسم او عارض شده است. شرافت و صداقت نوری‌زاد و شجاعت اینکه توانست ایدئولوژی و باورهای خود را کنار بگذارد،نشانه ی بارزی از وجدان و اراده معطوف به زیست اخلاقی اوست. هرچند به رغم این همه هزینه های گزاف نوری‌زاد، برخی به بهانه باورهای گذشته ی او نه تنها دفاع از نوری‌زاد را از وظایف اخلاقی خود نمی دانند، بلکه متوهمانه درباره چرخش مواضع او سخن می گویند تغییر مواضعی که از لحظه شروع تا امروز برای نوری‌زاد هزینه ای به مراتب بیشتر از اغلب زندانیان سیاسی و محذوفان جامعه داشته است.

▫️محمد نوری‌زاد شرایط جسمیش بر حسب گزارش‌های منتشر شده حاد است. او باید در بیمارستان بستری شود این کمترین حقوق شهروندی را از یک شهروند منتقد دریغ نکنید.

@kaleme
ایرانِ من تسلیت
زهرا رهنورد
زندان اختر
شنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۴

@kaleme
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔴 دلی که برای آزادی ایران می‌تپد

✍️ عبدالله مؤمنی

▫️مصطفی تاج‌زاده، کنشگری بی‌پروا نامی‌ست که این روزها در پس میله‌های زندان مانده است، اما صدای وجدان بیدار جامعه است. آقا مصطفی در این یک دهه گذشته نه به‌دنبال قدرت بود و نه در پی ثروت؛ دلسوزی و دغدغه تاجزاده جز برای جلوگیری از روند‌های مملکت بر باد ده نبوده و نیست .

▫️دل آقا مصطفی برای ایران می‌تپد، با وجود اینکه اختلافات راهبردی و تاکتیکی در میان نسل ما در نوع کنشگری سیاسی با آقا مصطفی وجود دارد اما نمی‌توان کنشگری و مقاومت آقا مصطفی را که تمام وجودش را برای آزادی و برای مردم وقف کرده نادیده گرفت. وقتی خیلی‌ها ترجیح دادند سکوت کنند، آقای تاجزاده بلند ایستاد، حرف زد، نقد کرد، حتی به قیمت از دست دادن همه چیز.

▫️چه کسی می‌تواند شجاعت آقا مصطفی را انکار کند که می‌دانست عاقبت راهش زندان است و در زندان ذره‌ای از آرمان و مقاومتی در برابر جریان حاکم کوتاه نیامد، و با تجربه هفت سال زندان، این بار با احکام سنگین زندان که تا کنون سه سال را در دوره جدید سپری کرده، در این مسیر دشوار و سخت مقابله با استبداد هم قدم گذاشت و نهراسید و نترسید؟ و همچنان احکام طولانی مدت زندان را برای ایستادن بر سر آرمانش به سخره می‌گیرد. آقای تاجزاده نه در کنش‌گری سیاسی‌اش اقدامی خلاف منافع جامعه و نه تحرکی در جهت اقدام علیه امنیت کشور انجام داده است.

▫️آقای تاجزاده بجای حضور در فضایی آزاد برای فعالیت منتقدانه و آزاد در جامعه؛ الان نزدیک به ده سال را در زندان بوده و آنهم به جرم نقد ساختار قدرت و بیان انحرافات و کژکارکردی‌ها و ناکارآمدی‌های ساختار قدرت و تن ندادن حاکمیت به خواست مردم. مصطفی تاج‌زاده یک منتقد شریف است که دغدغه‌اش ایرانی آزاد و دموکراتیک که تامین کننده زیست انسانی و شرافتمندانه برای همه شهروندان فارغ از گرایشات فکری و عقیدتی و سیاسی و …. است؛ یک ایرانی دلسوز، که دلش برای آینده این سرزمین می‌سوزد.

