سایت خبری-تحلیلی کلمه
50.3K subscribers
5.33K photos
1.97K videos
151 files
7.67K links
کانال رسمی سایت خبری-تحلیلی کلمه در تلگرام.
www.kaleme.com

ارتباط با کانال کلمه
@kaleme_admin

📷 اینستاگرام:
instagram.com/kalemeh/
Download Telegram
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔴 سیلی شرعی به صورت شرع!

✍️ محمد سروش محلاتی

🔺امروز حوزه در بطن خود، تندروی را رشد می‌دهد و میوه‌های تلخ آن در جامعه ظاهر می‌گردد. حوزه‌ای که باید مبانی حجاب را براساس کتاب و سنت، تبیین و تحکیم کند و به شبهات آن پاسخ روشن دهد و سپس باید مبانی مسئولیت حکومت در قبال احکام شرع را تحلیل نموده و به اشکالات آن جواب دهد، گاه می‌خواهد اثبات کند: مردم مجازند مستقیما با بگیر و ببند به منع و جلوگیری از بی حجابی بپردازند! با صرف نظر از اینکه القای این مطلب به طلاب، چه عوارضی دارد و جامعه را به چه سمت و سویی می‌برد، باید پرسید که این دیدگاه چه مستند فقهی دارد و چگونه ممکن است یک استادِ فقه به آن برسد؟ …

📎منبع و متن کامل
@kaleme
🔴 سلام به پایان!

رحیم قمیشی

▫️دو روز است کلیپی از کتک خوردن و سیلی خوردن خانمی محترم به‌دست پلیسِ مردی، دست به دست می‌شود. من نمی‌توانم آن را در کانالم بگذارم، از فرط خجالت، از شدت ناباوری، از شرم بی‌عرضگی‌ام در پیشگیری از چنین حوادثی. از اینکه هر روز باید چنین چیزهایی در کشورم ببینم و باز زنده باشم.

▫️فردا بگویند آن پلیس را گرفتند و زندان کردند. بگویند آن پلیس را محکوم به ده سال زندان کردند. بگویند آن پلیس اعدام شد! فرمانده کل پلیس بیاید عذرخواهی کند. فرمانده کل قوا بیاید و بگوید ببخشیدم. جبران می‌کنم! مگر آب رفته به جوی برمی‌گردد؟ اگر این کلیپ ضبط نشده بود مگر شما عذرخواهی می‌کردید!؟ مگر وقتی صدها نفر گفتند در زندان در بازداشت، در موقع دستگیری، چه جنایت‌ها، چه تجاوزها، چه وحشی‌گری‌ها دیدند، کسی توجهی کرد؟

▫️عبدالله مومنی الان کجاست؟ او گفته بود در موقع بازجویی وحشیانه، بارها سرش را در توالت فرنگی پر از آب و کثافت فرو برده بودند تا به چیزی که آنها می‌خواستند و حقیقت نداشت، اعتراف کند، حتی نامه به رهبر هم نوشت و صراحتا آنجا هم گفت. گفت چه بلاهایی به سرش آورده‌اند. چه شد؟ چه کسی رسیدگی کرد! الان او کجاست؟ زندان!

▫️اهانت به خانم‌ها، به دختران، اهانت به خانواده‌ها، خیلی خیلی زود جواب می‌دهد. چقدر احمقند آنها که خود را به نفهمی می‌زنند. همان یک کلیپ، که نه می‌توانم دوباره نگاهش کنم، نه می‌توانم بازنشرش کنم، کافیست تا مردم فریاد بزنند؛ "نمی‌خواهیم شما را"، "دست از سر ایران ما بردارید". این روزها من حتی به نسبت پایگاه مردمیِ پنج درصدی این نظام هم به شک افتاده‌ام. شاید مجموعا سه چهار درصد باشند که تا خرخره خورده‌اند و یا به‌شدت می‌ترسند! همین.

▫️کجای دنیا پلیس جرئت می‌کند چنین کتک بزند، و مقامات تنها نگاه کنند! کجای دنیا این همه ظلم تحمل می‌شود؟ نمی‌دانم غیرت ما مردمان کجا رفته. غیرت آنها که می‌گویند؛ لطفا رعایت کن، نظام می‌گیرد، می‌زند، می‌کُشد، ننویس. آخر این سرافکندگی را به کجا ببریم؟ حاکمیتی ناپاک، سرتاسر فساد، بی‌فرهنگ، ترسو، سنگدل، ناکارآمد، شکست خورده در عرصه بین‌الملل، بدون هیچ حامی جدی داخلی، تا کجا می‌تواند ادامه بدهد!؟ به زور اسلحه، با تهدید دستگیری و حبس!

▫️نه! او تمام شده. به‌طور واضحی می‌گوید به پایان خط رسیده‌ام. می‌گوید شما مردم هیچ هستید. فریاد می‌زند زور است و حکومت! نه اقتصاد، نه فرهنگ، نه درمان، نه آموزش، نه امنیت، نه دلخوشی، نه امید به آینده. به چه چیزی از این بیگانه‌ها دلخوش باشیم!؟ ما نخواهیم گذاشت بیش از این تحقیر شویم. زنان ما از عهده همه تانک‌ها و توپ‌ها و اسلحه‌های پوشالی شما برمی‌آیند.

