⛔️عدم جواز " هوو " کشیدن در کلام امیرالمومنین علی علیه السلام
💎 درکتاب شریف کافی از امام باقر و امام صادق علیهما السّلام نقل شده است که فرمودند:
...إِنَّ عَلِيّاً (ع) لَمَّا فَرَغَ مِنْ قِتَالِ أَهْلِ الْبَصْرَةِ: أَتَاهُ سَبْعُونَ رَجُلًا مِنَ الزُّطِّ فَسَلَّمُوا عَلَيْهِ وَ كَلَّمُوهُ بِلِسَانِهِمْ فَرَدَّ عَلَيْهِمْ بِلِسَانِهِمْ، وَ قَالَ لَهُمْ إِنِّي لَسْتُ كَمَا قُلْتُمْ أَنَا عَبْدُ اللَّهِ مَخْلُوقٌ، قَالَ، فَأَبَوْا عَلَيْهِ وَ قَالُوا لَهُ أَنْتَ أَنْتَ هُوَ، فَقَالَ لَهُمْ لَئِنْ لَمْ تَرْجِعُوا عَمَّا قُلْتُمْ فِيَّ وَ تَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَعَالَى لَأَقْتُلَنَّكُمْ! قَالَ فَأَبَوْا أَنْ يَرْجِعُوا وَ يَتُوبُوا، فَأَمَرَ أَنْ تُحْفَرَ لَهُمْ آبَارٌ فَحُفِرَتْ، ثُمَّ خَرَقَ بَعْضَهَا إِلَى بَعْضٍ ثُمَّ فَرَّقَهُمْ فِيهَا ثُمَّ طَمَّ رُءُوسَهَا ثُمَّ أَلْهَبَ النَّارَ فِي بِئْرٍ مِنْهَا لَيْسَ فِيهَا أَحَدٌ فَدَخَلَ الدُّخَانُ عَلَيْهِمْ فَمَاتُوا
چون امیرالمومنین علیه السلام از اهل بصره (یعنی جنگ جمل)، فراغت یافت هفتادنفر از قوم (زُط) سیاه پوستان هندی، خدمت حضرت آمدند و به حضرت سلام کردند و با زبان خویش با ایشان سخن گفتند، حضرت با زبان خودشان پاسخ آنان را داد، سپس فرمود:من چنان که شما گفته اید و باور دارید نیستم، من بنده آفریده شدهٔ خداهستم
آنان انکار ورزیده و گفتند: " أَنْتَ هُو "
حضرت فرمود: اگر این سخن را پایان ندهید و از اعتقاد به آنچه درباره من گفتید به سوی حق باز نگردید و به درگاه خداوند عزّوجل توبه نکنید، شما را خواهم کشت
امّا آنان از بازگشت و توبه امتناع ورزیدند، حضرت دستور داد که برای آنان چاه هايی کنده شود، سپس برخی را به برخی دیگر راه دادند و ایشان را درون آن انداخته و رویش را پوشاندند و در یکی ازچاه ها که هیچ یک ازایشان درون آن نبود، آتش افروختند و بدین سبب دود بر ایشان وارد شد و مُردند
📚 فروع کافی، کتاب الحدود، باب حد المرتد، ج۷، ص۲۵۹، ح۲۳
📚 إختيار معرفة الرجال المعروف بـ رجال الكشي ج۱ ص ۱۰۹
#نهی_هو_کشیدن
#هو
#غالی
💎 درکتاب شریف کافی از امام باقر و امام صادق علیهما السّلام نقل شده است که فرمودند:
...إِنَّ عَلِيّاً (ع) لَمَّا فَرَغَ مِنْ قِتَالِ أَهْلِ الْبَصْرَةِ: أَتَاهُ سَبْعُونَ رَجُلًا مِنَ الزُّطِّ فَسَلَّمُوا عَلَيْهِ وَ كَلَّمُوهُ بِلِسَانِهِمْ فَرَدَّ عَلَيْهِمْ بِلِسَانِهِمْ، وَ قَالَ لَهُمْ إِنِّي لَسْتُ كَمَا قُلْتُمْ أَنَا عَبْدُ اللَّهِ مَخْلُوقٌ، قَالَ، فَأَبَوْا عَلَيْهِ وَ قَالُوا لَهُ أَنْتَ أَنْتَ هُوَ، فَقَالَ لَهُمْ لَئِنْ لَمْ تَرْجِعُوا عَمَّا قُلْتُمْ فِيَّ وَ تَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَعَالَى لَأَقْتُلَنَّكُمْ! قَالَ فَأَبَوْا أَنْ يَرْجِعُوا وَ يَتُوبُوا، فَأَمَرَ أَنْ تُحْفَرَ لَهُمْ آبَارٌ فَحُفِرَتْ، ثُمَّ خَرَقَ بَعْضَهَا إِلَى بَعْضٍ ثُمَّ فَرَّقَهُمْ فِيهَا ثُمَّ طَمَّ رُءُوسَهَا ثُمَّ أَلْهَبَ النَّارَ فِي بِئْرٍ مِنْهَا لَيْسَ فِيهَا أَحَدٌ فَدَخَلَ الدُّخَانُ عَلَيْهِمْ فَمَاتُوا
چون امیرالمومنین علیه السلام از اهل بصره (یعنی جنگ جمل)، فراغت یافت هفتادنفر از قوم (زُط) سیاه پوستان هندی، خدمت حضرت آمدند و به حضرت سلام کردند و با زبان خویش با ایشان سخن گفتند، حضرت با زبان خودشان پاسخ آنان را داد، سپس فرمود:من چنان که شما گفته اید و باور دارید نیستم، من بنده آفریده شدهٔ خداهستم
آنان انکار ورزیده و گفتند: " أَنْتَ هُو "
حضرت فرمود: اگر این سخن را پایان ندهید و از اعتقاد به آنچه درباره من گفتید به سوی حق باز نگردید و به درگاه خداوند عزّوجل توبه نکنید، شما را خواهم کشت
امّا آنان از بازگشت و توبه امتناع ورزیدند، حضرت دستور داد که برای آنان چاه هايی کنده شود، سپس برخی را به برخی دیگر راه دادند و ایشان را درون آن انداخته و رویش را پوشاندند و در یکی ازچاه ها که هیچ یک ازایشان درون آن نبود، آتش افروختند و بدین سبب دود بر ایشان وارد شد و مُردند
📚 فروع کافی، کتاب الحدود، باب حد المرتد، ج۷، ص۲۵۹، ح۲۳
📚 إختيار معرفة الرجال المعروف بـ رجال الكشي ج۱ ص ۱۰۹
#نهی_هو_کشیدن
#هو
#غالی