▫️زندان جای آقا مصطفی و جای هیچ نیروی سیاسی منتقد و مخالف با هر گرایش سیاسی نیست. زندان اگر قرار است جای کسی باشد جای کسانی‌ست که به مردم دروغ گفته‌اند، کشور را به بن‌بست کشانده‌اند و با حکمرانی ضد مردمی خود، منافع عمومی جامعه را در جهت گسترش اقتدارگرایی خود قربانی کردند. زندان جای آن‌هایی که برای آزادی و نجات ایران فریاد زدند نیست. این چه انصاف و انسانیت و عدالتی است که مردی که جز بیان صادقانه و جسورانه، قلم، صداقت و اندیشه سلاحی نداشت، پشت میله‌های زندان باشد؟

▫️تاریخ در خصوص این همه ناعدالتی و بی انصافی قضاوت خواهد کرد؛ اما ما امروز تک تک شهروندان مسئول‌ایم. مسول بی‌تفاوتی در برابر زندانی شدن همه زندانیان سیاسی و انسداد حاکم و تداوم بازداشت امثال تاج‌زاده و قدیانی و سعید مدنی، بهشتی شیرازی، مهدی محمودیان، فاطمه سپهری، ناهید شیرپیشه، منوچهر بختیاری، محمد نجفی و صدها زندانی سیاسی… و همه زنان و مردان آزادی‌خواه کشوریم. تداوم زندان برای زندانیان سیاسی و حل نشدن موضوع زندان و زجرها و ظلم‌هایی که در حق همه زندانیان روا داشته می‌شود یکی از نقاط تاریک عاملان انسداد و خفقان است و بی توجهی نیروهای سیاسی که ادعا و شعار دفاع از حقوق شهروندان و زندانیان را دارند اما در عمل هیچ اقدام موثری برای پایان بخشیدن به این ظلم روشن و مخالفت با استمرار حبس و زندان نمی‌کنند نیز نمی‌تواند تحت هیچ منطقی توجیه شود.

▫️فعالین و کنشگران سیاسی مسئولند در برابر بی‌تفاوتی که منجر به تداوم حصر و زندان و محدودیت و اعدام زندانیان سیاسی و عقیدتی می‌شوند. ما همگی مسولیم در برابر به مسلخ بردن آزادی. مسئولیم در مقابل بی‌تفاوتی در برابر حقیقت و در برابر انسانیت. امروز بیش از هر زمان دیگری کنشگران مدنی و سیاسی و فعالین منتقد و مخالف برغم همه اختلافات باید صدای آقا مصطفی و همه زندانیان سیاسی و عقیدتی باشیم، تا نگویند وجدان این ملت هم خاموش شده بود. به امید ایرانی آزاد و دموکراتیک.

‏⁧*شبکه ایکس
@kaleme
🔴 دورنمای «درز اطلاعات» در پرونده انفجار اخیر

✍️ حسین باستانی

تلاش نهادهای حکومتی ایران برای مخفی‌کاری در پرونده انفجار بندر شهید رجایی، به دلایل مشخص شانسی برای موفقیت ندارد.‌ از جمله به این دلیل که بندر فوق، کانون رقابت‌‌‌ نهادها و باندهای حکومتی در واردات و صادرات است: ابعاد میلیارد دلاری این رقابت، انگیزه رقبا برای «درز دادن اطلاعات» علیه همدیگر را به‌شدت افزایش می‌دهد.

انتشار این خبر در رسانه‌های رسمی ایران که فاجعه اخیر نتیجه انفجار یک «محموله بسیار خطرناک» بوده -و آنکه محموله فوق تحت عنوان «کالای معمولی» وارد بندر شده- احتمالا از نخستین نشانه‌های رقابت ذکر شده است. نیاز به توضیح نیست که حذف دستپاچه این خبر از رسانه‌های رسمی ایران به دستور نهادهای امنیتی عملا بی نتیجه بوده، چون در موتورهای جستجو، هنوز در دسترس قرار دارد.

می‌توان تصور کرد که فرایند «درز» اطلاعات بیشتر در مورد انفجار بندر عباس، در آینده هم ادامه داشته باشد. اطلاعاتی که حتی اگر در رسانه‌های رسمی داخل جلوی انتشار آنها گرفته شود، لاجرم راه خود را به دیگر رسانه‌های مجازی و غیرمجازی باز خواهند کرد.

از سوی دیگر اما، دورنمای ذکر شده، مسئولیت بسیار سنگینی را بر عهده روزنامه‌نگاران حرفه‌ای یا کارشناسان حاضر در فضای مجازی می‌گذارد. به این علت که وقتی پای منافع نجومی اقتصادی و امنیتی در میان باشد، انگیزه‌ حکومت یا باندهای حکومتی برای درز دادن اطلاعات و ضداطلاعات، همزمان افزایش می‌یابد.