▫️عذرخواهی نکنید... عذرخواهی شما به هیچ درد ما نمی‌خورد! بگذارید درد ناتوانی ما در یکی شدن، ناتوانی ما در جلوگیری از ظلم و ستم، حقارت ما در برابر تجاوز شما بیگانگان، ما را نابود کند... ما یا باید انسانی زندگی کنیم یا بمیریم. ما باید به شما نشان بدهیم برخورد با خانم‌های این سرزمین یعنی سلام به پایان، که خواهید دید!

*کانال نویسنده
@kaleme
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from پارَند - Paarand
بازنده کیست؟ شهروندان، اپوزیسیون یا حکومت؟

جنبش زن،زندگی آزادی شکست نخورده اما کاسبان این جنبش شکست خورده اند.
«زن،زندگی آزادی»، جنبشی شهروندی برای اعاده زندگی است، زمان‌بر، سخت و طاقت‌فرساست اما برخی رسانه‌ها و جریان های اپوزیسیون خواستند آرزوی سرنگونی برق آسا را بر این جنبش سوار کنند و به "رویا فروشی" اقدام کردند در حالی که معدل معترضان از این بلوغ برخوردار بود که مسیر آنها طولانی، برای تغییر ساختارهای فرهنگی و اجتماعی است که اثرات سیاسی آن نه در کوتاه مدت که در بلند مدت به دست می آید.
پس ما با دو منطق متفاوت روبرو بودیم؛ یکی در دل جنبش و دیگری در بین بسیاری از گروه های سیاسی که اصول و منشا و زمینه اعتراض بزرگ را درک نکردند و به جای کمک به شهروندان معترض، خود عامل تفرقه و بیراهه شدند، آنها نخواستند و نمی‌خواهند این جنبش را درک کنند؛ خواستند این حرکت را برای اهداف خود مصادره کنند اما شکست خوردند.
اینها شکست خوردند ولی شهروندان جنبشی همچنان پیروز میدان اند، هر چند که بازی به اتمام نرسیده و مسیر نه خطی که رفت و برگشتی است و شهروندان ایران در قلب یک مقاومت از جنس مدنی و در دل سرکوب اند.
شهروندان معترض توانستند بدن‌های خود را به عنوان نشانی از اراده های آزاد به ساختار سیاسی تحمیل کنند و آنچه را که گروه‌های سیاسی نتواسته بودند در قالب قانون به حاکمیت تحمیل کنند یا اصلا دغدغه اش را نداشتند، با موهای آزاد خود، با روسری های سوزانده شده، با زندگی روزمره خود در شکل‌های متفاوت گاهی قاطعانه، زمانی در لفاله و با استعاره، زمانی با عقب نشینی‌های تاکتیکی و زمان دیگری با اصرار و مقاومت تحمیل کنند.
مبارزه ادامه دارد اما بازنده، تا کنون در وهله نخست، حاکمیت است که با لایحه و طرح و جریمه و ون ارشاد و چوب و چماق و توهین نتوانسته چهره شهر را یکدست سیاه کند.
در وهله دوم بسیاری از گروه‌های اپوزیسیون بودند که نه نهادسازند نه جمع ساز، موج‌سوارانی‌اند بر اعتراض‌های شجاعانه مردمی.
مقاومت مدنی زمان‌بر است، ادامه دارد و مبارزه با حجاب اجباری تنها یکی از وجوه این مبارزه است اما مدلی راهگشا برای تداوم این مسیر است.
کاسب‌کاران و جمهوری اسلامی بازنده شدند اما شهروندان همچنان پیروز میدان‌اند.
در نبردی که تمام نشده و ادامه دارد.

@paarandiran

https://instagram.com/paarandiran

https://t.me/paarandiran/100
🔴 چرا به ابتذال رسیدیم؟

✍️ مصطفی تاج‌زاده
زندان اوین

🔺مقایسه انتخابات در سال‌های اخیر در دو کشوری که جمعیت و شرایط نزدیک به هم و اشتراکات فراوان تاریخی و دینی و فرهنگی دارند و تقریبا هم‌زمان به مهار استبداد مطلقه و مشروط کردن قدرت پرداخته‌اند، درس‌های مهمی به ویژه در دو زمینه زیر دارد:

۱- چرا در ترکیه، باوجود تورم بالای سال‌های اخیر، مشارکت حداکثری بوده و در ایران، مشارکت حداقلی شده است؟ چرا در یک جمهوری سکولار مردم اکثرا مسلمان دوبرابر بیشتر از یک جمهوری اسلامی رأی می‌دهند؟

۲- چرا جناح حاکم در ترکیه شکست خود را به رسمیت می‌شناسد و وعده جبران خطاها و کم‌کاری‌ها را می‌دهد، اما در ایران انگار نه انگار که فراخوان رهبر با ادبار و بی‌اعتنایی اکثریت قاطع ملت (نزدیک به دوسوم مردم) مواجه شده است؟ به علاوه هیچ فرد و مقام و نهادی مسئولیت این شکست را نمی‌پذیرد و هیچ تغییری به نفع ملت رخ نمی‌دهد؟…

🔺آقای خامنه‌ای نه فقط به شکست جناح خویش در انتخابات اعتراف نمی‌کند، بلکه مشارکت اقلیت مردم را جهاد ملی می‌خواند! وی هم‌چنین چشم و گوش خود را به «نه» بزرگ دست کم ۶۰ درصد ایرانیان به عملکرد خویش بسته است و مدعی‌تر از گذشته به‌جای آن‌که وظیفه حکومت را «تحقق مطالبات ملت» بخواند، حتی اگر خود وی آن‌ها را نپسندد، از «مطالبات رهبری» دم می‌زند!

