کانال اشعار محمدرضا کاکائی(شفای اصفهانی)
208 subscribers
588 photos
58 videos
11 files
436 links
شاعر -نویسنده -پژوهشگر فرهنگی،ادبی-فعال اجتماعی
مدیر مسئول موسسه( انجمن ) فرهنگی - ادبی اهل قلم اصفهان
کتابهای منتشر شده یا در حال نشر...
آغاز شد دوباره به نام تو این غزل
ناگهان باران...
Download Telegram
#غزل

تا از آن چشمه گل جوش لبی تر دارم
از می لعل لب مست تو ساغر دارم

باغ نور است رواق آینه چشمانت
لحظه ای از تو محال است نظر بردارم

هر شب از شوق خیال تو در آغوش غزل
از گل اشک، خط آیه به دفتر دارم

قفسی ساخته غم از شب تنهائی من
در رگ آینه صد بغض کبوتر دارم

رفتی و رفته به همراه تو جان از تن و نیست
نیمه جانی که به سویت قدمی بر دارم

گر چه گفتند که کفر است همه ایمانم
من به پیغمبری چشم تو باور دارم


#محمد_رضا_کاکایی
#عاشقانه


https://t.me/kakaeimohammadreza
#غزل

ما ملت اراده و ایمان و خدمتیم
دلهای پَر گرفته به شوق شهادتیم

ما راستان آمده در داستان عشق
دستان شاهنامه ی فصل روایتیم

در جبهه مقاومت و عرصه حضور
فرمان پذیر و گوش به امر اطاعتیم

بگذار روی شانه بریزند سیل داغ
ما قله صبورترین کوه طاقتیم

سر تا به پا اگر شده تقدیرمان گداز
در پیچ و تاب حادثه شمع هدایتیم

ما شیعه ایم و تا صف محشر به حکم عشق
چون سیر ذره در پی نور ولایتیم

سر خم نمی کنیم یزیدان ظلم را
همچون حسین آینه این عبارتیم

حتی اگر رود سر و تن دشت گل شود
فریاد سرخ صبح ، سر شام ذلتیم

#محمد_رضا_کاکایی

https://t.me/kakaeimohammadreza
#غزل

قلمی کو، که نویسد خط پایانی را
غزل هجرت آن یار خراسانی را

صبح آن روز پر از درد به دلها چه گذشت
که زمین تجربه کرد آن شب طوفانی را

تا سحرگاه، سپاه مژه بر هم نرسید
تا که آرد خبر بی سر و سامانی را؟

صبح آمد که به درد آورد آن تلخ خبر
دل آزادگی و غیرت ایرانی را

خبر این بود که در شعله پر و بالی سوخت
شمع بارید و رقم زد شب بارانی را

باز آموخت در آتش به جهان ابراهیم
شیوه مردی مردان گلستانی را


#محمد_رضا_کاکایی

https://t.me/kakaeimohammadreza
#غزل

از این دکان که وا کردند ارباب دغل اینجا
نیاید غیر درد و غصه بوی راه حل اینجا

چنان بر کام مردم لحظه ها راتلخ می بینم
که یادم رفته حتی طعم شیرین عسل اینجا

خدا یا چیست سّر غربت و سنگینی حزنی
که دارد در درون سینه اش امشب غزل اینجا

زبانها گر چه دارد جمله با حی علی، انسی
نمی بینم در آئین دلی خیر العمل اینجا

پر از حرفم ولی غرق سکوتی سرد و سنگینم
خدا گویی که لالم آفریده از ازل اینجا

من از سعدی علیه الرحمه از جان عذر می خواهم
اگر گفتم به عزرائیلیان شیخ اجل اینجا

رها کن شعر را شاعر که کار واژه ها دیگر
گذشته از نصیحت کردن و ضرب المثل اینجا


#محمد_رضا_کاکائی

https://t.me/kakaeimohammadreza
‼️فرهنگسرای شفق تقدیم میکند

🎉جشن ولایت

🔴جلسه شعرخوانی با حضور شاعران عزیز:

*جناب آقای سعید علامه
*جناب آقای محمدرضا کاکائی
*جناب آقای سعید آزاد
*جناب آقای سجاد دانشمند
*سرکار خانم زهرا صالحی
*سرکار خانم زهرا صرامی


📚 فرهنگسرا،کتابخانه و سالن مطالعه شفق

☎️ 031_37883965

https://eitaa.com/ketabkhane_shafagh
📣 فرصتی بی‌نظیر برای علاقه‌مندان به تحلیل و نقد سینما!