در چنین شرایط پیچیده‌ای، تنها چاره کار، راستی‌آزماییِ به‌شدت سخت‌گیرانه هر گونه اطلاعات دریافتی است -و مشخصا هرآنچه تحت عنوان «اطلاعات محرمانه» به دست روزنامه‌نگاران و کارشناسان می‌رسد. ساده گرفتن این فرایند، ممکن است انگیزه «انتشار سریع‌تر اخبار اختصاصی» را، به‌سادگی در خدمت پروژه‌های ضداطلاعات تولید شده در نهادها یا باندهای حکومتی قرار دهد.

*کانال نویسنده
@kaleme
🔴 اعلام آمار ممنوع شد؛ خبرها یکی پس از دیگری حذف می‌شوند

کلمه - خبرگزاری ایسنا ساعاتی پس از انتشار خبری به نقل از گمرک ایران درباره محموله منفجر شده در بندر شهید رجایی، آن را حذف کرد. ایسنا به نقل از گمرک نوشته بود: محموله وارداتی که روز شنبه، ششم اردیبهشت، در بندر شهید رجایی دچار انفجار و حریق شد، به گمرک اظهار نشده و در اختیار گمرک قرار نداشت؛ مطابق روال قانونی، پس از ورود کشتی به بندر، ابتدا مانیفست (فهرست اطلاعات بار) به بندر ارائه می‌شود و پس از آن صاحب کالا باید محموله را به گمرک اظهار کند تا مراحل تشریفات گمرکی و ترخیص آغاز شود. اما محموله‌ای که دچار حادثه شد، تا زمان وقوع انفجار، فاقد اظهارنامه گمرکی و ثبت کوتاژ بوده است.

پیش‌تر نیز خبرگزاری ایلنا خبری درباره «دپوی محموله‌های بسیار خطرناک» را حذف کرده بود. فاجعه انفجار بندر رجایی تاکنون بیش از ۷۰ کشته برجای گذاشته است. روزنامه اعتماد خبر داد که وزارت بهداشت و کلیه سازمان‌های وابسته آن، از ظهر روز گذشته از انتشار هرگونه آمار درباره تعداد قربانیان و مجروحان منع شده‌اند. 

@kaleme
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«نمی‌توان میان جنبش زنان برای رسیدن به حقوق‌شان و مبارزه با جمهوری اسلامی مرزی کشید؛ این دو چنان در هم تنیده‌اند که هرگونه تفکیک میان آنها بحث را انتزاعی می‌کند و تنها در سطح تئوریک ممکن است نه در بطن جامعه. زنان در صف مقدم پایان دادن به جمهوری اسلامی قرار دارند و واقعیت جامعه چیزی جز این نیست | شما به میزانی که زنِ مقابله‌کننده و مبارز را در برابر تبعیض و آپارتاید جنسیتی می‌بینید کدام نیروی سیاسی را می‌بینید؟ این زنان هستند که ایستاده‌اند.»

🎙️نرگس محمدی
برنده جایزه صلح نوبل
در گفت‌وگو با حسین رزاق
📎برنامه امکان | استودیو پات

@kaleme
Forwarded from کافه نون
ادعای «توقف لایحه حجاب» پوششی شد بر یک دروغ بزرگ. وقتی هزاران پیامک تهدید و جریمه را برای زنان اصفهانی فرستادند عده‌ای گفتند «شلوغش نکنید فقط اصفهان است» اما می‌شد حدس زد که دارند تست می‌کنند. حالا نوبت تهران است.

@CafeNoun
🔴 یک سرزمین و دو بلای مُهلک

✍️ ناصر مهدوی
استاد عرفان دانشگاه شهید بهشتی

در صورتی که حاکمان یک کشور به دو بلای مهلک گرفتار باشند باید بگوییم ملت آن سرزمین بدشانس و بسیار بداقبال خواهند بود.