📎متن کامل
@kaleme
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📹 «از برخورد مومنانه» تا «اختلاف مدیریتی»!

▫️واژه‌سازی دولت برای فراری دادن همراهان خود از برخوردهای قضایی

@kaleme
🔴 چه نیازی به "تبلیغ علیه نظام"؟!

✍️ عزیز قاسم‌زاده

▫️اکثر کسانی که تجربه زندان را داشته‌اند چه فعال صنفی باشند یا فعال سیاسی و یا فعال مدنی و رسانه‌ای و‌‌.... اگر نگوییم اتهام تبلیغ علیه نظام علیه همه آنها اعمال شده، دست کم به اکثریت آنها این عنوان اتهامی، اطلاق شده است. اما حقیقت این است که کارگزاران و دست‌اندرکاران نظام آنگونه که خود علیه خود قیام نموده‌اند و انواع و اقسام تبلیغات را در حق خود روا دانسته‌اند، اساسا نیاز به تبلیغی علیه خود از سوی مخالفان‌شان ندارند.

▫️فعالان محیط زیست هشدار می‌دهند که نقطه کوهستان جنوبی مشهد را تخریب نکنید و جاده‌سازی نکنید اما بدون توجه به این هشدارها به کارشان ادامه دادند و نتیجه سیل دهشتناک دیروز در مشهد بود که جان چند هموطن ما را همراه تخریب‌ها و خسارات بسیار گرفت.

▫️به مسجدی در اصفهان هجوم می‌برند که به جای اینکه پشت سر امام جماعت مقبول خودتان نماز بخوانید پشت سر امام جماعتی که ما تعیین می‌کنیم، نماز بخوانید. یعنی جهش از حجاب اجباری به نماز اجباری. از اولین اختلاسی که صورت گرفت و جامعه انتظار داشت این روند باید به تدریج متوقف شود اما بالعکس شتاب اختلاس‌ها طی سالهای اخیر هم به لحاظ تنوع و گونه‌شناسی اختلاس و هم به لحاظ میزان کمی، سیر نجومی را طی کرد.

▫️در انتخابات همیشه مرسوم چنین بود که با حذف همه مخالفان نظام، بین خودی‌ها رقابتی حداقلی صورت بگیرد اما آن هم به تدریج، به امری زایل و زائد تبدیل شد و بالکل تعطیل شد. جانبازان شیمیایی که دنبال عدم تامین داروهای نایاب و گران‌قیمت، دست به اعتراضی می‌زنند با ضرب و شتم از آنها پذیرایی می‌شود.

▫️کارگران و معلمان که در گفتمان‌های رسمی تجلیل می‌شوند، به محض مطالبه صنفی دارای پرونده امنیتی می‌شوند یا در خیابان‌ها سرکوب می‌شوند. اعتراض در هر قالب قلمی و کلامی حتی حداقلی و در حد مشاوره برای حل مشکلات این نظام از سوی خودی‌ها هم تحمل نمی‌شود و به توطئه و خاستگاه دشمن و نفوذ آنها تعبیر می‌گردد.

▫️دختران و زنان را به شکل‌های مختلف در خیابان می‌زنند و علی‌رغم بازخوردهای بسیار منفی آن در جامعه، در صورت انتشار آن تصاویر، گفته می‌شود آن مامور خاطی مجازات می‌شود‌؛ اما این رذیله نه تنها متوقف نمی‌شود، بلکه با شتاب بیشتر ادامه می‌یابد‌. در شرایطی که این نظام، انواع و اقسام بحران‌ها را در حوزه اقتصاد و اجتماع و فرهنگ و محیط زیست تجربه می‌کند، اساسا نمی‌پذیرد که با چند نفر کارشناس خبره این حوزه‌ها گفتگو کند تا از بحران‌های خود بکاهد،

▫️اگر جامعه‌شناسی تحلیلی علمی از شرایط جامعه ارائه دهد و خبر از وقوع شکاف‌های قومی، فکری و عقیدتی و فرهنگی در جامعه بر اثر ناکار آمدی سیاست‌ها دهد، به جای تغییر رویکردها، صاحب اندیشه باید به واسطه صرفا توصیف وضعیت موجود، مجازات شود. اگر خواننده‌ای با تولید کلام و واژه به مخالفت با سیاست‌های حکومتی بپردازد، به اعدام محکوم می‌شود و بعد که جامعه تمام قد در برابر این حکم می‌ایستد، بالاترین راس قوه قضاییه می‌گوید: قضات باید ابعاد داخلی و بین‌المللی احکام را لحاظ کنند.