🎞️ مدرسه سینمایی خط فرضی با همکاری دانشگاه اصفهان برگزار می‌کند:

🔷 کارگاه یک روزه تحلیل فیلم «طعم گیلاس» به کارگردانی عباس کیارستمی

📌 تحلیل فلسفی، روانشناختی و هنری با حضور خانم دکتر زهرا جان‌نثاری و آقای پویا مفید

🗓 شنبه ۳۰ تیر ۱۴۰۳

ظرفیت محدود

🔹 اکنون ثبت‌نام کنید!

لینک ثبت‌نام:
🌐https://survey.porsline.ir/s/Ej5BQmJ

📱 پیج اینستاگرام: @khatefarzi_filmschool

☎️ شماره تماس: ۰۳۱۹۱۰۱۱۸۴۰

📎 تلگرام: @khatefarzi2
-------------------🇮🇷------------------
پایگاه اطلاع‌رسانی رویدادهای علمی، آموزشی،
فرهنگی و دانشجویی دانشکده زبان‌های خارجی
دانشگاه اصفهان

Faculty of Foreign Languages
University of Isfahan
------------------🇮🇷-------------------

⬅️ به ما بپیوندید ➡️

🔗لینک پایگاه👇
https://eitaa.com/joinchat/3033858356C4feb04c365
#غزل

بر نعش سروهای وطن جان گریستم
عمری بهار دیدم و باران گریستم

داغ خلیج فارس دلم را کباب کرد
زخم خزر چشیدم و عمان گریستم

زاگرس، ستبر سینه مردان مرد شد
روزی که پای پاوه، مریوان گریستم

یک گاو خونی از غم زاینده رود خشک
یک سیستان رَمل، بیابان گریستم

قربانی غروب غم قادسیه شد
زرتشت خنده ای که مسلمان گریستم

نوری نماند دیده قاجار دیده را
از بس میان حادثه کرمان گریستم

تریاک شعر قصه افیون واژه بود
هر مصرعی که بی تو پریشان گریستم

بغضم میان حنجره بختگان شکست
چون شمع قطره قطره و عریان گریستم

دریاچه ارومیه لب تشنه بود و من
زرینه رود مانده ز جریان گریستم

سمت طلوع قصه صبحی دوباره را
با چشمهای خیس خراسان گریستم

از اصفهان درد به تهران رسیدم و
یک پایتخت سینه سوزان گریستم

در طالعم نبود جز این سرنوشت تلخ
در خویشتن شکستم و ویران گریستم

هر روز سینه چاک غم دیگران شدم
هر شب غریب و سر به گریبان گریستم

پرچم به اهتزاز درآمد میان باد
عاشق شدم بخاطر ایران گریستم

#محمد_رضا_کاکایی

https://t.me/kakaeimohammadreza
#چهار_پاره

گر چه در نیمه راه حادثه ایم
فرصت عمر همچنان باقیست
تا زمان رحیل بی تردید
در چراگاه درد باید زیست

ایستگاه توقف ما را
در بلیط قضا نوشته قدر
تا سوار قطار مرگ شدن
زحمت و رنج و غم نیاید سر

این بلیط دو سر به لطف پدر
از ازل شد به ناممان صادر
پدر از باغ خلد رانده شد و
ما به بیراه غم شدیم عابر

چه بلایی عظیم تر از این
چه غم و غربتی چو این سنگین
فرق مابین سیب و گندم چیست؟!
وقتی آوراره گی است سهم زمین

آدم آواره شد که ابلیس از
بخل و آز و دروغ زاده شود
رانده شد از بهشت تا یک عمر
کوچ گرد هوای جاده شود

گر چه گفتند کار شیطان بود
از حریم بهشت رانده شدن
نیست جز خودزنی گناهی که
سر زند گهگداری از تو و من