نخستین بلای مهلک هنگامی است که فرمانروایان آن کشور به مردمانشان نگاه ابزاری داشته و آنها را همچون جانورانی بدون روح، بدون خرد و بدون احساس در نظر بگیرند. جامعه‌ای که مدیرانش تا به این حد در ابتذال فرورفته باشند که فقط خود و خانواده و دوستانشان را انسان به‌حساب آورده و دیگران را ابزاری بی‌جان در نظر آورند…

دومین بلای مهلک هر جامعه‌ای این‌است که حکمرانان آن؛ اختیارات نامحدودی داشته‌باشند و به‌هیچ قانون محدود کننده‌ای نیز تن در ندهند۰ یعنی حق؛ آن باشد که ارباب می‌گوید؛ خان می‌گوید و هیچکس جرئت نقد خان و ارباب را نداشته باشد۰ در چنین وضعیت تاریکی؛ خواست ارباب برهمه‌ی خواست‌های مشروع ترجیج داده خواهد‌شد و به‌جای تأمین حقوق مردم، تحقق خواهش‌های حاکمان هدف اصلی نظام خواهد‌ شد و اين یعنی گسترش فقر و فساد و تباهي مردم...

📎منبع و متن کامل

@kaleme
⚫️ ایلنا: ۹۰ درصد کارگران اسکله مجروح‌اند؛ آمار دقیقی از ناپدیدشدگان نیست!

خبرگزاری ایلنا که بر اخبار کارگران تمرکز دارد در تازه‌ترین گزارش خود از فاجعه انفجار بندرعباس می‌گوید «بیشتر قربانیان کارگرانی بودند که در محل کار نه امنیت شغلی داشتند و نه امنیت جانی». ۹۰ درصد آنها مجروح شده‌اند. تا اینجای کار ۷۰ کشته اعلام شده که تنها اجساد ۲۴ تن‌شان قابل شناسایی است. آمار دقیقی از ناپدیدشدگان در دست نیست و آمار مجروحان را تا ۱۰۷۲ تن شمرده‌اند.

در گزارش ایلنا آمده است: «۹۰ درصد کارگران و کارکنان شاغل در شرکتی که انفجار در آن رخ داده مصدوم شده‌اند. هنوز هم آمار دقیق تلفات و مجروحان تکمیل نشده، زیرا برخی از نیروها زیر آوار مانده‌اند. نزدیکترین روستا به بندرگاه "خونسرخ" است؛ روستایی که حالا همه مردمش مجبور به تخلیه اضطراری شده‌اند. هر چه زمان می‌گذرد بیشتر ابعاد این حادثه روشن می‌شود، حادثه‌ای که آبستن خسارات جانی و مالی گسترده بود و همچنان این ویرانی‌ها ادامه دارد، چون هنوز حریق به طور کامل اطفاء نشده است. حالا ریه‌های بندرعباس مملو از دود است و چهره شهر خاکستری شده است».

@kaleme
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔴کارشناسان را دو دستی تقدیم همانهایی می‌کنید که به آنها استکبار جهانی می‌گویید!

🎙️فرشاد مؤمنی
اقتصاددان

🔺ببینید چقدر طنز تلخی می‌شود که در مقام شعار، ژست بگیرید و حرفهای رادیکال ضد امپریالیستی و ضد صهیونیستی بزنید، بعد خودتان با بی‌ثبات‌سازی اقتصاد کلان، ریشه تولید را در این کشور بسوزانید و ما را به اسارت اراده خارجی‌ها درآورید و تمام ظرفیت‌های شغلی کشورمان را تقدیم آنها کنید.

🔺این همه منابع انسانی و مادی بین نسلی کشور صرف تربیت کارشناس می‌شود اما چون مشاغلی که حق اینهاست را به خارجی‌ها تقدیم می‌کنید، با بلاهت و نادانی آنها را سرخورده می‌کنید یا در داخل با افسردگی و عوارض آن درگیر می‌شوند یا اینکه آنها را دو دستی تقدیم همانهایی می‌کنید که در تبلیغات رسمی به آنها استکبار جهانی می‌گویید.

🔺اگر می‌خواهید بحران سرمایه‌گذاری حل شود، دیگر نباید به نام دولت، سیاست‌های شوک‌درمانی را در دستور کار قرار دهید. حکومت گرامی در این زمینه با بحران یادگیری روبه رو است؛ یعنی فهم نظری و فهم تاریخی همه پیشکش! از تجربه‌های عملی خودش هم قادر نیست درس بگیرد. از یک سو می‌گویند دنبال سرمایه‌گذاری هستیم، از سوی دیگر هم زمزمه راه انداخته‌اند که گویی شوک به نرخ ارز کافی نبوده، حالا می‌خواهند شوک به قیمت بنزین و بقیه حامل‌های انرژی را هم در دستور کار قرار بدهند. در حالی که اگر شما فضای کلان را بی‌ثبات کردید، محال است بتوانید بر بحران سرمایه‌گذاری غلبه کنید و مشکل تولید را حل کنید.