▫️امام‌جمعه‌ای بعد از افشای مسئله زمین‌خواری اول به تمام منکر آن می‌شود و آن را به توطئه دشمنان نسبت می‌دهد؛ بعد که اسنادش منتشر می‌شود موضوع را به سوء استفاده نزدیکان خود تقلیل می‌دهد و بعد در میان این همه بازخوردهای منفی دوباره به نماز جمعه می‌رود تا راه تقوی و پرهیزکاری و تحجد و قناعت و رضایت را به همگان بیاموزد.

▫️هواپیمای اوکراینی ساقط می‌شود و ۱۷۶ انسان بی‌گناه قربانی می‌شوند، از خلبان تا کارشناس‌های به اصطلاح در این حوزه را به «بنگاه بانگ و رنگ» می‌آورند تا ثابت کنند امکان ندارد این هواپیما با موشک ساقط شده باشد.خلبان مورد وثوق که کاپیتان و مهندس پرواز است مدعی می‌شود آسمان ایران برای تمام خطوط هوایی امن است و سقوط هواپیمای مسافربری اوکراینی هیچ ارتباطی به تنش‌های موجود بین ایران و آمریکا ندارد. بنابر شواهد، انفجاری در داخل رخ نداده و موتور هواپیما آتش گرفته که احتمالا خلبان نتوانسته آن را کنترل کند.

▫️چهار روز بعد اطلاعیه رسمی صادر می‌شود که با خطای انسانی هواپیمای اوکراینی ساقط شده است. به راستی چنین نظامی با چنین رویکردی اساسا چه نیازی به تبلیغ علیه خود دارد وقتی با تمام قوا برای تبلیغ علیه خود هر روز برنامه تازه‌تری دارد؟!

@kaleme
🔴 گزارشی از بند نسوان زندان لاکان رشت

✍️ تارا افروز

🔺زندان زنان رشت تنها زندان زنان در استان گیلان است، و از همین منظر چون با دورترین نقاط استان حدود ۲۵۰ کیلومتر فاصله دارد نوعی تبعیدگاه است. زنان زیادی هفته‌ها در حسرت ملاقات با خانواده‌هایشان روز را شب می‌کنند. مسافتی بسیار طولانی برای رفت‌وآمد از ییلاقات در فصول گرم و سرد سال، در هوای اغلب بارانیِ گیلان با جاده‌های روستایی صعب‌العبور، در کنار مشقت رها کردن زمین کشاورزی و دام یا مرخصی گرفتن از محل کار، به‌ویژه در خانواده‌هایی آسیب‌دیده یا دارای پدر و مادر سالخورده یا فرزند دانش‌آموز. همه‌ی این شرایط، گاهی بر دلتنگی، هرقدر نفس‌گیر که باشد، غلبه می‌کنند و امکان سفر و امید ملاقات را کم‌رنگ‌تر جلوه می‌دهند.

🔺زندان زنان لاکان، ساختمانی است شامل ۴ بند سالنی با ۲ ردیف تخت فلزیِ دوطبقه در طرفین و معمولاً حدود ۳۰ زندانی در هر بند، که در آن اصل تفکیک جرائم یا حتی جدا کردن متهم و محکوم به‌طور جدی رعایت نمی‌شود. وضعیتی که به خودیِ خود احتمال درگیری و تنش بین زندانیان را به علت تفاوت در فضای ذهنی، میزان اضطراب یا میل به خشونت‌ورزی و نحوه‌ی گذران روزمرگی افزایش می‌دهد. «کانون»، که به‌عنوان بند قرنطینه برای ۱۰ روزِ اولِ ورود به زندان و بازداشت‌های کوتاه‌مدت در نظر گرفته شده، هواخوریِ حدوداً ۵۰ متر مربعی دارد. فضای جداگانه‌ای تحت عنوان «مهدکودک» هم به آن اضافه شده که برای کودکانی استفاده می‌شود که به‌دلیل همراهی با مادر در زمان بازداشت یا نداشتن سرپرست دیگری به‌جز او، با مادرشان به زندان منتقل شده‌اند. مهد کودک زندان، به‌جز نامش هیچ ربطی به کودک و اتاق کودک ندارد؛ نه تخت بچه‌گانه‌ای در کار است، نه رنگ‌آمیزی‌ای روی دیوارها و نه وسایلی برای بازی و نقاشی، و نه اصلاً حصار پرالتهاب زندان می‌تواند رنگ دنیای خیال‌انگیز کودکی به خود بگیرد.

🔺بند «اعتکاف» قبل‌تر مخصوص زنانِ متهم به رابطه‌ی نامشروع بوده و به همین دلیل به این اسم نام‌گذاری شده است و اکنون سکونت‌گاه زنانی با جرائم دیگری مثل مواد مخدر و سرقت نیز به شمار می‌رود. بند «شکیبایی» اغلب برای محکومان و متهمان جرائم مالی و بند «کوثر» (اشتغال) بیشتر برای محکومیت‌های سنگین، از جمله اعدام و حبس‌های طولانی‌مدت (برای جرائم قتل و مواد مخدر)، است، و البته اکثر زنان شاغل در کارگاه را شامل می‌شود. سهم فیزیکیِ زندان زنان از کل مجموعه‌ی زندان لاکان همان‌قدر بی‌تناسب و ناکافی است که سهم زنان از فضاهای شهری، امتدادی از همان به‌حاشیه‌راندگی و اعمال محدودیت‌های تبعیض‌آمیز.