#محمد_رضا_کاکایی
#تا_زمان_رحیل

https://eitaa.com/mohammadrezakakaei



https://t.me/kakaeimohammadreza
#غزلی_از_سر_دلتنگی

رفتی و سوگت بهاری کرد باغ ژاله را
باز کردی تازه در من، داغ چندین ساله را

قطره قطره ریختم در خویش و بارانی شدم
آب دادم با گلاب اشک باغ لاله را

گفته بودم بی تو خواهد مرد در من زندگی
با غمت دادی به دستم آلت قتاله را

همچو جان بودی درون سینه پر درد من
گو چگونه کم کنم اندوه و آه و ناله را

داد پائیزت به دست باد مست پر غرور
در خزان آباد حسرت حاصل آلاله را

با غروبت رفت نور عشق و امید از دلم
در نگاهم کرد بنیان درد، باغ ژاله را


#محمد_رضا_کاکایی
#معدن_طبس

https://eitaa.com/mohammadrezakakaei



https://t.me/kakaeimohammadreza
به بهانه ۶ آبان ماه پایان ۵۲ سالگی و آغاز یک سال بیشتر پیر شدن...

یک عمر کنارتان به صد شوق،خندیدم و طی راه کردم
پنجاه و دوسال عمر خود را با دست خودم تباه کردم

شعر آیه روح بخش جان شد،بزم شعرا حرای احساس
پیغمبر دوستی گزیدم،افسوس که اشتباه کردم

هر دست دراز دوستی شد،یک خنجر سخت آبدیده
پهلوی دریده ام گواه است بر آنچه که اشک و آه کردم

هر کس که عصای دست من شد،پایش ز جفای چاله پیچید
از مکر برادران جان بود روزی که هوای چاه کردم........

هر چند گلایه ها زیادند، تکرار گلایه ناسپاسی است
یاران که تمام بد نبودند، العفو که من گناه کردم


محمد_رضا_کاکایی

https://t.me/kakaeimohammadreza
🔻فراخوان چهارمین دوره جایزه ادبی مادرانه!

📬ارسال اثر به دبیرخانه چهارمین دوره فراخوان ملی جایزه ادبی مادرانه و دسترسی به کتب منبع:

www.jafaribnalreza.com/madaraneh

🔻با محوریت: نام حضرت نجمه خاتون(س) مادر بزرگوار امام رضا(ع) و حضرت معصومه(س)

📆 آخرین مهلت ارسال آثار: 15 بهمن ماه 1403

🔸توجه: با عنایت به تغییرات فرایندی در برگزاری بخش داستان کوتاه، این بخش از فراخوان مادرانه حذف گردید.

👈لازم به ذکر است که فراخوان داستان متعاقبا به اطلاع علاقه مندان به شرکت در این بخش ادبی خواهد رسید.

🔻در ضمن شاعران گرانقدر در صورت بروز هر گونه مشکل در بخش ارسال آثار سایت می توانند مراتب را در ایتا از طریق شماره 09133691192 مربوط به دبیرخانه مادرانه با ما درمیان بگذارند.

🔹دبیرخانه جایزه ادبی مادرانه:
eitaa.com/behesht_e_hashtom

https://t.me/kakaeimohammadreza
#غزل

صبحتان سرشار عشق و روزتان سرشار نور
غنچه لبخندتان سرمست از ادخال سرور

از وجود پاکتان هر رجس و ناپاکی جدا
نازک اندیشه تان از ترکش دوران به دور

هر نفس در سینه ی پر سوزتان ذکر خدا
قلبتان پیوسته مهر آباد و سینای حضور

فکرتان لبریز از روح زلال چشمه سار
کودک احساستان آئینه خو، پر شوق و شور

ذوقتان همواره همچون باغ گل غرق بهشت
چشمه چشمه چشمتان روشن ز انوار ظهور

گندم برکت قرین سفره های رزقتان
در بساط عشق اسباب صفاتان جفت و جور

درد و بیماری به دور از نازنین جانتان
خرمن اندیشه هاتان دور از برق غرور


#محمد_رضا_کاکایی


https://t.me/kakaeimohammadreza