📎منبع و متن کامل
@kaleme
🔴 پاسخ‌گویی؛ تکلیف نظام و حق مردم

رضا بهشتی‌معز

▫️شلختگی و پارگی شریان‌های مدیریت کشور که با دلالت و مهارت شخص اول نظام در طول دستکم سی‌سال گذشته پدید آمده باندازه‌ای است که خطر کشت و رشد همه جریان‌های رادیکال از چپ انقلابی تا راست آنارشیست را گستاخانه به آزمون گذاشته است. این مرد نه اینکه نداند، بلکه نمی‌خواهد و هیجانات نفسانی و فرقه‌ای نمی‌گذارد بداند که پیامدهای پاسخگونبودن شخص اول تنها به او ختم نخواهد شد و همه مراتب کشوری را آلوده خواهد کرد که می‌بینیم کرده است. مراتب لشگری را هم او با انضباط امنیتی سخت تنها نسبت به خود پاسخگو کرده است که طبعا حیثیت و وجاهت ملی ندارد و حتی شکننده و خطرناک است.

▫️مردم خود عیان می‌بینند که هر جنایت و فضاحتی چون فاجعه بندرعباس (و موارد مشابه پیشین) در کلان‌سطح ملی امروز مقصر آشکار واقعی و پاسخگو ندارد تا نمایندگان واقعی مردم گریبان او را بگیرند و تکلیف خود را با او یکسره کنند. فرار رهبری از پاسخگویی امروز همه (حتی اخلاق عمومی) را آلوده کرده و ارعاب الیگارشی فاسد جایی برای اعمال قدرت مردم و تنفس اراده عمومی نگذاشته است. رهبری اصرار پنهان دارد مردم را به فلاکت و ناتوانی مطلق رسانده و ناگزیر بشوراند و این جز فروپاشی انسجام و یکپارچگی ایران نیست و دود آن به چشم ایران عزیز و مردم خواهد رفت.

▫️رهبر برابر قوانین اساسی و شواهد تاریخی باید پاسخگو باشد، او همچون یک شهروند مسئول باید از اختیارات و امکانات تخصیصی خود در برابر چشمان آزاد مردم و کارشناسان منتقد دلسوز دفاع کند و مردم را نسبت به شیوه‌های نادرست حکمرانی و آسیب‌های پدیدآمده از این حکمرانی در نزدیک چهاردهه گذشته آگاه و قانع کند و اگر مردم نمی‌پذیرند بحکم شرع و قانون رد امانت کرده و صاحبان حقوق را نسبت به انتخاب متولی صالح و ملی، مخیر و مختار کند. مردم اقلیت شیفته آقا و فرقه منسوب برخوردار و هوادار او نیستند، مردم آحاد منتشر در پهنه یک قلمرو ملی‌ند و راههای اعمال اراده آنها هم مضبوط و روشن است!

📎پ.ن: با دلی پر درد از فاجعه بندرعباس و پس از گفتگوی تلفنی آشوبناک و تلخ با یکی از مریدان روحانی رهبر که در تماسی با من جاهلانه از دو نکته دفاع می‌کرد:
اختیارات فراقانون رهبری و
مسئولیت پاسخگویی رهبر در برابر خداوند عالم!

*فیس‌بوک نویسنده
@kaleme
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«تا زمانی که آقای خامنه‌ای و هسته اصلی وفادار به ایشان هستند، به هیچگونه رفراندومی گوش نخواهند داد. امکان دارد که شش ماه، یکسال آینده، به هر دلیلی عمر طبیعی آقای خامنه‌ای تمام بشود و هسته سخت قدرت از هم بپاشد، آن زمان باید ببینیم با چه افرادی روبرو هستیم. الیگارشی اگر بخواهد جایگزین باشد، موقعی تن به رفراندوم میدهد که منافعش حفظ بشود. یعنی تن به رفراندوم گسترده به معنای از دست دادن منافع، نخواهد داد».