📎منبع و متن کامل

@kaleme
◾️برای سیزدهمین بار به دادسرای فرهنگ احضار شدم

▫️
از سال ۷۷ که برای اولین بار با اتهام تبلیغ علیه نظام به دادگاه رفته و از تدریس محروم شدم، بیش از ۲۵ سال می‌گذرد؛ بیش از ۱۱بار بازداشت و حدود ۸سال را در زندانهای مختلف به سر برده‌ام. فردا نیز برای سیزدهمین بار به اتهام تبلیغ علیه نظام به شعبه ۹ دادسرای فرهنگ و رسانه احضار شده‌ام.

▫️دلیلش را نمی‌دانم اما آنچه را به قطعیت می‌دانم آن است که بعد از سال ۹۸ و کشتن مردم در خیابان و ساقط کردن هواپیمای اکراینی توسط حکومت، اساسا این نظام را آنچنان فاقد مشروعیت می‌دانم که حتی تبلیغ علیه آن را نیز دور از شان خودم می‌دانم

✍️ مهدی محمودیان | X

@kaleme
Mghavmt mdny - final (5).pdf
15.5 MB
◾️خلاصه‌ای کوچک و خواندنی
از کتاب مقاومت مدنی: آن‌چه همگان باید بدانند اثر اریکا چنووث

▫️چنووث با بررسی نتایج بیش از ۶۰۰ جنبش در ۱۲۰ سال اخیر و موفقیت یا عدم موفقیت آن‌ها، میزان موفقیت جنبش‌های خشونت‌پرهیز و خشونت‌آمیز را با هم مقایسه می‌کند - نه بر مبنای نظریه‌ها، بلکه بر مبنای واقعیت‌هایی که اتفاق افتاده‌اند.

📎نسخه کامل PDF کتاب را هم اینجا دریافت کنید

@kaleme
🔴 شوخ‌طبعی در مقاومت مدنی چه نقشی دارد؟

✍️ اریکا چنووت

▫️شوخ‌طبعی ــ به‌ویژه طنز و هجو ــ می‌تواند مستقیماً در برابر تبلیغاتِ حکومت‌ها عرضِ اندام کند و با افشای حقیقت اجازه ندهد که پروپاگاندای حکومت به هدف اصلیِ خود دست یابد.

▫️شوخ‌طبعی می‌تواند در وضعیتی وخیم و ناگوار، حال و هوایی شاد و پرنشاط بیافریند. این تغییرِ احساس به‌ویژه وقتی مهم است که حکومت توسل به زور علیه مخالفان را آغاز کرده است. جشن‌ها می‌توانند سرپناهی برای تعداد زیادی از کسانی باشند که می‌خواهند دَمی از احساس ملال، بدبختی و خیانت فارغ شوند. برای مثال، در سپتامبر ۲۰۱۱ در تظاهراتی علیه بشار اسد، دیکتاتور سوریه، کنشگران غیرمسلح با وسایل آتش‌بازی و دوربین‌های ویدیویی به مصاف نیروهای امنیتیِ مجهز به تانک و خمپاره‌انداز رفتند. تصاویر ضبط‌شده توسط دوربین‌ها حاکی از ناسازگاریِ مضحک میان قدرت‌نماییِ نظامیان و شوخ‌طبعیِ معترضانی بود که با ترقه‌بازی و پرتاب فشفشه به آسمان، قدرت‌نماییِ نظامیان را مسخره می‌کردند. این تصاویر به شکل مؤثری نشان داد که واکنش دولت سوریه به هیچ وجه متناسب با اعتراض شهروندان غیرمسلح نیست.

▫️شوخ‌طبعی اغلب می‌تواند به مردم اجازه دهد که راه‌های جدیدی را برای مبارزه با وضع موجود در نظر مجسّم کنند. در واقع، شوخ‌طبعی آن‌قدر تهدیدآمیز است که می‌تواند مرگ‌بار باشد. در نظام‌های تمامیت‌خواه، بیان لطیفه‌ای در انتقاد از مسئولان می‌تواند جرم بزرگی به شمار رود. علت این امر آن است که تمامیت‌خواهی مبتنی است بر کنترل کامل روایت اجتماعی و تاریخی ــ همان به‌اصطلاح، «یگانه حقیقت» ــ و به طور عام، جریان اطلاعات.

▫️در دوران حکومت استالین، صدها شهروند اتحاد جماهیر شوروی به جرم لطیفه‌گویی در انتقاد از رژیم به مرگ یا حبس در اردوگاه‌های کارِ اجباری محکوم شدند. در فاصله‌ی سال‌های ۱۹۴۲ و ۱۹۴۴، «دادگاه خلق برلین» ۴۹۳۳ نفر را به جرم بیان «لطیفه‌های مأیوس‌کننده» درباره‌ی حزب نازی به مرگ محکوم کرد.