🎥 صدیقه وسمقی، حاتم قادری، مصطفی مهرآئین در گفتگو با حسین رزاق

برنامه امکان | استودیو پات
📎بخش اول 📎بخش دوم

@kaleme
🔖نام او «مطلب» است، اما هزاران فریاد ناگفته را در دل دارد. من اینجا هستم، در همان اتاق، و هر روز می‌بینم که چگونه دارد آب می‌شود. بدانید که این‌بار نیز، نه فقط یک «خطا»، بلکه در حال ارتکاب «جنایتی» دیگر هستید. جناب دادستان این جنایت را متوقف کنید و اجازه بدهید درمان مطلب احمدیان که به گفته پزشکی قانونی، پزشکان زندان و پزشکان معتمدتان در زندان امکان پذیر نیست در بیرون زندان ادامه پیدا کند، دست از لجاجت بردارید؛ جان یک انسان در خطر است.

از یادداشت مهدی محمودیان از زندان اوین درباره هم‌بندش مطلب احمدیان

@kaleme
🔴 نام او «مطلّب» است…

مهدی محمودیان
زندان اوین

▫️در اتاقی از زندان اوین، کنار من جوانی زندگی می‌کند که هر روز مقابل چشمانم آب می‌شود. نامش «مطلب احمدیان» است. ۱۶ سال است که در زندان به‌سر می‌برد. وقتی بازداشت شد، بیش از ۲۵ سال نداشت؛ حالا ۴۲ ساله است. تمام جوانی‌اش را میان دیوارهای بلند و سلول‌های سرد گذرانده. هیچ قتل و جنایتی در پرونده‌اش نیست. هیچ خونی بر زمین نریخته. اما چنان تاوانی می‌پردازد که گویی دستگاه امنیتی و قضایی تصمیم گرفته‌اند انتقام همه‌ی اعتراضات و تمام نافرمانی‌ها را یکجا از او بگیرند.

▫️مطلب، فرزند روستاست؛ زاده‌ی کوه و دشت. از کودکی کار کرده و نگذاشته سختی‌ها زندگی‌اش را بشکنند، زندان هم او را نشکسته است اما شکنجه‌گران استخوان‌بندی‌اش را، سلامتی‌اش را، شکسته‌اند و امروز، او با بدنی پر از زخم و درد ــ حاصل دو سال سلول انفرادی، توده‌ای در اثنی‌عشر، دستگاه گوارشی ویران، فتق پاره‌شده و کمری که در همان سلول‌ها شکست ــ در میانه‌ی بحرانی حیاتی قرار دارد.

▫️پزشکی قانونی به صراحت اعلام کرده که ادامه‌ حبس برای او ممکن نیست و باید برای درمان فورا از زندان مرخص شود؛ حتی پزشکان معتمد دستگاه قضایی نیز همین را تأیید کرده‌اند. اما دادستان، با لجاجتی دونِ شأن انسان، همچنان با توقف موقت حکم مطلب مخالفت می‌کند. آیا عدالت چنین است؟ آیا آنانی که میلیاردها تومان از بیت‌المال دزدیدند، جان و مال مردم را به یغما بردند و با وثیقه‌های سنگین، مرخصی‌های متعدد و «عفوهای ویژه» آزاد شدند، از مطلب بی‌گناه‌تر بودند؟
آیا جرم مطلب، تنها روستازاده بودن است؟
این‌که خانواده‌اش برای تأمین وثیقه‌ی ۵ میلیارد تومانی، تمام خانه‌های ساده‌ی خواهر، برادر و مادرش را رهن گذاشته‌اند اما هنوز کافی نیست، چون دادستان می‌گوید: «پول بیشتری بیاورید»؟

▫️چرا دستگاه قضا فقط با فقرا قاطع است، و فقط با بی‌قدرتان قانون‌مدار؟ در این سال‌ها، ده‌ها مفسد با سلام و صلوات و تبریک عید، از زندان آزاد شدند. اما مطلب، با بدنی که زیر شکنجه خم شده، با آن‌که همه‌ی دارایی خانواده‌اش را وثیقه گذاشته‌اند و هفت نفر از وکلا و کارمندان دولت را به عنوان کفیل معرفی کرده، و با وجود هشدارهای پزشکان مورد اعتماد قوه قضاییه، همچنان در زندان است و حکمش حتی موقتا متوقف نمی‌شود.

▫️حالا که آخرین روزنه‌ها نیز بسته شده، تصمیم گرفته از شنبه دست به اعتصاب غذا بزند؛ اعتصاب تر. یعنی فقط آب، نمک و چند حبه قند؛ و نه چیز دیگر. این تصمیم کسی است که هر آنچه داشته از او گرفته‌اند، و دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد. ما را ببخشید اگر فریادمان تلخ است. ما را ببخشید اگر زبانمان آغشته به خشم شده است. اما دستگاه قضایی و امنیتی، دیگر نه قانون اجرا می‌کند و نه عدالت. فقط انتقام می‌گیرد؛ انتقام از صداهایی که باید خاموش می‌شدند، اما هنوز حرف می‌زنند؛ از انسان‌هایی که باید له می‌شدند، اما هنوز نفس می‌کشند. این انتقام، رسم جمهوری اسلامی‌ست. اگر نیست، پس بگویید: چرا مطلب احمدیان هنوز در زندان است؟

▫️نام او «مطلب» است، اما هزاران فریاد ناگفته را در دل دارد. من اینجا هستم، در همان اتاق، و هر روز می‌بینم که چگونه دارد آب می‌شود. بدانید که این‌بار نیز، نه فقط یک «خطا»، بلکه در حال ارتکاب «جنایتی» دیگر هستید. جناب دادستان این جنایت را متوقف کنید و اجازه بدهید درمان مطلب احمدیان که به گفته پزشکی قانونی، پزشکان زندان و پزشکان معتمدتان در زندان امکان پذیر نیست در بیرون زندان ادامه پیدا کند، دست از لجاجت بردارید؛ جان یک انسان در خطر است.

*کانال نویسنده
@kaleme
Forwarded from کافه نون
سارا فلاحی، نماینده اصولگرا:
مجلس زن‌ستیزانه عمل می‌کند!

♾️ فراکسیون زنان احساس می‌کنند که این مجلس، مثل مجلس قبلی واقعاً در حوزه انتخاب خانم‌ها به عنوان عضو هیئت رئیسه، زن‌ستیزانه عمل می‌کند و به حضور زنان در این جایگاه اعتقادی ندارد.

♾️ نمایندگان مجلس به توانایی نمایندگان خانم توجهی نمی‌کنند بلکه بیشتر جنسیت‌گرا هستند. از نظر من این فضا باید شکسته شود و از توانایی همه افراد در هیئت رئیسه استفاده شود.

♾️ شروع کردند به مهمانی دادن، انجام لابی‌های مختلف و هدیه دادن… با اجحاف در حق خانم‌ها می‌خواهند به هر طریقی به هیئت رئیسه مجلس راه پیدا کنند… حداقل اگر ما زنان به هیئت رئیسه راه یافتیم تپق نمی‌زنیم و بلدیم که بدون متن، موضوعی را مطرح کنیم.

@CafeNoun
🔴 چاپلوسی و فساد مکمل یکدیگرند

✍️ صفدر نظری

لازمه همه نظام‌های سیاسی برای حکمرانی سه مؤلفه ۱-مشروعیت ۲-مقبولیت ۳-کارآمدی است. هر  حکومتی فاقد یکی یا هر سه مؤلفه باشد زمینه برای چاپلوسی فراهم می‌گردد. چاپلوسی در حکومت دموکراتیک خیلی کمتر وجود دارد. زنجیرهای استبداد همیشه با حلقه های کوچک سکوت و چاپلوسی ساخته می‌شوند. در چنین جامعه‌ای بستر برای چاپلوسی فراهم است و افراد عطای مروت و جوانمردی را به لقایش می بخشند. گاهی چاپلوسی نسبت به شخصی صورت می‌گیرد که صاحب‌منصب حکومتی است. چاپلوسان در پی ترویج، تبلیغ و قدیس‌ سازی هستند، تا بر نفوذ شخص حاکم بیفزایند. چاپلوسی از رذایل اخلاقی است. معمولاً چاپلوسی، فرهنگ رایج جامعه استبداد زده است.

مستبدان از چاپلوسی لذت می‌برند و مزد آن را می‌ پردازند. این فرهنگ بر فرد و جامعه تاثیرات زیانباری دارد. چاپلوسی بیماری خطرناکی است که شمشیر مستبدان را تیزتر و عوام را به‌ سوی مستبدان می‌خواند. در این رهگذر متملقان بی هنر از نردبان قدرت بالا می‌روند و سر نوشت محتومی برای ملت خود رقم می‌ زنند.