*ترجمه عرفان ثابتی
*گزیده‌ای از مقاله | آسو

@kaleme
Forwarded from پارَند - Paarand
ماموریت مهم مقاومت مدنی علیه تمامیت خواهی

جمهوری اسلامی یک سیستم است، نظامی هماهنگ در سرکوب شهروندمداری. این نظام، به پیشنهاد «اصلاح» پاسخ منفی داد و امروز یکدست و فربه شده.
ریاست جمهوری ابراهیم رئیسی در سال هزار و چهارصد نشانه ای بود از فربه شدن این سیستم که سال به سال گام های محکم تری را به سوی تمامیت خواهی برداشته.
ابراهیم رئیسی شاید لایق ترین رئیس جمهور سیستمی بود که فرصت داشت خود را به روز و مدرن کند اما روند ارتجاع و قهقرا را در پیش گرفت.
سیستم‌ها هم مثل موجودات زنده، دوران جوانی و پیری دارند. اگر به روز نشوند، نقطه انتهایی زوالشان زود فرا می‌رسد. اصرار جمهوری اسلامی بر مقاومت در برابر جامعه مدنی، زمینه زوال را تسریع خواهد کرد.
تیپ ابراهیم رئیسی دقیقا ترجمان همین وضعیت رو به زوال بود: مطیع در برابر هسته سخت قدرت و مجری نقض گسترده حقوق شهروندی.
او از آغاز جوانی که دادستان شد تا دیروز که در سایه حذف رقبا و مهندسی انتخابات رئیس دولت شد، بر یک مسیر حرکت کرده: مهره سیستم بودن. هیچ گاه علیه این سیستم، شورشی یا اعتراضی یا اصلاحی نکرد.
نظام‌های تمامیت خواه به فرد وابسته نیستند که با یک فرد از بین بروند. آنها رئیسی های فراوانی در دامان خود پرورش داده اند و نسل جوان جمهوری اسلامی پرورده مکتب ولایت فقیه، مملو از مهره های سر به راه و‌ مطیع است.
تمامیت خواهی به عنوان یک سیستم، شدیدا نیازمند اطاعت پذیری است و رئیسی مهره ای مطیع بود.
اما جای رئیسی را نسل تازه نفسی پر کرده، نسلی که در همان روزهای مبارزه شهروندان در قالب جنبش سبز، رهبر جمهوری اسلامی، از آنها به عنوان رویش نظام یاد کرد.
اگر چه فقدان یک مهره در نظام تمامیت خواهی، تسکینی بر دل ستمدیدگان سیستم است، اما فراموش نشود که از کار انداختن تمامیت خواهی، نیازمند خاموش کردن موتور فکری تمامیت خواهی است یعنی رویکردی که ما را به قول «هانا آرنت» از «اندیشیدن» و «زندگی فعالانه» باز می دارد.
برای همین مقاومت مدنی گفتمانی است که می پذیرد ما در بحرانیم و در رنج زیست می کنیم و برای حل بحران‌ها باید با سیستم به مثابه یک کل، برخورد کرد.
بر این اساس تلاش برای بازتعریف شهروند به مثابه خاری در چشم دیکتاتوری، منتقد و مفسر محیط و با ذهنیت انتقادی مسیری سخت و طولانی برای درمان قطعی تمامیت خواهی است.
فقدان رئیسی و هر مهره دیگر نعمت است اما هدف اصلی، از کار انداختن قوه های محرکه تمامیت خواهی است. این مهم ماموریت اصلی گفتمان « مقاومت مدنی» است.
@Paarandiran

https://www.instagram.com/paarandiran

https://t.me/paarandiran/105
◾️اصلاح‌طلبان و انتخابات آینده

✍️ کلمه - عبدالله ناصری

▫️نگارنده از آن دسته از مخالفان حکومت ایران است که اصرار بر درستی گفتمان میرحسین موسوی برای نجات ایران دارد. و نیز از آنانی است که از مرگ ابراهیم رییسی شاد نیست، ولی شادی مردم ستمدیده از ایشان را حق مسلم آنها می‌داند.

▫️شرایط مملکت و حال ملت هم با مرگ رییس‌جمهور “هندسی” (مهندسی شده) تغییر نخواهد کرد، چه او زنده می‌ماند و چه امثال مخبر، همه مجری جبری دیگری هستند، و چه پس از پنجاه روز انتخابات برگزار شود و یا با حکم حکومتی در زمان روتین بهار آینده (صد البته این راه به نفع بیت‌المال است)، مهم‌ترین نکته، موضع اصلاح‌طلبان واقعی است که انتخابات مجلس دوازدهم را عملا تحریم کردند، خصوصا رهبری این جبهه که علاوه بر “رأی ندادن”، برای اولین بار موضع صریح خود را نسبت به نهاد انتخابات در این حکومت تمامیت‌خواه اعلام کرد.

▫️هر اتفاقی رخ دهد؛ واپسین روزهای تیرماه سال جاری و یا بهار سال ۱۴۰۴، اصلاح‌طلبان واقعی باید از حلاوت کنش سیاسی - اجتماعی خود مراقبت کنند و هیچ نقشه راهی برای انتخابات ریاست جمهوری پیش رو ترسیم نکنند که دام و دلخواه حکومت توتالیتر است. چون رهبر حکومت، تغییر و تبدیلی را نمی‌پذیرد، اصلاح‌طلبان خوشنام و واقعی که البته هواداران محدودی دارند، شیرینی کنش عدم مشارکت (بخوان تحریم) خود را از کام هواداران نگیرند.

@kaleme
🔴«حق تفاوت» و «سرمایه اجتماعی»

🎙سیدعلیرضا حسینی‌بهشتی

🔺باید برابری خودم با «دیگری» را به‌رسمیت بشناسم. یعنی او را هم انسان بدانیم، همان‌گونه که خود را انسان می‌دانیم. پیوند میان سرمایه اجتماعی و حق تفاوت، یعنی اینکه «دیگری» که مثل من فکر نمی‌کند حق دارد از من متفاوت باشد، در همین نقطه شکل می‌گیرد. یعنی تا من برای «دیگری» چنین حقی قائل نباشم، نمی‌توانم با او وارد رابطه‌ای مبتنی بر انصاف و معامله‌به‌مثل بشوم و در نتیجه، نظام همکاری اجتماعی عادلانه شکل نمی‌گیرد. و وقتی نظام همکاری اجتماعی عادلانه شکل نگرفته باشد، نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم سرمایه اجتماعی شکل گرفته باشد. و وقتی سرمایه اجتماعی شکل نگرفته باشد، نمی‌توانیم انتظار پیشرفت داشته باشیم. بنابراین، ترویج و نهادینه کردن احترام برابر برای دیگران به‌عنوان هم‌شهروندان، برای پیشرفت ضرورتی است انکارناپذیر.

🔺یکی از ویژگی‌های سرمایه اجتماعی مبتنی بر اعتماد این است که به سختی به‌‌دست می‌آید و به‌آسانی از دست می‌رود. به همین علت است که رواج دروغ و ریاکای و فریب‌کاری در سطوح مختلف نطام اجتماعی، باعث برباد دادن سرمایه اجتماعی می‌شود. با وقوع انقلاب اسلامی در ایران، میزان سرمایه اجتماعی به سرعت افزایش یافت. همه شما شاهد بودید که در دوران جنگ اگر اعتماد مردم به دولت و دولتمردان نبود، امکان موفقیت در جنگ وجود نداشت. رزمندگان، به‌خصوص داوطلبان که در برهه حساس و خطیر سال‌های اولیه جنگ هشت‌ساله بدنه اصلی مدافعان از آب و خاک کشور را تشکیل می‌دادند، ماه‌ها در شرایط سخت در جبهه‌ها می‌ماندند چون خیالشان بابت حمایت جامعه و دولت از خانواده‌هایشان راحت بود. متأسفانه طی سه دهه اخیر شاهد افول شدید و سریع سرمایه اجتماعی بوده‌ایم

📎متن کامل
@kaleme
🔴 آیا هنوز هم تفکر نمی‌کنید؟!

مرضیه حاجی‌هاشمی

▫️حیات جسمانی‌اش پایان یافت، چه در اوج قله با یک انفجار و چه در عمق دره بر اثر سقوط و انهدام، چندان تفاوتی ندارد، او که سه سال پیش از پس یک نارقابت انتخاباتی با نتیجه از پیش مشخص، روز میلاد امام رضا به جشن آغاز نشست و اکنون با صدای نقاره خانه صبح میلاد امام رضا ناقوس پایانش نواخته شد. چه فرقی می‌کند برای او که او را شهید خدمت بنامند یا فقید رحلت؟ مهم آن است که طوماری از به ظاهر خوش خدمتی‌هایش به قطار پیشرفت نظام -گرچه به نظر، سوخت موتور عقبگرد آن بود- اعم از سرعت و نرخ اینترنت تا سرعت و نرخ جمعیت ناراضی و معترض، فراهم است تا دستگاه گوبلزی واژه سازی، خادمی قدیس برکشد از ناکامی آنان که بر قدرتش برکشیدند.

▫️از ویژگی‌های اصلی دستگاه تبلیغات گوبلزی که به ظاهر، دلیل موفقیت آن هم بود، انحصاری بودن آن عنوان می شود و اینکه «با وحشت، جفت شده بود و با زور پشتیبانی می‌شد»، هیچکس اجازه نداشت، گونه‌ای دیگر فکر کند یا بنویسد. اعلام می‌شد با هر کسی که غیر آنچه ما می‌گوییم و می‌خواهیم، منتشر کند، برخوردی سخت خواهد شد. «گوبلز» می‌گفت: «اگر قرار باشد، تبلیغات اثربخش باشد، همیشه باید شمشیر تیزی پشت سرش باشد»؛ لذا تبلیغات را طی هفت شیوه و مرحله انجام می‌دادند: «اسم دادن، تلطیف و تنویر، انتقال، تصدیق، مردم ساده، مغالطه و همرنگی با جماعت»؛ اما اگر گوبلز در قرن ۲۱ بود، قطعاً نه می‌توانست، این هفت شیوه را برای اکثریت جامعه به کار گیرد و شورآفرینی و حماسه آفرینی‌های بی‌نظیر خود را تکرار کند؛ نه حتی زور شمشیرش از پس امواج ماهواره‌ای و شبکه‌های گسترده اجتماعی بر می‌آمد تا با فیلترینگ بلااستثناء تمام شبکه‌های اجتماعی، اطلاع رسانی را به انحصار شبکه‌های ملی خود درآورد.