در جوامع استبداد زده، مبنای تقسیم قدرت و مناصب، تخصص و کارآمدی نیست بلکه براساس میزان وفاداری و تسلیم افراد در برابر صاحب منصبان است. برای رسیدن به مناصب آب‌ و نان‌ دار، تملق، چاپلوسی، وفاداری بی‌ چون‌ و چرا«برای تأمین منافع»، پله ترقی و پیشرفت برای منصبی بالاتر می‌شود.
این بیماری و رذیله اخلاقی،کم کم به فرهنگ تبدیل می‌شود و افراد راه رسیدن به نان‌ و آب را تملق و سرسپردگی می‌دانند.

این‌چنین است که مردم و جامعه‌ای روی خوشبختی را هرگز نخواهند دید. تملق و چاپلوسی در جامعه، نهاد قدرت را نشانه می‌رود. اگر جامعه به آن واکنش نشان ندهد و در میان صاحب منصبان رواج یابد، جامعه را به تباهی می‌رساند. هرجا قدرت باشد، تملق و چاپلوسی لانه می‌کند، چون قدرتمندان از تملق خوششان می‌آید و لذت می‌برند.

فرهنگ چاپلوسی و نوچه‌‌پروری معلول ساختارهای آلوده است. هرچه ساختار فاسدتر تملق و چاپلوسی رواج بیشتری می یابد. در این محیط آلوده راه رشد و ترقی از اتوبان تملق می‌گذرد و راستی و درستی در چنین محیطی همیشه به بن بست ختم می شود و برای آن راهی نیست. با گذشت زمان این بیماری مانند طاعون همه‌ گیر می شود و به فرهنگ عمومی تبدیل می‌شود.

افراد ناکارآمد و آلوده به فساد بر مصادر امور دست می‌ یابند و ساختارهای آلوده  و تملق پرور و ناسالم به‌ وجود می‌آیند و جامعه از انسان های کاردان، متخصص و سالم  تهی گشته و کارآمدی و بهره‌وری‌ پائین می‌آید در نتیجه فرو پاشی ساختاری نیز شکل می‌گیرد.

تملق، مدیحه‌سرائی به مزاج صاحبان قدرت خوش آید و آن ها دچار عجب، غرور، تکبر و خود برتربینی شده از حالت طبیعی خارج و به استبداد رأی و خود بزرگ‌ پنداری و به بیماری مالیخولیائی دچار می شوند.

گوینده، ستایش‌ شونده را به فخر فروشی و کبر ورزی وامی‌دارد و مغرورانه خود را از پند ناصحان بی‌ نیاز و برای خود، مقامی رفیع و دست‌ نیافتنی تصور می کند و خود و جامعه را به سراشیبی هلاکت می‌کشاند.

این است که شاهان و مستبدان مغرور و متوهم، مردم را به سختی و بدبختی می‌افکنند. ایران از چاپلوسانی که حاکمان بی‌هنر را تا عرش الهی بالا برده‌اند داغ ها بر تن دارد.

*رسانه تحکیم ملت
@kaleme
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔴 تجمعات اعتراضی معلمان در شهرهای مختلف کشور

همزمان با فراخوان شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران، معلمان شاغل و بازنشسته در نقاط مختلف کشور، تجمعات اعتراضی در اعتراض به شرایط معیشتی، آموزشی و حقوقی خود برگزار کردند. این تجمعات در حالی برگزار شد که دستگاه‌های امنیتی و انتظامی با احضارها و اعمال فشارهای شدید و‌ در برخی تجمعات با ضرب و شتم، تلاش کردند تا مانع از برگزاری تجمعات مسالمت‌آمیز شوند.

در تهران، تجمع معلمان شاغل و بازنشسته در مقابل اداره کل آموزش و پرورش با حضور سنگین نیروهای امنیتی و انتظامی روبرو شد و تعدادی از معلمان را با ضرب و شتم بازداشت کردند. ولی میرزاسیدی، فراحی شاندیز، احمد حیدری و صادقی از جمله معلمان بازداشت‌شده‌اند.

📎منبع و متن کامل
@kaleme