▫️حال که چنین موفقیت‌های گوبلزی غیر ممکن شده است، بهتر است، از شیوه‌ اسم سازی‌های تبلیغاتی و تلطیف، عاطفی، احساسی و شورانگیز کردن فضا برای تنویر افکار به قصد تصدیق بدون بررسی و شواهد بپرهیزیم؛ چرا که به هر شکل، فیلترینگ پاسخگو نیست و همه جامعه مردمانی ساده نیستند که با مغالطه‌های ابهام زا و گاهی برای همرنگی با جماعت اقناع شوند یا سکوت کنند. آنها حتی بی مدد شبکه‌های اجتماعی نیز شواهد کافی دارند. از کوچه و خیابان‌، مغازه‌ها و عمومی‌ترین عرصه ها تا مدرسه و دانشگاه‌ها و تخصصی‌ترین آنها مداوم و مکرر، خدمات باقیمانده از این سه سال را می‌بینند و با همه وجود لمس می‌کنند، از اینکه روزها قادر نبودند، کارت ورود به جلسه امتحان نهایی فرزندشان را از سایت دریافت کنند تا کتاب‌های درسی دستکاری شده، تزریق طلبه‌ها به آموزش و پرورش و ...، از حضور به شدت تنش‌زای گشت ارشاد در خیابان‌ها و رفتارهای خشن و تحقیرآمیز با زنان تا سبد خالی شده‌شان از گوشت و لبنیات و انواع میوه‌های رنگارنگ فصلی با قیمت‌های نجومی که انبوهی از اندوه و شرمندگی را بر سینه‌هایشان آوار کرده، این‌ها همه گوشه‌هایی از خدمت‌های دولت سیزدهم و رئیس فقید آن است که در عمومی‌ترین سطوح جامعه، روزانه تجربه می‌شود.

▫️هم اکنون دو قطبی خطرناکی در جامعه دیده می‌شود، عده‌ای عزادار شهید هستند و عده‌ای حتی از به کار گرفتن واژه مرگ هم امتناع دارند. بخشی از جامعه به صفت نجابت ایرانی بودنشان که البته توسط بسیاری از نسل جوان، مورد اعتراض و هجمه است، سکوتی حرمت دارانه اختیار کرده‌اند؛ چون می‌دانند که چه رنج آور است، بر عزای دیگران خندیدن؛ حتی دیگرانی که بر عزاداری آنها هم عامل بودند و هم منکر، هم جاهل بودند و هم مقصر، بر داغ‌های دلشان آتش زدند و بر اشک‌هایشان هلهله کردند، بر زخم‌هایشان نمک پاشیدند و بر آتش جانشان شعله افکندند، آنگاه که شب را تا صبح، پیکر بی جان پاره های تن ایران را در یخ لالایی خواندند تا ناگه ربوده نشوند. آنها سوای آنچه در دل دارند، بر لب سکوت کرده‌اند نه آنکه بترسند؛ چون گرچه اقلیتی باشند که عزادارند؛ ولی هم‌وطنانشان هستند و عزادار به ویژه عزادار هم‌وطن حرمت دارد در نگاه محترمشان.

▫️آیا وقت آن نرسیده به پاس این حرمت داری به خود آیند، آنانی که حرمت ایرانیان را نگه نداشتند و این وضع اسفبار تحمیل شده به آنان را عامل حقارت ملی‌شان کرده‌اند که نابسامان‌ترین کشورها نیز بر نرخ دلار ما طعنه تحقیرآمیز زنند؟ وقت آن نرسیده تا کمی بیندیشند که خداوند دستی برتر از همه دست‌هایی است که دست بر هم، راه حق انتخاب را بر ملتی سد کردند؟ ملتی که برای احقاق این حق بیش از یک قرن دویده است؟ آیا هنوز هم تفکر نمی‌کنید!؟

*کانال نویسنده
@kaleme
Forwarded from امتداد
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 میرحسین موسوی، نخست‌وزیر دوران جنگ، در بین فاتحان خرمشهر: «دیروز وقتی این خبر به من رسید به یاد هزاران شهید افتادم...»

#امتداد
@emtedadnet
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔴 دروغ خونسردانه ابراهیم رئیسی برای توجیه اعدام

✍️ حسین باستانی

▫️آرش رحمانی پور و محمدرضا علی‌زمانی در بهمن ۸۸ اعدام شدند. اتهام آنها دست داشتن در اعتراضات انتخاباتی و مشخصا وقایع روز عاشورا در ۶ دی ۸۸ اعلام شد. این اتهامات به وضوح دروغ بودند چون هر دو را در اردیبهشت ماه، یعنی «قبل از» انتخابات خرداد ۸۸ گرفته بودند.

▫️پس از اعدام‌شان اما ابراهیم رئيسی معاون اول وقت قوه قضاییه اعلام کرد: «دو نفری که اعدام شدند... "قطعا" در جریان آشوب‌های اخیر دستگیر شدند.» | دادستان وقت تهران هم در روز اعدام گفت این دو جوان «از عوامل ضد انقلاب سلطنت طلب بوده‌اند که اتهام آنها... حضور در اغتشاشات اخیر بوده است.»

▫️حضرات با همین خونسردی دروغ گفتند تا دار زدن دو انسان را توجیه کنند، به اتهام مشارکت در اقداماتی که در زمان وقوع‌شان در زندان بودند.

📎بیشتر بخوانید

@kaleme